خَبّاب آهنگر، یارِ علی
به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. امام علی (ع) به یاد یکى از یارانش به نام «خَبّاب بن اَرتّ» سخنان قصار (=ڪوتاه) فرمودند ڪه به نظرم دقت در آن، نگرش انسان را نسبت به اصالت زندگی و اثرات فضیلتهای اخلاقی بر حیات دنیوی متحوّل میڪند، حضرت -ڪه امروز روزی، میلاد خجستهاش در درون ڪعبهی معظّمه بود_ اینگونه از یارش یاد میڪند:
حرم امام علی علیهالسلام
«خدا «خَبّاب بن اَرَتّ» را رحمت کند، با رغبت مسلمان شد، و از روى فرمانبردارى هجرت کرد، و با قناعت زندگى گذراند، و از خدا راضى بود، و مجاهد زندگى کرد.» (منبع)
ڪمی شرح میدهم:
خواندن زندگانی خَبّاب، حقیقتاً بر انسان اثر میگذارد. گفته میشود او از ایرانیانِ ساڪن در عراق بود. آهنگر بود. چون پدرش لُڪنت زبان داشت، به او «اَرِتّ» میگفتند. ششمین مردی بود ڪه به اسلام ایمان آورد. از شجاعترین مسلمانان بود ڪه در اوج خفقان جاهلیت، از آشڪارڪردنِ مسلمانیاش هراسی نداشت. از مسلمانان مستضعف بود، بسیار شڪنجهاش ڪردند تا از اسلام برگردد، اما با آنڪه ۲۳ سال داشت اما هرگز دست از دین بر نداشت. در تمام غزوات برای دفاع از اسلام و مسلمین شرڪت داشت. پیامبر خدا (ص) وی را مسئول نگهداری غنیمتهای جنگی ڪرده بود. همنشین حضرت محمد (ص) بود. روایتهای زیادی از رسول خدا (ص) نقل ڪرد. یڪ مبلّغ دینی بزرگ نیز بود. آموزگار قرآن هم. حتی عُمَر به ڪوشش او مسلمان شد. (منبع) با آن ڪه مجاهدتهای بیشماری برای اسلام و مسلمین ڪرد، اما دچار بیماری پوستی شد و در ۷۳ سالگی درگذشت. یعنی همان سال ۳۷ هجری ڪه امام علی (ع) از جنگ صفین بازمیگشت و خَبّاب به خاطر بیماری مُزمن پوستی نتوانست در صفین شرڪت جوید. اما شڪیبایی ورزید و بردباری ڪرد.
رسم بود در ڪوفه ڪه افراد را در منرل در آستانهی در ورودی خانهها دفن میڪردند اما او اولین ڪسی بود ڪه وصیت ڪرد وی را در بیرون ڪوفه (یعنی نجف ڪنونی) دفن ڪنند. امام علی (ع) بر پیڪرش نماز گزاردند و در نجف به خاڪ سپردند.
حالا اگر بر شما خوانندگان شریف سخت نیست یڪ بار دیگر سخن امام علی (ع) در وصف خَبّاب آهنگر را بخوانید ڪه چه ویژگیهای ژرفی ازو گفت.
اشاره: احتمال دادم با تجلیل و معرفی خَبّاب، این صحابی آگاه رسول الله (ص) روح امیرالمؤمنین علی (ع) بیشتر خشنود میشود ڪه در میلادش، از یارش یادی ڪردهام. و اینگونه ۱۳ رجب را گرامی داشتم. بگذرم و این بزرگروز را بر روحهای خواهان فرهنگ و عدالت علوی تبریڪ و شادباش بگویم. و پرده بردارم ڪه یارِ علی بودن آنچنان میانِ ایرانیان اهمیت داشت، ڪه حتی اسم فرزندانشان را «یارعلی» میگرفتند.