دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیام مدیر
آخرین نظرات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

۶۴ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

به قلم دامنه: به نام خدا. درپاسخ به مطالب جناب آقای دهقان در (اینجا) که به عنوان «فساد، سِن زدگی جامعه» در دامنه منتشر شد، چندنکته جواب، ارائه می کنم:

 

از بحث عالمانۀ شما که آغشته به زیور ادبیات ساده و رسا و سرشار از دلسوزی و آینده سازی بود_ بهره و لذت بردم. ایرانی ها باید هم این گونه به سرنوشت خود حسّاس و واکنشگر و به آنچه در میان حکومت و مردم می گذرد، آگاه و نصیحت گر و راه حل دهنده باشند؛ بخصوص شهروند جمهوری اسلامی ایران، که بنیانِ نظام آن، بر اراده و آرای مردم است. متن شما همین را نشان داشت. سپاس. 2- قول ویل دورانت را مفروض گرفتی و آوردی که: «هیچ تمدنی از بین نمی رود مگر آنکه زمینه داخلی داشته باشد»، آری؛ این، یک فرضیه نیست که بازهم نیاز به آزمودن و اثبات با ردّ و قبول داشته باشد، بلکه یک نظریه است، یک قانون است حتی یک پارادایم می باشد. و من معتقدم ترجمان دقیقِ آیۀ مهم و کلیدی ۱۱ سورۀ رعد است:

 

«...إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ»

 

یعنی: بى ‏گمان خداوند آنچه قومى دارند دگرگون نکند مگر آنکه آنچه در دلهای شان دارند، دگرگون کنند و چون خداوند براى قومى [کیفر] بدى بخواهد، برگردانى ندارد، و در برابر او سرورى ندارند. (ترجمۀ بهاءالدین خرمشاهی)

 

نوشتی: «متاسفانه شاهد رشد انواع فسادها در جامعه کنونی ایران هستیم و بیم آن می رود که شیرازه جامعه را از هم بپاشد». باید بگویم این سخن شما کاملاً منطقی ست. چرا؟ چون که، با کمالِ تأسُّف بخشی از جامعه و حکومت، هردو، نه تنها نسبت به عواقب زشت فساد و بازتاب خطرناک آن بر سرنوشت نسل حاضر خصوصاً نسل آینده، بی اعتنا هستند و همچنان به کار خود ادامه می دهند، بلکه انحراف های خود را نادیده می گیرند و همه را با آتش فساد خود، می سوزاند. چرا این ضرب المثل، در ایران این همه شیوع دارد؟


گر حکم شود که مست گیرند
در شهر هر آنچه هست گیرند!

 

چون که، مردم به همه بدبین! شدند؛ که این تعمیم دادن پدیدۀ بسیارخطرناکی ست و موجب سلب اعتماد می شود که نیجۀ قطعی آن عدمِ رضامندی می شود که در علم سیاست کنار کارآمدی و مشروعیت سیاسی قرار دارد. و این که رهبری چندباری در سخنرانی های عمومی، بین وجودِ فساد و عمومیت داشتن فساد، فرق قائل اند _یعنی می پذیرند فساد در حکومت وجود دارد، ولی اعتقاد دارند آن گونه هم نیست که تصوّر می شود فساد، عمومیت دارد_ ناشی از همین خطر خانماسوز است. بگذرم.

 

در مهمترین بخش متن خود نوشتی: «حاکمیت موظف است زمینه فعالیت آزاد آن ها [رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی] را فراهم نماید. تا آنها به ایفای نقش بپردازند،»

 

خواستم در جوابِ این نکتۀ درست شما، سخن صریح و بااهمیت امام خمینی _رهبرکبیر انقلاب اسلامی_ را مستند سازم، تا ضمنِ اهمیت دادن به مقابله با فساد حکومتی، مبانی فکری نظام را نیز یادآور گردیده باشم که کسی خیال نکند هرکس، دیدگاه انتقادی داشت برانداز یا نمک نشناس است. مگر آن که خیال کند که ایران از چینِ کمونیست دیکتاتور، در دفنِ فساد، عقب تر! و عاجزتر! است:

 

«همه باید نظر خودشان را بدهند... و هیچ کدام هم برایشان حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند... باید وقتی می فهمند، اظهار کنند... این موافق هر که باشد، باشد، مخالف هرکه هم باشد، باشد» صحیفه امام، ج۱۳ ص ۱۰۲

 

در بند ۸ متن خود، نکتۀ بسیارهوشمندانه ای گفتی: «انسان خدا باور و دین دار اختلاس نمی کند، آنهایی که مدعیان دروغین دینداری و کاسبان از دین هستند، اگر مرتکب فساد شدند... »

 

حرف شما منطقی و مبتنی بر سنت قرآنی ست. دیندار حقیقی نیازی به فساد ندارد؛ زیرا پروای او نمی گذارد به این سمت و سو قدم بگذارد، و می داند هرگونه فساد، ایمانش را می زُداید و خسران بزرگ به جای دین ورزی می خرد!

 

اما ما می بینیم بعضاً، آخوند هم می رود به سمت رانت، به سوی دنیازدگی. و به فساد آلوده می شود. ساختمان چندین طبقه می سازد و همۀ ابزارآلاتش را از ترکیه و ایتالیا و چین و ماچین می آورد. این آلودگی، فقط و فقط به خاطر سوء استفاده از حکومت داری ست.

 

ایران شاهد بوده، که روحانیت زرتشت، در تاریخ ایران چه فسادهایی مرتکب شده بود و چه همدستی های زشتی با قدرت می نمود و چه توجیه گر بدی برای بدی ها و فسادها و نابسامانی و ظلم و ستم های جبّاران سلطنتی بود، که وقتی، وقت آن رسیده بود تا ایران به اختیار به اسلام روی آورَد، جامعه چه مشتاقانه به دین مبین و رهایی ساز و عدالت گرای اسلام، روی خوش نشان داده بود و مُسلم شد.

 

این ننگ فساد را نباید تکرار کرد، زیرا خشم خدا هرگز تبعیض بردار نیست. هرکس را در هر مقام و لباسی که باشد، تأدیب سخت می کند و به عقوبت دشوار مبتلا می سازد و عذاب خالدی (=همیشگی و دائمی) در سرنوشتش می نویسد.

 

از قوّۀ قضائیه به عنوان «قلب دموکراسی» گفتی که من فعلاً از آن عبور می کنم و همان عقوبت خدا را نوید می سازم.

 

بگذرم و بگویم که ایمان و باور به وعده و وعید (=مژده و تهدید) خداوند، انسان را مانند ترمزِ بازدارنده _و به قول دکتر شریعتی تقوایِ ستیز_ از فساد و فریب و ثروت اندوزی و اساساً ثمره خواهی های مُفت و مجانی و رانتی، بازمی دارد.

