تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : درود جناب طالبی حمله به سرداران نظامی در میانه ی جنگ بنظر شما سزاست . آنچه خود میگویی را قبول داری . !؟ اینکه تهدید بالفعل است و سرداری در حفاظت از فرمانده که نه رهبر و مرجعش اعلام پشتیبانی کند . این خطاست . تو به کدام قبله و محرم نگاه میکنی که اینچنین شدی !!!!! اصلن همه جمهوری اسلامی کارهایش خطا اندر خطا ... -
ناشناس : سلام پاسخی به نوشتار صریح بانو اُنظُر ✍️ در این روزگار که بیشتر، سکوت میکنند یا از کنارهگیری و محافظهکاری دم میزنند، گاه نوشتاری میآید که بیهیاهو، اما با شجاعت، تلنگر میزند و دردهای نهفته را به زبان میآورد. نوشتار ۱۳گانهی بانو «أنظر» خطاب به علی شمخانی، از جنس همان یادداشتهاست؛ تذکری زیرپوستی اما ... -
ناشناس : متن پیام مرجع تقلید معظم حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم هر شخص یا رژیمی که برای ضربه به امت اسلامی و حاکمیت آن رهبری و مرجعیت را تهدید کند یا (لاسمح الله) تعرضی نماید حکم محارب دارد و هر گونه همکاری و تقویت آن توسط مسلمانان یا دولتهای اسلامی حرام است و لازم است عموم ... -
قاسم بابویه دارابی : خدا را شکر بعضی ها تازه از خواب ناز بیدار شدن باز هم شروع به حراحیف و شبهه افکنی برای رهبری حکیم نمودن و از اسرائیل تمجید تلخی او بعد ۱۵ روز که از جفت کوه خف شده بود و شبانه از انجا تا انار قلد را می رفت تا اوضاع را رصد کند او این ندت در شغال اباد بصرف اب گندیده بود زر بیحا نی زند عرضه نداشت تجاوز رژیم ... -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، صبح بهخیر 🟩حق یا تکلیف 🔻 امام حسین علیهالسلام وقتی تصمیم به مقابله با یزید گرفت، به تمام همراهان خود اجازه انتخاب داد؛ به بیان امروزی، حضور در میدان مبارزه را برای دیگران "تکلیف" نکرد، بلکه "حق" انتخاب و تصمیمگیری برای آنان قائل شد. جلیل قربانی -
ناشناس : درود و عالی سکه و ستیزه را تفسیر کردی . از اینجا بود که دین ابزار قدرت شد . نه راهنمای حقیقت و آرامش برای زندگانی مردم .🙏🙏🖤🖤 امیر رمضانی دارابی -
ناشناس : دنیای اقتصاد- استفنوالت : حمله گسترده اسرائیل به ایران، جدیدترین دور از نزاع این رژیم برای حذف یا تضعیف تکتک مخالفان منطقهایاش است. در پی حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل نبرد سهمگینی را برای نابودی مردم فلسطین بهعنوان یک نیروی سیاسی معنادار آغاز کرد؛ تلاشی که توسط سازمانهای ... -
ناشناس : عصر ایران ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نوت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل میگوید بخش زیرزمینی سایت هستهای نطنز در نتیجه حملات اسرائیل «آسیب مستقیم» دیده است. تأسیسات نطنز حدود ۷۰ زنجیره سانتریفیوژ در دو کارخانه غنیسازی دارد که یکی از آنها زیرزمین است. ایران همواره تلاش برای ساخت سلاح هستهای را رد کرده اما ... -
ناشناس : سلام رویداد۲۴| در ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نشر داد : «حساب توییتری منسوب به رهبر انقلاب در توییتی به زبان عربی نوشت: باید با قاطعیت با رژیم صهیونیستی تروریست برخورد کنیم. ما هرگز با صهیونیستها سازش نخواهیم کرد.» -
ناشناس : رویداد۲۴ در ساعت ۲۳ / ۵۸ دقیقه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ انتشار داد. لینک .
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- انقلاب اسلامی
- دامنه کتاب
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- مباحث دینی
- گوناگون
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- آمریکا
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- روزبه روزگرد
- کبل آخوند ملاعلی
- اوسا
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
تیر ۱۴۰۴
۴
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۱
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۶
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۰
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۲۰
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۸
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۱
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
مدرسه فکرت ۷
مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت هفتم
آشنانی با قوانین:
در قوانین مدنی (ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی) به طور مشخص چنین آمده است: هر کس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (علیهم السلام) یا حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) اهانت نماید، اگر مشمول حکم ساب النبی باشد، اعدام میشود و در غیر این صورت، به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.
بحث ۲۹ : آیا در طول هفته، فیلم سینمایی می بینید؟ ارزیابی شما از هنر سینما در ایران چیست؟
پاسخم به بحث ۲۹
به نام خدا. من طبق روال همیشگی ام در هفته، دو سه تا فیلم سینمایی، نه از تلویزیون بلکه از شبکه خانگی می بینم.
۱_ به ندرت فیلم ها فاخرند و پیام دارند.
۲_ لودگی در فیلم موج می زند.
۳_ تفکرآفرین نیستند.
۴_ به مسائل اصلی جامعه نمی پردازند.
۵_ از هنرپیشه های اصیل بی بهره اند.
۶_ بشدت فرهنگ ایران و اخلاق دینی، در فیلم ها مورد هجوم است.
۷_ حتی در طنز هم به ورطه ی مَضحکه غلتیدند.
۸_ جای کارگردان های فکور کاملا" خالی ست.
۹_ تجاری محور و به عبارتی گیشه ای اند.
۱۰_ درضمن، آداب و حُرمت ها در فیلم ها خیلی تُرد و شکننده در حال نابودی ست.
۱۱_ در کل، معتقدم نمی توان از نگاه کردن فیلم خود را محروم کرد. هنر بسیار پرجذبه ای ست.
بحث ۳۰ : درباره ی رفتار با حیوانات چگونه می اندیشید؟
این پرسش جناب دکتر اسماعیل عارف زاده است که در پیشخوان مدرسه فکرت، سنجاق کردم.
سلام جناب آقا سید علی اصغر
ضمن سپاس از طرح سؤال شما، من برداشت شخص ام را می گویم:
۱_ قرآن وعده و وعید می دهد، این اصل هم از قرآن است و ما همه به آموزهای وحیانی قرآن ایمان کامل و باور تامّ داریم.
۲_ امور غیب بر بشر پوشیده است. مانند ساحت حضرت ختمی مرتبت (ص)، که ما از حقیقت بشری اش اطلاع داریم، ولی از حقیقت ازلی آن حضرت کمتر باخبریم و یا اساسا" بی خبریم. اما منکر آن شأن نیستیم.
۳_ در فهم مسائل پیچیده، باید تمثیل جُست. تمثیل من این است: غُنچه برای تبدیل به شکوفه، نیازمند فروپاشی ست تا شکوفه، شکوفا شود. از نظمی به نظم دیگر. مراحل و مراتب عالم هفتگانه مانند همین تبدُّل غنچه به شکوفه است.
۴_ پس نظم به نظمی دیگر مبدل می شود که ورود به عالمی برتر از عالم دنیاست.
۵_ از آنجا که خدا حکیم است و کاری عبَث نمی کند، دگرگونی عالم به معنای پایان نیست بلکه دقیقا" نشئه ای به نشئه ی دیگر و عالی تر است.
امید است درست گفته باشم.
در ضمن، جمله ی آخر متن شما نیازمند حذف است، چون ناروا است. خود دانی اما.
پاسخ:
جناب سید علی اصغر!
به نام خدا. چون گفتی بحث را ادامه دهم، در راستای نکته ی جالب این متن ات نکته ای می گویم:
این آیه خیلی معنا دارد که یکی از مصداق های بارزش امام حسین (ع) است.«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی » فجر/ ۳۰- ۲۷. یعنی: ای جان آرام یافته، به سوی پروردگارخویش بازگرد در حالی که تو از او خشنود و او از تو خشنود است، پس در میان بندگان من درآی، و در بهشت من داخل شو. بیشتر بخوانید ↓
خداوند هیچ کجا نگفته "بهشت من" و "بندگان من". فقط بهشت گفت و بندگان. ولی در اینجا برای "نفْس های مطمئنّه" لفظ "بهشت من" و "بندگان من" به کار برد که مفسران گفته اند منظور امام حسین (ع) است.
حال از شما می پرسم آیا شما واقعا" می دانی "بهشت من" چیست و سایر بهشت چیست؟ اما حضرت سیدالشهداء (ع) با عشق بازی و عرفان هم "بهشت من" رفت و هم می دانست "بهشت من" چیست. به همین خاطر خون او، عین خود او پیام آور شد و احیاگر بشر و ثارالله.
پس، فهم بسیاری از مسائل هستی، مقام و مرتبه ی خاص می خواهد. که من و شما اگر علم آن را نداشته باشم باورمان را انکار نمی کنیم. جنین هم در شکم مادر، از دنیا هیچ علمی ندارد، ولی وقتی چشم به جهان می گشاید، اندک اندک نشئه ی تازه تر را می فهمد و در آن کمال می یابد.
پوزش. ابراهیم طالبی دارابی.
پاسخم به بحث ۳۰
به نام خدا
ضمن سپاس از جناب دکتر اسماعیل عارف زاده، که این پرسش جالب و مهم را در مدرسه به پیش کشیده اند، چند نکته جواب می نویسم:
۱_ رحم به حیوانات امری دیرینه و فطری ست.
۲_ کودکی ام با حیوانات اهلی در روستایم طی شد، نوستالژیک و پُرهیجان؛ با دیدن انبوه گوسفندان، گاوها، اسب ها، سگ ها، بامشی ها، الاغ ها، خروس ها، مرغ ها، اردک ها و غازها و نیز با زیک ها، پشتل ها، زنجیلک ها، پسپلوک ها و کلاغ ها و بویژه بُزها که جلودار گله ها بودند و بوی خاصی متصاعد می کردند.
۳_ عقل و شرع هر دو بر مروّت و مدارا با حیوانات فرمان می دهند و من، بشدت با کسانی که با حیوانات بدرفتاری می کنند خصوصا" سیخ کردن الاغ و شلاق بر کپّل اسب، مخالفم. حتی دست انداختن و تمسخُر به مفهوم "خر" در محاوره ها را نمی پسندم.
۴_ با فرهنگ غربی نگه داری سگ در اتاق و میمون بازی در خانه، منزجرم و این راه را تقلید کور و خودباختگی می دانم.
۵_ اسلام و سیره ی انبیا و امامان _علیهم السلام_ همگی بر مهربانی با حیوانات تأکید می کنند و بر رعایت حفظ نسل آن و پرورش شان توصیه ها دارند.
۶_ حیوانات یکی از اَضلاع مهم اکوسیستم اند. باید از شکار آن بشدت جلوگیری کرد و بر بوم زیست آن، تنگ نگرفت و نگذاشت دچار انقراض گردند.
بحث ۳۱
برای صرفه جویی در مصرف انرژی چه باید بکنیم؟ این پرسش جناب حسین جوادی نسب است که در پیشخوان سنجاق می کنم.
@
سلام جناب، دوست ناشناخته ی من.
به نام خدا. بله؛ هم، حمام فین کاشان، که به دست پادشاه فاسد و ستمگر کشته شد، رفتم. و هم در داخل حرم امام حسین (ع) در ضلع قبله، سر قبر امیر کبیر رفتم. و نیزدر وبلاگم دامنه، خاطرات آن زیارت را در دی ۱۳۹۳ مفصل نوشتم. در توس مشهد مقدس، نیز، چندبار سر قبر فردوسی حاضر شدم. ممنونم که مرا نقد کرده ای. امیدوارم پاسخم را بپذیری بزرگوار.
پاسخم به بحث ۳۱
به نام خدا
سلام. ضمن تشکر فراوان از جناب حسین جوادی نسب که این پرسش استراتژیک را به میان کشیدند، من به وسع خود چند جواب تقدیم می دارم:
۱_ تغییر اساسی در ساختمان سازی. در اغلب ادارات و حتی خانه ها، در روز هم لامپ روشن می کنند چون سازه ی شان از نور آسمان بی بهره است.
۲_ پیاده روی به جای ماشین سواری. بهتر است در خیلی از مواقع غیرضرور از ماشین استفاده نکرد و خیابان ها را با قدم زدن و وسائط نقلیه ی عمومی طی کرد. سوخت بنزین هم آلودگی می آورد و هم اتلاف انرژی.
۳_ فرهنگ سازی در آغاز تربیت و آموزش. از مهد تا لحد.
۴_ رعایت دقیق فرمول های استاندارد در لوارم برقی خانگی و خریدن کالاهای برچسب دار سبز رنگ.
۵_ خاموش کردن تلویزیون که اغلب خانه ها، بی بیننده تا پاسی از شب روشن است.
۶_ قناعت و ساختن با زندگی ساده و آسایش حقیقی.
۷_ پرهیز از چشم و هم چشمی که بلای بزرگی ست و جامعه را به سمت مصرف زدگی مُفرط می برد.
@
سلام جناب
ضمن تشکر و قدردانی، در پاسخ به سؤال جناب عالی، چون مَجال پاسخ طولانی در این فضا فراهم نیست، چندجمله ای دیدگاه ام را که مبتنی بر مطالعات پیشین است، می گویم زیرا این مبحث، موضوعی ست بسیار فراخ که خود فرد باید به مطالعه اش بپردازد:
۱_ سؤال شما یک اشکال فنّی دارد! پرسیدی "یک مسلمان اگر..." باید می پرسیدی "یک انسان اگر..."؛ چون مسلمان حق بازگشت ندارد.
۲_ مسلمان زاده، مسلمان محسوب می شود. اما پس از رسیدن به سنّ بلوغ، حق انتخاب دین را دارد. اگر اسلام را پذیرفت، دیگر حق بازگشت از اسلام را ندارد.
۳_ اسلام انسان ها را طبق آیه ی "لا اکراه فی الدین" آزاد گذاشته دست به تحقیق بزنند و اسلام را با چشم و گوش و هوش باز بپذیرند، برای داخل کردن انسان ها به درون دین اسلام اکراه و اجباری نیست.
۴_ از نظر اسلام، هر کس اسلام را که دین حق است، نپذیرد آزاد است، ولی چنین انسانی از نگاه اسلام کافر است. کافر به معنای زیر بار حق نرفتن.
۵_ اما مسلمان حق بازگشت و به تعبیر فقهی "ردّه" را ندارد؛ چون بازگشت یک مسلمان، به معنای ردّ قرآن و ردّ پیامبر اسلام (ص) به حساب می آید و مجازات ارتداد بر او اعمال می گردد. سختگیری، دلیل عقلی هم دارد زیرا هم نباید افراد، دَمدمی مزاج و هُرهُری مذهب شود و هم نباید زمینه ی توطئه ی دشمنان را در حوزه مسلمین فراهم ساخت.
۶_ از علت های مجازات بر مرتد، حفظ کیان مسلمین است. به همین دلیل زن وقتی مرتد شود، اعدام نمی شود ولی مرد، مرتد شود، اعدام می شود.
مطلب شهید مطهری در زیر را جهت اطلاعات بیشتر می گذارم:
"کافی نیست که انسان یک دینی داشته باشد... و به حکم صریح قرآن، دینی جز اسلام پذیرفته نیست. و حتی اگر مراد از اسلام، خصوص دین ما نباشد بلکه منظور (معنای لغوی آن یعنی) تسلیم خدا شدن باشد، باید دانست که حقیقت تسلیم در هر زمانی شکلی داشته و در این زمان، شکل آن همان شریعت محمدی(ص) است و قهراً کلمه اسلام بر آن منطبق میگردد و بس؛ چه این که این شریعت، آخرین دستور الهی است و همواره باید از آخرین دستورها تبعیت کرد."
این پاسخم را به این آیه ی قرآن متبرّک و مستند می کنم:
وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ) (آل عمران / 85 )
«هر کسی غیر اسلام دین دیگری برگزیند از وی پذیرفته نخواهد شد و او در قیامت از خاسرین و زیانکاران است».
با احترام. ابراهیم طالبی دارابی
حُرّیت که گفتم به منزله ی آزادگی ست؛ که اَحرار (=آزادگان) کسانی اند که حق را کتمان نمی کنند و واقعیت را می پذیرند.
بنابراین؛ وجه دوم، که شما برای واژه ی حُرّیت، ترسیم کرده ای، اساسا" معنایی ندارد، چه رسد به این که خدای ناکرده من نسبت داده باشم. من شما را می شناسم جناب. پس سعی کنید زود داوری نکنید. تشکر.
@
جناب سید محمد موسوی! باز هم سلام
فکر کنم بدانید و می دانم که می دانی وقتی گفته می شود اسلام؛ یعنی: وحی+ سنت+ اجتهاد
وحی که در قرآن جمع است.
سنت که گفتار، کردار و تقریر معصوم (ع) است.
اجتهاد هم، تفقُّه های فقهیان مجتهد مسلّم است.
نماز در قرآن آمده، ولی این که چگونه نماز بخوانیم و چند رکعت بخوانیم در سنت مشخص شده است. نیز بسیاری از احکام نماز در فقه توسط مجتهدین تبویب شد. این یعنی احترام و ارزش به عقل و استنباط کارشناسان وارسته ی اسلام.
پس، چیزهای ابتدایی و بدیهی را از هم نپرسیم. ممنونم
سلام جناب جوادی نسب
یک اشکال در بیان شما هست و آن این که واژه ی اظهار را نمی گویی. جناب جوادی ارتداد بر کسی اطلاق می شود که اظهار کند و دست به تبلیغ زند. مسلمان، حق بازگشت از اسلام را ندارد. اگر کسی برگشت و اظهار نداشت و تبلیغ نکرد، کاری به او ندارند. اما مثلا" سلمان رشدی که نه فقط اظهار کرد بلکه کتاب آیات شیطانی را نوشت و زشت ترین نسبت ها را داد.
پس باید این را دانست مرتد کسی ست که منکر بخشی از ضرویات اسلام است و یا پس از مسلمان شدن، از دین برگشت و اظهار کرد. اما اگر کسی اظهار و آشکار نکند، فقط خدا از قلبش باخبر می ماند و بس. لذا به نظر فقهای اسلام "هیچ قانونی هم در اسلام نداریم که تفتیش عقاید کنیم تا بدانیم که در سینه های دیگران چه می گذرد" لذا اصلا" مجازاتی به میان نمی آید چه برسد به اعدام.
@
جناب جوادی نسب!
لطف کن عبارات فقهی زیر را دقت فرمایید:
فرزندان نابالغ، از جهت اسلام و کفر، تابع آیین پدر و مادرند. هر گاه یکی از والدین مسلمان باشد، فرزند، مسلمان شمرده میشود؛(اسلامِ حکمی) چون اسلام بر کفر برتری دارد و تابعیت برتر برای فرزند منظور میشود. اگر پدر و مادر هر دو کافر باشند، فرزند نیز در حکم کافر است. البته باید توجه داشت، برای حکم به ارتداد و اجرای مجازات آن، اسلامِ حکمی کفایت نمیکند. باید فرد، پس از بلوغ، خود اسلام را انتخاب کند و سپس کفر بورزد.
عبارت بالا، نظر فقهای اسلام است. به جمله ی آخر توجه کن. در ضمن من وقت چندانی برای بحث با جناب عالی ندارم. شما آزادید دیدگاه خود را داشته باشی. من هم نظرم را مطرح کرده ام.
از نظر من، این بحث تمام.
پاسخم به بحث ۳۲
به نام خدا. سلام. ضمن سپاس از جناب آقای امیر طراح این بحث؛ جوابم این است:
۱_ وقتی از ظاهر مادی هر چیزی فراتر برویم، در واقع به عالم معنا رفته ایم. و معنویت اساس حیات بشریت است.
۲_ روح، نه یعنی روحِ خدا؛ بلکه، چیزی ست مجزّا در عالم بالا، که به امر خدا، از آن برمی دارند در انسان می دمَند، تا با آن، حیات واقعی و معنوی پیدا کند.
۳_ به نظر من، با اندک مطالعاتی که داشته و دارم، عوامل زیر، معنویت زُدا هستند و انسان را از توجه و گرَویدن به بُعد روحانی خود، بازمی دارند:
۱_ علم زدگی. ۲_ انکار غَیب. ۳_ دَم غنیمت شمُری. ۴_ خودزی بودن نه خدازی شدن. ۵_ دین گریزی. ۶_ اصرار بر گناه کردن. ۷_ افکار ماتریالیستی. ۸_ غفلت ها و جهالت ها. ۹_ رفیق ناباب و لااُبالی. ۱۰_ خیالات واهی. ۱۱_ روحیه ی انکاری. ۱۲_ رفاه وافر. ۱۳_ دوری از اشراق درون. ۱۴_ غرق شدن در بُعد مادی زندگی. ۱۵_ و ... .