تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : چند بحث در چند زمینه -
سید مهدی صباغ دارابی : سلام و عرض ادب، با عرض پوزش در نوشتار بالا مهندس سرایلو مدیر عامل شرکت نکاچوب نبود ایشون مدیر راهسازی شرکت بودبسیار توانمند بود که همکاران بهش میگفتن سرایلو بزرگ، مدیر عامل فک کنم یا آقای نجاتی بود یا آقای اهنگری. یاعلی مدد -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، روز بهخیر فقط یک نکته؛ بر اساس کتاب " بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی" نوشته حمید روحانی، یکی از دلایل اعتراض آیتالله خمینی به محمدرضاشاه پهلوی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دادن حق رأی به زنان بود. جلیل قربانی -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، روزتون بهخیر ۱- چند سال پیش تصمیم گرفتند تا بنای یادبودی با عنوان شهدای گمنام در پارک تفریحی وزرامحله در شهر سرخرود بسازند. ۲- این کار در آن زمان با مخالفت گسترده اهالی وزرامحله از جمله خانوادههای شهدای محل روبرو شد. ۳- مادر دو شهید یدالهی (مادرخانم بنده) گفته بود این دو شهید گمنام را در ... -
ناشناس : سلام متنی از آقای عمادالدین باقی: تاکر کارلسون یکی از چهرههای مشهور رسانهای در امریکا و چهره محوری در جنبش ماگا است. صفحهاش در یوتیوب بیش از ۵ میلیون دنبال کننده دارد. برخی مطالبش درباره ایران شگفت انگیز است. اگر از زبان یک ایرانی گفته میشد به توهم توطئه و غرب ستیزی متهم میشد اما از زبان شخصیتی مانند ... -
ناشناس : به ص ۳۳۸ تا ص ۳۴۳ کتاب جامعهشناسی سیاسی دکتر حسین بشیریه رجوع شود. -
از مدرسه فکرت : درود خواندنی و پر اهمیت -
ناشناس : درود بر شما آقای نور مفیدی در جنگل خواری استان گلستان معروفه و در حال حاضر مالک شرکت ممتاز! محمدحسین آهنگر دارابی -
ناشناس : پیام یک عضو مدرسه فکرت: سلام جناب آقای طالبی. مطلب شما عینا مشابه قطعنامه هائیست که اپوزیسیون خارج نشین درمیتینگهای تبلیغاتی که راه میاندازد پرسروصدا اما جمعیتی ازآن استقبال نمیکنند صادرشده. چندایراد کارشمارا باصراحت گوشزد کنم اولا.همچون گذشته بادیدگاه توام باتحقیر وشکست برای جبهه داخلی وغلبه وظفروپیروزی ... -
ناشناس : جمعی از فعالان سیاسی اجتماعی استان یزد جمعهشب با سید محمد خاتمی دیدار کردند. در این دیدار که در محل بیت تاریخی شهید صدوقی برگزار شد، سید محمد خاتمی طی سخنانی با تأکید بر شناخت دقیق مشکلات برای رسیدن به صورت راه حل واقعی، اظهار کرد: اگر معتقدیم اسلام جاودانه است باید به تمام پرسش ها و نیازهای روز به روز نو ...
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- دامنه کتاب
- انقلاب اسلامی
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- مسائل روز
- مباحث دینی
- گوناگون
- ایران
- جهان
- فرهنگ لغت دارابکلا
- قرآن در صحنه
- روحانیت ایران
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- جامعه
- لیف روح
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- جبهه
- روحانیت دارابکلا
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- خاورمیانه
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- آمریکا
- سیاست
- اوسا
- روزبه روزگرد
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- زندگی
- حومه
- شهرها
- کبل آخوند ملاعلی
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
آذر ۱۴۰۴
۹
-
آبان ۱۴۰۴
۲۰
-
مهر ۱۴۰۴
۱۸
-
شهریور ۱۴۰۴
۲۸
-
مرداد ۱۴۰۴
۳۳
-
تیر ۱۴۰۴
۱۶
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۰
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۷
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۱
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۲۰
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۷
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۷
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۰
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۱
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۵
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۷
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
حرفِ خواجه نصیر
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. سه روزه که "گُزیدهی اخلاق ناصری" به شرح شهرام رجبزاده، از معتبرترین اثر اخلاقی به زبان فارسی را تمام کردم. نمیتوانم کتابی را بخوانم اما از آن، زکات! نپردازم (=نکات ناب از آن نگویم) خواجه نصیرالدین طوسی عالم دینی قرن ۶ و ۷ قمری درین کتابش -که برای ناصرالدین حاکم اسماعیلیهی قُهستان خراسان نگاشت- به اخلاق پرداخت که اساس پرسش در اخلاق این است چه چیزی فضیلت است، چه چیزی رذیلت. ملاک خوب و بد چیست؛ به قول علمی حُسن و قُبح. او سعی دارد مثلا" عملِ اَعِفّا (=عفیفان، چه بانوان چه آقایان) و عملِ اَسخیا (=سخاوتمندان) را باز گویَد. یا مثلا" به سیاست مُدُن (=دیدِ تدبیری داشتن به جامعه) هم میپردازد. مثل دفع ضررِ اَعدا (=عَدوها، دشمنان) که از دیدش سه مرتبه دارد و به ترتیب باید طی شود:
- اول: اصلاح و صلح.
-دوم: احتراز (=دوری) از مخالطت (=آمیختگی) با دشمنان به بُعدِ جوار یا جابجایی. یعنی لشگر نظامی نزدیک دشمنان ساکن نشود. به قول امروزی قرارگاه نزند.
-سوم: قهر و قلعوقمع و این آخرِ همهی تدبیرها باشد. که نصیرالدین شش پیششرط برای آن قائل است که سعی کردم جملاتش را سادهتر سازم:
۱. دشمن، شَریر بُوَد و در ذات خود اصلاح به هیچ طریق نپذیرد.
۲. به هیچ وجه از وجوه جز قهر (=چیرگی با زور و جنگ) خود را از تعرّض او (بخوانید: کشور یا حزب یا گروه عدو) خلاصی نبیند.
۳. اظهار سعی در اِزالتِ (=دورکردن) خیرات از مشاهده کرده باشد. به زبان امروزی دشمن بخواهد مردم را از مذهب و معنویت تخلیه کند. به قول مشهور رهبری: «ناتوی فرهنگی» پیاده کند!
بگذرم سه تا دیگه پیششرط حوصله نگرفت برداشتم را تایپ کنم. فقط بگویم در قدیم، زِمامداران و فرمانروایان، از فقیهان و دانشمندان قویفکر میخواستند به آنان مشورت دهند، (مشورت واقعی نه مثل امروزهروز صوری و پُر از رودربایستی) که اغلب در قالبِ کتاب و مقالت عرضه میشد. مثل همین کتاب "اخلاق ناصری" که شیخ نصیرِ -فقیه- به ناصر، -فرماندار و مُحتشمِ قُهستان- بهجِدّ و جهد توصیه میکند و خط میدهد و نیز ربط.
نکتهی دگر گویم و کامل ازین کتاب بگذرم: از نظر نصیرالدین یکی از مهمترین علائم جهل مرکّب (=یعنی کسی چیزی را نمیداند، به نادانیاش توجه نمیکند ولی خیال نماید میداند) این است که فرد "از صورتِ علم، خالی بوَد." خیلی حرف است، این حرف نصیر، نیست؟! همان نصیرالدین که با ذکاوت، مغولان را به بغداد کشاند و سلسلهی عباسیان را پس از چند قرن حکمرانی ستمگرانه، برانداخت.
زندگی و بندگی ( ۱ تا ۴ )
زندگی و بندگی ( ۱ )
به نام خدا. سلام. زندگی و بندگی راهی به روی هم هستند. زندگی بدون بندگی نمیشود و بندگی بدون زندگی ممکن نیست که به فرمودهی رسول اکرم ص "دنیا، مزرعهی آخرت است". در کتابی به همین نام : "زندگی و بندگی؛ بر پایهی آموزههای قرآن و حدیث" (چاپ دوم / ۱۳۹۶) نوشتهی مرحوم رضا بابایی (زادهی ۱ خرداد ۱۳۴۳ در قزوین و درگذشتهی ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ در قم) نویسنده، طلبه، دینپژوه، شعری دیدم که نقلش خالی از لطف نیست:
ای دل اَر خواهی تو بهتر زندگی
بندگی کن، بندگی کن، بندگی
چون پایهی زندگی سالم بر دو شاخهی پیام آسمان و پیام خرَد استوار است، رستگاری حکم میکند زندگی در سایهی بندگی باشد و بندگی در مسیر و بِستر زندگی روی دهد. پیامبران ع و امامان ع و بزرگان و پارسایان استدلال کردند و برای بشر بازگو، که به اوج نمیرسد آن کسی که خود را از آموزههای وَحیانی و دینی خالی کند. و صد البته هم اگر خود را با خرَد و دانایی بیگانه کند به دام بدعت و بدتر از آن خرافه و حتی تحریف میافتد. چند نمونه از مواردی که زندگی و بندگی را پیوستهبههم نگه میدارد، به نقل از همین کتاب نام میبرم. لطفا" تکتک آن را بخوانیم و کمی فکر کنیم:
آراستگی، آزادگی، پاکی، بهداشت (که معجزهی اسلام است)، ازدواج، نماز، کار ثواب، کار و کوشش، محبت، آرامش، ذکر، مدارا، اخلاص، پرهیزگاری، پرهیز از اسراف، اعتکاف، همگرایی، سادهزیستی، زیارت، نوعدوستی، معاشرت، بخشش، میانهروی، پیمان، پایداری، بردباری، مهارت، نظم، رایزنی، دانشوری، تغذیه، حقالناس، نشاط، توبه، قلب سلیم، امید به رستاخیز، عزای عاشورا، کمک، دعا، تفریح، گستراندن دعوت، شکرگزاری، مهربانی، ترک معصیت و دهها کار و موارد دیگر.
اشاره: بالاترین اثر بندگی این است که انسان را در برابر دیگران، عزتمند (اما فروتن نه مغرور) نگاه میدارد و خضوع و خشوع را منحصرا" در پیشگاه حضرت باریتعالی صورت میدهد.
| ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ |
ابراهیم طالبی دارابی
زندگی و بندگی ( ۲ )
به نام خدا. سلام. نوشته بودم آثار مرحوم رضا بابایی خواندن دارد؛ از جمله کتابِ «زندگی و بندگی» ایشان که عنوانِ این سری نوشتارهایم گردیده. برداشتم این است انسان باید در مجاورتِ این دو باشد، تا میانهروی کند، نه زیادهروی. این دو، همان زندگی و بندگی است. هر کدام ازین دو، نباشد جریان دنیا و عُقبی در هر فرد مختل میشود. شاید بیعلت نبوده باشد که نویسنده از ۴۵۶ صفحهی کتابش، نیمی را زندگی قرار داده و نصفی را هم بندگی.
سیزده جام در نهاد پیامبران
به قلم دامنه. مباحث دینی. سیزده جام در نهاد پیامبران. به نام خدا. سلام. روشن سازم که جام در یک معنا، پیاله و آینهی معاینهی انسان در همهی ابعاد است. من آنچه درین نوشتهام میبینید از خواندن و مطالعات آثار بیدل دهلوی آموختم، هم او که عقل را "روح اعظم" میدانست و برای آن، جام پیامبران -علیهم السلام- دنبال مینمود تا انسان را دینی و عرفانی نگه دارد. سیزده جام به برداشت بنده در آثار او:
جام حضرت آدم ع : اَسرار دو عالَم را در خود نهفته دارد.
جام حضرت ادریس ع : نشئهی علم و درس و صنعت و آگاهی است.
جام حضرت نوح ع : به اعتدال درآوردنِ بیاعتدالی و ناموزونی است.
جام حضرت یونس ع : چلّهی عروج به معراج یقین است.
جام حضرت ابراهیم ع : دو نشئه دارد: یقین و تسلیم.
جام حضرت یعقوب ع : وارستگی است.
جام حضرت یوسف ع : عشق و حُسن است.
جام حضرت داوود ع : عشق و طرَب (=شادی و شعَف و وجد درونی) است.
جام حضرت سلیمان ع : قدرت اعتباری عدل و داد و کرَم است.
جام حضرت ایوب ع : نشئهی شکیبایی و بردباری است؛ صبر ایوبی.
