توضیحی بر واژهی «کاتِه»
به قلم جناب «یک دارابکلایی» : با سلام. به نوشته شما (اینجا) مطالبی میافزایم. درست است که به بچه بسیاری از حیوانات از جمله گربه (بامشی)، سگ، اردک (سیکا) و غاز، کاته میگویند، اما برای همه حیوانات این لفظ اطلاق نمیشود. به بچه گاو، «گوک»؛ خر و اسب، «کاره»؛ خوک (خی)، «کوله»؛ گوسفند، «وره»؛ بز، «کاله» و یا گاهی «کاته»؛ مرغ (کرک)، «چینکا یا چیندکا» گفته میشود.
در مورد ریشه آن هم احساس میکنم نباید از کلمه «کوتاه» باشد. چون در مقابل آن «ماره» قرار دارد. به نظرم این دو کلمه «کاته» و «ماره» با هم هستند. اگر کاته را کوچک شده کوتاه بدانیم، آنگاه «ماره» را چگونه تفسیر کنیم؟! (البته دو کلمه «کاته» و «کوتاه» خیلی از لحاظ لغوی و معنایی شبیه هستند و شاید هم حق با شما باشد!)
در هر صورت، بعضیها پیدا میشوند که «اگه ملا ره مفت گیر بیارن شه بامشی کاته وسه هم دعا گرنه»، و همینطور یادمان باشد که «گودار جه بنشنه (ننشنه) سگ کاته بیتن». با سپاس.
دامنه : سلام بر شما. افزودههای شما همیشه بر قوت متن میافزاید و کاستیهای آن را میزُداید. «همهچیز را همگان دانند» در اینجور مواقع معنا پیدا میکند. بله، درسته. من هم در آن چند مثال، از حیواناتی نام بردهام که «کاتِه» بر بچههایشان صدق میکند.
در مورد «ماره» و «کاته» به نظرم اشکال شما شاید وارد نباشد. چون در فارسی نیز، میان واژگان «مادر» و «کودک» هیچ ربط ریشهای لغوی نیست. دو لغت کاملاً جداست. باز نیز دریچهی این لغت را نمیبندم؛ زیرا ممکن است نظرات درینباره متفاوت و فراوان باشد.
جنابعالی در دو مثال سگکاته و بامشیکاته در دو ضربالمثَل رایج محلی نیز، مفهوم کاته را بهخوبی امتداد دادی. ممنونم.