چگونگی خواستگاری در دارابکلا
به قلم دامنه : به نام خدا. لا شور از ترکیب لا و شور تشکیل شده است؛ لا به معنی و مخفّف لباس و شور به معنی و مخفّف شوینده و شستن. و جمع آن یعنی لباسشوینده. لباسشور. اما لاشور داستان دارد و تنها یک لغت نیست. تا چند سال پیش، وقتی به خواستگاری دختری میرفتند، بزرگِ خواستگارچی (حالا یا پدر و ارشد پسر یا یکی از بزرگان و معتمدان محل) با حالت احترامآمیز و فروتنانه و با روش غیر مستقیم جهت حفظ شأن مجلس، رو به بزرگتر عروس (حالا یا پدر و مادر و یا ارشد دختر یا یکی از بزرگان آن خاندان) عرض میکرد ما امشب آمدیم از شما یک لا شور میخواهیم. یعنی دختر شما را برای پسر ما. خانوادهی عروس هم اگر راضی به وصلت بود ازین تعبیر ناراحت نمیشد و مثلاً میگفت: کنیز شماست! شما خود صاباختیارید! انگار دو طرف عروس و داماد، اختیار داشتند هر اسمی خواستند سرِ دختر دمِ بخت یا عروس مجلس بگذارند. بگذرم.
خواستم گفته باشم از زن گاه این گونه برداشت داشتند در شب خواستگاری. حالا یا از سر تعارف و تکلّف یا از روی واقعیت جامعه که زن آنچنان تحقیر میشد و دختر در حد لا شور و کدبانو و پختوپزکننده مطرح بود. خلاصه این که، وقتی میگفتند ما امشب لا شور میخواهیم منظور این بود دختر شما را برای پسرمان میخواهیم. این بود یک گوشه از هزار گوشهی شب خواستگاری در دارابکلا که گویا این اصطلاح توهینآمیز یا تعارفآمیز از فرهنگ و آداب شب خواستگاری محو یا به فراموشی سپرده شد. البته گفتم که، همهجایی نبود، گاه این طرز بیان تحقیرآمیز رخ میداد که به قول معروف منظور نداشتند ولی با اینهمه این هم الحمدلِله برکنده شد.
نظر حجتالاسلام احمدی: سلام بر جناب طالبی. جالب بود ... البته در بابل ما وقتی می خواستند برای پسر خود زن بگیرند می گفتند برایش کَیی (کَهی) پَج بگیریم. کهی یا کیی همان کدو هست و پج هم به معنای پختن. یعنی کسی که بتونه برای خونه آشپزی کنه ... البته این وضعیت به معنای تحقیر مقام و جایگاه زن نیست، لا شور و کهی پج یعنی کسی که بر اساس تقسیم بندی صورت گرفته بتواند کارهای داخل منزل را انجام دهد. یک برداشت دیگر هم دارم: مردم مازندران به خاطر احترام و حیای زیاد، از کنایه فراوان استفاده می کردند. مثلا همسایه زنِ همسایه و مرد همسایه را با نام صدا نمی کردند. اگر نام فرزندشان مثلا محمد بود، می گفتند محمد مار یا محمد پِر. در اینجا هم چون نمی توانستند با صراحت و مستقیم بگویند می خواهیم برایش زن بگیریم، می گفتند می خواهیم لا شور بیاروریم... لا شور و کیی پج شاید از این باب باشد.. ارادت.
پاسخ دامنه: سلام استاد احمدی. چه خوب شد آداب خواستگاری محلههای بابل را برشمردی؛ شبیه هم هستیم. کهیپچ هم واژهی رایجیست در محل ما. با تحلیل شما در علت به کارگیری این نوع واژگان موافقم. بله همین طور است. در متن هم اشاره شد که این جور مراسم، غیر مستقیم حرفشان را پیش میگذاشتند. از شما متشکرم که خواندید و افزودید. درود.