تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : درود جناب طالبی حمله به سرداران نظامی در میانه ی جنگ بنظر شما سزاست . آنچه خود میگویی را قبول داری . !؟ اینکه تهدید بالفعل است و سرداری در حفاظت از فرمانده که نه رهبر و مرجعش اعلام پشتیبانی کند . این خطاست . تو به کدام قبله و محرم نگاه میکنی که اینچنین شدی !!!!! اصلن همه جمهوری اسلامی کارهایش خطا اندر خطا ... -
ناشناس : سلام پاسخی به نوشتار صریح بانو اُنظُر ✍️ در این روزگار که بیشتر، سکوت میکنند یا از کنارهگیری و محافظهکاری دم میزنند، گاه نوشتاری میآید که بیهیاهو، اما با شجاعت، تلنگر میزند و دردهای نهفته را به زبان میآورد. نوشتار ۱۳گانهی بانو «أنظر» خطاب به علی شمخانی، از جنس همان یادداشتهاست؛ تذکری زیرپوستی اما ... -
ناشناس : متن پیام مرجع تقلید معظم حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم هر شخص یا رژیمی که برای ضربه به امت اسلامی و حاکمیت آن رهبری و مرجعیت را تهدید کند یا (لاسمح الله) تعرضی نماید حکم محارب دارد و هر گونه همکاری و تقویت آن توسط مسلمانان یا دولتهای اسلامی حرام است و لازم است عموم ... -
قاسم بابویه دارابی : خدا را شکر بعضی ها تازه از خواب ناز بیدار شدن باز هم شروع به حراحیف و شبهه افکنی برای رهبری حکیم نمودن و از اسرائیل تمجید تلخی او بعد ۱۵ روز که از جفت کوه خف شده بود و شبانه از انجا تا انار قلد را می رفت تا اوضاع را رصد کند او این ندت در شغال اباد بصرف اب گندیده بود زر بیحا نی زند عرضه نداشت تجاوز رژیم ... -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، صبح بهخیر 🟩حق یا تکلیف 🔻 امام حسین علیهالسلام وقتی تصمیم به مقابله با یزید گرفت، به تمام همراهان خود اجازه انتخاب داد؛ به بیان امروزی، حضور در میدان مبارزه را برای دیگران "تکلیف" نکرد، بلکه "حق" انتخاب و تصمیمگیری برای آنان قائل شد. جلیل قربانی -
ناشناس : درود و عالی سکه و ستیزه را تفسیر کردی . از اینجا بود که دین ابزار قدرت شد . نه راهنمای حقیقت و آرامش برای زندگانی مردم .🙏🙏🖤🖤 امیر رمضانی دارابی -
ناشناس : دنیای اقتصاد- استفنوالت : حمله گسترده اسرائیل به ایران، جدیدترین دور از نزاع این رژیم برای حذف یا تضعیف تکتک مخالفان منطقهایاش است. در پی حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل نبرد سهمگینی را برای نابودی مردم فلسطین بهعنوان یک نیروی سیاسی معنادار آغاز کرد؛ تلاشی که توسط سازمانهای ... -
ناشناس : عصر ایران ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نوت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل میگوید بخش زیرزمینی سایت هستهای نطنز در نتیجه حملات اسرائیل «آسیب مستقیم» دیده است. تأسیسات نطنز حدود ۷۰ زنجیره سانتریفیوژ در دو کارخانه غنیسازی دارد که یکی از آنها زیرزمین است. ایران همواره تلاش برای ساخت سلاح هستهای را رد کرده اما ... -
ناشناس : سلام رویداد۲۴| در ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نشر داد : «حساب توییتری منسوب به رهبر انقلاب در توییتی به زبان عربی نوشت: باید با قاطعیت با رژیم صهیونیستی تروریست برخورد کنیم. ما هرگز با صهیونیستها سازش نخواهیم کرد.» -
ناشناس : رویداد۲۴ در ساعت ۲۳ / ۵۸ دقیقه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ انتشار داد. لینک .
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- انقلاب اسلامی
- دامنه کتاب
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- مباحث دینی
- گوناگون
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- آمریکا
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- اوسا
- روزبه روزگرد
- کبل آخوند ملاعلی
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
تیر ۱۴۰۴
۵
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۱
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۶
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۰
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۲۰
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۸
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۱
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
برکت بانوی بافضیلت
دو حدیث از امام حسن عسکری
یلاد امام حسن عسکری (ع) : با گرامیداشت و تبریک این میلاد خجسته، دو حدیث از امام حسن عسکری -علیه السّلام- تقدیم میدارم:
۱. «از بلاهاى کمرشکن، همسایهاى است که اگر کردار خوبى را بیند نهانش سازد و اگر کردار بدى را بیند آشکارش نماید.»
۲. «دوست نادان، مایهی رنج است.» (منبع)
زیارت رضوی توحیدی (۳)

به قلم دامنه : به نام خدا. سلام. زیارت رضوی توحیدی. قسمت ۳. پست ۴۷۰ مدرسۀ فکرت. از حرم، سبکبالتر از تمام روزهای یک سال قبل، به هتل بازگشتیم. عصرها و شبها در سوئیت (=سراچه، خلوتگاه، اتاق هتل) به بحث مینشستیم و به سؤالات همدیگر پاسخ میدادیم؛ جای مزاح و شادزیبودن را نیز تنگ نمیکردیم؛ بهطوریکه گاه از مزاحی که شکل میگرفت، تخت و مبل زیر پای ما به جَرکّهجِریکّه میافتاد و نفس از تنفس دَم و بازدم، بازمیافتاد. ازین بگذرم.
