شناسنامهی حیدر
روز تشییع زندهیاد حیدر طالبی دارابی از کنار منزلمان
مرحوم آق شخ حیدر طالبی دارابی
بس کن که بیخودم من ور تو هنر فزایی
تاریخ بوعلی گو تنبیه بوالعلا کن
به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. آدابِ جاهلیت. ابتدا بگویم که لغتنامهها واژهی آداب را تشریفات، رسم، رسوم، سنت، سنن، شعایر، قواعد، مراسم، مناسک و عادات معنی کردهاند. (منبع) اما بعد، طرید (tarid) چیست؟ در جاهلیت حجاز، عربها با کمترین بهانه افراد را از قبیلهی خود طرد کرده و بیرون می انداختند. هرگاه چنین شخصی از قبیلهاش طرد، رانده و مطرود میشد به او طَرید میگفتند. در مقابلِ دخیل، که به معنی داخلشدن و پذیرفتهشدن فرد و افراد در یک قبیلهی دیگر بود، که بسیارسخت کسی را میپذیرفتند. خبر ندارم این آداب جاهلیی هنوز در عرب جریان دارد یا نه.
پاسخ وارده به دامنه: ۲. آوردهاید «اگر آنان -متولیان دین و اسلامشناسان آزاد- دیر بجنبند و جبران عقب ماندگی خود نکنند...». از همین روزنهی جدید جالبی که بر دنبالهی بحث گشودهاید، به ذهنم این فکر، بارش کرده که دین همواره به دیندار و دینشناس لازم دارد و تا دینشناسان از خود توانِ علمی و فهمِ دینی بروز ندهند، متن مقدس بهتنهایی نخواهد توانست با مردم روزگار حرف بزند؛ گویی صامت است. من فکر میکنم علت این باشد متولیان و دینشناسان از درکِ دین در معنایی که منظور خداوند است، عجز دارند و فکر میکنند مقاومت بر سر فهمِ گذشته و حال، حراست از کیانِ دین است. حال آنکه در دین، عنصر زمان و مکان مستتر است که اگر در نظر گرفته نشود، پیام روشن آن شنیده نخواهد شد. یادآوری: من چون گنجایش فهمم کم است، در هفته دو بار، حتی شاید یک بار توان مباحثه با شما را دارم. پیشنهادم این است شما هر چه میتوانید، بفرمایید تا من بهره ببرم و از دانایی پس نمانم.
پاسخ وارده به دامنه: برداشت شما را از آوردهی من : " اگر آنان دیر بجنبند ... " به صورت زیر می توان خلاصه نمود :
پاسخ وارده به دامنه: از امام صادق - علیه السلام نقل شده که فرمود: " احبُ الاخوان الی من اهدی الی عیوبی" ( محبوب ترین دوستان برای من کسانی هستند که عیب های من را به من هدیه نمایند ) . خدا یار و نگهدارتان باد.
پست ۸۰۶۱ : به قلم دامنه. به نام خدا. لیف روح. استاد محمدرضا حکیمی سخن حکیمانهای دارد دربارهی درک و مفهوم هنرمند. میگوید: «درک دو گونه است: عادی و والا. درکِ والا به شیفتگی میانجامد. شیفتگی، هنر میآفریند و هنرمند به درکِ اعماق میرسد که درک امواجش را همه درک میکنند و کسی که از سطح گذشت به ایمان میرسد و ایمان به جاودانگی ها میانجامد و هنرِ واقعی هم یعنی رسیدن به حدِّ بیحدّی. و هنرمند است که که اثر پدید میآورد...»
مجلهی شعر. شمارهی ۶۹ ، مقالهی شعر و آفاق تعهّد
محمدرضا حکیمی، بازنشر روزنامه اطلاعات، ۱۰ مهر ۱۳۸۹
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. در رُمان «سیّد بغداد» اثر دکتر محمد طعان -متخصص جرّاح لبنانی- خوانده بودم که مفهومش این بود درک و فهم نهجالبلاغه سرآمد تمام دُروس و به معنای پایان تعلیمات برای کسی بود که قرار بود لباس روحانی بر تن کند. (ر.ک: ص ۴۰)
نکته: در حوزهی علمیهی ایران اما، نهجالبلاغه این قرآن صاعد چندان مورد توجه نیست. حتی یک شعار انتقادی تند و تیز نیز، در پهنهی سیاست ایران شکل گرفته، که میگویند با نهجالبلاغه انقلاب کردیم، اما با رسالهی عملیه میخواهند ما را به پیش ببرند. بگذرم.
متن نقلی از سیدباقر شفیعی دارابی فرزند مرحوم سید طالب: بنده زمانی در روستای دارابکلا روستای مدیر محترم وبعضی از دوستان گروه عضو هیئت امنای تلفن همراه انسان وارسته حاج مهدی دباغیان از خیرین ومسئولین زمان شاه وفعلی بودم یک روز جهت کاری همراه مرحوم حاج آقای دارابکلایی که امام جماعت ورییس حوزه داراب کلا بود به بابل رفتیم وچون ایشان با آقای هادی روحانی امام جمعه بابل ونماینده ولی فقیه در حوزه نجف همدرس ورفیق بودند رفتیم البته در حدود سی سال پیش که ماشین هم کم بود و ما هم ماشین نداشتیم با ماشین شخصی به بابل رفتیم
سیدباقر شفیعی دارابی
مرحوم آیتالله شیخ محمدباقر دارابکلایی
و در برگشت پیش آقای روحانی رفته و هنگام برگشت آقای روحانی ماشینی را جهت اعزام ما به ساری در اختیار ماگذاشت ولی با واکنش سریع وعصبانی نه انقلابی حاج آقای داراب کلایی روبرو گردید که به زبان مازندران گفت هادی این ماشین مال کیه گفت از دفتر ما گفت شخصی شماست گفت نه دولتی است با عصبانیت اعتراض کرد و به من گفت برویم با مینی بوس میرویم این قضیه را گفتم که بیشتر روشن بشود باسپاس
به قلم دامنه. به نام خدا. همهی ما علاوه بر کار و کردار، در پی شفاعت نیز هستیم. شفاعت میانجیگری، عفوخواهی را گشتم که دقیقاً چیست. بهتر از المیزان (جلد یک. ص ۲۶۰ تا ۲۶۲) نیافتهام. برای خود و خوانندگان میآورم. امید است خوبان، شفیعمان شوند: علاوه بر شفاعت تکوینی،- -شفاعت تمامی اسباب عالَم در حق انسان- شفاعت تشریعی است که شامل این موارد است:
یک. شفاعت توبه (یعنی خودِ توبهی از گناهکردن، شفاعت میکند)
دو. ایمان به رسول خدا (ص)
سه. عمل صالح
چهار. قرآن کریم
پنج. چیزهایی که مرتبط با عمل صالح است؛ مانند:
شش. ملائکه
هفت. خودِ مؤمنین نسبت به همدیگر
هشت. حضرت فاطمه (س)
نُه. حضرت مریم (س)
توضیح: سال ها قبل در جای دیگر از المیزان (احتمالاً تفسیر سورهی مریم) خوانده بودم که حضرت مریم (س) نیز از شفاعتکنندگان است که به ۸ مورد بالا اضافه می گردد. التماس دعا.
توضیح بیشتر:
تا نبیند رنج و سختی مرد کی گردد تمام
تا نیابد باد و باران گل کجا بویا شود
ناصرخسرو قبادیانی
=====
لَقد خلقنا الانسانَ فی کبَد
بهراستى انسان را در رنج و مِحنتکشیدن آفریدهایم
سورهی بلد، آیهی ۴ ، ترجمهی خرمشاهی
مثَلَ امام : حضرت فاطمه (س) میفرمایند: «مثَلَ امام، مانند کعبه است. مردم باید در اطراف آن طواف کنند نه آن که دور مردم طواف نماید.» منبع
نکتهی دامنه: یکی از ویژگیهای امامت نسبت به پیامبریکردن این است که به قول مرحوم علامه طباطبایی (نقل به مضمون) امامت خود جلودار است و دست بشر را میگیرد به مقصد منتهی میکند. به نظر من، گویی در مفهوم اِمامت، اَمامت هم نهفته است. یعنی پیشبودن. جلوبودن. پیشگامشدن. پس باید نزد امام رفت. باید گِرد امام گشت. و به فرمودهی بانوی سرمشق بشریت حضرت فاطمه (س) امام را باید چونان کعبه دانست و دورِ فکر و عمل و فرمان و سیرهی او طواف و تبعیت داشت.