دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

نکته‌هایی از دعای بعد از نماز زیارت امام رضا

نکته‌هایی از دعای بعد از نماز زیارت امام رضا

به قلم دامنه: به نام خدا. همان‌گونه که گفته‌اند؛ در کتاب «تحفة الزائر» آمده که شیخ مفید ذکر کرده: پس از نماز زیارت حضرت امام رضا -علیه السّلام- مستحب است این دعا را بخوانند: دعا با این عبارت توحیدی آغاز می‌شود: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ الدَّائِمُ فِی مُلْکِهِ الْقَائِمُ » (منبع)

 

و این فراز دعا که در زیر می‌آورم، انسان را به اوج توحید راهنمایی می‌کند و به درگاه خدا پیش می‌راند و دل انسان را به نجوا و زمزمه با خدا مشغول می‌سازد:

 

«...سَیِّدِی لَوْ عَلِمَتِ الْأَرْضُ بِذُنُوبِی لَسَاخَتْ بِی أَوِ الْجِبَالُ لَهَدَّتْنِی أَوِ السَّمَاوَاتُ لاخْتَطَفَتْنِی أَوِ الْبِحَارُ لَأَغْرَقَتْنِی سَیِّدِی سَیِّدِی سَیِّدِی مَوْلایَ مَوْلایَ مَوْلایَ قَدْ تَکَرَّرَ وُقُوفِی لِضِیَافَتِکَ فَلا تَحْرِمْنِی مَا وَعَدْتَ الْمُتَعَرِّضِینَ لِمَسْأَلَتِکَ...»

 

ترجمۀ شیخ حسین انصاریان: آقاى من اگر زمین گناهان مرا می‌دانست هرآینه [مرا] فرو مى‌برد[ند]، یا اگر کوه‌ها خبر مى‌داشتند مرا درهم مى‌شکستند، یا آسمان‌ها مطلع مى‌بودند مرا قطعه‌قطعه می‌کردند، یا دریاها آگاه مى‌بودند مرا غرق می‌کردند، آقاى من، آقاى من، آقاى من، مولایم، مولایم، مولایم، توقُّفم براى میهمانى‌ات تکرار شده، پس مرا از آنچه به درخواست‌کنندگان از حضرتت وعده دادى محروم مکن...

 

نکته‌ی تشریحی دامنه: این دعای توحیدی که از فرازهای بسیار غنی و واژگان ژرفی برخوردار است در فصل نهم مفاتیح‌الجنان درج شده است. خواندن آن به همراه تفکر و اندیشیدن، انسان را سبکبال و پربار می‌سازد. سراسر این دعا توجه به خدای کریم است و درس توحید و ستودن پروردگار مهربان و تمرکز به درگاه و پیشگاه آن. این دعا دستِ رد، بر سینۀ کسانی می‌زند که شیعیان را برای اعمال درخشان توحیدی زیارت امامان معصوم (علیهم السلام) سرزنش و حتی تکفیر می‌کنند و آنان را به شرک متّهم می‌نمایند. از نظر من،‌ توجه بر ترجمه و شرح این دعای پُرمضامین و اثرگذار، انسانِ توحیدی را هرچه بیشتر به زیارت مشارف مشرّفه شائق‌تر می‌کند و فهم تازه‌تر به روی یکتاپرستان و موحّدان می‌گشاید. از معرفت‌افزایی‌های بسیارمهم این دعا، یکی همان است که در عبارات پایانی بالا آورده‌ام و با رنگ قرمز برجسته ساخته‌ام؛ زیرا این فراز دعا، انسان را به اوج دردودل با خدا می‌کشاند و وی را به سمت اصل توحید و وحدانیت راهنمایی می‌کند و به تضرّع پاک و امیدبخش به درگاه خدای بخشنده و ستّارالعیوب پیش می‌راند. خودم را و زائرین شریف حرم امام رئوف، حضرت رضای آل محمد (ص) را فرا می‌خوانم که علاوه بر آدابِ ادب، ارادت، اخلاص و نیز مَودّت و عشقی که در حرم مطهر رضوی از خود بروز می‌دهند، فرصتی برای مطالعه و زمزمۀ ژرف‌تر این دعای زیبا برای خویشتنِ خویش اختصاص بدهند که خشنودی خدا و امام رضا (ع) و دلشادی زائر را به ارمغان می‌آورد. التماس دعا. عکس بالا: حرم امام رضا. رواق حضرت معصومه عکاس: دامنه
نکته‌هایی از دعای بعد از نماز زیارت امام رضا
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
نکته‌هایی از دعای بعد از نماز زیارت امام رضا
/post/900
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۱
  • ۸۶۳
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

حربه‌ی تهمت به پیامبر اسلام

متن نقلی: به نام خدا. تهمت. دشمنان پیامبر اکرم (ص) برای آن که عرصه را بر وی تنگ کنند از حربه‌ی دیگری استفاده کردند و آن تهمت‌زدن به ایشان بود چنانکه ولید بن مغیره ابتدا سخنان آن حضرت را اساطیرالاولین نامید و کوشید تا آسمان بودن منشا قرآن را نفی کند. مثلاً به ایشان تهمت جنون می‌زند که در قرآن کریم در سوره‌ی قلم این اتهام نفی شده است و بر خلق برجسته پیامبر (ص) تاکید شده است. علاوه بر آن در آیات دیگر قرآن کریم نیز به این مساله اشاره شده است. (طارق ۱۵ ، بروج ۱۸ - ۱۰ ، تکویر ۲۲ ، مدثر ۴ ، مزمل ۱۰ ، قلم ۸ ، قمر ۹)

 
ولید بن مغیره هنگام آمدن زائران به حج فعالیتی هماهنگ برای تهمت‌زدن به آن حضرت را فراهم ساخت که نتیجه آن تهمت ساحری بود. در حالی که خود قبول داشت و می‌گفت که: «سخن محمد با حلاوت است و اصل و ریشه آن مستحکم و میوه آن نیکو ولی با وجود این برای منافع خود تهمت به آن حضرت می‌زد.» (البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۶۱ ؛ سیره ذهبی، ص ۸۹ . سیره ابن اسحاق، ص ۱۵۰)
 
در قرآن کریم در سوره‌ی مدثر به کوشش بی‌ثمر ولید بن مغیره اشاره کرده است و همچنین غالب مفسرین مخاطب آیه‌ی ۱۰ سوره‌ی مزمل را همین ولید بن مغیره دانسته‌اند. (تفسیر طبری، ج ۲۹ ، ص۹۶) منبع
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
حربه‌ی تهمت به پیامبر اسلام
/post/452
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۶۸۴
  • پست شده - شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۴۳ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

بخشی از زندگانی حضرت ایوب

خلاصه نگاری و نقل از منابع: حضرت ایوب (ع) از نوادگان حضرت اسحاق (علیه السلام) و نوه حضرت ابراهیم (علیه السلام) است. شیطان بلاهای گوناگون بر سر وی آورد. قرآن اشاره میکند که ایوب برای مدت زیادی تحت فشار قرار می گیرد اما اشاره میکند که ایوب هیچگاه ایمان خود را به خداوند از دست نداد. ابلیس به سراغ حضرت ایوب (ع) رفت و دارایی و فرزندان وی را نابود کرد ولی دید ایوب هم چنان سپاسگزاری می کند. «ابلیس از خدا اذن خواست تا کشاورزی و دامداری ایوب را از بین ببرد و خدا هم به وی اجازه داد. ولی مشاهده کرد که باز هم حضرت ایوب فاصله بسیاری با یک انسان ناسپاس داشت. در پایان ابلیس از خدا اجازه گرفت تا بر بدن ایوب مسلط شود و وی را مریض کند ولی بیماری هم سبب نشد که ایوب از خدا رو برگرداند.»

