منو
درباره ی سایت دامنه
دامنه‌ی داراب‌کلا

qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیشنهادهای مدیر سایت
آخرين نظرات
طبقه بندی موضوعي
بايگانی ماهانه
نويسنده ها

وحی، نبی، نبأ

جمعه, ۲۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۹ ق.ظ

 

یادآوری: پیشتر در پست آیین خاتم در ۱۰ فروردین ۱۳۹۷ این کتاب را معرفی کرده بودم اما اینک نوشته‌ای دیگر در همین رابطه در زیر ارائه می‌کنم:


به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. نبی و نبأ در لغت دست‌کم چهار معنی دارد: خبر، جای مرتفع، راهِ روشن، صوتِ خَفی. البته در زبان عِبری نبی سه معنی دیگر هم دارد: بیننده‌ی خواب، رائی، نذیره (=نذر). وحی هم، دست‌کم هفده معنی با خود حمل می‌کند و در هفتاد مورد، در قرآن مورد استعمال قرار گرفت. برخی‌ها البته وحی را «حس ششم» توجیه و تفسیر کرده‌اند. ولی مرحوم علامه طباطبایی وحی را «شعور مرموز» خواند و امام خمینی ره آن را «غیرِ قابل تصوّر». زنده‌یاد اقبال لاهوری وحی را «حالت باطنی» و «خودآگاهی درونی و خودآگاهی پیغمبری» معنی کرد. لذا به دلیل ماهیت فراطبیعی‌بودن آن، برای نوع بشر اعم از «مُلحد و متألّه» دشوار است. به حدی که آقای دکتر عبدالکریم سروش تحت اِغوای شیطانی! اساس وحی را به «کشف و تجربه‌ی شخصی» فرو کاست و دین را به عصاره‌ی تجارُب فردی تحریف بُرد و از آن زمان به بعد به جاده‌ی دروغ‌بافی و خیالات و اوهام افتاد و حرف‌های بی‌پایه وی را احاطه کرد و از راه به دَر. او گونه‌های وحی را نشناخت و به انحراف زد و سرانجام به قلم لجاجت افتاد و چهره‌ای کریه و مات از خود بروز داد و هر چه کرد ازین منجلاب فکر غلط بیرون آید، بخت با او یاری نکرده است. امید است ازین فساد عقیده نجات یابد. علمای ربانی به ما آموختند وحی به معنای اعم، اختصاص به پیامبران ع ندارد -که وحی بر انبیای الهی از قِسمِ وحی‌ی تشریعی‌ست- بلکه گونه‌هایی دارد که شامل دیگر چیزها هم می‌شود؛

 

مثلِ: وحی به جمادات.

مثلِ: وحی بر حیوانات.

مثلِ: وحی به شیاطین و جنّ.

مثلِ: وحی به ملائکه.

مثلِ: وحی بر انسان‌های کامل. این مورد آخری: (ر.ک: انبیاء / ۷۳)

 

وحی بر انسان‌های کامل از نظر صاحب تفسیر شریف "المیزان" وحی‌ی «تسدیدی و تأییدی» تعبیر می‌شود. مانند وحی به «آدمِ غیرِ پیشوا» هممچون مادر حضرت موسی ع که این شکل از وحی، «اِلهام نفْسی»ست.

 

حالا با این مقدمه، این را بگویم که علامه نبی را کسی می‌داند که "صلاحِ معاش و معادِ مردم" را تبیین کند. بنابرین خواستم درین پستم بگویم، بگویم بگویم هر کس ازین "صلاحِ" پیامبری بیرون بیفتد، خود، خود را غرق کرده است. خواه وحی را حس ششم!!! بخواند، خواه تجربه‌ی اَفرادی و عصاره‌ی انسانی. در کتاب ۷۱۲صفحه‌ای "آئین خاتم" -که بنده تماما" آن را سه سال پیش خواندم- اثرِ حجت‌الاسلام محمدحسن قدردان قراملکی، از صفحات ۳۷ تا ۱۰۸ و نیز صفحه‌ی ۱۵۵ مطالب مفیدی درین‌باره دارد که جزوِ آثار خوب در پژوهشِ نبوت و خاتمیت محسوب است. دامنه.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2324

نظرات (۳)

توضیحی کوتاه در مورد معنی واژه «نبی» بسم الله العلیم الحکیم. آقا ابراهیم سلام علیک. طلوع صبح آخرین جمعه ماه ذی الحجه الحرام سال جاری مبارک باد. به جهت اینکه قول دادم که دو مقاله را امروز ارزیابی نمایم؛ فرصت نمی کنم که در قالب این نوشته؛ بطور مفصل همراهی کنم فعلا فقط در مورد بخشی از معانی ذکر شده در مورد واژه «نبی» عرض می کنم:

۱) شایسته است در بیان معانی واژه ها بویژه واژه کلیدی «نبی»؛ با لحاظ مرز موجود بین معانی لغوی و اصطلاحی صورت پذیرد تا خواننده متن بداند که نویسنده در مقام بیان معنی لغوی است و یا اصطلاحی و یا هردو (حتما توجه دارید که غالبا؛ بین معنی اصطلاحی و لغوی واژگان تفاوت وجود دارد)؛

۲) سیاق نوشته جنابعالی نشان میدهد در مقام بیان معنی لغوی واژه «نبی» بوده اید؛ اگر برداشتم درست باشد؛ عرض می نمایم: «نبی» به معنی «خبر» نیست؛ بلکه اگر مأخوذ از ریشه «نبأ» باشد؛ واژه «نبآ» به معنی «خبر» می باشد؛ ولی «نبی» در قالب اسم فاعل تلقی می شود و به معنی «خبردهنده» می باشد و اگر در قالب اسم مفعولی لحاظ شود؛ به معنی «خبر داده شده» خواهد بود؛ و اگر مقصود از واژه «نبی»؛ معنی اصطلاح کلامی آن باشد؛ به معنی «مخبر من الله» (خبر دهنده از ناحیه پروردگار) می باشد؛ پس هیچگاه «نبی» به معنی «خبر» نمی باشد؛ تنها یک ریشه آن (؛ یعنی «نبأ») به معنی «خبر» می باشد؛

۲) احتمال این می رود که واژه «نبی» مأخوذ از ریشه «نبو» (به ضمن نون و با) باشد که در آن صورت؛ خود ریشه به معنی «علو» و «ارتفاع» می باشد ولی معنی لغوی «نبی» عبارت است از فرد صاحب «علو» و مرتبه بلند؛ و هیچگاه به معنی «جای بلند» نخواهد بود؛ و بر اساس این ریشه؛ معنی اصطلاحی کلامی «نبی» عبارت است از فردی که در نزد خدا دارای مقامی رفیع و بلند می باشد؛ پس هیچگاه به معنی «جای مرتفع» نخواهد بود.

ضمن سپاس مجدد؛ چون فرصت برای ذکر توضیح در مورد بقیه معانی و مطالب مذکور در این نوشته جنابعالی را ندارم؛ سخن را به پایان می برم. ماجور باشید.

(حوزه علمیه قم: سید حسین شفیعی دارابی؛ صبح جمعه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۲ش_ ۲۶ ذی الحجه ۱۴۴۴ق)

استاد جناب حجت‌الاسلام آسید حسین آقا شفیعی سلام. ۱. بی‌حد از توجه و تذکار آن جناب متشکرم. عاید بود. ۲. در آن متنم گفتم نبی در لغت پس منظورم مقصود لُغوی بود. ۳. نیز گفتم در آن متن «دست‌کم» چهار معنی، که قید دست‌کم به معنای به انحصار نبردن بود. با این وجود خوشحالم این لغت را فاضلانه کاویدید. بگذارید حالا خاطره بگویم:


خاطره:

تهران در جایی با جمعی ماهانه‌ی «نباء» راه‌اندازی کرده بودیم. من از نویسندگان ثابت آن بودم طی چند سال. روزی با حضور آقای حسین اشتری فرمانده سابق فراجا روی نامگذاری ماهنامه نشست منعقد شد. دوست فرهیخته جناب سید محمد محدث گفتند بگذاریم «نباء». همان جا با او شوخی کردم و گفتم مگر می‌خواهیم از قیامت خبر دهیم؟! آخه نباء در اوج معنی‌اش یعنی خبر عظیم. بگذریم. منظورم این بود چون بنده مجمع‌البیان را خواندم و المیزان را تماماّ خوانده و خلاصه کردم با برخورد لغوی و اصطلاحی واژگان آشنام و توضیحات عالمانه‌ی‌تان بر من خوش گذشت. پس باز نیز بنده را از این نوع آگاهی‌رسانیدن‌ها مستفیض فرما. ادب و ارادت: ابراهیم. این متنم ویراش نشد. فی‌الفور نوشتم. ایرادش اگر دیده شد ببخشاید استاد.

بسم الله العلیم الحکیم آقا ابراهیم سلام علیک.ضمن تشکر ، معروض میدارم:
۱) حتی با نوشتن تعبیر  «نبی در لغت» در نوشته پیشین جنابعالی، مشکل توجه داده شده رفع نمیشود؛ خلط بینن معنی نبأ با نبی صورت گرفته است. دقت بیشتری نمائید.؛
۲) از مطالعه مجمع البیان و المیزان توسط جنابعالی، خرسندم؛ هردو مفسر بویژه علامه طبرسی واقعا خریط در لغات قرآن می باشند. از جمله امتیاز مرحوم طبرسی، اختصاص عنوانی در قالب «اللغه» برای هر بخش از آیات است؛ مرحوم علامه طباطبائی؛ به صورت پیوسته و درهم تنیده به بحث لغوی پرداخته است؛ 
۳) به هرحال، بحث فقه اللغات القرآنیه؛ از جمله دانشهای موثر در فهم آیات و مورد توجه مفسران می باشد؛ و از دیر باز، بزرگانی به این بحث، توجهی دقیق داشته اند؛ از جمله: در گذشته: مرحوم راغب اصفهانی است که «المفردات» را به یدگار نهاد؛ و در زمان ما، مرحوم علامه مصطفوی است که کتاب قیّم و ارزشمند ۱۴ جلدی «التحقیق فی کلمات القرآن» را به یادگار نهاد؛ و حضرت استاد مرحوم واعظ زاده خراسانی (که تابستانی در حدود ۲۰ سال قبل از کلاس تابستانی ایشان در مشهد برهره بردم)، کتاب بسیار جامع و وزین ۳۳ جلدی  «المعجم فی فقه لغة القرآن و سرّ بلاغته» را به مجامع علمی عرضه نمود.  البته دو  استاد دیگرم (علامه آیت الله جوادی و مرحوم علامه مصباح یزدی) نیز تبیین  مفهوم دقیق لغات قرآنی در دستور کار  داشته اند؛
۴) جلال الدین سیوطی،  در الاتقان فی علوم القرآن، ج ۴، ص 213 ـ 215.  از 15 علوم موثر در فهم قرآن یاد نموده است؛ اولین آنها را علم لغت دانسته است(حوزه علمیه قم: سید حسین شفیعی دارابی؛ ظهر جمعه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۲ش_ ۲۶ ذی الحجه ۱۴۴۴ق).

مجدداً سلام دارم محضر استاد آسید حسین‌آقا شفیعی. تذکر شما را در همان متن قبلی هم وارد دانستم. بله همین‌طور است. باید مرز نبی و نبأ را معلوم می‌نمودم. در مورد فاعلی‌بودن هم آنجا که نوشتم: «علامه نبی را کسی می‌داند که "صلاحِ معاش و معادِ مردم" را تبیین کند» به‌روشنی بر فاعلیت مفهوم نبی دست گذاشته بودم. از معرفی آثار لغت‌شناسی هم خیلی متشکرم. بحثم با شما را شیرین می‌دانم. التماس دعا و بارها درود بابت این نقد و بررسی‌ها.

در این بخش به طور کامل اجزای دیگ سند بلاست و ویژگی
ها و انواع آن را بررسی خواهیم کرد .

می خواهیم در این مقاله با اینکه سندبلاست
چیست، خدمات سندبلاست شامل چه مواردی
می شود و انواع محصولات مرتبط با عملیات سندبلاست آشنا شویم؛ پس تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
قبل از خرید به بخش مشاوره مراجعه
کنید تا با انواع سنگ ها و کنده کاری ها و چهره نگاری آشنا شوید .

البته هر کدام از ملزومات فوق دارای اتصالاتی
هستند که در بخش لوازم جانبی سندبلاست
با آن ها آشنا می شوید.

این دستگاه ها در بخش غیر فلزات برای بلاستینگ
سنگ و سرامیک و در بخش فلزات عموما برای تمیز کاری فلزات با ضخامت نازک و یا فلزات نرم و حساس از جنس
فولاد طراحی و روانه بازار گردیده است .
به همین جهت ماشینهای شات بلاست
مفتول وسیم طراحی وتولید شده اند که قادر به انجام این کار به دو صورت طولی در یک تا چند رشته مفتول یا میلگرد چند گوشه بوده ویا
قادر به پذیرش مفتول ها به صورت کلافی
می باشد. شات بلاست میلگرد طولی ازنوع مداوم وکلافی از نوع بسته
یا بچ می باشد . برخورد مداوم مواد ساینده ، لایه سطحی موادی مانند چوب را از بین می برد.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">