دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود ، داراب‌کلا

پیام مدیر
نظرات
موضوع
بایگانی
پسندیده

۲۶۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عترت» ثبت شده است

به قلم دامنه: به‌نام‌خدا. سلام. به مناسبت ایام فاطمیه، چند سخن از حضرت فاطمه زهرا س می‌آورم؛ باشد تا در پیروی از فرهنگ والای آن بزرگ بانوی اسلام، بکوشیم و توشه برگیریم:

 

فاطیمۀ اول تسلیت باد

 

حضرت فاطمه زهرا در جواب به سؤال امام حسن (ع) که پرسیدند شب هنگام، فقط دربارۀ دیگران دعای خیر می کردی و درباره خودت یک کلمه دعا نکردی؟ فرمودند:
«یا بُنى الجار ثُم الدّار.»


یعنی «پسرک عزیزم! اول همسایه، بعد خانۀ خود» (بحار الانوار , جلد 10 , صفحه 25 .) (منبع)
 

نکته: به گفتۀ سعدی در باب اول کتاب گلستان:

تو کز مِحنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

 

حضرت فاطمه زهرا فرمودند:

"خداوند ایمان را براى پاکى از شرک... و عدل و داد را براى آرامش دل‏ ها واجب نمود." (منبع)

 

از حضرت فاطمه زهرا س روایت شده که رسول خدا (ص) فرمودند:

"امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آنکه (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید." (منبع)

 

حضرت فاطمه زهرا از قول رسول خدا فرمودند:


«کسی که همسایه‌‏اش از بدی و رفتار ناگوار او در امان نباشد، مؤمن نیست. هر کس به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشد، همسایه ‏اش را نمی ‏آزارد. مؤمن یا کلام خیر می‌گوید، یا سکوت اختیار می‌کند. خداوند افراد نیکوکار و بردبار و عفیف و باحَیا را دوست دارد و افراد ناسزاگو و بخیل و اصرارکننده را دشمن دارد. حیا از ایمان است و ایمان در بهشت.» (منبع)

 

حضرت فاطمه زهرا درباره‌ی امام على مولای متّقیان فرمودند:


"او پیشوایى الهى و ربّانى‌ست، تجسّم نور و روشنایى‌ست، مرکز توجّه تمامى موجودات و عارفان است، فرزندى پاک از خانواده پاکان مى‌باشد، گوینده‌اى حقّ‌گو و هدایت‌گر است، او مرکز و محور امامت و رهبریت است." (منبع)

 

حضرت فاطمه زهرا خطاب به همسرش امیر مؤمنان علی بیان داشتند:


"من از خداى خود شرم دارم که از تو چیزى را درخواست نمایم و تو توانِ تهیه‌ی آن‌را نداشته باشى." (منبع)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۱۳۹۷ ، ۰۸:۴۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

متن نقلی: مرحوم دکتر علی شریعتی در کتاب "کویر" از خطبۀ شقشقیۀ امام علی (ع) چنین می گوید: «شقشقه چیزی است شبیه بادکنک که، هنگامیکه شتر عشق و شور، یا خشم و خروش می گیرد، در اوج غلیان، از دهانش بیرون می زند و ساعتی بعد فرو می نشیند. روزی در یکی از خطابه های خود در کوفه، علی _که از شمشیرش مرگ می بارد و از زبانش شعر! بازویی از پولاد داشت و دلی از آتش_ ناگهان، در اثنای سخن، کلماتش آتش می گیرند و آنچه در آن بیست و پنج سال رنج، فرو خورده بود، با جرقه ی خاطره ای، یکباره در درونش منفجر می شوند و او را که هیچ گاه _جز در خلوت میان خدا و خویش_  ننالیده بود، بر می افروزند و چنان بی تاب می کنند که _بی آنکه بخواهد_ با خلق، از خویش سخن می گوید و از سرگذشت دردناک خویش و آن حق کُشی ها و نامردمی ها که از دوست دید و آن نقاب ها و نفاق ها و آن دستها! دست های اصحاب کبار مهاجر و انصار که به خون حقیقت آغشته بود و آن خنجر ها که از پشت زدند و آن شکنجه ها که بر جانش ریختند و آن خاطره ها! مرگ دردناک پیامبر، سرگذشت فاطمه، ابوذر تنها ... سقیفه و شورا و عثمان و معاویه و مروان! و ... سکوت بیست و پنج سال تمام، و صبر «خار در چشم و استخوان در حلقوم»!

 

جان گرفتن دردها و اشتعال خاطره ها، او را چنان بیتاب کرده بود که به خشم و خروش سخن می گفت و کلماتش دردناک و آتشین شده بود و گویی بر سر منبر کوفه، در پیش چشم های به اشک نشسته ی خلق، آتش گرفته و می سوزد!

 

خانه‌موزه‌ی دکتر شریعتی
 

ناگهان، یکی از آن آدمهای پَرت که هیچگاه تحت تاثیر هیچ احساسی قرار نمی گیرند و  جز همان که در حافظه شان راه یافته، هیچ جاذبه ای و حادثه ای تکان شان نمی دهد، و گویی هرگز معنایی یا احساسی بر آنها نمی گذرد و جنساً آمپر مآبل اند!_بی آنکه احساس کند که چه جوی در این جمع پدید آمده است و علی در چه حال و حالتی است_ با خاطر جمعی مطلق، یک سوال خیلی شرعی! مطرح می کند که مثلاً : «یا امیر المومنین! اگر در وسط یک بیابانی قرار گرفته باشیم چهار فرسخ در چهار فرسخ در چهار فرسخ در چهار فرسخ از مس! و از نظر زمانی هم فقط چهار رکعت داریم به غروب آفتاب، تکلیف نماز ما چیست؟ چون فرصت نیست، از طرفی هم زمین از مس است یعنی نه آب هست که وضو بگیریم و نه خاک که تیمم کنیم!»

 

و علی را ببین! که ناگهان از این آب سرد که مرد خنک بر جان آتش گرفته اش می ریزد، سرد می شود و بی درنگ، به حرمت مَرد، سوالش را به آرامی و ادب جواب می گوید.

 

مردم، که از این شیعه ی عوضی و سوال بی ربطش عصبانی شده بودند، با التهاب از علی خواستند که سخنش را دنبال کند و داستان غم انگیز و عبرت آموز زندگیش را ادامه دهد و باز هم از خودش و از رنجهایش بگوید.

 

و علی، که اکنون آرام گرفته بود و پس از لحظاتی که دردها در او زبانه کشیده بود، سبُک دردتر شده بود ، باز سرپوش نیرومند کظم و کتمان را بر سر انبوه رنج ها و ناگواری ها و حریق کلمات ملتهبی که برای گفتن بی قراری می کنند و نباید گفت و سوزش آن همه اسراری که روح را از درون به آتش می کشند و باید در درون دفن کرد... کشید و سکوت سنگینی را که از مرگ پیامبر تا حال، بر سینه ی پر از سخنش ، حمل کرده بود، دوباره برگرفت، تا مرگ خویش!

 

و مردم علی شناس باید بدانند که سکوت علی، همچون سخنش، جلوه ای از رسالت او است و این سکوت سی سال، پیام صامت  او،  نهج البلاغه ی سپید او!

 

و این است «حرفهایی که علی، برای نگفتن، دارد».

 

و این است که در پاسخ شیفتگانش، که تشنه ی نوشیدن جرعه هایی از کوثر رنج های او بودند، سکوت کرد و برای توجیه آن لحظات بی قراری که از چنگش گریختند و به فریادش آوردند، تعبیری دارد که در صمیمیت، سادگی، زیبایی و بلاغت درد، تعبیری از «احساس علی» است، که:

«هذه شقشقه هدرت»

این «شقشقه» ای بود که بیرون پرید،

«ثم قرت»

سپس فرو نشست. و همین خطبه است که آنرا «شقشقیه» نامیده اند»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۱۳۹۷ ، ۰۹:۴۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

فرخنده میلاد زینب کبری مبارک

در وصف حضرت زینب

 

بعد زهرا بهترین زن بین زنها زینب است
لاف نَبوَد گر بگویم عین زهرا زینب است

 

گر بپرسی کیست استاد دبیرستان عشق
خیل شاگردان همه گویند تنها زینب است

 

گر بسنجی در ترازوی عمل معیار صبر
صبر گوید قهرمان صبردنیا زینب است

 

گر مقام او بود از جمع معصومین جدا
آن که ازهر معصیت باشد مبرّا زینب است

 

در ریاضی گر حساب جمع از مِنها جداست
آن که از جمع شفاعت نیست مِنها زینب است

 

 

آن که با تیغ زبان، کار دوصد شمشیر کرد
کوه صبر و استقامت روح تقوا زینب است

 

آن که با ایراد نطقی کرد مانند علی
زاده مرجانه را محکوم و رسوا زینب است

 

آن که بهر ما جهاد فی سبیل الله را
با اسارت می کند تفسیر و معنا زینب است

 

با شهامت چون اسارت گشت توأم، عقل گفت
آن که در دنیا نظیرش نیست پیدا زینب است

 

شد رقم پرونده اسلام با خون حسین
آن که با خون سر خود کرد امضاء زینب است

 

شاعر ژولیده می گوید به آواز جَلی
بین زنها بهترین زن بعد زهرا زینب است

ژولیده نیشابوری

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۱۳۹۷ ، ۱۶:۵۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

 

امام علی (ع): «پس از یاد خدا و درود همانا ملّت‏ هاى پیش از شما به هلاکت رسیدند، بدان جهت که حقِّ مردم را نپرداختند، پس دنیا را با رشوه دادن به دست آوردند، و مردم را به راه باطل بُردند و آنان اطاعت کردند.»

 

نامه‌ی امام علی ع به فرماندهان لشکر

پس از به دست گرفتن خلافت

(ترجمه نامه ۷۹ نهج البلاغه)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۱۳۹۷ ، ۰۵:۵۷
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. از امام صادق (ع) سخنان فراوان آموخته‌ایم. این سخن آن حضرت نیز از بیانات تأثیرگذاری‌ست که خواندن آن سرشار از لطف و عبرت است. پیشوای صادق (ع) می‌فرمایند: "چهارچیز، بیهوده از دست می‌رود؛ بَذلِ محبّت به بی‌وفا، نیکی نزد شخص ناسپاس، تعلیم به کسی‌که گوش شنوا ندارد، و سپُردنِ راز بر کسی‌که رازنگه‌دار نباشد. منبع حدیث: خصال شیخ‌صدوق، باب‌چهارم، حدیث ۱۴۴

 

حرم حضرت معصومه (س) به سمت مسجد جمکران

 

حرم حضرت معصومه (س) به سمت مسجد جمکران

سالروز وفات حضرت فاطمه‌ی معصومه (س)

خواهر عظیم‌الشّأن امام رضا (ع) بر همه‌ی

دلدادگان به خاندان عصمت و طهارت ع تسلیت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۱۳۹۷ ، ۰۶:۰۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه: به نام خدا. امشب میلاد فرخنده‌ی امام حسن عسکری (ع) مبارک. آن امام بزرگوار همیشه به شیعیان سفارش می‌کرد در هر کجا هستید، فردی اثرگذار باشید. دو سخن گوهربار از آن امام شهید به اهل معنا تقدیم می‌گردد: سخن اول: «أَقَلُّ النّاسِ راحَةً أَلْحُقُودُ.»: یعنی: کینه توز، ناآرامترینِ مردمان است.

 

سخن دوم: «ما تَرَکَ الْحَقَّ عَزیزٌ إِلاّ ذَلَّ، وَلا أَخَذَ بِهِ ذَلیلٌ إِلاّ عَزَّ.»: یعنی: هیچ‌عزیزی حقّ را رها نکند، مگر آن‌که ذلیل گردد و هیچ‌ذلیلی به حقّ نیاویزد، مگر آن‌که عزیز شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۱۳۹۷ ، ۱۷:۵۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به مناسبت شهادت امام حسن عسکری (ع) «لَیستِ العِبادَةُ کثرَةَ الصّیامِ وَ الصّلوةِ وَ إِنّما العبادَةُ کَثْرَةُ التَّفکُّرِ فی أَمرِ اللّهِ.»: عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه [حقیقتِ] عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است. (تحف العقول، ص۴۴۸). «لا یَشغَلکَ رِزقٌ مضمونٌ عَن عَمَل مَفروض»: رزق و روزیِ ضمانت شده، تو را از کار واجب باز ندارد. منبع

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۱۳۹۷ ، ۱۷:۰۵
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. نوشته‌ام برای مدرسۀ فکرت و گروه‌های تلگرامی روستای داراب‌کلا. سلام. ایرانیان به دین محمد (ص) درآمدند اما فرهنگ اعراب را نپذیرفتند. بنی‌هاشم، خاندان فقیر قبیله‌ی قریش بود. از این‌رو محمدِ این خاندان، به کار در کاروان شُترها مشغول شد. هر روز پس از کار، به صحرا می‌رفت و به خود و گناهان مردم فکر‌ می‌کرد. امینِ مردم گردید و به رسالت برانگیخته‌ شد.


وقتی به نارضایتی‌های زمانه‌اش، شکل و بیان داد، نوکیشان را جذب کرد. ارزش‌های گُم‌شده در جاهلیتِ عربی را در بافتی مذهبی سازمان بخشید. با طبقاتِ فرودستِ جامعه، همدستانی کرد و اَشرافیت مکه را تهدید نمود و افکارشان را هراسان ساخت. و گفت: "فقیران حق دارند در ثروت اغنیا شریک شوند."


فقیران نیز به وی، که مال‌اندوزی و غارت را درهم می‌کوبید، روی آوردند. جوانان هم که راهی به قدرت و دسترسی‌یی به مناسبات رسمی حاکمیت زورمند و زراندوز نداشتند، به محمد (ص) که مساوات را برای همگان می‌خواست، اشتیاق نشان دادند. رفتن محمد (ص) به یثرب، او را از فردی تنها و هجرت‌کرده، به رهبری بااقتدار تبدیل کرد که مذهبی نوین آورده بود و رسمی جدید برپا ساخته بود. یعنی فروریزی کاخ‌ها و برافراشتن کوخ‌ها و بالانشاندن کوخ‌نشین‌ها.