جدا از چند بحثی که در هتل انجام میدادیم، یک پرسش و بحث را به حرم بردیم و در ضلع غربی رواق آینه حلقه زدیم و همگی به آن جواب دادیم. سؤال من این بود: در زیارت آیا به اصل توحید خدشه وارد میشود؟ چه جوابی به کسانی که ایرانی را در انجام زیارت، به شرک متهم و به تکفیر تهدید میکنند، دارید؟ به آن دسته افرادی که در ایران، به اصل زیارت بیاعتقاد شدند و آن را به سُخره میگیرند و خود را به انجام آن، بیباور کردهاند، چه پاسخی دارید؟
همگی پاسخ دادیم و تا پاسی از شب حرم را -با این بحث دینیمان- برای خویش محلی برای دانشافزایی و تقویت روح کردیم. من فشردهایی از پاسخم در آن حلقه را اینجا مینویسم، شاید برای زائرین رضوی نافع افتد و یا افکاری را به بازبینی بکشاند:
گفتم خدای باریتعالی از دسترس دیدِ بشر خارج است، او سازنده است، او ربّ است، یعنی پروردگارِ پرورشیافتگان و خالق تمامی جُنبندگان که از عشقبازی و معناگرایی مخلوق خود خیلیخشنود میشود و خود چون نادیدنی است، در جهان به صورت «جلوه» ظاهر میشود تا معشوق و معبود پرستندگان والِه و عاقل بماند. او چون ذاتِ مهربانی و عشق و پاکی و سازندگی است، مثلاً عشق آدمی به مادر، احترام انسان به پدر، دوستی بشر با کوه بلند و مهرورزیِ ما به حیوانات و تمامی طبیعیات جهان را بسیار دوست میدارد.
گفتم همانطورکه ما به یک قُلهی بلندِ برفیِ زیبایِ اثرگذار بر زمین و جانداران عشق میورزیم و آن را جلوهایی گیرا و پایدار از آفریدگار میدانیم و هر بار که آن را میبینیم لذت میبریم و به قلههایی مانند دماوند و دنا و سهند و سبلان عشق میورزیم و حتی نام فرزندانمان را مثلاً سهند میگذاریم، و حضرت پروردگار نیز به این گرایشها و گزینشهای آرامبخش ما راضی و خشنود است، به انسانهای والاتر از کوهها، قلهها، طبیعت، دامنه و دشت نیز میتوانیم عشق بورزیم و خشنودی خدا را فراهم سازیم. و امام رضا -علیه السلام- یکی از آن اولیای الهی است که فلسفهی توحید و شعار بنیادی «لا اله الا الله» را در جان بشریت منتشر کرده است و در زمانهی خود از مظلوم در برابر ظالم و از حق در برابر باطل و از عدل در برابر ستم و از سخن در برابر شمشیر و از مناظره در برابر مقابله دفاع کرد.
گفتم مگر مرحوم شهریار در شعر بلندش از «حیدربابا» نگفت؟ مگر با «حیدربابا» دردودل نکرد؟ مگر «حیدربابا» یک کوه در اطراف تبریز نبود؟ بود. ولی او آن کوه را جلوهای از جلوههای پروردگار میدانست و با او شعر سُرود و حکمت زندگی را گفت و گفت و گفت. بنابراین، انسان که از کوه بزرگتر و از همهی مظاهر هستی اصیلتر است و امام رضا -علیه السلام- یک جلوهی برجسته از جلوههای آفریدگار است و احترام، عشق، ارادت و زیارت به آن امام معصوم (ع) در ردیف اصالتبخشی به اصل توحید است، نه بُتسازی و شرک و غُلاتگری. و زائرین رضوی چونان شهریار با این حرم، نجوا میکنند و به یکتاپرستی برمیخیزند، زیرا انسان، موجودی مُنبسط و گشاینده است.
گفتم همانطور که کوه، جانِ زمین را سیراب میکند و به قول قرآن چونان میخها (=اُوتاد) زمین را نگه میدارد، و انسانها به کوه عُلقه و احترام میکنند و به دیدار با قلهها و کوهسارها و آبشارها و چشمهجوشانها میروند، حرم و قبر پیشوایان والایی چون امام رضا (ع) نیز میان دوستداران، پیروان و ایرانیان جایگاهی بلند، قلهای معنوی، حرمی رفیع و مشهدی (=شهادتگاهی) مقدس است. و دیدار و زیارت آن، توحید را تجلّی میدهد و جان تشنگان پرستش خداوند را سیراب میگرداند.
گفتم علاوه بر این در کتابهای دعا و نیز متنهای زیارات همیشه به اصل توحید توجه شده است و بر زائرین تأکید شده است در ذکر دعا و زمزمهی متون زیارت فرازهای توحیدی را در دل و زبان جاری کنند. مثلاً شیخ مفید در آن دعای پس از نماز زیارت امام رضا (ع) بهخوبی بر توحید توجه و تمرکز داده است. لذا مردم ایران چون امام رضا (ع) را مظهر و جلوهایی از توحید میدانند به زیارت او نائل میشوند؛ و در حرمش به قُرب خدا میروند و به پرستش «الله» میپردازند و به توحید و یکتایی و یگانهپرستی میاندیشند و خشنودی خدا را میآفرینند و خدای متعال خود وحی فرستاده برای تقرب به من وسیله جستوجو کنید و «توسُّل» به قبر و حرم رضوی و وصال و اتصال به روح امام معصوم (ع) همان جستوجوی وسیله است. و الا قبرها در جهان فراوان است و کمتر کسی به صاحبان آن قبرها -که نماد ظلم و ستم و انکار خدا بودند و ضد توحید عمل میکردند- اعتنایی دارند و بسیاری از آن قبرها مَزبَله (=زُبالهدانی) شده و ظالم را در خود فرو برده است. جمعبندی زیارت رضوی در قسمت بعدی.
۹ آذر ۱۳۹۸
ابراهیم طالبی دارابی [دامنه]
عکس بالای: صحن انقلاب: جعفر رجبی. سید علیاصغر.
جعفر آهنگر. سید رسول. دامنه. عکاس: جناب رهگذر
معاوضهی اسیران رومی با کُتب پزشکی
یک نکته از اقدام رسول خدا ص : «پیامبر (ص) در غزوهی تبوک، اسیران رومى را با کتب پزشکى معاوضه کرد. نجیب محفوظ در نطق جایزهی نوبلش به این نکتهی افتخارآفرین اشاره کرده است». منبع
زیارت رضوی توحیدی (۲)

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. زیارت رضوی توحیدی. قسمت دوم. پست ۴۶۹ مدرسۀ فکرت. ورودمان به هتل گلشن رضوی را پیشازظهرِ ۲۸ آبان ۱۳۹۸ به ثبت رساندیم و در محل اقامتمان قرار و آرام گرفتیم؛ با حالات گونهگون: خوشحالی از سالمرسیدن به مقصد. سکوت و فرورفت به اعماقِ انگیزهها و آرزوهای فردی. ازدیاد خندهها و شوق وصالها از طریق خواندنیها و شنیدنیهای طرفینی، چه جوک، چه مزاح، چه فکاهی، چه جدّی و چه نکته و پندرسانی. همباشی ذهنی و کلامی و فکری برای بیان آثار و برکات جمعبودن رفیقان در کنار هم آنهم برای زیارت حرم.
از زیباییهای زیارت نزد ایرانیان و مسلمانان، چند چیز بیشتر جلوه دارد و این آداب، ترکیبی از تأکیدات موجود در فرهنگ و ادب فاخر ایران و آموزههای متین و مُبین دین اسلام است؛ که اگر رعایت گردد، جان و جسم و جهان و روح و روان آدمی را پاک و طَهور نگه میدارد. مانند:
۱. پاکیزهبودن جسم و لباس. ۲. تقلّای روحی برای دیدار و اَدای احترام. ۳. خوشبویی با عطر و اُدکلن و مُشک. ۴. طهارت و غسل با آب و اِنابه (=بازگشتن به درستی و راستی) ۵. رعایت ادب و فروتنی در پیشگاه و درگاه و بارگاه حرم. ۶. شوقُ و ذوقُ و رونق قلب و تخلیهی خاطر از مُخیّلات بد و حسّ سبکبالی در دل و درون. ۷. ورود فروتنانه و وِردهای زمزمانه و دردِدل صمیمانه و واگوییهای مخفی و خفیِ زائرین با صاحب حرم؛ که در مشهد امامی رئوف و رضا، دانشمند، صاحب چندین جلسه مناظره و گفتوشنود و نیز دارای آثار و روایات و حدیث و سخنهای فراوان و مشتهر به عالم آل محمد (ص) این دیدار و زیارت را جِلوهیی جاذب و جالب میبخشد.
زیارت در یک معنا در لغت یعنی مایلشدن، تابیدن، خمیدگی. مثلاً انوار آفتاب وقتی به کنارهی کهف (=غار) میتابید، قرآن از آن تعبیر به زیارت کرد، یعنی نور خورشید به سمت غار مایل شد تا به اصحاب کهف بهره برساند. زائر حرم هم یعنی کسی که میل به دیدار کرده و مایل به امام شده است.
با صرف ناهار هتل و استراحت در اتاق اقامت و سپس اغتسالها (=غُسلها و سر و تن شستن) مستحبّی و نیز سِرو (=پذیرایی) میوههای جوواجور همراهان از پِچ و نارنگی گرفته تا انار و تخمه و کهیتیم، عصرِ همین روز، اولین قدمهایمان را در بستِ نواب صفوی در ضلع شرقی و سمت طلوعگاه آفتاب در حرم رضوی گذاشتیم. پس از تفتیش، هر کس با حال درون خویش و قال بیرون خود لحظهبهلحظه به مَضجع و ضریح و قبر امام عزیز و محبوب دل ایرانیان نزدیک و نزدیکتر میشد و گامهای خود را هرچه جلوتر میرفتیم، کوتاهتر و آرامتر و متواضعانهتر مینمودیم تا ادبِ آداب زیارترفتنِ ایرانیان تمدندار آگاه را انجام دادهباشیم.
خوبی اینکه، این جمع و ترکیب رفیق، دهمین زیارت رضوی خود را به صورت جمعی تجربه میکرده که چند سال پیشتر در سنّ چهلسالگی همپیمان شدهبودیم اربعین دوم زندگی فردی خود را در جمع دوستانه در حرم امام رضا -علیه السلام- ادامه و استمرار دهیم؛ ازینرو، در دهمین سفر رضوی، این جمع، از فرآوردههای وصال و اتفاق، از آثار و دلتنگیهای وداع و افتراق و نیز از شهد شیرین قُرب و همچنین از تلخی زهرِ غُربت خبر داشت. در آن ساعت قرار، زیارت در حالِ زار دست داد و دستهایمان به نیاز توحیدی دراز شد و گامهایمان را به پیشگاه رضوی برداشتیم، تا بر کمبودها و کمیابیها چیرهتر گردیم و بر «فکر دینی» خود چِلّه و شاخه و شاخسار و شکوفه و ثمره بزنیم (البته اگر قادر بمانیم) تا ریشهیمان نخشکد. آوندهایمان بیآب نگردد. در هجوم پلیدیها و رِجسِ زمانه نپوکیم و نپوسیم. تحلیل ربطِ توحید و زیارت و زادهشدنِ دوباره و زادِ راه برداشتن بماند در قسمت بعد. عکس بالا: بست نواب صفوی. حرم رضوی. عکاس: جناب رهگذر
زیارت رضوی توحیدی

به قلم دامنه. به نام خدا. زیارت توحیدی. پست ۴۶۸ مدرسۀ فکرت. ۲ بامداد ۲۸ آبان ۱۳۹۸، دارابکلا را به سمت مشهد مقدس پیمودیم؛ ۷۰۰ کیلومتر مسافت، با بیشینهی ۱۱۰ کیلومتر سرعت، و با کمینهی ۶۰ کیلومتر حَزم و احتِیاط. راندیدمُ و راندیم، تا رسیدیم به حرم و پناهی که به آن، از ازل تا ابد دل سپُردهایم؛ هشت چیز در طی مسیر، جان ما را به جمع، جوش میداد:
۱. شِلاب؛ این باران شدید که از آسمان همانند سنگتِریک میبارید.
