دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

مسائل تاریخی داراب کلا

به قلم محمدحسین‌ آهنگر دارابی: اولین تراکتور توسط حاج حسین دباغیان از بنگاه توسعه گرگان (مسی فرگوسن ساخت انگلیس) خریداری وارد محل شد. در سال ۱۳۳۸ از ۱۰ عدد تراکتور سهمیه مازندران دو عدد به دارابکلا آورده شد دومین تراکتور را میرزا احمد دباغیان به فاصله ده روز خریداری نمودند. اولین تراکتور در میاندورود توسط آقای شریفی در سورک که (لانس آلمانی) بود. به جای چرخ لاستیکی از چرخ آهنی استفاده می شد خریداری گردید. اولین راننده تراکتور که برای رانندگی به محل آمد آقای اصغر شجاعی بادله ای بود.

اولین راننده تراکتور داراب کلایی میرزا علی دباغیان و دومین راننده محمود دباغیان. مزد شخم و دیسک زنی در آن سال‌ها در ازای هر ۱۰۰۰ متر  (قفیز) هشت تومان (هشتاد ریال) بود. سومین تراکتور را حاج ولی آهنگر ( BM )خریداری نمود. بعد از آن تراکتوری (هانی ماک) توسط حاج مهدی دباغیان خریداری که رانندگی آن را ابراهیم دباغیان به عهده داشت.
 
 
اولین مکانیکی تراکتور را در ساری آقای سلیم خسروانی انجام می داد. اولین آپاراتی برای وسایل نقلیه در خیابان ۱۸ دی (شاه عباس) شخصی به نام عزیز خان بود. اولین گواهینامه رانندگی در دارابکلا را آقای علی غزلی (پدر مرتضی غزلی ) اخذ نمودند. اولین گواهینامه رانندگی تراکتور را آقای محمود دباغیان در سال ۱۳۴۸ دریافت نمودند. راوی مطالب بالا آقای حاج محمود دباغیان بود. شرح مختصر بیوگرافی ایشان را در ذیل می اورم. متولد ۲۰ بهمن ۱۳۲۱. و مدرک تحصیلی ششم متوسط قدیم. ۱۲ کلاس درس خوانده (دیپلم ردی) مدرسه ابتدایی حافظ خیابان فرح آباد (مدرس) دبیرستان پهلوی (آیت‌الله طالقانی فعلی)
 
 
محمدحسین آهنگر دارابی. ۱۰ مهر ۱۳۹۸. متکازین بهشهر
​​​​

 

کدخداهای داراب‌کلا

به قلم محمدحسین‌ آهنگر دارابی: (بحث ۸۰ مدرسه فکرت) را با عنوان وقایع تاریخ دارابکلا پی می گیرم: کدخدا. اولین کدخدا در محل در اویل حکومت رضا شاه ودر تعریف ساختار  جدید امور روستا در آن زمان شکل گرفت که فردی به نام نصراله کامشی که بعدا فامیلی رمضانی را برای خود برگزید که پدر بزرگِ پدر عسگر رمضانی است  که در دوره کدخدایی او اولین بار مردم دارابکلا شناسنامه دار شدند. و قبل از ان افراد به نام پدر و اجداد خود شناسایی می شدند و نام کسی در ثبت و احوال نوشته نبود.

 

دومین کدخدا سیدمحمد رئیس پدر سید باقر سجادی. سومین کدخدا اسد رمضانی پدر بزرگ موسی رمضانی معروف به قلیچی. چهارمی علی چلویی معروف به غلامعلی پدر بزرگ پدر آقای جواد غلامی همکلاسی ما در مدرسۀ فکرت. پنجمی شیخ حسن مهاجر. پدر ابراهیم مهاجر. ششمین کدخدا. میرزا هادی دارابی پدر عمو دارابی.  هفتمین حسن اهنگر معروف به داودحسن پدربزرگ عیسی اهنگر دبیر همکلاسی در مدرسۀ فکرت.  هشتمین کدخدا حاج گتی اهنگر  پدر اسماعیل اهنگر. نهمین محمد راستگو پدر ابراهیم راستگو البته به مدت کوتاه. دهمین میرزا حسن صالحی پدر مهدی صالحی. یازدهمین کدخدا صادق ملایی پدر محمد حسین ملایی که در دوره ایشان مصادف شد با پیروزی انقلاب. بعد از انقلاب ساختار از کدخدا به دهیار تغییر نام پیدا کرده است.


پاکار. پاکاربه کسی می گفتند پیام ارباب و کدخدا را به مردم ابلاغ می کرد: ۱. اولین پاکار حسین پاکار بالا محله پدر مرحوم علی رمضانی معروف به حسین سک علی. ۲. اسد عزیز. ۳. محمد عباسپور معروف به محمد کل. ۴. اکبر محسنی معروف به اکبر شاهزه پدر جلیل محسنی. ۵. محمد رضا چلویی پدر اکبر چلویی کارمند دارایی که با پیروزی انقلاب شغل پاکار حذف شد.

(تاریخ سیاسی دارابکلا)

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مسائل تاریخی داراب کلا
/post/1283
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۷۳۳
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دربارۀ رهبری معظم

متن نقلی: «سخنان مقام معظم رهبری درباره پذیرش انتقاد تند یکی از طلاب در پایان جلسه درس خارج فقه که گفتند: «دیروز یکی از آقایان بعد از درس تشریف آوردند جلو و با اوقات تلخی تمام گفتند که این بازنشسته‌هایی که طبق قانون باید برکنار بشوند، اینها را برمی‌گردانند و این را به پای شما می‌نویسند، یعنی به پای من. این محبت است نشان می‌دهد از نسبت دادن چیزی به ما که به نظر ایشان اشکال دارد، ناراحت می‌شود. اشکال این بود که سر من داد می‌کشید. خیلی خب، ما هم از شما معذرت می‌خواهیم» و سپس فرمودند: «این قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان، قانون بسیار خوبی است. از قوانینی است که به آن احتیاج داشتیم. این قانون در واقع حلقه بسته مدیریتی را می‌شکند. راه را برای جوان‌ها می‌گشاید که بتوانند خودشان را برسانند به مراکز مدیریتی. منتها اطلاق قانون- که هر بازنشسته‌ای باید به کار گرفته نشود- درست نیست. خود نمایندگان اشکالات را طوری اصلاح کنند که مجبور نشوند به رهبری متوسل شوند».

 

به عنوان کسی که از سال ۱۳۵۲ تاکنون با آیت‌الله خامنه‌ای آشنایی داشته و دارم و روحیات ایشان را کاملاً می‌شناسم، باید بگویم که شنیدن این جملات بیش از هر چیز یادآوری مظلومیت مقام معظم رهبری است. نه از این حیث که چرا طلبه‌ای به ایشان با تندی انتقاد کرده است و ایشان از آن طلبه معذرت‌خواهی کردند، که پذیرش انتقاد و عذرخواهی هر دو از نمادهای حکومت اسلامی و فرهنگ درست حکمرانی است؛ بلکه این مظلومیت بیشتر از جهت آن است که چهره واقعی رهبری به هر دلیل به جامعه معرفی نشده و نمی‌شود.

 

ایشان یکی از روشنفکرترین روحانیون زمان خود بوده و با ادبا، شعرا، روشنفکران و نویسندگان که طبع‌های تند انتقادی دارند، رفاقت و مکالمه داشته است. ایشان فردی هستند که تحول را می‌پذیرند و تشویق می‌کنند. آقای آل هاشم، نماینده ولی فقیه و امام جمعه تبریز که شیوه‌های متفاوتی مانند برداشتن نرده‌ها و حضور در استادیوم برای تشویق یک تیم فوتبال را پیشه کرده، بتازگی روایت می‌کرد که «نگران شدم نکند رهبری از رفتارم ناراضی باشند در حالی که وقتی از خودشان پرسیدم، ایشان هم تشویق و هم تأیید کردند.» رهبر معظم انقلاب رهبری تحول خواه و با سعه صدر است؛ اما آنچه برخی از ایشان تصویر می‌کنند، تصویر دیگری است. نکته دیگر سخنان ایشان این است که ایشان اصلاح قانون را به مراجعه برای دریافت حکم حکومتی و اعلام استثنائات یک قانون از طرف ایشان ترجیح می‌دهند. مسأله اینجا است که نظام ما بر اساس مرجعیت ولی فقیه شکل گرفته است. در فقه تشیع نیز بن‌بستی وجود ندارد. حال گاه این بن‌بست‌ها را ولی فقیه مستقیم باز می‌کند و گاه غیرمستقیم.

 

دکتر شریعتی و آقای خامنه‌ای

 

مجمع تشخیص مصلحت نظام هم برای همین تشکیل شد که نظام اسلامی در مسائل خود دچار بن‌بست نشود. رهبری هیچ وقت تمایل ندارد خارج از چارچوب قانون نظر بدهد. اما این را باید بدانیم که نظام و حکومت اسلامی نباید هیچ گاه با بن‌بست مواجه شود. ولی فقیه می‌تواند از اختیارات استفاده و بن‌بست‌ها را رفع کند. این کاری بود که حضرت امام (ره) نیز انجام می‌داد. در این باره از امام پرسشی مطرح شد. ایشان پاسخ داد که «منتظرم جنگ تمام شود و همه چیز را به مجرای قانونی بازگردانم.» خلاصه آنکه این رسانه‌ها هستند که باید بتوانند چهره واقعی رهبری و حکمرانی اسلامی درست را ترسیم کنند. (منبع)

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
دربارۀ رهبری معظم
/post/1275
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۰۲
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

آیات ناسخ و منسوخ کدام‌اند؟

متن نقلی: «آیات ناسخ و منسوخ کدام اند؟ در تعداد آیات منسوخ اتفاق نظرى دیده نمى شود؛ بیشتر دانشمندان علوم قرآنى فقط هشت مورد را که بر نسخ آنها دلیل قطعى و اجماع وجود دارد پذیرفته اند. آیاتى که نسخ شده اند، عبارتند از:


آیه نجوا؛ سورۀ مجادله، آیه ۱۲: یـأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا نَـجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُواْ بَینَ یدَىْ نَجْوَکُمْ صَدَقَهً. اى کسانى که ایمان آورده اید، هرگاه با پیامبر خدا گفت و گوى محرمانه مى کنید، پیش از گفتوگوى محرمانه خود صدقه اى تقدیم بدارید. که به واسطه آیه بعد از آن نسخ گردیده است.

 

عدد مقاتلین؛ سورۀ انفال، آیه ۶۵: إِن یکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَـبِرُونَ یغْلِبُواْ مِاْئَتَینِ وَإِن یکُن مِّنکُم مِّاْئَهٌ یغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّیفْقَهُون. اگر از [میان] شما بیست تن، شکیبا باشند بر دویست تن چیره مى شوند، و اگر از شما یک صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز مى گردند، چرا که آنان قومى اند که نمى فهمند. این آیه نیز به واسطه آیه بعدش نسخ گردیده است.


 آیه امتاع؛ سورۀ بقره، آیه ۲۴۰ .


آیه جزاى فحشا؛ سورۀ نساء، آیه ۱۵ و ۱۶ .


آیه توارث به ایمان؛ سورۀ انفال، آیه ۷۲ .


آیات صفح و عفو؛ سورۀ جاثیه، آیه ۱۴؛ سورۀ بقره، آیه ۱۰۹. که با آیه هاى سی و پنجم از سوره حج، و شصت و پنجم از سوره انفال و پانزدهم از سوره توبه نسخ شده است.


آیات معاهده؛ سورۀ نساء، آیه ۹۰ و ۹۲ ؛ سورۀ انفال، آیه ۷۲ .


آیات تدریجى بودن تشریع قتال.

 

ر . ک :

آیةالله محمدهادى معرف

التمهید فى علوم القرآن،

ج ۲، ص ۳۰۰ ـ ۳۱۶

(منبع)

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
آیات ناسخ و منسوخ کدام‌اند؟
/post/1280
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۷۱۳
  • پست شده - پنجشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۰۶:۱۴ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

قلبِ سلیم چه قلبی است؟

قلبِ سلیم چه قلبی است؟

متن نقلی: «همه قلوب آدمی براساس فطرت و طبیعت نخستین آن بر سلامت و اعتدال و عدالت بنا نهاده شده است. این قلب اگر همچنان در مسیر کمالی بماند و از فساد و انحرافی که به سبب وسوسه‌های شیطانی و هواهای نفسانی پدید می‌آید خود را حفظ کند، در یک فرآیند رشدی و بالندگی به جایی می‌رسد که به قلب سلیم می‌رسد. قلب سلیم، قلبی است که سلامت در آن به شکل ملکه در آمده است و هیچ چیزی چون وسوسه‌های ابلیسی و خواسته‌های نفسانی نمی‌تواند در آن تاثیر منفی بجا گذارد. از این رو قلب سلیم در آموزه‌های قرآنی به عنوان قلبی خالی از هرگونه شائبه شرک مطرح می‌شود؛ زیرا شرک به معنای گرایش به سوی ضد کمالی است و قلب سلیم هیچ‌گونه گرایشی حتی مخفی و نهان به سوی ضد کمال یعنی ضد خداوند پیدا نمی‌کند.

 

از نظر خداوند کسانی دارای قلب سلیم هستند که از هر گونه پلشتی و زشتی عقلانی و عقلایی و وحیانی رهایی یافته‌اند و در مقام متقین در آمده اند؛ زیرا کسی که تقوا ملکه وی شده است، به هیچ‌گونه از پلشتی‌ها گرایشی نداشته و از آن پرهیز می‌کند که از جمله این پلشتی‌ها شرک است. این گونه است که بهشت به معنای بزرگ‌ترین و کامل‌ترین تجلی و مظهر جمال الهی برای آنان فراهم می‌شود و به جای آنکه ایشان به سوی بهشت بروند خود بهشت به سوی ایشان کشیده و آورده می‌شود.(شعراء، آیات ۸۹ و ۹۰). به سخن دیگر، چنین قلوب پرهیزکاری که اهل خشیت و خشوع و سلامت کامل و ملکه‌ای هستند، هیچ غم و اندوهی در آنان راه نمی‌یابد و آرامش همیشگی را دارا می‌باشند.» (منبع)

 

قلب سالم از نظر امام علی (ع):

 

فَطُوبَى لِذِی قَلْبٍ سَلِیمٍ أَطَاعَ مَنْ یَهْدِیهِ وَ تَجَنَّبَ مَنْ یُرْدِیهِ وَ أَصَابَ سَبِیلَ اَلسَّلاَمَةِ بِبَصَرِ مَنْ بَصَّرَهُ. «خوشا به حال کسى که قلبى سالم دارد، خداى هدایتگر را اطاعت مى‌کند، از شیطان گمراه کننده دورى مى‌گزیندو با راهنمایى مردان الهى با آگاهى به راه سلامت رسیده است.»

قلبِ سلیم چه قلبی است؟
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
قلبِ سلیم چه قلبی است؟
/post/1276
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۷۹۹
  • پست شده - چهارشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۷، ۰۶:۱۹ ق.ظ
  • : برچسب ها
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

سخن پیشوای صادق (ع)

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. از امام صادق (ع) سخنان فراوان آموخته‌ایم. این سخن آن حضرت نیز از بیانات تأثیرگذاری‌ست که خواندن آن سرشار از لطف و عبرت است. پیشوای صادق (ع) می‌فرمایند: "چهارچیز، بیهوده از دست می‌رود؛ بَذلِ محبّت به بی‌وفا، نیکی نزد شخص ناسپاس، تعلیم به کسی‌که گوش شنوا ندارد، و سپُردنِ راز بر کسی‌که رازنگه‌دار نباشد. منبع حدیث: خصال شیخ‌صدوق، باب‌چهارم، حدیث ۱۴۴

 

حرم حضرت معصومه (س) به سمت مسجد جمکران

 

حرم حضرت معصومه (س) به سمت مسجد جمکران

سالروز وفات حضرت فاطمه‌ی معصومه (س)

خواهر عظیم‌الشّأن امام رضا (ع) بر همه‌ی

دلدادگان به خاندان عصمت و طهارت ع تسلیت

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
سخن پیشوای صادق (ع)
/post/1270
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۵۰
  • پست شده - سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۱ ق.ظ
  • : برچسب ها
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

فرمان ۸ مادّه‌ای امام خمینی

فرمان ۸ ماده‌ای امام خمینی:

میزان، حال فعلی اشخاص است.

منبع

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
فرمان ۸ مادّه‌ای امام خمینی
/post/1277
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۶۷۱
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

اروپا مدیونِ ایران

به قلم دکتر فتح الله دهقان. جبر جغرافیا شرایط متفاوتی را به کشورهای جهان تحمیل نموده است. به تبع آن آداب، رسوم، عادات، و فرهنگ های متناوبی را در جهان شاهد هستیم، که در بستر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... گوناگون، نقش و جایگاه متفاوتی را به کشورها بخشیده است. شرایط جغرافیایی به عنوان بستر و زمینه به همراه سایر عوامل مواهب و مضاری را برای کشورها در بر دارد. قرار گرفتن کشورها در کنار تنگه ها، کانال های مهم بین المللی از آن جمله اند، واقع شدن در مناطق خشک و بی آب و پر باران تاثیرات متفاوتی بر آنها دارد.

 

بر این اساس در جهان کنونی کشورهای توسعه یافته و عقب مانده را با شرایط متفاوت و متضاد شاهد هستیم. شرایط متفاوت آنها و عدم برخورداری مردم این کشورها از امکانات و ... بحران هایی را برای این کشورها به وجود آورده که با سیاست های قدرت های جهانی تشدید شده است. به گواه تاریخ کشورهای جهان برای در امان ماندن از چنگ اندازی و جلوگیری از سرایت مشکلات، بحران ها و...  دیگر جوامع در دنیای قدیم مناطقی را به عنوان حائل انتخاب می نمودند. به عنوان مثال، امپراطوری ایران از امرای حیره و امپراطوری رم از امرای غسان برای در امان ماندن از حملات و دست اندازی اعراب بادیه نشین و صحرا گرد به عنوان حائل استفاده می کردند.

 

 

در دنیای کنونی برخی از تهدیدات و مشکلات با استفاده از پیشرفت علمی و تکنولوژیکی به تهدیدات جهانی تبدیل شده است. تروریسم و مواد مخدر از جمله این مشکلات و معضلات است. ایران بنا به جبر جغرافیا هم مرز و همسایه افغانستان و پاکستان است که مرکز تولید و اشاعه مواد مخدر و تروریسم می باشد. (تروریسمی که زاییده استراتژی های کلان منطقه ای و جهانی بلوک های قدرت بوده در بستر فقر، محرومیت، بی عدالتی، عقب ماندگی، جهل، تفکرات قشری، سنت ها و باورهای غلط به وسیله متحدان منطقه ای آنها ایده پردازی سازمان دهی، رشد، نمو و اشاعه یافته است. همچنین نقش آنها در کارتل های مواد مخدر بر کسی پوشیده نیست.)

 

این نقش و جایگاه خاص هزینه های زیادی را به کشور ایران تحمیل نموده است. ایران همواره در منطقه خاورمیانه دارای نقش سازنده بوده است که در موارد زیادی با منافع غرب هم پوشانی داشته است. نقش ایران در پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم (پل پیروزی لقب گرفت) همچنین قرار گرفتن در مرکز کمربندی که برای مهار تفکر مارکسیستی بر اساس تئوری جورج کنان و پرده آهنین چرچیل ایجاد شده بود ایفای نقش می کرد.

 

همکاری با غرب و ایفای نقش سازنده در عراق و افغانستان از این موارد می باشد. در شرایط کنونی نیز ایران در صف اول مبارزه با تروریسم قرار دارد و نقش بی بدیلی را ایفا نموده که اوج آن را در مبارزه با داعش شاهد هستیم. همچنین در خصوص مبارزه با مواد افیونی که پدیده ای خانمان سوز، ضد بشری و تهدیدی جهان شمول می باشد ایفای نقش نموده و هزینه های مادی و معنوی هنگفتی را متحمل شده است. در این خصوص دو تفکر وجود داشته است. ۱. مبارزه ۲. ترانزیت کردن مواد به اروپا. منطق تفکر دومی این بود که اروپا را با ترانزیت مواد مخدر نابود کنیم. همانطور که آنها در اندولس، با شراب و فساد مسلمانان را نابود کردند. ایران بر اساس فرهنگ ایرانی اسلامی و نگاه انسانی و بشردوستانه ای که به این مسئله دارد اقدام به مبارزه همه جانبه با آن نموده و در این راه هزینه های گزافی را پرداخته است. هزینه هایی که غربی ها بایستی پرداخت می کردند از جیب ملت ایران پرداخت شده و می شود. (البته سازمان ملل و کشور های اروپایی در این خصوص کمک های ناچیزی می نمایند.)

 

حال که تحریم های ظالمانه، غیر انسانی و مغایر با حقوق بشر، مشکلات و معضلات طاقت فرسایی را برای مردم ایران ایجاد نموده است و باعث کاهش توان کشور در مبارزه با تروریسم و مواد مخدر شده و اینکه ایران نمی تواند مانند گذشته در این زمینه هزینه نماید. (غربی ها بهتر از هر کسی می دانند که اگر ایران نتواند مبارزه موثر با دو پدیده فوق نماید و یا دست از مبارزه با آنها بکشد چه اتفاقی خواهد افتاد و هزینه های گزاف مادی و معنوی به آنها تحمیل خواهد شد). اروپایی ها که مدیون ایرانی ها هستند بایستی در این زمینه هزینه بیشتری نموده و با تحریم های ظالمانه وغیر انسانی آمریکا مخالفت و مقابله کرده، نسبت به مردم ایران ادای دین نموده، مردم ایران را در این شرایط سخت و عبور از این بحران یاری نمایند.

چاپ روزنامه آفتاب یزد ۲۵ اذر ۹۷.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
اروپا مدیونِ ایران
/post/1279
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۹۲
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

کینه توز، ناآرامترینِ مردمان است

به قلم دامنه: به نام خدا. امشب میلاد فرخنده‌ی امام حسن عسکری (ع) مبارک. آن امام بزرگوار همیشه به شیعیان سفارش می‌کرد در هر کجا هستید، فردی اثرگذار باشید. دو سخن گوهربار از آن امام شهید به اهل معنا تقدیم می‌گردد: سخن اول: «أَقَلُّ النّاسِ راحَةً أَلْحُقُودُ.»: یعنی: کینه توز، ناآرامترینِ مردمان است.

 

سخن دوم: «ما تَرَکَ الْحَقَّ عَزیزٌ إِلاّ ذَلَّ، وَلا أَخَذَ بِهِ ذَلیلٌ إِلاّ عَزَّ.»: یعنی: هیچ‌عزیزی حقّ را رها نکند، مگر آن‌که ذلیل گردد و هیچ‌ذلیلی به حقّ نیاویزد، مگر آن‌که عزیز شود.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
کینه توز، ناآرامترینِ مردمان است
/post/1278
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۰۱
  • پست شده - شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۷، ۰۵:۵۱ ب.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

نماز و نوه‌ام علی

اولین سجّاده و نماز نوه‌ام علی. ۷ آذر ۱۳۹۷

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
نماز و نوه‌ام علی
/post/131
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۸۱۷
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

آبراهام لینکلن پسر یک کفّاش بود

به قلم دکتر فتح الله دهقان. (متن نقلی) آبراهام لینکُلن پسر یک کفاش بود. پدر او کفش های افراد مهم سیاسی را تعمیر می کرد.لینکلن پس از سالها تلاش، به عنوان رئیس جمهور آمریکا برگزیده شد. اولین سخنرانی او در مجلس سنا بدین صورت گذشت: نمایندگان مجلس از اینکه لینکلن رئیس جمهور شده بود ناراضی بودند. یکی از نمایندگان مخالف با عصبانیت و بی ادبی تمام از سوی جایگاه خود فریاد زد: آبراهام! حالا که بطور شانسی رئیس جمهور شده ای فراموش نکن که می دانیم تو یک بچه کفاش بیشتر نیستی!

 

 

آبراهام لینکلن لبخندی زد و سخنرانی خود را اینطور شروع کرد: من از آقای نماینده بسیار بسیار ممنونم که در چنین روزی مرا به یاد پدرم انداخت. چه روز خوبی و چه یاد آوری خوبی! من زندگی و جایگاهم را مدیون زحمات پدرم هستم. آقایان نماینده بنده در اینجا اعلام می کنم که بنده مانند پدرم ماهر نیستم. با این حال از دستان هنرمند او چیزهایی آموخته ام. پس اگر کسی از شما تمایل به تعمیر کفش خود داشت با کمال میل حاضر به تعمیر کفشش خواهم بود. یکی از اقدامات مهم او خاتمه بخشیدن به تاریخ برده داری بود. و در پایان جمله ی معروف او: "معیار واقعی ثروت ما این است که اگر پولمان را گم کنیم، چقدر می ارزیم"

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
آبراهام لینکلن پسر یک کفّاش بود
/post/1273
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۷۸۲
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

خاطرات انقلاب ۵۷ در دارابکلا

خاطرات انقلاب ۵۷ در دارابکلا

به قلم حمید عباسیان:  متنی که امروز در «مدرسۀ فکرت» نوشت: «به نام خدا. پاسخ بحث ۷۸ مدرسۀ فکرت: با درود فراوان به اعضای مدرسۀ فکرت. از مدیر مدرسه بخاطر حضور کم رنگم با توجه به اینکه وقت کمی را به تلگرام اختصاص میدم، [پوزش می خواهم] دلم نیومد ازاین مبحث بگذرم. مبحثی که نسل ما درآن دوران بهای سنگینی دادند تا رسید به دست نسل فعلی ، کاری ندارم به اینکه قرار بود چه شود و چه شد.

 

حمید عباسیان و من. ۱۳۶۱

 

خاطرات و اتفاقهایی که داخل محل دوره انقلاب افتاد را دوستانی که سهم به سزایی در انقلاب داشتند گفتند و اما خاطره ای که نمی توانم فراموشش کنم فعالیتهای شهید مظلوم ابراهیم عباسیان بود ۰ تازه اوایل انقلاب بود هنوز تظاهرات شکل نگرفته بود شبی از شبهای انقلاب در منزل به اتفاق خانواده نشسته بودیم که شهید مظلوم سراسیمه وارد اتاق شد و به اتاق دیگه رفت منهم پشت سرش وارد اتاق شدم گفتم ابراهیم اینا چیه گفت حمید اینا اعلامیه های امام خمینیه گفتم اونی که داخل کاغذ پیچیدی چیه؟ گفت نوار کاست امامه  گفتم بده گوش کنم، ابراهیم گفت باید زیر لحاف گوش کنی اینجوری صداش میره بیرون ، خلاصه نوارو گرفتم و رفتم ریر لحاف نوارو گوش کردم، سرود خمینی ای امام بود. بالاخره شدیم انقلابی و اتفاقات دیگر. خاطره دیگری دارم اینه که به یک بنده خدایی به شوخی گفته بودم اینقر از شاه طرفداری نکن دارند اسم شاهدوستها را مینویسند اون بنده فلک زده ترسید و انقلابی شد. بدرود.

 

مزار دارابکلا. قبر شهید ابراهیم عباسیان

 

پاسخ دامنه

به نام خدا. سلام داش حمید. خاطره‌ی بسیار پرارزشی از شهیدمظلوم ابراهیم عباسیان درباره‌ی اعلامیه و نوار امام خمینی در آن سال سخت و کش‌مکش‌ها، گفتی. بخشی مهم از تاریخ‌سباسی دارابکلا به‌حساب می‌آید. من به دلیل اهمیت سیاسی این متن شما و نیز نقل خاطره از برادر شهیدت را که امروز در راستای (بحث ۷۸، خاطرات انقلاب ۵۷ در دارابکلا) در مدرسۀ فکرت نوشتی، در وبلاگم دامنه (بخش تاریخ سیاسی دارابکلا) نیز منتشر کرده ام. درود به او و تو و بر "مادرشهید"تان که اینک بر تخت است و هزاران درد.

(تاریخ سیاسی دارابکلا: اینجا)

خاطرات انقلاب ۵۷ در دارابکلا
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
خاطرات انقلاب ۵۷ در دارابکلا
/post/1274
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۶۴
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

میلِ جان اندر ترّقی و شرَف

به قلم دامنه

مولوی در دفتر سوم مثنوی می گوید:

میلِ جان اندر ترّقی و شرف
میلِ تن در کسب اسباب و علَف

 

چنانچه مطلع ایم، موجودی به نام انسان استعداد و ظرفیتی دارد که می تواند بر فرشتگان پیشی بگیرد. به قول شهید مطهری در ص ۲۹دکتاب «انسان‌شناسی قرآنی»، در قرآن این تعبیر آمده که «انسان موجودی است هم خاکی و هم ملکوتی». به نظر من، ساختمان بدنی انسان تکمیل است و آنچه نیازمند تکامل و لایق کمال است، روح اوست؛ یعنی ب‍ُعد معنوی، عرفانی و الهی آدمی. که فقط با برانگیخته شدن و بعثت درونی، آرام می گیرد‌. روی همین اصل است که قرآن در جای جای خود از انسان «دعوت معنوی» به عمل می آورد. و حتی در قرآن می گوید:

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ. یعنی: ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید؛ و هر کسی باید با تأمل بنگرد که برای فردای خود چه چیزی پیش فرستاده است، و از خدا پروا کنید؛ یقیناً خدا به آنچه انجام می دهید، آگاه است.

 

آیۀ ۱۸ حشر ترجمۀ انصاریان

 

آری، باید ببینیم چه چیزی برای خود در قیامت و روز حساب و کتاب، «پیش فِرست» می کنیم. اسباب و علف!؟ یا ترقّی و تعالی و شرف؟

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
میلِ جان اندر ترّقی و شرَف
/post/1271
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۹۸
  • پست شده - چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۷، ۱۰:۱۰ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

تروریست های وهابی مسلک

به قلم دکتر فتح الله دهقان. بار دیگر دست تروریست های جزم اندیش و قشری مسلک در چابهار به خون مدافعان کشور اسلامی مان ایران آغشته شده و تعدادی از آنها به شرف شهادت نائل آمدند. آنها که صادقانه همه چیز حتی جان شیرین خود را در طبق اخلاص گذاشته و در جهت تامین امنیت ملت ایران تقدیم نمودند. (شهید داریوش رنجبر، یکی از شهدای این حادثه از دیار نویسنده این سطور می باشد.) تا امنیت این ودیعه الهی و نعمت بی بدیل را برای مردم ایران در خاورمیانه جنگ زده، نا امن و متلاطم به ارمغان بیاورند.

 

ترور  در دین مبین اسلام امری قبیح، زشت و ناپسند بوده و با روح اسلام رحمانی منافات دارد. در تاریخ تمدن کهن این مرز و بوم جایی نداشته و امری مذموم می باشد. در دنیای جدید و جهانی که دموکراسی مشرب فکری آنها و حقوق بشر معیار و ارزش و هنجار آنهاست نیز ترور را امری مذموم دانسته و در نزد افکار عمومی مردم جهان کنونی محکوم است. اسلامی که دین پاکی و رحمت است تا جایی که پیامبرش محمد مصطفی (ص) به صفت رحمت ملقّب است. به مرور زمان توسط افراد و گروههای جزم اندیش و قشری در راستای منافع خود به خشونت آلوده شده است.

 

از سوی دیگر استعمارگران نیز از طریق فرقه سازی در جهت تامین اهداف خود در میان مسلمانان رسوخ نمودند. از صدر اسلام تا کنون جریان های قشری و متحجر و متصلب وجود داشته که نمونه آن خوارج بودند که علی (ع) را به شهادت رساندند. وهابیت نیز فرقه ای است ساخته و پرداخته استعمارگران که ریشه در فقه متصلب دارد و متاثر از افکار فقهی "ابن تیمیه" است. "محمدبن وهاب" نیز  فقیه ایده پرداز و ایدئولوگ آنها بوده است.

 

وهابیون که ریشه در تصلب مذهبی دارند همواره در راستای اهداف استعمارگران عمل نموده اند. فهم ناقص آنها از فقه زمینه ظهور افکار افراطی وخشن این فرقه شده است. جزم اندیشی آنها به جایی رسیده که اعلام کرده اند هر کسی که ۷ نفر شیعه را بکشد به بهشت می رود. این جزم اندیشان متحجر با افکار مسموم خود گروههای تروریستی را تغذیه فکری نموده و شرق و غرب عالم را درگیر خشونت، ترور و ناامنی نموده اند.

 

آنها مردمان بی گناهی از خاورمیانه تا قلب اروپا را به کام مرگ فرستادند. همچنین پتانسیل و نیروها و امکاناتی که می توانست جهت تامین رفاه و آسایش مردم و توسعه بکار گرفته شود، صرف نسل کشی،  کشتار بی گناهان و خرابی جهان نموده و دیگر اینکه موجب وهن دین مبین اسلام شدند.

 

اسلامی که سمبل آن مولا علی(ع) به مالک اشتر می فرماید: ای مالک کسانی که زیر دست تو هستند یا هم کیش تواند و یا همنوع تو، هم او می فرماید: «در کشور اسلامی چنانچه خلخالی از بینی زن یهودی ربوده شود، اگر مرد مسلمانی دق کند و بمیرد شهید است».

 

سخنان مولا علی(ع) با حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق اقلیت ها، عدالت و برابری، که از اصول دموکراسی جهان کنونی است قابل جمع است. بررسی و مطالعه تاریخ معاصر خاورمیانه حکایت از آن دارد که عملکرد این فرقه در راستای منافع استعمارگران بوده و اتحاد آنها با رژیم اشغالگر قدس بر علیه ایران پرده از چهره واقعی آنها برداشته است. همچنین تداعی کننده کینه و عداوت و احساس حقارت تاریخی است که نسبت به ایرانیان دارند.

 

در شرایطی که تحریم های ظالمانه بر علیه ایران وضع شده و امنیت چابهار برای ایران مهم است بعضی همسایگان تمایل ندارند بلوچستان امن باشد و پروژه چابهار به نتیجه برسد، توسط ایادی خود دست به این عملیات تروریستی زدند. البته این سکه روی دیگری نیز دارد و آن اینکه عواملی که زمینه و بستر فعالیت این تفکرات جزم اندیش و متحجر را فراهم می نماید بایستی مورد توجه قرار گیرد. فقر، محرومیت، عقب ماندگی و عدم توسعه یافتگی که نتیجه قهر طبیعت و خشکسالی و عدم توجه و بی عدالتی تاریخی که در حق این مردم روا داشته شده را نمی توان از نظر دور داشت.

 

چابهار یکی از جذاب ترین

مکان‌های گردشگری ایران

 

بنا به گواه تاریخ مردم این دیار مسلمان، مومن، خونگرم و با صفا و صمیمیت بوده همواره بدون هیچ چشم داشتی از مرزهای ایران اسلامی حراست نموده اند. قابل ذکر است پیشوایان مذهبی آنها همچون مولوی عبدالحمید  منادی وحدت بوده وهمواره در راستای صلح، صفا و صمیمیت تلاش نموده است. ضروری است نسبت به حل مشکلات این منطقه توجه خاص و ویژه نموده، اجازه بروز، ظهور و ترویج تفکرات جزم اندیش و قشری که در راستای منافع دشمنان تاریخی این مرز و بوم عمل می نمایند را ندهیم.

 

به گواه تاریخ مردم این دیار با افتخار خود را مسلمان ایرانی دانسته و همواره در راستای تامین منافع ملی و امنیت ملی تلاش نموده اند. به دسیسه ها و توطئه های  دشمنان وقعی نگذاشته و آنها را نا امید نموده و خواهند نمود.
چاپ روزنامه آفتاب یزد

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
تروریست های وهابی مسلک
/post/1269
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۳۲
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

تفریح و شادی از نظر شهید بهشتی

متن نقلی: خاطرۀ جالب شهید بهشتی از آیه‌ی فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلًا وَلْیَبْکُوا کَثِیرًا جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ (آیه‌ی ۸۲ سوره توبه) دیدگاه شهیدمظلوم آیت الله دکتر بهشتی درباره‌ی برداشتِ غلط از این آیه در ویژه‌نامه‌ی پاسداشت سی و سومین سالگرد شهادت "سید مظلوم امت" منتشر شده است:

 

"یادم می‌آید در آغاز دوران بلوغ حدود ۱۴ یا ۱۵ ساله بودم و تحصیلات علوم اسلامی را هم تازه شروع کرده بودم. در این سن، انسان نشاط و شادابی خاصی دارد. ما پیش از مباحثه، بعد از مباحثه، پیش از درس، بعد از درس، با دوستان می‌گفتیم و می‌خندیدم. یکی از دوستانم که با من هم مباحثه بود و چند سالی از من بزرگتر بود شاید در آن موقع ۲۱ یا ۲۲ سال داشت، از بازار آمده بود و به تحصیلات علوم اسلامی پرداخته بود. خلاصه بزرگ شده جلسات مذهبی معمولی و هیات‌ها و این ها بود. ایشان وقتی ما می‌خندیدیم، می‌گفت: «فلانی، حالا که آغاز تحصیل علوم اسلامی است بهتر است خودمان را عادت بدهیم و نخندیم یا کمتر بخندیم.» گفتم: «چرا؟» گفت: «این آیه قرآن است: فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیرا باید کم بخندند و زیاد بنگریند.»

 

در آن موقع که ایشان این آیه را می‌خواند، یکی دو تا حدیث هم به این مناسبت به این خواند و من فکر نکردم که بروم مطالعه کنم. آغاز دوران تحصیلم بود و اصولا آدم به این فکر نمی‌افتد که برود مطالعه کند و ریشه آن را دریابد و ببیند که قرآن چرا می‌گوید: فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلًا وَلْیَبْکُوا کَثِیرًا. البته عین این جمله در قرآن هست. به او گفتم: «بالاخره به من بگو ببینیم که این خندیدن کار حرامی است یا نه؟ گفت نه. حرام نیست. ولی خوب بهتر است یک مسلمان زبده و ورزیده نخندد. گفتم حالا که حرام نیست. من می‌خندم. برای این که فطرت من نمی‌تواند فعلا این تعلیم را بپذیرد؛ و چون تعلیم مربوط به واجب حرام نیست، باشد تا بعد ببینیم چه می‌شود.

 

چند سالی گذشت. البته این موضوع هم دیگر از خاطر من رفته بود. اولین مطلبی بود که به صورت مستقل و بر اساس قرآن، کتاب و سنت درباره‌اش تحقیق می‌کردم. به همین سبب تصمیم گرفتم یک بار قرآن را از اول تا آخر با دقت بخوانم و آن را به صورت یک کتاب علمی بررسی کنم. تا آن موقع مکرر قرآن را خوانده بودم و مکرر این آیه را دیده بودم، اما مثل این خواندن‌های معمولی، بی‌توجه از آن گذشته بودم، بدون دقت کافی. این بار که بنا داشتم برای بررسی یک مساله اسلامی قرآن را از اول تا آخر با دقت مطالعه کنم، رسیدم به این آیه. به خودم گفتم: عجب!

 

این آیه در قرآن هست،‌ اما مطلب درست در نقطه‌ی مقابل مطلبی است که آن آقا از آن فهمیده است و آن دستوری بود که پیغمبر صادر کرده بود که باید تمام نیروهای قابل برای شرکت در مبارزه علیه کفار و مشرکینی که به سرزمین اسلام هجوم آورده بودند، بسیج شوند. ایشان برای یک بسیج عمومی فرمان صادر کرده بود. عده‌ای با بهانه‌های مختلف از شرکت در این لشکرکشی خودداری کرده بودند و از فرمان خدا و پیغمبر تخلف کرده بودند. خداوند در این آیات قرآن می‌فرماید: لعنت خدا باد بر این کسانی که دیدند پیغمبر با انبوه مسلمانان به میدان نبرد می‌روند اما باز هم زندگی دوستی، آنها را وادار کرده از فرمان خدا و رسولش تخلف کنند و بمانند و به دنبال آن به عنوان یک نفرین و کیفر می‌فرماید: از این پس کم بخندند و زیاد بگریند.

 

حال شما از این چه می‌فهمید؟ می‌فهمید که از دیدگاه اسلام زندگی، نشاط، نعمت و رحمت خداست و زندگی توأم با گریه و زاری و ناله، خلاف رحمت و نعمت خداست. نعمتی هست و عذابی هست و خدا در مقام نفرین یا در مقام نکوهش از این تخلف می‌فرماید: از این پس از نعمت خنده و نشاط فراوان کم بهره باشید و همواره گریان و غمزده زندگی کنید. بنابراین با مطالعه اسلام بر اساس قرآن دیدم آیه درست خلاف آن مطلب را می‌گوید. این نوع استنباط‌های نا بجا و تلقین آن به مسلمانان به اضافه عوامل دیگر سبب شد که جامعه ما توجهش به مساله تفریح کم باشد." منبع

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
تفریح و شادی از نظر شهید بهشتی
/post/1267
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۶۳۲
  • پست شده - دوشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۶ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مدرسه فکرت ۲۰

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت بیستم

 

بحث ۸۶: این پرسش آقای محمد عبدی‌ست که برای بحث‌و‌نظر در پیشخوان مدرسه سنجاق می‌شود. «در مورد مکانیسم خواب و رویا و بیان خاطره ای از خواب و رویای صادقه قابل طرح و بیان در گروه اگر مطالبی دارید ، بیان فرمایید ؟»

 

پاسخم به بحث ۸۶

 

علاوه بر سلام و سپاس از پرسشگر، بابت طرح این سؤال مهم و آمیخته با زندگی و روح و روان آدمی، پاسخم به پرسش جناب عبدی به‌شرح زیر است:

 

۱. خواب بخش‌جدایی‌ناپذیر روح انسان است.

 

۲. در قرآن بر آن در سوره‌ی یوسف اشاره شده‌است.

 

۳. حتی کسانی‌اند که مقام مُعبِّر (=تعبیرکننده) خواب و رؤیا هستند. و به حضرت یوسف (ع) تأویل‌الاحادیث اعطاء شد:

 

الف. تأویل در یک معنا تعبیر خواب است «و یعلمک من تأویل الاحادیث» (آیه‌ی‌۷ یوسف) تو را تعبیر خواب آموزد.

 

ب. «نبئنا بتأویله» (آیه‌ی۳۸ یوسف) تعبیر آن خواب را به ما خبر ده.

 

۴. قدرت برون‌رفت روح و روان از کالبد است.

 

۵. حتی نوعی وحی (به معنای الهامات درونی) است.

 

۶. گاه کابوس وحشتناک و هشدار‌بخش است.

 

۷. اغلب پیام‌دار و نویددهنده است.

 

۸. حتی نشانگر و از عوامل بلوغیت در نوجوانی‌ و گذر از سنین بچگی‌ست.

 

۹. خواب‌هایی در انسان بروز می‌کند که از آموزه‌های کتاب هم ارزنده‌تر است؛ اگر بدان توجه شود.

 

۱. رؤیای‌صادقه یک نعمت‌ خَفی در وجود و نهادِ آدمی‌ست.

 

۱۱. به‌گمانم قدرتِ خواب‌دیدن، فصل مُمیّز انسان با حیوان است.

 

۱۲. برای همه‌ی انسان‌ها در طول عمر چنان خواب‌های باارزشی که ارمغان یا هشدار و یا دیدار با مقام‌های مقدس دینی و مکان‌های شریف است، رخ می‌دهد.

 

۱۳. گاه، خواب ارزش علم و آموزه دارد.

 

۱۴. البته برخی‌ها در خواب و گرایش به آن، اسیر خرافه‌ و جادو و جَنبل‌اند و حتی پاره‌ای مجامع علمی به‌جای تدوین و تصنیف کتاب‌های عقلانی و دینی، به‌سوی خواب‌ها و نقل این‌گونه قضایا روی‌آوردند که آیت‌الله سیستانی هم سال‌ها پیش، به این نوع گرایش‌های غلط، تذکر و تنذیر داده‌بودند.

 

ستون روزانۀ مدیر

نوشتن در خطر نابودی!

به‌نام‌خدا. خودکار و روان‌نویس و مداد را زمین نگذاریم. من خطر ازبین‌رفتن هنر خط فارسی را می‌بینم. از غلبه‌ی فضای مَجازی و تیک‌تیک تایپ‌ها، قلم و مداد از دستان ایرانیان بر زمین افتاد، دوری نخواهد بود، هنر نوشتن بر کاغذ، از میان‌مان رخت بربندد. من خود، تمام سعی‌ام بر این است، دست از نوشتن با روان‌نویس و خودکار، برندارم. مطالعاتم همیشه با یادداشت‌برداری‌ها همراه است. این را در عکس بالا نشان داده‌ام تا گفته‌باشم مراقب باشیم نوشتن بر صفحات کاغذ از بین‌مان نابود نشود. این زیبایی نگارش فارسی را پاس بداریم. با پوزش از جناب جوادی‌نسب که به‌علت جانبازی از نوشتن بر کاغذ، دور افتاده‌است.

 

 

برداشتم از کتاب "هرمنوتیک مدرن"

 

در این دستنوشته‌ام _که برداشتم از کتاب "هرمنوتیک مدرن" ترجمه‌ی بابک احمدی‌ست_ چندین نکته در آبان سال ۱۳۹۶ دراین‌باره نوشته‌ام، که چندتا را اینجا می‌نویسم:


میان زندگی درونیِ هر شخص با واژگانِ در دسترس، رابطۀ تنگاتنگ است.

فهمیدنِ یک نوشته به معنای سهیم شدن در معنای موجود است.

هرمنوتیک، خلاصی از »کژفهمی‌ها» و کنارزدنِ «بدفهمی‌ها»ست.

 هانس گئورک گادامر معتقد است که قدرت راستین، آگاهی هرمنوتیکی توانایی ماست در فهمیدنِ این‌که چه چیز پرسش‌پذیر است.

اشلایر ماخر هرمنوتیک را هنرِ اجتناب از بدفهمی‌ها توصیف می کند.

تأویل [=یعنی تفسیر، بیان، بازگردانیدن به چیزی] یک امرِ آموزشی نیست، بل خود کُنشِ فهم است.

استیفن میولهال بر این نظر است: چنان نیست که رابطۀ میان احساس و واژگانِ در دسترس، رابطه‌ای ساده باشد.

۶ دی ۱۳۹۷.
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)


بحث ۸۷ : این پرسش جناب حجت‌الاسلام شیخ علی‌اکبر دارابکلایی‌ست که برای بحث‌و‌نظر در پیشخوان مدرسه سنجاق می‌شود:

«آیاقدرت شیطان ازخدابیشتراست؟آگه نیست چراگناه کردن آسان تراز کارنیک است؟»


یادآوری مدیر: همکلاسی‌ها توجه داشته باشید که قبلاً در بحث ۲۵ به پرسش "مفهوم و مسأله‌ی شیطان" که توسط جناب محمدحسین آهنگر طرح شده‌بود، پرداخته‌بودیم؛ اینک فقط به همین پرسشی که مطرح شده‌است، پاسخ بفرمایید و از تکرار بحث کلی شیطان، خودداری ورزید. تا اصل سؤال جواب‌های روشن پیدا کند. تشکر.

 

پاسخم به بحث ۸۷
با سلام و تشکر از جناب حجت‌الاسلام داراب‌کلایی؛ چندنکته‌ی توضیحی ارائه می‌کنم. چون اگر دراین‌باره بخواهم بنویسم شاید یک کتاب شود: 
۱. شیطان و جنود آن از مخلوقات‌اند؛ پس مانند تمامی جُنبدگان و موجودات عالم، در ذیل قدرت خداوند قادر متعال‌اند اما توان نفوذ زیادی دارند. بیشتر بخوانید ↓

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۲۰
/post/1290
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۷۲
ادامه ی مطلب
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

بزرگترین آفت عالمان و فیلسوفان

به قلم دامنه: به نام خدا. خَبط و حَبط از نیچه در ص ۱۲۷ کتاب "اکنون میان دو هیچ"، خوانده ام: "آن که روزی می خواهد آذرخشی برافروزد، باید که دیری ابر باشد." برخی با خود "معامله ی عصمت" می کنند و بی آن که به قول عنصرالمعالی "تن خود را بَعث" کنند تا بیاموزند، خود را آذرَخش می پندارند که باید بر خلق ببارند. همین رویکرد، اِعوجاج می آفریند و افراد _حتی فیلسوف را_ دچار خَبط (=خطا و غلط گویی)  می کند که همه ی آنچه را پیش تر نگاشت، حَبط (= باطل و تباه) می سازد.

 

در اسلام، حبط اعمال، از بزرگترین بلیّه های عالمان و فیلسوفان است که همه چیز را می خواهند با دریچه عقل مادّی و محدود خود، تفسیر و تبیین کنند و مثلا" در یک رأی عجیب و غریب! همه ی شیعیان را نسبت به ائمه (ع) دشنامِ اشعری گری می دهند! زهی خیال باطل! برخی گویی "یک جعبهْ معلومات" شدند نه یک انسان عالم متعهّد. خیال می کنند هر "نوگرا"یی لزوماً "نوگو" و "نونویس" و "نواندیش" هم می شود! نه، هرگز.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
بزرگترین آفت عالمان و فیلسوفان
/post/1266
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۲۱
  • پست شده - يكشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۷ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

گِیون

 

 

به قلم دامنه: به نام خدا. لغت گِیون. یکی دیگر از لغت‌های رایج روستای داراب‌کلا «گِیون» است. گیون یعنی پستان. و پستان هم در گویش دارابکلایی‌ها «پِسُّون» تلفّظ می‌شود. مثلاً وقتی می‌خواهند بگویند پستان گاو؛ می‌گویند: گو گیون. شاید بیشتر هم محلی‌هایم با این واژه خاطره دارند. نوجوان که بودیم زمانی که چوپانان محل، گوسفندان را از صحرا برای آب دادن به قنات پِشون و دره دِله (=رودخانه) می‌آوردند، ما چندتایی چندتایی، کمین می‌کردیم گوسفند و یا بُز شیرده را گیر می‌آوردیم و از گیون گوسفند و بُز شیر می‌نوشیدیم. تبِ مالت! هم نگرفتیم! یاد ایام یاد بادا.

فرهنگ لغت دارابکلا: اینجا

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
گِیون
/post/1264
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۸۲۲
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دربارۀ بهاییت

متن نقلی: بخشی هایی از صحبت های مهشید ضیایی، (یک مسلمان و بهایی‌زاده که در سال ۹۵ پس از سال‌ها تحقیق به دین اسلام مشرّف شد): جمع‌ بهایی‌ها همیشه مختلط است. هر جمعی داشته باشند اینگونه است. نحوه لباس پوشیدنشان اصلا مناسب نیست. آن هم به پیروی از خانم قرة‌العین. آنها به دنبال نفوذ در مراکز فرهنگی و هنری هستند. در عرصه موسیقی خیلی نفوذ دارند. افراد موسیقی‌دانی دارند که به سراغ جذب بچه‌ها می‌روند و تشکیلات درست می‌کند...

 

بهاییت مجموعه‌های فرهنگی، هنری و موسیقی دارند؛ یا مثلا به پارک‌ها می‌روند و می‌بینند جوانی تنها نشسته است. به سراغش می‌روند و شروع به تبلیغ می‌کنند. همچنین کلاس‌های روحی دارند. کتاب‌های روحی الان ۹ جلد است. کلیه این کلاس‌ها در منزل افراد تشکیل می‌شود. چون همانطور که می‌دانید در سال ۸۷ دادستان کشور همه تشکیلات بهایی را غیرقانونی اعلام کرد، ولی متاسفانه اینها اصلا گوش ندادند و کار خودشان را می‌کنند. نحوه جذبشان بدین صورت است که روی جوان‌ها تمرکز می‌کنند. بعضی جوان‌ها هم که مشکلات متعددی دارند، جذب کلاس‌های روحی می‌شوند...

 

 

  

«لوتوس» معبد بهاییان در دهلی

معبد بهاییان در آمریکای جنوبی

 

ضیافت به معنای مهمانی است. ضیافت‌ها هر ۱۹ روز یک بار در خانه‌ها انجام می‌شد. آنجا اتفاقات زیادی می‌افتاد. اخبار محلی و ملی گفته می‌شد و پیام بیت‌العدل می‌آمد... اساسا در بهاییت هیچکس حق انتخاب ندارد. از طریق مرکز به آنها گفته می‌شود که شما الان باید به کجا بروید. مثلا الان در کرج، بهایی زیاد داریم. در چند منطقه تهران از جمله مجیدیه، بهایی زیاد داریم...

 

ارتباط با فرد بالادستی بیشتر تلفنی بود. حضورا هم در جلسات صورت می‌گرفت. اما دیدار سران با برنامه‌ریزی از قبل صورت می‌گرفت. راجع به هر مساله‌ای نظر می‌دادند. ازدواج، طلاق، ارث، مسائل سیاسی و ... بهایی‌ها ادعای عدم مداخله در سیاست دارند، اما در عمل کاملا دخالت می‌کنند. اساسا این فرقه،‌ یک فرقه و حزب سیاسی است. آن‌ها در سراسر فضای مجازی و در تمام مسائل سیاسی حضور دارند. یکی از تناقضاتشان همین عدم مداخله در امور سیاسی است. (منبع)

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
دربارۀ بهاییت
/post/1262
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۹۱
  • پست شده - جمعه, ۱۶ آذر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۸ ق.ظ
  • : برچسب ها
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دفاع، لازمۀ حیات

دفاع، لازمۀ حیات

به قلم دکتر فتح الله دهقان. همه موجودات به حکم غریزه، فطرت و عقل به صورت ارادی و غیر ارادی در مقابل مهاجمین و برای تامین امنیت از خود دفاع می نمایند. به هنگام احساس خطر پلک به صورت غیر ارادی از چشم محافظت می نماید. همچنین انسان ها و کشور ها آگاهانه و با برنامه ریزی بهینه و تهیه ابزار و لوازم به دفاع از خود می پردازند. دفاع امری اساسی، ضروری، پسندیده و مشروع بوده و در ادیان و فرهنگ ها جایگاه خاصی دارد. بخش بزرگی از تاریخ، ادبیات، شعر جهان به اهمیت دفاع و امنیت اختصاص یافته است. ویکتور هوگو نویسنده شهیر جهانی در رمان (گوژپشت نتردام) دختر جوان و زیبایی به نام (اسمرالدا) را به تصویر می کشد که برای دفاع از خود همیشه دشنه ای به همراه داشته است. کشور ها با توجه به شرایط و جایگاهی که در جهان دارند دارای رقبا و دشمنانی می باشند. ایران نیز با توجه به شرایط استثنائی و ویژه ای که دارد در طول تاریخ همواره رقبا و دشمنانی داشته، همچنین مورد توجه قدرت های منطقه ای و جهانی بوده است.

 

موقعیت ژئوپلیتیکی استثنائی، فرهنگ و تمدن غنی و بی بدیل، سابقه حکمرانی بر جهان و منطقه، مرکز عالم تشیع و ام القراء جهان اسلام بودن، داشتن انواع منابع و معادن خصوصا نفت و گاز و ... موجب شده که قدرت های منطقه ای و جهانی نتوانند آن را نادیده بگیرند. ایران در تئوری ها و نظرات ژئوپلیتیکی و سیاسی همچون هارتلند مکیندر، ریملند اسپایکمن، تئوری ساختار ژئوپلیتیکی نظام جهانی کوهن، سیاست دو ستونی نیکسون، ایده مهار جورج کنان، نظریه بیضی استراتژیک انرژی جفری کمپ جایگاه خاصی دارد.

 

همچنین بسته به شرایط زمانی ایفای نقش نموده است. در دوران جنگ سرد ایران در مرکز کمربندی بود، که برای مهار شوروی ایجاد شده بود، همچنین مسئول تامین امنیت خلیج فارس بوده و نقش بی بدیلی در تامین امنیت خاور میانه داشت. در حال حاضر نیز قدرت بزرگ منطقه ای و تاثیر گذار بر مسائل جهانی می باشد. به حکم عقل، باید با استفاده از علم و تکنولوژی روز آمادگی دفاعی خود را در همه زمینه ها حفظ نموده و برای توسعه و پیشرفت، تلاش نماید. حتی اگر ایران این موقعیت برتر و حساس را هم نداشت، باز هم عقل سلیم حکم می کرد، قدرت دفاعی خود را محفوظ نگه دارد.

 

کشورمان حق دارد به تقویت بنیه ی دفاعی خود پرداخته و داشتن موشک و دیگر ابزار نظامی نیاز مبرم و ضروری برای تامین امنیت ملی کشور و حق مسلم ایران است. نگاه به دفاع و امنیت با توجه به شرایط زمانی و مکانی در طول تاریخ متفاوت بوده است. در دنیای قدیم برای تامین امنیت به بعد نظامی توجه می شده ولی در دنیای جدید، اقتصاد حرف اول را در تامین امنیت می زند. ولی به این معنی نیست که بعد نظامی نادیده گرفته شود.

 

موضوع بسیار مهم و اساسی دیگر این است که از اهمیت و جایگاه سایر عوامل تامین امنیت همچون امنیت اقتصادی، اجتماعی و ... نیز نباید غافل شد. زیرا غفلت از آن ها زمینه بحران های اجتماعی را فراهم نموده و هزینه های غیر قابل جبرانی برای کشور به بار می آورد. ویل دورانت مورخ بزرگ می گوید:« هیچ تمدنی از بین نمی رود مگر اینکه زمینه داخلی داشته باشد.»

 

مرور تاریخ جهان حکایت از ان دارد، کشور هایی که از این امور غفلت نموده اند، هزینه های سنگینی را پرداخته اند. به عنوان مثال شوروی سابق در دام رقبای غربی افتاده و با ورود به رقابت های نظامی همچون جنگ ستارگان و هزینه های سر سام آور نظامی، از مسائل اقتصادی و اجتماعی غافل شده و به آن سرنوشت گرفتار شد. ایران به مثابه عروس زیبای رمان گوژپشت نتردام با توجه به جایگاهی که در منطقه و جهان دارد و تاثیر این کشور در بازی شطرنج منطقه ای و جهانی شایسته است نگاهی جامع به امنیت داشته باشد.

 

تامین و تقویت امنیت اقتصادی، نظامی، اجتماعی و ... را در جهت تقویت بنیه دفاعی و توسعه و پیشرفت کشور به صورت همه جانبه و جامع و با مدیریت هوشمندانه برخاسته از عقلانیت، تدبیر و آینده نگری با توجه به شرایط زمانی و مکانی و به دور از هیاهو و جنجال پیگیری نماید.
روزنامه آفتاب یزد پنجشنبه ۱۵ آذر ۹۷

دفاع، لازمۀ حیات
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
دفاع، لازمۀ حیات
/post/1261
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۰۹
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

احترام امام خمینی به علامه طباطبایی

خاطره‌ی شهید بهشتی: وقتی امام به قم رفته و در کوچه‌ی استاد علامه طباطبایی ساکن شده بودند، همسایه‌های اطراف برای سهولت رفت و آمدهای مردم به محضر امام، خانه‌ها را خالی کرده بودند. وقتی علامه طباطبایی نیز به امام گفته بود اگر لازم است ما هم تخلیه کنیم، امام فرموده بودند: همجواری شما برای ما مغتنم است.

سیره‌ی امام خمینی

ج ۵ ، ص ۴۵ ، چاپ سوم ، ۱۳۸۵

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
احترام امام خمینی به علامه طباطبایی
/post/1260
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۹۶
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

حُرمتِ مادری‌ از یاد ببُرد

به قلم «یک دارابکلایی»: با سلام. با همان مضمون داستان شما (پست ۷۰۳۰: اینجا) داستانی آلمانی وجود دارد که ایرج میرزا به زیبایی آن را به شعر در آورده به نام «قلب مادر». نزدیک به همین مضمون از استاد شهریار هم شعری است به نام «ای وای مادرم». با ارسال شعر ایرج میرزا آرزوی سلامتی دارم برای همه مادران زنده و آرزوی رحمت ایزدی برای مادران ملکوتی شده.

 

داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پیغام‌
که‌ کُند مادرِ تو با من‌ جنگ

 

هر کُجا بیندم‌ از دور کُند
چهره‌ پر چین‌ و جبین‌ پُر آژنگ

 

با نگاهِ غضب‌ آلود زند
بر دلِ نازکِ‌ من‌ تیرِ‌ خدنگ

 

مادرِ سنگ‌دلت‌ تا زنده‌ست‌
شهد در کامِ من‌ و توست‌ شَرنگ

 

نشوم‌ یکدل‌ و یکرنگ‌ تو را
تا نسازی‌ دلِ او از خون‌ رنگ

 

گر تو خواهی‌ به‌ وصالم‌ برسی‌
باید این‌ ساعت‌ بی‌خوف و درنگ

 

روی‌ و سینۀ تنگش‌ بدری‌
دل‌ برون‌ آری‌ از آن‌ سینۀ‌ تنگ

 

گرم‌ و خونین‌ به‌ منش‌ باز آری‌
تا بَرد ز آینۀ‌ قلبم‌ زنگ

 

عاشقِ بی‌خرد ناهنجار
نه،‌ بل‌ آن‌ فاسقِ بی‌عصمت‌ و ننگ

 

حُرمتِ مادری‌ از یاد ببُرد
خیره‌ از باده‌ و دیوانه‌ ز بنگ

 

رفت‌ و مادر را افکند به‌ خاک‌
سینه‌ بدرید و دل‌ آورد به‌ چنگ

 

قصدِ سرمنزلِ‌ معشوق‌ نمود
دلِ مادر به‌ کفش‌ چون‌ نارنگ

 

از قضا خورد دمِ در به‌ زمین‌
و اندکی‌ سُوده‌ شد او را آرنگ

 

وان‌ دل‌ گرم‌ که‌ جان‌ داشت‌ هنوز
اوفتاد از کف‌ آن‌ بی‌فرهنگ

 

از زمین‌ باز چو برخاست‌ نمود
پی‌ برداشتن‌ آن‌ آهنگ

 

دید کز آن‌ دل‌ آغشته‌ به‌ خون‌
آید آهسته‌ برون‌ این‌ آهنگ:

 

«آه‌ دست‌ پسرم‌ یافت‌ خراش‌
آه‌ پای‌ پسرم‌ خورد به‌ سنگ
»

 

 

پاسخ دامنه

 

به نام خدا. سلام و سپاس. بسیار بجا بود. از شما جناب «یک دارابکلایی» بابت این هوشمندی و فرستادن چنین متنی مناسبِ پست قبلی، بسیار قدردانم. دلِ نازک مادر مهربان، در آخرین بیت، ضربان قلب هر انسان باانصافی را به اوج می رساند و درودی پی در پی نثار همۀ مادران جهان می نماید. نیز درودم بر مرحوم مادرم که ما را حتی یک اُف هم نگفت. و درود بر مادرت، که شما را خوب پروَرید.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
حُرمتِ مادری‌ از یاد ببُرد
/post/1258
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۲۸
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

قضیه‌ی عشق پسر به دختر

داستان کوتاه: پسر جوان آن قدر عاشق دختر بود که گفت: تو نگران چی هستی؟ دختر جوان هم حرفش را زد: همون طور که خودت می‌دونی مادرت پیره و جز تو فرزندی نداره... باید شرط ضمن عقد بگذاریم که اگر زمین گیر شد، اونو به خونه ما نیاری و ببریش خانه سالمندان. پسر جوان آهی کشید و شرط دختر را پذیرفت...

 

 

هنوز شش ماه از ازدواجشان نگذشته بود که زن جوان در یک تصادف اتومبیل قطع نخاع و ویلچر نشین شد. پسر جوان رو به مادرش گفت: بهتر نیست ببریمش آسایشگاه؟ مادر پیرش با عصبانیت گفت: مگه من مُردم که ببریش آسایشگاه؟ خودم تا موقعی که زمین‌گیر نشدم ازش مراقبت می‌کنم. پسر جوان اشک ریخت و به زنش نگاه کرد. زن جوان انگار با نگاهش به او می‌گفت: شرط ضمن عقد رو باطل کن! منبع

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
قضیه‌ی عشق پسر به دختر
/post/1257
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۲
  • ۱۱۱۷
۳
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۱ ۲ بعد