ایده‌ی اُمت (=جامعه‌ی مؤمنین) را ترویج کرد. به دلیل خلاء معنوی و فرهنگ شکننده‌ی قلمروهای بیزانس و شام، این نوید تازه‌ی محمدی، میان مردمان ظلم‌دیده و زیرِ سلطه خوابیده، بیداری آفرید و وحدت مبتنی بر باور مذهبی، جایگزین تفرقه‌ی قوم و قبیله‌ای شد. روح ایرانی، تحت تأثیر اعراب قرار نگرفت، اما تصویر محمد (ص) به عنوان اعلام‌کننده‌ی برابری انسان‌ها در برابر خالق یکتا، جایی برای شاه باقی نمی‌گذاشت و چهره‌ی علی (ع) به مثابه‌ی قهرمان مساوات در اسلامِ ناب، جاذبه‌ی عاطفی میان ایرانیان برانگیخت.


حکومت عادلانه در کل منطقه، که به تعبیر خانم ساندرا مک‌کی "پیوندی‌ست مقدس میان فرمانروا و فرمانگذار" از بین رفته‌بود. دین مسخ شدۀ زرتشت در ایران نیز به دلیل هزار سال ماندن در میان تشریفات بی‌تأثیر و مراسم عبادی اَسرارآمیز، خشکِ بی‌روح، همدستی با قدرت، تأیید هرزگی‌های پادشاهان، به چنگ زنیِ زر و زور و تزویر علیه‌ی فرودستان، و دوشیدن جان و مال تنگدستان رو به فساد و فرومایگی رفته‌بود. بعدها در زمانی نزدیک‌تر به تاریخ ما، ایرانیان به عنوان شیعیان تمام‌عیار و مردمانی فداکار و ستم‌ناپذیر، در مِه غبارآلود تاریخ گم نشدند و پیام امام حسین (ع) را با روح خود همآهنگ یافته و دریافتند که مرگِ با عزت، بر زندگیِ ننگینِ حاصل از سازش با باطل، شرَف دارد.

 

این شد که نبرد کربلا در تار و پود ایرانیان لانه کرد و تاریخ‌نویسان تحلیلگر جهان، ایرانِ شیعه‌ی علوی حسینی را این‌گونه توصیف می‌کنند؛ ایرانیان ثابت کرده‌اند که ایران بلوط تنومندی نیست که از توفان‌ها شکسته شود، یا خاری که در بیابان سرگردان شود، بلکه سَروی انعطاف‌پذیر و ژرف‌ریشه است که خم می‌شود، ولی هرگز نمی‌شکند. آری؛ فرهنگ ایرانی در آفتابِ تابان حضرت محمد مصطفی شکوفا شد. امید است این ایرانِ در آفتاب مانده‌ی درخشنده، به سایه نگراید. ایرانی که به اسلام مدَد رسانْد و میان اسلام و ایران "خدمات متقابل" برقرار شد. و این دو، کنار هم مقاوم، استوار و پاینده ایستاده‌اند. اسلام و ایران. ایران و اسلام. دو نام، یک پیام، با رسمی جاویدان.

 

نظر سید علی اصغر

 

مطلب بسیار زیبا و پخته ای را نوشتید .
دارای روح و ماهیت .
برخاسته از سرشت و برنشسته بر ذات .
نانو نمودن مزایای تاریخی دین محمد .
روش مقایسه بین دو فرهنگ و پیوندشان .
برشمردن انتخاب احسن مردم ایران .
برگزیده تر از ملت اعراب .
برجستگی علی و اولادش .
نقش سازنده و ابداعی پیامبر .
تاثیر یثرب بعنوان مکان استراتژی زا .
بررسی مدل حکومت ها .
مشارکت مردمی که تحت ظلم تاریخی قرار گرفتند در نهضت محمد .
نقش و کاربرد جوانان پرشور در پدیده های نوین .
برجستگی دین اسلام بر بت پرستان و زرتشتیان درباری .
وقایع نگاری علمی .
ارائه انتظار از حفظ دین و ایران .
و......


با همه اوصاف و تبیین پر مغز  که بهره رساند یکی از راههای بسیار تاثیر گذار حفظ دین و دیانت و افزایش امنیت عرصه فعالیت متدینین حکومت است که انگار مانند متصدیان دین زرتشت به نظام و ساز کادهایش بیشتر از دین بهاء می دهند .
مردم همواره دین اسلام را حفظ نمودند ...

 

نظر جناب (DARAB)

 

نسبت به متن دامنه در گروه دورهمی‌های داراب‌کلا


«ما هم باید ارزشهای گمشده خودرا دربافت مذهبی سامان بخشیم وجامعه طبقاتی راباهمدستی فقیران وجوانانی که بایدقدرت رابدست بگیرندو حاکمیت زورمندو زراندوز را در راستای اسلام برکنار کرد و کاخهای برافراشته رابه کوخ نشینان بخشید تا جامعه ای مؤمن وإسلامی را از فرهنگ شکننده ای  فعلی فاصله بگیرند تا تفرقه بین دین ومذهب وجود نداشته باشد جوانان وعزت مردان باروح ایرانی حتما قهرمان خواهندشد تا چهره حضرت علی علیه السلام را به عنوان قهرمان مساوات دراسلام ناب بوجود آورند تا حکومت عادلانه که درایران ازبین رفته دوباره به ایران با فرمانروا عادل و دلسوز با مبتنی بردین اسلام باروح همدستی وقدرت همه جانبه جوانان ومیهن دوستان به فاسدین دین چیره کنیم تا ایران رابه عنوان یک شیعیان تمام ومردمان فداکاروستم در مه غبارآلود مسولین فعلی گم شده است که باغیرت برزندگی وشرافت برباطل غلبه کنیم.

 

این نبرد درتاروپود ایرانیان لانه کرده تا دنیا برای جامعه فعلی نگران باشد و به حمایت ملت انعطاف نشان دهدتابیشتر کمر مردم خم نشود. آری فرهنگ ایرانی و آفتاب دین محمدی میدرخشد ملت نگران اسلام محمدی است که مقابل اسلام فعلی عربی قرارگرفته که باهمت و در کنارهم بودن میتوان اسلام و شیعیان رادوباره به دنیا ثابت کرد.»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۶:۱۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

حضرت محمد (ص) از نگاه دکتر شریعتی: در اوج قدرت در آن لحظه که سپاهیانش مکه را، شهری که ۲۰ سال او و یارانش را شکنجه داده و آواره کرده است، اشغال کرده‌اند، بر مسند قدرت اما در سیمای مهربان مسیح، کنار کعبه می‌ایستد و در حالی که ۱۰ هزار شمشیر تشنه انتقام از قریش، در اطرافش برق می‌زنند و ... می‌پرسد؛ «ای قریش فکر می‌کنید با شما چه خواهم کرد؟»، قریش که سیمای مسیح را در این موسایی که اکنون سرنوشتشان را در دم شمشیر خویش دارد، خوب می‌شناسند و به چشم می‌بینند، پاسخ می‌دهند که «تو برادری بزرگوار و برادرزاده‌ای بزرگواری» و آن گاه با آهنگی که از گذشت و مهربانی گرم شده است، می‌گوید: «بروید، همگی آزادید

 

 

امام حسن (ع) می فرماید: «عَلَیکم بِالْفِکرِ فَاِنَّهُ مَفاتیحُ اَبْوابِ الْحِکمَةِ؛ بر شما [شیعیان] لازم است که اندیشه کنید؛ زیرا فکر، کلیدهای درهای حکمت است»

(منبع: میزان الحکمه، ج ۸، ص ۲۴۵

رحلت رسول خدا و شهادت امام مجتبی تسلیت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۵:۰۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. حکومت نزد امام على (ع) امانتدارى و خدمت‌کردن است؛ نه سُلطه‌گرى و خودکامگى. «امام على (ع) امیرمومنان در نامه‌اى به زیاد بن ابیه، قائم مقام عبدالله بن عبّاس -استاندار بصره- چنین نوشته است: «أَتَرْجُو أَنْ یُعْطِیَکَ اللهُ أَجْرَ الْمُتَوَاضِعِینَ وَ أَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَکَبِّرِینَ! وَتَطْمَعُ ـوَأَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِی النَّعِیمِ، تَمْنَعُهُ الضَّعِیفَ وَ الاَْرْمَلَةَـ أَنْ یُوجِبَ لَکَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِینَ؟ وَ إِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِیٌّ بِمَا أَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ.» (نهج البلاغه، نامه‌ی ۲۱)

 

امید دارى خداى به تو پاداش فروتنان دهد، در حالى که تو نزد او از گردنفرازان به شمار آیى؟ و طمع بسته‌اى که ثوابِ صدقه دهندگان یابى، در حالى که در ناز و نعمت فرو رفته‌اى و آن را از ناتوانان و بیوه‌زنان دریغ مى‌دارى؟ آدمى بدانچه کرده است پاداش یابد و بدانچه از پیش فرستاده است در آید. نیز به کارگزاران خود در امر خراج به صراحت چنین نوشته است: «فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ أَنْفُسِکُمْ، وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ، فَإِنَّکُمْ خُزَّانُ الرَّعِیَّةِ، وَ وُکَلاَءُ الاُْمَّةِ.» (نامه‌ی ۵۱)

 

داد مردم را از خود بدهید و در برآوردن حاجت‌هاى آنان شکیبایى ورزید، که شما خزانه داران مردم و وکیلان امّت هستید. و در نامه‌اى به فرماندهان سپاه خود فرموده است: «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ حَقًّا عَلَى الْوَالِی أَلاَّ یُغَیِّرَهُ عَلَى رَعِیَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ، وَ لاَ طَوْلٌ خُصَّ بِهِ؛ وَ أَنْ یَزِیدَهُ مَا قَسَمَ اللهُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوًّا مِنْ عِبَادِهِ، وَ عَطْفًا عَلَى إِخْوَانِهِ.» (نامه‌ی ۵۰)

 

امّا بعد، بر زمامدار است که اگر به زیادتى رسید، و یا نعمتى مخصوص وى گردید، موجب دگرگونى او نشود؛ و آن‌چه خداوند از نعمت خویش نصیبش کرده است، بر نزدیکى وى به بندگان خدا و مهربانى او به برادرانش بیفزاید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۶:۱۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. این متن را امروز برای مدرسۀ فکرت و گروه های تلگرامی روستای دارابکلا و منطقه نوشته و ارسال کرده ام: به تعبیر مرحوم دکتر علی شریعتی، آنان که ماندند باید "کار زینبی" کنند. و من بر این پیام روشن شریعتی، حائری شدن را نیز می افزایم و شش نکته در این روز بزرگ اربعین می گویم که عظیم ترین زیارت است. و شما نیک می دانید زیارت در لغت یعنی تمایل، مایل شدن و میل کردن؛ مانند انوار خورشید که بر زمین مایل و خم می شود و می تابد:


نکته اول: ابتدا به حریم قبر امام حسین (ع) حائر می گفتند نه بارگاه و حرم.


نکته دوم: حائر در معنای عرفانی، بالاتر از عارف است. به عارفی که بالاترین وصال را سیر کند، حائر می گویند. که حیران کوی دوست می شود. و حیرت، اوج تماشای عارف است.


نکته سوم: هنوز هم اطراف قبر امام حسین (ع) تا شعاع ۲۲ متری را حائر می گویند و نماز مسافران در این قسمت حرم مانند مسجدالحرام، کامل است نه قَصر و شکسته.


نکته چهارم: آنان که در کربلا مقیم می شدند، خود را "حائری" می خواندند. لذا فامیلیِ حائری در ایران از جمله مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی _بنیانگذار حوزه علمیه قم، مشهور به آیت الله مؤسّس_ به همین علت است.

 

نکته پنجم: در قسمت حائر حرم امام حسین (ع)، خواندن زیارت "ناحیه مقدسه" که از ناحیه ی امام زمان (عجّ) زمزمه شده است، تأکید شده است.


نکته ششم: انسان های شیدا و اهل معنا همیشه حائر و سرگشته ی عشق حسینی اند. این مقام حائری شدن و کار زینبی کردن، البته لیاقت می خواهد و اِدراک معنویت و اقبال عشق و گذر از لایه ی تنگِ دنیا. تا این ذوق، نَم نَمِ بارانِ دل کسی نشود، او نمی فهمد حائری شدن چه لذّات و چه برکاتی در زندگانی دارد. والسّلام. اربعین، گوارای دل مشتاقان و حائران باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۱۳۹۷ ، ۱۳:۰۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه: به نام خدا. سلمان اولین مسلمان ایرانی ست که رسول خدا ص فرمودند: «سلمان از ما اهل بیت است». سلمان (=روزبه فرزند فَروخ) اصالتاً اصفهانی بوده، اهل جَیّ (=لقب قدیم اصفهان و اکنون نام دهستانی از توابع اصفهان) که بعد به کازرون هجرت کرد. و برای نجات خود از روزگار به شام و سپس حجاز گریخت و نزد رسول خدا (ص) شرف یاب شد و اسلام را با رغبت و انتخاب پذیرفت.

 

عکس از دامنه

 

سلمان فارسی (=ابوعبدالله) آنقدر محبوب شد که مشاور حضرت زهرا (س) و رازدار آن بانوی عزیز شد. و پیرو و شیعۀ خالص امام علی (ع) بود. در قضیۀ بیعت پس از رحلت پیامبر (ص) حامی و مطیع امام علی (ع) بود. و سه روز پس از دفن پیکر پاک و مطهر رسول خدا (ص)، خطابه‌ای در فضای غمبار مدینه در دفاع از علی (ع) کرد و گفت:

 

«شما حقیقت را می دانید اما بدان عمل نکردید!»؛ «اگر علی را از دست دادید، علم و دانش انسانی را از دست داده اید و انسانیت را به انکار و فراموشی سپرده اید» و نیز گفت: «اما شما ای مردم! سنت بنی اسرائیل را پیش گرفته اید و از مَجرای حق به خطا رفتید» و اعلان کرد: «مولای ما علی، پیشوای روسفیدان و امام صادقان و صالحان می باشد.»

 

بارگاه حضرت سلمان فارسی

 

راه و رسم سلمان، برنامۀ قرآن بود. او حتی مفسّر قرآن بود. هم خودسازی داشت و هم دیگرسازی و جامعه سازی. وقتی استاندار مدائن هم شد و چند سال در آن مقام ماند تا درگذشت، از سهمیۀ 5هزار درهمی خود، مصرف نمی کرد و آن را به تهیدستان و محرومان انفاق می نمود و خود، از طریق «زنبیل بافی» زندگی شخصی اش را تأمین می کرد.

 

 

همچو سلمان در مسلمانی بکوش

ای مسلمان! تا که سَلمانت کنند

شعر از سید عباس جوهری

خزائن الاشعار ص ۲۸

 

سلمان بیش از ۲۵۰ سال عمر کرد. او را اَفقه، اعلَم، و لقمان حکیم خوانده اند و حتی به بخشی از «علوم غیبی» دست یافته بود. در احادیث زیادی، سلمان، آگاه به «علم اول و آخر» و «دانای به حوادث و وقایع» معرفی شده است. حتی پیامبر (ص) فرمود:

 

«از سلمان اطاعت کنید»

 

سلمان خود، خویش را «فرزند اسلام» می خواند. و به احکام دو کتاب آسمانی انجیل و قرآن دانا بود. به سخن پیامبر (ص) : «در قلب سلمان علمی است که می تواند از وقایع و حوادث آینده آگاه گردد.» رسول الله ص سلمان را «محدّث اُمّت من» نامید. و محدّث یعنی کسی که آنچه از نظر مردم پنهان است و بدان احتیاج دارند، خبر می دهد. و علم سلمان به فرموده رسول خدا (ص) از علم ایشان سرچشمه گرفته است. سلمان از «متوسّمین» (=هوشیاران) بوده است که در قرآن آمده است.

 

سلمان پاک در طول استانداری اش در مدائن، به کاخ سفید (کوشک سفید) نرفت در بازار، دُکّانی را برگزید تا مردم بآسانی دسترسی به حاکم داشته باشند. او علاوه بر استانداری، نمازجماعت و نماز جمعه و تفسیر قرآن نیز برگزار می کرد. سلمان که صاحب کرامات بود، پس از سالها خدمت به اسلام و مسلمانان و محرومان، در هشتم ماه صفرالمظفّر ۳۵ هجری در اوایل حکومت خلافت امام علی (ع) که هنوز به کوفه نیامده بودند، در مدائن (=واقع در شرق دجله بالای کوفه) درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد و بارگاه آن حضرت، هنوز باقی است. درود بر این صحابی بزرگ.

 

برای شناخت بیشتر به کتاب «سلمان فارسی استاندار مدائن» نوشته‌ی حجت الاسلام احمد صادقی اردستانی از انتشارات بوستان کتاب قم، مراجعه شود. من این متن را با مطالعه‌ی این کتاب و صورت «برداشت آزاد» نوشته‌ام.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۱۳۹۷ ، ۰۶:۰۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه: به نام خدا. این روزها یادآور اسارت است. اسارتِ خاندان اهل بیت (ع) در عصر عاشورا که پیام شهادت را به کوفه، شام و سپس به مدینه رساندند و بنیان حکومت فاسد اموی را برافکندند. یاد رنج های امام سجّاد (ع) سید السّاجدین و رهبر عارفین و دردهای حضرت زینب کبری _سلام الله علیها_ پیام آور عاشورا و سختی های تمامی اعضای عزیز بیت خاندان عصمت و طهارت _علیهم السلام_ دل ها را پرخون می کند و نام بلند و پاک شان را گرامی و جاویدان.

 

 

حرم کربلا

 

 

مقام تل زینبیه در چارچوب

توسعه حرم امام حسین(ع)

(منبع عکس: اَبنا

 

 

عکس بالا نمایی از طرح توسعۀ حرم امام حسین (ع) است. گنبد فیروزه ای رنگ سمت چپ تصویر «تلّ زینبیه» است. سمت راست عکس، ابتدای بین الحرمین به سمت حرم شریف حضرت ابوالفضل العباس (س) است. این تصویر ماکت، نمایی از آینده ی حرم کربلای معلّی است که هنوز تکمیل نشده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۱۳۹۷ ، ۱۰:۴۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
پند دهنده‌ای در درون خود داشته باشیم

امشب شهادت امام سجاد -علیه السّلام- است. ضمن تسلیت و پاسداشت شهادت آن امام بزرگوار، سه سخن حضرت زین العابدین (ع) را تبرُّک می‌کنیم:

 

۱. همانا معرفت و کمال دین مسلمان، در گرو رهاکردن سخنان و حرف‌هایی است که به حالش ‏سودی ندارد.

 

۲. ای فرزند آدم، همیشه در عافیت و خیر، خواهی بود، مادامی که از درون خود پند دهنده‌ای داشته باشی و محاسبه‌‌ی (نفس) از کارهای مهمت باشد و ترس از (عاقبت امور) سرلوحه‌ات گردد.

 

۳. دنیا همچون نیمه‌خواب (=چُرت) است و آخرت بیداری می‌باشد و ما در این میان این دو، در خواب پریشانیم. ‏منبع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۱۳۹۷ ، ۱۶:۴۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
ماه محرّم، ماه پیام

به قلم دامنه

عاشورا. منبر. نوحه

قسمت یکم تا بیستم

ماه محرّم، ماه پیام (۲۰) آخرین قسمت


۳۴ زخم شمشیر، ۳۳ زخم نیزه
به نام خدا. سلام. آخرین قسمت این سلسله متن را با همه ی اعتقاد و عشقم این گونه می نویسم:


از غار حَرا با پیام "بخوان" برخاست. سه سال، دعوتِ مخفیانه نمود. فرمان آمد فراخوانی ات به توحید را، علنی و عمومی کن. کرد. بی پناهان و ستمدیدگان، به آیین اسلام، آذین بستند، ایمان ورزی کردند و از یوغ رَستند. اَشراف و ستمگران اما، به روی پیامبر رحمت (ص)، سدّ و دسیسه بستند. سه سال در شِعب ابوطالب، تبعید و تحریم شدند؛ اما تسلیم سرانِ تیره بختِ مشرکان مکه نشدند. حتی مؤمنان، مجبور به مهاجرت به حبشه شدند.

 


دسیسه چینان به سرکردگی ابوجهل، نقشه ی قتل پیامبر (ص) را ریختند. علی (ع) که معیار حق است، آن شبِ شُوم دژخیمان، تاج و دیهیم آنان را برانداخت؛ در بستر رسول الله (ص) آرمید تا آن مرد اَعلایِ بشریت، جان به دَر برَد. و بُرد. به دستِ غیب حضرت احدیّت، و به مدَد تار عنکبوت در غار ثور، از دِشنه ی جَور، رهید.

 


رسول اسلام (ص) دشمن را به مَخمصه انداخت و از کناره های دریای احمَر به سمت شمال یعنی سوی یثرب شتافت. برای دفع تبعیض در خانه ی هیچ اشراف زاده ای! سُکنیْ نگرفت. شُتر، جای بیت آن بزرگ مرد (ص) را شناساند. مسجدالنبی، بنا شد و یثرب، مدینه شد و میان اوس و خزرِج _که تشنه ی دِشنه ی هم بودند_ اُخوّت برقرار ساخت. حقوق، مدنیت، کار، عدالت، رحمت، امنیت، مقاومت، شفقت، سعادت و رستگاری آفرید.


زورگویان مکه، که رَشک می بردند و کینه انبار می نمودند، با همدستی منافقان مدینه که نیرنگ باز زر سِتان بودند، دسیسه ها و جنگ ها علیه ی نبی مصطفی (ص) ساز کردند. که غزوه ی"بدر" پیش درآمدِ خصومت دنباله دارشان بود. اما محمد (ص) و پیوستگان به اسلام، ترسو نبودند تا ابوجهل و ابولهب و ابوسفیان، بازهم، مردم را به شکنجه، بیگاری و بردگی بکشانند. با ایمان راسخ ایستادند؛ و آنان را که آغازگر جنگ و نزاع و از میان بردنِ دولت و مکتب اسلام بودند، تار و مار کردند.

 


اسلام، گرچه بزرگان و سلحشورانی چون حمزه سیدالشهداء (س)  را در جنگ اُحد از دست داد، اما به یُمن همین خون های پاک، فراگیر شد و مکّه _این زادگاه مقدس محمد مصطفی (ص) و علی مرتضی (ع) و مهاجران_ با یاریِ جانانه ی انصار، فتح شد.

 


پیامبر (ص) همگان را عفو کرد. جز سه نفر، همه را بخشید حتی خانه ابوسفیان را اَمن اعلام کرد. و صریحا" شعار "الیوم یوم الملحمه" یعنی: امروز روز در هم کوبیدن است، را، عوض کرد و فرمود بگویید: "الیوم یوم المرحمه" یعنی امروز روز رحمت و گذشت است. بیشتر بخوانید ↓

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۱۳۹۷ ، ۰۸:۰۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی