به قلم دامنه. به نام خدا. این هفته شاید بتوانم بگویم از بهترین رُمانهای عمرم را خواندهام: رُمان «مردی در تبعید ابَدی». بر اساس زندگی ملاصدرا (Mulla Sadra). رُمان نوشتهی زندهیاد نادر ابراهیمیست. (تهران. روزبهان. ۱۳۷۵) در ۲۸۰ صفحه و ۱۶ فصل مجزّا. بسیار خوش قلم. سرشار از وصف ها و عبارات رسا و واژگان دلنشین و پُر از آموزهها و حکمتهای گوارای ملاصدرا (۱۰۵۰ - ۹۷۹ قمری).
نیز غمگین، سوزناک به دلیل تبعید غریبانهی ملاصدرا به کویر کهک قم. آن هم از سرِ دسیسههای مُشتی درباری حسود و ظاهرگرا و تظاهرکننده که لباس روحانی هم برتن داشتند! کالای ریا میفروختند. مطابق همیشه چها نکته از کتاب را میآورم:
عکس از دامنه
در صفحهی ۱۷۶ از زبان ملاصدرا آمده است: در وجود آدمی، نفس شیطانی عرَض است، نفس الهی ذات... پس؛ مرَض، عرَض است، طهارت و نجابت اصل.
در ص ۱۲۹ از زبان شیخ بهایی استادِ ملاصدرا آمده است: بدان که زاهدانِ ریایی و فُقهای درباری تشنۀ خون عارفان راستین هستند، آنها صوفیکُشاند.
در ص ۱۱۴ ملاصدرای جوان میگوید: مُرید اگر به مُراد شبیه شود، خود، هرگز، به مقام مُرادی نمیرسد!
در صفحهی ۹۲ ملاصدرا که عاشق شناکردن در رؤیا و خاطره و گذشته بود، میگوید: یاد و خیال بعد از خدا، زیباترین چیزها هستند.