سید حسن خمینی و زبانچربی
نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی : ۳۰ ، ۸ ، ۱۴۰۴ : آقای سید حسن خمینی در پیام تسلیت به "امامجمعه"ی برکنارشدهی تهران در مرگ فرزندِ متهمش -که دادگاهی شده بود- این "امامجمعه"ی منعزل پایتخت را با لفظ "جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ کاظم صدیقی دامت افاضاته" صدا کرد و فرزندش را نیز "فرزند گرامیتان" لقب داد و حتی فراتر رفت و درگذشت این پسر دارای پروندهی خلاف و تصرفات را "ضایعه" توصیف کرد. پیش ازین نیز آقاخامنهای در پیام تسلیت به همین فرد، قلب این "امامجمعه"ی مخلوع و مخذول ملت را "قلب ذاکر" وصف کرد.
فقط در مورد سید حسن خمینی بگویم لابد املاک و مستغلات و متصرفات سر به افلاک مرقد که در تولیت اوست، نمیگذارد فکر صحیح داشته باشد که این گونه زبانش را چرب کرد و حتی از خدا خواهان دوام افاضات! آن شیخ شد، لفظ لقلقهای "دامت افاضاته" و "دامت برکاته" که در ادبیات چاپلوسانه مرسوم میان قدرت و روحانیت سوسو میزند و فقط تعارف و سر هم شیرهمالی است. آن شیخ اخلاقگو، در ایران موج منفی افکند که ۱۰۰۰ متر زمین حوزهی علمیهی ازگل تهران را آنگونه سندسازی ساخته بود و به چند جور دروغ هم متوسل شده بود تا فریب دهد و خود را خلاص سازد با آنکه روضهخوان بیت آقاخامنهای بود و برای تعداد قلیل در پایتخت خطبه میخواند. نقل است که روایتهاست دروغ شنیعترین عیب در میان شناعتهاست، اما شیخ دروغ را عین عسل قورت داد. آقای دکتر عبدالکریم سروش چهل سال پیش کتابی نوشت با عنوان "دانش و ارزش". کتابی بسیارسنگین و علمی و وزین. آن کتاب را باید این حاکمان و حاکمانزادگان بخوانند تا دستکم بیآموزند با ادبیات خود ارزشها و دانشها را وارونه نسازند و خردورزی ایرانزمین را خُورد و خوار ننمایند. بگذرم.