به قلم حجتالاسلام محمدرضا احمدی
«آدم کجا بودی؟» اثر هاینریش بُل
متن نقلی: هاینریش بُل نویسنده شهیر آلمانی در کتاب «آدم کجا بودی؟» مینویسد: «بعد از هیتلر همهی آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن آورده است. اما یک چیز نابودشده هم بود که فقط ما روشنفکران آن را میفهمیدیم و آن خیانت هیتلر به "کلمات" بود. خیلی از کلمات شریف دیگر معانی خودشان را از دست داده بودند، پوچ شده بودند، مسخره شده بودند، عوض شده بودند، اشغال شده بودند. کلماتی مانند آزادی، آگاهی، پیشرفت، عدالت!» منبع
به قلم حجتالاسلام محمدرضا احمدی
داستانِ «منبری که در آن از خمینی تعریف شود بیش از این نمیارزد!»
متن ارسالی حجتالاسلام شیخ احمد باقریان ساروی از سلوک رفتاری امام خمینی. «یک سخنران نامآشنای نقل میکند چند جلسهای در بیت حضرت امام صحبت کردم و به رسم رایج آن روز، حضرت امام مبلغی را که درون پاکتی بود، در ازای آن جلسه به من عطا کردند. پس از یکی دو روز، وقتی هنگام نیاز به پول، در پاکت را گشودم، دیدم که مبلغ داخل آن، بسیار ناچیز است. تعجب کردم که نکند این پاکت پول مربوط به مورد و شخص دیگری بوده و در آن اشتباهی صورت گرفته است...! مدتی از این ماجرا گذشته بود که روزی به مناسبتی با مرحوم حاج آقا مصطفی، فرزند بزرگوار امام -که با هم دوست بودیم- صحبتی داشتیم، در آن فرصت، به این موضوع نیز اشاره کردم. البته در آن زمان به مبلغ پولی که مرسوم بود و برای چند جلسه میدادند، نیاز جدی نداشتم و برایم مهم نبود، فقط میخواستم حقیقت قضیه را بفهمم. مرحوم حاج آقا مصطفی از مبلغ پول داخل پاکت پرسید و من به ایشان گفتم که: ... ریال. ایشان هم بسیار تعجب کردند و فرمودند: از آقا بپرسم ببینم ماجرا چه بوده. از ایشان تقاضا کردم طوری مطرح نکند که حضرت امام تصور کنند به کمی مبلغ معترضم. ایشان هم قول دادند که موضوع را ماهرانه طرح کنند تا برای من بد نشود.
به قلم دامنه: به نام خدا. درگذشتِ مردِ زحمتکش دارابکلا آقای باقر ابراهیمی موجب شد تا یادش کنم و ذکر خاطرهاش. در آن دورهی جوانی آقاحمید عباسیان و من برای یاددادنِ نماز پیش آقاباقر رفتیم. حمید گفت من پیشنماز میایستم و شما دو تا به من ببندید. ما بستیم. وسط نماز، هنگام قنوت، کِتری -که برای چای بار گذاشته بود- پِلخّهپِلخّه (=جوش) آمده بود. باقر ول کرد و رفت کتری را نجات دهد. نماز ما هم شکست! آن شب، زیاد خندیدم و همیشه باقر را میدیدیم ازین نماز و کتری میگفتیم و مزاح میکردیم. خاطرات با او فراوان داریم. بگذریم. او از همان نوجوانی، کار میکرد، زحمت میکشید. اول، چوپان شده بود و اوسصحرا و آغوزگاله در یدِ قدرت و سلطهی بود و همه ازش حساب! میبردند. اینک او هم، از میان ما رَخت بر بست و تن و روحش را به دست تقدیر خدا سپرد. روح این مردِ مهربان و بیاذیتوآزارِ روزگار، همواره در گِرداگردِ خوبان صالحان، و فراقش هم بر بستگان تسلیت باد. ارادتمندش: ابراهیم طالبی دارابی دامنه
به قلم دامنه. به نام خدا. آداب جاهلیت. سیاست نژادی امویان بر ضدِّ مردم غیرِعرب و حتی نومسلمانان و تبعیض در امور مدنی و اجتماعی و انحراف از اصل تساوی حقوق در اسلام، موجب نارضایی مسلمانانی بود که عرب نبودند و «موالی» -یعنی بندگان و تابعان- خوانده میشدند.
ر.ک: کاغذ زر. دکتر غلامحسن یوسفی. نشر سخن، ص ۲۲۰
آری؛ جهان هنوز هم از تبعیض نژادی بنی اُمیّه و غیراُمیه و جاهلیتهای مدرنِ مذهبی و جناحی و فرقهای و نژادی و رنگِ پوستی رنج میبرَد.
پست ۸۰۹۱ : خداوند در قرآن از ثروت تعبیر به «خیر» میکند:
کُتبَ علیکم اذا حضَر احدکُم الموت انْ ترکَ خیرًا الوصِیة
لِلوالدین والاقربین بالمعروفِ حقًّا على المتَّقین
چون ثروت و پول فی حدّ ذاته بد نیست... بلکه بستهشدنِ انسان به ثروت (حُبّ الخیر) بد است. گرچه پول و ثروت از نظر قرآن خیر است، اما خیرِ مطلق خداست. لذا انسان باید حبّ به خدا که مطلق است، داشته باشد. منبع: شهید آیتالله مرتضی مطهری. تفسیر سورهی عادیات.