دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیشنهاد ها
نظر ها
موضوع ها
بایگانی ها
پسندیده ها

۳۳۵ مطلب با موضوع «تریبون» ثبت شده است

به قلم دامنه: همرزم سلحشور: سیدحسن، سلام ما را به یوسف برسان. الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ. کسانى که چون مصیبتى به آنان رسد گویند انا لله و انا الیه راجعون [ما از خداییم و به خدا باز مى‏ گردیم‏]. بر اینان درود پروردگارشان و رحمت او باد و اینانند که رهیافته‏ اند.

سوره بقره آیه‌ی ۱۵۶ و ۱۵۷

ترجمه خرمشاهی

 

جبهه‌ی جنوب. ۱۳۶۴

من و روانشادان: یوسف و سیدابوالحسن

عکاس: سیدعلی اصغر

 

به نام خدا. لحظات پیش (۸ و نیم صبح شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ برابر با ۲۵ شعبان المعظم ۱۴۳۹) از سوی دوست بزرگوارم جناب حاج سیدتقی شفیعی دارابی مطلع شدم، همرزم سلحشورمان سید ابوالحسن شفیعی دارابی برادرِ جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد شفیعی مازندرانی به رحمت خدا پیوست.

 

من در صدر کلام، این مصیبت غم انگیز را به تک تک اَخوات و اَخوان کرام شان به ویژه استاد شفیعی مازندرانی و رفیق دیرین و یار و یاور همیشگی ام جناب حاج سیدتقی، به همۀ بازماندگان عزیزشان خاصّه به همسر فداکار و مؤمنه شان، به تمامی همسنگران و همرزمان سلحشورشان خصوصاً به یوسف در فراق مان، و به همۀ اقوام و خویشان و خویشاوندان و دوستان و همکاران گرامی شان مخصوصاً به هم پویان محترم شان، تسلیت می گویم.

 

اما سخن خاص دامنه: مرحوم سیدحسن آقا بر گردن مان حق دارد، حق محبت، حق احترام، حق رفاقت، حق همسنگری، حق در یک خیمۀ جنگ خوابیدن، حق ایمان ورزی، حق دعاخوانی، حق ذاکرِ اهل بیت _علیهم السّلام_ بودن، و در اوج همه حقِ سادات مهربان بودن.

 

من شخصاً ایشان را از صمیم دل دوست می داشتم. غیر از خوبی و محبت و طبع گرم صمیمیت، چیزی از او به یاد ندارم. در سنگر جبهه در کنار رفیقان: یوسف، سیدعلی اصغر، احمدبابویه، از این همرزم، فقط سلحشوری و مقاومت و اخلاق نیکو و دقت در آداب دینی و پیشتازی در رعایت مسائل شرعیه دیده ایم. شهادت می دهم که آقاسیدابوالحسن، الحق یک همسنگر نترس و آمادۀ شهادت و سرشار از روحیه بود. تمام چهارشنبه‌شب‌ها برای مان دعای توسل می خواند.

 

این پست را از سر ارادات به آن سید بزرگوار، نوشته ام که در روز عاشورا و شب های محرم دارابکلا با جوشی‌های او، بر سر و سینه ها می زدیم که با آن بلندگوی دستی قدیمی، با خلوص و ارادات به اهلبیت (ع)، نوحه های ساده و سنتی می خواند و عزاداران را به دستۀ سینه زنان، تهییج و مهیّا می ساخت. سیدحسن، بی ریا ذاکر اهلبیت عصمت و طهارت _علیهم السلام_ بود.

 

اخیراَ با این بسیجی همرزمم دوبار دیدار و گفت و گو داشتم: یکی دی ماه ۱۳۹۶ که خیلی بشّاش بود و تجدید خاطرات کردیم و نقل خوبی های یوسف. دیگری همین دو هفتۀ قبل در بستر بیمارستان بود که به من گفت: «آق ابراهیم، راضی ام به رضای خدا». اشک در چشمم کردم و گفتم: تو در ایمان، پایدار بودی و هستی؛ پس، در این سختی نیز مقاوم باش و روحیه رزمندگی ات را به یاد آر. صدایش  در دلم ماند و طنین سخنش هنوز در گوشم نجوا دارد.

 

یادش را به همراه مرحومان والدین متدیّن و مهربانش و نیز برادرش مرحوم سید حجت از معلمان روستای دارابکلا، گرامی می دارم و برای شان غفران الهی و محشورشدن با اولیای الهی، طلب می کنم. ما همرزمان و همسنگران مرحوم آقا سیدحسن، در غم درگذشت او با همۀ منتسبان بزرگوارش، شریک هستیم. خدایا ما را با رزمندگان و شهیدان پذیرا باش. با بغض در گلو می گوییم: سیدحسن، سلام ما را به یوسف برسان. التماس دعا. دامنه.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ ، ۰۸:۴۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. درگذشت «گَنّا». این پست را از زبان رفقایم می‌نویسم: گنّا هم با عمری بالای یک قرن، از میان مان رفت. من، عید نوروز ۱۳۹۴ که به دیدارش رفته بودم، عکس زیر را به یادگار انداختم. او به رفقا، خیلی سخی و مهربان بود. ما رفقا، با او خاطره های زیادی داریم. از اوج مهرورزی اش گرفته تا جملات خندان و خُلقیات قشنگ و دلِ نازک و قلب پردغدغه اش برای نوادگانش؛ خصوصاً عشق بی حصرش به نوه اش جعفر، که اسماعیل صدایش می کرد.

 

ما را مثل نوه اش جعفر و هادی و مهدی محّبت می کرد. من و رفقایم، از دستان او نون و نمک فراوان خورده ایم؛ از اول انقلاب تا سال های سال. صدها جلسۀ اوایل انقلاب و دهۀ شصت را در منزلش برگزار کردیم و با سخاوت و خوشرویی و خوشحالی و به وفور پذیرایی شده ایم. خیلی بامحبت بود. خصوصاً روانشاد یوسف داماد خواهرزاده اش را بسیار دوست می داشت.

 

امروز ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ این مظهر رأفت و دلدادگی به نوادگان و اطرافیان، به رحمت خدا پیوست. حق است پستی ویژه از سر سپاس و نمک شناسی، برایش می نوشتم که نوشتم. این درگذشت را به همۀ خویشاوندان نسبی و سببی اش، اخصّ به رفیق مان آقاجعفر رجبی دارابی تسلیت می گوییم و برای روح وی صلوات و فاتحه نثار می کنیم و یاد این مادرمهربان را -که گنّا صدایش می کردیم- گرامی می داریم. جایش بهشت برین باشد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ ، ۱۸:۱۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. تریبون داراب کلا .  صدای بلندگوی مسجد.  سخنی با هیأت امنای مسجد جامع دارابکلا. ابتدا اعتراف کنم من هم در نوجوانی در شور انقلاب اسلامی و هیجانات شعورانگیز آن، صدای بلندگوی مسجد و کتابخانه و پایگاه را با امواج بلند، و به قول معروف گوشخراش، در فضای عمومی محل پخش می کردم و از این نظر، از کردۀ خود پشیمانم و از همگان، خصوصاً همسایگان و مجاوران مسجد معذرت می خواهم. من دقیقاً نمی دانم اعضای محترم هیأت اُمنای مسجد جامع دارابکلا چه کسانی اند؛ ولی خبر دارم دوست دیرین و گرامی ام جناب حاج علی چلویی دارابی یکی از اعضای فعّال آن است؛ بنابراین خطاب من در این پُست به ایشان است:

 

ضمن سلام و خداقوت. به یقین می دانم هرگز دل تان نمی خواهد نفرین و لعنت مردم را مفت و ارزان بخرید. نیز مطمئن هستم هیچ گاه نمی خواهید مردم را به عمد آزار برسانید و قلب شان را آزرده سازید؛ چرا که به تعبیر معصوم (ع) مسلمان، یعنی کسی که انسان و حیوان از آزار او در امان باشد. و شما جناب حاج علی چلویی، به این امر واقف اید و شرعیات برای شما، حدِّ یقِف و یقین می باشد.

 

به نظر می رسد روالِ پخش، در مسجد جامع دارابکلا مطابق شرع و عرف و مقررات عمومی نیست. نیک می دانید طبق فتوای اغلب مراجع عظام تقلید، فقط و فقط پخش اذان های سه گانۀ اوقات شرعی _آن هم با صدای متعارف_ از بلندگوی بیرونی مسجد جایز است. حتی تلاوت قرآن پیش از اذان هم در نگاه آنان جایز نمی باشد. مناجات و شعر و نوحه و نمآهنگ ها و خصوصاً دعای سمات غروب جمعه، که از بلندگوی مسجد جامع دارابکلا معمولاٌ پخش می شود و حتی سحرگاه غیر از اذان، قرآن و سخنان بزرگان و مناجات و دینگ دینگ رادیو پیش از  اذان گذاشته می شود؛ جای خود دارد و نیازمند تجدید نظر است. بنابراین، تا دیر نشده، روالِ آزار رسانی صدای بلندگوی مسجد جامع را سامان دهید تا خشنودی خدا و مردم مؤمن و نجیب دارابکلا را موجب گردید. می دانم از سخن صمیمانه و دلسوزانۀ من ناراحت نشده اید. پوزش.

 

فتوای مراجع دربارۀ صدای بلندگوی مساجد در اینجا به صورت یکجا آمده است؛ از جملۀ نظر رهبری، که به یقین شما و سایر اعضای محترم به نظرات رهبری، احترام ویژه قائل هستید. خداحافظ. قم. دامنه.

 

فتوای آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی

 

پخش اذان به هنگام وقت نماز صبح، ظهر و مغرب از بلندگوی مساجد به صورت معتدل مانعی ندارد، اما برای دیگر برنامه‌ها بلندگوها را برای داخل مسجد تنظیم نمایند.

 

فتوای آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی

 

اینجانب توصیه می‌کنم به برگزارکنندگان این مراسم که مواردی که جنبه شعاریت و اعلام شعار - مانند اذان - از بلندگو را دارد پخش شود و در غیر آن، مواظب باشند که مردم‌آزاری نباشد و بدست بهانه جو بهانه ندهند که همه این برنامه‌ها را زیر سؤال ببرند. مخصوصاً رعایت حال بیماران و اشخاص سالمند را بنمایند. منبع.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ ، ۰۹:۴۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
نهادهای مردم‌نهاد و رسمی دارابکلا

به قلم دامنه. به نام خدا. سلسله بحث های تاریخ سیاسی دارابکلا می خواهم به مؤسّسه ها و نهادهای مردمی و اجتماعی و فکری و رسمی روستای دارابکلا بپردازم. بی آن که وارد محتوا و فَحوای آن شوم و یا به تحلیل چرایی شکل گیری آن ورودی کنم، تعداد آن را فهرست وار بر حسب حافظه ام می نویسم که از سال های دور تا کنون در محل شکل گرفته و راه اندازی شده است.

 



 
دارابکلا از زاویۀ انارقلت
۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
عکاس: جناب یک دوست
 

۱. نظام ظالمانه و بیگاری کشی ارباب رعیتی عصر ستمگرانۀ پهلوی


۲. سیستم شاه محور خانۀ انصاف و کدخدایی و پُکاری (پیِ کار)


۳. انجمن حجتیه مهدویه با تمرکز به قرائت قرآن پیش از انقلاب


۴. قائم مقام شورای اسلامی محل
 

۵. انجمن اسلامی دارابکلا. مشترک جناح راست و چپ. بعد متمرکز در راست
 

۶. پایگاه حزب الله جناح چپ دارابکلا
 

۷. کتابخانۀ اَمانی دارابکلا


۸. شورای ورزشی دارابکلا


۹. کمیتۀ عمران دارابکلا


۱۰. سلُّول های چندنفره گروهک های فدایی خلق. منافقین. حزب توده.


۱۱. جلسات روحانیون دارابکلا مقیم مشهد و قم. (ناتمام رها شد)
 

۱۲. پایگاه بسیج مقاومت دارابکلا


۱۳. شورای کشاورزی دارابکلا


۱۴. هیأت های عزاداری ماه محرم دارابکلا (بیش از ۱۲ هیأت)


۱۵. ستاد امر به معروف و نهی از منکر (اَبتر و ناموفق رها شد)


۱۷. جلسات سیاسی و فکری مُنفکِّ جناح چپ و راست


۱۸. جلسۀ قرض الحسنه پاسدارهای دارابکلا


۱۹. قرض الحسنه های میان خانوادگی مردمی


۲۰. انجمن اولیای مدرسه ها


۲۱. شورای اسلامی دارابکلا از دورۀ سیدمحمد خاتمی به بعد


۲۲. نهاد رسمی کشوری دهیاری دارابکلا
 

۲۳. شورای حکمیت حل اختلاف دارابکلا از دورۀ ریاست آیت الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی بر قوه قضاییه به بعد


۲۴. انجمن های خیریه اختفایی


۲۵. صندوق ولایت دارابکلا (گویی بعدها منحل شد)


۲۶. دوره‌ی مخفی -میان‌گروهی- با محوریت سیاست و جامعه


۲۷. انجمن علمی دارابکلا (نیمه تمام رها شد)


والسّلام
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ، ۰۹:۰۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. دیشب از طریق رفیق گرامی‌ام حاج سیدتقی شفیعی مطلع شدم همرزم جبهه و جهاد و دفاع مقدس مان جناب سید ابوالحسن شفیعی دارابی بر تخت بیمارستان آرمیده اند. تحت درمان رفته اند و متوقّع دعای خیر مؤمنان اند و منتظر شفای عاجل از جانب خدای مهربان.

 

قبر سید حجت شفیعی دارابی

اول اردیبهشت نود و هفت. عکاس دامنه

 

من، بلافاصله نیمه شب دیشب با این همرزم خوب و دلسوز و غیورمان تماس گرفتم و کمی گپ زدم و روحیه ایی دادم و دعایش کرده ام و نگرانی ام نیز بروز داده ام. این پست را به احترام رفافت و شفَقت های شدید او بر من و یوسف و سیدعلی اصغر، نوشته ام تا علاوه بر اَدای وظیفه به ساحت یک دوست همسنگر، از همگان نیز بخواهم با دل الهی شان او را دعا کنند. او در آن رزمی که با هم در سال ۱۳۶۴ در جبهه ی جنوب داشتیم، بسیار خوش درخشیده بود و بسیارشجاع و بی حد بر سر ایمان بود. خیلی با شادروان یوسف رفیق و اَلیف شده بود. این سادات را با دعای خیر، مشحون شعَف و شفا نماییم. خداحافظ دامنه خوانان شریف باد. در آستانۀ روز معلم یاد می کنم از برادرش سید حجّت که سال پیش از میان مان رخت بر بست که اخیراً بر سر قبرش فاتحه ای نثار کرده ام و عکسی به یادگار انداخته ام و نیز خدا بیامرزاد والدین مهربان این دوست خوب ما را.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ ، ۰۸:۳۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

 

پیچ موزی لَت جنبِ حموم بالملۀ داراب کلا

 

 

حمید آهنگر و مادرش

امام زاده علی اکبر اوسا

عکس ها در اینجا


عکاس و طرح روی عکس: جناب یک دوست

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۱۳۹۷ ، ۱۸:۱۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

از قدیمی‌ترین سجّل‌های داراب‌کلا

سجّلِ پدر مرحوم حجةالاسلام شیخ احمد آفاقی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۱۳۹۶ ، ۰۹:۴۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به نام خدا. دقایق پیش جناب حاج علی چلوئی، به من خبر داد که سیدحسن حسینی دارابی فرزند مرحوم سیدابراهیم (همرزم مان در جبهه) به رحمت خدا پیوست. یادش برای دوستانش و بازماندگانش گرامی باد. دامنه این مصیبت وارده بر خاندان آن مرحوم را، به تمامی بازماندگان و منتَسبان نسَبی و سببی اش، تسلیت می گوید و برای شان صبر و بردباری طلب می کند.

 

 

سیدحسن حسینی دارابی

ارسالی خلیل آهنگراوسا

 

مرگ و زندگی را همیشه دو شاهین یک ترازو می دانم. انسان با زندگی عبادت می کند و با وفات عبودیت. امید است روح این جوان سادات دارابکلا، قرین شادی و بهجت باشد. یادِ پدرشان مرحوم آق سیدابراهیم را نیز گرامی می دارم که در جبهه به همراه یوسف و سیدعلی اصغر و احمدبابویه در سال شصت و چهار و نوروز شصت و پنج خاطرات زیادی داریم و خوبی‌های فراوان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۱۳۹۶ ، ۰۷:۱۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلسله مباحث تاریخ سیاسی دارابکلا. قسمت 47. در روستای دارابکلا، ابتدای پیروزی انقلاب، مثل همه جای ایران، همه جور روزنامه، تک و توک دست این و اون _که از ساری و سورک و نکا و سه راه می خریدند_ پیدا می شد. از روزنامه های «کار» چریک فدایی خلق، «مجاهد» سازمان تروریستی منافقین، «انقلاب اسلامی» بنی صدر گرفته تا روزنامه های اطلاعات و کیهان و جمهوری اسلامی و مجلۀ «پیام انقلاب» سپاه پاسداران و «اُمّت» جنبش مسلمانان مبارز حبیت الله پیمان و روزنامۀ «میزان» مهندس مهدی بازرگان.

 

اما خودِ روستای دارابکلا از یک کاستی بزرگی که رنج می بُرد، -بهتر است بگویم یک بدی بزرگی که داشت- این بود، که هیچ دکّۀ مطبوعاتی نداشت. مجبور بودی برای دیدن تیتر روزنامه ها یا خریدن یک یا دو سه تای آن، به ساری و نکا می رفتی تا از اوضاع مملکت باخبر می شدی. خصوصاً روزهایی که اخبار داغ تری داشت و فضا تیره و تار و کشور متشنج می شد. اما دو نفر از همان ابتدای دهۀ شصت و دو نفر دیگر در دهۀ هفتاد، برای این کار سیاسی و فرهنگی و اعتقادی گام برداشته بودند، که همۀ زحمات خوب آنها بعدها اَبتر ماند و رها شد. چون کسی دنبالۀ کارشان را نگرفت و خودشان نیز استمرارش ندادند. و هنوز که هنوزه روستای دارابکلا، حتی یک دکّۀ مطبوعات و فروش مجلات و کتاب ندارد.

 

آن دو نفر دهۀ شصت دوستان من سیدعسکری شفیعی دارابی و سیدموسی موسوی دارابی بودند که سیدعسکری هفته نامۀ «رسالت دانش آموز» را از سپاه به دارابکلا می آورد و به من می داد و من در مدرسۀ راهنمایی توزیع _فروش_ می کردم. و سیدموسی، روزنامۀ جمهوری اسلامی را عصرها پس از بازگشت از کمیته ساری، به محل می آورد و خود با پای پیاده کوچه به کوچه و یا در وسط تکیه پیش به مشترکین اش می داد.

 

و آن دو نفر دهۀ هفتاد هم عبارت بودند از: آقایان مهدی بریمانی و موسی رمضانی معلم (فرزند مرحوم محمد بالامحله. به گمانم داماد مرحوم میراحمد موسوی). که هر دوی شان فروشگاه لوازم التّحریر تأسیس کرده بودند و روزنامه و مجلات و کتاب های درسی و غیردرسی هم می آوردند. جناب مهدی بریمانی در مغازۀ زیر خونۀ مرحوم سیدطالب شفیعی پدرِ سیدباقر، جنب کوچۀ مرحوم حاج آق مهدی دباغیان؛ که هم اینک باطری سازی عباس کارگر شده است. و دوست خوب مان آقاموسی رمضانی هم در مغازۀ حسن طالبی (برادرِشهید محمدجواد طالبی)، روبروی بانک صادرات (مهر) داراب‌کلا.

 

من در آن سال ها، تابستان ها وقتی به دارابکلا می آمدم، با هردوی آنها به مدت سه ماه اشتراک می بستم و روزنامۀ اطلاعات و سلام و ... می خریدم. که با تأسف باید گفت هردو مطبوعاتی، پس از مدتی خدمت رسانی خوب و شایسته و قابل تحسین، تعطیل و جمع شد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ ، ۱۴:۵۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
دارابکلا اوسا مُرسم
 
 
 
داراب‌کلا در اسفند ۱۳۹۶

 


 


 
 
تعریض جاده اوسا


 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ ، ۱۲:۳۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

نوه‌ی یوسف رزاقی

هوالشّافی

 به قلم دامنه

تو می مانی سید میلاد زیبای ما

تو را می خواهیم فرزند آقاسیدمجتبای ما

ای پسر قشنگ هاجرِ یوسف ما

زودِ زود بیا، زود، خیلی هم زود به تندی بادها

همۀ رزاقی ها، آهنگرها و شفیعی ها

منتظرتند میلادآقا

رفقای بابابزرگت و سیّدعلی اصغر ما

کی دل داره نوۀ یوسفِ هجران ما را

آن گونه ناخوش ببینه. ها؟

میلاد ما، میلاد ما

تو طعم یوسف ما را داری آقا

می خواهمت من با همۀ آن خاطره ها

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ ، ۱۲:۲۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

 

عروسی بهنام دهقان

فرزند هادی دهقان

 

 

عکس از جناب رنگین کمان

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ ، ۱۲:۲۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
درگذشت منصور هادوی شهمیرزادی

به قلم دامنه. به نام خدا. همه از خداییم و به سوی خدا باز می‌گردیم. درگذشت ناگهانی آقای منصور هادوی -برادرهمسر شیخ وحدت- را به تمامی بازماندگان نسبی و سببی خصوصاً به زنداداش بزرگوار و صبور و گرامی‌ام کربلاییه انسیه هادوی و جناب حاج قربانعلی هادوی (پدر محترم و بزرگوار آن مرحوم) و به جناب شیخ وحدت تسلیت و همه‌ی بستگان نسبی و سببی می‌گویم. تسلیت‌ها:اینجا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۱۳۹۶ ، ۱۱:۳۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
یادبود شهیدان دارابکلا

 

اول اسفند ۱۳۹۶

ارسالی جناب رنگین کمان

 

عکسها در اینجا

 

مراسم یادبود

نوزده شهید داراب‌کلا به مناسبت فاطمیه

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۱۳۹۶ ، ۱۰:۲۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. چگونه و چرا دفتر روزنامۀ رسالت در ساری تصرّف شده بود؟ یادم است در اواخر دهۀ شصت _که به گمانم سال شصت و هفت بود_ به دلیل حملات گسترۀ روزنامۀ رسالت به میرحسین موسوی نخست وزیر مورد تأیید و محبوبِ امام خمینی، فضای سیاسی جامعه از جمله ساری و حومه و نیز روستای دارابکلا منقلّب و پر جنب و جوش شده بود.

 

 

روزنامۀ رسالت که پس از قضیۀ مشهور ۹۹ نفر مجلس، در سال شصت و شش توسط آیت الله احمد آذری قمی و جمعی از سرشناس های تندروی جناح راست تأسیس شده بود_ بشدّت منتقد و هجمه کنندۀ دولت میرحسین موسوی بود و آزادانه و با قلم های صریح و نیش دار، انسجام و وحدت سیاسی کشور را به هم می ریخت؛ به گونه ایی که امام خمینی توزیع آن در جبهه را با هدف حفظ روحیۀ دفاع در رزمندگان، ممنوع کرده بود.

 

به دلیل همین مشییء اختلاف برانگیز و اهانت آمیز نوشته های روزنامۀ رسالت، آن سال در شهر ساری جمعی کثیر از انقلاببون خط امام، به ساختمان روزنامۀ رسالت -که کمی جلوتر از میدان ساعت در خیابان انقلاب نرسیده به بازار نرگسیه واقع بود- حمله کردند و دفترش را تصرّف، اسناد و مدارک و آرشیو آن را برهم و شیشه های آنجا را شکستند و خواهان توقیف روزنامه و عدم توزیع اش در ساری شدند.

 

در این اقدام سیاسی و تقریباً خشونت آمیز (نه نسبت به افراد، بلکه اشیاء و اسناد) علاوه بر نیروهای انقلابی ساری و روستاهای اطراف، دو نفر از رفیقان ما در دارابکلا نیز در آن حضوری ملموس و پیشبَرنده داشتند. من هم به محض باخبرشدن، خود را به ساری رساندم و صحنه را با چشمان خودم دیدم. البته من نه به دفتر روزنامه ورود کردم و نه در ماجرا دخالت، بلکه از وسط خیابان انقلاب _که آن عصر به روی وسائط نقلیه مسدود شده بود_ ماجرا و هیجانات را مشاهده می کردم.

 

کار آن جمع و نیز این دو نفر رفیق صمیمی من (... و ...) بیخ و بیغ پیدا کرده بود و به دادستانی گره خورده بود. اما در یک اقدام انقلابی، سریع و قاطع در عصر همان روز، فرمانده سپاه مازندران با ورود به ماجرا، مانع از تعقیب و پرونده دار کردنِ آنان شد. این موضع گیری فرمانده سپاه مازندران، موجی از حمایت و شادی مردم و جناح چپ را نسبت به سپاه برانگیخته بود. از نظر من سپاه قدیم با سپاه جدید فرق های زیادی دارد که ان شاء الله بزودی در پستی جداگانه به آن می پردازم.

(تاریخ سیاسی داراب کلا)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ ، ۰۷:۰۲
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلسله مباحث تریبون دارابکلا. آدابِ مُردگان در سنّت دارابکلایی ها. قسمت ششم. علاوه بر آن چه در پنج قسمت قبل گفته ام، در

(اینجا) ، (اینجا)، (اینجا) ، (اینجا) و (اینجا)، چند کار دیگر هم انجام می دهند که اشاره می کنم:


یک: به محض فوت شدن افراد، از طریق دهیاری دارابکلا، شناسنامۀ متوفّی را در ثبت احوال میاندورود فوتی می زنند.

 

دو: به مرور تا سالگرد اول و حتی پس از آن، خیرات می کنند. مثل غذای نذری، خریدن اشیاء عمومی برای امور عام المنفعه، کمک به نیازمندان، شرکت در کارهای مذهبی با نیّت ذخیره ثواب به روح اموات و رعایت مستحبّات دیگر.

 

سه: غروب پنجشنبهٔ هر هفته، در مراسم اهل القُبور _که در دارابکلا بسیار مرسوم و دیرینه است_ بر سر قبر مُردگان حاضر می شوند، هم حمد و توحید و سوره های کوتاه قرآن را قرائت می کنند و هم خانواده و بستگان تازه درگذشتگان، با نیت اجر و ثواب، میان مردم خرما و حلوا پخش می کنند.

 

چهار: معمولاً همۀ خانواده ها تلاش می کنند تا نرسیدن سالگرد درگذشتگان شان، هم روزه های قضای شان را به جای آورند و هم نمازهای قضا را استیجار نمایند. یعنی به افراد روحانی و مؤمنان متدیّن پولی اهداء می کنند تا آنان به نیابت، نمازهای یک سال یا کمتر و بیشتر را برگزارند. معمولاً یک سال و بیشتر نماز قضا می دهند.

 

پنج: در ضمن شبی که میّت را دفن می کنند، علاوه بر نماز وحشت، در مسجدجامع محل برای آن میّت یک نماز آیات، به صورت دسته جمعی پس از اقامۀ نماز مغرب و عشاء برگزار می کنند. این اقدام پسندیده چند سالی ست در محل _که به گمانم به پیشنهاد حجت الاسلام شیخ محمد نجفی فرزند مرحوم آقا بوده است و خود پیشتاز این حرکت شده بود_ همچنان توسط امام جماعت راتِب، اجراء می شود.

 

این سنت های زیبا و مذهبی و بسیار نیکو و دلشاد کنندۀ بازماندگان اموات، محصول سال ها دیانت مردم دارابکلا و سالها مجاهدت روحانیون قدیم و جدید این روستای بزرگ منطقۀ میاندورود مازندران است، خصوصاً مرحوم آیت الله شیخ محمدباقر دارابکلایی. با تمنّای حمد و سوره برای اموات همه از جمله دامنه. پایان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۱۳۹۶ ، ۱۱:۵۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلسله مباحث تریبون دارابکلا. آدابِ مُردگان در سنّت دارابکلایی‌ها. (قسمت ۵) حالت غم و اندوه در بین مصیبت دیدگان درجۀ یک و دو و حتی فامیل های درجۀ سوم، معمولاً تا چهلم متوفّی حفظ می شود. مثلاً مردان ریش را نمی زنند، زنان جامۀ سیاه از تن برنمی کَنند. رفتارِ محبت آمیزشان را با همۀ مردم _به قول دارابکلایی ها مظلوم شدن_ ادامه می دهند. حتی گاه برخی ها ژولیدگی پیشه می کنند و منزوی و گوشه گیر می شوند و تا مرز افسردگی خفیف پیش می روند. این وضع و حال، به فراخور فردِ درگذشته  شدّت و حدّت پیدا می کند. این که جوان باشد. غیرمترقبّه درگذشته باشد. از محبوبیت درون خانوادگی برخوردار بوده باشد و... .

 

چهلم که فرا برسد بازهم یک تا دو شب مراسم می گیرند و یک شب را به شام دهی و روضه خوانی در منزل می پردازند. میزان دعوتی چهلم به مراتب از مراسم سوم و هفتم کمتر و محدودتر است. توقّع هم نمی رود، اگر کسی دعوت نشود، نه موجب نگرانی ست و نه باعث کدورت.

 

پس از چهلم، دیگر سعی می کنند فضای زندگی شان را آرام و عادی کنند. اگر مُردۀ شان بالغ بوده باشد، بلافاصله بعد از مراسم چهلم، اموال منقول مثل پول و اثاثیه و غیرمنقول مثل زمین و خانه اش را رسیدگی می کنند. در دارابکلا این کار معمولاً توسط مرحوم حاج آقا آفاقی، مرحوم حاج محمود شهابی، حاح کبل سید محمد شفیعی، کبل محمد حسن دباغیان صورت می گرفت و می گیرد.

 

ابتداء همۀ دارایی های میّت را صورت بندی می کنند (در زبان دارابکلایی ها: صورت اموال) بعد، بر اساس قانون ارث شرعی و بر مبنای وصیت صحیح متوفّی، و در حضور همۀ وُرّاث تقسیم می کنند و سند دستی می نویسند و همۀ حاضرین مهر و امضا می کنند و به دست وصی می سپارند تا زمانی که ثلث میّت داده شود. زمین ها را نیز یا ریسمان و متر، متراژ می کنند و یا بر اساس گفتۀ شفاهی صاحیان عزا می پذیرند و بقیۀ اموال ریز و درشت _از نخ سوزن گرفته تا کامیون و بُقچۀ حموم_ را یکی یکی می شمارند و ارزش گذاری میانگین می کنند.

 

تا جایی که من باخبر هستم، رسیدگی به اموال میّت، _که محلی ها به آن «مال رِسی» می گویند_ تا ۹۹% مسالمت آمیز و توافقی و رضایت آمیز صورت می گیرد و کار به دعوا و مرافعه و انحصار وارثت و مالیات پردازی و دادگاه و پاسگاه نمی کشد. اگر هم نُدرتاً چنین شد، به دلیل روال نامناسب آیین دادرسی در نظام قضایی ایران، چندسالی به طول می انجامد تا ذی حق به حق برسد، گاهی هم اصلاً نمی رسد. همین باعث می شود اموال برخی از مردگان همچنان بدون فصل خصومت، لاینحل باقی بماند.

 

روند پس از رسیدگی به اموال و تقسیم ارثیه عادی می شود و تا فرارسیدن اولین سالگرد، خانوادۀ مصیت دیده همچنان مورد ترحّم جامعه و مردم و نزدیکان قرار می گیرد. خانواده ها سعی می کنند نماز و روزۀ میّت را زودتر بجا بیاورند و به دلیل مذهبی بودن و متشرع بودن مردم دارابکلا، این کار را در صدرِ امور خود قرار می دهند.

 

کما این که در شب اول قبر پس از دفن نیز، خانوادۀ مصیت دیده طبق سنت جاری متوالی، مقداری پول نقد به روحانی مقیم محل و یا متصدّی مسجد می دهد تا میان برخی مؤمنان تقسیم کنند که نماز وحشت اقامه کنند. معمولاً به هر نمازگزاری، ده هزار تومان و یا بیشتر می دهند تا حداقل پانزده نفر نماز وحشت (یا همان نماز شب اول قبر) بخوانند. جزئیات دیگر آداب مردگان دارابکلا در پست های بعدی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ ، ۱۰:۴۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
آداب مُردگان دارابکلا قسمت ۴

به قلم دامنه. به نام خدا. آدابِ مُردگان در سنّت دارابکلایی‌ها. ( قسمت ۴ ) در قسمت اول، دوم و سوم بخشی از جزئیات و آسیب ها را شرح دادم. اینک دنبالۀ بحث. پس از سه الی چهار روز عزاداری در خانۀ مُتوفّی، روز یا شب سوم با دعوتی های فوق العاده زیاد از درون و بیرون محل، مراسمی بسیارپُرهزینه به صرف ناهار یا شام در داخل مسجدجامع دارابکلا و یا در پایین تکیه، برگزار می کنند. این مراسم شاملِ قرائت قرآن، شعرخوانی های چندبارۀ مُجری، نوحه و مرثیه سرایی، خواندن متن و مقاله، سرانجام منبر و روضه خوانی، در ادامه (چنانچه مراسم در روز باشد) اقامۀ نماز ظهر و عصر و سرانجام پذیرایی می باشد که مجموعاً چیزی در حدود سه الی چهار ساعت به درازا می انجامد.

 

با آنکه سوم و هفتم مُرده را در همین مراسم به صورت یکجا برگزار می کنند، اما باز هم عزاداری در خانه ادامه می یابد و همچنان از دور و نزدیک برای تسلیت دهی (حتی چندباره و تکراری) به منزل مصیبت دیده حضور می یابند. این درحالی ست که اطرافیان و خویشاوندان و دوستانِ فردِ فوت شده، همچنان آمد و شد دارند تا از دردِ خانوادۀ عزادار بکاهند و بر آنان دلداری دهند.

 

 

مزار روستای دارابکلا مشهور به امامزاده باقر

 

غروب هفتمین روز، -که همیشه سعی می شود عصر پنجشنبه باشد- به مزار می روند و بر سر قبرش، مراسمی مفصّل و معمولاً غمگُسارانه برگزار می کنند، شبیه مراسم سوم منهای ناهار یا شام. البته در مراسم سرقبر برنامه ها، آهنگین، نُمادین، متنوع و جاذبه انگیز است و همین تنوع و غمگساری دیدنی، موجب می شود مردم -زنان و مردان- از محل و اطراف خود را در مراسم برسانند تا هم موجب تسلا گردند و هم اَدای احترام. برخی از خانواده ها سعی می کنند از ذاکرانِ اهل بیت (ع) مشهور منطقه بهره بگیرند تا مجلس شان گرم و انبوه و سوزناک برگزار گردد، و می گردد.

 

در قدیم و تا همین سال های پیشین در مراسم سرقبر هم، منبررفتن و روضه خوانی به خاطر قداست منبر و اهمیت ذکر مصیبت حضرت سیدالشهداء علیه السّلام رسم بوده است، اما کم کم به دلیل فشرده بودن برنامه ها و نیز مناسب نبودنِ جا و مکان در فضای باز مزار _سردی و گرمی بیش از اندازه در فصل های مختلف سال_ و نبودن امکانات رفاهی برای اجرای مراسم، حذف شد و به همان مرثیه سرایی و مقاله خوانی های آهنگین و اجرای شعرخوانی های متعدد بین برنامۀ مجری، بسنده می شود. بعد از این مراسم نیز، خانوادۀ مصیبت دیده باز هم در منزل سُکنی می گزینند تا باز هم پیش کسانی که می خواهند برای عرض تسلیت حضور رسانند، شرمنده نگردند. این حالت کم و بیش حفظ می شود تا چهلم فرا برسد، که در پست های بعدی می نویسم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ ، ۰۹:۳۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

ارسالی جناب یک دوست ۱۱ بهمن ۱۳۹۶

 

عکس ها اینجا

 

حسین چلویی، حبیب، ببخل و جناب یک دوست

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ ، ۱۱:۳۷
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلسله مباحث تریبون دارابکلا. آدابِ مُردگان و تسلیت دادن در سنّت دارابکلایی ها. قسمت سوم. در قسمت اول  و دوم (اینجا) و (اینجا) خاکسپاری و فاتحه خوانی را شرح دادم. اینک دنبالۀ بحث. نوشته هایم در این باره، کلّی و آسیب شناسانه است و ارتباطی با هیچ عزاخانۀ خاصی از محلی ها ندارد.

 

غم و اندوه و نواجش ها یک طرف، ریختن همۀ کارهای پُخت و پَز روی زن ها و خانم ها یک طرف. این روال که در عزاخانه، تمام کارهای سخت بر عهدۀ زنان است، نه فقط اصلاح و کم نشده است بلکه روز به روز به علت چشم و هم چشمی، بر آن افزوده می شود. مثلاً زن ها باید حلوا درست بکنند. ظرف بشویند. پذیرایی بکنند. علاوه بر آن، صبحانه و ناهار و شام خودی ها و گاه مهمان های ناخوانده و جاخوش کرده را مهیّا بکنند. حتی اگر کسی یک لیوان آب هم می خواهد، زنان را صدا می کنند اُوه بیار وره دِماسّه. گویا زنان ساخته شدند برای فله گی! تازه میان این همه کارهای تلنبار بر روی زنان، نواجش هم باید سر بدهند که مجلس را گرم و ماتم زده نگه دارند؛ اگر ندهند آن وقت عده ای می گویند رفتیم عزاخانه، اِتّا زن نواجش نِداهه. انگار از خداخواسّه بینه واشون مار پیَر بَمیره.

 

 

...

 

زن ها می پزند و می آورند،

مردها می آیند و می خورند.

گویی! جشن مَردگانه؟

نه ختم مُردگانه

 

هنوز عرق و اشک سرقبر و خاکسپاری خانوادۀ عزادار خشک نشده، باید به فکر شکم اطرافیان باشند. خصوصاً شکم کسانی که دست به سیاه و سفید نمی زنند. لاغر می شوند و ناخن دست شان می شکنه. حتی عزاخانه هم دَم به ساعت چخ چخ می گیرند خرما و نون خشک و میوه کِش می رند. و یا دَم به دَم آینه دیم، اسّانه که چی؟ که موهایش دجو بجو نشده باشد. کُت، کج نشده باشد. چارقد سِت شده باشد. آرایش! لیز نخورده باشد که یوقت دیم و دماغ را کَج و کوله نشون هاده. موبایلش اسمِسی نیامده باشد. تلگرامش جوکی دریافت نکرده باشد. بلاخره هی پَلی پَلی می گیرند و فقط می خورند و موقع کار در می رَن. این؛ واقعاً یک مُعضل است،  آمده عزا، ولی گویی آمده بخور بخور و چرون چرون و بگو بخن.

 

در اوج درد و شکستن کمر صاحبان عزا، باید از یک سو میان تسلیت دهندگان باشند که اخلاق هم همین را می گوید و از یک سو باید غُصۀ سوم و هفتم و سخنران و مداح و مقاله خوان و غذا و نون و زعفران و خرما و میوه و برنج طارم و هزار مشکل ریز و درشت دیگر را بخورد و حیران و سرگردان شود و حرص بخورد و افسرده گردد و میان انواع نظریه های! جورواجور اطرافیان که هی تز می دهند چیچی بکن چیچی نکن! گیج و گمراه می شوند. آن هم هر کس سعی دارد طوری مجلسش را پیش ببرد که خیالش جمعِ جمع باشد که از مجلس فلانی پرشکوه تر بشه و از فلانی غذایش لذیذتر. چنان ریز و متمرکز به دعوتی ها و افراد می شود که نکنه یکی را از قلم انداخته باشند و دعوتی اش به دستش نرسیده باشد.

 

حال اگر با همین دغدغه و دقت، چندتایی از محلی ها مثلاً دعوت نشوند؛ یا به دلیل فراموش شدن یا به علت فشردگی کارها و یا محدود بودن فضا و یا کم هزینه تر برگزارکردنِ مجالس و سوگواری ها. دیگه تا عمر باید تقاص پس بدهد. چون طرف می رود به این و اون می گوید: خاش وچه عروسی، به خاطر این که هدیه بَیره، کارت دعوت می فرسته! ولی عزاخانه مِره اعتنا نکارده و کارت نداده. همین باعث می شده تا قیام قیامت قهر می کند و دیم ره تا زنده است آن ور می کند تا او را نبنید. ریز و درشت های دیگر این بررسی در پست های بعدی... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۱۳۹۶ ، ۰۹:۴۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
دارابکلایی ها

عکس بالا: مدرسۀ شهید سیدباقر صباغ  مرحوم سیدمحمد پدر شهید صباغ.  مرحوم طالب پدر طلبۀ شهید حسن آهنگر و ...  عکس پایین: حاج علی محمد غلامی دارابی و همسر گرانقدرش  والدین جناب حجت الاسلام شیخ محمدجواد غلامی دارابی  یک مصاحبه برای برنامۀ محلی شبکۀ تبرستان

 

 

متن حجت الاسلام محمد جواد غلامی دارابی  پس از انتشار پست:  درود خدا بر شما و بینندگان دامنه  با مشاهده عکس پدر و مادر مهربان و دلسوزم  دلشاد و خوشحال شدم  از جناب عالی بابت انتشار و از جناب رنگین کمان بابت ارسال   و از پسرعمه هنرمندم آقای تقی تبار بابت تصویربرداری  صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم.  از خداوند منان درخواست می کنیم ارواح همه اموات مخصوصا  روح پدر و مادر مهربانتان را در برزخ خوشحال مسرور نماید.

 

پاسخ دامنه: سلام. از این که یادی از ارواح والدین محبوب من، کردید، از شما جناب شیخ غلامی ممنونم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۱۳۹۶ ، ۱۰:۵۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
مراسم تولد فاطمه در مدرسه

به قلم دامنه. به نام خدا. دیشب دبستان دخترانۀ دارابکلا مراسم تولد آغاز دوازده سالگی شادروان فاطمه دارابکلایی به بپا شد و شاید هم غوغا میان هم کلاسی ها. با همت و دل رحمی های معلمانِ مدرسه اش در دارابکلا با حضور اعضای خانواده و خاندان و اُقربا. اسماعیل پدر فاطمه، احمد بابویه، همکلاسی ها، معلم ها همه بودند. از سخنران جلسه جناب آقای عرب خزائلی رئیس آموزش و پرورش میاندورود، بسیار ممنونم که به دانش آموز حوزۀ کاری خود این گونه احترام گذاشتند.

 

...

...

 

یادبود و کیک تولد فاطمۀ مهربانی‌ها، دلنواز و غمگسار

یازدهمین سالگرد زمینی شدنت، آسمانی شد

 

 

...

 

...

درود می‌فرستم به این لطف و محبت و همدردی‌های همکلاسی‌های فاطمه و ذوق و روحیه‌بخشی معلمان فرهیخته‌ی دبستان داراب‌کلا. فاطمه ۱۷ دی ۱۳۹۶ معصومانه به آسمان پَرکشید و روح دردمندِ و لطیف همکلاسی‌هایش سخت فسرده شد و دل مالامال عشق فاطمه در همه‌ی بازماندگان، جریحه‌دار. یادش همیشه باقی، نامش همواره نامی و عمر این دانش‌آموزان گرامی همآره پُربرکت و طولانی. با تشکر از همۀ تسلّادهندگان و همدردی‌کنندگان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۱۳۹۶ ، ۰۹:۲۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی