از دریای خزر چه خبر؟ کدام خزر؟
به قلم دکتر فتح الله دهقان. از خزر چه خبر؟ کدام خزر؟ همان خزری که در زمان هخامنشان، اشکانیان، ساسانیان و ... ایران بر آن حاکمیت داشت و جزء آبهای داخلی ایران بود! همان خزری که مانند تاجی آبی رنگ زیبابر سر ایران بود! همان خزری که مانند الماسی درخشان کوه نور را شرمنده میکرد! همان خزری که یادآور این جمله حاج میرزا آقاسی صدر اعظم بی کفایت قاجاریه که در مقابل تقاضای واگذاری قسمتی از دریای خزر به روس ها گفته بود «ما کام شیرین دوست را برای مشتی آب شور تلخ نمیکنیم!» همان خزری که پس از قراردادهای ننگین گلستان و ترکمن چای توسط روس ها برای استفاده ایران از آن محدودیت هایی ایجاد شد!
همان خزری که خالق طبیعت زیبای شمال است و مردم خطه شمال از برکت آن متنعم شده و مردم ایران از سراسر کشور برای گشت وگذار در آن خطه استثنایی و زیبا به آنجا مسافرت نموده و به آرامش روحی می رسند! همان خزری که پس از ۲۵ سال مذاکره و امضا کنوانسیون رژیم حقوقی توسط روسای جمهور حوضه خزر هنوز سهم ایران از آن در پرده ی ابهام است! اما، خزر دریاچه ایست که در میان مردم جهان به دریای خزر شهرت دارد. بااستناد به کنوانسیون بین الملی حقوق دریا ها سال ۱۳۸۲، وبا توجه به اینکه خزر دریا نیست، بلکه دریاچه ایست که برای تقسیم آن، اجماع کشور های ساحلی لازم است. تا بحال کلیه ی دریاچه های مرزی در قاره آفریقا، اروپا و آمریکا با توافق کشورهای هم مرز ساحلی تهدید حدود و تابع رژیم حقوقی خاصی گردیده اند.
دریای خزر
در طول تاریخ تسلط و حاکمیت بر دریای خزر تابع حاکمیت بر خشکی اطراف آن بوده است. تسلط و حاکمیت ایران بر دریای خزر بستگی به قدرت و ضعف حکومت ها داشته است. در زمان هایی که حکومت های قدرتمند بر ایران حاکم بوده اند، ایران کم وبیش بر دریای خزر حاکمیت کامل داشت و دریاچه ای داخلی محسوب میشد. پس از قرارداد های ننگین گلستان ۱۸۱۳ و ترکمنچای ۱۸۲۸ برای اولین بار در تاریخ توسط روس ها محدودیت هایی برای ایران در دریای خزر ایجاد شد. تا اینکه در بیشتر بخوانید ↓
سال ۱۹۲۱ طی معاهده مودت و دوستی میان ایران و روسیه دریای خزر محدودیت های ایران برطرف و حقوق برابر و مشترک ایران و روسیه در داشتن ناوگان دریایی تصریح و تایید شد . و طی معاهده کشتیرانی در سال ۱۹۴۰ بر آن تاکید شد.برابر ضمائم قراردادطرفین دریای خزر را دریای ایران و شوروی می دانند. و از نظر دولت های ثالث خزر حالت مشاع میان ایران و شوروی سابق را داشته است. همچنین در سال ۱۹۴۶ خط فرضی هوایی جهت تعیین محدوده هوایی بین آستارا و حسینقلی رسم شد که به خط (موهوم) معروف است. این خط هیچ اعتبار حقوقی در افراز مرز نداشته و ندارد. این وضعیت تا فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ ادامه داشت.
با فروپاشی شوروی سه کشور جدید در اطراف خزر متولد شدند (لازمه استقلال آنها این بود که توسط ایران به رسمیت شناخته می شدند) ایران در آن مقطع می توانست هوشمندانه و با تدبیر و آینده نگری به رسمیت شناختن آنها را منوط به روشن شدن وضعیت مالکیت دریای خزر نماید. مسئله رژیم حقوقی دریای خزر از سال ۱۳۷۳ که آذربایجان قصد داشت بصورت یکجانبه از منابع نفتی برداشت نماید وارد مرحله ی جدیدی شد.
شواهد، حوادث و رویداد ها حکایت از آن دارد که ایران استراتژی منسجم و مشخصی در خصوص دریای خزر نداشته و بیشتر نگاه به روس ها داشته است ایران اعلام کرد که به قرار داد های قبلی پایبند بوده و دریای خزر نیز مشاع است. روس ها در ظاهر اعلام پایبندی به سیاست مشاع نموده ولی در عمل قرار داد هایی را با کمپانی های مختلف نفتی امضا نموده و منتفع می شدند. ضمنا با امضا قرارداد های دو و چند جانبه شمال دریا را بین خود تقسیم نمودند. روسیه به همراهی آذربایجان و قزاقستان از منابع دریای خزر بهره برداری نموده و بدون در نظر گرفتن ایران از سال ۱۳۷۷ تقسیم شروع شد، روسیه ، آذربایجان و قزاقستان در خصوص تقسیم منابع زیر بستر خزر توافق کردند. ایران اعلام نمود که سهم ما از دریای خزر ۲۰٪ است. اخیرا کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر توسط روسای جمهوری کشور های حوضه خزر به امضا رسید. البته قانونی شدن آن نیاز به موافقت مجلس، تایید مقام معظم رهبری .
دریای خزر از دوربین ماهواره
بنا به گمانه زنی ها سهم ایران بین ۸ تا ۱۵ درصد می باشد. خبر گزاری ها و تحلیل گران روسی امضا این قرارداد را موفقیتی برای روسیه دانسته و کارشناسان نظامی روس آن را سندی برای جلوگیری از حضور نظامی آمریکا و ناتو در خزر دانسته و همچنین سهم ایران را کمتر از دیگران اعلام کرده اند. مردم ایران معتقدند که دریای خزر متعلق به ایران و روسیه بوده با این توافق نامه بخشی از سرزمین ملی کشور از دست رفته و باعث ناراحتی و خشم آنها شده، عکس العمل شدید آنها در شبکه های مجازی اجتماعی را به دنبال داشته است. در این خصوص مطالبی را به عرض ملت شریف ایران رسانده و مواردی را به دستگاه سیاست خارجی ایران مینمایم:
با توجه به نقش قدرت در تعیین جایگاه کشور ها در هرم قدرت جهانی، همچنین تاثیر شرایط مکانی و زمانی در حوادث و رویداد ها، و درنظر گرفتن اختلافات آمریکا با ایران، و کشورهای منطقه، فرصت طلبی روس ها، اکنون زمان مناسبی برای امضا این کنوانسیون نبوده است.
استفاده از تجربیات تاریخی، بعنوان مثال دست اندر کاران سیاست خارجی از تجربه موفق و عملکرد سیاست مداران و مجلس در خصوص دفع فتنه آذربایجان و کردستان، که پس از جنگ جهانی دوم به دستور استالین می رفت که کیان ایران را بر باد دهد استفاده نمایند.
حوادث و رویداد ها در طی تاریخ همسایگی با روس ها و عملکرد آنها در خصوص ایران موجب سوء ظن و بد بینی مردم ایران نسبت به روس ها شده است، عدم اطلاع رسانی مناسب و به موقع نیز به این سوء تفاهمات افزوده است. با توجه به اهمیت افکار عمومی در جهان فعلی لازم است روشنگری و شفافیت صورت گیرد.
با توجه به اینکه شمال خزر با قراردادهای دو و چند جانبه با دیگر همسایگان تقسیم شده، روسیه هوشمندانه خود را از بازی مناقشه انگیز بیرون کشیده، در آینده نیز از اختلافات ایران و ترکمنستان و آذربایجان در خصوص منافع خود استفاده خواهد کرد. دیگر اینکه از باقیمانده دریا در بخش جنوبی سهم ایران همان می شود که توسط رسانه ها و تحلیلگران گمانه زنی شده بود.
دریای خزر و امنیت ملی
نوشتۀ دکتر فتح الله دهقان
سابقه تاریخی و قرارداد های فی ما بین شواهدی محکم و مستدل بر حاکمیت ایران و روسیه در خصوص دریای خزر می باشد. با توجه به اینکه دریای خزر متعلق به ایران و روسیه بوده، اصطلاحا مشاع بوده است. سهم ایران با اهمال و در نظر گرفتن حسن همجواری و شرایط فعلی ایران در مناسبات منطقه ای و جهانی، باز هم سهم ایران بیش از اینی است که گفته می شود. با در نظر گرفتن این اصل که منعقد شدن هرگونه قراردادی در خصوص دریاچه خزر منوط به توافق همه همسایگان می باشد و زمینه احقاق حقوق مردم ایران فراهم بوده است احساس مسئولیت، تدبیر، آینده نگری و قدرت چانه زنی دیپلمات های کشورمان در رسیدن به حقوق حقه ملت ایران موثر بوده، شایسته است آنها در این زمینه جدیت بیشتری نمایند.
مردم ایران، نخبگان، کنشگران سیاسی، خصوصا اهالی مطبوعات و اهل قلم وظیفه مضاعفی دارند. در این برهه حساس و سرنوشت ساز بایستی به وظیفه حرفه ای، ذاتی و ملی خود عمل نماید.
کنشگران سیاسی، سیاستمداران، جریان های سیاسی منافع دراز مدت را که تامین کننده منافع ملی و امنیت ملی کشور می باشد را فدای منافع مقطعی زود گذر جناحی نکنند.
در حال حاضر توپ در زمین مجلس است. در راستای اصل ۷۸ قانون اساسی که هرگونه تغییر در خطوط مرزی را منوط به تصویب ۴۵ نمایندگان مجلس می دانند، آنها بایستی احساس مسئولیت نموده در چارچوب منافع ملی و امنیت ملی و با حساسیت ویژه که بر خاسته از عرق ملی می باشد تصمیم گیری نمایند تا در زمره خادمان و وطن دوستان قرار گیرند.
مدافعین این کنوانسیون تامین امنیت و عدم حضور قدرت های خارجی در خزر را از محاسن این کنوانسیون میدانند. در حالیکه احقاق حقوق ایران منوط به مذاکره با همسایگان می باشد. با توجه به سوابق تاریخی، کشورها برای تامین بیشتر منافع دست به هر اقدامی میزنند و از همه ی اهرم ها استفاده می نمایند. این مسئله زمینه نفوذ قدرتهای فرا منطقه ای مخالف ایران ( امریکا و رژیم صهیونیستی) را فراهم نموده و با تحریک آنها رسیدن به توافق در کوتاه مدت دور از ذهن است، همچنین ایجاد کانون بحرانی جدیدی برای کشور متصور است
به گواه تاریخ ایران، سرزمین نخبگان است و دارای نیروهای متخصص و کاردان و کارشناسان لایقی در همه زمینه هاست. در خصوص بحث خزر نیز دارای متخصصین وطن دوست در داخل و خارج کشور می باشیم برای پیشبرد امور به نحو احسن لازم است از آنها استفاده شود. بنا به اعلام بعضی از مفسرین، کارشناسان امریکایی به دولت آذربایجان برای انعقاد کنوانسیون اخیر خزر مشاوره داده و می دهند.
مطلب عالی و مفیدی بود .