شفافیت شکل گرفت! در توالت!
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. من البته هیچ وقت قبول نمیکردم سیاست توسط سیاستورز شفاف شود. اساس کارِ سیاست، پنهانکاری است. اما نمیدانم چرا این خواسته در جنبشهای مدنی راه یافته که سیاست یعنی شفافیت. وقتی همهچیز زیر سایهی اقتدار قانون باشد خود یعنی شفافیت. چون شفافیت شاید اسمش آشکارشدن باشد، ولی رسمش قانونیبودن است. هر گاه همهی کارها قانونی عمل شود شفافیت معنی ندارد. خصوصا" انقلاب اسلامی که همهی رأسها و رئیسها علاوه بر شغل سیاسی، ناظر کارها هم حساب میآیند؛ ولی فقیه ناظر هم هست، شورای نگهبان که از اسمش پیداست نگهبانی میدهد. بازرسی که گزارشگر است. قضاییه که داور است و حتی قوهای پیشگیر. اطلاعات که چشم بیدار است. حراستها که همهجا شعبه (جاهایی هم لانه!) زده است. و حوزه علمیه که خود را از نُظّار درجهی ۱ میداند. بگذرم.
خواستم بگویم شفافیت فقط شعار است. فلسفهی حکومت، قانونیت است. قانون درست کار کند شعار شیک شفافیت تَبش میافتد، جزوِ مطالبه هم نمیشود. شفافیت گویا شکل گرفته! البته نه در سیاست و اقتصاد و مال و منال و دنیا، در توالت و مستراح! ژاپن. به نظرم برای مقابله با جرم و مجرم است. (عکس بالا)
واقعاً کی حاضر است به این نوع دستشوییِ شفّاف روَد که تمامش شیشه است و از همه سو دیار (=معلوم) من معمولا" دستشوییهای بین راهی را نمیروم مگر جاهایی که تمیز نگهداری میگردد. ایرانیهایی دیدم که هر چه هنر! دارند همان جا میریزند! حتی آب هم نمیدهند! صدها مگس روی آن از صُب تا شو، وزّه وزّه میکنند. آدم مجبور شود برود، کورماز (=مگس) دارش میگیرد! نظافت از ایمان نیست مگر؟!