 

حضرت ایوب (ع)

بازنشر دامنه

 

ایوب به درد پا مبتلا گردید و قدرت حرکت نداشت. هفت یا هفده سال را با این وضعیت گذراند و پیوسته به شکر خدا مشغول بود. وی چهار همسر داشت، سه همسرش وی را رها کردند و رفتند، فقط یکی از آنها به نام« رُحْمه» وفادار باقی ماند. رنج و بیماری وی هم چنان ادامه یافت و هفت سال و هفت ماه از آن سپری شد، ولی حضرت ایوب، با صبر و مقاومت و شکر، هم چنان آن روزهای پر از رنج را گذراند و اصلاً نه در قلب و نه در زبان و نه در نهان و نه آشکارا، اظهار ناخشنودی نکرد. بیماری حضرت ایوب زخمی در ناحیه پای وی بوده است. برخی دیگر معتقد هستند که تمامی اعضای وی دچار جذام شده بود و برخی هم بیماری وی را دردهای مفصلی ذکر نموده اند. پس از آن که ایوب (ع) از ازمون سخت الهی سرافراز بیرون آمد خداوند به وی فرمان داد پایش را بر زمین بکوبد تا چشمه آبی خنک بجوشد که هم برای شست و شوی تنش موثر و هم برای آشامیدن گوارا باشد:«اُرکُض بِرِجلِکَ هذا مُغتَسَلٌ بارِدٌ و شَراب». مکان چشمه را در سرزمین بیت المقدس، سه میلی شهر« نوی» حد فاصل دمشق و طبریه در نواحی جولان دانسته اند. گفته شده: دو چشمه برای ایوب (ع) جوشیده که از یکی آشامید و در دیگری خویش را شست وشو داد. بنابراین از آن، خداوند همه بیماری هایش را شفا داد، سپس فرزندانی که مرده یا بر اثر بیماری طولانی ایوب وی را رها نموده بودند به گردش جمع شدند:«وءاتَینهُ اَهلَهُ و مِثلَهُم مَعَهُم»، «و وهَبنا لَهُ اَهلَهُ ومِثلَهُم مَعَهُم ». گفته اند: مراد از« ومِثلَهُم مَعَهُم» افرادی از خانواده ایوب اند که قبل از ایام بلا مرده بودند.


قرآن آیۀ ۴۱ تا ۴۴ سورۀ صاد: «و بخاطر بیاور بنده ما ایوب را، زمانی که پروردگارش را خواند(و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است. (به او گفتیم:) پای خود را بر زمین بکوب! این چشمه آبی خنک برای شست و شو و نوشیدن است! و خانواده اش را به وی بخشیدیم و همانند آنها را بر آنان افزودیم، تا رحمتی از سوی ما باشد و تذکری برای اندیشمندان. (و به او گفتیم:) بسته ای از ساقه های گندم (یا مانند آن) را برگیر و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشکن! ما او را شکیبا یافتیم چه بنده خوبی که بسیار بازگشت کننده (بسوی خدا) بود!»


بعضی گفته اند: مدت عمر حضرت ایوب ۹۳ سال بود وبعد از وفاتش فرزندش ذوالکفل را وصی قرار داد. در مورد آرامگاه حضرت ایوب اختلاف است در کشورهای مختلف مثل ترکیه، لبنان و... آرامگاه های متعددی به آن حضرت نسبت داده اند که معروف ترین قبر نسبت داده شده به ایشان، در ۱۰ کیلومتری جنوب شهر حلّه در کشور عراق است. این منطقه که به نام« الرّانْجِیه» شناخته میشود ، در حاشیۀ جادۀ اصلی حلّه به کوفه واقع است. در سر درب این آرامگاه با خط نستعلیق نوشته شده :« مَرقَدُ صابِرِ نَّبی الله اَیوب (ع)»

منبع: سرگذشت حضرت ایوب (ع) اینجا

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
بخشی از زندگانی حضرت ایوب
/post/672
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۳۰
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

حصر در شعب ابی طالب

حصر در شعب ابی طالب

متن نقلی : حصر در شعب ابی طالب. مشرکین که نتوانستند با فشارها و شکنجه‌ها و... حضرت محمد (ص) را از دعوت به اسلام باز دارند به فکر تحمیل فشار اقتصادی افتادند و پیمان‌نامه‌ی ترک معاملات و مراودات اقتصادی و اجتماعی با بنی‌هاشم و بنی مطلب را نوشتند که بر اساس آن تا وقتی که بنی‌هاشم محمد (ص) را برای قتل به مشرکین وانگذارند حق معامله با ایشان را ندارند، به اتخاذ این رویه در شب اول سال هفتم بعثت (الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۰۹) بنی هاشم و بنی مطلب را چه مسلمان و غیرمسلمان در شعب محصور کردند. کم­‌کم زندگی در شعب سخت شد و تمام ثروت خدیجه صرف نیازهای محصورین در شعب شد. (تاریخ یعقوبی، ج ، ص ۳۸۹)

 

چند تن از مکیان در تهیه غذا به بنی هاشم مساعدت می‌کردند از آن جمله (ابوالبخزی و ابوالعباس بن‌ربیع و حکم بن هشام) (سیره الحلبیه، ج ۱، ص ۳۴۲) ضمن آنکه ماه‌های حرام امنیت و امکان خرید و فروش وجود داشت (مناقب، ج ۱، ص ۶۵) ولی با وجود این محدودیت اقتصادی چنان شدید بود که چاره‌ای جز خوردن پوست درخت نداشتند (السیره الحلبیه، ج ۱، ص۳۳۷) مسلمانان این فشارها را تحمل می‌کردند زیرا در شعب بهتر می‌توانستند جان پیامبر را حفظ کنند.
 
 
محرومیت‌ها و رنج‌ها باعث شد که اتحاد بنی‌هاشم بر ضد اشراف مکه بیشتر شود و ستمگری‌های آنان را بیشتر نشان داد حصر در شعب ابوطالب سه سال طول کشید (الطبقات الکبری، ج ۱۰ ص ۲۱) و پیامبر فرصت بیشتری پیدا کرد که به تبلیغ و ارشاد مسلمان و دعوت مشرکین محصور در شعب بپردازد. قریش نسنجیده این فرصت را فراهم کرد و مسلمانان برای مقاومت آماده‌تر شدند و مسلمانان با روح بزرگ پیامبر (ص) بهتر آشنا شدند و به نیروی ایمان در آفرینش انسان مومن و صبور پی برده و الگو گرفتند بدون آنکه پاداش مادی دنیوی دریافت کنند.
 
سرانجام پیمان‌نامه را موریانه خورد و فقط «بسمک اللهم» باقیماند. ضمن آن که بسیاری از مخالفین فهمیدند محصور کردن بنی هاشم کاملاً به ضرر آنها بوده است از طرف دیگر طرفداران نقض پیمان‌نامه وقتی زمینه را مطلوب دیدند مسلحانه به سوی شعب رفتند و بنی هاشم را به ترک آنجا فراخواندند. تاریخ ترک شعب را نیمه رجب سال دهم هجری نوشته‌اند. (همان، ج ۱۰ ،ص ۲۱۰)
 
رحلت خدیجه (س) در سال دهم هجری (در شعب ابوطالب) اتفاق افتاد. (انساب الاشراف، ج ۱، ص ۴۰۶) و مرگ خدیجه را بین ۳ تا ۵۵ روز بعد از مرگ ابوطالب اعلام کرده‌اند. (همان، ج ۱، ص4 ۴۰۴) از دست دادن دو یاور نیرومند و با نفوذ برای پیامبر بسیار دردناک بود و فشار مشرکین روز به روز شدت گرفت. (منبع)
حصر در شعب ابی طالب
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
حصر در شعب ابی طالب
/post/330
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۴۳
  • پست شده - جمعه, ۱۲ مهر ۱۳۹۸، ۰۶:۴۰ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

نقشه قتل پیامبر (ص)

متن نقلی: نقشه‌ی قتل پیامبر(ص) در لیله المبیت. قریش فکر می‌کردند با مهاجرت مسلمانان به یثرب در مبارزه با حضرت محمد (ص) و اسلام موفق شده‌اند، ولی خلاف این بود زیرا اسلام به سرعت در شهر و روستاهای دیگر گسترش پیدا می‌کرد. بخصوص که پیامبر نقیبانی برای تبلیغ اعزام می‌کرد. آنها متوجه به خطرافتادن قدرت قریش شدند، لذا تصمیم گرفتند ریشه‌‌ی جان او را در همان مکه خشک کنند تا امکان تشکیل دولت و حکومت مسلمین در یثرب از بین برود. به همین علت اصحاب دارالندوه هم‌پیمان شدند که حضرت محمد را به قتل برسانند.

 

پیامبر (ص) به دستور خداوند پس از اعزام مسلمانان به یثرب در شب پنجشنبه اول ربیع‌الاول سال چهاردهم هجری از راه مخفیانه (به علت مسدودبودن راه‌ها توسط مشرکین) (همان، ج ۲، ص ۴۸۱) به سمت یثرب حرکت کرد، در آن شب حضرت علی (ع) در قتگاه در بستر محمد (ص) خوابید و پیامبر اعظم (ص) به یثرب مهاجرت کردند. «و مِنَ النّاسَ مَن یَشتَری إبتِغاءَ مَرضاتِ الله» (منبع)
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
نقشه قتل پیامبر (ص)
/post/455
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۵۲
  • پست شده - سه شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۳۵ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دو بال سبز و سرخ شیعه

متن نقلی: فرانسیس فوکویاما چندسال پیش، در کنفرانسی با عنوان «بازشناسی هویت شیعه» به این نتیجه رسیده و گفته: «شیعه پرنده‌ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست، پرنده‌ای است که دو بال دارد یک بال سبز و یک بال سرخ. بال سبز این پرنده همان مهدویت و عدالت‌خواهی اوست، چون شیعه در انتظار عدالت به سر می‌برد، امیدوار است و انسان امیدوار هم شکست‌ناپذیر است. شما نمی‌توانید ملتی را شکست دهید که مدعی است کسی خواهد آمد که در اوج ظلم و جور، دنیا را پر از عدل‌وداد خواهد کرد. بال سرخ شیعه، شهادت‌طلبی است که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فناناپذیر کرده است. شیعه با این دو بال، افق پروازش خیلی‌بالاست و تیرهای زهراگین سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و... به آن نمی‌رسد...»

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
دو بال سبز و سرخ شیعه
/post/1133
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۱
  • ۳۴۶
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

محتوای دعوت در دوره‌ی مخفی

متن نقلی: محتوای دعوت در دوره‌ی مخفی. یگانه‌پرستی و پرهیز از بت‌پرستی که اساس و شالوده دعوت پیامبر (ص) را در تمام دوره رسالت تشکیل می‌داده مبتنی بوده است بر خودسازی از طریق شب زنده‌داری، تربیت روح، پایبندی به اصول اعتقادات اسلامی و تحمل سختی‌ها و صبر و شکیبایی و تلاش زیرا می‌بایست رفتار و شخصیت آنان را تغییر دهد. دقت در پیام آیات اولیه حمد و مدثر و مزمل که در شمار نخستین آیات دوران دعوت مخفی است، وظیفه پیامبر (ص) و اصحاب را به تزکیه و پالایش درون و تلاش و غلبه بر وسوسه‌های شیطانی و ذکر و تسبیح و عبادت و برگزاری نماز مطرح کرده است. علاوه برآن باید آماده شوند برای رویارویی با مشرکین و مبارزه جدی و نبرد فکری سنگین با مخالفین حتی با اقوام نزدیک و اعضای خانواده و عشیره در زمانی که متعرض مسلمانان شوند. (السیره الحلبیه، ج ۱، ص ۲۸۳) (منبع)

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
محتوای دعوت در دوره‌ی مخفی
/post/571
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۳۲
  • پست شده - چهارشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۵۸ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

کتاب «بایدها و نبایدها»

به قلم دامنه: به‌ نام خدا. در کتاب «بایدها و نبایدها» شهید مظلوم بهشتی بر این نظر بود، در تزاحم‌ها و تصمیم بر سر چندراهی‌ها، «رهبری» اهمیت و نقش دارد. از نظر ایشان (در صفحه‌ی ۱۲۹ کتاب) رهبری نیز در چنین وضعی، باید دارای شرائط ویژه باشد، مانند: «دیدِ بالا، دیدِ محیط، آگاه به زیر و زبَر، مسلط به مُوازنه، مصلحت‌شناس، مُنکَردان، حسابگر، آینده‌نگر.»

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
کتاب «بایدها و نبایدها»
/post/1377
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۱
  • ۵۱۷
۲
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

آیا اسلام به حقوق زن افزود؟

به قلم دامنه : به نام خدا. بحث. آیا اسلام به حقوق زن افزود؟ من معتقدم اسلام هرگز از حقوق زن نکاست، بلکه خدای حکیم حقوق زنان را حکیمانه افزود و این کارشناسان دین هستند که  به علت کمبود معرفتی و به دلیل فهم های قشری، مغز احکام دینی از جمله حقوق زنان را در ظرف انحصار خود، به حصار کشیده‌اند. من نمونه هایی فقط جهت شکل‌بخشی به بحث در زیر ضمیمه می‌کنم. که اگر بخواهم همه را فهرست کنم، زمان زیادی می برد. مانند:


نگذاشت زن خادمهٔ مرد شود.
نگذاشت زن خرج خونه را در آورد
نگذاشت حتی شیر پستانش را مفت و بی دریافت اجرت المثل به کودکش دهد.
نگذاشت در ازدواج مثل مرد مزدوج شود، بعنی باید مهریه بگیرد تا مردی او را به زنی بگیرد.
نگذاشت کارهای سَتبر و سخت بر عهدهٔ زن باشد.
نگذاشت زن کالا و متاع  تمتُّع مرد شود.
نگذاشت زن عریان شود.
نگذاشت زن خانه نشین شود، نمونه اش حضرت فاطمه و حضرت زینب که در عرصه فعال بودند.
نگذاشت ارثیه اش به دلیل شوهرکردن، نفی شود.
نگذاشت موجودی درجه دو تلقی شود.
نگذاشت در صورت طلاق، حقش و مهریه اش رها شود.
نگذاشت او خواستگاری رود بلکه مرد باید او را طلب کند.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
آیا اسلام به حقوق زن افزود؟
/post/324
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۸۲
  • پست شده - شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۸:۰۸ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

آزار و شکنجه‌ی مسلمانان

متن نقلی : آزار و شکنجه‌ی مسلمانان. اشراف مکه پس از سر سختی حضرت محمد (ص) و پایداری مسلمانان و وقوف به سازش ناپذیری تصمیم گرفتند آن حضرت را بکشند. (دلائل النبوه، ج ۲، ص ۲۷۶) ولی با مقاومت جدّی ابوطالب روبرو شدند و گویا در همین زمان حمزه عموی پیامبر نیز ایمان آورد و قریش متوجه شد که هر گونه تعرض به جان محمد (ص) واکنش شدید بنی هاشم را به دنبال دارد لذا به آزار و شکنجه مسلمانان فاقد حسَب و نسَب (مَوالی) پرداختند. (سیره رسول الله، ص ۳۰۴) شکنجه‌هایی مثل (تازیانه‌زدن به آنها بر روی ریگ‌های داغ، گرسنگی و تشنگی‌دادن و نهادن سنگ سنگین بر روی شکم) انجام دادند. نام بعضی از این شکنجه‌شدگان عبارتند از: «بلال حبشی، عامل بن فهیره، صُهیب بن سنان، ام عیس تهدیه و دخترش، سمیه.

 
چنان فشار بر مسلمانان زیاد شد که حتی برگزاری نماز را بر مسلمانان محدود کردند این فشارها سبب شد کسانی مثل (حارث بن زهر، ابوقیس فاکهه و ابوقیس بن ولید و...) مرتد شدند و در جنگ بدر همه این مرتدین کشته شدند. (تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۳۵۸ ؛ سیره ابن هشام، ج ، ص ۶۴۱) (منبع)
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
آزار و شکنجه‌ی مسلمانان
/post/1021
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۲۰
  • پست شده - جمعه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۵۹ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

نخستین ایمان آورندگان

متن نقلی : نخستین ایمان‌آورندگان. محمد ص پس از دریافت وحی با بارسنگین رسالت و شور و عشق و حیرت به خانه آمد و مورد استقبال همسر مهربان خود خدیجه س قرار گرفت. خدیجه پس از شنیدن ماجرا به او تبریک گفت و به خاطر شناخت عمیقی که به همسرش داشت و صدق گفتار او را می‌دانست به محمد ایمان آورد و او اولین زن مسلمان بود.

 
بر اساس روایات فراوان شیعه و سنی حضرت علی ع نخستین مردی بود که به پیامبر ایمان آورد و رسالتش را تصدیق نمود. (الاتقان، ص ۹۸ ؛ السیره الحلبیه، ج ۱، ص ۲۴۹) فضیلت تقدم اسلام‌آوردن حضرت علی به وسیله ابن اسحاق، ابن هشام، سهیلی، نویدی، تائید شده است و در فهرستی که از ابن اسحاق وجود دارد و دیگران آن را تائید کرده‌اند نام حضرت علی در صدر دیده می‌شود این فهرست توسط دیگر مورخین نیز تائید شده است. منبع
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
نخستین ایمان آورندگان
/post/421
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۶۰۵
  • پست شده - چهارشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۵۷ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

آمدن مردم از مکه به یثرب

متن نقلی : آمدن مردم یثرب. پیامبر چون کوه استوار بود به طور جدی و عجیب ایستادگی می‌کردند و با تزکیه‌ای که در مسلمانان به وجود آورده بودند امیدوار و پابرجا بودند. در سال پانزدهم هجری در موسم حج پیامبر اکرم (ص) با شش نفر از قبیله خزرج ملاقات کرد و اسلام را بر آنها عرضه کرد و برای آنان قرآن را تلاوت کرد و ایشان مسلمان شدند و در سال دوازدهم، دوازده نفر مرد و پنج نفر زن به مکه آمدند (سیره ابن کثیر، ج ۱، ص ۳۳۴) و در عقبه دوم پیمان‌نامه نوشته شد و مقدمه‌ی مهاجرت مسلمانان به یثرب و توسعه اسلام فراهم شد و در سال سیزدهم هجری هفتاده و سه نفر مرد و زن به مکه آمدند (سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۴۳) و با پیامبر بیعت کردند. منبع

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
آمدن مردم از مکه به یثرب
/post/433
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۱۷۱۰
  • پست شده - سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۵۶ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

رمَضان، گناه را می‌سوزاند

به قلم دامنه:  به نام خدا. از آنجا که از پیامبر اکرم صلّى- ‌الله‌ علیه‌ و‌ آله و سلّم- روایت شده است که فرمودند: «این ماه را رمضان نامیده‌اند چون‌که گناهان را می‌سوزاند»، ان‌شاءالله به لطف خدا در این ماه مبارک بتوانیم نوشته‌هایی از جنسِ آینه بخوانیم تا شاید با نظرافکندن در آن، خود را آراسته‌تر از دیروز و آماده‌تر برای فردا نماییم و بتوانیم خودشِکافی کنیم. خودشکافی را از نویسنده‌ی کتاب«روح آیین پروتستان» رابرت مک آفی براون، وام گرفتم.

 

امام صادق -علیه‌السلام- سخن مهمی دارند که درون‌مایه و نقل به مضمون آن این است: انسان باید اول «قلبِ واعظ به خود» داشته باشد. یا «قلبِ هشداردهنده» داشته باشد. و اگر نشد «یک دوستِ پند دِه» بگیرد. اگر این سه نشد، در بند شیطان می‌شود.

 

در آیه‌ی ۸ سوره‌ی رُوم انسان‌ها به «اندیشیدن در خود» فراخوانده شدند: أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ. ماه رمضان ماه «به خود نگریستن» نیز هست. ماهی برای عیب‌زُدایی از خود و پالایش و ویرایش و تنظیم خود. علامه طباطبایی در شرح این آیه معتقد است این استفهام برای تعجب است، و تعبیر در اندیشیدن در نفْس‌ها از باب کنایه است. یعنی آیا در خودتان نیندیشیده‌اید؟ آری؛ هر کس غرق در امور دنیایی خود شود، خویشتنِ خویش را فراموش می‌کند، که اگر به خود بیندیشند، به حق رجوع خواهد کرد.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
رمَضان، گناه را می‌سوزاند
/post/1419
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۲۶
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

پایه‌های اشرافیت مکه

متن نقلی : مشرکین مکه از دیدگاه خود به پیامبر (ص) نگاه می‌کردند؛ به این جهت عتبه بن ربیعه نماینده اصحاب دارالندوه به آن حضرت پیشنهاد حکومت و ثروت و همسران زیبا می‌کرد و شاید این پیشنهادها بعد از مذاکره با ابوطالب و سایر اقدامات ایشان برای منزوی ساختن پیامبر (ص) بود. حضرت محمد(ص) در مقابل پیشنهادات زر و سیم و مال و منال و قدرت حکومتی و لذایذ دنیوی آیاتی از سوره فصلت را بیان فرمودند:

 

«حم* تَنزِیلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لِّقَوْمٍ یَعْلَمُونَ * بَشِیراً وَنَذِیراً فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ * وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ ... »

(سجده (فصلت) ۱-۸)

 
عتبه که خود اعلم اشراف و سخن‌شناس قریش بود، وقتی نزد اشراف بازگشت اعتراف کرد که قرآن نه سحر است نه شعر و نه کهانت و نه جادوگری، برای حفظ اشرافیت قریش و از روی مآل‌اندیشی گفت: «ای گروه قریش سخنم را بشنوید و از محمد دست بردارید سوگند به خدا با گفتاری که من از او شنیدم خبری بزرگ در پیش است... که عزت و سعادت شما در آن است.» (سیره ابن هشام، جد۱، ص ۲۹۴)
 
پایه‌های اشرافیت مکه به شکل زیر بود:
 
نظام نابرابری اقتصادی مردم بر پایه‌های شرک بود.
 
 از عدالت و مساوات می‌گریختند.
 
نسبت به فقرا بی‌اعتنا بودند و اصلاً اهل بذل و بخشش نبودند.
 
در فحشا و بَغی و انجام منکرات غرق بودند.
 
به این جهت بود وقتی ولید بن مغیره خواست که پبامبر (ص) برای او قرآن بخوانند ایشان این آیه را خواندند (دلائل النوبه، ج ۲، ص ۱۹۲) :« إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ » (نحل، ۰) (منبع)
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
پایه‌های اشرافیت مکه
/post/580
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۲۹۶
  • پست شده - پنجشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۸، ۰۹:۴۸ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

سنّ ازدواج و تشخیص عُرف

متن نقلی. نوشتۀ حجةالاسلام امین میرزائی: «. ...در چنین مواقعی ملاکِ تطبیقِ حکم بر قاعده، تشخیص عُرف است. به همین سیاق استنباطِ اطلاقِ سنّ ازدواج برای پسران و دختران کودک و نوجوان هر سرزمینی خطایی متدولوژیک است که عموم قاعده فقهی لاضِرار و شروطِ عامّه تکلیف (بلوغ، قدرت، عقل و اختیار) آن را تخصیص زده اند... آن عدّه فقهایی که به جواز کودک همسری رأی داده اند و (به این بهانه که اسلام برای ازدواج سنّی معیّن نکرده و موضوع بلوغ و عدم بلوغِ متزوّجین را مسکوت گذاشته) ازدواجِ طفلانِ دبستانی و پیران صد ساله را جایز دانسته اند این آیه شریفه قرآن را حتماً خوانده اند: "وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ اَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَهٍ". یعنی زنان یائسه‏ ای که امید ازدواج ندارند، بر آنان گناهی نیست که جامه خود را کنار بگذارند بدون اینکه زینتشان را جار بزنند! (سوره مبارکه نور، آیه ۶۰). تا به این جای کار مشکلی نیست و آیه شریفه بر سماحتِ رایِ شارع اقدس نسبت به این دسته از زنان اشعار دارد. مشکل آنجا پیدا می شود که متدولوژی خاصِ آقایان را به کار بگیریم و -بی توجّه به زمان و مکانِ اجرایِ حکم- فتوایی عمومی صادر کنیم.

 

اینجاست که سمانتیک و هرمنوتیک ( علم به معنای آیه و علم التاویل) وارد می شوند. فی المثل منظور از قواعدُ من النّساء چیست؟! آیا مطلقِ افرادی که به یائسگی می رسند (حدود چهل سالگی) از حجاب مُعافند؟! آیا بین زینتِ "زنانِ سیبیلویِ قاجار" با زینتِ "اهالی بلوندِ فنلاند" از منظر معناشناختی و سمانتیک ربطی برقرار است؟! آیا منظور از ثیاب، هر نوع جامه ای ست یا چادر و جُلباب؟! همانطور که می بینید تفسیر فقهی آیه از مکانی به مکانی و از زمانی به زمانِ دیگر فرق می کند. فی المثل فقیهِ شیعیِ قرنِ نهم فاضلِ مقداد (صاحب کتاب کنز العرفان فی فقه القرآن) آیه را یک جور تفسیر کرده، و صاحب محترم تفسیرالمیزان (مرحوم علّامه طباطبایی) جور دیگر.

 

مرحوم علّامه به صراحت، مطلق حجاب را بر آنان واجب ندانسته (جلد ۱۵/صفحه ۱۶۴) و تنها تبرّج یا همان "اگزوتیک" بودن را نهی کرده : "و الآیهُ فی معنیِ الاستثناءِ من عمومِ حکمِ الحجاب، و المعنی: و الکبائرُ المُّسنه من النساءِ فلا باسَ علیهنَّ ان لا یحتجبن حال کونهنَّ غیر متبرجات بزینه"؛ حال آن که فاضل مقداد (جلد ۲ / صفحه ۲۲۶) نوعی حجاب حدّاقلی -خِمار- را لازم شمرده: "و المرادُ بالثیابِ ما یلبس فوقَ الخمار من الملاحفِ و غیرها، فانّه رخّص لهنّ وضع هذه الثیاب للاجانب لعدم رغبتهم فیهنّ و زوال التهمه."!

 

بر سرسخن بازآییم. همچنان که تعریف یائسگی و زینت و خِمار و جُلباب و ثیاب از شهری به شهری و مداری به مداری (از استوا تا قطبین) فرق می کند، بین سنّ بلوغ دختران و پسران اسکاندیناوی تا استوا هم فرق هست. به طوری که نمی توان دختر هلندی را با دختر سودانی و پسر اسکیمو را با ساکن جزایر قناری مقایسه و حکم یکی را بر دیگری بار کرد. در چنین مواقعی ملاکِ تطبیقِ حکم بر قاعده، تشخیص عُرف است. به همین سیاق استنباطِ اطلاقِ سنّ ازدواج برای پسران و دختران کودک و نوجوان هر سرزمینی خطایی متدولوژیک است که عموم قاعده فقهی لاضِرار و شروطِ عامّه تکلیف (بلوغ، قدرت، عقل و اختیار) آن را تخصیص زده اند. امیدوارم این نکته فقهی و فلسفی را از این برادر فقیه و فیلسوفشان بپذیرند و زمان و مکان را در اجتهاد دخیل بدانند.» (منبع)

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
سنّ ازدواج و تشخیص عُرف
/post/1392
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۲۶
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

درخواست کارهای خارق‌العاده

درخواست کارهای خارق‌العاده

متن نقلی: درخواست کارهای خارق‌العاده. اشراف قریش که از ترفندهای قبلی طرفی نبستند از حضرت محمد (ص) انجام کارهای عجیب و خارق‌العاده در خواست کردند مثل؛ (هموار‌شدن کوه‌های مکه و جاری‌شدن انهار، آمدن فرشته‌ای در جلو مردم که پیامبر را تائید کند، بر سر اشراف سنگ فرود آید) نمونه‌ای از این درخواست‌ها در قرآن کریم آمده است از آن جمله: «وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَیَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیرًا. أَوْ یُلْقَى إِلَیْهِ کَنزٌ أَوْ تَکُونُ لَهُ جَنَّةٌ  یَأْکُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَّسْحُورًا، أنظُر کَیفَ ضَرَبوا لَکَ الأمثالَ فَضَلُّوا فَلا یَستَطیعونَ سَبیلاً» (فرقان، ۷-۹)

 

حضرت پیامبر (ص) در مقابل این گونه سوالات با آرامش جواب می‌دادند که من مبعوث شدم بشیر و نذیر شما باشم اگر سخن مرا بشنوید سود دنیا و عقبی را خواهید برد ولی اگر مرا انکار کردید من وظیفه و ماموریت دارم که طریق صبر و مقاومت پیش گیرم تا زمانی که خداوند بین من و شما حکم کند. اشراف قریش محمد (ص) را خوب می‌شناختند و متوجه کلام فصیح و محتوای مفاهیم قرآن کریم که خود معجزه‌ای شگفت است، بودند. (منبع)  
درخواست کارهای خارق‌العاده
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
درخواست کارهای خارق‌العاده
/post/252
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۳۷
  • پست شده - جمعه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۷، ۰۸:۱۶ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

برداشتی از دعای ماه رجب

به قلم دامنه: به‌ نام خدا. من گمان می‌کنم _جدای از رفتار فردی هر کس نسبت به آداب دینی که امری خصوصی و مخفی‌ست_ متن و ترجمه‌ی این دعای مشهور ماه رجب را، یک‌بار هم شده، با دقت، حوصله، آرامی و تمرکز ذهن و دل، مطالعه کنیم، خیلی پیام، دانش و ارزش به دستگاه فکری‌مان افزوده می‌شود. دعایی‌ست از امام صادق _علیه‌السلام_ در ماه رجب. می‌دانم با آن آشنا و مأنوس‌اید، فقط خواستم با دید مطالعه هم به آن چشم بیندازیم. متن دعا و ترجمه را به اعضای مدرسۀ فکرت هدیه می‌کنم تا ثواب خواندن و یا دست‌کم مطالعه‌ی شما، روح مرحومان مادر و پدرم را نیز دربر بگیرد.

 

برداشتم از دعای ماه رجب

 

۱. کردار امام صادق _علیه‌السلام_ به ما می‌آموزد که باید با خدا، زمزمه داشت و عاشقانه و نیازمندانه دردِ دل کرد.

۲. به ما خط می‌دهد در هر کاری، امید را باید به خدا پیوند زد.

 

۳. می‌آموزد خشیت از خدا برای ایمنی‌ ماست نه ترس و رابطه‌ی ارباب رعیتی و خشونت‌بار.

 

۴. پند می‌دهد خدا، پروردگاری‌ست که به اندک کارمان، هدایای بی‌شمار می‌بخشد.

 

۵. این درس را می‌دهد که خدا از سر مهر و رحمت و نعمت‌دهی، به همگان می‌دهد، چه خواهندگان و چه آنانی که به خدا روی نمی‌آورند و او را نمی‌خواهند بشناسند و خواسته‌ای به خدا ابراز نمی‌دارند.

 

۶. درخواست‌ها از خدا هیچ اشکالی ندارد اگر برای دنیا و آخرت هر دو باشد. چون آبادانی، شادمانی و تفرُّج در دنیا، خود، کاری خدا‌پسندانه است.

 

۷. برترین درس این دعا این است که به باورمندان و تمامی انسان‌ها می‌پروراند که آنچه را خدا به آدمی بدهد، هیچ کم و کاست و نقصی ندارد. ارزش هدایای خداداد، قیمت بی‌اندازه دارد.

 

۸. ثابت می‌کند جلال (=بزرگوار) از ویژگی‌های خدای متعال است و هیچ‌کس را به جای خدا، بی‌جهت جلال و قدَرقدرت نسازیم.

 

۹. و نیز این پند و اندرز در دعا نهفته است که خدای ما آن خدای ذهنی پاره‌ای افراد نیست که فقط به پاره‌ای افراد خاص چشم بدوزد و فقط آنان را به بهشت (= وعده‌گاه آرامش) راه دهد و بس. نه، هرگز. خدای ما خدای همه‌ی جُنبدگان است، از بینوایان تا مستضعفان، از مار تا بوتیمار، از زردشت تا کنفوسیوس، از مُلحد و مُنکر تا مؤمن و معتقد.

 

نتیجه: آری، خدا را به مِلک طِلق خود در نیاوریم و بر او خدایی نورزیم و آن آفریدگار بخشنده را با فهم نارسای خود _نَعوذُباللّه_ یک هیولای خشن نسازیم. بلکه میان خود و خدا، عشق برقرار کنیم، نه به‌قول هگل، اربابی خشن و بنده‌ای ستمدیده. پس؛ به نظر من بندگی خدا، عبودیت عشق است و عبادت معبود. جز این، نقص است و منقوص (= کاسته‌شده). پایان. التماس دعا.

 

متن و ترجمۀ دعای ماه رجب


بسم الله الرحمن الرحیم
یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ
ای که برای هر خیری به او امید دارم

وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ
و از خشمش در هر شرّی ایمنی جویم

یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ
ای که می دهد بسیار، در برابر (طاعت) اندک

یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ
ای که عطا کنی به هرکه از تو خواهد

یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ
ای که عطا کنی به کسی که از تو نخواهد

وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ
و نه تو را بشناسد

تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَهً
از روی نعمت‌بخشی و مهرورزی

اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ
عطا کن به من به خاطر درخواستی که از تو کردم

جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ
همه‌ی خوبی دنیا و همه‌ی خوبی و خیر آخرت را

وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی
و بگردان از من به خاطر همان درخواستی که از تو کردم

اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَهِ
همه شرّ دنیا و شرّ آخرت را

فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ
زیرا آنچه تو دهی چیزی کم ندارد (یا کم نیاید)

وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ
و بیفزا بر من از فضلت ای بزرگوار

یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ
ای صاحب جلالت و بزرگواری

یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ
ای صاحب نعمت و جُود

یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النّارِ
ای صاحب بخشش و عطا، حرام کن محاسنم را بر آتش دوزخ

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
برداشتی از دعای ماه رجب
/post/1381
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۷۶
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دین و دینداری

به قلم دامنه : به نام خدا. دین مقوله‌ای شخصی ست یعنی چه!؟ دین در همه مناسبات با دیندار حیّ و حاضر است، چه در شنا، چه در بازار، چه در مسافرت چه در حضر و چه در خلوت. دین هرگز محبوس در خانه ی هیچ کس نیست.  هرکس دبن اش را در خانه بگذارد و پا در کوچه و جامعه و معاملات و معادلات بگذارد، او با عرض معذرت دین را بد فهم کرده است و چون متاعی لوکس و فاقد کارکرد متنوع می پندارد.  بعید بود این سخن از شما آقا.

 

به قول دکتر بشیریه هر جامعه ای راه مخصوص به خود را دارد. نه یکسان انگاری، نه یکتاانگاری، ما در ایرانی زندگی می کنیم که مردم آن به اسلام، مختارانه ایمان آوردند و از دینی که محمد (ص) از سوی خدا عرضه کرد و امام علی (ع) آن را تقویت، دفاع می کند که هر دوی آنان در صدر حکومت دینی قرار گرفتند که مورد رضایت مردم بود. به نظر می رسد، دیدگاه ما به هم بزودی و زوری نزدیک نشود و این البته عیب نیست. پس به آزادی هم احترام بگذاریم. که می گذاریم.

 

دوقرن سکوت مرحوم عبدالحسین زرین کوب را نه فقط خواندم بلکه نقد مطهری بر آن را نیز مطالعه و دقت کردم. من تکرار می کنم: ما ایرانی ها به اسلام مختارانه ایمان آوردیم، چون هم ساسانیان منحط بودند و ستمگر و هم دین زرتشت اساساً تغییر ماهیت داده بود. مردم با طوع و رَغبت به اسلام مکتب رهایی و رستگاری رو و ایمان آوردند. من نه نژادپرستم و نه ایران پرست، من شیعهٔ مسلمان ایرانی ام. همین.

 

دین بدون تعبُّد معنا ندارد. استاد مصطفی ملکیان. ص ۳۲۱ کتاب مشتاقی و مهجوری. هِدونیست ها (Hebonist) معتقدند همه ی زندگی باید خدمت لذت و استحصال لذّات باشد. همان منبع: ص ۲۳۵. طرفداران معنای مکشوفه معتقدند که خدا جعلِ «معنا» برای زندگی ما کرده است، و ما معنای مجعولهٔ خدا را از طریق کتاب مقدس دینی پ مذهب کشف می کنیم.  همان منبع: ص۲۲۸. اگر کسی احساسی احساس فقدانِ معنای زندگی بکند،دستخوش یک سلسله نابسامانی های روانی می شود.  همان منبع: ص ۲۳۰.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
دین و دینداری
/post/782
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۶۲
  • پست شده - جمعه, ۲۱ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۴۹ ب.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

منشور اسلام ۱۸

اصل ۱۴۱ : بر هر مسلمانی لازم است به اصول عقاید تحصیل یقین کند. اصولا" انسان یک فاعلِ علمی است.


اصل ۱۴۲ : شیعه در موقع وضوگرفتن، دست ها را از بالا تا به سر انگشتان می شوید، نه بر عکس. و پاها را در وضو مسح می کند نه غَسل. آیه ی ۶ مائده.


اصل ۱۴۳ : شیعه معتقد است که در حال سجده باید بر زمین سجده کرد.

 

توضیح: سنگ و خاک مسجودٌعلیه است نه مسجودٌله. یعنی بر آن سجده می شود. به آن سجده نمی شود.


اصل ۱۴۴ : تفریق بین نمازهای ظهر و عصر و نیز بین مغرب و عشاء مستحب است.


اصل ۱۴۵ : ازدواج موقت نوعی ازدواج مشروع است. پرداخت نفقه در آن واجب نیست. طبق آیه ی ۲۴ نساء در ازدواج موقت، مهریه لازم است.


اصل ۱۴۶ : در حال نماز نبایستی دست ها را روی هم نهاد. نمازگزاردن به صورت دست بسته (=تکتُّف) بدعت است.


اصل ۱۴۷ : نوافل شب های رمضان مستحب است. ولی گزاردن آن به جماعت "بدعت" است. صلاة تراویح به پیروی از پیامبر از مستحبات مؤکد است.


اصل ۱۴۸ : بر هر مسلمانی لازم است به حکم آیه ی ۴۱ انفال یک پنجم درآمد خود را در مصرف خاصی که در کتاب و سنت وارد شده است، هزینه کند. آیه تخصیص ندارد که خمس فقط مربوط به غنایم جنگی است.


اصل ۱۴۹ : تمدن اسلامی مرهون تلاش های بی وقفه ی همه مسلمانان است و شیعه در پایه گذاری تمدن اسلامی در همه ی قلمروه سهم بسزایی دارد.


اصل ۱۵۰ : فرقه‌های اسلامی با اختلاف در فروع، نباید مانع از وحدت و همبستگی شوند.

 

توضیح: اصولا" اختلاف در افکار و سلایق، غریزی بشر است. و بستن در آن مایه ی مرگ علم و دانش و اندیشه و تفکر است. بُنی الاسلامُ علی دعامتین، کلمة التوحید و توحید الکلمة: یکتاپرستی و همبستگی. پایان.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
منشور اسلام ۱۸
/post/238
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۹۰
  • پست شده - سه شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۵۷ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

آقای سیستانی از سیاست چه می‌گوید؟

سیستانی می گوید: "مرجعیت دینی از زمان سقوط نظام استبدادی در جهت جایگزینی نظامی متکی بر تکثر سیاسی و گردش مسالمت آمیز قدرت، کوشید. نظامی که زاییده رجوع به صندوق ها در  انتخاباتی ادواری، آزاد و پاک باشد." "این رویکرد بدان علت بود که  مرجعیت ایمان داشت اگر برخورداری ملت از آزادی و کرامت و پیشرفت و شکوفایی مد نظر باشد،  برای حکمرانی کشور، راه دیگری، نیست. این طریق (دموکراسی)، ضامن مبانی اصلی و مصالح عالی است."


 "مرجعیت همچنان معتقدست که پیمودن این راه، گزینه صحیح و مناسب برای حال و آینده کشورست. باید از افتادن به مهلکه حکومت فردی و نظام استبدادی -به هر بهانه و عنوان- حذر کرد."  "قانون انتخابات باید عادلانه بوده، حرمت نظر انتخاب کننده را پاس داشته و اجازه بازی با آن را ندهد."


سیستانی می نویسد: "برنامه های کاندیدا،  باید شدنی و فارغ از ملاحظات شخصی، قومی، طائفی و تبلیغاتی باشند.  شرط دیگر آنکه از هر نوع مداخله خارجی در انتخابات،پشتیبانی مالی یا غیر آن، ممانعت شده، مجازات این جرم،  تشدید شود».

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
آقای سیستانی از سیاست چه می‌گوید؟
/post/49
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۹۹
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

منشور اسلام ۱۷

اصل ۱۳۰ : صحابۀ پیامبر (ص) همگی مورد احترام شیعه می‌باشند. البته بایستی کارنامۀ زندگی آنان را در طول عمر گشود... مثل ولید بن عقبه که صحابی بود و هجرت کرد ولی اعتبار خود را حفظ نکرد. (آیۀ 18 سجده)

 

توضیح: سَبّ صحابه غلط است. شیعه ی امامیه احترام مصاحبت را مانع از داوری در افعال پاره ای از صحابه نمی داند. ص 244 کتاب.


اصل ۱۳۱ : مهر ورزیدن و دوست داشتن پیامبر و خاندانش یکی از اصول اسلام است و قرآن و سنت بر آن تأکید دارند. آیۀ مودت 23 شوری.


اصل ۱۳۲ : فلسفۀ سوگواری برای شهداء پیروی از یعقوب نبی (ع) و پیامبر اسلام (ص) در جنگ احد است. گذشته از این برپا نگه داشتن مجالس عزا سبب حفظ مکتب آنها است.

 

توضیح: پایه گذار عزاداری شخص پیامبر (ص) است که دستور داد برای حمزه (س) مجلس عزا برپا کنند.


اصل ۱۳۳ : خردمندان جهان آثار نیاکان خود را به عنوان میراث فرهنگی حفظ می کنند. و ترفیع بیوت پیامبران مورد تأکید قرآن است. مثل بنای یابود در کنار قبر اصحب کهف. آیۀ 21 کهف. و 127 بقره و 36 و 37 نور.


اصل ۱۳۴ : زیارت قبور مؤمنان و زیارت قبور انبیا و اولیای الهی از اصول اسلام است که پیامبر به آن دستور داده است. ص ۲۵۵ کتاب.


اصل ۱۳۵ : غُلوّ به معنی تجاوز از حدّ است و کسانی که در مقامات پیامبران و پیشوایان از حد تجاوز می کنند غالی بوده و مطرود جامعه ی اسلامی می باشند.


اصل ۱۳۶ : احادیثی که روایان ثقه و عادل از پیامبر نقل کرده اند همگی مورد پذیرش علمای شیعه است. و پایه ی فقه و اجتهاد است.


اصل ۱۳۷ : احادیث و روایات امامان دوازده گانه همگی منتهی به کانون وحی می شود.


اصل ۱۳۸ : احادیث به وسیله ی علمای شیعه در چهار کتاب معروف گرد آمده است که از مهمترین مصادر اجتهاد در شیعه است: کافی. فقیه، تهذیب، استبصار.

 

توضیح: انواع حدیث: صحیح. حسن، موثق، ضعیف که اعتبار هر کدام فرق دارد.


اصل ۱۳۹ : در اجتهاد در فقه شیعه باز است. نیز اجتهاد در شیعه مطلق است نه در چارچوپ مشرَب و مذهبی معیّن.

 

توضیح: از سال ۶۶۵ هجری قمری، باب اجتهاد مطلق، به روی علمای اهل سنت بسته شد.


اصل ۱۴۰ : قول صحابی در صورتی که سنت پیامبر را نقل کند حجت است. جز این باشد حجت نیست.

ادامه دارد...

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
منشور اسلام ۱۷
/post/71
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۲۷۶
  • پست شده - جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۴۴ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

منشور اسلام ۱۶

اصل ۱۲۰ : جایگاه اصلی ایمان، قلب است و در صدق عنوان مسلمانی کافی است که انسان به خدای یگانه روز رستاخیز، رسالت پیامبر به طور اجمال ایمان بیاورد.


توضیح: ایمان یعنی تصدیق کردن. کفر یعنی پوشانیدن.


اصل ۱۲۱ : ایمان قلبی در صورتی اثربخش است که شخص آن را اظهار کند و یا لااقل تظاهر به خلاف آن ننماید. باور قلبی به تنهایی نجات بخش نیست، باید دستورات الهی را عمل کند.

 

اصل ۱۲۲ : هر مسلمانی که به اصول سه گانه معتقد باشد، تکفیر آن حرام است. هر چند در دیگر مسائل مخالف باشد.

 

توضیح: پیامبر (ص) فرمود: مسلمانی حق ندارد مسلمان دیگر را به خاطر انجام گناهی تکفیر کند یا او را مشرک بنامد.


اصل ۱۲۳ : بدعت (=کار نو و بی سابقه) عبارت است از این که انسان چیزی را که در شریعت وارد نشده، به آن نسبت دهد. بدعت نوعی تصرف در دین است.


اصل ۱۲۴ : جایی که اظهار عقیدۀ صحیح مایۀ توجه خطر به جان، مال، ناموس و آبروی انسان است، به حکم خرد و تصریح قرآن، شخص نباید عقیدۀ خود را اظهار کند بلکه احیاناً لازم است تظاهر به خلاف آن نیز بنماید. یعنی تقیّه. تقیّه نقطۀ مقابل نفاق است.


اصل ۱۲۵ : تقیه، در برخی از شرایط واجب است. ولی در شرایطی که مایۀ به خطر افتادن اصل دین باشد تقیه حرام است.


اصل ۱۲۶ : انسان موحّد تنها بایستی به اسباب به عنوان به وسیله نگریسته و برای آن استقلال در تأیر قایل نشود. وسلیه جستن آیه‌ی ۳۵ مائده: وابتغوا الیه الوسیله... .


اصل ۱۲۷ : توسل به اَسمای الهی و نیز دعای صالحان یکی از اسباب غیبی و ماوراءالطبیعی است. آیهوهای ۱۸۰ اعراف، ۶۴ نساء، ۵ منافقون، ۹۷ و ۹۸ یوسف.


اصل ۱۲۸ : تقدیرات قطعی الهی تغییرپذیر نیست، ولی تقدیرات مشروط و مُعلّق وی قابل رفع و دگرگونی است: یعنی بداء. آیه‌ی ۶۴ مائده.


اصل ۱۲۹ : همان گونه که در امت های پیشین طبق مشیت الهی گروهی به این جهان بازگشته اند، در آخرالزمان نیز گروهی خاص به این دنیا بازخواهند گشت. اصل: رجعت. آیه‌ی ۸۴ و ۸۷ سوره‌ی نمل.

ادامه دارد...

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
منشور اسلام ۱۶
/post/331
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۴۰
  • پست شده - يكشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۴۳ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
قبل ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعد