به قلم جلیل قربانی: آقای طالبی، سلام، روز بهخیر
۱- در دوره قبلی فعالیت «مدرسه فکرت» درباره ربا و تفاوت آن با بهره در نظام بانکی، مطالب خدمت دوستان ارائه کردم. به بیان ساده؛ ربا مربوط به دوره قبل از پیدایش پول و برای معامله پایاپای(کالا با کالا) بود که نباید بازپرداخت یک کالا بیشتر از دریافت آن باشد، آن هم به شرط برابری کیفیت آن دو جنس.
۲- اما یک نکته را باید اینجا متذّکر شوم، مهمترین کارکرد بانک در اقتصاد «جمعآوری سپرده» و «دادن وام» است؛ بانک برای جمعکردن سپرده باید سود بپردازد و برای دادن وام باید کارمزد بگیرد.
۳- این پول دریافتی و پرداختی در سامانه بانکی« نرخ بهره» و تفاوت آن هم درآمد بانک از این فعالیت است. اگر تفاوت این دو عدد به نفع کارمزد مثبت نباشد، بانک ورشکسته میشود و کار تعطیل.
۴- بانک واسطه یا دلالی است که دو طرف یک معامله پولی را به هم میرساند که یکی مازاد و دیگری کمبود پول دارد. مطابق ماده ۲۳۵ قانون تجارت، میتواند حق دلالی دریافت کند.
۵- کسانی که نرخ بهره را به عنوان ربا در نظر میگیرند، شناختی از کارکرد نظام بانکی و مهمتر از آن از کارکرد پول در اقتصاد ندارند.
۶- من اگر جای وزیر اقتصاد بودم، همین امروز این آقای صدیقی را به عنوان مدیرعامل بانک ملی کشور منصوب میکردم تا ببینم ایشان برای اداره یک سامانه بانکی چه روش جایگزینی دارند.
پاسخ ابراهیم طالبی دارابی دامنه:
جناب آقای قربانی سلام. نیمروزتان به خیر. جنابعالی چون اقتصادخوانده هستید، بهره و ربا و فلسفهی تأسیس بانک را کاملاً علمی بیان فرمودید که بر اطلاعات ما افزوده شد. متن خیلی هم منسجم در آمد. این به لحاظ نظری، اما وقتی به عملکرد و اخلاق اداری بانکها توجه کنیم میبینیم طی همین دو دورهی دولت ۱۱ و ۱۲ (دولت ۹ + ۱۰ که پیشکش) بانکها آنچنان سود سرشار و معاملات پرسود و خرید املاک نجومی انجام دادهاند که صدها سال اینها را سرمایهدارتر کرد اما ازینهمه درآمد و افزایش سرمایه و حتی املاک و مستغلات، حتی درصدی ناچیز هم به حساب مشتریان خود نریختند. مگر میشود بانک واسط باشد ولی حق ذیحقان را ندهد یا دستکم هوای مشتریانش را نداشته باشد؟ بند ۲ شما که فلسفهی تأسیس را بهدرستی رساند، این را ایجاب میکند که سپردهگذار متضرر نگردد. از سوی دیگر با تنظیم قراردادهای خشک و دههامادهای، مشتریان خود را خام و مبهوت میکند و شاید بتوان گفت کلاه بر سر آنان میگذارد! با اینهمه متن شما یک کلاس درس بود و ارزش نظریاش محفوظ و مضبوط. تشکر. بیشتر بخوانید ↓
نظر آقای احمد فضلی:
سلام، یکی از دلایل ربوی بودن بانک نرخ سود ثابت است که اول معامله به اصطلاح مضاربه تعیین می گردد با این همه تغییر شرایط اقتصادی هیچ تغییری در این نرخ نمی شود و اساسا این نوع مضاربه فقط روی کاغذ غیر ربوی است، موضوع دوم سود از تاخیر دیر کرد وام ها هست که از نظر تقریبا همه مراجع هم ربا و حرام است و یکی از دلایل ورشکستی بنگاه های اقتصادی کشور همین سیاست تساعد اقساط است. تا زمانیکه سیستم بانکداری ما بر مبنای سیستم غربی که ریشه در سیستم مالی یهود داری تغییری در واقعیت صورت نمیگیرد، مگر اینکه واقعا بانکی با مفهوم و قرار های اجرایی اسلامی باشد
جواب جناب جلیل قربانی به آقای احمد فضلی :
سلام شب به خیر
۱- بانکداری یک کسبوکار و آنچه که در این کسبوکار معامله میشود، پول است.
۲- نرخ بهره به منزله قیمتِ موضوعِ معامله شناخته میشود؛ قیمت خرید پول برای سپرده و قیمت فروش پول هم برای وام وضع میشود.
۳- مثل تمام معاملات در بازار، قیمت فروش باید بالاتر از قیمت خرید باشد تا دوام کسبوکار تضمین شود. بالا و پایین بودن آن فقط با نرخ تورم سنجیده میشود. استاندارد هم این است که نرخ بهره کمی بالاتر از نرخ تورم باشد.
۴- این که یهودیان، بنیانگذار بانکداری به شمار میروند، اولاً به دلیل تقدم زمانی یهودیان نسبت به بقیه ادیان است و ثانیاً به دلیل آنکه رهبران دینی مسیحی و بعدها مسلمان آن را مصداق ربا و حرام میشمردند. بعدها برای ورود به دنیای مدرن، آن را پذیرفتند تا از قافله تمدن عقب نمانند.
۵- در پست قبلی هم گفتم که کسانی که بانکداری بدون ربا را از سال ۱۳۶۲ در ایران، جایگزین بانکداری متعارف در کشور کردند، در عمل جز تغییر نام قراردادها، کاری نکردند. به جز ایران در هیچ کشور اسلامی و غیراسلامی، بانکداری متعارف کنار گذاشته نشد.
۶- خاستگاه آنچه به عنوان بانکداری اسلامی در ایران رایج شده، دستاورد نظریهپردازان اقتصاد اسلامی غیرشیعه در جهان به ویژه پاکستان است و معمولاً اولین شعبه هر بانک اسلامی در انگلستان تأسیس میشود.
۷- این که کسانی که بانکداری را با یک نگاه دفعی، دستاورد یهودیت میدانند، چرا در این ۴۰ سال حاکمیت جمهوری اسلامی، جایگزینی برای آن نساختند؟ مگر برای یک دستاورد مدرن میتوان جایگزین پیشامدرن پیدا کرد.
۸- نکته آخر دانشمندان و نوآوران، خادمان بشریت هستند و با نگاهی خدامحورانه، هدفشان، نگاه دینی ندارد، بلکه نگاهی انسانی و جهانشمول دارد. بانکداری، بانکداری همانند بسیاری از فعالیتهای مدرن، دستاورد بشری است که انسانها در کنار دیگر اختراعات و اکتشافات، بدون توجه به خاستگاه دینی، در طول تاریخ به ارمغان آوردهاند.
ابراهیم طالبی دارابی دامنه:
جناب آقای قربانی! سلام. شب به خیر. خوب نگاشتید. بند ۶ را نمیدانستم. جالب بود. اما بند ۵ عرضم این است خودِ مراجع عظام هیچوقت نپذیرفتند بانکهای جمهوری اسلامی غیرربویاند. حضرات جوادی آملی و مکارم شیرازی که بارها و بارها تذکر دادند و بخشهایی از رفتار بانکی را حرام اعلان کردند ازجمله جریمهی وحشتناک دیرکرد. قسط. در واقع به فرمودهی شما فقط اسم عوض کردند. در پایان اشکال ربویبودن امری دینی است. اینکه به آن توجه نمیشود باید گذاشت روی اختیار عمل مردم که دین هم نمیخواهد مردم را بهزور عامل شریعت نگه دارد.
من اساساً از هیچ بانکی زیان ندیدم چون زیاد سروکار ندارم، گرچه بانکها جزوِ سامانههای مدرناند اما نیک بلدید که در گذشتهی دور چارپایهای به اسم «بنک» در اروپای ایتالیا و یا اسپانیا میگذاشتند و پولفروشی میکردند. امروزه مردم مجبورند پول را به بانک بسپرند، دستکم به این علل:
۱. بلد نیستند پول را کار بزنند. ۲. میگذارند که وام بگیرند. ۳. سود کنند. ۴. پسانداز کرده باشند. ۵. مردم از پول دمِ دستی واهمه دارند (به عبارت محلی: لَمِهلای پول زود لو شونه) چون خرج میشود یا کِش میرود، لذا هجوم میبرند به بانک. ۶. یارانهبگیرند، پس باید بانک حساب باز کنند. ۷. حقوقبگیرند که لازمهاش حساب بانکیست. ۸. تبادل فقط با بانک میسر است. و ... . بحث خوبی بود. تشکر. تازه خواستم بپرسم بانک رسالت هم جزوِ همین قماشهاست؟ که گویا جواب شما شامل این بانک هم هست. اگر نیست، روشن بفرمایید جناب قربانی.
جواب پایانی جناب جلیل قربانی:
سلام شب بهخیر جناب طالبی. ممنونم از التفات جنابعالی به نوشتهام. در مورد فعالیت بانکها، طبق قانون در تمام کشورها، بانکهای تجاری حق ندارند در فعالیتهای غیربانکی مانند بنگاهداری شرکت کنند.
کارزدن پول به تعبیر عام، کار بانک نیست و انجام فعالیتهای اقتصادی از جمله خرید و فروش املاک و مستغلات و مانند آن از ایرادات بانکداری در ایران است.
همه بانکها از جمله مهر ایران و رسالت در دادن وام، شرط سپردهگذاری دارند و نسبتی از سپرده را وام میدهند.
آنها این سپردهها را فعالیتهای اقتصادی به کار میگیرند و سود قابل توجهی از آن فعالیتها به دست میآورند.
حساب قرضالحسنه مشتری نزد بانک به معنای بهرهمندی بانک از پول رایگان است، اما هیچ بانکی وام قرضالحسنه به معنای بهره صفر درصد نمیدهد.