به قلم دامنه. به نام خدا. خاطرهی من با مفاتیحالحیات. روزی از نمایشگاه بینالمللی ڪتاب -ڪه آن سالها از جمله در سال ۱۳۹۱ در بزرگراه چمران برگزار میشد و بعدها در شهرڪ آفتاب- خسته و ڪوفته به سایهی درختی در همان محوطه پناه برده بودم؛ درازڪِش و بیرمَق. به دوست و همڪارم گفتم: ڪتابهای منطقهایی خریدی؟ لبخندی زد و گفت: منطقهایی نه، اما منطقی خریدم! گفتم: منطقی چرا؟ حالا خندید و چون حال و اشتیاق مرا نسبت چنین ڪتابهایی میدانست، حرفی نزد. پریدم روی خریدهایش. یڪییڪی از مُشمّای پلاستیڪ درآوردم. دیدم «خاطرات اڪبر هاشمی رفسنجانی» است و «مفاتیحالحیات» با جلدی شڪیل و ڪاغذی تیرهی ڪاهی ڪه وزنش سبڪ باشد؛ چونان رُمانها ڪه در دستان خواننده خستگی نمیافزاید. همانجا، درجا تورُّق ڪردم، دیدم هم خوشچاپ است، هم خوشساخت و هم خوشبیان. ڪه در همان سال نخست، به زیر چاپ پانزدهم رفته بود و الان به چاپ چندم رفتهباشد، من نمیدانم. بگذرم. ولی بگویم برای خود تهیه ڪردم.
عادت دایم من این است تا ڪتاب را با نایلون و یا ڪاوِرهای مخصوص جلد نڪنم، دست به داخلش نمیبرَم؛ مگر جایی ڪه دیگر چارهایی نباشد. در عڪس زیر، هم جلدڪردن با نایلون و هم عنوانِ روی جلد منعڪس میشود.
مفاتیحالحیات. آیةالله جوادی آملی
آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی در مقدمهی این ڪتاب شریف -ڪه با قلم توانمندشان زینت اثر را به حڪمت پیوند دادند- میگویند پیام مفاتیحالحیات «بازڪردنِ راز مُهرشدهی ڪیفیت زندگیِ هر چیزی است ڪه در هستی سهمی دارد» و جالب اینڪه آن حڪیم متألّه از خدای سبحان مسئلت میطلبد ڪه برای اُمّت اسلامی توفیق سلوڪِ اسفار چهارگانهی صدرالمتألّهین -ملاصدرای شیرازی- بهویژه سفَر چهارم یعنی سفر از خلق به خلق با حق عطاء ڪند. زیرا در اصل یڪم مقدمه میفرماید: «تمدن جامعهی انسانی در آیینهی تدیّن او ظهور دارد» و حڪیمانه و دغدغهمندانه راه را برای بشر، همین میداند، چراڪه او «زُهُور (=درخشش و پیدایش) هرگونه برازندگیِ» آدمی را مَنوط و مشروط به «استقرار در مَقطع چهارم از اَسفار چهارگانهی سالڪان الهی» میداند.
چهار نمونه از متن ڪتاب را با برداشت آزاد مینویسم، کتاب شریف مفاتیحالحیات؛ کتابی برای زندگی و برازندگی و رونق جسم و روح و جان و جهان:
در صفحهی ۷۵ با این سخن مواجه میشویم ڪه یڪ سخن حڪیمانه را اگر بشنویم و سپس آن را نقل ڪنیم یا بدان عمل ورزیم، از «عبادت یڪ سال بهتر است.»
از صفحهی ۴۳۴ چنین برمیآید ڪه برترین حاڪمان و دستاندرڪاران حڪومتی ڪسانیاند ڪه سهویژگی مهربانی، بخشش و عدالت در وجودشان باشد.
در صفحهی ۵۵۵ میفهمیم ڪه شیعهی علی (ع) به فرمودهی امام علی (ع) از مردم درخواست نمیڪند، اگرچه از گرسنگی بیمرد. زیرا در صفحهی مقابلش پیامبر خدا (ص) نیز تأڪید نمودند «تا آنجا ڪه میتوانید از درخواست، عفّت بورزید.» این یعنی اهمیت ڪار در اسلام و برای مسلمان و انسان.
در صفحهی ۷۶۴ در فصل «خاتمه»، آقای جوادی آملی تفأُل به حافظ را از سِنخ امید به لطف خدا میداند در آینده، نه از صنفِ استعلام از غیب.
حجتالاسلام حاج سید کمالالدین عمادی
از تدوینکنندگان مفاتیحالحیات
اشاره: بسی خوشحال شدم وقتی بهتازگی دریافتم گرامیاستادِ مستطاب آقای حاج سید ڪمالالدین عمادی استاد محترم حوزه، جزوِ آن پنج پژوهشگر گروه فقه «پژوهشگاه علوم وَحیانی معارج» بودهاند ڪه در گزارهی «سعی بلیغ آقایانِ مشڪور پروردگار» در نوشتار آیتالله عبدالله جوادی آملی، جایی درخشنده دارند و برای تحقیق و تنظیم این ڪتاب شریف سهیم بوده و مشارڪت محققانه داشتهاند. سعیڪم مشڪور جناب گرامیاستاد.
پیوست:
متن زیر را جناب حجتالاسلام حاج سیدکمالالدین عمادی چاچکامی فرستادند در گروه تلگرامی «فقهپژوهان»، که من هم افتخار حضور در آن صحن را دارم: عین متن جهت مزید اطلاع درج میشود:
«سلام و درود بر همه فرزانگانی که با کتاب شریف مفاتیح الحیات آشنایی دارند به اطلاع میرساند تا کنون در قطع وزیری با تیراژ ۲۲۲ بار به تعداد ۱۱۱۰۰۰۰ و رقعی ۱۴ بار به تعداد ۷۰۰۰۰ به چاپ رسیده است البته تازگی ها با ترجمه عربی نیز چاپ شده است. این کتاب با هدف بیان سبک زندگی تدوین شده اگرچه روایی است ولی در گروه فقه موسسه تحقیقاتی اسراء تدوین شده است تا گزینش روایات کاملا منطبق با فقه شیعه باشد.»
پایان نقل قول.
دامنه: گمان نکنم تا اکنون کتابی در جهان و ایران، به تعدد ۲۲۲ بار به قطع وزیری و نیز ۱۴ بار رُقعی و با این تعداد نسخه چاپ و انتشار یافته باشد.