دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیام مدیر
موضوع
آرشبو
پسندیده

۲۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تک نگاران دامنه» ثبت شده است

 

به قلم مهندس عاصم طالبی دارابی. به نام خدا. با سلام خدمت اعضای مدرسۀفکرت و پدر بزرگوار خودم. امیدوارم حال همه خوب باشد. از اونجا که به دلیل مشغله های کاریم، فرصت استفاده از گروه رو زیاد ندارم، گفتم با اجازه ی پدر یه متنی بنویسم و به اشتراک بذارم با موضوع دلخواه خودم: تو هرشرایطى راجع به آینده فکر کنیم، تجسم کنیم، رویاپردازى کنیم، بُرد با رؤیاست، برد با تجسمه. جملات بالا رو خودم نوشتم. Copy _paste نیست. معتقدم هر آدمی یه رسالتی داره و باید کارهای زیر رو انجام بده:

 

رسالتشو پیدا کنه.

 

تصویرسازی کنه.

 

با رشد شخصی آماده ی اقدام و تلاش باشه.

 

اقدام کنه و تغییر کنه و باز هم اقدام کنه.

 

نتایج رو تحلیل کنه.

 

بدونه که شروع کردن راحته ولی تموم کردن کار هر کسی نیست.

 

به نتیجه برسه و دوباره هدف گذاری جدید کنه.

 

نکته ی مهم اینه که هیچ وقت نباید منتظر تشویق اطرافیان بود وقتی خودت تصمیم گرفتی ، دیگه تمومههههه. به نظر من خیلیا درگیر واقعیت های زندگی میشن و معمولی بودن رو به تلاشگر بودن ترجیح میدن. به نظرم خدا سرنوشت هیچ قومی رو تغییر نمیده مگر اینکه خودشون تغییر کنند.

 

خلاصه: فقط به رشد فکر میکنم و تو جامعه ای که همه می نالند، بُرد با کسیه که فقط به جلو رفتن فکر میکنه. نمیدونم شاید یه روزی یه تریبون بهم داده بشه تا اتفاق های مثبت زندگی مو به عنوان تجربه تعریف کنم... تشکر مجدد از پدر محترم.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دکتر فتح الله دهقان: انسان ها و جوامع در ارتباط با یکدیگر به تبادل افکار و اندیشه پرداخته و تاثیر متقابلی بر همدیگر دارند. این تاثیرات زمینه شکل گیری نحله های فکری و جریان های سیاسی شده که کشور مبدا  از آن ها به عنوان ابزاری در راستای منافع خود استفاده می نماید. ایدئولوژی مارکسیستی که از طریق روسیه به ایران نفوذ کرده باعث ظهور جریانات فکری و گروه های سیاسی شده که روس ها در طول تاریخ همواره از آن ها به عنوان ابزاری در جهت تامین منافع خود استفاده می نمایند. روس ها سابقه اشغال، تصرف سرزمین و انواع دسیسه ها را بر علیه ایران در کارنامه خود دارند. اما جریان مارکسیستی بخش عظیمی از نخبگان ایران را جذب و در تقابل با دیگر نخبگان ایرانی، بخش بزرگی از پتانسیل کشور را از مسیر تلاش در جهت توسعه ایران منحرف نموده و ضربه هولناکی به توسعه ایران وارد کرد. از سوی دیگر جریان اصلاحی که منجر به توسعه کشور می شود بطئی و پیوسته بوده و پروسه ای زمان بر می باشد، با شعارهای تند و خشونت گروه های کمونیستی از ریل واقعی خود خارج گردید. باور عمومی ایرانیان بر این است که عملکرد این گروه ها و جریانات در راستای منافع شوروی بوده است. گرچه جریان مارکسیستی در مناطق مختلف جهان موفقیت هایی کسب کرد ولی در ایران که بیخ گوش آن ها بود نتوانست موفقیتی کسب کند. اما، رسوب خشونت تفکر مارکسیستی که به صورت میراثی نامیمون در فضای سیاسی ایران ماندگار شده هزینه های زیادی را به این سرزمین تحمیل نموده است. در این مقاله برآنیم که در حد توان به این مسئله بپردازیم. به عنوان گواه و نمونه سه مقطع انقلاب مشروطه، دوران پهلوی و پس از انقلاب اسلامی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم.

 

دوران انقلاب مشروطه، ایران خسته از حاکمان بی لیاقت و بی بند و بار قاجار، با دمیدن روح انقلاب مشروطه در کالبدش جانی دوباره گرفت. با انقلاب مشروطه، ایران سنتی به نهاد های مدرن روی آورد. این انقلاب پیچیده و چند بعدی با حضور نیرو هایی با عقاید و گرایش های مختلف فرصت خوبی برای پیشرفت ایران بود ولی افسوس که بر اثر دسیسه های استبداد و استعمار داخلی از این فرصت تاریخی استفاده نشد.

ادامه‌ی‌مطلب

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به‌ قلم حجةالاسلام دکتر باقر طالبی دارابی: «بیاد پدر  و در وصف پدر بزرگ ! امروز (۲۶ دی ۱۳۹۷) دوازدهمین سالروز رحلت پدرم حجه الاسلام و المسلمین شیخ علی اکبر طالبی دارابی فرزند آخوند ملا علی است؛روحانی ساده و ذاکر اهل بیت علیهم السلام روضه خوانی امام حسین ع به جانش وصل بود. او پسر آخوند ملا علی (ره) یک روحانی باصفا بود . پیران روستای ما که آنها نیز سالها پیش که من نوجوان بودم از دنیا رفتند ،ما نوادگان آخوند ملا علی میگفتند شما باید از اخلاق و رفتار و گشاده رویی و  سخاوت  پدر بزرگتان درس بگیرید آخوند ملا علی یعنی پدر بزرگ ما یک روحانی صافدل بود که با کشاورزی و  آسیاب بانی ارتزاق میکرد و به گفته همان پیران خدا بیامرز روستامان وقتی پایان روضه خوانی پولی به او میدادند ،همانجا میان فقرا تقسیم میکرد.

 

ملا علی نجاری زبر دست نیز بود که بیش از صد سال پیش تکیه ای با چوب جنگل در روستای ما ساخته بود که به زیبایی و هنر چشمگیر و درخشان و زبانزد بود. مردم روستا برای قدردانی و احترام ملا علی او را بعد از فوتش در داخل تکیه دفن کردند تا گرامی اش بدارند . اما این اواخر برای ساخت یک حسینیه یا تکیه بزرگ و پر زرق و برق،استخوانهای آن مرحوم را در هنگام خاک برداری بیرون کشیدند و حرمت نگه نداشتند اگر چه آن استخوانها را بار دیگر در جای خود در زیر زمین تکیه جدید در خاک کردند.

 

پدرم مرحومم نسبت به نام و یاد آخوند ملا علی حساس بود و سنگ قبری بر دیواره تکیه قبلی نهاده بود که اینک از نصب همان سنگ نیز دریغ کردند و روحانیت روستای ما نیز سکوت کرد و هیچ نگفت! حتی در همان تکیه سخنرانان از برخی روحانیون نسل بعدی که البته شایسته یادآوری هستند،یاد میکنند اما حتی یک کلمه از مدفون در همان تکیه یاد نمیکنند!

 

اگر امروز از کتاب "حاج آخوند " نوشته عطالله مهاجرانی بسیار سخن گفته میشود ، باید بیاد داشت امثال حاج اخوند و آخوند ملا علی و دیگرانی از این دست بسیار بودند و روحانیت امروز بسیار محرومیت میکشد از فقدان این قبیل روحانیون مردمی . گاهی نام و یاد این قبیل روحانیون توسط نسل بعدی روحانیت به دلایلی حذف شد! خدا  پدر و مادرم و آخوند ملا علی و همه رفتگان را بیامرزد .

باقر طالبی دارابی
تهران، ایرانمهر  
۱۳۹۷/۱۰/۲۶.

روحانیت دارابکلا: اینجا

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

جعفر رجبی دارابی

 

این تصویر و متن را جناب جعفر رجبی فرستاده

 


در این تصویر اگر ۴ نفر می‌بینید یعنی آلزایمر دارید، اگر ۶ نفر می‌بینید در حال گرفتن آلزایمر هستید، اگر ۸ نفر می‌بینید عادی هستید، اگر ۱۰ نفر دیدید یعنی مغزتون مثل ساعت فعاله.

 

دامنه: سلام آقا جعفر. من هر ۱۰ نفر را دیدم.

اما این که مغزم مثل ساعت فعّال باشه؛ اللهُ علمٌ.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم حجت الاسلام محمدجواد غلامی دارابی. قسمت پنجم. موسیقی واژه یونانی است که با "غنا" در عربی برابر است. در رسائل اخوان الصفا آمده است: "موسیقی همان غنا و موسیقار خواننده است و موسیقات ابزار غنا و غنا آوای ترکیب یافته و آوا نغمه هایی پی در پی و نغمه همان صدای آهنگین است" دکتر معین در حاشیه برهان قاطع می نویسد: "موسیقی ماخوذه از "moosika" یونانی یا "musika" لاتینی است و ریشه "mosa" یا "misse" می باشد که نام یکی از رب النوع اساطیری یونانی و حامی هنرهای زیبا است". محمد بن محمود آ ملی می گوید: "معنی موسیقی در لغت یونانی لحن است و لحن عبارت است از اجتماع نغمه مختلفه است که آن را ترتیبی محدود باشد. وی لحن را به ملذه یعنی لذت بخش، ممله و انفعالیه تقسیم می کند". برخی موسیقی را مرکب از " موسی " به معنای نغمات و "قی" به معنای خوش آیند دانسته اند". با توجه به همسانی معنایی موسیقی و غنا و با توجه به این که در منابع اسلامی عموما از مفهوم غنا یاد شده است به تعاریف غنا از نظر واژه شناسان و فقیهان می پردازیم.

 

۱- خلیل احمد فراهیدی می گوید: "غنا کشیدن آواست"

 

۲- ابن منظور چنین آورده است: "غنا در آواز آن چیزی است که با آن طرب حاصل آید".

 

۳-فخرالدین طریحی می نویسد: "غنا بر وزن کساء آوای برخوردار از ترجیع و طرب است یا هر چیزی است که عرف غنا بداند، هرچند طرب آور نباشد".

 

۴- شهید ثانی در تعریف غنا آورده است: "غنا به مد(در مقابل غنی به قصر که به معنای لی نیازی است)  کشیدن آواست، به گونه ای که در عرف به آن غنا بگویند، هر چند طرب آور نباشد".

 

۵- شیخ انصاری می گوید: "غنا آوایی که برخوردار از ترجیع و طرب باشد".

 

۶- در المعجم الوسیط چنین تعریف شده است: "غنا طرب آفرینی و خوش آوایی با کلام موزون، یا غیر موزون است، حال چه با موسیقی همراه باشد یا عاری از موسیقی باشد".

قسمت ۱ تا ۴ اینجا

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم رضا ادبی فیروزجایی: کتاب اقتدار گرایی ایرانی در عهد پهلوی تحقیقی تاریخی درباره دوره پهلوی نیست و از یک زاویه خاص به بررسی عملکرد پهلوی ها پرداخته است: نظام مدیریت۰ تصمیم سازی و پیامدهای انها. دکتر محمود سریع القلم نویسنده کتاب، پس از طرح چارچوب نظری طی دو فصل به رابطه میان تحولات و نظام تصمیم سازی در دوره پهلوی اول و دوم پرداخته است.

 

عکس از دامنه


این کتاب به موضوع توسعه یافتگی ایران می پردازد و مشاهدات و تحقیقات نویسنده طی سه دهه را در قالب داده های دوره پهلوی به آزمون میگذارد. فصل اول: چارچوب نظری. فصل دوم: از رضا خان به رضا شاه. فصل  سوم: محمد رضا پهلوی: از ولیعهدی بیست و دو ساله تا شاه شاهان. فصل چهارم: نتیجه گیری. دکتر محمود سریع القلم: «طی تحقیقات برای تدوین کتابِ در حال اتمام خود، «اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی،» به امثال این نقل قول و نقل قول­ هایی مشابه بسیار برخورد کرده­ ام. از منظر یک دانشجوی علوم انسانی، این سئوال به کرّات مطرح می­ شود: چرا تاریخ ما تکه تکه است؟ چرا در هر دوره، سیاست­ ها و اندیشه ­هایی در تناقض کامل با دوره قبل دیده می ­شود؟ چرا امتداد نداریم؟ چرا منحنی رفتاری ما در این حدّ، فراز و نشیب دارد؟» (منبع)

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دکتر فتح الله دهقان: از ماست که بر ماست. «خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که آن قوم حالشان را تغییر دهند.»سوره رعد- آیه ۱۱. تاریخ تمدن جهان حکایت از آن دارد که شرایط مکانی و زمانی از سویی و از سوی دیگر افکار، گفتار و کردار انسان ها تاثیر متقابلی در زندگی آن ها داشته و سرنوشت متفاتی را برای جوامع رقم زده است. در دوره های ابتدایی زندگی بشر، جغرافیا و محیط، نقش و تاثیر برتر بر زندگی انسان ها داشته و زندگی آن ها را شکل می داده است.

 

 

پیشرفت جوامع بشری و بالا رفتن آگاهی، علم  و به تبع آن تاثیر محیر العقول تکنولوژی از جبر جغرافیا کاسته و نقش انسان در سرنوشت خود پر رنگ تر شده است. انسان ها و جوامعی که متناسب و هماهنگ با این تحولات، متحول شده و افکار، گفتار و اعمال خود را به روز نموده اند، موفق بوده اند. مصداق این فرمایش مولا علی (ع) که می فرماید: « فرزند زمانه باش.» جوامعی که در گذشته مانده و در افکار قرون وسطایی سیر می کنند گرفتار مشکلات و ناهنجاری های عدیده و متفاوت بوده و اصطلاحا عقب مانده می باشند.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دکتر فتح الله دهقان: ما اکثر العِبَر و اَقِلُ الاعتبار. چه بسیار است عبرت ها و چه کم هستند عبرت گیرندگان . امام علی (ع). مرور تاریخ جهان حکایت از آن دارد که فرصت هایی که برای انسان ها، جوامع و کشور ها فراهم می شود نامحدود نیست. آن ها که این فرصت ها را تشخیص داده و به موقع از آن استفاده نموده اند موفق بوده اند. فرصت سوزی در طول تاریخ هزینه های گزافی را به تاریخ تمدن بشری تحمیل نموده و خسارات زیادی را برای جهانیان به بار آورده است.

 

کشورمان ایران نیز در طول تاریخ مشکلات و مصیبت های زیادی در اثر فرصت سوزی ها متحمل شده است. در دوران اخیر نیز فرصت هایی برای کشور ایجاد شده که متاسفانه آن طور که باید و شاید از آن استفاده نشده است. با نصب العین قرار دادن پند و اندرز حکیمانه امام علی (ع) از گذشته عبرت گرفته، فرصت سوزی نکنیم و آن طور که خیر مُلک و مَلک است از فرصت ها استفاده نماییم. رای دادگاه لاهه به نفع ایران فرصت خوبیست و ضرورت دارد که از آن به صورت بهینه در راستای منافع ملی و امنیت ملی کشور استفاده شود. در این خصوص ضروری است مواردی را متذکر شویم:


نهاد های بین الملی فعلی محصول جنگ جهانی دوم اند که برای عدم جنگ شکل گرفتند تا سایه صلح حفظ شود، دولت ها منازعات خود را با رجوع به آن حل و فصل نمایند. با توجه به این که فلسفه وجودی آن ها حفظ صلح بوده باید از آن ها سود جست.

 

وقت آن رسیده تا علی رغم وارد بودن برخی ایرادات بر ساختار کنونی نهاد های بین الملی ضمن انتقاد، تلاش و همراه کردن دیگر کشور های همسو برای رفع ایراد های ساختار کنونی، افکار، گفتار، سیاست ها و عملکرد خود را طوری تنظیم نماییم تا منافع کشور در همین ساختار فعلی و موجود تامین شود.

 

به نقطه ای رسیده ایم که رسوبات به جای مانده از ذهنیت بی اعتنایی، عدم توجه به قوانین و سازمان ها و نهاد های بین المللی را از ذهنمان بیرون ریخته، از این ابزار که ساختار کنونی یبین المللی برای کشور ها فراهم نموده در جهت احقاق حقوق کشورمان با حضور فعال و تعامل با جهانیان فراهم نماییم. تجربیات گذشته حکایت از آن دارد که عدم حضور به موقع و موثر ما فرصت را برای رقبا منطقه ای و جهانی مان در جهت تحقق اهدافشان فراهم خواهد نمود.

 

واقعیت های جهان کنونی ایجاب می کند نگاه و دیدگاه خود را نسبت به جهان اصلاح نموده، از پشت عینک تئوری توطئه مسائل را نبینیم. رای دادگاه لاهه ابطال نظریه، افکار و گفتار کسانی ست که سیستم فعلی جهان را سراپا ظلم، بی عدالتی و بی قانونی می دانند. همچنین موید این است که در همین سیستم امکان احقاق حقوق وجود دارد.

 

در صورت عدم استفاده به موقع از این فرصت، ممکن است تبدیل به تهدید شود. شایسته است با عقلانیت، خردورزی، تدبیر و آینده نگری اجازه ندهیم این فرصت تبدیل به تهدید شود.

 

رای دادگاه لاهه بر اساس قانون، به نفع ایران بوده، الگو و سرمشقی است که قانون مند باشیم.

 

دادگاه لاهه در خصوص دو موضوع مهم ملی و بین الملی، اختلافات ایران با انگلیس و آمریکا، در جریان ملی شدن صنعت نفت که دکتر محمد مصدق به دادگاه لاهه شکایت برد، آن دادگاه علیه امپراطوری بریتانیا که در آن دوران قدرت بلامنازع جهان بود و ادعا می کرد، خورشید در آن امپراطوری غروب نمی کند( یکی از قضات دادگاه لاهه که شهروند انگلیس بود به نفع ایران رای داد) در مقطع فعلی نیز این دادگاه بر علیه آمریکا که قدرت اول جهان است به نفع ایران رای داد.

 

حاکمان، سیاست گذاران و ... بایستی وضعیت کشور را فارغ از هیاهو، شعار و افکار پوپولیستی درک نموده و زمینه را برای دستگاه دیپلماسی کشور فراهم نموده تا از این فرصت برای گفتگو، دیالوگ و مذاکره با مخالفین و رقبا در جهت حل اختلافات در راستای منافع ملی و امنیت ملی است نمایند.

(چاپ روزنامه آفتاب یزد.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دکتر فتح الله دهقان: اگر دین ندارید، آزاده مرد باشید. امام حسین(ع). انسان از روح و جسم تشکیل شده که ظرف و مظروف یکدیگرند و مکمل همدیگر و این حقیقتی است که روح سالم در جسم سالم است. به تبع آن انسان‌ها‌ دو نوع نیاز دارند؛ نیازهای جسمی و روحی، همانی که (مازلو) آنها را نیازهای اولیه و ثانویه می‌نامند. آزادی یکی از نیاز‌ها‌ی ثانویه انسان است که به نوعی بستر تامین نیاز‌ها‌ی اولیه نیز می‌باشد، در ادیان، مکاتب، آداب و رسوم و فرهنگ‌ها جایگاه خاصی دارد و از آرمان‌ها‌ی والای انسانی به شمار می‌رود.

 

آزادی موهبت والای الهی است که آزادگان تاریخ همواره برای رسیدن به آن لَه لَه می‌زنند. آزادی مانیفست انقلاب‌ها‌ی بزرگ جهان همچون انقلاب فرانسه بوده که پایدارترین دموکراسی را برای بشریت به ارمغان آورد. بخش بزرگی از قانون اساسی کشور‌ها‌ به آزادی اختصاص داده شده است. آزادی موهبتی است که در وجود آن تضارب آرا و عقاید صورت گرفته، استعداد‌ها‌ شکوفا شده، زمینه گردش آزاد نخبگان را فراهم نموده و... در نتیجه، بخشی از جوامع و کشور‌ها‌ی جهان به توسعه رسیده و زندگی آرام و پر نشاطی دارند. مردم و جوامع محروم از این نعمت خدادادی در فساد، ظلم، بی عدالتی، حکومت‌ها‌ی استبدادی و خودکامه... غوطه ورند و به آنها جهان عقب مانده می‌گویند.

 

در کشورمان ایران نیز در طول تاریخ تلاشها و مبارزات زیادی در راه آزادی صورت گرفته، انقلاب مشروطه نماد و سمبلی از این مبارزات است. به گواه تاریخ چه بسیار انسان‌ها‌ی پاک فطرت و... برای رسیدن به آرمان خود که آزادی بوده سعی و تلاش نموده و حتی جان خود را فدا نموده اند. یکی از آنها امام حسین (ع) بود که با افکار، گفتار، اعمال و فدا کردن هستی خود در راه آزادی الگو، اسوه و سرمشق آزادی خواهان جهان شد. تا جایی که مهاتما گاندی رهبر استقلال هندوستان می‌گوید: «اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد باید از امام حسین (ع) سرمشق بگیرد.»


امام حسین (ع) با فدا کردن جان خود به انسان‌ها‌ آموخت که از هوای نفس رها شوند و با ظلم، فساد، بی عدالتی مبارزه کنند. او به آنها یاد داد که از جهل زمانه آزاد شده و تحت سلطه جاهلان قرار نگیرند. حسین (ع) این انسان آزادی خواه معیارش دین بود و انسانیت، حرّیت مبنای حرکتش، نه خون و نژاد و طبقه و همین‌ها‌ بود که باعث علاقه ایرانیان به خاندان اهل بیت شد. تا جایی که خانم (ساندرا مک کی) نویسنده مشهور آمریکایی در کتابش (روح ایرانی) می‌گوید: «ایرانیان هر سال در محرم و عاشورا به پیروی از امام حسین (ع) گویی جسما و روحا خود را شهید می‌کنند.»

 

حسین (ع) قهرمان آزادگی با فدا کردن خود و اهل بیتش (حتی کودک شیرخوارش) به جهانیان آموخت که همه موظفند در راه آزادی تلاش نمایند و آزادی ارزش آن را دارد که برای آن فداکاری نماییم. شهادت او پیام دیگری هم داشت و آن وحشی گری، سبعیت و بی رحمی مخالفان آزادی انسان‌ها‌ به هر انگیزه‌ای در طول تاریخ است و اینکه مخالفان آزادی برای سرکوب آزادی خواهان از هیچ جنایتی ابا ندارند.

 

حسین با شهادتش قصد داشت آزادگی را به دنیا پرستان، فرصت طلبان، تزویرگران، عافیت طلبان و... بیاموزد. حسین با ایثار همه چیز خودش به دنبال این بود که آزادگی را به دین فروشان، کاسبان دین، کج فهمان دینی (شُریح قاضی که به خاطر امیال دنیوی حکم قتل امام حسین(ع) را داد) و آنانی که دین لقلقه زبانشان است در طول تاریخ بیاموزد. بر اساس اینهاست که استاد محمد رضا حکیمی می‌گوید:‌‌ «اسلام از کوه حرا آغاز شد و در روز عاشورا نهادینه و احیا شد.»

 

آری، در طول تاریخ آزادی هم به مانند اسوه‌ها‌ی آن به مسلخ رفته ولی برای بشر دست یافتنی است، چون ماه که همیشه پشت ابر نمی‌ماند. آزادی را بشر باید در راه رستگاری صرف کند، نه چون یزید در راه میل، هوس، قدرت، هشدار و.... امام حسین(ع) انسانی آزاده و آزادی خواه رستگاری بود که الگو و سرمشقی برای آزادی خواهان جهان در طول تاریخ است.

 چاپ آفتاب یزد

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دکتر فتح الله دهقان: خورشگر بدیشان بزی چند و میش / سپردی و صحرا نهادند پیش / کنون کُرد از آن تخمه دارد نژاد / که ز آباد ناید به دل برش یاد. فردوسی. ایران از اقوام مختلف و متعددی تشکیل شده که در طول تاریخ همواره با هم زندگی نموده و ملت ایران نامیده می   شوند. کرد ها یکی از اقوام اصیل ایرانی هستند و همواره به ایرانی بودن خود افتخار می کنند.  آنها جایگاه خاصی در تاریخ ایران دارند. فردوسی در شاهنامه به زیبائی آنها را توصیف نموده است. کرد ها بخشی از تاریخ این مرز و بومند و آداب، رسوم، عادات و فرهنگ  ایرانی زندگی آنها را تشکیل می دهد. به عنوان مثال عید کهن و باستانی ایرانی، نوروز را به نحو شایسته پاس می دارند، کردستان پاره تن ایران است. در حالی که کرد های ترکیه، عراق و سوریه چنین قرابتی با اعراب و ترکها و... ندارند، تا جایی که در ترکیه آنها را «ترک کوهی» می نامند. در طول تاریخ کردها منشا بخشی از اختلافات کشور های منطقه بوده و آنها هم چنین از کرد ها به عنوان اهرم فشار بر علیه یکدیگر استفاده کرده، ولی با هم در این مسئله متفق القولند که کشور مستقل کردی نباید شکل بگیرد، چون به امنیت ملی آنها بر می گردد.

 

سرمقالۀ جناب فتح الله دهقان

 

در دوران معاصر ابر قدرتها از احزاب و گروه های کرد در جهت اهداف خود استفاده نموده اند. درگسست های تاریخی ایران، این احزاب و گروه ها همواره با تحریک بیگانگان ادعای خود مختاری نموده و اقدام به تجزیه طلبی نموده اند. شورش شیخ عبیدالله، شورش اسماعیل خان سمیتقو، بعد از جنگ جهانی اول، تشکیل جمهوری تجزیه طلب مهاباد به دستور و پشتیبانی استالین پس از جنگ جهانی دوم، به قصد تجزیه ایران، درگیری ها و اقدامات نظامی که پس از انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ با پشتیبانی بیگانگان در کردستان به وقوع پیوست، شواهدی بر این مدعا می باشد. احزاب و گروه های تجزیه طلب به نام مردم کرد، در راستای اهداف بیگانگان دست به اقدامات نظامی و حملات تروریستی می زنند و خسارات زیادی را به مردم کرد و کشور وارد نموده اند. در حال حاضر در حال جنگ با ایران می باشند، شایسته است، برخورد مقتضی با آنها صورت گیرد. در این خصوص مواردی را یادآوری می نمایم:

 

مطابق با قانون اساسی، از جمله اصول ۱۹ و ۲۰ و ۵۶ و ... ایران متعلق به همه ایرانیان بوده و همه مردم ایران دارای حقوق مساوی برای استفاده از امکانات و موهبت های آن می باشند. ولی همواره در طول تاریخ حقوق اقلیت ها پایمال شده و بی عدالتی در خصوص آنها روا گشته، کافی است تهران، شیراز و اصفهان را با سیستان و بلوچستان و کردستان مقایسه کنید.

 

حساب مردم کرد از احزاب تجزیه طلب و وابسته به بیگانه جداست.

 

مردم کردستان محق و مجازند براساس قانون اساسی، اصول 19و 20و 43 و... در چهارچوب قانون و به عنوان بخشی از ملت ایران در جهت احقاق حق و حقوق خود تلاش نمایند. حاکمان و دولت مردان   موظفند زمینه برای آنها فراهم نموده و نسبت به حل مشکلات  آنها اقدام نمایند.

 

احزاب و گروه های مسلحی که فلسفه وجودی آنها تجزیه طلبی و حملات نظامی و تروریستی و خرابکاری می باشد. محق برخورد متقابل حکومت مرکزی بوده و شلیک موشک به مقر حزب دموکرات در این راستا می باشد.

 

تا زمانی که از کردستان عراق، عملیات نظامی و تروریستی و... بر علیه مردم ایران طرح ریزی و اجرا می شود حق مقابله و برخورد ایران محفوظ است.

 

حملات موشکی، هشداری به رقبای منطقه ای و جهانی، تاریخی این مرز و بوم بود که مواظب افکار، گفتار و اعمال خود باشند.

 

فارغ از این که چه نوع حکومتی با چه ماهیتی در ایران بر سر کار باشد، حق مقابله مناسب با تجزیه طلبان همواره محفوظ است، چون که این مسئله به امنیت ملی کشور برمی گردد.

چاپ روزنامه آفتاب یزد

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دکتر فتح الله دهقان. من اطلاع ندارم، نمی دانم،در تخصصم نیست، واژگان غریب و نا آشنا!  «لویاتان عظیمی که کشور یا دولت ... خوانده می شود به کمک فن و صناعت ساخته شده است و صرفا انسانی مصنوعی است، که از انسان طبیعی عظیم تر و نیرومندتر است». توماس هابز.

 

خالق هستی کائنات، کرات و موجودات را بر اساس نظم خاصی آفریده که در چارچوبی منظم با توجه به نقش و کارکرد خود به ایفای نقش می پردازند. به عنوان مثال بدن انسان از اعضاء و جوارحی تشکیل شده که هر کدام با توجه به نقش خود انجام وظیفه می نمایند. اگر عضوی از بدن قادر به ایفای نقش خود نباشد یا خارج از چارچوبی که برای آن تعریف شده نقش آفرینی کند. کارکرد طبیعی سیستم بدن را مختل و حتی ممکن است منجر به مرگ شود. جامعه نیز که از انسانها تشکیل شده موجودی زنده، پویا و دینامیک بوده و هر یک از اعضای آن دارای وظیفه خاصی می باشند.

 

اظهار نظر افراد در مسائل غیر مرتبط و قرار گرفتن در جایگاهی که صلاحیت لازم را برای تصاحب آن ندارند، تضییع حقوق دیگران و چرخه طبیعی جامعه را مختل می کند . جوامعی که افراد در چارچوب نقش و جایگاهی که دارند به انجام وظیفه می نمایند، جوامعی سالم، پرنشاط و برآیند آن پیشرفت و توسعه آن کشورها می باشد. ولی جوامعی که افراد به هر دلیل قادر به ایفای نقش در جایگاهی که برای آنها تعریف شده نیستند، پژمرده، بی انگیزه، بی تحرک بوده و توسعه نیافتگی ثمره آن است. با پیشرفت حیرت انگیز و تخصصی شدن امور در جهان متمدن و صنعتی امروزی،نقش افراد هرچه بیشتر تخصصی شده و خواهدشد و نیازمند قرار گرفتن افراد در جایگاه تخصصی خود میباشد.

 

اظهار نظرهای غیر کارشناسی وغیر مرتبط و قرار گرفتن افراد در جایگاهی غیر مرتبط با تخصص آنها، خسارات و صدمات زیادی را به تاریخ وتمدن بشری وارد نموده است. این مسائل معضلات ومشکلات زیادی را برای کشورها فراهم نموده حتی ممکن است منجر به بحران برای آنها شود و در مرحله حاد منجر به اختلافات و شورش  و... شود. همان طور که توماس هابز در لویاتان (هیولای قدرتمند و غول) می گوید: «اجماع و توافق در حکم تندرستی، فتنه و شورش درحکم بیماری و جنگ داخلی در حکم مرگ آن موجود است»

 

کشورمان ایران نیز به عنوان پازلی از شطرنج جهان کنونی با این معضلات دست به گریبان می باشد. اظهار نظرهای غیر کارشناسی و خارج از صلاحیت افراد و قرار گرفتن آنها در جایگاهی که تخصص و صلاحیت آن را ندارند، یکی از معضلات اساسی تاریخ ایران است که خسارات زیادی را به کشور وارد کرده است . مشکل مضاعف این است که این افراد در جایگاهی همچون کنشگران سیاسی، دولت  مردان، مدیران و ... قرار گرفته و با اظهار نظرهای و تصمیمات غیر کارشناسی خود مشکلات عدیده ای را برای کشور در سطوح محلی ، ملی، منطقه ای و جهانی فراهم می کنند.

 

متاسفانه اظهار نظر در همه امور و مسائل و قرار گرفتن افراد در جایگاهای غیرمرتبط معمول بوده و به صورت عادت و فرهنگ در امده است. آیا سراغ دارید فردی به دلیل اظهار نظر غیرکارشناسی و غیر مرتبط عذرخواهی و از موقعیت و جایگاه خود بر کنار شده باشد؟ آیا سراغ دارید مسئول و صاحب و منصبی به دلیل نداشتن تخصص کنار رفته و یا کنار گذاشته شده باشد؟ در حالی که لازمه زندگی در جهان امروزی اظهار نظرهای کارشناسی و مرتبط و قرار گرفتن افراد در جایگاهی که تخصص و صلاحیت آن را دارند، می باشد. جامعه ما نیاز به تغییر روال، عادت ،تحول و به روز شدن فرهنگ در این زمینه است.

 

وقتی ما یاد گرفتیم و پذیرفتیم، در خصوص مسائلی که اطلاع نداریم و حوزه کاری دیگران است اظهار نظر نکنیم، دیگر اینکه در مناصب و جایگاهایی که تخصص و صلاحیت آن را نداریم، قرار نگیریم، این امور مهم و اساسی مورد پذیرش اکثریت جامعه ی ایرانی قرار گرفته و به صورت فرهنگ درآید زمینه پیشرفت و توسعه کشور فراهم می شود. به امید آن روز!!

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دکتر فتح الله دهقان. امنیت در طول تاریخ حیات بشری از اساسی ترین دغدغه و نگرانی انسان ها بوده است. همچنین بستر پیشرفت و توسعه جوامع و کشورهاست . سازمان و ارگان های متعددی بانی و دست اندر کار تامین امنیت می باشند . بعضی از آنها به صورت پنهان و برخی به صورت آشکار انجام وظیفه می نمایند. اگر عملکرد آنها را به کوه یخی تشبیه کنیم، آن بخشی از کوه که زیر آب است بخش پنهان و قله و نوک کوه نمایانگر بخش آشکار می باشد. نیروی انتظامی به عنوان نماد و بخش آشکار در پیشانی و صف اول مواجهه با حوادث و رویدادها می باشد.

 

بر همین اساس در زیر ذره بین قضاوت افکار عمومی قراردارد. با توجه به این که انسان موجودی پیچیده است. برنامه های پلیس بایستی جامع وهمه جانبه باشد.افرادی که در راس ناجا قرار گرفته اند با توجه به صبقه نظامی شان، نظامی گری بر دیگر جوانب برنامه های آنها سایه انداخته بود. به نظر می رسد فرمانده وتیم مدیریتی فعلی ناجا، همانطور که فرمانده جدید ناجا در ابتدا شروع مسئولیت خود اعلام نمود، مردم محور و اجتمایی رفتار بوده، اخلاق مداری برای آنها مهم است.

 

نگاهی به روند حوادث و عملکرد ناجا حکایت از آن دارد که عملکرد ناجا منطقی تر و کم هزینه تر شده است (هم برای حاکمیت و هم برای شهروندان) عملکرد آنها در شورش های کور دی ماه ۱۳۹۶ که حدود ۱۰۰ شهر کشور را فرا گرفت ، حادثه دراویش و اعتراض های صنفی و ...، که از نظر حجم با قبل قابل مقایسه نمی باشد ، شواهد این مدعا می باشد. اهمیت این مسئله وقتی بیشتر می شود که به این اصل توجه شود، که رویارویی مردم با حکومت خسارات جبران ناپذیری را به بار آورده و منجر به شکاف ملت-دولت می شود، که به مشروعیت حکومت ها خدشه وارد می کند. به نظر می رسد عوامل زیر در تغییر و نوع عملکرد ناجا موثر بوده و زمینه رسیدن به نقطه مطلوب را فراهم می نمایند.

 

تغییر نگاه حاکمیت : به نظر می رسد سعه صدر حاکمیت در برخورد با این مسائل بالا رفته است .


نقش افکار عمومی : با توجه به تاثیر غیر قابل کتمان قضاوت افکار عمومی در دنیای کنونی ، عکس العمل افکار عمومی در این مورد موثر بوده است.


استفاده از تجربیات : یکی از عوامل می تواند کسب تجربه ی ناجا باشد . شایسته است آنها از تجربیات دیگر کشورها در این خصوص بهره بگیرند .


نقش آموزش: بخشی از این موفقیت رابطه مستقیم با آموزش نیروهای ناجا دارد . مسئولین بایستی به امر آموزش علمی در ناجا توجه نمایند .


شیوه مدیریت : روند حوادث و رویدادها و نوع مدیریت که هزینه ی مدیریت و کنترل حوادث و اعتراضات را کمتر نموده ، حاکی از عملکرد موفق تر و دیدگاه مثبت مسئولین فعلی و تیم تصمیم ساز ناجا نسبت به گذشته می باشد.


مسئولین ناجا بایستی توجه نمایند: شروع این حرکت میمون و مبارک است ولی تا رسیدن به نقطه مطلوب راه درازی در پیش دارند . این تغییر بایستی به: استراتژی و پلت فورم(برنامه ریزی) و چراغ راهی برای آینده ی ناجا تبدیل شده، ریل گذاری برای عملکرد بهینه و بهتر انجام شود، اگر حرکتی  پاندولی و مقطعی باشد، ارزش آنچنانی ندارد. در این راستا برنامه ریزان و تصمیم سازان ناجا شایسته است از علوم مختلف روز برای این امر مهم استفاده نمایند.


مجموعه ی ناجا که فرزندان این مردم بوده: و بخشی از وظیفه ی سخت تامین امنیت به آنها سپرده شده است ، بایستی بین معترضین که به قانون پاینده بوده . و احساس می کنند حق و حقوقشان ضایع شده و آشوب گران و قانون شکنان تفاوت قائل شوند ، هرچند باید اعتراف کرد که تشخیص و تفکیک و تمایز قائل شدن بین آنها  کار سختی است.

 

حاکمان، دولتمردان و ساستمداران: بایستی به این امر توجه خاص نموده و زمینه و امکانات را برای ناجا فراهم نمایند. چون که خیر مُلک و مَلک در این است که هزینه ی مدیریت بحران ها به حداقل برسد.

چاپ: روزنامه آفتاب یزد.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم حجت الاسلام مالک رجبی دارابی: سفرنامۀ تبلیغی. قسمت سوم. نظرات برادر گرامی آقای طالبی مدیر دامنه را در پاسخ به قسمت دوم سفرنامه در (اینجا) احترام می کنم. و در پیوست آن، پیام ها و نکات آموزنده دینی را تقدیم می دارم.

 

 

حجت الاسلام مالک رجبی دارابی

۱۳ تیر ۱۳۹۷ روستای دارابکلا


۱ : اکثریت انسانها هر چند دیندار نباشند اما اخلاق را قبول دارند و می پسندند که آدم باید اخلاق مدار باشد. آدمی که پُز میدهد یا قیافه می گیرد یا خشک است و گرم نمی گیرد یا روحیه ی اخلاقی ندارد، هرچند دیندار هم باشد، مورد توجه قرار نمی گیرد. این جور آدمها، در تصحیح اخلاقشان باید کوشا باشند تا الگو باشند برای دیگران و غیردینداران. مثل پیغمبر عزیز ما (ص) که با اخلاق بسیار خوبشان خیلی از یهودی ها و کسانی که دین ما را دارا نبودند، مسلمان کردند.

 

غرض و منظور، اخلاق فرماندهان بود که برای اینجانب لذت بخش بود. آنها با رفتار بسیارخوبشان ما را شرمنده ی اخلاق خودشان قرار می دادند با توجه به اینکه بنده چندها سال از نظر سِنی از آنها کوچکتر بودم و از نظر قوت و قدرت و شجاعت در کارهای رزمی از من واردتر بودند، اما در مقام احترامریال بدون اغراق و چاپلوسی به این جانب هنگام ورود و خروج در کلاس یا تشرُّف به جایگاه نمازجماعت و سخنرانی  اگر نشسته بودند، تمام قد، بلند می شدند. یا در مسیر رفت و آمد مورد احترام قابل توجهی، قرار می گرفتیم؛ چنان با ادب بودند، که اصلاً مسخره و مَضحکه در وجودشان راه نداشت.


۲ : پیام دوم از این سفر اینکه اگر پیام پیغمبر را در فلسفه ی بعثت (انتشار اخلاق و اعتقادات و احکام و تفسیر قرآن) آن عزیز سفرکرده را جامه ی عمل بپوشانیم، به ضرس قاطع می توانم بگویم که  یک تبلیغ تمام عیار و کمال خواهیم داشت و در پیشگاه الهی مأجورِ بی حد و حصریم. و این اجر قابل احصاء نیست.


۳ : بنده در این سفر تنها بودم علتش این بود که بتنهایی دعوت شده بودم. خوب است در هر سفری رفیق داشته باشیم و روایات معصومین (ع) هم به این امر تاکید دارند. مخصوصاً در سفر تبلیغی. البته یکی از رفقای دودونگه ایی رَسکََتی، قبل از من، ارومیه رفته بود و در پادگان مالک اشتر مستقر شد و آنجا بعضی ازمواقع، همدیگر را می دیدیم و زیارت می نمودیم.


۴ : خوب است زبانهای مختلف کشورمان و دیگر زبانها را بلد باشیم، که برای تبلیغ خیلی تاثیرگذار است. مثلاً یک اتفاق که در گردان مهندسی افتاده بود این بود که از روستای مجاور آن گردان آمده بودند که شبها بروم در محل و مسجدشان سخنرانی کنم. قبول کردم. اما فهمیدم آنها زبان فارسی! را بلد نیستند، باید برایشان تُرکی صحبت کنم، ولی مع الاسَف جواب رد دادم  و از فیض ابلاغِ اسلام به مسلمین محروم ماندیم.


۵ : طبق آموزه های دینی ما، خوب است با بزرگان آن شهر و دیار ملاقات داشته باشیم. برای بنده این توفیق حاصل شد که با فرماندهان ارشد آن منطقه خدمت بعضی از بزرگان ارومیه، مثل امام جمعه ی شجاع و نترس ارومیه حجت الاسلام حاج آقا حسنی (که اخیراً به رحمت خدا رفتند) و خیلی مورد توجّۀ مقام معظم رهبری بود، و نیز با حاج آقا صاحب زمانی، که نماینده ولی فقیه در سپاه آذربایجان غربی بود، ملاقات داشتیم.

 

در آخر کلام، تبریک به تمام دهیاران مخصوصاً دهیار محل ما آقای محمد دباغیان و همکارانش به جهت سالروز دهیاری در ۱۴ تیر و همچنین روز «روز قلم و اهل قلم» بر شما صاحبان قلمِ متخلِّق به اخلاق، مبارک باد. والسلام.


 

پاسخ دامنه

 

به نام خدا. سلام جناب شیخ مالک روحانی بااخلاق و پر جنب و جوش و آگاه.

 

اول این که زیاد ممنونم پیشنهاد مرا مندرج در [اینجا] مورد پذیرش قرار داده اید و قسمت سومِ سلسله بحث های تبلیغی ات را بدرستی سامان دادید که مُنتِج و مُثمِر شد.

 

ربط ِدینداری را به اخلاق، خیلی عالی و به زبان ساده و رسا و صمیمی ترسیم کرده ای. بهره دهنده بود و خوراک روح.

 

این که مردم به روحانیون ساده زیست و مردم دار، احترام می کنند ناشی چند چیز است که دوتایش مهم تر است: لباس تان ردای رسول الله (ص) است که نزد مردم، مقدّس و بسی معتبر است. و دوم این که مردم ایران اساساً معنویت و پیامداران دینی را احترام می کنند. خدا را شکر چنین روحیه ای دیدی و ذکر خیرشان را نمودی.

 

این  که در تبلیغ، چندنفره بودن روحیه بخش است و نیز دیدار با بزرگان شهر اهمیت دارد و نیز فرمودی تسلط به زبان بومی و جهانی لازم و ضرور است، همه را با شما هم عقیده و هم باور و هم ذوقم. در ضمن خوشگل افتادی در جَوف مُرداب و برکه و به قول محلی اَسطِلّ. بازهم منتظر می مانیم کجا کجاها رفتی و چه خاطره هایی داری و چه نکته هایی می افزایی. تا آن قسمت، خدا کنه قسمت.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. با سپاس از دوست فاضلم جناب دهقان، چندنکته را دربارۀ مقالۀ ایشان _منتشرشده در (اینجا) بیان می دارم:

 

۱. جناب دهقان در مقاله اش مشکلات دیگر کشور را انکار نکردند اما معتقدند مشکل در فرهنگ است که همین بر مشکلات دیگر بار می شود. و این فرضیۀ ایشان، ادعای جالب و کاملا علمی و بر مبنای متدلوژی ست و حتی می تواند با بسط تحقیق و بررسی متغیرها، آن را تبدیل به یک نظریه دقیق علمی نماید.

 

۲. جناب دهقان بدرستی مطرح کرده است که انفجاراطلاعات در عصر ارتباطات، دنیا را ریز در حدّ یک دهکده کرده است. و مثال ملموسی آورده که همان گونه رنسانس در فلورانس در سال ۱۴۰۰ میلادی بر جهان و مشخّصاً اروپا اثر عمیق گذاشته، دهکده شدن جهان نیز فرهنگ ایران را بشدّت درنوردیده و آن را در معرض آسیب قرار داده است، که آفات آن بر عاقلان پوشیده نیست و نمی توان سر ما کلاه گذاشت و آن را پنهان نگه داریم. آیا این دو پدیده رنسانس و انفجار اطلاعات، جز پدیدۀ علمی و فرهنگی مگر نامی دیگری هم دارد!!؟ پس؛ مدعای دهقان، درست و بر مبنای تجربه تاریخی و نشانه های جاری جوامع انسانی و ایرانی ست.

 

3- آقای دهقان به نظرم نکته ایی درست آورده است که گفته است: «ما نیاز به رفرم در همه زمینه‌ها به ویژه در خصوص فرهنگ» داریم. و انکار نکرده اند بخشی از تاریخ کهن و معاصر و جاری ما، از فرهنگ غنی فارسی فاصله گرفت و آسیب دید. لذا می خواهد بگوید این معضلات، راهش رفورم است نه انقلاب. اصلاح فکر. اصلاح حوزه. اصلاح دانشگاه. اصلاح نقد و اقتباس. و اصلاح استبداد پذیری و دنبال یک زورگوی مقتدر گردیدن.

 

۴. از نظر من متن جناب دهقان از انسجام علمی برخوردار است. چون متن کامل ایشان در چاپ روزنامۀ آفتاب یزد، دچار ویرایش شده، ناقد محترم جناب یک دارابکلایی در (اینجا) احساس کردند متن سَکت دارد و حتی پارادوکسیکال (=متناقض نما) است. من، این نوشتۀ دهقان را پژوهشگرانه و دارای بارعلمی می دانم.

 

سخن دیگر هم دارم ولی نمی خواهم بحث طول بکشد. یعنی من، مشکل اصلی ایران را «مدارای عقیده و سیاست» می دانم که نداریم!! یا کم و بسیار بخیلانه داریم. که ناشی از استبدادزدگی ماست. و هردو جناح مدعی کشور یعنی چپ و راست در آن بشدت غوطه ورند و با همین تز غلط شان، ایران را عقب نگاه داشته اند. بگذرم و برای هردو بزرگوار آرزوی توفیق دارم.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دکتر فتح الله دهقان. سلام استاد. در این که حوزه نیز ایراداتی دارد شک نیست ولی اینکه حوزه را تخطئه کنیم وبه مراجع عظام توهین کنیم و جملات سخیف را در مورد ان بزرگواران بکار ببریم این خواسته معاندان انقلاب ومخالفین تاریخی قسم خورده تشیع است. در طول تاریخ چهار چوبی شکل گرفته به نام حوزه علمیه اگر این چهار چوب ایرادی دارد که دارد باید اصلاح شود.

 

 

حوزه علمیه که بانی نشر شیعه است با همه ایراداتی که دارد در همه ابعاد اجتماعی اخلاقی سیاسی و...  کارنامه قابل دفاعی دارد. در بعد اجتماعی پند واندرزهای روحانیت به عنوان مثال دروغ نگویید. به بزرگتر ها احترام بگزارید. و..... همین دو مورد چقدر برای اجتماع مهم است وبه قوام ودوام خانواده که سنگ بنای زندگی بشر است کمک مینماید.

 

در بعد اخلاق حوزه شیعه افتخارات زیادی را در چنته دارد. علامه طباطبائی بهجت و... در بعد سیاسی میرزای شیرازی مدرّس امام خمینی و کاشانی ها هم در مبازرز ه با استعمار و استبداد حرکات بی نظیری را انجام دادند. در نهضت مشروطه اخوند خراسانی و...... در بعد علمی و مر جعیت بروجردی ها و... را شاهد ومدعا است. دو نکته مهم یکی اینکه بزرگترین لطمه را به دین وحوزه ازعندی وهم فکرانشان زدند. به این دلیل که انها وهمفکرانشان اعمالی را انجام دادند بخاطر قدرت و.... که مایه بدبینی مردم به دین شده ودیگر اینکه انها هنوز بزرگوارانی را در حوزه میبینند که در مقابل برنامه های انان که برای حفظ قدرت انجام میدهند واین مزاحمین راکه انسانهای معتقد از علاقمندان تشیع مولا علی هستند می خواهند حذف کنند. و نکته ظریف اینکه اینها وظیفه دارند وشاید هم مامور وشاید نادانسته بخشی از پروژه خارجی ها برای ضربه زدن به تشیع هستند.

 

پاسخ‌دامنه

 

به نام خدا. سلام جناب دکتر دهقان. رُک بگویم این قُماش سخن! گویانِ محفلی، مثل حسن رحیم پور ازغدی، یک حوزه ی تماما" وابسته می خواهند که هرچه حکومت کرد، حوزه سر تکان دهد! و هر چه نکرد، لب نجُنباند. توهینی که این آدم بی بُنیه ی حرّاف، به مرجعیت کرد، آن احمد کسروی معلوم الحال نکرد. می گویید نه، فضای مَجازی معاندان و حتی داخل را مرور کنید.

 

من خیلی در دلم غُصّه خوردم که چنین آدم کم جنبه ای، بیاید درون فیضیه، (که روزی امام خمینی _رهبر کبیر انقلاب اسلامی_ علیه ی شاه خیانت پیشه، قیام کرد و در آن سخنان تاریخی گفت و جهان را تکان داد) علیه ی کیان حوزه این مقدار وقیحانه، حرف بی ربط و هذیان ببافد. خدا بر صُدور یعنی درون سینه های انسان ها آگاه است. این تیپی ها!! که همه می شناسند، پولی اند و پولکی و فرمانی! ان شاء الله روزی فرا می رسد این گونه افراد هتّاک، رسوا می شوند. چون جفاکننده به حوزه، مرجعیت و انسان های شریف، جایی در این انقلاب ندارد.

 

حوزه مگر خدا و معصوم (ع) است که اشتباه نداشته باشد و مورد پرسش نباشد!؟ اشتباه را ترمیم می کنند، نه این که بیایی در صحن فیضیه، با تریبونی که محفل هایی خاص! در اختیارات می گذارند، علیه همه ی آورده های حوزه چرند و مزخرف ببافی و جامعه را مشوّش و مراجع عظام را اهانت کنی. این چه رسم زشتی ست که هر کس چندکلمه ای خوانده و در نظام دور برداشته، راه بیفتد و در درون حوزه، به آن همه خدمات و حسنات مرجعیت _که زعیم های دینی اند و حامیان همیشگی مردم دین ورز_ این گونه حرّافانه و بی ادبانه قصه بگوید، داستان ببافد و زشت ترین عبارات را از دهنش خارج کند؟ کو! کجا رفت! آن غیرت و انصاف و عدالت!؟

 

آزمون‌ورودی‌حوزه های‌علمیه‌تهران

 

اینان خیال کرده اند اگر به حوزه بتازند، از فشار و تاوان آن همه فساد دار و دسته های شان که با آزادی تمام و رهاشدگی تامّ، آفریدند، خلاص می شوند و در دیدِ مردم، آدم های انقلابی تلقّی می شوند! اما کور خوانده اند. چون این رفتار زشت و توطئه ی بسیارشُوم شان، با واکنش بحق مراجع عظام، خصوصاً آیت الله العظمی مکارم، در نطفه خفه شد. حوزه اگر ایراد دارد که دارد، در رفع آن باید بکوشد و اگر حکومت دخالت نکند به یقین آن ایرادها برطرف می شود، نه این که از تهران یکی را بیارند در جلوی چشم عده ای طلاب، این گونه گزافه گویی کند که شیطان هم چنین نمی کند. امتیاز حوزه های شیعه به قول شهید مطهری یکی این بوده است که از هر دولت و حکومتی استقلال مالی و فکری داشته است. این شخص! از بس پشت شبکه های صداسیمای میلی، یکسویه و بی پروا سخن گفت، عادتش شد. گویا خیال کرد فیضیه هم شبکه یک و کانال افق «سیما» است. بگذرم.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دکتر فتح الله دهقان: سلام. این نوشتۀ شما اینجا آموزنده، جالب وجای بحث دارد. استاد گرامی، این مسأله به این برمیگردد که ما از دین چه میخواهیم؟ انتظارمان چیست؟ برداشتها از دین، به نظر من به این برمی گردد اگر ما هدفمان فهمِ مغز دین و سیرت دین باشد، برای ساختن انسانهای خداباور، خدا شناس، اخلاق مدار. و به تبع آن جامعه و کشور و جهانی با مشخصات فوق الذکر، به دنبال فهم مغز وسیرت دین وعترت میرویم. ولی اگر هدفمان دُکّان باز کردن وامرار معاش از دین باشد، خرافاتی را به اسم دین وعترت به خورد عوام الناس میدهیم تا...

 

البته هستند دین باوران که بدنبال مغز وسیرت دین وعترت میباشند. تا این جامعه خرافات زده وگرفتار در منجلاب ایسمها را به رشد وتعالی برسانند که نتیجه اش نجات و سعادت و رفاه واسایش بشریت است. به جرأت میگویم اگر سیرت ومغز دین توسط انسانها فهم و در زنگی شان به منصه ظهور برسد، جهان مشکلی نخواهد داشت. به عنوان مثال اگر انسان ها فقط یک چیز، [یعنی] دروغ نگویند، بخش عظیمی از مشکلات بشریت حل میشود. لازم به ذکر و اشاره نیست که انسان خدا باور دیندار و پیرو عترت، دروغ نمیگوید.

 

جواب دامنه


به نام خدا. سلام جناب دهقان. از ارائۀ نظرت خرسند گشته و از شما ممنونم. امابعد؛ چند جواب: ۱. بله، قبول دارم. هم دین از انسان خصوصاً ایمان آورنده (=مؤمنین) انتظارات دارد و هم آدمی از دین. میان این دو، همیشه مطالبۀ متقابل حکمفرماست. که دکتر عبدالکریم سروش نیز _تحت عنوان «حق و تکلیف»_ روی آن، خوب بحث کرده است. ۲. قشر دین و مغز دین هردو لازم است. منتها؛ این دو باید مکمِّل و در امتداد هم باشند. مثلاً مناسک عید قربان. که فلسفه دارد و حکمت تام. اگر فقط ذبح و ذبیح شدن باشد و گوشتِ گوسفندان و شتران، به نیازمندان و مستمندان نرسد، این دیگر قربانی در راه قُرب به خدا نیست، بلکه نعوذُ بِالله یک کشتار وحشیانه می شود که دور است از ساحت هر مسلمان و حتی انسان. ۳. یک دروغ، با هزاران سخن دیگر دروغگو راست و تصحیح نمی شود. گویا در روان شناسی ثابت شده، حافظه، دروغ را نگه نمی دارد. یعنی دروغ در ساختار ذهن انسان، جایی برای بایگانی شدن ندارد. لذا دروغگو، دروغش را نمی تواند عیناً تکرار کند و همان را بگوید. بلاخره، مو لای درزش می رود و رسوا می شود. همانطور که می دانید، واژۀ اسلام حداقل دو معنی رایج دارد: تسلیم خدا بودن. سِلم و سلامتی روح و روان و جسم. همین معنیِ لفظی خود اقتضاء دارد انسان دروغ نگوید چه رسد به معنای معنوی و حقیقی و الهی اسلام. بحث خوبی پَروریدی جناب. پوزش اگر توضیحاتم زیاد و یا زیادی بود.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم جناب «سین». با عرض ادب سلام به دامنه ی گرامی و دامنه خوانان ارجمند. در بازی هایی که برد و باخت در آنها معنا دارد، هر بازی را ۳ بار انجام می دهیم: بار اول:  به کودک اجازه دهید که شما را در بازی ببَرد. این برد کمک می کند تا اعتماد به نفسش افزایش پیدا کند؛ همچنین این برد باعث می شود کمی تخلیه هیجانی شود و اگر از شما خشمی دارد، مقداری از آن خشم با شکست شما تخلیه شود.


بار دومی:  که بازی می کنید بهتر است در بازی کودک را ببَرید؛ این باخت به کودک کمک می کند مفهوم شکست را دریابد، «نه» شنیدن را یاد بگیرد و کم کم متوجه این امر شود که گاهی انسان تمام تلاشش را می کند ولی موفق نمی شود.


بار سوم:  که بازی را انجام می دهید باید کاری کنید که کودک با تلاشی بسیار بیشتر از تلاشی که آن دو بار داشته، برنده شود. این بار در حال آموزش این نکته به کودک هستید که گاهی برای موفقیت باید خیلی تلاش کرد.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

متن وارده به دامنه: معرفی یک کتاب. این کتاب «زبانِ بدن» خلاصه ای از مطالعات دانشمندان رفتارشناسی است که در این علم پیشگام هستند ویا در این زمینه تخصص دارند: در صفحه ی ۵ و ۶ این کتاب در مورد شانه بالا انداختن است، که یک حرکت جهانی است. یعنی یک فرد با این حرکت، نشان می دهد متوجه ی صحبت های شما نمی شود. بچه ی ۵ساله اگر به والدین خود دروغ بگوید فوری دهانش را با دو دست می پوشاند. در بزرگسالی مسائل ماهرانه تر می شود؛ در آخرین لحظه دست از صورت به کنار کشیده می شود ودر نتیجه علامت لمس بینی شکل می گیرد. در نوجوانی دست ها روی دهان، انگشت به آرامی دور لب ها حرکت می کنند.


در صفحه ۱۲ این کتاب در مورد مورد ارتباط غیر کلامی که ارتباط توانایی یک شخص در صحبت کردن و مقدار اشاراتی که برای انتقال دادن پیغام استفاده می کند، وجود دارد. نظر نویسنده اینه که شخصی در مراتب بالای اجتماعی یا مدیریتی قرار دارد می تواند از دایره ی لغات خود برای انتقال منظورش استفاده کند، در حالی که یک فرد با تحصیلات پایین تر برای برقراری ارتباط بر استفاده از اشارات، بیشتر تکیه می کند تا کلمات. به طور کلی ارتباط از طریق زبان بدن پیشینه ای یک میلیون ساله دارد اما در بیست سال اخیر به طور علمی مورد مطالعه قرار گرفته است. در فصل هفدهم نشان می دهد که چگونه علائم و اشارات بدنی در مجموع در ترکیب با هم روی می دهند و موقعیت ها بر تفسیر شما اثر می گذارند.

 

جواب‌دامنه

 

به نام خدا. ضمن سلام و سپاس بی کران. من وقتی خواندم، خیلی تعجب کردم؛ چون این رفتارها و واکنش ها را دقیقاً نمی دانستم. کاش این دامنه خوان شریف پیشتر و بیشتر از این، به آگاهی می رسانید. درضمن، در مورد «دایرۀ لغات» که این دامنه خوان بخوبی در متن بالا چینش نمود، باید بگویم من سه سال قبل، پستی گذاشته بودم با عنوان «هجرت کلمات»، یعنی برخی از لغات را باید وارد زندگی کرد و از لای فرهنگنامه ها و متون کهن ایران، هجرت داد  و به متن جامعه و نوشتار آورد. ممنونم؛ پست خوبی ارسال کرده ای، که من با اشتیاق هم خواندم و هم از سوی شما به اشتراک گذاشته ام. خدا نگه دار.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دکتر فتح الله دهقان. از خزر چه خبر؟ کدام خزر؟ همان خزری که در زمان هخامنشان، اشکانیان، ساسانیان و ... ایران بر آن حاکمیت داشت و جزء آبهای داخلی ایران بود! همان خزری که مانند تاجی آبی رنگ زیبابر سر ایران بود! همان خزری که مانند الماسی درخشان  کوه نور را  شرمنده میکرد! همان خزری که یادآور این جمله حاج میرزا آقاسی صدر اعظم بی کفایت قاجاریه که در مقابل تقاضای واگذاری قسمتی از دریای خزر به روس ها گفته بود «ما کام شیرین دوست را برای مشتی  آب شور تلخ نمیکنیم!» همان خزری که پس از قراردادهای ننگین گلستان و ترکمن چای توسط روس ها برای استفاده ایران از آن محدودیت هایی ایجاد شد!

 

همان خزری که خالق طبیعت زیبای شمال است و مردم خطه شمال از برکت آن متنعم شده و مردم ایران از سراسر کشور برای گشت وگذار در آن خطه استثنایی و زیبا به آنجا مسافرت نموده و به آرامش روحی می رسند! همان خزری که پس از ۲۵ سال مذاکره و امضا کنوانسیون رژیم حقوقی توسط روسای جمهور حوضه خزر هنوز سهم ایران از آن در پرده ی ابهام است! اما، خزر دریاچه ایست که در میان مردم جهان به دریای خزر شهرت دارد. بااستناد به کنوانسیون بین الملی حقوق دریا ها سال ۱۳۸۲، وبا توجه به اینکه خزر دریا نیست، بلکه دریاچه ایست که برای تقسیم آن، اجماع کشور های ساحلی لازم است. تا بحال کلیه ی دریاچه های مرزی در قاره آفریقا، اروپا و آمریکا با توافق کشورهای هم مرز ساحلی تهدید  حدود و تابع رژیم حقوقی خاصی گردیده اند.

 

دریای خزر

 

در طول تاریخ تسلط و حاکمیت بر دریای خزر تابع حاکمیت بر خشکی اطراف آن بوده است. تسلط و حاکمیت ایران بر دریای خزر بستگی به قدرت و ضعف حکومت ها داشته است. در زمان هایی که حکومت های قدرتمند بر ایران حاکم بوده اند، ایران کم وبیش بر دریای خزر حاکمیت کامل داشت و دریاچه ای داخلی محسوب میشد. پس از قرارداد های ننگین گلستان ۱۸۱۳ و ترکمنچای ۱۸۲۸ برای اولین بار در تاریخ توسط روس ها محدودیت هایی برای ایران در دریای خزر ایجاد شد. تا اینکه در بیشتر بخوانید ↓

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم حجت الاسلام مالک رجبی دارابی: قسمت نوزدهم. سَر، به"بِسم الله الرَحمـنِ الرَحیم". می نهَم بـر ساحتِ ربِّ کریم/ می نَهم سَر، تا سَر افرازی کنیم/ پَرده ای از عشق را بازی کنیم. سلام علیکم : ارادت. سفرنامه تبلیغی اینجانب ۱۸سال قبل در ماه محرم در ایام عیدِ ۱۳۸۰ ه ش برابر با ۱۴۲۱ ه ق از قم اعزام به مازندران کیاسر (روستای دیدُو )  اتفاق افتاد...

 

حجت الاسلام شیخ مالک

 

قبل از بازگو کردن اتفاقات و خاطرات آنجا، جواب مدیر دامنه جناب آقا ابراهیم [اینجا] در ارتباط با اسکان ما نظر داد که چرا مسئولین فرهنگی خانه ی مجزّا برای شما نمی گیرند؟ جواب مسئولین برای کار فرهنگی زیاد گریه می کنند. پول نداریم ، بودجه نداریم، گوش فَلَک را کَر می کند . آن زمان در محله ها خانه ی عالِم بخاطرِ کمبودِ بودجه نداشتند اما الان خانه ی عالم در خیلی از محله ها درست کردند و روحانی مستقر دائمی و طرح هجرت  با خانواده در اکثر روستاها و شهرها دارند و مردم از محضر روحانیت بهره می برند .

 

اما بنده نظرم این استکه در خانه های مردم برویم و مردم به روحانیت دست رسی داشته باشند. من هر جا میزبان داشتم راضی بودم هر چند در بعضی جاها کمبود و کسری داشتند . اما با صبوری حل می شد . و سپری می کردیم و خودمانی هم می شدیم . در ضمن در میثم آبادِ جیرفت آقای رئیسی گفتم دو همسر و ۱۵ بچه داشتند . همه یک جا نبودند . همسر اول و دوم با بچه هایشان  مستقل بودند. و برای هر کدام یک خانه داشتند . این بچه ها ذلق پلق مال یکی از خانمهایش بود. با همه ی این تفاسیر اگر کسی از من سوال کند آیا از مسئولین فرهنگی راضی هستی یا نه ؟ جواب می دهم ۷۰ یا ۸۰ درصد راضی نیستم.. چون دروغگو هستند ، یا مقام پرست هستند ،  یا مسئولیت شان را خوب انجام نمی دهند ، یا بلد نیستند و اکثراً بی سواد هستند ، و همکاری نمی کنند . و کار بلد نیستند و بعضی متاسفانه ادب ندارند ، تکبر ، تبَختر هم دارند بعضی ها خیلی خوب هستند از هر نظر ( یعنی بعضی ها هم سواد خوب هم با ادبند و هم با معرفت ، و هم با اخلاق ) بعضی سواد دارند اما اخلاق ندارند ، در نتیجه میشه گفت کسانی که اخلاق ندارند، سوادِ این بخش را ندارند ، چون سواد، اخلاق می آورد و آنها که با من همکاری دارند بنده برایشان دعا می کنم و آنها که با من همکاری ندارند ، آنها را واگذار می کنم با کِرام الکاتبین که خودشان با رفتارشان قضاوت کنند . بگذرم حرف زیاد است.

 

سه اتفاق


اتفاق اول : اما روستای دیدو کجاست ؟ از سَمتِ ساری به طرف کیاسَر نیم ساعت از ساری بگذریم . دست چپ نرسیده به کیاسر یا نیم ساعت مانده به کیاسر می باشد . مجموع  از ساری تا کیاسر یک ساعت می باشد . میزبان من آقای موسوی بود . جوان بی آلایش و با معرفت بود . خانواده ی  ایشان هم محترم بودند . روزها خانه ی میزبان بودم . هنگامی که مشغول مطالعه یا مشغول کارهای دیگر بودم . یک صدای بلندی شبیه صدای پیرمرد از بالای تپه که خانه بود و در میان جنگل بود ، پیوسته و دم به دم این صدا را می شنیدم ، تا روز سوم و یا چهارم مُحَرَّم شد . به میزبان گفتم ، این صدای کیست ؟ و چیست ؟ گفت صدای پیر زن است ، گفتم چی میگه ؟ گفت فرزندانشان او را رسیدگی نمی کنند ، فریاد میزنه من آب می خوام، نان می خوام ، گرسنه ام تشنه ام ،پسرشان همیشه میاد پای صحبت و سخنرانی شما . حتی تکیه به منبر می دهد، و صحبت شما را گوش می کند، حتما درباره ی احترام به پدر و مادر  صحبت کن. ما هم نارنجک هایی که مربوط به والدین بود از طریق رسانه ی منبر انداختیم . تا ادای تکلیف شود . انشاء الله تاثیر گذار بود.


اتفاق دوم : صحبت درباره ی خمس شده بود . یک آقایی که خیلی با کلاس بود گفت من هر وقت خمس را پرداخت می کنم محصولات کشاورزی من دو برابر می شود . می فهمم بخاطر پرداخت خمس بود.


اتفاق سوم : یک دبیر آن محلی با من همیشه بحث می کرد . اطلاعاتش خوب بود . یکی از بحث های که با من داشت . دیدگاه علامه شهید مطهری و دیدگاه دکتر شریعتی بود . ایشان می گفت شهید علامه مطهری و دکتر شریعتی با هم رفیق بودند ولی در بعضی از مسائل با هم اختلاف نظر داشتند . بنده هم گفتم بله درست است. ۲۶ مرداد ۹۷ مالک رجبی داراب .

 

پاسخ دامنه

به نام خدا. سلام جناب آقای شیخ مالک. دیدگاه شما را دربارۀ «خانۀ عاِلم» در روستاها و علاقه و استدلالت مبنی بر لزوم حضور روحانیون در منازل مردم، می پذیرم. فریاد پیرزن روستای «دیدُو»ی کیاسر دلم را سوزاند. شریعتی و مطهری هم رفیق بودند و هم هر دو زمینه سازان این انقلاب. دادن خمس هم برکاتش متقابل است. هم خدا خشنود می شود. هم گیرندۀ خمس و هم آن کسی که دستور خدا را عملی می کند و مالش را منزّه و دیگران را در درآمدش شریک. من، خمس را سُفرۀ بزرگ انسانیت می نامم. ممنونم. عکس بالا: طبیعت چهاردانگه کیاسر ساری مازندران.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم جناب سین: با عرض ادب و سلام خدمت دامنه ی عزیز و دامنه خوانان گرامی. موضوع بحث امروز علل بد دهنی بچه ها و ارائه ی راهکار. وقتی فرزندتان شروع به گفتن کلمات زشت یا فحش دادن میکند. ممکن است تعجب کنید که کودکتان این حرفها را از کجا یاد گرفته است، و آیا واقعاً معنای حرفهایی را که می گوید می فهمد؟ اینکه چطور نسبت به حرفهای زشت کودک  خود عکس العمل نشان می دهید، بر رفتار بد دهنی او در آینده تاثیر می گذارد.

 

متنی نقلی از منابع: چرا کودکان فحش می دهند: کودکان کم سن و سال اغلب به این دلیل کلمات زشت را بکار می برند که هنوز درحال اکتشاف زبان هستند. کودکان ممکن است کلمات جدید را امتحان کنند، صرفا برای اینکه معنای آنها را بفهمند. وقتی کودک  شما حرفهای ناپسندی می گوید، معمولا این کار را برای خالی کردن بعضی احساسات منفی اش به کار می برد؛ در واقع این کار پاسخی است به مسائل ناراحت کننده، یا ناکامی. کودکان ممکن است فحش بدهند برای اینکه شبیه به بزرگسالان به نظر برسند، یا سعی کنند عضوی از یک گروه باشند، یا بخواهند با اضافه کردن قدری هیجان به صحبت هایشان مهم به نظر برسند، و یا شاید دارند از کسی تقلید می کنند. گاهی اوقات نیز کودکان فحش می دهند زیرا با این کار توجه زیادی از والدینشان می گیرند.

 

 

آیا باید معنای لغت را توضیح دهید؟ کودکان میتوانند برخی توضیحات ساده را بفهمند. اگر فکر می کنید کودکتان کمی در مورد معنای لغتی که استفاده کرده می داند، میتوانید از او سوال کنید که فکر می کند آن لغت چه معنایی دارد. سپس، برای توضیح اینکه چرا به کار بردن آن لغت مناسب نیست، از توضیحات کلی استفاده کنید. بعنوان مثال میتوانید بگوئید: این لغت مربوط به قسمت های خصوصی بدن است.


هفت‌ علت‌ اصلی‌ برای‌ ناسزاگویی در کودکان‌:
- یادگیری‌ از طریق‌ والدین‌
- یادگیری‌ از طریق ‌دوستان و بچه‌های‌ دیگر
- بد آموزی بوسیله فیلم
- بیان‌ نوعی‌ اعتراض‌
- رسیدن‌ به‌ خواسته‌ ها و اهداف‌
- تشویق ‌شدن‌
- ناکامی‌ و افسردگی


در بعضی‌ خانواده‌ها، والدین‌ با فرزندان‌ خود بسیار خصمانه‌ رفتار می‌ کنند و در عین‌ حال‌ آنان‌ را آزاد می ‌گذارند. به‌ این‌ گروه‌ از پدر و مادرها، والدین‌ خصمانه‌ آزاد گذارنده‌ می ‌گویند؛ آنها خود از حرف های‌ زشت‌ استفاده‌ می ‌کنند و فرزندان‌ نیز آزادند که‌ این‌ گونه‌ عبارات‌ را به‌ کار برند. یعنی‌ هیچ‌ اقدامی‌ در جهت‌ جلوگیری‌ از این‌ رفتار به‌ عمل‌ نمی‌ آید؛ و یا از نظرتربیتی هیچ‌ گونه‌ تدبیری‌ از طرف‌ والدین‌ برای‌ ترک‌ این‌ عادت‌ در بچه‌ ها صورت‌ نمی‌ گیرد. ذکر این‌ نکته‌ ضروری‌ است‌ که‌ چه‌ والدین‌ حرف های‌ زشت‌ را به‌ فرزند خود بگویند و چه‌ در حضور او در برابر فرد دیگری‌ این‌ گونه‌ گفتار را به‌ کار ببرند، کودک ، آنها را می‌آموزد و به‌ وقت‌ نیاز بر زبان‌ می‌آورد. از دیگر علت های‌ یادگیری‌ کلام‌ زشت، ارتباط‌ کودکان‌ با دوستان‌ و با بچه ‌های‌ دیگر است. بسیاری‌ اوقات‌ کودکان‌ عامل‌ بدزبانی‌ یکدیگرند. در مهد کودک ، مدرسه ، کوچه‌ و هر جای‌ دیگری‌ که‌ بچه‌ ها فرصت‌ بازی و به ‌خصوص‌ درگیری‌ با هم‌ را پیدا کنند، ممکن‌ است‌ این‌ بدآموزی‌ صورت‌ بگیرد.


از دیگر عوامل‌ بروز بدزبانی‌ در بچه‌ها ، به کارگیری‌ کلام‌ زشت‌ به‌ عنوان‌ اعتراض‌ است. کودک‌ با بر زبان ‌آوردن‌ این‌ گونه‌ حرف ها اعتراض‌ خود را نشان‌ می‌دهد؛ این‌ نوعی‌ رفتار تلافی‌ جویانه‌ است‌ که‌ بعضی‌ کودکان‌ در پیش‌ می‌ گیرند. آنها احساس‌ می‌ کنند، فقط‌ با ادای‌ این‌ گونه‌ کلمات‌ است‌ که‌ تخلیه‌ می‌ شوند و می ‌توانند نارضایتی‌ خود را نشان‌ دهند. گاهی‌ که‌ کودک‌ خردسال‌ برای‌ اولین ‌بار از کلمات‌ زشت‌ استفاده‌ می‌ کند، موجب‌ خنده‌ و مزاح‌ اطرافیان‌ می‌ شود. این‌ گونه‌ برخورد از همان‌ ابتدا برای‌ او حکم‌ تشویق‌ به‌ انجام‌ این‌ رفتار را خواهد داشت‌ و به ‌تدریج‌ به‌ آن‌ عادت‌ می‌ کند. پاره‌ای‌ از موارد نیز کودکان‌ با بر زبان ‌آوردن‌ حرف های‌ زشت‌ می توانند به‌ خواسته‌ های‌ خود برسند. بنابراین‌ بدزبانی‌ را راهی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌ خود تلقی‌ می ‌کنند و در درازمدت‌ جزو رفتار آنان‌ خواهد شد.

 

راهکارها: چنانچه‌ این‌ گونه‌ رفتار از والدین‌ سرچشمه‌ گرفته‌ باشد، بایستی‌ والدین‌ به‌ طور جدی‌ آموزش‌ داده‌ شوند تا خود را کنترل‌ کنند و چنین‌ رفتاری‌ را حداقل‌ در حضور فرزند انجام‌ ندهند. در ضمن‌ لازم‌ است‌ به‌ کودک‌ گفته‌ شود که‌ این‌ رفتارها درست‌ نیست‌ و اگر هم‌ از والدین‌ سر زده، آنها اشتباه‌ کرده‌اند و دیگر تکرار نخواهد شد. به‌علاوه توصیه‌ می‌ شود اگر پدر و مادر چنین‌ رفتاری‌ را مرتکب‌ شدند، به‌ اشتباه‌ خود اعتراف‌ کنند و حتی‌ از فرزند عذرخواهی‌ نمایند.


۲ . اگردوستان‌ یا بچه ‌های‌ دیگر عامل‌ بدزبانی‌ کودک‌ باشند، بایستی‌ او را از این‌افراد دور کنیم‌ و به‌ جای‌ آنها دوستان‌ خوب‌ و مؤدب‌ را جایگزین‌ نماییم


۳ . در انتخاب‌فیلم ها دقت‌ کنیم‌ و چنانچه‌ فیلمی‌ مناسب‌ سن‌ کودک‌ نیست، شرایطی‌ فراهم‌ آوریم‌که‌ او فیلم‌ را نبیند.


۴ . به‌اعتراضات‌ کودک‌ گوش‌ دهیم‌ و دقیقاً توجه‌ کنیم‌ که‌ او چه‌ می ‌گوید و نسبت‌ به‌چه‌ چیز اعتراض‌ دارد. دادن‌ یک‌ کمک‌ فوری‌ به‌ کودک‌ در چنین‌ شرایطی‌ بسیار مهم‌است. روشهای سختگیرانه والدین، اعتراض‌ شدید فرزند را به‌ همراه‌ دارد.


۵ . هرگز کودک‌نباید به‌ این‌ وسیله‌ به‌ خواسته ‌اش‌ برسد؛ بلکه‌ بایستی‌ به‌ او فهماند، چنانچه‌دست‌ از این‌ نوع‌ رفتار بردارد و حتی‌ از این بابت عذرخواهی‌ کند، به‌ خواسته‌ اش‌خواهد رسید.


۶ . هرگز باشنیدن‌ حرف های‌ زشت‌ کودک‌ به‌ او نخندیم، بلکه‌ اخم‌ کنیم‌ و خود را از وی‌ دورسازیم. با این‌ روش‌ به‌ او نشان‌ می‌ دهیم‌ که‌ رفتار پسندیده‌ای‌ نداشته‌ است.


۷ . چنانچه‌فرزند ناکامی و افسردگی‌دارد، بهتر است‌ فرصتی‌ فراهم‌ کنیم‌ تا او موفقیت،شادی و نشاطرا تجربه‌ کند. در چنین‌ مواردی‌بایستی‌ به‌ درمان‌ حالات‌ افسرده ‌وار او بپردازیم.

 

علاوه‌ برتوجه‌ به‌ نکات‌ گفته‌ شده، والدین‌ می ‌توانند با استفاده‌ از روش‌ «یادگیری‌وسیله ‌ای» ، در جهت‌ رفع‌ عادت‌ بدزبانی‌ در کودکان‌ برآیند. به‌ این‌ ترتیب‌ که‌هر وقت‌ کودک‌ رفتار ناپسند از خود نشان‌ نداد، به‌ او جایزه‌ای‌ بدهند و به‌ طورمشخص‌ بگویند «این‌ پاداش‌ به‌ این‌ علت‌ بود که‌ امروز حرف های‌ زشت‌ بر زبان‌نیاوردی‌ و بچه‌ مؤدبی‌ بودی…» با این‌ روش، او می‌فهمد که‌ رفتار ناپسند پاداش‌نمی ‌گیرد، بلکه‌ موجب‌ اخم‌ و قهر والدین‌ است؛ برعکس‌ رفتار مؤدبانه‌ او تشویق‌ وتأیید می ‌شود.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم جناب سین: با سلام خدمت برادر گرامیم دامنه ی عزیز و دامنه خوانان گرامی. موضوع فایده های گل بازی. بازی با گِل برای کودکان بسیار مفید است از جمله مزایایی که میتوان برای آن برشمرد یکی انعطاف پذیر بودنشه, دوم ساختار طبیعیش که چون به طبیعت ما نزدیکتره برای کودک اثر بخشی بالاتری خواهد داشت. با خمیر بازی هم میشه کار کرد اما گِل کارکردهای بیشتری داره, کم آسیبه, میشه اثر ماندگار با گِل ساخت... طیف مختلفی از کارکردها رو میشه از گِل گرفت که در ادامه به چند مورد مصداقی اشاره خواهم کرد.


۱- برای کودکان پرخاشگر, برای کودکانی که خشم کنترل نشده دارند,ضربه زدن به گِل پرتاب کردن گِل ,هدف گیری با گِل و .. باعث تخلیه هیجانی می شود .


۲- برای کودکانی که مشکل دستخط دارند گِل بازی باعث تقویت حرکات ظریف انگشتان و تقویت کنترل حرکات دست میشود. (ورزدادن گِل, تکه تکه کردن گِل, چسپاندن تکه ها به یکدیگر,کشیدن خطوط روی گِل و ....)


۳- برای بچه هایی که وسواس دارند استفاده از گِل مفید است البته باید توجه داشته باشید برای کودکی که ممانعت قوی دارید شتابزده عمل نکنید مثلا گِل را داخل یک کیسه نایلونی قرار بدید و همراه کودک شروع کنید به ضربه زدن هیجانی به گِل و این کار رو برای کودک خوشایند و مفرّح جلوه بدید کم کم نایلون سوراخ میشه و کودک کم کم تماس گِل رو با پوست دستاش حس میکنه و غرقه سازی طبیعی اتفاق میفته.

 


۴- برای کودکان بیش فعال و کودکانی که آستانه تحمل پایینی دارند, تکه ای از گِل رو بهش میدیم و یه الگوی ساده براش میسازیم , اینو باید انقدر ورز بدی تا به شکل و اندازه ی اینی که من درست کردم برسه, در کودکان بیش فعال, برنامه ریزی, دچار درجاتی از اختلال است.

 


۵- این بازی به تقویت برنامه ریزی کودک کمک میکند. کلام آخر ; گِل بازی برای تمام کودکان بالای  3سال مفید است به جز گروهی که گِل را میخورند.

 

 

پاسخ دامنه

به نام خدا. سلام جناب سین. من با آن که به شصت نزدیک می‌شوم، اما در کودکی ام، مانده‌ام، یعنی همین الان هم اگر جایی خلوت گیر بیارم، تیل‌بازی (=گِل‌بازی) می‌کنم. آدمو سبکبال می‌کند. بقیه در تخصص من نیست. مطلب مفیدی نوشته ای. بسیارزیاد ممنونم.

  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی