آقای خوئی و دانشمند یهودی
روایت مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خوئی از گفتوگو با یک دانشمند یهودی و اثبات جاودانگی قرآن: «مرحوم آیتالله العظمی خوئی در کتاب تفسیری خود با عنوان «البیان فی تفسیر القرآن» که با نام «بیان در علوم و مسائل کلی قرآن» (ص ۶۵۶-۶۵۷) به فارسی ترجمه شده است به ماجرای گفتگوی خود با یک دانشمند یهودی و اثبات جاودانگی قرآن میپردازند: من با یکی از علمای یهود گفتوگویی داشتم و در این باره که «دوران دین یهود سپری شده و دلایل و معجزاتشان تمام شده است» به او گفتم: آیا شریعت تنها برای یهودیهاست و یا به تمام مردم و ملتها عمومیت دارد! اگر اختصاص به ملت یهود داشته باشد، ملتهای دیگر به پیامبر دیگری نیازمند خواهند بود و آن پیامبر به نظر شما جز پیامبر اسلام چه کسی میتواند باشد! اگر شریعت موسی همگانی و جهانی است و به تمام بشر و انسانها عمومیت دارد، پس به یک دلیل همیشگی و گواه زندهای نیازمند خواهد بود، در صورتی که امروز چنین دلیل و گواهی در دست نیست، زیرا معجزات حضرت موسی به عصر خود وی اختصاص داشت و بعد از وی اثری از آن باقی نمانده است تا موجب باور و یقین شود و بقا و استمرار آئین یهود را برای همیشه ثابت کند و در تمام اعصار و قرون گواه حقانیت آن باشد.
اگر بگویید: گرچه اینکه معجزات فعلا وجود ندارد ولی تواتر اخبار و نقلهای فراوان وجود آنها را روشن و مسلم میسازد، در جواب خواهیم گفت که: اولا: معجزه، در صورتی میتواند، از راه تواتر ثابت شود که تعداد ناقلانش به حدی برسند که در میان مردم موجب یقین شود و شما نمیتوانید چنین تواتر را در اثبات معجزات حضرت موسی در هر عصری و میان هر ملت و نسلی ثابت کنید. ثانیا: اگر تنها نقل معجزات در اثبات یک حقیقت کفایت کند، اینکه که به معجزات حضرت موسی اختصاص ندارد، شما معجزات حضرت موسی را نقل میکنید، مسیحیان معجزات حضرت عیسی را نقل میکنند، مسلمانان نیز معجزات پیامبرشان را، چه تفاوتی در میان اینکه نقلها هست که گفتار شما در نقل معجزات حضرت موسی پذیرفته شود ولی گفتار دیگران نه؟؟ اگر همان نقل معجزات پیامبری موجب تصدیق آن پیامبر شود، شما چرا نبوت پیامبران دیگر را که معجزات همه آنان نقل شده است، تصدیق نمیکنید!؟
او در پاسخ من گفت: معجزاتی که یهودیان برای حضرت موسی نقل میکنند مسیحیان و مسلمانان نیز آنها را تصدیق مینمایند و به صحت آنها اعتراف دارند و اما معجزات پیامبران دیگر مورد قبول همه نیست، اینکه است که آنها به دلائل دیگر نیازمندند تا به مرحله ثبوت برسند. در پاسخ وی گفتم: آری، درست است که مسیحیان و مسلمانان نیز معجزات حضرت موسی را قبول دارند ولی نه از راه تواتر و نقلهای یقین آور یهودیان بلکه به علت اینکه که پیامبرانشان از آن معجزات خبر دادهاند. مسیحیان و مسلمانان، معجزات حضرت موسی را به وسیله پیامبرانشان میشناسند و اگر نبوت آنان را نپذیرند، راهی به تصدیق معجزات حضرت موسی نخواهند داشت تا او را به پیامبری قبول بدارند. اینکه اشکال تنها به دین یهود اختصاص ندارد بلکه به تمام ادیان گذشته هم متوجه است و تنها دین اسلام است که معجزه آن جاودان و در تمام قرون و اعصار زنده و در میان تمام ملتها و نسلها جریان دارد و تا روز رستاخیز با جهانیان سخن میگوید و آنان را به سوی حق دعوت میکند. ما از راه اینکه معجزه جاودان و جاری که همان قرآن است، اسلام را میشناسیم و آن را تصدیق میکنیم، اسلام را که شناختیم و پذیرفتیم از تصدیق تمام پیامبران گذشته نیز ناگزیریم زیرا که قرآن و پیامبر اسلام آنان را امضا و تصدیق کرده است. کوتاه سخن اینکه قرآن تنها معجزه جاودان و همیشگی است که صحت تمام کتب آسمانی پیشین را امضا و به صدق و پاکی تمام پیامبران گذشته شهادت میدهد و به آنان ارج مینهد.» (منبع)