 

به همین مقدار جواب، بسنده کنم و از کار و نوشتۀ دلسوزانه شما _که راهی برون رفت از خدای ناکرده منجلاب است_ سپاس بگذارم. و بگویم فساد گرچه محوناشدنی ست، اما کم شدنی که هست. بازنیز، دامنه را با نوشته های خویش، مدَد برسان دهقان. خداحافظ. قم. دامنه.

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۸ تیر ۱۳۹۷ ، ۰۷:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به قلم  فتح الله دهقان: (دانش آموختۀ جغرافیای سیاسی) . فساد، سِن زدگی جامعه: تاریخ حیات بشری مملو از صفات و پدیده های خوب و بد، زشت و زیبا، سره و ناسره است. عدالت و بی عدالتی، پاک دستی و عیاری، کمک به دیگران و حق دیگران را تضییع کردن، صفا و صمیمیت، عناد و دشمنی و ... دو روی یک سکه اند. فساد در طول تاریخ حیات بشر وجود داشته و خواهد داشت.

 

 

در ادیان، فرهنگ ها، آداب و رسوم و ... در قبح فساد سخن ها گفته شده و سفارشات زیادی در خصوص نهی آن شده است. در قرآن کریم نیز به سرنوشت اقوامی که در اثر فساد در زمین به غضب الهی گرفتار شده و از روی زمین محو شده اند، بارها سخن به میان آمده است. و در سیره ائمه نیز به این مسئله توجه زیادی شده است.

 

دانشمندان و بزرگان تاریخ بشری نیز به این مسئله توجه زیادی نموده اند. چه تمدان ها که بر اثر فساد از بین رفته و به قول ویل دورانت که می گوید: «هیچ تمدنی از بین نمی رود مگر آنکه زمینه داخلی داشته باشد» بنا به گواه تاریخ فساد یکی از مهمترین عوامل داخلی زوال تمدن ها بوده است.در فرهنگ ایرانی نیز فساد و اختلاس امری قبیح و زشت و پاکی و پارسایی نکو و تکریم می شود.

 

در این خصوص در جای جای فرهنگ ایرانی به صور گوناگون مکتوب، شفاهی، عرف و ... سخن ها به میان آمده است. و جان کلام، در فرهنگ کهن و باستانی ایران زمین، پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک است.

 

فساد مالی و رانت خواری باعث می شود که بدون هیچ سعی و تلاش و با استفاده از رانت و از راههای غیر قانونی، ناصحیح و غیر شرعی سرمایه مملکت در دست تعدادی از افراد همان ها که توماس هابز در لویاتان به بیماری ذات الجنب تشبیه شان می کند قرار گیرد. فساد مالی، رانت خواری و اختلاس یکی از انواع فسادها ست که جهان کنونی با آن دست و پنجه نرم می کند. متاسفانه شاهد رشد انواع فسادها در جامعه کنونی ایران هستیم و بیم آن می رود که شیرازه جامعه را از هم بپاشد. فساد مالی و رانت خواری بی سابقه در برهه کنونی یکی از امراض جامعه ایران کنونی است. فساد و اختلاس و رانت خواری مانند مرض سِن زدگی که گندم را از درون پوک می نماید در حال پوک نمودن و از درون پوساندن اقتصاد، اجتماع و ... ایران می باشد.

 

فسادهای مالی صورت گرفته در این برهه زمانی در طول تاریخ ایران بی سابقه بوده به طوریکه به فساد قرن شهرت یافته است. این مسئله عامل و زمینه نارضایتی وسیع اجتماعی، اعتصابات و نافرمانی های مدنی شده، به عنوان مثال اعتراضات کور دی ماه 1396 که حدود صد شهر ایران را فراگرفت یکی از عوامل مهم آن فساد و اختلاس و بی عدالتی بوده است( البته علت اعتراضات صرفا اقتصادی نبوده است).

 

این مسائل باعث عمیق تر شدن شکاف دولت – ملت شده که پدیده ای بسیار خطرناک است، و لطمه به مشروعت حاکمیت وارد نموده و کیان کشور را به خطر انداخته، می رود که مملکت را در باتلاق و منجلابی گرفتار کند که باعث عقب ماندگی بیشتر کشور و عدم توسعه آن شود. مردم ایران، حاکمان، دولتمردان و نخبگان به این مسائل توجه نمایند:

 

۱-  پذیرش و اعتراف به فساد، لازم است در وهله اول حکومت گران و سیاستگزاران و تصمیم سازان بپذیرند مملکت گرفتار فساد شده است. آن ها بایستی توجه داشته باشند که لاپوشانی فساد و ترسیم مدینه فاضله ( برنامه های صدا و سیما در این راستا می باشد) پاک کردن صورت مسئله است.

 

۲- فرهنگ و فساد، فرهنگ، فونداسیون، اساس ملک و ملت است ریشه همه مشکلات کشور به فرهنگ بر می گردد. در خصوص بحث فساد نیز فرهنگ عاملی مهم و تاثیر گذار است. چونکه حکومت گران، سیاسیون و کارگزاران کشور از همین ملتند، وقتی آنها در خانواده و جامعه بیاموزند که از فساد و اختلاس دوری کنند. (البته بایستی بصورت فرهنگ در آید) و افراد پاک فکر و پاک دست و ... از جایگاه والا و شان و حرمت در جامعه برخوردار باشند و در مقابل افراد فاسد و اختلاس گران از جامعه دفع شده و جامعه نسبت به آنها عکس العمل نشان داده و آنها را طردنماید و آنها احساس کنند در جامعه جایی ندارند و اصطلاحا تحت فشار افکار عمومی قرار گیرند در کاهش فساد موثر است.

 

به عنوان مثال: در ژاپن و کره جنوبی و ... افراد فاسد و اختلاس گر از فشار افکار عمومی دست به خودکشی می زنند. در هر حال فرهنگ، بایستی اصلاح شود.

 

۳- نخبگان و فساد، نخبگان کشور در این خصوص مسئولیتی مضاعف دارند. آنها بایستی ضمن  پاک فکری و پاک دستی در خصوص فرهنگ سازی نیز فعال مایشاء باشند. چون نخبگان در فرهنگ سازی نقش و جایگاه خاصی دارند. همچنین آنها موظفند مضرات و پیامدهای فساد را برای مردم، حکومت گران، تصمیم سازان گوشزد نموده، و پیشنهادات سازنده در خصوص مبارزه با فساد و اختلاس ارائه نمایند.

 

 

آفتاب یزد. یادداشت ستون دوم دهقان

 

۴- فکر و فساد، محیط باز وسیع و مملو از آب و گل و گیاه و ... فضایی فرح بخش، لذت آفرین برای انسان ها فراهم می نماید و محیط بسته و کوچک و خشک و بی روح مملو از خار و خاشاک باعث ملال آور شدن روح و روان آدم ها و گرفتاری آن ها به انواع امراض روحی، روانی شده.

 

روح و جسم فاسد و گندیده می شود فکر باز زمینه پرورش انسان با افق دید وسیع، انعطاف پذیر، آزاده، پاک دست و بشاش و در یک کلام انسان کامل می شود. و فکر بسته و منجمد زمینه تربیت انسانی تک بعدی، بی منطق، خشن بوده و انسان های فاسد را به بار می آورد، تاریخ حیات بشری نیز حکایت از آن دارد که سکون و انجماد زمینه فساد و گندیدگی است. به عنوان مثال آب که مایه حیات است وقتی که راکد باشد فاسد وگندیده می شود.

 

۵- حاکمیت، مجریان قانون و فساد، در خصوص مبارزه با فساد حاکمیت و دولت ها نقش مهمی دارند به عنوان مثال وقتی مقامی و یا مسئولی اقدام به اختلاس می نماید بایستی از سیستم دفع شود. نه اینکه در جایگاه بالاتری قرار گیرد تا بتواند دست به اختلاس های بزرگ تر بزند. قوه قضائیه مستقل و قضات پاکدست و شجاع یکی از مهم ترین ارکان حاکمیت در مبارزه با فساد و اختلاس و رانت خواری است نقش قوه قضائیه آن چنان مهم است که در جهان کنونی به قلب دموکراسی لقب گرفته است:

 

 ۶- برخورد قهری با فساد، لازم است با اختلاس گران برخورد قهری شود. اختلاسگران، فاسدان و رانت خواران دانه درشت که در حاشیه امن و پشت پرده ی آهنین قرار دارند، برای پاسخ حداقلی به افکار عمومی در هر شهری تعدادی از اختلاس گران و رانت خواران رده ۴۰ و ۵۰  فارغ از وابستگی باندی و گروهی و جناحی مورد مواخذه قرار گرفته و به مجازات برسند

 

 

۷- رسانه و فساد، به گواه تاریخ، خصوصا در تاریخ معاصر جهان، رسانه و مطبوعات نقش مهمی در روشنگری تنویر و جهت دهی افکارعمومی و مبارزه با فساد داشته، و حاکمیت موظف است زمینه فعالیت آزاد آن ها را فراهم نماید. تا آنها به ایفای نقش بپردازند، نقش رسانه در دنیای امروز آنچنان مهم است که آن را رکن چهارم دموکراسی می دانند.

 

۸- مدعیان دین و فساد، انسان خدا باور و دین دار اختلاس نمی کند، آنهایی که مدعیان دروغین دینداری و کاسبان از دین هستند، اگر مرتکب فساد شدند بایستی از حاشیه امن خارج شده و بدون اغماض با آنها برخورد شود زیرا جرم آنها مضاعف است آنها باعث بدبینی مردم و خصوصا جوانان به دین می شوند.

 

۹- مبارزه با فساد: برای مبارزه با فساد

الف: تجربه ی جهانی حکایت از آن دارد اولین قدم در مبارزه با فساد همگرایی خواست مردم و مسئولان است، به عبارتی به یک خواسته همگانی تبدیل شود.

 

ب: استفاده از تجربیات جهانی در خصوص مبارزه با فساد

 

ج: حاکمیت قانون و اعمال آن بدون لحاظ جایگاه و وابستگی افراد  

 

د: ایجاد بستر لازم برای شفافیت همه ی امور مرتبط با حکومت داری  

 

ذ: تصویب قوانین متناسب با شرایط فعلی در جهت مبارزه با فساد.

 

(آفتاب یزد.۷ تیر۱۳۹۷)

جواب دامنه

 

پاسخ مرا در (اینجا) بخوانید

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۷ تیر ۱۳۹۷ ، ۱۴:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

به قلم دامنه: به نام خدا. اغلب بر این خیال اند که اوباش و اراذل صرفاً به تعبیر لغت نامۀ معین «فرومایگان، و مردمان بی سر و پا»یی اند که هرازگاهی با فرصت طلبی، وارد ماجراجویی ها می گردند و با فریاد و تهدید و خشونت، نعره و عَربده می کشند و شیشه می شکنند و دکّان خالی می کنند و در اوجش، قمه درمی آورند و خون بی گناهی را بر کف می ریزند و از معرکه، درمی روند و تمام. نه. این هست، ولی همه اش _خدایی و الله وکیلی_ این نیست. چیست؟ شرح می دهم:

 

۱- جهان سوم _کشورهای عقب نگه داشته شده توسط استعمار غرب_ با مشکل بزرگی روبروست؛ جابجایی قدرت و گردش نخبگان. همین موجب می شود عرصۀ سیاست، منازعه آمیز شود. خشونت گرایی عاجل و غیرتوجیه پذیر و قیام مسلّحانۀ لجوجانۀ سی خرداد سال شصت ایران توسط «سازمان مجاهدین خلق» _که پس از آن از سوی امام خمینی _رهبر کبیر انقلاب اسلامی_ منافقین خوانده شدند_ یادآور زشت ترین چهرۀ سیاست ورزی علیۀ انقلاب اسلامی از سوی این گروهک مدعی و برتری طلب است. مسألۀ بغرنجی که کیانِ این سازمان را به بادِ فنا داد.

 

۲- مبارزات ضدّ استعماری ملل مستضعف جهان برای برگزیدن راه میانبُر با آموزه های آزمون نشدۀ مارکس و لنین درهم آمیخت و تجربه های تلخ و خشونت زایی آفرید؛ ازجمله شیوۀ بسیارخشن خِمرهای سرخ کامبوج.

 

و ما در ایران شاهد بودیم سازمان تروریستی منافقین و گروه هایی نظیر آن، مثل کومله و پیکار و فدایی خلق اقلیت و... از خِمرهای سرخ کامبوج و مبارزات خونین و چریکی کمونیستی آلبانی و یوگسلاوی الگو می گرفتند. این تاکتیک، سبب شد استراتژی نشر، گفت و گو، صدور بیانیه، چاپ نشریه مجاهد، سخنرانی، اعلان مواضع، حضور آرام در دانشگاه و سیاست ورزی عادی سازمان منافقین ویران گردد و بشدت آن ها را منحرف و عصبی سازد و به سمت و سوی قوۀ قهریه سوق دهد. جنگ نامردانه در جنگل های شمال ایران، ترورهای کور و هدفمند در دو سطح جامعه و حکومت، خصوصاً پاسدارکُشی و حزب الله کُشی نمونه هایی از این نگرش خصمانه و به شیوۀ بدتر از اراذل و اوباشِ این سازمان التقاطی بود.

 

۳- این سازمان از تز ماکیاوللی پیروی می کرد که به شهریار توصیه می کرد هدف وسیله را توجیه می کند. لذا سازمان، که در حصار دو شخص خودخواه _خیابانی و رجوی_ به صورت بسته و استالینی رهبری می شد؛ این نسخه را برای اعضایش پیچید و درواقع طومار خود را درهم پیچید! بارزترین مثال برای اثبات سیاست مطلق گرایانۀ ماکیاوللیستی این سازمان، ترور شهید مظلوم دکتر بهشتی است. آنان، پیشروترین و مترّقی ترین روحانی انقلاب را به صورت قهری و بمب گذاری از صحنه حذف کردند. شخصیت ناموری که، همۀ پتانسیل های رهبر شدن پس از امام را دارا بود.

 

او تا بوده، به صورت مدنی و شفّاف فعالیت می کرده، یعنی؛ از طریق ایجاد حزب جمهوری؛ که اقدامی مدنی و مدرن بود. از طریق مناظره ها؛ که حتی با کمونیست ها هم لیّن و لطیف و به سنت نبوی سخن می گفت. و نیز با حضور در مساجد و تکایا و ورزشگاه ها و در میان مردم برای بیان مواضع و روشنگری ها. سازمان، آنچنان به سطح اراذل و اوباش _و حتی پایین تر از آنان_ تنزُّل پیدا کرده بود، که حاضر شده بود، مدرن ترین روحانی کشور را که «یک ملت» بود و «مظلوم زیست» با ناجوانمردانه ترین ابزار کشتار و شیوه های فریب و استتار، به زغم خود حذف کند.

 

شهید بهشتی؛ آن روحانی دنیادیده و بروز، که بخش های مهم و مردم مدار و حقوقمندانۀ قانون اساسی ما مدیون تفکر و روشن بینی های اوست. کسی که مرحوم آیت الله العظمی منتظری، ادارۀ مجلس خبرگان قانون اساسی را بر عهدۀ او می گذاشت زیرا در وجودش تفکر و اندیشه و مدیریت می دید. و این آخرین سخنان بهشتی چند لحظه پیش از شهادت است: «ما باید ببینیم رئیس جمهور آینده می‌تواند روحانی باشد یا نه؛ آیا نظر امام که فرمودند رئیس جمهور روحانی نباشد، همین است یا فرق کرده و اجازه می دهند. بعد افزودند: اگر نظر امام فرق کند که غیر روحانی رئیس جمهور بشود، آن فرد را این جلسه باید تعیین و معرفی کند و اگر فرمودند باید روحانی باشد، باز انتخاب آن توسط این جلسه است.» (منبع)

 

۴- سازمان آنچنان کورکورانه مشیء سیاسی و عقیدتی خود را به چند زن و مرد در بالای هرم قدرت مسدود کرد که می توان گفت بسته ترین، کنترلگرترین و نظامی ترین سازمان در جهان محسوب می شود. این سیاست فردپرستانه نهایتاً آنان را در کنار صدام نشاند و بیخ موساد و زیر چتر آمریکا و گوشۀ گود مرصاد و کمین برحق رزمندگان در چهارزبَر حسن آباد اسلام آباد غرب.

 

حال و روز آنان اینک، با آن شناعت و خون ریزی و سبُعیت و درندگی، آنچنان وخیم و بحرانی و رسواگر است که حاضرند برای به دست آوردن پول و مطرح شدن در محافل غربی، اطلاعات استراتژیک ایران بزرگ و کهن و سرفراز را به دشمنان و پست ترین رژیم جعلی یعنی اسرائیل بفروشند. کار کثیفی که حتی به غیرت اراذل و اوباش هم برمی خورَد! چه برسد به انسان هایی که به خاطر پاره ای مشکلات و دیدن فساد و تبعض و بی عدالتی، از نظام گلایه دلسوزانه دارند، نه براندازانه و فرافکنانه.

 

۵- با این شرح کوتاه، خلاصۀ حرف من است: انقلاب اسلامی ایران، آن مقدار ارزش دارد که آن همه شهیدان حاضر شدند خون شان را برای بقای آن در راه خدا هدیه کنند و این خون، پیام دارد. و پیام موجب می شود، انقلاب از گزند حوادث و توطئه ها و دشمنی های خارجی در امان بماند.

 

پس؛ هوشیار باشیم؛ وقتی آن سازمان که رهبر داشت. سازماندهی داشت. دیسیپلین متمرکز بی رحمانه داشت، ارتش داشت، پول و حمایت غرب را داشت. آرمان _ولو باطل_ و برنامه و نیرو داشت، و به انواع و اقسام جاسوسی و جاسوسان و مزدبگیران دسترسی داشت، و در یک کلام هدف براندازانۀ مسلّحانه داشت، نتواست عقلانیت پیشه کند و مبارزات طولانی اش علیۀ انقلاب را رنگ و بوی مدنی و قانونی و مردمی بدهد و در نهایت کاری کارستان! کند؛ دیگر تکلیف اعتراضات کور و اغتشاش های فاقد رهبر و جنبش و اعتراض های غیرمدنی و پیش و پا افتادۀ فاقد انگیزه و هدف و آرمان، کاملا روشن است.

 

و کمتر کسی باور دارد از دست این دستجات بی هویت و به دور از تقیّدات مذهب و عِرق ایرانیت، چیزی علیۀ این انقلاب برآید و به یقین برنخواهدآمد. مردم ایران انقلاب اسلامی را می خواهند، و از آن پشیمان نیستند، فقط چند حرف و مطالبه دارند که من بخشی از نگرش ها را در (اینجا). مطرح کردم و ادامۀ آن را بزودی بیان می کنم. ان شاء الله.

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۵ تیر ۱۳۹۷ ، ۱۹:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

به قلم حجت الاسلام مالک رجبی دارابی: با سلام : امسال ماه رمضان در بلده ی نور که محل تبلیغم بود اطلاعات جالبی برایم اتفاق افتاد که تا آن زمان اطلاع نداشتم . به طور خلاصه و کلی تقدیم میکنم .

 


۱ : با توجه به اینکه اینجانب نزدیک به ۳۰ سفر زیارتی، زیارت مولانا علی علیه السلام اول مظلوم عالم در نجف اشرف مشرف شدم در همه این سفرها قبر همه ی علماء اعلام در حرم مطهر زیارت می کردم و فاتحه می خواندم مِن جمله عالم عامل خالص فقید سعید شیخ عباس قمی (رح) و علامه محدثی نوری (رح) که جهت ادای احترام سر قبرشان حضور پیدا می کردم ولی هیچ وقت به این فکر نکردم که علامه ی نوری زادگاهش نور مازندران است تا اینکه در این ماه رمضان در محله ی یالرود قرار گرفتم متوجه شدم ایشان در این محل بیش از صد سال قبل قدم به عرصه ی وجود گذاشتند . این شخصیت بزرگ استاد مرحوم شیخ عباس قمی بود و کتابهای معروف و مشهور زیادی نوشته  و علامه مطهری در کتاب حماسه ی حسینی از ایشان یاد می کنند ...

 


۲ : علی‌اکبر جمشیدی معروف به ناطق نوری در روستای اُوزکلا که ۵ یا ۶ کیلومتری بلده نور به دنیا آمدند . و ایشان در خانواده ی روحانی بزرگ و خانواده شهید که برادرشان می باشد معروف میباشند.


۳ : یوش، روستایی است از توابع بخش بلده شهرستان نور در استان مازندران ایران. این روستا به دلیل آن که زادگاه نیما یوشیج پدر شعر نو فارسی است، شهرت یافته‌است.


۴ : همسر امام خمینی رحمت الله علیه بنام مرحومه خدیجه ی ثقفی در کمرود دو کیلومتری محل تبلیغمان بود اهالی آن محل می گفتند فامیلانشان آنجا هستند مثل برادرانشان که خانه و کاشانه دارند و هر از گاهی حاج سید حسن خمینی و برادرانشان در آنجا حضور پیدا می کنند و مردم آن محل می گفتند حاج سید حسن خمینی و برادرانشان آنجا خانه و زمین دارند . والسلام ۴ تیر ۹۷

پاسخ دامنه

 

به نام خدا. سلام جناب شیخ مالک. بسیار ممنونم از این که اطلاعات خوبی از محل تبلیغ خود در یالرود بلده نور داده اید. البته پسوند نوری خود گویاست. دو نکته بگویم و رد شوم: 1- مرحوم محدّث نوری که شما فرمودی، باید بگویم کتاب «فصل الخطاب»ش دردسر ایجاد کرده بود؛ چون قائل به تحریف قرآن! بود، نعوذبالله. 2- شهید مطهری نیز در کتاب سه جلدی تحریفات عاشورا، ردّپایی از نوشته های محدث نوری نشان می دهد و ایشان را محترمانه نقد می کند. خدا بیامرزدش. ممنونم. درضمن عکسهایی که از یالرود به پیام رسان من فرستاده بودی را هم گذاشتم (اینجا) که دید ه ای لابُدّ.

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۴ تیر ۱۳۹۷ ، ۱۱:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به قلم جناب «یک دارابکلایی» :  با سلام خدمت جناب دامنه گرامی، با توجه به پست لغت ۲۱۲ شما با عنوان «مِنجول menjoul» در (اینجا)، فکر می‌کنم منشأ عبارت «کلّه دِله منجول دکته» از رفتار قوچ هایی باشد که «زَنا» شده‌اند و به هر کس و هر چیز که به آنها نزدیک شود با کلّه حمله‌ور می‌شوند. به خاطر اینکه اعتقاد بر این است که منجول از راه بینی گوسفند، وارد کله و مغز آن شده و آن بیچاره را مستأصل کرده و قوچ هم برای رهایی از این درد، خود را به این ور و آن ور می‌کوبد مگر اینکه دردش تسکین یابد.

 

موقع تمیز کردن کلّه برای کلّه پاچه هم سر آن را به زمین می‌کوبند تا این کرم‌ها از آن خارج شوند. خودم شاهد خوردن یکی از این کرم‌ها توسط یکی از اقوام در کله پاچه ایشان بودم!!!) به همین دلیل هم، وقتی کسی زیاد حرف می‌زند انگار در سر شنونده منجولی می‌افتد که همچون خوره شده برای مُخ او.

 

پاسخ دامنه

 

به نام خدا. سلام من هم بر شما جناب یک دارابکلایی. اصلاً در مُخیّله ام هم نبوده که منجولی در کلّۀ گوسفندان و قوجان می افتد آن گونه جِمبلی و بِمپری می آیند. که من چهار سال پیش پست جِمبلی و بِمپری را در (اینجا) شرح دادم.

 

آری؛ راست می گویی. تسلیمم تسلیم. منجول گوسفند. منجول گوسفند. برخی هم می گویند اَم کله چینکا دَکته. شما هم ضَب لغت شناسی جناب. من هم مثل آن اقوام شما، یکی دو باری هنگام کلّه پاچه خوردن، ناگهان مِنجول قورت دادم؛ چه خوش مزّه هم بود منجول!

 

ممنونم از شرح شما. حالا چه سرمنشاء، به قول شما «کله قوچ» باشد چه به نقل من «پیته چو»، به هر حال، کشور پُرشده از حوار و داد و بیداد و صداهایی که مِنجول می افتد بر سر و مُخ مان. امان امان.

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۴ تیر ۱۳۹۷ ، ۱۰:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

جنگل مسیر توسکستان گرگان

۲۴ خرداد ۱۳۹۷ عکاس: دامنه

 

 

مسیر توسکستان گرگان

از طریق نمایش جی پی اس (راهیاب دنا)

 

مسیر شاهرود توسکستان گرگان. روستای چهارباغ

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۴ تیر ۱۳۹۷ ، ۰۹:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

روستای یالرود بلدۀ نور مازندران

ارسالی حجت الاسلام مالک رجبی

 

 

اتوبان آزادراه (قم_گرمسار) که حرم تا حرم نام دارد

یعنی حرم قم تا حرم مشهد. دو جا عوارض ۷۰۰۰ هزار تومانی

می‌گیرند که جمع اش می شود ۱۴ هزار تومان

کارتخوان هم دارد باجه های عوارضی

در این باره پستی خواهم نوشت

و آن را با اتوبان تهران قم مقایسه می کنم

عکس از دامنه

 

 

محل تبلیغ حجت الاسلام

شیخ مالک رجبی دارابی خرداد ۱۳۹۷

 

 

...

 

 

حجت الاسلام مالک رجبی دارابی

 

عارف و جنابان:

مهدی و محمد فاضل فردوسی

پرواز دُبی امارات. ۱۳۹۷

بیشتر ببینید ↓

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۴ تیر ۱۳۹۷ ، ۰۸:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
به قلم دامنه. به نام خدا. مِنجول. این واژه هم اسم است؛ هم لُغز است. و هم اعتراض و شِکوه و آه و ناله. من اسم علمی این کرم را نمی دانم. گویا به کرم خرّاط معروف است ولی مهندس محمد عبدی سنه کوهی کارشناس کشاورزی خوب می داند اگر بگوید.

 

اسم است، چون نام یکی از کِرم های درشت داخل کُنده های درخت است که غذای لذیذی برای «خرس» هاست. محلی ها در قدیم می گفتند پیته دار (یعنی درخت پوسیدۀ افتاده) دیدید فرار کنید! چون ممکن است خرسی برای مِنجول خوردن زیرش خَف (یعنی مخفی) شده باشد.

 

 

(منبع عکس)

 

لُغُز است، چون وقتی مثلاً یکی زیاد صحبت می کند؛ یا منبرش را طولانی می نماید و هی حاشیه می رود و گاه هم مانور و جولان هم می دهد؛ و یا این که مثلاً زنی یا مردی هی ورّاجی می کند و حوار بار می نماید، دارابکلایی ها به متلک و لغز می گویند: «اُف اُف اُف مُنجول دَکته اَمه سر». یعنی مُخ مان داغون شد و سرمان کرم افتاد!

 

اعتراض است، چون سیاسی میاسی ست. مثلاً اگر کسی می خواهد برای گوش دادن سخنرانی فلان کَسکی به شهری، یا به سالن همایشی و یا به سمیناری (=سیب و ناهاری) برود، از سوی محلی ها چیزدان و چیزفهم و به قول عالمانه «کَیّس»، شدیداً نهی می شود و تحذیر می گردد و توصیه، که نری! اگه بری، سرت مِنجول می افتد؛ از بس طول و تفصیل می دهد.

 

 

دامنه در آخر بگوید از بس کشور از تریبون و سخنران و مدّاح و مبالغه گر و ورّاج و خالی بند! و تملِّّق گو پُر شده است، کُل گوش های فلَک و سرهای ملَک و مخ های بشَر مِنجول افتاده است. بس است. تا لغت بعد...

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۴ تیر ۱۳۹۷ ، ۰۸:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

به قلم جعفر آهنگر دارابی: در بارۀ متن پست «انقلاب علیۀ انقلاب» (اینجا) نظرم این است: عالی و کاربردی ست. منتهی همانطور که خود وهمه کسانی که مسائل کشور را دنبال می کنند بهتر از من می دانید، هیچ اراده و عزمی برای اصلاح امور وجود ندارد...! وهمین موجب یاس ونامیدی [است] و هرشخص وگروهی برای برون رفت، منتظر فرشته نجات می باشند.

 

پاسخ دامنه

 

به نام خدا. سلام. از مشارکت و ابراز دیدگاهت نسبت به بحث فوق، ممنونم. همین که بحث از فرشته کردی نشان می دهد به مبحث مشهور و رایج «نجات» توجه نشان می دهی. من، سه نکته را در مقام جواب یادآوری می کنم:

 

۱- از این که متن مرا کاربردی توصف کرده ای هم با شما موافقم و نشان می دهد بحث را باانگیزه دنبال نمودی. چون، ضمن بحث نظری، راه حل و برون رفت را تا حدی در آن متن برشمردم. ممنونم از دقّتت.

 

۲- من برخلاف شما _که معتقدی «هیچ اراده و عزمی برای اصلاح امور وجود ندارد...!»_ براین نظرم که این گونه رویکردهای تجدیدنظرخواهانه زمان بَر است و نیازمند حوصله و عقلانیت. و تا حد بسیارزیادی عبور کردن و گذار از حاشیه ها. کسانی که قصد گفت و گو دارند، باید همه جانبه وارد ماجرا شوند نه به حالت خسته و مأیوسانه. تجربه تاریخی ملت ها نشان داده است که پا پیش گذاشتن در سیاست، محتاج مدیریت احساسات است و کنترل مطالبات حاشیه ای حامیان.

 

۳- و آخر این که اساساً انسان هایی که قدَری اند یعنی به تقدیر و سرنوشت تن می دهند در پی فرشتۀ نجات اند و این ادبیات ناشی از تفکر سزارین سیاسی ست نه زایمان طبیعی.

 

اضافه کنم در نگرش دینی ما از بی‌نهایت فرشته در جهان، ۱۹ فرشته مشهورند: راحیل، دردائیل، اسماعیل، حیوان، زاجر، رضوان، حزقائیل، میخائیل، سجل، داعی، ظهلیل، ایمان، زوقابیل، مالک، نکیر و منکر، رومان، هاروت و ماروت، رَقِیبٌ و عَتِید. (منبع)،(منبع)؛ که این ما هستیم باید با عمل و پراکسیس خویش، ثابت کنیم در میدان ایم و تن آسایی را به فرشته، پیوند نمی زنیم. قرآن خود فرموده است که سرنوشت هیچ قومی جز به دست همان قوم، تغییر نمی کند. حال چه فرشته ها، مُعین شوند و راه میانبُر!! نشان دهند و چه خود انسان ها مجاهده کنند و تغییر را با رایزنی و عقلانیت و مدنیت رقم زنند. بگذرم. بازم از احساس مسئولیت شما در بحث ممنونم.

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۳ تیر ۱۳۹۷ ، ۲۱:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به قلم دهقان: سلام بر همه افریدهای خدا به حرمت خدا. دقیق وحساب شده فرمودید (در این پست؛ انقلاب علیۀ انقلاب: اینجا) منتها در این مساله هم جهل و منفعت طلبی افراد وجود دارد، هم خارجی ها.

 

​​​​۱. حضرت عالی مستحضرید در خصوص مشکلات کشور دو دیدگاه درون گرا و برونگرا تئوری توطئه وجود دارد. بله بخشی از مشکلات ما به داخل برمیگردد ولی براساس حافظه تاریخی ورویدادهای جاری، من دست بیگانگان را بعینه میبینم. وهمان طور که حضرت عالی مستحضرید من در مقالاتم به طور مفصل به ان پرداخته ام منتهی فاجعه این است عده ای نمیفهمند. گروهی خوب میفهمند این ها منافع شخصی را بر منافع جمعی ترجیح میدهند وعده ای هم مامور حقوق بگیر بیگانه هستند و بدبختهای هستند که بی مزد ومواجب اب به اسیاب دشمن می ریزن. همه مغایر منافع وامنیت ملی ایران عزیز است.

 

۲. راجع به اصلاح امور قطعا همین است و لاغیر، ولی وجود مصلح باید صالح باشد. این اعتقاد شما ومن است و ان دیدگاه کمونیستها که میگفتند هدف وسیله را توجیه؛ صد البته غلط به گواه تاریخ ولی در حال حاضر صالح ها در مسند نیستند درحاشیه هستند وبه هشدار وانذار خیرخواهان با هر عقیده و..... نیز وقعی نهاده نمیشود همانطور که گذشتگان به 124هزار پیامبر کم توجهی کردند.

 

۳- اما راجع به نظریه معتقدان به انقلاب، حضرت عالی مستحضرید شرایط مکانی وزمانی در بوجود امدن رویدادها غیر قابل کتمان است. انقلاباتی که در جهان صورت گرفت در فضای خاص جنگ سرد و در راستای منافع دو ابرقدرت پشت هر انقلابی یکی از دوابرقدرت بود واگر خیلی خوشبینانه نگاه کنیم خواسته یا ناخواسته در راستای منافع یکی از دوابرقدرت. ومسئله بسیار مهم که بایستی مورد توجه هر ایرانی باشد این است در گسستهای تاریخی دشمنان این مرز و بوم در جهت منافع خود چه کارها که نکرده اند.

 

انقلاب در وضعیت فعلی کیان اینان را برباد خواهدداد شواهد دنیای کنونی نیز موید این ادعا است. انقلاب های مخملی در جمهوریهای نوپای شوروی سابق و بهار عربی در خاور میانه لیبی سوریه عراق و... در زمان قبل از بهار اینها کم یا زیاد سطحی از رفاه داشتند مسئله مهم مهم ... مهم امنیت داشتند بعضی ها معتقدند امنیت قبرستانی بود ایا امنیت قبرستانی بهتر از حالا نبود... باز هم ارجاع میدهم به مقالات خودم.

 

۴- راجع به سخن مرحوم بازرگان من خودم را در ان حد نمیدانم که اظهار نظر کنم. بزرگان بایستی اظهار نظر کنند مارا چه به این حرفها. من خودم را در ان حد واندازه نمیبینم.

 

۵- اما راجع اشتی ملی ببین مردم ایران؛ بایستی حول یک محوری جمع شوند. بایستی بازتعریف شود من در مقاله عشق به وطن مفصل توضیح دادم.

 

۶.​​​​​​ راجع به بند ۵ نیز (اینجا) نیازی به بحث نیست. وضعیت فعلی کشور شاهد وگواه است

 

۷.  اما راجع به رضا پهلوی وسلطنت طلبها اینها که ارزش بحث ندارند اصلا جایگاهی ندارند این تفکرات رفتار کردار بعضی هاست که باعث شده در فضای مجازی بعضیها صحبت های بکنند واز انها بهیکیو....

 

​​​​۸. واما اصلاح طلبان اول باید خود را اصلاح کنند انوقت... انها نیاز به بازسازی دارند. رانتخوار و فاسد مطرودند از هر جناحی که باشد. خصوصا کسی که ادعای اصلاح دارد.

 

 

جواب دامنه

 

به نام خدا. سلام جناب دهقان. ممنونم که مفصلاً نسبیت به این پست دامنه، اعلان نظر نمودی. در صدر کلام بگویم حدیثی ست در جلد دوم ص ۱۳۵ تفسیر مجمع البیان شیخ طبرسی که امام خمینی _رهبرکبیر انقلاب اسلامی_ نیز آن را در ص ۴۹دکتاب شئوون و اختیارات ولی فقیه _که ترجمۀ مبحث ولایت فقیه کتاب البیع ایشان است_ آورده است که معصوم (ع) فرمود: «امرالله الولاة والحکّام اَن یحکموا بالعدل والنصفة. یعنی، خداوند به فرمانروایان و حاکمان دستور داده است که با عدالت و انصاف حکم برانند. و شما خوب می دانید که این دستور، همان حکمرانی خوب است که در دنیای مدرن و پسامدرن، بشریت به استضعاف کشیده شده، به دنبال «گمشدۀ» آن است. امابعد؛ دیدگاه شما را بسیار پسندیدم؛ زیرا شما تاجایی که من باخبرم، از روی حدس و احساس سخن نمی رانی. و نیز برای دلخوشی این و آن حرفی بزَک نمی کنی. و زر و زور و تزویر را هم خوب می شناسی. و از تواضع ات دربارۀ نظریۀ ترمودینامیک مرحوم بازرگان ممنونم.

 

ضمن قدردانی از حضورتان در این بحث، تأکید دارم آنچه به عنوان عامل خارجی برای ایجاد دردسر برای انقلاب مطرح ساخته ای را قبول دارم و به هوشت در یادآوری این تذکار باور دارم. و من معتقدم خارجی ها دست به این خَبط احمقانه نمی زنند؛ زیرا ایران در همۀ دوران ها، علیۀ خصم خارجی بسیج و منسجم شد؛ چه علیۀ روس. چه علیۀ انگلیس. چه نسبت به دست درازی های صدام بی عقل و مفسد و پَلشت تر از آنان، سازمان تروریستی منافقین که شعار ارتش آزادیبخش ملی! می داد ولی سربازنوکر آمریکایی ها شد و تیرانداز صدام و مواجب گیر موساد.

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۳ تیر ۱۳۹۷ ، ۱۷:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به قلم دامنه. به نام خدا. چندشب پیش، پس از بازگشت از مشهد مقدس، رفتم مسجد جمکران. از آنجا رفتم زنبیل آباد. نماز مغرب و عشاء را رفتم مسجد امام حسن مجتبی خیابان مالک اشتر اقامه کردم.

 

 

قم. جمکران. ۳۱ خرداد ۱۳۹۷

عکاس: دامنه

 

 

...

 

 

قم. مسجد امام حسن مجتبی

خیابان مالک اشتر

 ۳۱ خرداد ۱۳۹۷. عکاس: دامنه

دستگاه کارتخوان در دست آن جوان سمت راست

 

میان ذکر جمعیت نمازگزار، نمی دانم امام جماعت روایت گفت و سخن راند یا یکی از متصدّیان. او گفت ای مؤمنان شب جمعه است و خیرات کنید. هرکس هم پول نقد همراه ندارد، مسجد ما کارتخوان دارد. از لای صفوف مصلّین دیدم یک جوان خوش سیما «کارتخوان بدست» می گردد و می گردد و پیش برخی ها می ایستد و صدقۀ کارتی و انتقال وجهی با دستگاه (POS) می گیرد.  دیدم چه مدرن شده است این مسجد. نیز چه دلسوز اشخاص مستضعف. دور نرفتم و پیش خود هی گفتم گفتم گفتم که این انقلاب ما اساساً برای مستضعفان بوده و ندایی پرشور علیۀ مستکبران. پس چه بهتر بازهم از جیب همین ملت به آنان رسد نه از کیسۀ بیت المال! که ویلا ها و سهام ها و خزانه ها شده زیر پای این و اون! و حیف و میلِ این سمینار گردیده و آن گشت و گذار و اون همآیش. عکسی از این خیرات و مبرّات گرفتم و مسجد را پس از صلاة عشاء ترک کردم توی دنایم هی زمزمه کردم جناب! دامنه، راستی راستی مستضعفان ما بیشتر شده اند یا مستکبران!؟ جواب آمد من آمار ندارم اما. بگذرم. بله؛ گذشتم و خداقوت می گویم به این مسجد.

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۳ تیر ۱۳۹۷ ، ۰۸:۵۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

به قلم حجت الاسلام مالک رجبی دارابی: متن اول: سلام آقای طالبی. پست هایتان را نگاه کردم خوب بود ولی. لذت دنیا و تفریح زن و دندان بوَد/بی زن و دندان جهان زندان بوَد. با دهها نفر مرد در بهترین روز عید رفتید جنگل (این پست: اینجا) چون خانمهای شما که وزیر اعظم شما هستند همراه شما نبودند بخشی از دنیا و لذائذ دنیا را به باد فناء دادید . موفق باشید. متن دوم: سلام. در پاسخ به سوال آقای سید علی اصغر شفیعی دارابی (اینجا) باید بگویم:

 

۱ : همان طور که گفته شد به یُمن قدوم وجود ذی جود کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به شکرانه این امام هُمام رکعات نماز اضافه شد. ۲ : مبنای مجوز عرضیات به ذاتیات دین ؟ خدا و  امامان  و خود شخص شخیص عقل کل هادی رسل پیغمبر ختمی مرتبت اشرف مخلوقات پیغمبر اعظم می باشد  و امام زمان علیه السلام با اجازه ی ذات اقدس اله می توانند هم در ذاتیات (ثابتات) و هم در عرضیات (متغیرات) دخالت کنند و کم یا زیاد کنند ولی مراجع عظام که تالی تلو معصومین هستند چنین اجازه را ندارند یعنی آنها نمی توانند به ذات رکعات نماز اضافه کنند یا کم کنند و دیگر ثابتات دین ... مثل نماز مسافر و روزه گرفتن یک ماه و وجوب حج. ولی در عرضیات و متغیرات بخاطر مصالح اسلام می توانند کم کنند یا زیاد کنند مثلا اگر چیزی حلالی به ضرر مسلمین باشد فقیه برای مصلحت اسلام  و مسلمین آن را موقتاً تحریم می کند مثل تحریم تنباکو به وسیله ی میرزای شیرازی که ضامن استقلال کشور و ملت مسلمان ایران شد . الان هم در حال حاضر حضرت آیت العظمی مکارم شیرازی این مرجع عالی مقام و بعضی مراجع دیگر سیگار کشیدن را حرام میدانند . دلیلشان اینستکه برای بدن ضرر دارد و هرچیزی که به بدن ضرر داشته باشد حرام می باشد. امیدوارم که جواب خوبی داده باشم.

پاسخ دامنه

 

به نام خدا. سلام جناب شیخ مالک. پاسخ شما به سیدعلی اصغر را کاری ندارم. خود ایشان اظهارنظر می کنند. من اما دربارۀ خوش طبعی، شوخی، ظرافت و مطایبۀ تان این را می گویم. اولاً ممنونم خوب گوشه زدید! ثانیاً جناب نسیم شمال _یعنی سید اشرف‌الدین قزوینی گیلانی_ در همان شعر می گوید:

 

چون خدا تأسیس این دنیا نمود
آشکارا آدم و حوّا نمود
خلق را بهرِ زن شیدا نمود
هرکه جفت خویش را پیدا نمود

(منبع)

 

حتی _البته به قول نقی معمولی_ «ولِ غاز» هم می داند جفت چیست و چه می کند با جفت؛ و خیلی هم خوب حرف نسیم شمال را لمس می کند؛ آدم که جای خود دارد. مگر شما آخوندها نگفتید تفکیک جنسیتی!؟ خوب ما هم، فتوای شماها را عین مُرّ قانون، پیاده کردیم و جدا رفتیم جنگل! و شما آخوندها بهتر می دانید که اختلاط جیزه؛ جیز!

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۲ تیر ۱۳۹۷ ، ۰۹:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

به قلم دامنه. به نام خدا. نه صدا، نه سیما. دهۀ سوم ماه رمضان ۱۴۳۹ امسال (خرداد ۱۳۹۷) را به قصد درک شب های قدر در حرم رضوی، به مشهد رفته بودم. چندنکته می گویم و می روم:

 

۱- عصر روزی داخل هتل شبکۀ مستند را می دیدم. برنامۀ ایرانگردی مهدی خلیلی را، که از دیدنی چاشم خطیرکوه خبر می داد. برنامۀ این مرد خوش ذوق را معمولاً می پسندم. بعد دیدم شبکۀ مستند برنامۀ «سعادتمندان» را در پخش بعدی به نوبت گذاشته است. روزه بودم و در پی وقت گذراندن و به وقت افطار رسیدن. تحریک شدم که ببینم. دیدم. دقیق هم دیدم.

 

 

حجت الاسلام سیداحمد علم الهدی

امام جمعه مشهد.

عکس از دامنه از روی شبکۀ مستند

 

دیدم این شخص، یعنی «حجت الاسلام سیداحمد علم الهدی امام جمعه مشهد و نمایندۀ ولی فقیه در خراسان رضوی» را به عنوان یکی از «سعادتمندان» دارد مطرح می کند و گویندۀ پشت صحنه، سیر زندگی اش را چه با آب و تاب، همراه با تصاویر و فیلم و متن های غلوآمیز و سیاسی، شرح می دهد. دیدم و گوش کردم.

 

۲- تا اینجا حرفی ندارم. حتی هیچ اهانتی هم به شخص وی نمی کنم. و نیاز هم نمی بینم برای نقد متوسل به حربۀ زشت تخریب شوم. امری که دین ما را از این نهی می کند؛ فقط سؤالم این است چگونه یک شخص پرمسأله ی پرحاشیه را که هنوز به قول معمول اغلب متن نویسان این گونه محافل _آفتاب عمرش همچنان بر شیفتگانش می تابد_ و در قید حیات است، «سعادتمند» می نامند؟ مگر سعادت انسان ها طبق سنت رایج مسلمانان، به عاقبت به خیری آن ها نیست؟ و مگر عاقبت به خیری آدمها تا دَمِ مرگ و در آخرین ساعات احتضار و توفّی معلوم نمی شود؟ پس چگونه است دست اندرکاران سیاست زدۀ سازمان تلویزیون، این گونه دنیایی، محاسبه می کنند و افراد دستچین شدۀ جناح خود را شخصیت هایی سعادتمند و الگو و سرمشق و مبارز و زحمت کشیده و درسخوان و... معرفی می کنند و به مخاطب القاء می دارند که هر که با آنان نیست پس شقاوتمند! است و منحرف.

 

آیا غیر از این است که چنین برنامه هایی اولاً سفارشی ست. ثانیاٌ غلوّ و تملّق است. ثالثاً تماماً جناحی و یکدست است. رابعاً تبعیض آمیز و غیرعادلانه است. و خامساً اثبات قحط الرّجال است! و آخر این که هزینۀ بیت المال به نفع افراد سفارشی ست. من نسبت به سیاست های اجرایی حرم رضوی (ع) انتقادی های مهمی دارم که بزودی می گویم و اگر نگویم پیش خدا مسئولم زیرا با چشمان خودم بارها و بارها در حرم امام رئوف رضا (ع) دیده ام. اما در این پست بگذارید خلاصه بگویم که من اسم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی را با ضرس قاطع و بی هیچ شک و تردیدی، «نه صدا نه سیمای ایران» می گذارم. زیرا؛ بی هیچ عدل و انصافی، نه صدای ملت است و نه سیمای اُمت. امید است به خود آید.

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۲ تیر ۱۳۹۷ ، ۰۷:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

به نام خدا. با سلام به دامنه خوانان شریف. عکسهای ایرانگردی ام از ۱۱ تا ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ را به اشتراک می گذارم. امید است با این تصاویر، وقت شریف کسی را _خدای ناکرده_ ضایع نکرده باشم. با امتنان و پوزش.

 

 

مشهد. حرم امام رضا

رواق حضرت معصومه

 

عکس های هرسه بخش در:

 

اینجا      اینجا       اینجا

 

 

 

با رفقا جنگل داراب‌کلا

 

 

قدمگاه جاده نیشابور

 

 

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۲ تیر ۱۳۹۷ ، ۰۷:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۱ تیر ۱۳۹۷ ، ۰۹:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

گلزار سخنان امام علی (ع)

 

 

امام علی -علیه السلام- می‌فرمایند:

حریص، همواره در رنج است.

میزان‌ الحکمه، ج ۳، ص ۲۱

ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۰۱ تیر ۱۳۹۷ ، ۰۷:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر