داستان درّهی هایقِر استان فارس
به قلم دامنه: مسائل سیاسی: های قِر !!! به نام خدا. سلام. یک درّهی عمیق با پرتگاهی حدود چهارصد متر در استان فارس است که دو نام اجتماعی و تاریخی به خود پذیرفته. یکی زمانی بود عروسی را با اسب میبردند، اسب کاروان شتر را دید رم کرد و با عروس افتاد تَهِ درّه و از آن زمان به درّهی "عروس افتاد" -که گویش محلی قشقایی آن یادم نماند- مشهور شد. اما نامی که همچنان برین درّه مانده "های قِر" است. قضیه و پیشآمدش چیست؟ این است که عرض میکنم، چکیده:
سربازان اشغالگر انگلیس در داخل ایران وقتی فرمان مییابند به کمک نیروهای خود بشتابند تا نیروهای رئیسعلی دلواری را که در قیام تنگستان علیهی تجاوز انگلیسیها شجاعانه ظاهر شده بودند، شکست دهند، از شمال استان فارس حرکت کردند تا خود را به خلیج فارس برسانند و از پشت بر نیروهای دلاور دلواریها و تنگستانیها یورش ببرند که برخورد میکنند با این درّهی مِهگرفته در حوزهی ایل قشقاییها. نیروهای قشقایی در برابر آنان میایستند. دو نفر از چابکان قشقاقی در آن غبار مِه فرماندهی انگلیسی را میبینند. یکی از آنها به دیگری با فریاد بلند پشت سرِ هم میگوید: های قِر. های قِر. های قِر. یعنی شلیک کن. شلیک کن. شلیک کن. این صدا در اعماق دره میپیچد و فرماندهی انگلیسی سرآسیمه میشود و گیج، که با شلیک تفنگ قهرمان قشقاقی، کشته و به ته درّه پرتاب میشود. از آن زمان تا الآن این حرکت قهرمانانهی آن قشقاقیها جاویدان میمانَد و نام این درّه هم میشود: "های قِر" که در زبان قشقاقی یعنی: شلیک کن.
آری؛ اگر آن دو قشقاقی با هنرِ رزم و و ایدهی مقاومت خود به فرماندهی انگلیسی متجاوز در خاک ایران شلیک نمیکردند، ارتش انگلیس خیلی آسان خود را به دریا میرساندند و قیام رئیسعلی دلواری و یاران وی در برابر اشغالگران انگلیس را سرکوب میکردند. گاه اگر بههنگام و از سرِ غیرت و کیاست شلیک نکنی، کیان ایران را به خطر میاندازی. افتخار داشتم در نجف اشرف سر قبر شهید قهرمان ایران رئیسعلی دلواری در وادیالسلام حضور یافتم و با عزم و عقیده ادای احترام نمودم. عکس "درّهی های قِر" را نیز خودم از روی مستند ایرانگرد آقای جواد قارایی انداختم که مشاهده میکنید قشقاقیها به یاد آن روز، در لبهی همان درّه، دارند مینوازند. پایان. ۱۱ آبان ۱۴۰۱ ، ابراهیم طالبی دارابی دامنه.
ییوست : "سال ۱۲۹۴، در پی تجاوز انگلیس به جنوب ایران و تصرف قسمت بزرگی از بنادر و منطقه نفتخیز و در اثر ناتوانی دولت مشروطه، قیامی محلی بر ضد نیروهای تجاوزگر شکل گرفت. نیروهای انگلیس در اوایل شوال، بندر دلوار را به تصرف خود در آوردند. مجاهدین به رهبری رئیسعلی دلواری طی یک عملیات متهورانه با شش شهید، پانصد نفر از نیروهای متجاور را از پا در آوردند و مقادیر زیادی مهمات به غنیمت گرفتند... ."