دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

درباره سایت دامنه
دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیام مدیر
نظرات
موضوع
بایگانی
پسندیده

درخواست آقای شیخ مالک رجبی دارابی از دامنه در صحن مدرسه فکرت شعبه‌ی واتس‌آپ: با سلام مجدد تشکر  اگر فرصتی شد نکاتی مینویسم در غیر اینصورت بنده هم از همینجا قطع کلام میکنم . در ضمن یک سوال داشتم از گزارش روزانه شما اینکه کبل آخوند پدر بزرگ شما بود ؟؟

 

جواب دامنه: سلام جناب حجت الاسلام آقای شیخ مالک رجبی. بله، پدربزرگ من بود. کبل‌آخوند ملا علی طالبی ابن ملاحیدر، ابن ملا طالب. قبرش هم زیر منبر بالاتکیه‌ی داراب‌کلا بود، که در نوسازی، نبش شد، به اعماق تکیه منتقل شد. ولی سنگ قبرش را -که بر تن دیوار تکیه‌ی قبلی حکّ و نصب بود و آیت الله مرحوم آقا دارابکلایی جواز نصب آن را به پدرم داده بود- لودر تخریب کرد و مانند زُباله و نُخاله‌ها آن را به بیابان ریختند که من به عنوان نوه‌ی وارث قطعی آن مرحوم، این زشتی عمل را به خدا واگذار کردم. بگذرم. هیچ چیزی خوشایندتر از رضای الهی نیست. خدا رضا داشته باشد ما را بس است. پایان. از سمت من هم تمام و به شما هم احترام واسه هر نو اهتمام. دامنه

 

 

 

نبش قبر

کبل آخوند ملا علی طالبی داراب کلا

و فتوای آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی

در منع نبش و انتقال قبر به مکان دیگر

 

درخواست محمدحسین آهنگر از دامنه: درود بر شما در جایی اون قدیما نقل قول شده بود که از نیاکان شما در گنبه در بخشی از جنگل داراب کلا (که بنا به روایتی محل زندگی مردم داراب کلا بوده) زندگی می کرد و آخرین بازمانده از مردم داراب کلا بوده که به محل فعلی آمده است .در صورت اطلاع و امکان توضیح فرمائید

 

جواب دامنه در ادامه: سلام آقا محمدحسین. من فقط بِرم شِر بِن، آمدم. شرحش به روی چشم؛ اما مَوجَز.

جناب آقا محمدحسین سلام
به این استیضاح شما دو بند جواب نیاز است، و یک بند هم اشاره:

۱. بند یک: نیای پدری ما
۲. بند دو: نیای مادری ما

 

توضیح بند یک:

مادرم زهرا آفاقی دو ناحیه داشت:

ناحیه‌ی مادری (مادرش سید زینب صالحی) که خاندان «صالحی» هستند و جدش آیت الله آق میرصالح صالحی و جده‌اش سیده مهتاب موسوی.

ازین ناحیه‌ی مادری، ما دوده‌ی‌مان از سیکا هستند. سیکای هندوستان نه، سیکای بالادست هزارجریب نکا. 

در ناحیه‌ی پدر (شیخ باقر آفاقی) ریشه در فیروزکوه، ارجمند، آسور، قزان‌چای دارند. چای یعنی رودخانه. جده‌اش درین سیده زبیده است که مدرس درس حوزه بود.

 

 

توضیح بند ۲ :

پدرم شیخ علی اکبر طالبی دو ناحیه داشت:

پدرم از ناحیه‌ی مادری، خال‌دسته است، آنان هم طالبی هستند. مادربزرگ من از اوسا بود. از ناحیه‌ی پدری هم کبل آخوند، آخوندملا حیدر، ملا طالب. جد ما جعفر در چکمه‌ی خود خاک داراب‌کلا ریخت پوشید رفت حاجی‌آیش ایستاد و فریاد زد و سوگند خورد من روی خاک داراب‌کلا ایستاده‌ام. از حریم داراب‌کلا در برابر اَسرمی‌ها دفاع کرد. به او به خاطر این سماجت و قاطعیت و شجاعت و حراست، «جفرسگ»!! گفتند. ما ازین ناحیه دودمان ما استرآبادی گرگان هستیم. که اول در گُنبه بالادست کیجاقلعه سکونت کردند و سپس آمدند حموم‌پیش کوچه‌ی کبل‌آخوند که از قوس ببخل به قنات‌پشون می‌رفت.

 

اشاره:

تا فرصت گیر می‌آورند می‌گویند ضد روحانیت است. اگر کسی صبح تا شو در ذمّ مثلاً طالقانی منتظری و ... حرف بزند ضد روحانی نیست ولی اگر بگوید فلان آخوند آن جناح چنان و چنین است می‌گویند ضد روحانیت شد. خب، آنها که همه را این گونه به تیغ تهمت جراحت می‌زنند، مگر آخوند ملا علی طالبی پدربزرگ من روحانی نبود؟ سنگ قبرش چرا نُخاله کردند بردند بیابان انداختند؟ این جا پس اگر روحانیت ملاک است، چر ازین قبر حفاظت نشد. خواستند انتقال دهند به مزار اما من استفتاء کردم آیت الله العظمی ناصر مکارم آن را منع کردند. سند را هم ارائه می‌کنم که خودم رفتم دفتر ایشان فتوا گرفتم. عکس مندرج. ممنونم محمدحسین. پوزش از یک کف دست گذشت. توضیح سند بالا: این دستخط حاج سید محسن سجادی رئیس وقت شورای داراب‌کلا است که به صورت در جریان این پیگیری‌ام بوده و هستند  دامنه

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2611
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴۰۴/۰۲/۰۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

اختصاصی

کبل آخوند ملاعلی

نظرات (۲)

۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ ، ۱۱:۴۲ قاسم بابویه دارابی

سلام اوریم دو تا سوال اول دست حضرت آیت الله مکارم چرا در دو خط هست خط اول با خط دوم همخوانی نداره دوم آیا از واقفین زمین اجازه دفن را گرفتن تا آنجا من از اقوام خودم سوال کردم گفتن کسی اجازه دفن نداده بود و خودشان دفن کردن ای کاش اینها را هم می نوشتی خوب بود حالا شاید ما از نسل واقفین بتوانیم چنین نامه ای تهیه کنیم شاید جواب ما فرق کنه شاید بعضی حرفها برای نوشتن خوب نباشه اوریم جان تو از آنها خبر داری ببخشید به هر کسی دیگر هم دوست داشتی واگذار کن

پاسخ مدیر دامنه :
،،
آقا قاسم بابویه سلام
پاسخ در مجالی که دست داد.
متن زیر کامِنت آق قاسم بابویه است در آن شعبه‌ی ایتای مدرسه فکرت زیر همین متنم. عیناً می‌آورم و سپس پاسخم را می‌نویسم، کوتاه.

نقل قول مستقیم: 👇

«سلام اوریم دو تا سوال اول دست حضرت آیت الله مکارم چرا در دو خط هست خط اول با خط دوم همخوانی نداره دوم آیا از واقفین زمین اجازه دفن را گرفتن تا آنجا من از اقوام خودم سوال کردم گفتن کسی اجازه دفن نداده بود و خودشان دفن کردن ای کاش اینها را هم می نوشتی خوب بود حالا شاید ما از نسل واقفین بتوانیم چنین نامه ای تهیه کنیم شاید جواب ما فرق کنه شاید بعضی حرفها برای نوشتن خوب نباشه اوریم جان تو از آنها خبر داری ببخشید به هر کسی دیگر هم دوست داشتی واگذار کن»


جواب دامنه:

سلام جناب آقا قاسم بابویه

۱. ممنونم نسبت به پدیده‌ی مربوط به بالاتکیه و خاندانم، نظری مستقلانه داری. تا این جا هیچ اشکالی نیست.

۲. خط فتوا در زیر متن سؤال شورای داراب‌کلا، هیچ تصرفی نشده است. نسخه‌ی اصلی آن در دست من است، هر وقت آمدم محل، حتماً بیا خونه‌ام عین آن را ببین. داری میآی یک سبد پِر هلی هم بیار!

۳. متن سؤال و خط از خود جناب حاج سید آق محسن سجادی است، نه از من. خودشان در جریان ریز این امر هستند که آن روز آمدند دم در خونه‌ام، دادند به من. که بیارم قم، فتوا بگیرم. بگذرم.

۴. اما اجازه‌ی دفن. منظورت از «خودشان» در جمله‌ات کیانند؟ پدرم و عمه‌ام زمان فوت پدربزرگم کبل‌آخوند طفل بودند. پس، این دو طفل زوری نداشتند که زور بگویند. پدربزرگم چون مؤسس و بنیانگذار و یکی از سازندگان اولین مسجد و تکیه‌ی داراب‌کلا و روضه‌خوان آن جا و حتی اوسا و اسرم و جامخانه بود، خودِ مردم جسد وی را زیر منبر بالاتکیه‌ی داراب‌کلا دفن کردند. بگذرم. شما هر نظری داری، آزادی.

اما بعد، قاسم، دو حرف:

یک. شما که همچین حساسیت شرعی را دارید، و این را مطرح کردید، ممکن است فکر شود در ذهن مخاطبت، که قاسم دارد با این طرح مسئله، در اصل مرقد چندین هکتاری امام خمینی در نزدیکی باند غربی بهشت زهرا س تهران را طعنه می‌زند که مثلاً بگوید اَنچی زمین و اَندِه حرم، چگونه حرام نباشد. معلوم است کجا را زدی تو قاسم؟!

دو. اگر الآن همان قبر کبل‌آخوند پدربزرگم فرزندان و نوه‌هایش جزوِ جناح حاکمیت بودند، اَمثال شِم واری مقلدان قدرت! آن قبر وسسه هزار جور خو و خوابنما تعریف می‌کردید. خدا رحم کرد آن قبر قبر جسد پدربزرگم بود، اگر پدربزرگ آن دو سه خاندان! دیگه بود، الآن خود تو هم می‌رفتی کنار قبرش نُدبه می‌خوندی و دخیل می‌بستی. شکر خدا ما اهل خرافه و دغل نیستیم. حرفم این بود قبرش را در اعماق بردند، صحیح، سنگ قبرش را چرا با لودر خُرد کردند بردند نُخاله کردند. واگذر کردم به خدا. درود قاسم.


جواب قاسم بابویه:

سلام مجدد ابراهیم
 ج ۲ الهی ته اشکمره تش بیره شکمو
 ج۳ خودت گفتی من بردم پیش دفتر آقای مکارم
 ج یک، اگر یه انقلابی از نظر من میگفت جای تعجب بود چون قبلا به دوستان خودم گفتم یه روزی همین اوریم شون مزار امام خمینی ره را ایراد می گیرند و دیری نخواهد شد زوم خواهند کرد به زمینهای امام رضا علیه السلام و حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و ان روز آقا ابراهیم خیلی دور نیست سر آخر نظرم این است آن مکان غصب شده شما خدا را شکر کنید به قبرستان مسلمین انتقال یافت تا روحش شاد و یادش گرامی باد بازم تا آن روز عزیزی اوریم.

جواب دامنه :
سلام و سکوت. تمام.

 سلام آقای طالبی

تاآنجایی که من اطلاع دارم پس ازاجرای نقشه حسینیه قبرجدخدابیامرزشماشکافته شدوبقایای جسدآن مرحوم بااحترام جمع شدوداخل کفن جایش دادندسپس بابرادرارشدت تماس گرفتن وایشان مسئولیتش راقبول نکردند که دراین زمان حاجی علی کارگرباجنابعالی تماس گرفتندوحتی قصدتشییع جنازه داشتندتابه قبرستان محل انتقال یابدکه این درخواست راشمانپذیر فتیدوفرمودیددرجای خودش حتی زیرستون ودرپایین ترین نقطه دفن گرددلذابدین ترتیب به خواسته شماعمل کردند

درموردسنگ قبرهم عرض کنم که دراثرجابجایی شکسته شدوقابل استفاده نبود

اگردرخواست شمادرخصوص نسب مجددسنگ قبرجدیدمطرح میشدقطعاانجام میدادند

خداتمامی اموات شماراکه همه اهل دینودیانت بودن رحمت کند

سید محسن سجادی 

پاسخ مدیر دامنه :
،،
پاسخ من به توضیحات عادلانه‌ی برادر گرانقدرم حاج سید محسن‌آقا سجادی. ابتدا سلام. الآن خواهم نوشت تشکر و توضیح‌ام را داداش مهربانم


جناب حاج سید محسن‌آقا سجادی سلام
از شما رفیق و برادر خوبم ممنونم که به عدل و انصاف نظر دادید. اینک با توضیحات آن مسئول وقت زادگاه‌مان، چند نکته جهت روشن‌تر شدن می‌گویم. به توالی و ترتیب:

۱. حاج سید رسول هاشمی عضو شورای داراب‌کلا در همان تاریخ سال ۱۳۹۱، در تماسی، مرا از ماوقَع کار تخریب تکیه و توقف تا روشن‌شدن تکلیف قبر پدربزرگم مطلع کرد.

۲. سپس تمام امور قبر کبل‌آخوند پدربزرگم در خانواده‌ی ما به من واگذار شد و من از همین قم لحظه به لحظه در جریان کل کار قرار می‌گرفتم.

۳. حاج علی کارگر سپس با من تماس گرفت، از من تمنا کرد موافقت کنم به مزار منتقل شود. گفتم، نه. بگذار فتوا بگیرم. ولی به ایشان اجازه دادم با حفظ احترام قبر را کفن کند و دفن کند و سنگش را مجدد در دیوار بیرونی تکیه نصب کند.

۴.اخوی ارشدمان در همان تکیه در جواب پرسش حاج‌آقا ابراهیم مهاجر نظرش را اعلام کرد که از همان نقطه‌ی قبرش، به هر میزان گودبرداری می‌شود، قبر هم سالم، به قعر تکیه مجدداً مدفون شود.

۵. مرحوم نامدار حسن رمضانی که معمار و بنای بخشی از نوسازی بود، اخبار برخورد برخی‌ها با قبر را به من خبر داد. خدا بیامرزدش.

۶. حتی فیلم و عکس قبر و اسکلت و استخوان ران پدربزرگم را هم کسانی در لحظه برای من ارسال می‌کردند.

۷. چند شب هم قبر را کفن کردند، در بالکن مسجد جامع نگهداری کردند که جسارت به پیکر مُرده نشود و این قضایا را حاج علی کارگر رعایت کرد که من قول داده بود.

۸. من محل آمدم، شما آمدید دم در خونه‌ام همین متن پرسش مندرج در عکس را به من دادید تا من قم از مراجع فتوا بگیرم. امور شرعی را من همواره از آیت الله العظمی مکارم می‌گیرم. مستقیم رفتم دفترش، فتوا را گرفتم، به خودت زنگ زدم گفتم فتوا انتقال قبر پدربزرگم را به مکان دیگر جایز ندانست و نبش قبر هم نباید شود.

۹. من با پایین‌تر بردن قبر با حفظ ساختار قبر موافقت کرده بودم و به حاج علی کارگر این موافقت را اعلان کرده بودم.

۱۰. اما در نهایت برخلاف فتوا، نبش قبر شد. حتی سنگ قبرش را شکُندند و به همراه مخروبه و ضایعات و نُخاله بردند صحرا ریخنند.

۱۱. تمام حرفم در آن پست ها و این پست در تشکر و توضیح شما، این است که قبر را با تشریف شرعی به اعماق بردند، حتی نوشتم صحیح، اما حرف من این بوده و هست چرا سنگ قبرش را فنا دادند؟ نمی‌دانم نیت این بود ازین قبر اثری نماند، یا نه، زشتی کار را خبر نداشتند. جناب حاج علی کارگر هم به من قول داد کفن و دفن و سنگ قبرش انجام مجدد می‌کند. بگذرم.

۱۲. هنوزم من منتظرم سنگ قبر پدربزرگم را همان کسانی که شکستند و بی‌حرمتی کردند، هیئت امنای تکیه در همان مکان روی دیوار نصب کند. این‌که بکنند یا نکنند در اختیار آنان است. من ازین زشتی نمی‌گذرم و به خدای ناظر واگذار کردم. قبرش را گم کردند و سنگش را نابود، اما برای خاندان ما همان خِطّه عطر قبرش را می‌دهد. چه نصب بکنند، چه نکنند. پدربزرگم یک فرد عادی محل بود، نه کرامات داشت، نه چیزی اضافات بر هیچ کس. آخوند بود و روضه‌خوان. والسلام.

پوزش که مجبور شدم توضیح دهم. مجدد از انصاف در گفتارت سپاس، ۹ ، ۲ ، ۱۴۰۴ ویرایش نکردم متنم را. اگر ایراد تایپی داشت، خوانندگان صحیح آن را تلفط کنند. دامنه


آقا قاسم بابویه رفیقم جواب این پاسخم را در شعبه‌ی ایتای مدرسه فکرت این چنین داد. عین متن ایشان:

«سلام مجدد ابراهیم ج ۲ الهی ته اشکمره تش بیره شکمو ج۳ خودت گفتی من بردم پیش دفتر آقای مکارم ج یک اگر یه انقلابی از نظر من میگفت جای تعجب بود چون قبلا به دوستان خودم گفتم یه روزی همین اوریم شون مزار امام خمینی ره را ایراد می گیرند و دیری نخواهد شد زوم خواهند کرد به زمینهای امام رضا علیه السلام و حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و ان روز آقا ابراهیم خیلی دور نیست سر آخر نظرم این است آن مکان غصب شده شما خدا را شکر کنید به قبرستان مسلمین انتقال یافت تا روحش شاد و یادش گرامی باد بازم تا آن روز عزیزی اوریم»

جواب دامنه :
سلام و سکوت. تمام.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">