qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

۲۸۰ مطلب با موضوع «انقلاب» ثبت شده است

فرضیه‌ها بر روی گُسل اخیر اسرائیل
جهان، جامعهانقلاب

فرضیه‌ها بر روی گُسل اخیر اسرائیل

جمعه مهر ۱۴۰۲


یادداشت روز دامنه: به نام خدا. سلام شریفان (=شریفان در لفظ خطابی و عنوانی بنده هم‌معنی می‌تواند باشد با یک یا چند یا حتی همه‌ی این صفات روبرو >> اَبدال. نیکان. صالحان. نجیبان. ابرار. اَخیار. اوتاد. صُلَحا. ابدی. سرمدی. ارجمند. اصیل. باشرف. بانجابت. بزرگوار، سرافراز. شرافتمند. عالیقدر. عفیف. کریم. مجید. محترم. نبیل. نجیب. مشرّف. شریف. محترم. کریم. سربلند. اصیل. اشرَف. باشکوه. سخاوتمند. آبرو. برفراز. بزرگمنِش. سرافراز. سربلند. فراتر. والا. معتبر. بزرگوار. رفعت. عِرض. عزت. عفت. مَجد.) امروز در ستون «یادداشت روز»م خواسته‌ام پیرامون بحران اسرائیل چند فرضیه (=حدسِ خردمندانه برای ایجاد رابطه میان یک تا چند متغیّر که نتایجی از گمانه‌های علمی و تحلیلی‌ی موردِ انتظار، با خود به همراه دارد؛ به عبارتی حرف‌های پیش‌نظریه که ممکن است حتی به نظریه تبدیل شود) را تست کنم. امید است ذهن من قادر به حلّاجی (= تجزیه‌وتحلیل، مضمون‌شکافی، نَدّافی) این قضیه‌ی پیچیده‌ای که مسئله‌ی روز دنیا شده است، باشد. پس؛ باز نیز: بِاسم ربّ تعالی.

 

فرضیه‌ی یک: برین نظرم وقوع جنگ (=درگیری همه‌جانبه‌ی ذهنی، لفظی و بدنی که به پیکاری خونین و خشن و زدوخورد ستیزه‌گرانه می‌انجامد) از سوی اسرائیل و غرب محتمَل است. فعلا" آنچه اسرائیل نسبت به غزه‌ی فلسطین انجام می‌دهد ممکن است پیشاجنگ باشد. پس سه قرینه‌ی ۱. آماده‌باش جدی نیروهای نظامی منطقه و آمریکا، ۲. اطلاعیه‌ی دولت آمریکا به شهروندانش در جهان و ترک تبَعه‌های انگلیس از لبنان و ۳. جابجایی و انتقال و تقریبا" آرایش‌های نیمه‌جنگی در منطقه، همه نشان می‌دهد سطح برخورد و رویارویی با احتمال متوسط (نه بالا) به سمت یک جنگ بزرگ و گسترده -که شاید بشود نامش را جنگ جهانی سوم گذاشت- پیش می‌رود. هر چند آمریکا در زبان دیپلماتیک از به ایرات پیام داد خویشتنداری نظامی کند، اما ممکن است این یک فریب بوده باشد و یا حرکات بعدی منطقه خویشتداری را به سمت جانبداری عملی تبدیل کند. اگر چنین باشد، آن گاه جنگ فقط در خاک اسرائیل نیست، میدان جنگ چندین جبهه می‌شود؛ ازجمله: خلیج فارس، دریای سرخ، دریای مدیترانه، حول و حوش لاذقیه، منطقه‌ی تحت اشغال آمریکا در عراق و سوریه و اردن، خطوط موشکی سپاه و ارتش در مرزهای غربی. تمام لبنان، حریم دریایی و فضایی یمن و بندر عدَن، و احتمال بسیارقوی خط اصلی آن یعنی تلاش برای عبور از بلندی‌های جولان و حتی صحرای سینا توسط جنبش‌های اسلامی و نیز داخل سرزمین‌های اشغالی در کرانه‌ی باختری و شهرهای دیگر تحتِ تصرف اسرائیل. درین‌صورت ایران عملا" بدون آن که اتهام تجاوزگر و آغازگر جنگ به آن وارد باشد، وارد نبرد می‌شود و خسارات زیادی بر پیکر اسرائیل وارد می‌کند و خسارات زیادی هم ممکن است متحمل گردد. مضافا" این که در سطح دوم جنگ، بیشتر کشورهای اسلامی شاهد خیزش مردمی در درون کشورهای خود شوند و اوضاع به صورت شگرف برهم بخورَد. نیز بخشی از آفریقا وارد ماجرا شوند. دامنه‌ی چنین جنگی، نامعلوم و آینده‌ی آن هم بسیارتاریک و چندضلعی‌ست و حتی هر آن، احتمال دارد اصل جبهه‌ی جنگ توسط ناتو به درون ایران کشانده شود. اقتصاد جهان در چنین فرضی، نیز به شوک بزرگ فرو می‌روَد. درین حالت است که تمام جهان شدیداً متأثر از جنگ در ایران خواهد شد. توچه: به لحاظ روش علمی تحقیق (=متدلوژی) در فرضیبه‌ها درصدِ خطاها همواره بالا و پایین می‌شود. پس بر خطاهای احتمالی فرضیه‌هایم اذعان دارم.

 

فرضیه‌ی دو: اسرائیل و غرب ممکن است جنگ را در داخل غزه ببرند و این قسمت خاک فلسطین را -با هدفِ این که استعداد جنبش مسلحانه دارد و تحت نفوذ ایران درآمده است- مجددا" تصرف کنند و به نظارت بین‌المللی بسپارند و یا تحت اشغال اسرائیل حساب کنند. درین حالت

۵ موافقین ۱ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب
هفت عکس ؛ هفت مکث
جهان، جامعهانقلاب

هفت عکس ؛ هفت مکث

سه شنبه مهر ۱۴۰۲

...

 

...

 

...

 

...

 

...

 
...
 

هفت عکس ؛ هفت مکث
نوشته‌ی دامنه: به نام خدا. سلام شریفان

شرح عکس

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب
انقلاب

صدام و تصمیم به جنگ با ایران

سه شنبه شهریور ۱۴۰۲

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. هنوز برینم صدام تصمیم به جنگ نگرفت. عوامل بالای نظامی ساواکی پهلوی این تز را بَرو فراهم کردند و سازمان سیا شرائط تهاجم را مساعد دید و صدام با برداشت غلط سودای رهبری اقتدارآمیز پروراند. قصدش از اشغال ایران سیادت بر ایران نبود، خواست رهبری عرب را تصاحب مطلق کند. اندیشه‌ای از دیرباز در جهان عرب شایع که ذهن مالیخولیایی صدام تقویتش کرد. با دیدن این طرح روزنامه اطلاعات (۲۸ شهریور ۱۴۰۲) آمدم این فاز تا آن روزهای فرازمندی و فرزانگی رزمندگان را در سالروز اشغال توسط حزب بعث تجلیل نموده باشم؛ ۸ سال مقاومت که باید درود فرستاد به آن اولین فرد که نام مقدس برین دفاع گذاشت. دقیق نمی‌دانم نخستین‌بار چه کسی ازین لفظ استفاده کرد. ۸ سالی که مرحوم امام آن را جنگ لعنتی خواند و نعمت‌های شگرفش برشمرد.

 

 

سال‌هایی زجرآور که صدها هزار شهید (بیشترشان نُخبه‌ترین و مؤمن‌ترین) از ما گرفت ولی در عوض یک وجب خاک میهن تاراج نرفت، حتی زمینه‌ی تحول در عراق برای حامیان ایران مهیا شد. زیرا افکار شهید محمدباقر صدر در حزب‌الدعوه به افکار امام مرتبط بود. نیروهای سلحشوری که بخشی مهم از سپاه قدس شهید حاج قاسم سلیمانی را تشکیل... بگذرم که یک رزمنده‌ی کوچک دفاع مقدس بودم و خاطرات آن هنوز بیخ گوشم نجوا می‌کند. خصوصا" این ماسک ضد بمب شیمیایی (مشهور به: ش.میم.ر) که در فاو بر گردن ما آویز بود که هر آن باید می‌زدیم چون صدام بوالهوسانه شیمیایی می‌زد؛ ماسکی زجرآور؛ نیروی آدم را می‌ربود، شُش‌ها را به نفسَک می‌انداخت. رزمندگان خوشا به ایمان و غیوری‌تان. دامنه.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سیاستجهان، جامعهانقلاب

روزی استثمار هندوستان، روزی ادای احترام!

دوشنبه شهریور ۱۴۰۲

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. روزنامه‌ی آسیا (۲۰ شهریور ۱۴۰۲ عکس داخل متن) را ورق زدم. این "گروه بیست" که برای اَدای احترام به روح مهاتما گاندی به راج گات (=محل سوزاندن پیکر گاندی) راهی شدند، در میان‌شان همان کشوری هم هست که سال‌ها هندوستان را نه کشور که "کمپانیِ"!!! خود می‌دانست و کل خاکش را به تصرف  خود برده بود؛ انگلیس. حالا همین‌ها به روح مهاتما سلام می‌دهند. رفتار پلیدانه‌ای که فقط از برخی از دُوَل غرب بر می‌آید. از کجا معلوم! همان هندوی افراطی که مرحوم گاندی را ترور کرده بود از خودِ انگلیس دستور نگرفته بود! که گاندی آنان را سرافکنده از هند بیرون رانده بود. حالا این ادای احترام را باور باید کرد! یا روح پلیدی را. بگذرم. دو نکته دارم، می‌گویم:

 

دامنه

 

 

۱. این را تاریخ به ثبت رسانده که همواره انسان‌های درستکار روحشان در دنیا آمدوشد دارد. بدکاران را حتی دنیاگرایان هم جرئت احترام ندارند.

 

۲. هندِ امروز -که قرار است اسمش بهارات شود- زمانی نامش یک شرکت بود، نه کشور! شرکت "کمپانی هند شرقی"!!! که انگلیس آن را خاکِ خود کرده بود. اینک این را باید در نظر داشت هر کشوری در برابر مخاصمات مقاومت کرد چشمِ جهان را گرفت، ایران هم، روزی فرا خواهد رسید به خاطر همین مقاومت قهرمانانه‌اش در برابر تمام مهاجمان (بیگانگان + دلّاکان آنان در ایران) مورد ستایش قرار خواهد گرفت که تسلیم اهریمن نشد، زیرا کشوری بر روی آموزه‌های قرآن بنا شد و بر پایه‌ی خط تمدنی خود با تئوری سه‌گانه‌ی پندار و گفتار و کردار نیک، تأسیس

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
انقلاب

طرز شهادت نعمت مقصودلو سرخنکلاته

چهارشنبه شهریور ۱۴۰۲

 

​​​​​​نقشه‌ی منطقه‌ی جنگی جُفیر خوزستان

 

خاطره: به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. شبی بدون ماه تابستان ۶۲ در جُفیر از گردان مسلم بن عقیل که فرمانده‌مان شهید عالی عارف‌پیشه‌ی جویباری بود برای کندن کانال عملیاتی جلو رفتیم و چندصدمتر جلوتر مارپیچ با کلنگ می‌کندیم زیر آتش‌تهیه‌ی دشمن. ناگهان گلوله‌های خمپاره بالای سرمان چون باران باریدن گرفت. کناردستم نعمت مقصودلو سرخنکلاته‌ی گرگان بود. گلوله وسط کمرش پایین آمد و بدنش را پاره‌پاره به هوا برد و بر زمین کوباند و موج و ترکشش ما را بر کفِ کانال گیج و گُنگ انداخت. باران هم گرفت خیس برگشتم سنگر. نور فانوس را بالاتر آوردم. از جامانده‌ها می‌گفتیم. ناگهان دیدم پشت اُورکُتم تیکه‌های جگر و گوشت مقصودلو چسبید. به سیدعسکری شفیعی و زین‌العابدین زلیکانی دودانگه‌ای نشان دادم و ... . آری از پیکر شهید مقصودلو چونان شهدای عاشورا فقط و فقط، قطعات ماند.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سیاستانقلاب

میزِ ایران توسط ۵۰ سرویس خارجی

سه شنبه مرداد ۱۴۰۲

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. نمی‌دانم (داشتم مثل علی شریعتی می‌نوشتم "پس از مرگم چه خواهد شد...") ولی فوری برگردم سرِ خط؛ خواسته گفته باشم این روزها درین روزگارها "میزِ ایران" خیلی جاذبه‌دار گردیده که به نقل روزنامه‌ی "بازار و کسب و کار"  (۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ) وزیر اطلاعاتِ "دولت دستور! رئیسی" حجت‌الاسلام سیداسماعیل خطیبی، خطابه‌ی خاصی داشت خاص خواص. کجا؟ میان عالی‌فرماندهان میدان. سیداسماعیل که دیری اینجا -قم، اطلاعات این شهر ما را ریاست می‌کرد- و سپس به کابینه در پاستور کنار میدان حُر !!! جلوس وزرات نمود به سپاهیان گفت ۵۰ میزِ ایران توسط ۵۰ سرویس (=وقتِ کار) ایجاد شد. (عکس مندرج در بالای متن) سرویس (=وقتِ کار) عبارت رایج دست‌به‌دست در جامعه‌ی اطلاعاتی و جاسوسی و ضدجاسوسی است. میز هم تعیین اولویت آن سرویس. این که ایران بدین میزان از اهمیت خیز برداشته که ۵۰ سرویس جاسوسی جهان، ۵۰ تا میزِ ایران راه بیندازند، نشان دست‌کم سه چیز است: رصد. سد. سرَک.

 

 

رصد: ایران رصد می‌شود چون دو چیزش برای قدرت‌های بازیگر سودمحور، مسئله‌ی روز است: یکی میدان‌داری نفوذ ایران در تحولات منطقه که ناشی از بارِ مذهبی تز ولایت فقیه است به حدی که مردم بیدار منطقه را گوش‌سُپار سیدعلی خامنه‌ای ساخته است. دومی دو برنامه‌ی یکم: تمدن‌سازی و بنای سبک زندگی معنوی در برابر زندگی هرزگی بیهودگی بی‌عقیدگی (این آخری را روزی فاش‌تر می‌گویم) و دوم: همزمان، تصاحب فن و دانش نوین در رشته‌های حیاتی مثل هسته‌ای که "چشم تنگ دنیادار" و آزمند غرب آن را عین تز آپارتاید، صرفا" و منحصرا" برای سپیدپوستان! می‌خواهد.

 

سد: وقتی رصد می‌کنند دقیقا" می‌بینند که ایران با هدایت‌های مردی فوق‌العاده دانا یعنی حضرت آقا -که بیش از تمام شاگردها از استاد و مراد و مقتدایش مرحوم امام، صفات کسب کرده و کشورداری را با هوشمندی بی‌نظیرش وارد و مسلط است- منافع خود یعنی موبورهای آپارتایدصفت! را در خطر می‌بینند که اگر دستِ ایران را نبندند، این "مَرد" با شتابی فزاینده از همین مقام پنجم قدرت جهان، به مقام سوم قدرت خواهدش رساند و آن وقت کار برای غارت، نه اندک که به‌شدت زار و حتی مسدود می‌شود. نیجر را ببین که دستِ فرانسه را از غارت در عصر نوین، بُرید.

 

سرَک: در رصد و سد، دیدند که تقریبا"شکست خوردند؛ عامیانه‌اش: رَکَب خوردند (=فریبِ کسی را خوردن؛ فنی در کُشتی ایران باستان) ازهمین‌روی، رو آوردند به سرَک. که حقیقتا" خطرناک است. در سرَک (که فنی اطلاعاتی آن "نفوذ پنهان" نام دارد) سعی می‌شود سبک زندگی مردم یک جامعه و سرمایه‌ی تمدنی دینی و عُرفی آن را، در تصرف خود درآورند تا با تغییر زیربنا، روبنای آن مردم را نابود و دستخوش آفت و سرانجام آماده‌ی مسخ کنند.

 

بنده -دامنه- برین نظرم که ۵۰ میز ۵۰ سرویس، درین فاز یعنی سرَک، سرمایه‌گذاری شدیدتری کردند چون سرپِل‌های رایگان‌تری در فضای پراکنش خبر پیش روی خود می‌بینند؛ کسانی که آسان حاضرند تبار تمدنی اسلامی و حتی ایرانی را ترک و به نقاشی بزَکی غرب درآیند و حزب و محفل و روزنامه‌ی خود را راحت در آخیتار افرای قرار دهند که عمق جامعه را فقط به اتکای آرزوی خود تفسیر می‌کنند. ولی آنان در آن ۵۰ میز و اینان در ۵۰ هزار و اندی میز، دیر آموختند که این ملت مذهبی و پای در بُد (=چکمه) و سر برابر هر بُت، هم دعای شدیدالقُوی برای دفع بلا را بلدند و هم فن ردِّ سرَک را. دوستداران میهن و دین بیاییم سرَک دشمن را عین رصدشان، سد کنیم و نگذاریم آنان از میان میهن‌مان سربازگیری کنند، با "رُخ" و "اسب" توسن، کیش مات‌شان سازیم. بگذرم. دامنه.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سیاستانقلاب

ارتش تروریست آمریکا

جمعه مرداد ۱۴۰۲

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. طرح دست‌دادنِ آمریکا و ایران توسط سایت مؤسسه‌ی روزنامه‌ی اطلاعات بر متن آقای قاسم محبعلی (مدیرکل پیشین خاورمیانه‌ی وزارت خارجه) مرا بر آن داشت تا بگویم دست‌کم به سه علت این طرّاحی خیالی، غلط است:

 

یکم: این پرچم همچنان توسط مردم ایران و ملل مقاومت منطقه و جهان، به آتش کشیده می‌شود و زیرِ لگد مبارزین آزادی است؛ زیرا دولت‌های دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه آمریکا همچنان به جهانِ آزاد و مستقل، ستم می‌کند مخصوصا" به ایران که در «خصم» با ملت ماست. و هر نوع دفاع از آمریکا ولو با طرح یا با حرف منحرف، شرکت در مخاصمه علیه‌ی ایران حساب می‌آید.

 

دوم: طرح طوری تعبیه شده که دست ایران با پرچم "الله" و الله "اکبر" بر روی دست آمریکا با آن ستاره‌های ایالت‌هاست و دست ایران که انگشت شصتش بر رو قرار دارد، نشان می‌دهد ایران چقدر محبت‌آمیز دست آمریکا را دارد می‌فشارَد. طراح، یا ناشی بوده، یا ناآشنا و یا نادانِ نادانان. که گویی لَه‌لَه می‌زند برای فشردن دست آلوده و ستمگر دولت ستم‌پیشه‌ی آمریکا.

 

سوم: این طرح مثلا" در پس‌زمینه‌ی سیاه، مهیّا شده است، نیز مثلا" روی دیوار سیمان، که پیام دهد به خواننده و ببینده که این اشتهاء در ایران وجود دارد که تاریکی (بخوانید: تحریم و فشار بر ایران و لابد تصور غلط "عقب‌ماندگی" ایران که بر طبل عده‌ای غافل و بلکه نادان! علیه‌ی کشورشان کوبیده می‌شود) فقط با ترکِ ایران از فعلِ مبارزه و مقاومت و دست شستن از مکتب، به سفیدی می‌رسد و سیمانی‌بودن بک‌گراند (=پس‌زمینه‌ی) طرح، حاکی از محکم‌بودن این دست‌دادن است!

طرح دست دادن آمریکا و ایران توسط سایت موسسه‌ی اطلاعات

 

من گمانم مؤسسه‌ی اطلاعات از دستش دررفته چنین طرحی را اجازه‌ی نشر در روزنامه‌ی خود داده. اساسا" کم‌آوران مقابل آمریکا خیال می‌کنند آن دولت -که همیشه با ارتش تروریستی‌اش حرفش را در برابر کشورها به کُرسی می‌نشانَد، واقعا" در پیِ حل مسائلش با ایران است؟!!! در صورتی که تمام حرکات آمریکا نه تقویت رابطه است، و نه عادی‌شدن اقتصاد ایران با اقتصاد جهان، آن دو حزب در دولت سلطه‌گرشان، کشورهایی سلطه‌پذیر می‌خواهند و از این که در خاک ایران نمی‌تواند پهلو گیرند، در خشم و خصم با ملت افتاده‌اند. ما به عراق، گاز فروختم و برق، چون عراق زیر سلطه‌ی آمریکا اداره می‌شود، آمریکا نمی‌گذارد پولِ فروش انفال -که مالِ خزانه‌ی ملت است- به ایران داده شود. نیز کره جنوبی (بخوانید یک ایالت از ایالت‌های وابسته‌ی آمریکا که سال‌هاست از دهه‌ی پنجاه میلادی به بعد حاضر شد علیه‌ی همخون و همخونه‌های کره شمالی خود، همدست دسیسه‌ی آمریکا باشد) از ما نفت آن هم قیمت مناسب خرید، ولی پولش را باید با اجازه‌ی!!! آمریکا به ایران دهد، آمریکا هم، به کشور کره!!! اجازه نمی‌دهد. جهان غرب را می‌بینید! چقدر رشید شده است؟!

 

آن‌وقت، آن‌ورِ آبی‌های ایران‌زاده -که شهروند ایران هستند و متعلق به "مرز پرگهر"- به جای اتحاد فکری با کشورشان برای وصول پول نفت و تقبیح کار کُره، کره جنوبی را تمجید می‌کنند و هواخواه و مبلغ رونق و رشد و توسعه‌ی سیاسی این کشورند! که ای ملت! ببیند کره جنوبی در سایه‌سار ملایم آمریکا چقدر رشد کرده است؟! چاک "حماقت" تا این قدر؟! فرمان‌پذیری کره جنوبی می‌شود عقل سیاسی! اما مقاومت در برابر زور، می‌شود بی‌عقلی! پس ملت ما برای چی برای امام حسین ع سینه می‌زند؟ همین طور عادتی؟ و کسب ثواب آخرت فقط؟! در سوگ حسین بن علی -علیهما السلام- عزا می‌گیرد که دست در دستِ «زور زمان» بگذارد؟! زنهار! زنهار! بگذرم.

 

آها، یادم نرود؛ مؤسسه‌ی اطلاعات باید چشمش را باز بگذارد که کیا در آن جا!!! جمع می‌شوند. نفوذ، عین مَنفذ صافی‌ست، زود خود را عبور می‌دهد. همین حس را در مورد آیت‌الله عبدالله جوادی آملی هم دارم که به نظر می‌رسد دور و بَرش، اطلاعات ناصحیح رد و بد می‌شود که مدتی‌ست حرف‌هایی می‌زند که بعید می‌دانم سرانجامِ آن حرف‌ها تقویت جبهه‌ی حق باشد. گفته باشم. همین. دامنه.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سیاستجهان، جامعهانقلاب

مقایسه رژیم پهلوی با انقلاب اسلامی

جمعه تیر ۱۴۰۲

به قلم دامنه: به نام خدا، هر گاه اهل فن خواستند رژیم پهلوی را با انقلاب اسلامی مقایسه کنند دست‌کم دو مسئله را از ذهن خود پنهان نکنند.

 

۱. ابزار روز؛ که زندگی فرد را اساساً دستخوش تغییر (چه فساد، چه آباد) می‌کند. به‌یقین، ابزار امروز از ابزار عصر پهلوی فوق‌العاده بیشتر و متنوع‌تر و پیچیده‌تر و حتی خطرناک‌تر شده. و همین زندگی مردم را در امروزه‌روز زیرورو کرده است. ابزار و نوآوری‌های آن، هم می‌تواند آدم را به درّه! پرت کند و هم می‌تواند به قله رسانَد.

 

۲. از آنجا که غرب چرخ‌دنده‌اش زودتر از جاهای دیگر چرخیده و حتی با روغن کشورهای غارت‌شده چرب شده، طعم زندگی آزاد و رها در سایه‌ی آزادی رهاشدگی را بیشتر چشیده و همین موجب می‌شود چشم غرب‌زدگان به آن فرهنگ زودتر دوخته شود و به تقلید از آنان درآیند. اینک آنچه جامعه را فسادپذیرتر ساخته ناشی از همین رشد فساد در غرب است که ایرانی‌جماعت را بعضاً به سمت خود کشانده است. در دوره‌ی پهلوی سطح اروپا همان حد بود که در خیابان‌های تهران بازتاب داشت. هر چه اروپا با رشد ابزار، زندگی خود را تغییر می‌دهد و واژگونه می‌شود، جوامع هم با خاطر وجود عناصر مبلّغ فکر و فرهنگ غرب، به آرایش آن در می‌آیند، البته همواره این تعداد اندک‌اند اما جولان دارند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دینسیاستگوناگونروحانیتعترتایرانمعنویتعکسجهان، جامعهانقلاب

افکار و آراء امام سید موسی صدر

سه شنبه خرداد ۱۴۰۲

پاره‌ی اول: سلطانِ شُرور. به نام خدا. سلام. این کتاب «نای و نی» (عکس پایین این متن) -که هنوز چهار فصلش باقی مانده است- از کتاب‌های نابی بوده که دندانم حسابی گرفته! افکار و آراء امام سید موسی صدر است. مرحوم حجت الاسلام علی حجتی کرمانی (برادرِ حجت الاسلام محمدجواد) آن را -به‌زیبایی- به فارسی برگردان کرده و سیده حورا صدر (دختر امام سید موسی صدر) ترجمه‌اش را با اصل تطبیق و تدقیق داده است. ازین کتاب بازم خواهم نوشت، اما امروز این را می‌نویسم که صدر معتقد است مفهوم شیطان از دیدگاه اسلام با این نظر که وی مالکِ جهنّم است و رئیسِ این جهان و خدای دنیاست، اختلافات اساسی دارد. شیطان از نظر امام سید موسی صدر به منزله‌ی "یک ذاتِ مشخص، تبلور و تجسُّمی" است از "وحدتِ نیروهای شرّ در برابر نیروهای خیر." و همین "نبردِ ازلی و ابدی را میان حق و باطل از هر نوع و وصف و قدرت و اندازه موجب شده است". شیطان، سلطانِ شُرور است. از همین جاست که از نظر صدرآزادی و اختیار انسان در عمل آن گاه محقق خواهد شد که گرایش‌های خیر و شرّ -هر دو- در نهاد وی وجود داشته باشد. و اسلام به همین خاطر "رأی و اظهارنظر و عقیده را بزرگ و گرامی" می‌دارد. می‌شود درین‌باره به صفحات ۲۹ و ۹۲ این اثر رجوع کرد. دامنه.

 
 

 

کتاب

«نای و نی»

 
 

پاره‌ی دوم:

دو جریان؛ مقاومت و مستمندان

به نام خدا. سلام. داشتم از کتاب «نای و نی» می‌نوشتم که کتابی‌است از افکار و آراء امام سید موسی صدر. این ادامه‌ی بحث: او مثل این کسانِ هُرهُری مسلک نبود که در کلامش تنازلی از اصول معرفتی و مبانی دینی کند تا طرفدار جذب و جمع نماید، با آن که به عنوان یک عالم دینی دائم در میان سنی‌ها، مسیحی‌ها، اروپایی‌ها و فرقه‌ها و جاهای مختلف سخن می‌گفت. در نگرش صدر تنها عمل است که تاریخ می‌سازد و جامعه را به حرکت درمی‌آورَد، نه تئوریِ صِرف. به گفته‌ی وی اگر ما تلاش نکنیم "همین دین و مذهب حق، پیش نمی‌رود". (صفحه‌ی ۳۱۴) او این را که دل ببندیم دینِ ما حق است و خودبه‌خود راه خودش را باز می‌کند، اساسا" درست نمی‌داند. دقت فرمایید که سید موسی صدر حتی عمیقا" معتقد است دین "به بسیج انسان و آماده‌سازی برای حرکت" بسنده نمی‌کند، بلکه "سعی می‌کند دستاوردهای بشری در قلمروِ علم و نظایر آن را در چارچوبی مقدس محافظت کند و به آنها احترام و قداست بخشد بدون آن که از آنها مطلقی جدید و کمالی محمود بسازد." (صفحه‌ی ۱۷۶)

 

در صدرِ اندیشه‌های صدر، دین اسلام برای زندگی است و در کارخانه، مدرسه، بیمارستان، کشاورزی، بازار و در رخت و خواب همه جا با انسان است؛ لذاست که پیغمبر خدا ص می‌گوید: «حتی در خواب و خوراک قصد قربت کن.» چراکه به قول صدر "روح اسلام، نیت خوب است" (صفحه‌ی ۹۲) و حتی در منظرش نهضت امام حسین ع برای بازگرداندن روح اسلام بود زیرا از اسلام فقط "نام" مانده بود. در واقع صدر هر فکر و تزی را که می‌خواهد از اسلام، فقط اسم در جامعه باشد و بس، رد می‌کند. این که از ایران رفت به لبنان و در آن جا دو جریان موازی راه انداخت -که در دیانت چون ریل عمل می‌کند- برای همین بوده است؛ جریان کمک به مستمندان تاریخ و جریان مقاومت در برابر فکر تجاوز. این جمله ازوست: «در برابر خطر خارجی ما می‌توانیم فقط یک کلمه بگوییم و آن هم مقاوت تا مرگ است.» دامنه.

۵ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سیاستمرجعیتانقلاب

سه نقطه قوت امام خمینی ره

يكشنبه خرداد ۱۴۰۲

نویسنده: ابراهیم طالبی دارابی < دامنه >. به نام خدا. سلام. یکم: امام خمینی تنها انسانی بود که بعد از پیامبران و امامان -جمیعا" علیهم السلام- گفتمان ندای فراگیر آفرید؛ ندای اعتراض به سیاست سلطنتی، ندای تفسیر از اسلام واقعی، ندای نفیِ انتظار منفی حضرت حجت عج که منتظر را فقط تماشاگر و چشم‌به‌راه خنثی می‌خواست و این سه ندا در میان حوزه‌ی علمیه‌ی متضاد کبود / روشنِ آن روز که از یک سو چنان کبود و خَموش که کتاب فلسفه را با انبُردست بلند می‌کرد زیرا خیال می‌کرد نجس است و از سوی دیگر آنقدر روشن و فریادگر که تمام عالمان مبارز توسط شاه، یا به زندان روانه شده بودند یا به تبعید در بلاد دیر و دور، رایج بود. گفتمان ندای فراگیر امام همان است که مشهور شد به "انقلاب نوار"؛ نوارهای تکان‌دهنده‌ی سخنرانی که مخفیانه جیب به جیب می‌شد و دست به دست. اگر امام نبود، هرگز شاه هم ساقط نمی‌شد و اسلام از تاقچه به میدان نمی‌آمد و مغناطیس ایمان نمی‌گردید.

 

دوم: ساده زندگی می‌کرد. سادیه‌ی ساده. چه عصر نهضت که در نجف تبعید گردیده بود و چه عصر صدارت که در جماران مستقر شده بود. مرجعیتش در فقه و رساله، به امامت و رهبری‌اش اعتبار می‌بخشید و رهبریتش بر مرجعیتش شکلی از کاریزمای کامل می‌داد. مردم از امام به عنوان انسانی که فقط الهی می‌اندیشید تصور داشتند و به همین علتِ بارزِ سلامت نفس و سادگی زندگی، وقتی یک کلمه فقط می‌گفت که بشتابید به جبهه، آنچنان موج اعزام راه می‌افتاد که سپاه از سازماندهی آن‌همه داوطلب جان بر کف، به عجز می‌افتاد.

 

سوم: بالاترین اقتدار را در برابر غرب داشت. شاید بتوان گفت کار جسورانه‌ای که با غربِ غارتگر کرد، توانست به لحاظ تئوری نظام بین‌المللی را آرام‌آرام از تفکر تمامت‌خواهانه‌ی دوقطبی و تک‌قطبی مختل سازد و اینک آنچه در جهان درین‌باره در حال وقوع است ناشی از رویارویی‌یی بود که امام خلق کرد که در واقعیت امر، بنیاد استبداد بین‌المللی را چون استبداد داخلی به مَذبح و زباله بُرد. زیاد شد. بس باشد که امام برای من یک مبداء و معیار و مقتدای ابدی است که هر چه با آن تطبیق یابیم، تقویت می‌گردیم.

 

آن روز -روز رحلت امام خمینی بنیانگذار انقلاب و جمهوری اسلامی و روز انتخاب آقای خامنه‌ای مقام معظم رهبری- همه خیال می‌کردند مرحوم حجت الاسلام اکبر رفسنجانی رهبر می‌شود ولی امام چه دورنگری کرده بود که برخلاف تصورات همه (یا بخشی از همه)، آقاخامنه‌ای را مدتها در علَن و خفا، در وصف و ثنا، «آفتاب» ساخت و آن روز پس از ارتحال، خبر رهبری آقای خامنه‌ای شوک و شوق یکجا ایجاد کرده بود. چپ از نخست با او کج افتاد و دیری‌ست که هنوز کج است! | ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ |

۹ موافقین ۳ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
انقلاب

محاکمه‌ی سربازان وطن، ننگ است

جمعه ارديبهشت ۱۴۰۲

به قلم دامنه. سلام. برای متهم اوکراین آقای مهدی بیک‌اوغلی به عنوان "متهم ردیف اول شلیک" به "پرواز اوکراین" ده سال زندان بریده شد و ردیف‌های دوم و سوم هم به یک سال حبس محکوم شدند. از دیدِ بنده این محاکمه، ننگ است. یک حکومت برحق هیچ وقت سربازان وطن را به خاطر شلیک اشتباه آن هم با هدف دفاع از حریم پایتخت به زیر محاکمه نمی‌برَد. مگر شلیک چه شب بود؟ شبی بحرانی که شب پیشش بهترین دلیر این مرزوبوم -قاسم سلیمانی- توسط شریرترین ارتش -سنتکام آمریکا- با دستور شقی‌ترین فرد در نظام آمریکا -ترامپ- ترور شد و فضای کشور و آسمان ایران را برای مدتی به احتمال ناامنی برد. چگونه حاضر شدند سربازان وطن را که دغدغه‌ی دفاع داشتند و در اوج آماده‌باش به سر می‌بردند را به جرم شلیک اشتباهی به حبس ده ساله در کُنج زندان محکوم کنند.

 

ناو وینسنس ارتش تروریست آمریکا با دستور "ویلیام راجرز" فرمانده کشتی در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ هواپیمای مسافربری ایران را با ۲۹۰ سرنشین از مردم عادی و غیرنطامی ایرانی که ۶۶ تن از آنان کودک زیر ۱۲ سال بودند را روی آسمان خلیج فارس سرنگون کرد همه را کُشت ولی رئیس وقت آمریکا نه فقط او را توبیخ نکرد که مدال افتخار داد، آن وقت توی ایران سربازان پدافند وطن را که طبیعتِ کارشان شلیک به هر چیز مشکوک در آسمان است، به زیر ننگِ محاکمه و محکومیت می‌بَرند! کی -چه وقت- سرِ عقل می‌آیند؟ خدا دانَد. >| ۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ |< دامنه.

۳ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دینسیاستقرآنانقلاب

قُریشی، اِسرائیلی، فَرّهی، فِقهی

جمعه فروردين ۱۴۰۲

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام . وقتی طالوت (=نواده‌ی بنیامین برادرِ تنی یوسف ع) توسط خدا زِمامدار شد، اَشراف قوم، بهانه درآوردند که نبوت بر رسم ما از خانه‌ی لاوی (=پسر سوم یعقوب ع) برانگیخته می‌شود و سلطنت بر رسم ما از خانه‌ی یوسف ع؛ پس خدا نباید طالوت را -که ازین دو دودمان نیست و چوپان و فقیر و بی‌نشان است- بر ما حاکم کند. حکمرانی وی بر ما که قومی برتریم سزاوار نیست. فکر میراثی و وراثتی شکل گرفت. حال آن که خدا در طالوت دو قوه را شرط حکومت دانست، نه خون و دوده را؛ قدرت جسمی و دانش فکری. چون این دو صفت است حکومت را شجاع و عاقل نگاه می‌دارد. در صدر اسلام هم، پس از وفات پیامبر اکرم ص، برخی از کسانی که سمت و سویی غیر از امام علی ع پیدا کرده بودند، شرط حکومت را قُریشی‌بودن اعلان کردند. یعنی باز هم لیاقت را به نژاد چسب زدند. در ایران باستان و سپس عصر پادشاهان هم، عنصر فَرّهی (=شوکت برگرفته از آسمان) فرد را پادشاه می‌کرد و بر مردم حاکم. تا این که فقیهان ستُرگ شیعه خاصه امام خمینی ره این بساط را با پهن‌کردن نظریه‌ی "ولایتِ فقیه" که دل دین استخراج شد، جمع کرد. تمام. برای اصل بحث، من هفت هشت تفسیر درباره‌ی آیه‌ی ۲۴۷ بقره را -که بحث طالوت آن جا درج است- دیشب، شب قدر زیر و رو کردم مانند تفسیرهای: تسنیم، نور، نمونه، اثنی‌عشری، اَطیب‌البیان  و نیز المیزان، که منجر به این متن‌نوشته‌ی من شد.


خداوند متعال در اعتقادات ما به استناد وحی "یُؤتی‏ مُلْکهُ مَن یَشاءُ" است؛ یعنی فقط اوست که حکومت و مُلک را به هر که خواهد، دهد. دیگران درین کار حق تصرّفی ندارند و دیگر عناصری چون نژاد، رنگ، تیره، تبار، قبیله، قوم، دوده، دودمان، طیف، طایفه وارد و داخل این حقیقت نیست. و نیز آنانی هم که برای خود فَرّه ایزدی قائل شدند و بر مردم حکم راندند از اعتبار افتاد. حتی اعتبار هم نداشت. من در عصر حاضر از میان تفکر غلط قُریشی، اِسرائیلی، فَرّهی، فقط اندیشه‌ی سیاسی "فِقهی" را به خط خدا موافق می‌بینم که با آرای عمومی سالم مردم نافذ می‌شود. هرگز هم حاضر نیستم بپذیرم در روزگاری که به تعبیرم فقیهان در صحنه، نه فقیهان در خانه، زندگی می‌کنند و در دسترس بشر هستند، می‌شود سراغ غیر فقیه رفت. اگر قحط فقیه بود، آن یک گام دگری هست.


منظورم این نیست دین فقط از عینک فقه دیده شود و صرف رساله معیار دین‌ورزی و حکومت‌داری گردد، نه، منظورم این است یک فقیه پرهیزگار (=دین‌شناسِ دیندار متقی) که فَرید (=یگانه‌ی) زمانه‌ی خویش است و فراست دارد و لزوما" باید، هم عالِم باشد، هم عادل. هم سیّاس باشد و هم سرشار از رشادت و سطوت، موردِ وثوق‌ترین حکومت‌کننده بر مردم خواهد بود. دست‌کم به سه علت:پپ

 

۱. از زورگویی به مردم خود می‌پرهیزد و اساسا" ملکه‌ی تقوا وی از از زور دور می‌دارد و زور نخستین عنصر است که حاکم را از لیاقت ساقط می‌سازد

 

۲. در تصمیمات مملکتی، برای مردم و حکومت، پیِ کشف نزدیکترین رأی به رأی خداوند است و همین، وی را از حکومت فردی بیرون می‌برَد و در نفسش صیانت بالا می‌آفریند و اساسا" ملکه‌ی عدل وی را از خودرأی‌یی مصون می‌دارد

 

۳. مشیء‌یی بر پایه‌ی مشورت و خُلقی بر پله‌ی محبت دارد. از یک سو از دانشِ دانایان جامعه‌اش، خود را بی‌نیاز نمی‌بیند و از سوی دیگر حکومت و ولایت خود را در سازواره‌ی رابطه‌ی دوستی حُبّ مردم با او، و رابطه‌ی دوستی و حُبّ او با مردم اِعمال می‌کند؛ به عبارتی سلطه‌گری نمی‌کند، بلکه مدیریت و هدایت مسیر را  هموار می‌سازد. اگر در وجودش خصوصیت هژمونی یا کاریزماتیک رخ داد، حاکی از نفوذ در قلوب مردم است، نه ناشی از رفتار ظاهرگرایانه‌ی عموم و یا دستگاه تبلیغی قدرت.

| ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ | ابراهیم طالبی دامنه دارابی

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی