یعنى فرعون در روز قیامت پیشاپیش قوم خود مىآید زیرا در دنیا او را پیروى کردند و در نتیجه او به عنوان امامى از ائمهی ضلالت، پیشوایشان شده بود،... اگر مطلب آینده را به لفظ ماضى تعبیر کرده، براى این است که یقینىبودن وقوع آن را افاده کند و بفهماند که آمدنِ قیامت و پیشواشدن فرعون براى قومش و رفتنشان در آتش آنقدر حتمى و یقینى است که گویا واقع شده و شنونده آن را انجامشده حساب مىکند.
تعبیر این آیات در عذاب قبل از قیامت و عذاب بعد از قیامت دو جور است، دربارهی عذاب قبل از قیامت فرموده: (عرضه بر آتش مىشوند) یعنى صبح و شام آتش را به آنان نشان مىدهند، و دربارهی عذاب روز قیامت فرموده: (فرمان مىرسد که آل فرعون را در شدیدترین عذاب داخل سازید).
بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ: کلمهی «وِرد» به معناى آبى است که انسان و حیوانات تشنه به لب آن مىآیند و از آن مىنوشند، راغب در مفردات گفته: کلمهی «وِرد» در اصل لغت به معناى قصد رفتن به سوى آب است و بهتدریج در چیزهاى دیگر استعمال شده، مثلا گفته اند: وردت الماء: به لب آب رفتم. و یا «ارد الماء» به لب آب مى روم. مصدر آن ورود و اسم فاعلش وارد و اسم مفعولش مورود است و نیز مىگویند: «و قد اوردت الابل الماء» به تحقیق شتران به لب آب رسیدند، خداى تعالى نیز در قرآن آن را استعمال نموده، دربارهی مسافرت موسى -علیهالسلام- به طرف مدین و رسیدنش به لب آب آن محل فرموده: «و لما ورد ماء مدین» همینکه به لب آب مدین رسید.
و کلمهی «وِرد» به معناى آبى است که پس از تلاش انسان و حیوان و چرخیدنش به دنبال آن به گلویش مىریزد. و بنا به گفتهی وى در جملهی مورد بحث استفاده و مجازگویى لطیفى به کار رفته چون آن هدف نهایى که جنس انسان در تلاشهاى خود منظور دارد را تشبیه کرده به آبى که انسانهاى لبتشنه به دنبالش مىچرخند و در نتیجه گوارایى سعادت و شیرینى رسیدن به هدف تشبیه شده به آن آبى که پس از تلاش بسیار به گلوى لبتشنه مىرسد و معلوم است که سعادت نهایى انسان عبارت است از رضوان الهى و خشنودى خدا و بهشت او، و لیکن پیروان فرعون بعد از آنکه در اثر پیروى امر آن طاغى گمراه شدند، راه رسیدن به سعادت حقیقى خود را گم کردند و نتیجهی قهرى گمشدن راه این شد که به راهى افتادند که منتهى به آتش دوزخ مىشد، پس آتش دوزخ همان وِردى است که ورودشان به آن ورد خواهد بود که چه بسیار بد مورودى است براى اینکه گوارایى ورد و شیرینى آن براى این است که حرارت جگر را مىینشاند و اندرون تفتهی عطشان را خنک مىیکند و چنین وردى آب گوارا است نه آتش، آن هم آتش دوزخ، پس اگر آب خنک و گوارا مبدّل به عذاب آتش شود، مورود (راه ورودى به لب آب) وردى بسیار بد خواهد بود.
مراد از وَأُتْبِعُوا فِی هَذِهِ لَعْنَةً: یعنى قوم فرعون امر فرعون را متابعت کردند، لعنت خدایى هم آنان را متابعت کرد و لعنت خدا عبارت است از رحمت او و رانده شدن از ساحت قُرب او که به صورت عذاب غرق تجسم یافت، ممکن هم هست بگوییم: لعنت، حکمى است مکتوب از خداى تعالى در نامهی اعمالشان به اینکه از رحمت الهى دور باشند که اثر این دورى از رحمت، غرقشدن در دنیا و معذّبشدن در آخرت باشد.
وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ: کلمهی رِفد به معناى عطیه (بخشش) است و اصل در معناى (رفد) عون (یاور) بوده و اگر عطیه را نیز رفد و مرفود خواندهاند به این مناسبت بوده که عطیه، گیرنده را در برآوردن حوائجش یارى مىدهد و معناى جمله مورد بحث این است که آن عطیهاى که در قیامت به آنان داده مىشود عطیهی بدى است و آن آتش است که اینان در آن افروخته مىشوند... یعنى بد است آن عطیه اى که داده شده، یعنى آن لعنتى که اینان متبوع آن شدند و یا آن عطیهاى که داده شدند و عبارت بود از اتباع به لعن. المیزان