۲. برف سپید پُفکی که کنارههای جادهی پرخاطرهی امام رضا -علیه السلام- را دیدنیتر و پذیرفتنیتر مینمود.
۳. دو قُرص آغوزنُون گِردِ پُرملاطِ پیازداغزدهیِ اِنارتیمدارِ وَرزدادهشده با کَرهحیوانی که آقسید علیاصغر برای مدیریت شکم در دلِ شب پُربرف و باران و بوران از دستپخت همسر گرامیاش، در سفرهای پارچهای پیچاند و بینِراه خوراک سحرگاهیمان کرد؛ با نهایت لذت.
۴. خندهها، لُغُزها، گپوگفتها، تحلیلمَحلیلها و نکتهپرانیهای همراهان داخل ماشین، که دنا را برای راندن، هَندلینگتر (=خوشدستتر و خوشاحساسیتر) میکرد. سیاسیمیاسی که بلد نباشی، داخل ماشین جون میدهد برای فقط شنُفتن و خندیدن و تِکمیم کردن.
۵. خطرناکبودن مسیر در شبِ برفی و بارانی و بورانی، ترسِ گریز از قانون رانندگی را شدّت میداد و کورانِ مسیر پُرگردنه بر مسافرین رضوی گرمای وجود و دمای دل را حِدّت میزاد.
۵. وقتی در دَمدَمای گرگومیشی تولِج و تبدیل هوای سحر به صبح در دشت بالاتر از تونل جنگل گلستان پیاده شدیم تا نمازمان را به اَداء -نه قَضا- بگزاریم، این سوز تا استخوانها و سینوسها نفوذ کرد و سِنسورها (=حسگر)های قلبمان را حسّاستر کرد؛ چراکه، انسان توحیدی میفهمد خدا این پیدایش و پیمایش را از آیهها و نشانهها کرده و در آیهی ۲۷ سورهی آلعِمران فرموده:
تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۖ وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ ۖ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ.
یعنی: خداوندا، تو شب را به روز و روز را به شب درآورى و زنده را از مُرده و مُرده را از زنده بیرون آورى و هر که را خواهى بىشمار روزى مىدهى.
۶. خوبتر اینکه وقتی پنج رفیق سرنشین همگی رانندگی را از بَر باشند، ۷۰۰ کیلومتر راه، میان همه سرشکن میشود و خستگی، چشم و کمر را در نمینوَردد. و همین، خوشی و پیمایشِ وصالِ مسیر زیارت را صدچندان میکند.
۷. از چناران که گذشتی و به مشهد نزدیک شدی هر کس دوست دارد به نزدیکترینِهای خود خبر دهد که دیگر رسیدیم؛ یعنی تا نیمساعت دیگه مشهدیم. و این تماسها و خبرگیریها، وَجه و رُخ دو سوی تلفن را سرخفام میکند و دندانها را در دو سوی لب، نمایان، که آری؛ خدا را شکر به سلامتی به مقصد رسیدند. همین حس قشنگ، از آداب پایدار مسافرتها در میان ایرانیان است که وقتی دو همسر، دو یاور، دو دوست، دو دلداده و یا دو دلباخته از هم دور میشوند، برای همدیگر لذیذتر و محبوتتر میشوند. فلسفهی فراق برای دو دلِ دورافتاده از هم، و دو روح مُنفصل (=جدایی جسمانی) در این زمان معنی پیدا میکند.
۸. بارگاه که نمایان شد، میان همراهان وِلوِله میافتد، آنطور که گویی در لولههای وصال و اشتیاقشان آب زلال روان شد و در رگهای زیارت و مَودّتشان به امام رئوف حضرت رضای آل محمد (ص) خون تازه جاری و در قنات وجودشان، چاه زمزم، ساری. با این حسوحال، ساعت 11 پیش از ظهر، وارد شدیم به لابی هتل گلشن رضوی... بقیه در قسمت بعدی.
۷ آذر ۱۳۹۸
ابراهیم طالبی دارابی [دامنه]
عکس بالای پست: مشهد. آلاچیق هتل گلشن.
سیدرسول. سید علیاصغر. جعفر آهنگر. جعفر رجبی. دامنه
چگونه از آداب نبوی پیروی کنیم؟
بحثی اخلاقی و دینی بر مبنای ایدهها و استدلالات علامه طباطبایی: تأکید دارم این پُست، با تمایل، تأنّی و تفکر خوانده شود: پیامبر (صلّی الله علیه و آله) «بسیار مودّب بود. به سخنان دیگران خوب گوش میداد. سخن کسی را قطع نمیکرد و اگر سخن حقّی را میشنید، تصدیق میکرد. از مباحث جدلی گریزان بود ولی به سوالات دیگران بدون خودنمایی پاسخ میداد.» (۱)
«خود را از سه چیز به سختی دور میداشت؛ جدال و کشمکش، پُرحرفی و ذکر مطالب بیفایده. نسبت به مردم نیز از سه چیز پرهیز داشت؛ کسی را نکوهش و سرزنش نمیکرد، لغزشهای کسی را جستجو نمینمود و عیب کسی را پی نمیگرفت. سخن نمیگفت مگر در جایی که امید ثواب در آن میداشت. هنگام سخنگفتن چنان اهل مجلس را جذب میکرد که همه سر به زیر افکنده، گویی پرنده بر سرشان نشسته، آرام و بیحرکت میماندند، و چون ساکت میشد آنان سخن می گفتند و نزد آن حضرت بر سر سخنی نزاع نمیکردند. هر که سخن میگفت همه ساکت به سخنانش گوش میدادند تا سخنش پایان یابد. و در محضر حضرتش به نوبت سخن می گفتند.» (۲)
علامه طباطبایی