جام حضرت موسی ع : نشئهی معرفت و جوشش و تلاطم شگفت است.
جام حضرت عیسی ع : چگونگیِ رسیدن به مقام مسیحایی است.
جام حضرت محمد -صلی الله علیه و آله و سلّم- : قوس صعودی با وجود مبارکش به اِکمال میرسد؛ اَشرف مخلوقات.
در مورد سیزده جام پیامبران -علیهم السلام- توضیحی در زیر نوشتم:بنده به عمد لغت معاینه و پیاله را کنار جام آوردم. معاینه از ریشهی عین (=چشم) میآید. یعنی با چشم چیزی را دیدن. در هر خانهای چند جام آینه است هر کدام در جایی و چندین پیاله است و هر کدام برای کاری. در پیالهی آب، آدم میتواند خود را مشاهده کند چنانچه در آینه. و هر بار هم، سر و وضع خود را مرتب نماید؛ از شانه تا هر آرایه. این دو متاع صورت را نشان میدهد اما جام و آینهی پیامبران ع سیرت را. خواستم با این مثال گفته باشم انسان باید خود را در جام پیامبران ع ببیند و از هر پیامبری درس مخصوص خودش را بگیرد. مثلا" حضرت ابراهیم ع که برای یقین و تسلیم در بوتهی آزمونهای بسیار سخت خدا گرفت و هر بار ظفرمند بیرون آمد. پس در جام ابراهیمی ع آدمی میتواند تمرین تسلیم و یقین کند و خود را بسازد و عیوب خود را درین جام ببیند و رفع کند. بگذرم. حالا بیا جام محمدی ص را ببین. دیگر تمام فضیلتها و عصارهی آوردههای انبیا ع درین آینه و جام جمع است، چرا که رسول ما خاتم ص است. دیگر اگر کسی خود را در جام امام علی ع و حضرت اباعبدالله ع و حضرت زینب سلام الله علیها مشاهده کند حساب ندارد، از بس درین سه جام، حاصلِ جمع همهی ظرافتها و دستاوردهای انبیا ع و خودِ حضرت ختمیمرتبت رسول الله ص، دیده میشود.
پیش ازین سه شنبه، ۱۷ آبان ۱۴۰۱ متنی با عنوان انسان کامل از نظر بیدل و حافظ در همین دامنه نوشته بودم که رجوع به آن ممکن است بر خوانندگان شریف مفید باشد.
غایت بشر
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. نمیتوانم بگویم این فکری که دارم مطرح میکنم آموزهی فلان دانشمند یا سالک خاص است؛ این را از مجموعهی مطالعاتم و قاطبهی دانشمندان عَریف و سالکان طریق به یاد دارم که وقتی از آنان میپرسیدند غایت بشر چیست؟ در لا به لای آثار و کتابها جواب میشنیدم: هدف و غایت ما "متوازنکردن" زندگی خود با "خواست خداوند" است. حتی وقتی پرسش میشد چرا مردم شاد نیستند؟! ریشه را در همین میدانستند؛ زیرا با خواست و ارادهی خداوند "همآهنگ" نیستند. اخیرا" در کتابی -سالک صلح که ۱۲ مهر ۱۴۰۱ درین پست معرفی کردهام- خواندم که مشکل درجهی یک دنیا را از یک جهانگرد عارف و خداپرست مغربزمین، کاوش میکرد که پاسخ مهیّج و شورانگیزی داد: نابالغی فکری؛ یعنی ضعف عمدهای که درکِ درونی انسان را در دریافتهای الهی مختل میکند.
شش گامی که برای آدمی حیاتیست
اولین گام این است از کسانی نباید بود که در سطح، زندگی میکنند و از ظاهر زندگی فراتر نمیروند. دومین گام همآهنگکردن خود با قوانین طبیعی حاکم برین جهان است. سومین گام -که به نظرم گام برتر است- گوشدادن به ندای درون است. گام چهارم سادهکردن زندگی است برای توازن روحی. گام پنج خلوص است و ششمین گام هم -که آخرین قدم است- رهایش است؛ رهایی نفس.
علت این است انسان دارای دو خود است: یکی "خودِ فُروزین" است یعنی آن نیروی درونی که انسان را به ماده و دنیا و بدی سوق میدهد. دیگری "خودِ فرازین" است که انسان را به سمت خدا میبرَد. مثلا" از حضرت عیسی علیه السلام نقل شده است که "قلمرو خدا در درون شماست." روی همین قاعده است که علمای مذهبی نامهای شگفتی به «خودِ فرازین» دادهاند؛ مثل: خودِ برتر، قدرت حاکم درون، نورِ درون، مسیح درون. خلاصه اینکه، این درون و دل ماست که قوانین خدا را میشناسد و همیشه باید پذیرای دریافت هدایتهای الهی باشد.
انسان کامل از نظر بیدل و حافظ
به قلم دامنه: مسائل عرفان و معنویت : به نام خدا. سلام. چندی پیش کتاب «مقایسهی انسان کامل از دیدگاه بیدل و حافظ» نوشتهی آقای عبدالغفور آرزو را تمام کردم و حالا خواستم شمّهی بنوسم تا شاید برای خِرمن خرَد بزرگوارهای این صحن با این سفر پژوهشیام خوشههایی پردانه آورده باشم که به نشئه و نشاط بینجامد؛ زیرا به علت این که انسان موجودی هستیمند است از آوردههای تازه استقبال دارد. اساسا" سخن راندن از بیدل دهلوی (قرن ۱۱) -که عارفیست شاعر- و حرف زدن از حافظ شیرازی (قرن ۸) -که شاعریست عارف- کاریست دلنشین، چراکه پرورشگاه انسان معنوی، معرفت عارفانهی دینیست و دین مبین این خوراکِ روح را بهتمامه و شگفتانگیز در خود دارد.
تا جایی که بنده فهمیده، شمسالدین محمد حافظ -که «طرح نو دراندازیم» را مطرح کرده- هدفی جزین نداشته که انسان به قلمرو هستیشناختی و شناختِ انسان ورود کند. ممکن است پرسیده شود از کجا مطمئنی؟ از این صورتمسئله که حافظ دادِ سخن سر داده که انسان ظاهری سرشار از ملامت دارد و باطنی از سلامت. و چنین موجودی پاکسرشت، باید هم، دنبال کمالِ خود باشد تا به تعبیرم به جای عصیان، به عرفان برسد. حالا وقتی به عبدالقادر بیدل دهلوی برسیم این مسئله، اوجی عجیب میگیرد و با این که پیرو حافظ است و قدر وی را از روی دلباختگی میداند، از حافظ غنیتر میشود، مثل این حرفش:
چیست انسان، کمال قدرت عشق
معنی کائنات و صورت عشق
او در کتابش «چهار عنصر» با فراست شهودی نوشته است: "اَبجدِ دبستان عشق، قل هوالله احد است، نه تعداد بزرگیهای اَب و جَد". یعنی بیدل دارد به ما به رمز و راز میفهماند همان توحید و یگانهخواهی و یکتاپرستی اصالت دارد، نه تفاخر و غَرّه بر پدر و مادر و تیره و تبار و قبور و قبیله و خون و خویشاوند، اینها همه در جای خود، اما ابجد وجودی انسانِ نائل و نالان اهل ندا و ندبه و ندامت، همان "قل هوالله احد" است. فکر کنم همین مقدار شرح، بس باشد؛ زیرا آنقدر یادداشتها ازین کتاب زیبا برداشتهام که بخواهم بگویم صدها ساعت وقت شما را میخواهد که مزاحمت بیش ازین نکنم.
رفتار جالب جنگلبان بختیاری
جنگلبان اهل بختیاری در لحظهی احتضار
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. حرکت جنگلبان بختیاری در کهنسالی، یک الگو بود. آخرین ثانیههای جاندادن، دست همسر کهنسالش را چنگ زد و دست در دست او جان به جانآفرین تقدیم کرد. مستند این صحنه را دیده بودم و عکسی هم انداخته، تا اینک یک پست برای لیف روح شد زیرا معنویت در آن موج میزند. او هم وفادار به بلوطهای زاگرس بود و هم دلباختهی همدم کهنسالش.
اِبنالوقت یعنی چه؟
به قلم دامنه. به نام خدا. در مثل معروف آمده: «صوفی اِبنالوقت است»؛ زیرا صوفی (=سالک) گذشته و آینده را فدای حال میکند و به همان لحظهای که در آن بسر میبرَد، غنیمت قائل است. ویلیام چیتیک در صفحهی ۸۵ کتابش با عنوان «در بارهی تصوُّف» بر این نظر است چون صوفی هر «آنی» بیمانند است، و هر لحظه «خود» نیز بینظیر است، به آنان اِبنالوقت میگویند. البته همین اِبنالوقتبودن در سیاست معنای دیگری دارد که معمولاً برای افراد فرصتطلب به کار میرود؛ یعنی کسانیکه روزبهروز، و حتی دَمبهدَم رنگ عوض میکنند! تا به نان و نوا برسند. یا مثلاً به خیال خود دل کسانی را به نفع خود فتح میکنند. صوفی را «اهلُالاَنفاس» نیز گفتهاند. چون صوفیان هر لحظه از «خود» را نفَسی نامیدهاند. مولوی در مثنوی دفتر اول بیت ۱۳۳ میگوید:
صوفی اِبنالوقت باشد ای رفیق
نیست فرداگفتن از شرطِ طریق
نکته: در برداشت عارفانه، فکرِ بینیازی از مددِ نبوی و این خیال و پندار که میدانم «چه کسی هستم»! عیبِ ویرانگر محسوب میشود. در آیهی ۸ مُزّمِّل تأکید رفته است که از همه بُریده شو و یکسره روی دل به او کن؛ به پروردگار متعال (=بلندمرتبه) و مهمتر اینکه در قرآن ۱۵ بار دستور آمده که خدا را یاد کنید.
متن آیه هشت مزمل: وَاذکُرِ اسمَ ربکَ وتَبتَّلْ إِلیهِ تَبتیلًا: ترجمهی انصاریان: نام پروردگارت را [به زبان حال و قال] یاد کن [و از غیر او قطع امید نما] و فقط دل بر او بند.
نسخهی امام رضا
پست ۸۱۱۴
لیعا زنگنه: «این مشهدرفتن، آخرش کارش را کرد.»
امین تارخ: «اون نسخه، همیشه جواب میده.»
فصل ۱. قسمت ۱۱. سریال «آقازاده»
نکته: نکتهام را بر مبنای مباحثات علامه طباطبایی مینویسم. از نظر مرحوم علامه، «مطلقِ عبادتها دعا هستند». منبع یعنی هر عملی که از آدمی سرمیزند و عنوان عبادت به خود بگیرد،«دعای بندگان» محسوب میشود. زیرا ایشان دعاهایی را، که از جانب انسان میشود، بر اساس فطرت و سرشت آدمی میداند. به تعبیری دیگر میتوانم اینگونه بیان کنم که دعا در منظر ایشان درخواستی فطریست به زبانِ فطرتِ هر فرد. که البته علامه تأکید میکند «عطیه به مقدارِ نیّت» است؛ چونکه خداوند متعال چنین فرموده است. یادآوری اینکه آری، برای اهل دل و رضا و خشنودی و خردمندی، نُسخهی امام رضا (ع) همیشه جواب میدهد و مشهدرفتنها همواره اثر میگذارد.
چهارصفت منهدم کننده
چهار صفت است که ارکان دین را منهدم میکند:
ترک نماز، ترک انفاق، فرورفتگی در بازیچهی دنیا، تکذیب روز حساب
( المیزان، ج۱، صفحهی ۲۵۷ )
امام سجّاد (ع) سخن زیبایی دارند که فرمودهاند:
هر کس خود را گرامی دانَد، دنیا نزد او خوار است.
آنچه خواهی که ندرَویش، مَکار
به قلم دامنه
به نام خدا. سلام
سلسلهگفتار لیف روح
مرا ز روز قیامت غمی ڪه هست این است
ڪه روی مردم عالَم دوبار باید دید
صائب تبریزی
توضیح: چون ممڪن است حقالنّاس به گردن ڪسی باشد. پس چه بهتر پندار، گفتار، ڪردار، هر سه را نیڪ ڪنیم. ڪه میڪنیم. درود بر نیڪان و «وصل نیڪان». نڪته را با شعر بگویم:
آنچه خواهی ڪه ندرَویش، مَڪار
آنچه خواهی ڪه نَشنَویش، مَگوی
ناصرخسرو قبادیانی
مندرج در «اَمثال و حِکَم» دهخدا
توضیح: چون روز حسابوڪتاب در ڪار است و جواب پسدادن. اشاره هم بڪنم: بازتاب اعمال ڪَریه و نیڪ به ڪنندهی آن بازمیگردد. درود بر نیڪی و نیڪویی و نیڪنیازی و نیڪان و نیاڪان.
پول و ثروت و خیر
پست ۸۰۹۱ : خداوند در قرآن از ثروت تعبیر به «خیر» میکند:
کُتبَ علیکم اذا حضَر احدکُم الموت انْ ترکَ خیرًا الوصِیة
لِلوالدین والاقربین بالمعروفِ حقًّا على المتَّقین
چون ثروت و پول فی حدّ ذاته بد نیست... بلکه بستهشدنِ انسان به ثروت (حُبّ الخیر) بد است. گرچه پول و ثروت از نظر قرآن خیر است، اما خیرِ مطلق خداست. لذا انسان باید حبّ به خدا که مطلق است، داشته باشد. منبع: شهید آیتالله مرتضی مطهری. تفسیر سورهی عادیات.
حفرهی وجودی آدمی
به قلم دامنه. به نام خدا. ویکتور فرانکل اتریشی در کتاب «انسان در جستجوی معنی غایی» که میلیونها نسخه از آن در جهان به فروش رفت، میگوید: «معنا را باید یافت. نمیتوان آن را به کسی هدیه داد... معنا مثل خنده است. شما نمیتوانید کسی را مجبور به خنده کنید... معنا چیزی است که باید آن را کشف کرد نه اِبداع... مردم امروزه بیش از گذشته زندگیشان را تُهی، بیمعنی، بیهدف و بر باد رفته تجربه میکنند.» که فرانکل از این وضعیت به «خلاء و حُفرهی وجودی» تعبیر میکند.
برگرفتهی دامنه از کتاب نامآوران فرهنگ معاصر (خلاصهی اندیشههای ۱۰۱ اندیشمند جهان) نوشتهی شهابالدین عباسی. تهران. مروارید. ۱۳۸۷. ص ۵۱ به بعد.
شیخجعفر شوشتری
قلمرو روح و قلمرو قیصر
به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. نیکلای بردیایف ( ۱۸۷۴ - ۱۹۴۸ ) اهل کییف اوکراین حکومت پروردگار را حکومت مبتنی بر عشق و محبت میدانست، نه حقوق و قوانین. وی طرز تلقی مصلحتاندیشانه و سوداگرنهی نظام سرمایهداری را منشاء واقعی الحاد و افلاس در معنویت معرفی کرد. از نظر این متفکر دینی روسی اوکراینی زندگی معنوی برپایهی مراقبهی درون، ژرفاندیشی و رضاست. لذا معتقد بود انسان جدید در سایهی تمدن جدید که دو خصلت مصلحتگرایانه و پراگماتیسم را در خود عمومیت داد این سه ضلع را کنار گذاشت و موجب انحطاط گردید و کمیت را در جای کیفیت نشاند.
بارزترین نظریهی وی این بود که قلمرو روح را از قلمرو قیصر جدا میکرد و منتقدانه میگفت روح انسان همواره در جستوجوی امر متعالیست و زیستن فقط در قلمرو قیصر به معنای نفی و انکار قلمرو روح است. برای شناخت بیشتر ر.ک: نامآوران فرهنگ معاصر، شهابالدین عباسی. صص ۳۹ و از ۴۰ انتشارات مروارید.
هنرمند کیست؟ منهای فقر چیست؟
پست ۸۰۶۱ : به قلم دامنه. به نام خدا. لیف روح. استاد محمدرضا حکیمی سخن حکیمانهای دارد دربارهی درک و مفهوم هنرمند. میگوید: «درک دو گونه است: عادی و والا. درکِ والا به شیفتگی میانجامد. شیفتگی، هنر میآفریند و هنرمند به درکِ اعماق میرسد که درک امواجش را همه درک میکنند و کسی که از سطح گذشت به ایمان میرسد و ایمان به جاودانگی ها میانجامد و هنرِ واقعی هم یعنی رسیدن به حدِّ بیحدّی. و هنرمند است که که اثر پدید میآورد...»
مجلهی شعر. شمارهی ۶۹ ، مقالهی شعر و آفاق تعهّد
محمدرضا حکیمی، بازنشر روزنامه اطلاعات، ۱۰ مهر ۱۳۸۹
شفاعتکنندگان
به قلم دامنه. به نام خدا. همهی ما علاوه بر کار و کردار، در پی شفاعت نیز هستیم. شفاعت میانجیگری، عفوخواهی را گشتم که دقیقاً چیست. بهتر از المیزان (جلد یک. ص ۲۶۰ تا ۲۶۲) نیافتهام. برای خود و خوانندگان میآورم. امید است خوبان، شفیعمان شوند: علاوه بر شفاعت تکوینی،- -شفاعت تمامی اسباب عالَم در حق انسان- شفاعت تشریعی است که شامل این موارد است:
یک. شفاعت توبه (یعنی خودِ توبهی از گناهکردن، شفاعت میکند)
دو. ایمان به رسول خدا (ص)
سه. عمل صالح
چهار. قرآن کریم
پنج. چیزهایی که مرتبط با عمل صالح است؛ مانند:
- مسجدها
- اَمکنهی شریفه
- اَمکنهی متبرّکه
- ایّام شریفه
- انبیای الهی
شش. ملائکه
هفت. خودِ مؤمنین نسبت به همدیگر
هشت. حضرت فاطمه (س)
نُه. حضرت مریم (س)
توضیح: سال ها قبل در جای دیگر از المیزان (احتمالاً تفسیر سورهی مریم) خوانده بودم که حضرت مریم (س) نیز از شفاعتکنندگان است که به ۸ مورد بالا اضافه می گردد. التماس دعا.
نماز از نظر مولوی محمد بلخی
به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. از این نماز غرَض آن بود که من با تو حدیث دردِ فراق تو بازگذارم وگرنه این چه نمازی بود که من بی تو نشسته روی به محراب و دل به بازارم. ص ۱۳۸ کتاب آشنایی با مولوی.
نماز حاج قاسم سلیمانی
و نیروهای مقاومت در مرز عراق و سوریه
درنگُنجد عشق در گفت و شنید
عشق دریایى است قعرش ناپدید
ناگفته نگذارم هنگامی به این صفحهی کتاب آقای محمود نامنی رسیده و این نظر مولوی را خوانده بودم، همان سال، ذهنم به دو شخصیت ممتاز در نماز رفت: امام خمینی و حاج قاسم سلیمانی. هر دو، نماز را در اوج عشق اقامه میکردند و در کمال زیبایی و اتصال. مثلاً امام با شمد بر دوش در اوج درد در بیمارستان قلب تهران و شهید حاج قاسم سلیمانی با چفیهی رزم بر گردن در اوج نبرد در میدان.
کدام تظاهر بد است؟
عقبنشینی بد نیست!
ذرّه ذرّه مکرِ نفس
سخنی از دنی دیدرو
به قلم دامنه
به نام خدا
شرح کوتاه برین سخن دنی دیدرو:
«دروغی را که در مدح ما باشد حریصانه میبلعیم،
اما حقیقتی را که در کاممان تلخ بیاید، ذره ذره میچشیم.»
بررسی کوتاه:
شاید ریشهی این آسیبشناسی «دیدرو»یی، یکی به این بازگشت کند که انسان ذاتاً متضاد آفریده شده. مثلاً به تعبیر آیهی ۱۹ معارج قرآن مجید، آدمی هم «هَلوع» است، و هم در آیات دیگر اشرف مخلوقات. به شقِهی هَلوعبودنش، حریص در مدحشنیدن است، اما در اثر تمرین وارستگی، به ذات اشرفبودن و شرافت نفس خود تکیه میکند و مدح و نقد خود را بالانسشده میطلبد؛ هم نقد را برای اصلاح خود میخواهد، و هم تشویق را برای امتداد حرکت صحیح خود. لازم به اشاره است دنی دیدرو -که از اصحاب دائرهالمعارف عصر روشنگری قرن ۱۷ بود- به عظمتبخشی «روح آدمی» اعتقاد داشت.








