دین و اقتصاد، فن و قلب و حکومت
به قلم دامنه. به نام خدا. شهید محمدباقر صدر معتقد است «ارزشهای اقتصاد» از دین اخذ میشود اما علم اقتصاد «از بیرون دین میآید.»
با این سخن صدر، ذهنم آفتاب میخورَد ڪه حڪومت دینی نیز از علم و تمدن و تجربیات بشری مدد میگیرد و وقتی آن سخن شهید مطهری را در فڪرم مرور میڪنم بر افڪارم پایدارتر میمانم ڪه در صفحهی ۲۰۳ «ده گفتار» گفته است: «اسلام در هر عصر و زمانی واقعاً تازه است.»
اینڪه ماڪسیم گورڪی در نوشتهایی تأڪیدش را بُرد به این سو ڪه اگر حڪومتی تخت صدارتش را بر قلب مردم بنا ڪند، هرگز سقوط نمیڪند، نشان میدهد حڪومت علاوه بر ضرورت مدیریت، متڪی به فن و علم و گام و راه و تألیف قلوب است.
ڪاری به این مطلقگویی گورڪی -ڪه هم با لنین همڪاری ڪرد و هم به او و پیشتر بر تزار شورید- ندارم، اما نقش قلب و محبت در حڪومت را نادیده نمیانگارم؛ چون مسألهی محبت و قلب تا آن حد مهم است ڪه امام محمدباقر -علیهالسلام- دین اسلام را جز محبّت نمىداند و مىفرماید: «هَلِ الدّینُ إلّا الحُبُّ؟ آیا دیندارى، جز دوستى و مهرورزى است؟» و حڪومت دینی هم به تبَع، از همین فرمول، فرمان میگیرد.