علامه طباطبایی از همان ابتدای ایام طلبگی اهتمام ویژهای به سنن و آداب معاشرت نبی مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله) داشت، به همین جهت به مطالعهی بیش از ۶۰ کتاب حدیثی، از آثار بیش از ۴۰ تن از دانشمندان اسلامی پرداخت. آن زمانها بیشتر کتابها نسخه خطی و چاپ سنگی بودند. کتب روایی را زیر و رو کرد تا توانست با گرد آوری بالغ بر ۴۰۰ روایت، ریز به ریز سنن و سیره پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را یادداشت نموده و به آنها عمل کند. چرا که قرآن کریم پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را اسوه حسنه معرفی نموده است. (۳)
فرزند ایشان نقل میکند؛ علامه کتاب «سنن النبی» را خودش موبهمو در کل عمر انجام میداد. علامه طباطبایی در روایتی که در مقدّمه سنن النبی در مورد سبب نگارش کتاب آورده است، می نویسد (۴)
امام صادق (علیه السّلام) مىفرماید «من دوست ندارم که مسلمانى بمیرد، مگر اینکه تمام آداب و سنن آن حضرت را ولو یک بار هم که شده، انجام دهد.» (۵)
به همین دلیل بود که اصرار داشت برای یکبار هم که شده میگو بخورد. این خواسته ایشان با رویه زندگی و خوراک ساده ایشان متفاوت بود، وقتی دلیل این خواسته از ایشان سؤال شد، فرمود پیامبر (ص) یکبار در عمرشان میگو خورده بودند. (۶)
سُنَن النبی کتابی است که مرحوم علامه طباطبایی ابتدا برای عمل شخصی خویش گرد آوری کرده بودند، ولی جزء آخرین آثاری است که در زمان حیات ایشان با نظر و خواست خود ایشان به چاپ رسید و از میان کتابهای خوبش، مکرّر این کتاب را به دوستان و آشنایان هدیه میفرمود. اهتمام ایشان به این روایات به قدری است که در المیزان در بحث «ادب انبیاء» -که خود بحثی تفصیلی در جلد ششم المیزان است- پس از ذکر ادب الهی انبیاء در لسان قرآن از آدم (علی نبینا و آله و علیه السّلام) تا نبی خاتم (صلی الله علیه و آله) بر خلاف مباحث روایی المیزان، به طور تفصیلی در حدود ۵۰ صفحه، ۱۸۳ روایت را که شامل همه انواع آداب و سنن نبی ختمی (صلی الله علیه و آله) است مستقیماً از «سنن النبی» که در آن زمان رسالهای منتشرنشده برای عمل شخصی ایشان بود (۸)، ذکر میکنند. بیشتر بخوانید ↓
نکتههایی از دعای بعد از نماز زیارت امام رضا

به قلم دامنه: به نام خدا. همانگونه که گفتهاند؛ در کتاب «تحفة الزائر» آمده که شیخ مفید ذکر کرده: پس از نماز زیارت حضرت امام رضا -علیه السّلام- مستحب است این دعا را بخوانند: دعا با این عبارت توحیدی آغاز میشود: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ الدَّائِمُ فِی مُلْکِهِ الْقَائِمُ » (منبع)
و این فراز دعا که در زیر میآورم، انسان را به اوج توحید راهنمایی میکند و به درگاه خدا پیش میراند و دل انسان را به نجوا و زمزمه با خدا مشغول میسازد:
«...سَیِّدِی لَوْ عَلِمَتِ الْأَرْضُ بِذُنُوبِی لَسَاخَتْ بِی أَوِ الْجِبَالُ لَهَدَّتْنِی أَوِ السَّمَاوَاتُ لاخْتَطَفَتْنِی أَوِ الْبِحَارُ لَأَغْرَقَتْنِی سَیِّدِی سَیِّدِی سَیِّدِی مَوْلایَ مَوْلایَ مَوْلایَ قَدْ تَکَرَّرَ وُقُوفِی لِضِیَافَتِکَ فَلا تَحْرِمْنِی مَا وَعَدْتَ الْمُتَعَرِّضِینَ لِمَسْأَلَتِکَ...»
ترجمۀ شیخ حسین انصاریان: آقاى من اگر زمین گناهان مرا میدانست هرآینه [مرا] فرو مىبرد[ند]، یا اگر کوهها خبر مىداشتند مرا درهم مىشکستند، یا آسمانها مطلع مىبودند مرا قطعهقطعه میکردند، یا دریاها آگاه مىبودند مرا غرق میکردند، آقاى من، آقاى من، آقاى من، مولایم، مولایم، مولایم، توقُّفم براى میهمانىات تکرار شده، پس مرا از آنچه به درخواستکنندگان از حضرتت وعده دادى محروم مکن...
صِرَاط مُسْتَقِیم یعنی چه؟
یس. وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ
إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ، عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ
یس. سوگند به قرآن کریم،
که بیتردید تو از فرستادگانی،
بر راهی راست [قرار داری.]
تفسیر علامه طباطبایی
خداى تعالى در این آیه به قرآن حکیم سوگند مىخورد بر اینکه رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) از مُرسلین است. و اگر قرآن را به وصف حکیم توصیف کرد، براى این است که حکمت در آن جاى گرفته، و حکمت عبارت است از معارف حقیقى و فروعات آن، از شرایع و عبرتها و مواعظ... و توصیف (صراط) به استقامت، به منظور توضیح بوده، و گرنه در معناى خود کلمه صراط، استقامت خوابیده، چون صراط به معناى راه روشن و مستقیم است، و مراد از (صراط مستقیم) آن طریقى است که: عابرِ خود را به سوى خدا مىرساند، یعنى به سعادت انسانىاش، که مساوى است با قُرب به خدا و کمال عبودیت. المیزان.
نکتۀ دامنه: به نام خدا. بنا بر نظر برخی از صاحبنظران، به تصریح آیۀ چهار یاسین «صراط مستقیم» پیامبر اکرم (ص) است و به تصریح آیۀ ۶۱ یس یعنی این آیه: [وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ» و اینکه مرا بپرستید که این راهی است مستقیم.] «صراط مستقیم» یعنی پرستش حضرت باریتعالی. جمع این، همان تفسیری است که علامه در بالا بیان فرمودند که مُراد از صراط مستقیم یعنی راهی که روَنده و عابر را به سوی خدا می برَد و به پروردگار میرساند. که این رستگارشدن انسان است. این نوشتار را با هدف گرامیداشت میلاد حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و میلاد امام صادق -علیهالسلام- تقدیم کردهام. که آخر کلام را به یک حدیث گوهربار از آن امام اندیشمند و بنیانگذار فقه جعفری مزیّن مینمایم که حکیمانه فرمودند: «رعایتنکردن حقوق، زبونى است، و آدمی را براى پوزشخواهى به دروغ وامىدارد.» (تحفالعقول، ص۳۶۰)
از کمیِ روَندگان راه حق نباید هراسید
به قلم دامنه: به نام خدا. سخنرانی امام علی (ع). سخنرانی آن حضرت در مسجد کوفه، در خطبۀ ۲۰۱ نهج البلاغه (منبع) درج شده است؛ که من در این پست، سه محور تأکیدی آن سخنرانی و یک نکتهام را بیان میکنم:
یک: در «راه راست» از کمیِ روَندگان نباید هراسید. دو: اکثریت بر گِرد سُفرهای جمعاند! که سیری آن کوتاه است اما گرسنگی آن طولانی. سه: همهی مردم در خشنودی و خشم، شریکاند. مثال زدند قوم ثمود را؛ که یک نفر شتر حضرت صالح (ع) را «پی» کرد، (یعنی دست و پای آن را بُرید) اما عذاب، همهی قوم را گرفت.
نکته: هشدارهای امام علی (ع) محدود به زمان خاص نیست، امروزه نیز ما در مَعرض آزمونهای داخلی و نیز مواجه با رفتارهای هیتلرمآبانهی خارجی توسط ترامپ هستیم. رستگاری و سربلندی آن است در برابر چنین موانعی، مردمانی مقاوم و تسلیمناپذیر باشیم. تا فردوسیهای زمان، حکایات ما را با افتخار و غرور، حماسهسُرایی کنند. همیشه صلح در اسلام، اصل بوده است؛ حتی نوید اسلام «صلح جهانی» است؛ ولی اگر ملتی مورد هجوم، تحریم و خشمِ دشمن واقع شد، حقِّ مقاومت، عزتآفرینی و پایبندی به آرمان و دفع و تأدیب متجاوز و نیز اخلاق دفاعی برای آن محفوظ است.
موعودگرایی

به قلم دامنه: موعودگرایی. به نام خدا. سلام. در شیعه اندیشهی منجی، مَهدی، موعود، ظهور و منتظِر و منتظَر بسیار غلیظتر از دیگر ادیان و مکاتب سیاسی است. هم در هندو، هم در بوداییها و هم در مارکسیسم وعده و آینده وجود دارد. «هندو»ها منتظر ویشنو هستند که او را کالکی مینامند. بوداییها اما ظهور پنجمین بودا را روزشماری میکنند. حتی مارکس و لنین نیز با موعودگرایی قطعی، افکارشان را نزد پیروان جاوید ساختند. مارکس در تئوریک (=نظری) و لنین در پراتیک (=عملی). و بهاییان نیز -که از نجف و کربلا و سپس ایران توسط چند سردمدار خودخواه مذهبی و مشکوک سربرآوردند و از ساختههای دستان نامرئی استعمار است- بر این نظرند که ظهور رخ داد و تمام شد و انتظار منجی دیگر خیالات است و باید به درگاه «باب» رفت که سردمدار و رهبر بهایی در هر عصری، «باب» انسانها محسوب میشود؛ یعنی دروازهی مذهب و ایمان که آنها «ایقان» مینامند یعنی یقین، که در معنا و تلقیشان از ایمان پیشرفتهتر است. ازینرو علیمحمد باب کتاب خود را «ایقان» نام نهاد و روز عاشورا را روز جشن و شادی و عید و پایکوبی میدانند.
ازین بگذرم. فقط خواستم مفهوم و فکر مهدویت و منجیگرایی را کمی باز کرده باشم که یعنی مهدیگرایی، یعنی هدایتخواهی، یعنی وجودِ پنهان و غایب یک نجاتبخش آخرالزمانی که برای نجات و صلح و آیندهی سرشار از عدالت و درستی و راستی ظهور میکند.
نکته: سه نکته میگویم و میگذرم: ۱. در قرآن مسألهی مهدویت به صراحت مطرح نشده است؛ اما مفسرین برخی آیات را برای آن به تأویل بردهاند که سخنشان مبتنی بر روایت است. حتی آیه بقیةالله نیز در شکل ظاهری آیه مربوط به کیل (=وزن و میزان و ترازو) است، نه مهدی و مهدوی. ۲. مهدویت در ایران به سمت انحراف کشانده شد. مانند انجمن حجتیه که حلبی مشهدی آن را بنا کرد و دست شیعه را از تعیین سرنوشت بُرید و فقط او را منتظر (=چشمبهراه) به زبان شیرین محلی «خاشکِهچو» گذاشت، همین. ۳. انتظار و ظهور دو پدیدهی مرموز و از اسرار است، بنابراین برای آن افکاری که فقط خردورزی و معنویت جدا از دین را تعقیب میکنند و سهمی برای امامِ زمان خود در نظر نمیگیرند، قابل هضم و پذیرش نیست؛ یا دستکم امری پیچیده و سخت است و در بالاترین رویکرد، پدیدهای موهوم است و خردناپذیر.
اما یک شیعهی امامیه (=اثنی عشری دوازدهامامی) سخنان و وعدهها و افکار امامان خود را راست و مبتنی بر حقیقت محمدی میداند و به این راز اعتقاد دارد و انتظار میکشد، که این مکتب امید و دین آیندهدار است. به عبارت بهتر بگویم که باور به حضرت مهدی و موعود و ولیعصر (عج) یعنی نماندن در گذشته و نیل به آینده و روح سازنده.
خط پایانی: این پست را از آنرو نوشتم چون با شهادت امام حسن عسکری (ع) مسألهی غیبت صغرا و کبرا شکل گرفت و امام دوازدهم (عج) شیعیان به مشیت الهی از دیدهها پنهان گردید و تا زمان ظهور و قیام صلحانگیز، عمری نامیرا یافت و در سختترین شرایط زندگی میکند، زیرا حضرت مهدی (عج) که اباصالح نام دارد، خود نیز بیش از منتظران و چشمبهراهان خواهان ظهور است. ولی خدا صلاح نمیبیند. من به عنوان یک شیعهی منتظِر و باورمند مکتب انتظار و ظهور منجی و قیام حضرت قائم (عج)، این متن را نوشتم. پوزش، که متنم دراز است؛ گمانهام این بود کارساز است.
اشاره: سالروز شهادت امام یازدهم، همزمان روز سرآغاز امامت امام زمان (عج) است. خدایا خود بهتر از همه میدانی که چه زمانی امام زمان ما ظهور کنند، پس ظهور حضرت فرج (=گشایشگر مردم و دین) دست خودت است و من فقط آرزو میکنم آن امام عزیز مرا به عنوان یک پیرو، لایق پیروی از مکتب انتظار و عاشورا بداند. والسلام.
هفت حدیث از امام حسن عسکری

علما و حُکّام از نظر پیامبر اسلام
سِلْمٌ و حَرْبٌ
بخشی از زندگانی حضرت ایوب
خلاصه نگاری و نقل از منابع: حضرت ایوب (ع) از نوادگان حضرت اسحاق (علیه السلام) و نوه حضرت ابراهیم (علیه السلام) است. شیطان بلاهای گوناگون بر سر وی آورد. قرآن اشاره میکند که ایوب برای مدت زیادی تحت فشار قرار می گیرد اما اشاره میکند که ایوب هیچگاه ایمان خود را به خداوند از دست نداد. ابلیس به سراغ حضرت ایوب (ع) رفت و دارایی و فرزندان وی را نابود کرد ولی دید ایوب هم چنان سپاسگزاری می کند. «ابلیس از خدا اذن خواست تا کشاورزی و دامداری ایوب را از بین ببرد و خدا هم به وی اجازه داد. ولی مشاهده کرد که باز هم حضرت ایوب فاصله بسیاری با یک انسان ناسپاس داشت. در پایان ابلیس از خدا اجازه گرفت تا بر بدن ایوب مسلط شود و وی را مریض کند ولی بیماری هم سبب نشد که ایوب از خدا رو برگرداند.»
حضرت ایوب (ع)
بازنشر دامنه
ایوب به درد پا مبتلا گردید و قدرت حرکت نداشت. هفت یا هفده سال را با این وضعیت گذراند و پیوسته به شکر خدا مشغول بود. وی چهار همسر داشت، سه همسرش وی را رها کردند و رفتند، فقط یکی از آنها به نام« رُحْمه» وفادار باقی ماند. رنج و بیماری وی هم چنان ادامه یافت و هفت سال و هفت ماه از آن سپری شد، ولی حضرت ایوب، با صبر و مقاومت و شکر، هم چنان آن روزهای پر از رنج را گذراند و اصلاً نه در قلب و نه در زبان و نه در نهان و نه آشکارا، اظهار ناخشنودی نکرد. بیماری حضرت ایوب زخمی در ناحیه پای وی بوده است. برخی دیگر معتقد هستند که تمامی اعضای وی دچار جذام شده بود و برخی هم بیماری وی را دردهای مفصلی ذکر نموده اند. پس از آن که ایوب (ع) از ازمون سخت الهی سرافراز بیرون آمد خداوند به وی فرمان داد پایش را بر زمین بکوبد تا چشمه آبی خنک بجوشد که هم برای شست و شوی تنش موثر و هم برای آشامیدن گوارا باشد:«اُرکُض بِرِجلِکَ هذا مُغتَسَلٌ بارِدٌ و شَراب». مکان چشمه را در سرزمین بیت المقدس، سه میلی شهر« نوی» حد فاصل دمشق و طبریه در نواحی جولان دانسته اند. گفته شده: دو چشمه برای ایوب (ع) جوشیده که از یکی آشامید و در دیگری خویش را شست وشو داد. بنابراین از آن، خداوند همه بیماری هایش را شفا داد، سپس فرزندانی که مرده یا بر اثر بیماری طولانی ایوب وی را رها نموده بودند به گردش جمع شدند:«وءاتَینهُ اَهلَهُ و مِثلَهُم مَعَهُم»، «و وهَبنا لَهُ اَهلَهُ ومِثلَهُم مَعَهُم ». گفته اند: مراد از« ومِثلَهُم مَعَهُم» افرادی از خانواده ایوب اند که قبل از ایام بلا مرده بودند.
قرآن آیۀ ۴۱ تا ۴۴ سورۀ صاد: «و بخاطر بیاور بنده ما ایوب را، زمانی که پروردگارش را خواند(و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است. (به او گفتیم:) پای خود را بر زمین بکوب! این چشمه آبی خنک برای شست و شو و نوشیدن است! و خانواده اش را به وی بخشیدیم و همانند آنها را بر آنان افزودیم، تا رحمتی از سوی ما باشد و تذکری برای اندیشمندان. (و به او گفتیم:) بسته ای از ساقه های گندم (یا مانند آن) را برگیر و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشکن! ما او را شکیبا یافتیم چه بنده خوبی که بسیار بازگشت کننده (بسوی خدا) بود!»
بعضی گفته اند: مدت عمر حضرت ایوب ۹۳ سال بود وبعد از وفاتش فرزندش ذوالکفل را وصی قرار داد. در مورد آرامگاه حضرت ایوب اختلاف است در کشورهای مختلف مثل ترکیه، لبنان و... آرامگاه های متعددی به آن حضرت نسبت داده اند که معروف ترین قبر نسبت داده شده به ایشان، در ۱۰ کیلومتری جنوب شهر حلّه در کشور عراق است. این منطقه که به نام« الرّانْجِیه» شناخته میشود ، در حاشیۀ جادۀ اصلی حلّه به کوفه واقع است. در سر درب این آرامگاه با خط نستعلیق نوشته شده :« مَرقَدُ صابِرِ نَّبی الله اَیوب (ع)»
اربعین به دیدهی عبدالرحیم آفاقی

به قلم عبدالرحیم آفاقی: دلنوشته و حاشیه ای بر اربعین حسینی. سلام بعد از حدود دو روز و نصفی پیاده روی اربعین از حرم حضرت علی(ع) در شهر نجف تا حرم سیدالشهدا امام حسین (ع) که حدود ۹۰ کیلومتر است امروز عصر (سه شنبه ) به کربلا رسیدم . بعد از سلامی که از راه دور به حرم امام حسین(ع) دادم در منزل بسیار قدیمی یکی از اهالی کربلا به سفارش یکی از دوستان اسکان یافتم . منزل بسیار قدیمی و در اصل غیر قابل سکونت است ولی همین هم در این موقعیت کربلا با حدود بیش از ۲۰ میلیون زائر و خوابیدن بسیاری در کف خیابان نعمتی است. بخصوص دوش حمام آن تمام خستگی را از تن بیرون می کند. بعد از زیارت از نزدیک حرمین فرصتی حاصل شد تا چند جمله ای تقدیم دوستان بکنم. این سومین سفر اربعین من هست و تاکنون در این مورد چیزی ننوشتم و سال های قبل سعی می کردم با تصاویر ارسالی ناگفته ها را نشان دهم.
در زمینه اربعین و پیاده روی و تاثیرات معنوی فردی اجتماعی و جهانی آن گفته ها فراوان آمده است ولی با این وجود زبان و قلم از توصیف آن درمانده است خصوصا قلم ناتوانی مثل من حقیر و سر پا تقصیر. باید انسان از نزدیک آن را ببیند تا بدرستی لمس و درک کند. قطعا تمامی کسانی که در دل به آن اعتقاد دارند ولی موقعیت شرکت نداشته اند نیز در ثواب آن شریکند که از راه دور می توانند آنرا پاس بدارند اما حتما انجام آن مقدم تر است. می توان آنرا عاشورا و یا حج دیگر نامید و مقایسه کرد.
گرچه در این راه پر رنج و زحمت ممکن است ناملایمات و اختلافات فرهنگی و کینه قبلی دو ملل و یا معدود نازیبایی ها و حرکات و گفتار نابجا را بیشتراز سوی برخی نوجوانان لوس و بی ادب عراقی و ایرانی و برخی زائرین ببینی و بشنوی ولی بطور کلی زیبایی هایی وجود دارد که این مراسم سال به سال پرشورتر انجام شده و کسانی که یکبار شرکت کرده اند دلشان برای آن پر می کشد . وقتی قدم در این را قرار دادی باور کنید دیگر این پاها،پاهای جابر است در اختیار تو نیست و کسی انرا روبه جلو حرکت میدهد و به یاد سخن حضرت زینب جز زیبایی چیزی ندیدم زیرا این نیز تداوم عاشوراست و قطعا زیباست و چیز دیگری نیست.
زیباست پاهایی که به شوق دیدن دوست حرکت می کنند. و حرکت پاهای زوار وقتی کنار خیابان در حال استراحت هستی دیدنیست و صدای آن در سکوت صبح شنیدنی. زیباست دیدن مروارید اشکی که با دیدن حرم امامان و یا با شنیدن نوحه و عزاداری خاصی بر گونه های زائرین روان می شود. زیباست کودکان دختر و پسر مظلوم و فقیر عراقی که در گرمای طاقت فرسا در وسط خیابان بر روی خاک و شن نشسته و به زوار دستمال و شربت و خرما و ... تعارف می کنند چنان نگاه مطلومانه ای در این هنگام دارند که زائر مجبور می شود یا آن را بردارد یا دست نوازشی بر سرشان بکشد .
این آموزشی از سوی پدرانشان به آنهاست که همواره احترام زائر را داشته باشند. زیباست هدیه زوار ایرانی به کودکان عراقی که به زوار غذا تعارف می کنند. زیباست سعه صدر و صبوری صاحبان موکب ها در هنگام تقسیم غذا. خصوصا وقتی غذای اصافه در دستشان می ماند می توان ناراحتیشان را خواند و وقتی عذا تمام می شود خوشحالی و غرورشان را دید. زیباست اختلاط صدای نوحه های ایرانی و عربی و ترکی و پاکستانی و.... که هر روز و شب انرا می شنوی و با دلت عجین می شود ودل را صفا می دهد همه این نوحه ها یک هدف را دنبال می کنند.
اربعین کربلا
نام «حسین» با آرایش جمعیت زایر
زیباست شور و شوق تمام مردم و خصوصا خدام موکب ها برای خدمت رسانی به زوار . شاید بعد از اربعین این خصلت را نداشته و فراموش کنند. زیباست دعا و نوحه خدام موکب ها قبل و بعد از پذیرایی از زائرین در بالای دیگی که غذا پخته اند و با وضو آنرا تقسیم می کنند. زیبا و دیدنی است حرکت پرشور دستجات در هنگام ورود به حرمین که در این زمان برخی بی هوش و مدهوش می شوند. زیباست دیدن افراد پیر و سالخورده و ویلچرنشین و کودکان سوار بر کالسکه. زیباست دیدن روحانی نشسته در خاک کنار جاده و خیابان. زیباست دیدن هزاران زن ایرانی و عراقی در کنار هم با کوله بار سنگین .آدم مدهوش می شود که اینان چگونه در کنار خیابان شب را سپری می کنند و همچنان لبخند رضایت بر لبان دارند . زیباست دیدن بچه های محل در قالب موکب شهدای میاندرود که اولین حضور به این شکل را تجربه کرده و زحمات زیادی را متقبل شده اند درود بر همه آنها و زیباست و..... درود بر شما که با حوصله نوشته ناقص مرا خواندید.