دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

بدترین مردم نزد خدا

در این لیف روح به سراغ خطبۀ ۱۶۴ نهج البلاغه می‌روم که امام علی (ع) در آن هشدار و انذار مهمی دادند و آن این است: بدترین مردم نزد خدا، رهبر ستمگری است که خود گمراه و مایه‌ی گمراهی دیگران است که سُنّت پذیرفته را بمیراند و بدعتِ ترک‌شده را زنده گرداند.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
بدترین مردم نزد خدا
/post/894
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۴۰
  • پست شده - چهارشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۵۹ ق.ظ
  • : برچسب ها
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

سازش؛ توطئۀ مأمونی

پُست ویژۀ دامنه پس از بازگشتِ زیارت امام رضا: به قلم دامنه.  مآمون های روزگار. به نام خدا. نهضت های علویان _همچون قیام های ابن طباطبا در کوفه، محمد دیباج در حجاز، اسماعیل بن موسی بن جعفر (ع) در فارس، محمد بن حسین بن حسن در یمن، جعفر بن زید بن علی در واسط، زید بن موسی بن جعفر (ع) در بصره، ابراهیم بن موسی بن جعفر (ع) در یمن و مکه و ..._ همه جا را فراگرفته بود. در همین حال و روز، عرب ها از قتل امین برادر مأمون _که نماد حکومت عربی بود_ خشمگین بودند. ایرانیان و خراسانیان دلبستۀ امام علی (ع) باقی مانده بودند. مأمون میان این وضع، گیر کرده بود که چه چاره ای کند.

 

کتاب «یک قمقمه دریا»

(صد قصه و نکته از زندگی امام رضا)

را در مشهد از حرم هدیه گرفتیم

 

گویا تنها راه چارۀ مأمون این بود که امام علی بن موسی الرّضا ع را راضی! کند تا حکومت را به دست گیرد و در قدرت با او شریک و همراه گردد. زیرا در آن مقطع پرآشوب، این تنها امام رضا بود که هم علویان و هم اعراب و هم ایرانیان ایشان را «سیّد و آقا»ی خود می دانستند و گِرد آن حضرت که مانند خورشید، درخشنده و تابنده بود، می گشتند. و این، به اعتقاد شیعیان، فقط یک توطئه شُوم بود تا مأمون با طرح ولایتعهدی امام رضا، هم خود را از مخمصۀ خطرناک هرج و مرج رهایی دهد و هم امام هشتم را نزد شیعیان نعوذبالله ضایع نماید.

 

اما مأمون خام تر از آن بود که بتواند امام رضا _علیه السلام_ را که خون علی و فاطمه _سلام الله علیهما_ و حضرت سیدالشهداء _علیه السلام_ در رگ هایش جاری بود_ بفریبد. و تاریخ بخوبی گواه است که آن امام _که عالم آل محمد (ص) بود_ چگونه توطئۀ مأمون را خنثی کرد و بارها فرمودند من در این راه، نه خلیفه و ولیعهد، که شهید می شوم.

 

و دیدیم که گودال سناباد همانند گودال قتلگاه کربلا، با خون سرخ حضرت رضا، مشهد شد؛ یعنی شهادتگاه. و شیعیان این شهر را از آن زمان به بعد، «مشهد» نام نهادند و به قول علی شریعتی «شهر شهادت» شد. و من معتقدم معصومین _علیهم السلام_ هر کجا بودند _چه مدینه، چه مکه، چه کوفه، و چه کربلا و چه کاظمین و چه سامرّاء_ آنجا را شهادتگاه می ساختند؛ زیرا این انسان های کامل، هرگز تن به ظلم پذیری نمی دادند و مردم را در برابر حاکمان فاسدِ یکّه تاز کلّه شقّ روزگار تنها نمی گذاشتند. چراکه آنان، مأمون های روزگار خود را می شناختند؛ چنانچه پیامبران خدا، فساد و تباهی و زور و ستم فرعون های زمانۀ خود را می دانستند و با آنان به مبارزه دائمی برمی خاستند.

 

و ما پیروان ائمه و انبیای خدا نیز، باید و باید مأمون های خنّاس (=اهریمن نیرنگبازِ وسوسه گر) روزگارمان را با دقّت و فراست بشناسیم و در برابرشان بایستیم. و این ممکن نیست؛ مگر به مَشیء و مَرامِ علوی، حسینی، صادقی، رضوی و مَهدوی، که فلسفۀ واقعی «انتظار» و «چشم به راه بودن» ماست. تمام.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
سازش؛ توطئۀ مأمونی
/post/893
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۷۳
  • پست شده - چهارشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۵۸ ق.ظ
  • : برچسب ها
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مزینان زادگاه دکتر علی شریعتی

 

مزینان زادگاه

دکتر علی شریعتی. خرداد ۱۳۹۷. عکاس: دامنه

 

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مزینان زادگاه دکتر علی شریعتی
/post/80
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۸۹
  • پست شده - سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۴۱ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

امامزاده عبدالحق شهر زیراب سوادکوه

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
امامزاده عبدالحق شهر زیراب سوادکوه
/post/379
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۱۷۴۴
  • پست شده - سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۴۱ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

شریعتی زنده است

به قلم دامنه. به نام خدا. سالم و صالح . ۲۹ خرداد ۱۳۵۶، یک مرد بزرگ، یک «معلم شهید»، یک تئوریسن انقلاب و یک احیاگر ارزش های فراموش شدۀ شیعه و اهل بیت _علیهم السّلام_ و در یک کلام یک انسان سالم و صالح که در برابر استبداد و سلطنت، قدرت و فسادِ حاکمیت، و شوکت و انحراف حکومت، قد علَم کرده بود و هرگز به زانودرنیامده بود، از دستِ جهالت بی رحم، غضبِ بی مروّت، کینۀ عداوت و نیز حسادتِ بی حدِّ عده ای خودخواه خودمحور خودپسند و خود بَسند، دِق کرد و مُرد و سرانجام پس از سال ها هدایت و ایجاد جنبش و حرکت میان دانشجویان و جوانان علیۀ حکومت و سلطنت، در کنار حرم حضرت زینب _این پیام رسان بزرگ عاشورا و رسواگر باعظمت طاغوت ها_ آرام گرفت. یعنی دکتر علی شریعتی؛ بانفوذترین چهرۀ ایران در ایران.

 

 

دامنه

 

 

آثار شریعتی همه خواندنی ست؛ چه آنجاها که شور و شعور آفریده و چه حتی آنجاها که به مقتضیات زمان، کمی تندی کرده و حرف های قابل اصلاح شدن زده است. و من افتخار می کنم از آغازین روزهای انقلاب اسلامی با خواندن کتاب ها و گوش دادن نوار سخنرانی های جنبش بخشِ شریعتی قد کشیده ام. اینک در چهل و یکمین سالروز درگذشت آن مردِ سالم و صالح، از میان هزاران سخن تحرّک بخشش، این دو جملۀ دکتر علی شریعتی را _که خیلی زیبا و حساب شده می دانم و معتقدم مبنای حرکت خود او هم بوده است_ تقدیم می دارم:

 

 

مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد

 

نیز این سخن:

چاپلوسی یونجۀ لطیفی است برای درازگوشان دُمبه دار خوشحال

 

با یاد و گرامی داشتِ وفات شریعتی، که خوشبختانه هیچ قدرتی نمی تواند نام او را و تفکّرات حیات بخشِ او را از جوانان ایران و بعضاً جهان سلب کند و چهرۀ وی را از تار و پود کشور حذف نماید. آنان که سال ها کوشیده اند چنین کنند؛ حقیقتاً یا در گِل مانده اند و یا آب در هاون و هونگ کوبیده اند و سخت، به شکست رسیده اند. شریعتی زنده است چون انسان صالح و سالم هرگز نمی میرد. والسلام. دامنه

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
شریعتی زنده است
/post/890
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۶۵۶
  • پست شده - سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۱۶ ق.ظ
  • : برچسب ها
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

اسرافگر شکّاک

عاقبتِ اِسرافگر شکّاک، گمراهی ست. وَلَقَدْ جَاءَکُمْ یُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِی شَکٍّ مِمَّا جَاءَکُمْ بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَکَ قُلْتُمْ لَنْ یَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ.

سوره‌ی غافر

 آیه‌ی ۳۴

 

تفسیر علامه طباطبایی

 

بـعـد از آنـکـه گـفـت خـدا ایشان را گمراه کرده و دیگر راهنمایى ندارند، به عنوان شاهد، داستان یوسف _علیه السلام_ که در مصر مبعوث شد و رفتارى که مصریان با او داشتند را ذکر مى کند که مادام در بین آنان بود، در نبوتش شک مى کردند، و بعد از آن که از دنیا رفت گفتند: دیگر پیامبرى بعد از او نیست.

 

بـنـابـرایـن مـعـنـاى آیـه چـنـیـن مـى شـود: سـوگـنـد مـى خـورم کـه قـبـل از ایـن هـم یـوسف به سوى شما مصریان آمد، و آیاتى بینات آورد، آیاتى که دیگر هیچ شکى در رسالتش براى کسى باقى نمى گذاشت، ولى تا او زنده بود شما همواره دربـاره دعـوت او در شـک بودید و همین که از دنیا رفت گفتید: دیگر بعد از یوسف ، خداى سبحان، رسولى مبعوث نمى کند، و با این سخن گفتار خود را نقض کردید و هیچ پروایى هم نکردید. آنـگـاه بـیـان خـود را تأکید و در عـیـن حـال تـعـلیـل کـرده و فـرمـوده: کـذلک یـضـل اللّه مـن هـو مُـسـرف مُـرتاب. آرى این چنین خداوند هر اسرافگر شکّاکى را گمراه مى کند. المیزان.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
اسرافگر شکّاک
/post/889
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۱
  • ۶۳۰
  • پست شده - دوشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۵۷ ب.ظ
  • : برچسب ها
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

گفت و گوی چشمه با سنگ خارا

گفت و گوی چشمه با سنگ خارا

 

به نام خدا

 

جدا شد یکی چشمه از کوهسار

به رَه گشت ناگه به سنگی دچار

 

به‌ نرمی‌ چنین گفت با سنگِ سخت‌:

کرم کرده راهی دِه ای نیک‌بخت

 

جناب اجل کش گران بود سر

زدش سیلی و گفت‌: دور ای پسر!

 

نشد چشمه‌ از پاسخ‌ سنگ‌، سرد

به کندن در استاد و اِبرام کرد

 

بسی کند و کاوید و کوشش نمود

کز آن سنگ خارا رهی برگشود

 

ز کوشش به‌ هر چیز خواهی رسید

به‌ هر چیز خواهی کماهی رسید

 

برو کارگر باش و امّیدوار

که از یأس جز مرگ ناید به‌ بار

 

گرت پایداری ست در کارها

شود سَهل پیشِ تو دشوارها

 

(گنجور: ملک‌الشُعرای بهار)

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
گفت و گوی چشمه با سنگ خارا
/post/888
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۱
  • ۹۶۱
  • پست شده - يكشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۰۸ ب.ظ
  • : برچسب ها
۳
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

هتل گلشن مشهد

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
هتل گلشن مشهد
/post/83
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۱۱۸۳
  • پست شده - شنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۳۰ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

در عصر قاجاریه و پهلوی چه مناطقی از ایران جدا شدند؟

در عصر قاجاریه و پهلوی چه مناطقی از ایران جدا شدند؟

 

...

 

در عصر قاجاریه و پهلوی

چه مناطقی از ایران جدا شدند؟

 

ایران در دوره‌ی شاهان قاجار

 

منطقه‌ی بخارا و کابل در زمان فتحعلی شاه؛

منطقه‌ی مرو و عشق‌آباد در زمان محمدشاه؛ 

منطقه‌ی هرات و رود هیرمند در‌ زمان ناصر الدین ‌شاه؛

 بلوچستان پاکستان در‌ زمان مظفرالدین شاه؛

منطقه‌ی خانقین در‌ زمان احمدشاه جدا شدند.

 

‌ایران در دوره پهلوی:

 

ارتفاعات آرارات شرقی

در‌ دی‌ماه ۱۳۱۰ به ترکیه؛

اروندرود در تیرماه ۱۳۱۶ به عراق؛

 بخشی از بلوچستان

در اسفند ۱۳۲۰ به افغانستان؛ 

استان چهاردهم ایران به نام بحرین

در سال ۱۳۵۰ از کشور ما جدا شدند.

 

ایران در دوران انقلاب

در جنگ ۸ ساله‌ی عراق علیه ایران

حتی یک وجب از خاک میهن اسلامی به دست دشمن نیفتاد

 

منبع: کتاب ایران؛ دیروز، امروز، فردا،

ص ۲۰۰ - ۱۹۹، انتشارات معارف، محسن نصری

در عصر قاجاریه و پهلوی چه مناطقی از ایران جدا شدند؟
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
در عصر قاجاریه و پهلوی چه مناطقی از ایران جدا شدند؟
/post/873
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۱
  • ۸۱۷
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

امامزاده اسماعیل فیروزکوه

امامزاده اسماعیل فیروزکوه

۲۷خرداد ۱۳۹۷. عکاس: دامنه

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
امامزاده اسماعیل فیروزکوه
/post/82
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۹۹۳
  • پست شده - شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۲۹ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

امام‌زاده علی‌اکبر اوسا

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
امام‌زاده علی‌اکبر اوسا
/post/1230
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۸۰۱
  • پست شده - پنجشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۲۴ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دفاع از حیوان زحمتکش الاغ

به قلم دامنه. به نام خدا. حیوان زبان‌بسته. خیلی‌ها، در خیلی جاها، به خر -یا همان حیوان زبان‌بسته‌ی الاغ- توهین می‌کنند. هر زشتی را با عنوان «خریت» به این حیوانِ کاری نسبَت می‌دهند.

 

کشتن انسان به دست انسان

و نجات الاغ به وسیله‌ی الاغ

 

انسان‌های ناسپاس، هم از الاغ در بی‌رحمانه‌ترین وجه، کار می‌کشند، هم به آن جسارت و ظلم می‌کنند. تا یکی حماقت کرد، می‌گویند: مگه خری. تا یکی از زیر کار در رفت، می‌گویند: ای الاغ. تا یکی خامی و خنگی و منگی نمود، می‌گویند: خره! الاغه! نَفهمه. بگذرم؛ خواستم بگویم میان انسان‌ها، مردم‌آزاری و حیوان‌آزاری کم بود، که این یکی هم به آن، افزوده شد: هم از الاغ بار می‌کشند، هم به آن هرچه دلشان خواست بار و بار می‌کنند. آیا بهتر نیست این گونه ادبیات را از فرهنگ خود دور کنیم و با حیوان سخت‌کوشی مانند الاغ مهربان‌تر و خداپسندانه‌تر رفتار کنیم؟ من می‌گویم درود بر حیوان زحمتکش الاغ که در جبهه‌ی کردستان، سخت‌کوشانه کمک‌کارِ رزمندگان اسلام بود که تانک و توپ نبود.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
دفاع از حیوان زحمتکش الاغ
/post/197
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۱۴۵۱
  • پست شده - شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۴۹ ق.ظ
  • : برچسب ها
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

غِب بَیّهه

غِب بَیّهه

به قلم دامنه. به نام خدا. غِب بَیّهه. این وِرد زبانِ دارابکلایی هاست: اَی باز وِه غِب بَیّهه. غِب، یعنی پنهان. یعنی ناپیدا. از ریشۀ عربی غیب و غایب و مَغیب است. معمولاً خطاب به کسی ست که در جایی که باید باشد، نیست. حضور ندارد؛ یا دررفته است. یا جا خورده است. یا استتار کرده است. یا خود، خود را از دیدۀ مردم پنهان و نهان ساخته است. یعنی گوشه گرفته است که خود را بسازد. البته استتار (=پوشش، اختفا) و جا خوردن (مثل عکس جغد، پتکاله) برای انسان ها اغلب جهت تعقیب و گریز و گاه حمله است و بیمۀ زندگی. ولی برای حیوانات شکاری و درنده، نوعی ابزار غریزی جهت مخفی کاری و فرصت مناسب برای تهاجم و هجوم و درّندگی.

 

استتار جُغد. هند

 

استتار جغد هند

یا همون غِب شدن پِتکاله

 

دارابکلایی ها البته به طعنه و کنایه، به کسی که معلوم نیست کجاست، و خود را نامعلوم کرده، می گویند: «وِه غِب بَیّهه». یا می گویند: اِت تِپّه اووه بیهه، بورده زمین دِله غِب بَیّهه. یا می گویند: وه جِن واری ناغُفلی غِب وُونه.

 

حرم امام رضا، شب قدر. (19 ماه رمضان ) سال 1395

 

حرم امام رضا، شب قدر. (۱۹ ماه رمضان) سال ۱۳۹۵

 

گاه، دارابکلایی ها، به عشق آقا امام رضا -علیه آلاف تحیّة و الثّناء- [هزاران درود و ثنا و ستایش بر او باد] ناگهان غِب می شوند و مخفی و نهانی به مشهد مقدس می روند تا زار زار پیشش زاری و تضرُّع و نجوا و دعا و عرض نیاز کنند، بلکه به حاجات برسند. و می رسند. خوب هم می‌رسند.

 

چون که خدای متعال در قرآن به مؤمنان امر کرده برای تقرُّب الهی، وسیله ای بجویند، و امام رئوفِ رضا، برای ایرانیان _از جمله دارابکلای دارالمؤمنان_ برترین و نزدیک ترین وسیلۀ مقدسِ تقرّب جویی ها، نزدیک شدن ها و دردِ دل کردن هاست. آیه این است؛  ۵۷اسراء و آیۀ  ۳۵ مائده:  ...یَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ... (از ۵۷ اسراء). به سوی پروردگارشان وسیله می جویند. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. (۳۵ مائده). ای کسانی که ایمان آورده‏ اید پرهیزگاری پیشه کنید و وسیله‏ ای برای تقرب به خدا انتخاب نمائید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار شوید. اگر تفسیر این آیه مهم را خواستید بیشتر بدانید: (اینجا) از آیت الله العظمی ناصر مکارم. والسّلام.

غِب بَیّهه
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
غِب بَیّهه
/post/886
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۸۴۵
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

اگر خدا گذشت نمی داشت

پست مشترک کویریات و لیف روح: به قلم دامنه. به نام خدا. حق و سهم بدن. ما به مدَد اجزای بدن _از موی سر تا ناخن_ نفَس می کشیم و حیات داریم. آیا حق و سهم این نعمت های خدادادی را بدرستی می پردازیم؟ چندنمونه می آورم و به نظر شخصی خودم، بخشی از حق و سهم هر یک را می گویم، باشد تا مفید افتد؛ هم بر خودم، هم بر خوانندۀ شریف دامنه. این؛ اول نهیب بر خودم است و سپس اگر سزاوار بود بر خوانندگان شریف مان:

 

معده؛ که گوارش ما را برعهده دارد. حقّش کم خوری و بِه خوری ست. چشم؛ که دیدن و خواندن را بر ما مهیّا می کند. حقّش حیاء است و احیاء. گوش؛ که قدرت بی نظیر شنیدن را در ما می آفریند. حقّش پاکی در دریافت هاست و نقل ها. مغز؛ که نعمت مرموز تفکر را نصیب مان می سازد. حقش مطالعه است و فکرآفریدن، تا سلول خاکستری مغز دچار کهولت و زوال نگردد. عقل؛ قدرت خیره کننده در وجود بشر است. حقش استیفای هویت انسانی ست و نگرش توحیدی. روح؛ که امانت خدا نزد انسان است. حقش تغذیۀ معنوی ست و کمال طلبی. دست و پا؛ که بزرگترین عامل حرکت افقی انسان است. سهمش کردار پاک است و دست درازی نکردن به حقوق مردم و پانگذاشتن بر روی حق و پایمال نکردن چارچوب های شرع و عرف. جسم سالم؛ که کمک می کند رفتار را در خود قوام بخشیم. حقش کسب حلال است و دانش احکام خدا. (مثلاً قدیما، کاسب ها، در درس مکاسب علمای شهر شرکت می کردند، یک چیزهایی از معاملات حلال را کسب می کردند تا ربا نخورند و سوداگر نشوند و حرام خوری نکنند) زبان و لب و دندان؛ که بشر درمانده است از برکات فراوان آن. زبان بدون لب و دندان لال می ماند و در کام می چسبد. حق شان سکوت در جای خود، فریاد در مکان خود و صوت و صدا شدن در زمان خود است. و قلب و خون و خیال و ... قِس علی هذا و مانند اینها.

 

گاه به گاه، ما، به این حق و حقوق نمی پردازیم، ولی خدای مهربان چون بخشنده است، از تقصیر ما درمی گذرد. وای اگر خدا، گذشت نمی داشت. خدا، دوست دارد که دوستدارانش از گناه برگردند و متنبّه شوند و توبه کنند. توبه؛ راه که نه، بلکه اتوبان عریض حرکت به سمت خداست.

 

امام حسین ع در دعای عرفه، خیلی خیلی زیبا، این اجزای انسان را توصیف کرده اند، که وقتی بر روی آن، خیره می شویم و می اندیشیم، درمی یابیم حضرت سیدالشّهداء چه عرفان عمیقی داشتند. چه خداشناس بزرگی بودند. و همین بود که منتخَب و منتجَب خدا در عاشورا شد؛ تا عشق بیافریند. تا توحید بیاموزد. تا ندای عزّت و آزادی و حق طلبی سر دهد. هان! همین.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
اگر خدا گذشت نمی داشت
/post/885
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۹۸۰
۴
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

وقتی کسی می میرد

وقتی کسی می میرد

به قلم دامنه. به نام خدا. به مؤمن توصیه شده است در احوال مرگ، اندیشه کند. در این پست خواستم به عباراتی بپردازم که معمولاً پس از مرگِ افراد بر زبان زندگان جاری می شود. یعنی وقتی کسی می میرد، مردم معمولاً چینین می گویند:

جان به جان آفرین تسلیم کرد

 

دعوت حق را لبیک گفت

 

به رحمت ایزدی پیوست

 

رحلت کرد

 

به دیار باقی شتافت

 

دار فانی را وداع گفت

 

پَر کشید

 

عروج نمود

 

درگذشت

 

وفات کرد

 

فوت شد

 

مُرد

 

راحت شد

 

سکته کرد

 

قلبش ایستاد

 

تمام کرد

 

مرحوم شد

 

به شهادت رسید

 

به ملکوت اعلی پیوست

 

به هلاکت رسید

 

به قتل رسید

 

به درک واصل شد

 

برای همیشه خاموش گشت

 

لب از جهان فرو بست

 

به قبرستان گذر کردم کم وبیش

بدیدم قبر دولتمند و درویش

نه درویش بیکفن در خاک رفته

نه دولتمند بُرده یک کفن بیش

(بابا طاهر عریان)

 

همۀ این عبارات _چه وصفی و چه خبری، چه در مَدح و چه در ذَم_ نشان از آن می دهد که دنیا را باید گذاشت و رفت و در جایی دیگر رحل اقامت گُزید. دنیا را باید ترک کرد و در آخرت سُکنی کرد. دنیا فقط برای قیامت تعبیه شده. مزرعه است، البته این مزرعه را باید آباد کرد و کاشت و داشت و برداشت نمود و خود را در آن پرورش داد تا در آخرت _که زندگی جاودانه است_ آسایش داشت و به برکات و نِعم نوید داده شده در قرآن و پیام های پیامبران نائل آمد. آری دنیا بد نیست، دنیازدگی بد است. دنیازدگی یعنی فرعون شدن. یعنی قارون شدن. یعنی بَلعم باعورا گردیدن. یعنی زر و زور و تزویر هر سه. که خدای مهربان، راه زیبای توبه را برای رهایی از این سه گریزگاه توحیدی، پیش روی ما گذاشته. خدایا توبه. دامنه.

وقتی کسی می میرد
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
وقتی کسی می میرد
/post/882
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۰۷
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

تدبیر و تقدیر

به قلم دامنه. به نام خدا. ایرانیان برای اوقات شرعی مشهد مقدس، اهمیت خاصی قائل اند و معمولاً سعی دارند بدانند وقتِ اذان صبح و ظهر و مغرب آن شهر دوست داشتنی، چه ساعاتی ست. این یعنی دل دادن به حرم. برای ایرانی، چندان مهم نیست مثلاً فلان استان ساعات شرعی اش کی است، اما قلب شان با تیک تیک ساعات نماز و اوقات شریف تکلیف های شرعی شهر مشهد می تپد. این یعنی عشق همه به آقا امام رئوف رضا.

 

در عادی‌ترین ایّام، حرم امام رضا ع مملوّ از مردم است و شیدایی زائران؛ چه رسد به روزهایی خاص و شب های ویژه، مثل شهادت حضرت رضا و لیالی قدر و ساعت قشنگ تحویل سال. شنیدم به گوشم، از آقای سید خلیل مُنبتی _معاون اماکن متبرکه و امور زائران و مسئول ستاد بحران آستان قدس رضوی_ که می گفت حتی در خلوت ترین ساعات، حرم امام رضا ع بیش از ۳۰۰ هزار زائر، مشغول زیارت و ذکر و خلوت گزینی و راز و نیازند. و هر ۲۴ ساعت، حدود ۱۰۰۰۰ نفر مشغول خدمت رسانی به حرم و زائران اند. و بالای ۵۵۰۰۰ نفر توی حرم شاغل اند.

 

 

 

متن عکس:

«چندی ست هوای چشم من بارانی ست

هر خشت دلم بیانگر ویرانی ست

بیماری دوری از خراسان دارم

تجویز پزشک من حرم درمانی ست.»

 

 

ما هر ۳۶۵ روز، سال مان را نو می سازیم. هرچند در این تحویل و تحوّل، همیشه تدبیر را باید در کنار تقدیر نشاند؛ ولی معتقدم، ۳۶۰ روز را اگر تماماً به تدبیر خود بگذارنیم، بازهم حداقل ۵ روز آن را در شب های قدر باید به دست تقدیر خدا ببخشیم؛ تا آن حکیم دانای مهربان، قدر و اندازه و سرنوشت مان را معلوم نماید تا به قول شیخ محسن قرائتی بُرش مان در سه قدر دوخته شود. از بچگی یادمان داده اند که زیارت مشهدالرّضا، حج ضُعفاء و مستمندان است. ما که دست مان از مکه و مدینه کوتاه است، ولی در عوض، خدا به ما ایرانیان لطف عظیمی کرده، حرم رضوی را بخشیده، که اجر زیارتش حدّ ندارد و انسان از رفتن به مشهد سیر نمی شود و از بوسیدن و بوییدن آن حرم سرشار از شادی و شعَف می شود. خصوصاً بودن در مشهد مقدس، آن هم در شب های رمز و راز و نیاز قدر.

 

تلفن منزلم سه روز پیش صدا کرد. آن سوی گوشی، صدای خوشی آمد که با احترام و شادمانی گفت بیایید حرم حضرت معصومه س افطار دعوتین. برکت افطار حرم فاطمۀ معصومه نصیب مان شد. خوشحالم و شادمان که دی ۱۳۹۶ هم که در مشهد بودیم برکت ناهار حرم امام رضا به واسطۀ خیررسانی جناب حجت الاسلام آق سید محمد شفیعی مشهد، نصیب مان شد و از رزق رضوی خوردیم. با آرزوی تحقّق زیارت مشهد مقدس برای همۀ مشتاقان و دلسپرگان آن مکان مشرّف. دامنه. والسّلام. خدا نگه دار.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
تدبیر و تقدیر
/post/876
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۶۱۶
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

آنچه بر من گذشت ۶۹

قسمت ۶۹ : به نام خدای آفرینندۀ آدمی. سال ۱۳۶۸ سه رویداد برای من ملموس تر از رخدادهای دیگر زندگی ام بود: یکی، قضیۀ «برکنارکردن» مرحوم آیت الله العظمی منتظری از قائم مقام رهبری؛ دیگری، رحلت امام خمینی _رهبرکبیر انقلاب اسلامی_ و سومی جرقۀ ادامۀ تحصیل؛ که می خواهم نقش خودم را در این سه مسأله روشن کنم. برای پرهیز از تفصیل نویسی، خلاصۀ سه حادثه مهم آن سال، این بوده است:

 

قضیۀ اول: حجت الاسلام عبدالله نوری -که خود را لیدر حزب کارگزاران می داند- آن زمان نمایندۀ امام در سپاه پاسداران بود. آن شبِ کنارزدن مرحوم منتظری از ساختار نظام، من در محل کارم در ساری مسئول شب بودم. دیدم نیمه شب، از مقامِ مافوق تلفنی به من اطلاع دادند که باید تا صبح نشده، تمام عکس های آقای منتظری را از در و دیوار محل کار و همۀ مراکز تحت پوشش، پایین بیاوریم.

 

 

تیتر روزنامه کیهان

(که آن زمان در دست جناح چپ بود)

روز برکنارکردن آیت الله منتظری، ۱۳۶۸

 

من با آن که مقلد امام بودم و دلسپردۀ خط امام و شیفتۀ شخص امام، اما چون به آقای منتظری نیز به عنوان یک عالم دینی پاک و فقیه شجاع و مرجع مبارز و عدالت گرا ارادت خاص داشتم (هنوز نیز این گونه ام)، دست به هیچ عکس ایشان نزدم و از کنارش با بغض در گلو و ناراحتی در روحیه، عبور کردم. زیرا چنین کاری _پایین کشیدن و به زیرانداختن و پاره کردن عکس منتظری_ حتی تصوّرش هم برای من سخت و غیرقابل قبول بود.

 

صبح که بقیه همکاران آمدند، تن به این کار دادند و عکس های منتظری را برداشتند. حتی برخی ها شادی و خوشحالی هم کردند از این اتفاق، که آن را «عزل» نام نهادند. تا آن زمان، تمام ادارات و نهادها و حتی مساجد و تکایا و پایگاه ها و انجمن ها، عکس امام و منتظری را جفت هم، نصب می کردند و شعار محوری «قائم مقام رهبری- آیت حق منتظری» بود. حتی بر سینۀ دستۀ کفن پوشان بالاتکیۀ دارابکلا نیز این شعار حکّ بود.

 

ما آن زمان شنیده بودیم این دستور و نیز تخریب دیوارهای اطراف بیت منتظری در قم، از سوی عبدالله نوری صادر شده بود. بگذرم. این بخش از تاریخ انقلاب، همچنان غامض مانده است و ناگفته و نیز سانسورشده و یکسویه؛ و سران جناح چپ در این موضوع، از جناح راست هم بدتر و افراطی تر عمل کردند؛ که تاریخ هرگز از آن ها نمی گذرد.

 

اینان _جناح چپ_ در مقابل رهبری بارها و بارها موضع گرفته اند و هنوز هم راه خود را شفّاف نکرده اند، ولی در برابر امام، اساساً سامع و مطیع محض و تکبیرگو بودند و هرگز هیچ «اِن قُلت»ی نمی زدند. همه می دانیم در آن بحران، بیش از همه، آقای خامنه ای از حیثیت آقای منتظری دفاع می کرد و نزد امام برای ایشان آبروداری می نمود و خواهان راه حل های آرام تر و آسان تر بود. این تکّۀ تاریخ سیاسی قابل انکار نیست و اهل فنّ خیلی خوب باخبرند و نمی توانند انکار نمایند.

 

من قبلاً در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۹۶ با عنوان «نقدی بر آیت الله خوئینی ها» (اینجا) و در تاریخ ۲۳ آذر ۱۳۹۶ با عنوان «قضیۀ عزل آیت الله منتظری» در پاسخ به آیت الله ابراهیم امینی (اینجا) به این قضیۀ برکنارکردن شبانۀ مرحوم منتظری، بدون هیچ گونه پیش داوری دو پست نوشته بودم و مورد استقبال هم واقع شد و سایت انصاف نیوز نیوز نیز بازنشر شد (اینجا).

 

حادثۀ دوم: رحلت امام در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ بود. پیش تر از آن، خبر مریضی امام خمینی _رهبرکبیر انقلاب اسلامی_ و حادّ بودن حال عمومی امام، فضای عمومی کشور را به غم و اندوه و دعا و دست نیاز به درگاه خدا برده بود. ما، هم نیمه آماده باش بودیم و هم در روزهای آخر عمرشان در آماده باش کامل به سر می بردیم و لحظه به لحظه به وداع با ایشان نزدیک تر می شدیم.

 

برگزاری چند مراسم دعا در مسجدجامع دارابکلا با حضور همۀ نیروها _از هر دو جناح_ برای سلامتی و شفای عاجل امام با حضور روحانیان محل و سپس تشکیل ستاد ارتحال امام در دارابکلا برای گرامی داشت امام تا اربعین امام و برگزاری مراسم بسیارباشکوه و وحدت بخش، همه و همه یک بار دیگر حسّ و حال فضای اتّحاد و همدلی و یکرنگی اول انقلاب را به انقلابیون محل بخشیده بود و همه درکنارهم، برای آن رهبر و مرجع کم نظیر تاریخ اسلام عزا و مجالس تجلیل بپا کردیم و که بعداً اگر توفیقی شد به ابعادی از آن اشاره می کنم.

 

اما رویداد سوم: که برای من یک بُرهۀ مهم و تاریخی گردیده بود، جرقۀ ادامۀ تحصیل بود که در یک نشست سیاسی و قرآنی با رفقا در منزل من در دارابکلا شکل گرفته بود. بدین طریق: آن شب خاص، شیخ وحدت به نشست ما آمده بود. جلسه و بحث ها و گفتارهای دوستان را به سکوت محض، گوش داد و سرآخر گفت: من برای شما _خطاب به جمع رفقا_ یک حرف دارم. جمع ساکت شدند که ببینند شیخ چه می گوید. تابعد ...

(آنچه بر من گذشت)

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
آنچه بر من گذشت ۶۹
/post/874
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۱۰۲۷
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

جادّۀ گلستان. گالیکش کلاله


 

جاده‌ی گلستان. گالیکش. کلاله

اردیبهشت ۱۳۹۷. به سوی مشهد. عکاس: دامنه

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
جادّۀ گلستان. گالیکش کلاله
/post/195
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۸۱
  • پست شده - دوشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۱۵ ب.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دامنه انارقلت داراب‌کلا



دامنه انارقلت دارابکلا. عکاس: جناب یک دوست

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
دامنه انارقلت داراب‌کلا
/post/187
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۶۵
  • پست شده - يكشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۳۰ ب.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

پندهای حاج محمد اسماعیل دولابی

۱- عقرب و مار سمّی بهترند از کسی که به اسم امر به معروف و نهی از منکر، به افراد نیش می زند و آنها را می‌آزارَد و از خدا و اولیا و دین بیزار می‌کند.

 

 

۲- یکی از اسم‌های خدا مؤمن است. یعنی به قدرت و به صنعت خودش ایمان دارد و می‌داند آن‌چه را می‌سازد و خلق می‌کند، درست از کار در می‌آورد. خدا به کار خودش ایمان دارد نه به کار ما. خدا می‌داند ما کج و اشتباه می‌رویم، ولی به کار خودش ایمان دارد. (منبع)

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
پندهای حاج محمد اسماعیل دولابی
/post/869
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۹۷۸
  • پست شده - يكشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۳۲ ق.ظ
  • : برچسب ها
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مشیت انسان‌ها

فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ * إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ * لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ * وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ.

 

پس [با انکار قرآن و روی گرداندن از آن] کجا می روید؟ قرآن فقط وسیله یادآوری و پند برای جهانیان است؛ برای هرکس از شما که بخواهد [در همه شؤون زندگی مادی و معنوی] راه مستقیم بپیماید. و شما [طیِ راهِ مستقیم را] نخواهید خواست مگر آنکه خدا پروردگار جهانیان بخواهد.
 

سوره تکویر

آیات ۲۵ تا ۲۹

ترجمۀ انصاریان

 

تفسیر علامه طباطبایی

 

 

خداى سبحان در آیات هفتگانه قبل حق مطلب را در مورد قرآن به بیانى وافى روشن ساخت بطورى که هر شک و تردیدى را از مردمى که درباره آن جناب داشتند برطرف نمود و این مهم را در چند آیه کوتاه انجام داده، نخست فرمود:

 

قرآن کلام خدا است، و تکیه اش در این ادعاء بر آیات تحدّى است، که همه مردم قبلا از قرآن شنیده بودند، که اگر در آسمانى بودن آن شک دارید یک سوره مثل آن بیاورید. و سپس فرمود: نزول قرآن به رسالت فرشته اى آسمانى و جلیل القدر و عظیم المنزله و امین در وحى، یعنى جبرئیل صورت گرفته، که بین او و خداى عزّ و جلّ هیچ حاجز و مانعى، و بین او و رسول خدا هیچ واسطه اى نیست، و نه از ناحیه خودش، و نه از ناحیه هیچ کس دیگر انگیزه اى که نگذارد وحى را بگیرد، و یا اگر گرفت نگذارد حفظش کند، و یا اگر حفظش هم کرد، نگذارد آن را به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) برساند، وجود ندارد. و در مرحله سوم این معنا را روشن کرد که آن شخصى هم که قرآن بر او نازل شده، و براى شما آن را تلاوت مى کند، همان کسى است که سالها همنشین او بوده اید، و حال و وضع او بر شما پوشیده نیست، که امروز او را بُهتان جنون بزنید، و او فرشته حامل وحى را به چشم خود دیده، و وحى را از او گرفته و خودش هم چیزى از وحى را کتمان نکرده و نمى کند و آن را تغییر نمى دهد.

 

و در مرحله چهارم روشن مى کند که کلام آن جناب از مقوله تسویلات ابلیس، و لشکریان او، و نیز از القاآت بعضى از اشرار جنى نیست. و نتیجه این بیان این است که قرآن کتاب هدایت است، کتابى است که هر کس بخواهد بر طریق حق استقامت بورزد، بوسیله این کتاب هدایت مى شود (ان هو الا ذکر للعالمین...) س اینکه فرمود: فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ، مقدمه و زمینه چینى است براى نتیجه گیرى از بیان سابق، و آن نتیجه اثبات گمراهى آنان، و خطاى نظریه شان درباره قرآن است، که آن را از عارضه هاى جنون، و یا از تسویلات باطل شیطانى مى دانستند.

 

پس استفهام در آیه شریفه توبیخى است، و معنایش این است که وقتى حقانیت قرآن به این روشنى است، پس دیگر کجا مى روید، و چرا حق را پشت سر مى اندازید؟!

 

إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ: یعنى قرآن تنها تذکره اى است براى جماعات مردم، حال هر کس که باشد با قرآن مى تواند حق را ببیند، و به آن بینا شود، در سابق هم در نظیر این آیه مطالبى گذشت .

 

لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ: این جمله بدل است از کلمه (عالمین)، مى فرماید قرآن اهلیت آن را دارد که براى تمام عالم تذکره باشد، و اما در مقام فعلیت تنها کسانى از آن متذکر مى شوند که خودشان هم بخواهند بر صراط حق، مستقیم و پایدار باشند، و بر عبودیت حق و طاعت او استوار بمانند.

 

وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ: گفتار در اینکه انسان در مشیت [دامنه: مشیت «mašiyyat» یعنی اراده، خواست، خواهش، عزم، میل، سرنوشت، تقدیر. فرهنگ عمید] خود مستقل از مشیت خداى تعالى نیست، در آیات شبیه به این آیه گذشت.

 

و این آیه شریفه به حسب آنچه سیاق افاده مى کند به منزله دفع دخل، و پاسخ از سؤالى است که ممکن است به ذهن کسى بیفتد، و آن این است که کسى توهُّم کند جمله (لمن شاء منکم ان یستقیم)، انسانها را در مشیت و خواستن استقامت، استقلال دارند، هر کس بخواهد مى تواند مستقیم باشد، و هر کس نخواهد مستقیم نمى شود، پس در نتیجه خداى تعالى محتاج استقامتى است که از ایشان خواسته.

 

بنابر این، این توهم را دفع نموده مى فرماید: مشیت انسانها وابسته و موقوف بر مشیت خداى سبحان است، و انسانها استقامت را نمى خواهند، مگر اینکه خدا بخواهد که ایشان بخواهند، اگر خداى تعالى بخواهد، آنان هم مى خواهند، پس افعال ارادى انسان مراد خداى تعالى نیز هست، یعنى خدا هم در آنها اراده دارد، اگر خدا اراده کند که انسان فلان عمل را انجام دهد انسان آن عمل را مى خواهد، و انجام هم مى دهد، و وقتى که انجام مى دهد به اراده خودش انجام مى دهد. المیزان.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مشیت انسان‌ها
/post/868
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۹۳
  • پست شده - يكشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۲۳ ق.ظ
  • : برچسب ها
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مقام رفیع حضرت خدیجه

سخنان مهم آیت الله العظمی مکارم دربارۀ حضرت خدیجه: ایشان حیات پیامبر اکرم (ص) را به دو دوران مکه و مدینه تقسیم کردند و فرمودند: دوران مکه، دوران مصیبت ها و رنج ها بود؛ و دوران مدینه، دوران پیروزی ها و شادی ها بود.

 

معظم له ادامه دادند: برخی از یاران پیامبر(ص) فقط دوران مکه را درک کردند که دوران مشکلات بود؛ اما برخی دیگر دوران انتصارات را هم دیدند و سختی های مکه تا حدودی برای آنان جبران شد.

 

آیت الله مکارم شیرازی با بیان بخشی از رنج هایی که حضرت خدیجه (س) در راه اسلام، گفتند: آن حضرت، یکی از کسانی بود که فقط دوران رنج و مصیبت در مکه را دید. ایشان از اولین یاران پیامبر اکرمد(ص) بود و یکی از کارهایش این بود که وقتی شوهرش به منزل می آمد، زخمهایی که در بدن حضرت به وجود آمده بود را ببندد، زیرا کفار بچه ها را اجیر کرده بودند تا به آن حضرت سنگ بزنند.

 

این مرجع تقلید شیعیان ادامه دادند: از همه سخت تر، دوران محدودیت شعب ابوطالب (ع) بود. در این دوران، مسلمانان تحت تحریمهای گوناگون مشرکین بودند؛ تحریم اجتماعی، تحریم معاشرت، تحریم غذایی و... ایشان ادامه دادند: من هنگامی توانستم رنج این تحریمها را بخوبی بفهمم که به زیارت قبر حضرت ابوطالب (ع) و حضرت خدیجه (س) رفته بودم. آنجا آنقدر گرم بود که ما به اندازه قرائت یک فاتحه نتوانستیم که در آفتاب بایستیم و به سایه رفتیم. در آن وقت با خود فکر کردم ما چند دقیقه نتوانستیم این آفتاب را تحمل کنیم، مسلمانان صدر اسلام چگونه سه سال در شعب ابی طالب، بدون پناهگاه، بدون غذا، بدون دارو، آن گرما و سرما و مشکلات را تحمل کردند؟ چه گذشت بر مردم و مسلمانان؟ در آن شرایط دشوار، مقاومت حضرت خدیجه (س) واقعاً ستودنی بود.

 

این اندیشمند اسلامی سپس با ذکر حدیثی درباره خواستگاری و ازدواج پیامبر اکرم (ص)، درباره سنّ حضرت خدیجه در هنگام ازدواج با پیامبر هم گفتند: مطابق تحقیقات ما، حضرت خدیجه در وقت تزویج با رسول اکرم (ص) یا ۲۸ ساله و یا ۲۶ ساله بوده است؛ و این که آن حضرت را ۴۰ ساله و بیوه معرفی کردند، توطئه ای بود که خواستند برخی زنان دیگر را در برابر ایشان بالا ببرند. سپس بنی امیه هم این جعل را تبلیغ کردند.

 

آیت الله مکارم شیرازی در پایان، با ذکر اینکه "انسان باید از زندگی بزرگان، برای امروز خود درس بگیرد" فرمودند: حیات حضرت خدیجه کبری (س) چند پیام برای زندگی ما دارد؛ از جمله این سه پیام را:

 

پیام اول: وقتی که اسلام در خطر است و جانبازی و فداکاری می خواهد یاری اسلام مهم است؛ نه زمانی که آرامش و راحتی وجود دارد. باید مانند حضرت خدیجه (س) که در زمان سختی و رنج، اسلام را یاری رساند، ما نیز در شرایط سخت، یاور دین خدا باشیم.

 

پیام دوم: کسی که به ما خدمت کرد، نه تنها در حیاتش بلکه پس از درگذشت او نیز به فکر او باشیم و برایش نیکی کنیم؛ همانطور که پیامبر اکرم(ص) پس از وفات همسرش، همواره به یاد او بود و حتی وقتی گوسفندی قربانی می کرد، از گوشت آن برای دوستان خدیجه (س) می فرستاد.

 

پیام سوم: در دوران سخت شعب ابی طالب، کفار و مشرکین فشارهایی زیادی آوردند تا جلوی پیشرفت اسلام را بگیرند. امروز هم کفار، با محاصره و تحریم ایران، می خواهند جلوی پیشرفت اسلام و انقلاب را بگیرند. اگر چه دشمن موفق نخواهد شد و همانطور که کفار قریش موفق نشدند اسلام را شکست دهند تحریمهای آمریکا هم شکست خواهد خورد، اما در این شرایط، ما نیز باید وضع زندگی خود را ساده‌تر کنیم تا بتوانیم در برابر این فشارها مقاومت داشته باشیم.

 

این استاد عالی حوزه علمیه قم همچنین در واکنش به سخنان میزبان مراسم، مسئله عدم هجرت علمای بزرگ به شهرستانها را از معضلات و مسائل درجه یک حوزه های علمیه برشمردند و فرمودند: باید فکری اساسی کرد تا فضلای برجسته ای که در قم، تدریس یا تحقیق خاصی ندارند به شهرستانها بروند. سابقاً چنین نبود و مجتهدین عالیرتبه ای در شیراز، اصفهان و شهرهای دیگر بودند که در نجف درس خوانده و به شهر خود برگشته بودند؛ اما هم اکنون آقایان در قم می مانند و شهرها از مجتهدین و علمای بزرگ خالی شده است. (منبع)

سه پست قبلی حضرت خدیجه: اینجا

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مقام رفیع حضرت خدیجه
/post/867
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۲۹
  • پست شده - شنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۴۴ ب.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
قبل ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ... ۹۱ ۹۲ ۹۳ ۹۴ ۹۵ ۹۶ ۹۷ ... ۱۱۶ ۱۱۷ ۱۱۸ بعد