به قلم دامنه. بهنام خدا. امروز در یک روز بسیار سرد و بارانی، مثل سایر سال های گذشته در راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۳۹۷ قم شرکت کردم. زیرا بر این نظرم: ۱. ایران و انقلاب باهم هستند. او هست، چون ایران هست. ایران هست، چون او هست. ۲. ایران در برابر هر هجومکنندهای که به روی انقلاب، تیغ بکشد و سلاح بردارد، بر اساس آموزه های وَحیانی قرآن و آنچه تمدن و فرهنگ ستم ستیز ایرانی می گوید، می ایستد. ۳. ملت نیز دست از خواسته ها و مطالبات به شیوهی مدنی و مبتنی بر حقوق شهروندی بر نمیدارد تا آن که نظام -که بر اساس اصول انقلاب بنا شده است- از همان زاویههایی که انحراف یافته و به کژی رفته، به آرمان ها و اصول اولیۀ انقلاب بازگردد. پاینده باد شادابی و آگاهی و آرمان انقلابی ملت.
آیةالله رضا استادی
خیابان صفائیه. عکاس: دامنه
قبر پروین اعتصامی. قم
صحن امام رضا (ع)
حرم حضرت معصومه (س)
روح آزاد از سرودهها اعتصامی:
چشم جانرا، بینگه دیدارهاست
پای دل را، بیقدم رفتارهاست
عکس حجرهی قبر پروین اعتصامی
عکس قبر شهید مفتح
قم. صحن امام رضا (ع)
حرم حضرت معصومه (س)
عکاس: دامنه
قبر پروین اعتصامی
صحن امام رضای حرم حضرت معصومه (س).
۲۲ بهمن ۱۳۹۷. عکاس: دامنه
چشم جان را، بی نگه دیدارهاست
پای دل را، بی قدم رفتارهاست
به قلم دامنه. بهنام خدا. به مناسبت چهلسالگی انقلاب، عصر دیروز پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۷، برای ادای احترام به وادیالسلام قم واقع در بخش شمالی شهر قم منطقۀ خاکفرج خیابان امام موسی صدر، رفتم و بر سر قبر شهید حجةالاسلام سید مجتبی میرلوحی مشهور به نواب صفوی، یارانش شهیدان واحدی و ذوالقدر، و نیز سر قبر شهید آیت الله سید محمدرضا سعیدی و شهدای سال ۱۳۴۲ قم حاضر شدم. و نیز در جنب آن به قبرستان دارالسلام رفتم و به قبر شهید مبارز آیةالله حسین غفاری ادای احترام نمودم. و در پایان، مزار شهدای گمنام در کوه خضر قم را زیارت کردم:
سر قبر شهید نواب صفوی
مقبرهی شهید نواب
مقبرهی شهید آیةالله حسین غفاری
مزار شهدای گمنام. قم. کوه خضر.
۱۱ بهمن ۱۳۹۷. عکس: دامنه
نمایی از قبرستان وادیالسلام قم
۱۱ بهمن ۱۳۹۷. آن دور، قبر شهید نواب صفوی
به قلم دامنه. بهنام خدا. سلسله نوشتارم در مدرسۀ فکرت. به مناسبت چهل سالگی انقلاب. قسمت اول و قسمت دوم. شاید به حیاط مستطیل (=دراز) مدرسهی فیضیه رفته باشید. چهار درِ ورود و خروج دارد از چهار جهت اصلی: از سمت رودخانه، از ضلع منتهی به حرم حضرت معصومه (س)، از سوی بازار میدان آستانه و از داخل مدرسهی دارالشّفا. اگر بخواهم اندازهی حیاط فیضیه را برای هم محلی هایی که هنوز از آن دیدن نکردهاند، دقیقتر مساحتسنجی و تصویرسازی کنم، میتوانم آن را با حیاط مسجد و تکیهی بالای دارابکلا بسنجم؛ که به لحاظ عرضی دو و نیم برابر حیاط مسجد دارابکلاست و از نظر طولی و درازی، بهاحتمال سه و نیم برابر. البته با این فرق که حیاط مدرسهی فیضیه، درختکاری، پرسبزهزار، دارای نیمکتهای چهارنفرهی نشیمن و زیباییهای معماری ایرانی اسلامیست. و نیز دور تا دور آن در دو طبقه حُجرهها، مَدرَسها و پنجرههای محراب شکل مذهبی. حال سؤال اصلی این نوشتارم این است سنگ انقلاب چیست؟ سنگ انقلاب، تکّه سنگی بود در وسط کف حیاط فیضیه. چندان بزرگ نبود، شاید ارتفاع این سنگ مکعبشکل، به ۶۵ سانتیمتر هم نمیرسید، شاید هم کمتر. من چون از نزدیک سنگ را چندبار دیدهام، به تقریب ذهنی، برآوردم همین است.
نمای فیضیه از
زاویۀ حرم حضرت معصومه (س)
خُب، این سنگ انقلاب چه بوده است؟ از این سنگ، برای فریاد رسای طلاب علیهی رژیم شاه استفاده میشد. اگر طلبهای سخنی برای عموم طلاب مدرسه و سایر مستمعین (=شنوندگان) داشت، بر روی سنگ انقلاب میرفت تا کمی در ارتفاع بماند و از آن بالا، سخن خود را بههمگان برساند. فرصت نبود تا منبر بروند، اما این سنگ کار روشنگری منبر را میکرد. از روی آن، دعوت میدادند، خبر میرساندند، اخطار میکردند، نظر میآوردند و به زبانِ امروزیها گفتمان اصلی روحانیت مبارز و وارسته را، از بالای سنگ، با هزاران دغدغه و مراقبت از جاسوسهای ساواک و واهمه از نریختنِ مأموران سرکوبگر شاهنشاه به داخل فیضیه، گپوگفت و ردّ و بدل مینمودند. از هایدپارک لندن هم پیشرفتهتر و آزادانهتر.
تازگیها به فیضیه نرفتم که ببینم آن سنگ انقلاب هنوز در جایش برقرار است؟ یا جابهجا! شدهاست؟ بگذرم بهتر است. چون سالها پیش، تمام مساحت حیاط فیضیه بدون تغییر ماهیت و صورت آن، از زیر زمین خاکبرداری شد و تالار اجتماعات، سخنرانیها و آزمونها ساخته شد و محل تریبون حوزه گردید. حتی حوزهی علمیه، خبرگزاری هم راه انداختهاست به نام "رسا" که در گوشیام نصب است و روزانه نگاه دارم به رسا. نمیدانم تریبون زیرزمین فیضیه، مثل سنگ انقلاب است؟ یا نه، در حصار و انحصار!؟ و یا در انبساط و انتصار!؟ پس؛ چون نمیدانم، دم فرو ببندم، اُولی است.
قسمت دوم
قبر انقلاب
بهنامخدا. سلام. دستکم دو دسته دارند قبر انقلاب را میکَنند: براندازان و میراثخواران. دستهی نخست در صدد است که با بیل و پیل! بکَند، دستهی دوم با جیب و زیپ (=zip).
ابتدا بگویم حکومتها هم، همانند انسانها و حیوانها، سنّ و سال دارند. چنانچه سامانیان تمام شدند، ساسانیان نیست شدند، سلجوقیان برافکنده شدند و صفویان و قاجاریان، دودمانشان دود شد و آن دو آلاشتی هم اولی توسط انگلیس آش و لاش شد و دومی توسط ملت، فراری و واژگون.
باید همیشه یاد آوریم تداول ایام در قرآن را. اما میتوان حکومتها را اکسیر جوانی و معجون خوراند و از تئوری "کهولت" کاست. و نیز از مرض فساد شفا داد و گذاشت بیشتر و بیشتر بقا کند و در تنازع بقا، ور نیفتد. البته اگر وِرّ و وِرّ سامان و اصولش تفسیر به رأی نشود و دایرهی آن تنگ و لولای آن لنگ نگردد.
اما سخن من در قبر انقلاب:
آن دو دسته که گفتم، دستهی براندازان در بیشینهی تلاششان هم، دستکم به پنج دلیل نمیتوانند قبر انقلاب را حَفر کنند و انقلاب را دفن:
۱. چون تئوری آلترناتیو (=جایگزین) ندارند.
۲. چون لیدر (=رهبر) مقتدر و پیشوایی کاریزماتیک (=شخصیت بانفوذ و جذّاب) ندارند.
۳. چون توان بسیجگر اجتماعی ندارند.
۴. چون دستان آلوده به خون، ترور و وابستگی مالی (=دریوزگی) به دولتهای منفور دارند. و در میان مردم ایران، هیچ وجاهت، پرستیژ و پرنسیب مشروع و مقبول ندارند.
۵. چون قدرت جرقهافکنی و اتصال آن به اشتعال را ندارند. چون هر انقلاب، با یک جرقه آغاز میگردد و آنگاه باید آن را به اشتعال رساند.
علاوه بر پنج دلیل، یک مانع بزرگ هم وجود دارد، اِشراف اطلاعاتی سپاه بر تمام سامانهها، شاخکها و سرپلها. و حتی وجود نفوذ در مدار آنها و بهرهگیری دائمی از تئوری دوبل در احاطه و ضربهی درجا در نقطهی جوش.
از نظر من قبر انقلاب را میراثخواران مشغول کندن هستند. همآنان که بین خود قدرت و ثروت را مانند "دستنبوهی خوشبو" و "گُوِه" دستبهدست میکنند و الیگارشی تشکیل دادهاند. که امید است پیش از حفر و دفن، خودشان توسط دادگری عدالت، بانگ آزادی، گسترهی حاکمیت مردمی، آشتی ملی و در یک کلمه اقتدای همه به قانون اساسیِ بدونِ تنازُل (=نچربیدن هیچ اصل بر اصل دیگر) مدفون گردند.
رهبری در دیدار مردم قم (۱۹ دی ۱۳۹۷) خطاب به مسئولان و دولتمردان: «قدر نعمت مسئولیت در نظام اسلامی را بدانید و به لوازم قدرشناسی از آن یعنی «مراقبت در حرف و رفتار، پرهیز از گرایش به اشرافیگری و اسراف و رفتارهای طاغوتی» پایبند باشید و تلاش کنید مسیر حرکت شما همواره به سمت الگوی رفتاری و مدیریتی امیرمؤمنان باشد.»
خطاب به جوانان: «جوانان با هوشمندی، فضای مجازی را به ابزاری برای زدن تو دهنی به دشمنان تبدیل کنند.»
خطاب به قم و بزرگان و جوانان قم : «قم را «شهر، مرکز و مادر انقلاب» خواندند و افزودند: البته انگیزههایی برای تغییر فضای انقلابیِ قم و کمرنگ کردن روحیه انقلابی و دینی در آن وجود دارد و نباید از مکر دشمن و عوامل آن غفلت کرد. ایشان با تأکید بر هوشیاری در مقابل این انگیزهها، تأکید کردند: قم سرچشم اصلی و پشتوانه معنوی انقلابی است که دنیا را متحول کرد، بنابراین بزرگان و جوانان قم نباید اجازه دهند دستهای خائن، قم را از مرکزیت انقلاب، خارج و این حرکت تحولی را در آن کمرنگ کنند.» (منبع)
خیابان ارم. ۱۳ آبان ۱۳۹۷
عکاس: دامنه
بودم؛ پس هستم.
به قلم دامنه. به نام خدا. در راستای پست «چرا مرگ بر آمریکا؟» که در (اینجا) نوشته ام؛ امروز در راهپیمایی ضدامپریالیستی قم شرکت کردم. من با این حضورم درواقع گوشِ جان سپردم به فریادِ همهی شهیدان راه آزادی و غیرتِ و مقاومت ویتنامیها، کرهایها، کوباییها، نیکاراگوئهایها، رودیزیاییها، سرخپوستها، سیاهپوستها، ستمدیدهها، فلسطینیها، ایرانیها و تمامی مغضوبین قارّهها. پس؛ من هم همانند رِنه دکارت که گفت من میاندیشم، پس هستم، میگویم: من بودم، پس هستم.