دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

متن های یک نویسنده در مدرسه فکرت

توضیح: دامنه در رد یا تأیید

این نوشته‌ها نظری ندارد.

 

  : (پروفایل نویسنده) سه شرط گردشگری: گردشگری (Tourism) مساوی با صلح و پول است. فرهنگ ها و دانش ها را هم جابجا می کند. دیدن، لذت، سفرنامه، زیارت، کسب و کار همگی در گردشگری بوی پول می دهد. صنعت توریسم درآمدزایی بی درد و سر کشورهاست. به عنوان نمونه عربستان سعودی صد میلیارد دلار از گردشگری امسال پول به دست آورد. گردشگری کشورها حداقل سه شرط دارد: تمدن یا طبیعت دیدنی و امکان تاریخی و یا هر سه را با هم داشته باشد. حکومت برای گردشگر کمترین قید و شرط بگذارد. امنیت کشور بالا باشد که هم سرمایه گذار خارجی جرئت کند کارخانه بزند و هم گردشگر اعتماد کند دست به سفر بزند. با توجه به یکی از عنوان های روزنامه "ابتکار جنوب" چاپ ۱۶ - ۷ - ۱۴۰۳ این متنم نوشته شد.  با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

پناهندگان: چرا جهان پناهنده ناپذیر شد؟ علت بنیادی آن فقط حضور و غیاب دو چیز است، حضور بالای خشونت و غیاب زیاد مدارا. کاش می شد جهان امروز ما سیاستمداران ضد جنگ داشت و همه جای دنیا بندگی خدا و آرامش انسان ها حکفرما بود. آرزوست فقط. جهان در بخش قدرت اکثراً از شایستگان خالی است. با توجه به یکی از عنوان های روزنامه "روزگار ما" چاپ ۱۷ - ۷ - ۱۴۰۳ در مورد بیرون انداختن هفتصد و پنجاه هزار تبعه از ایران، این متنم نوشته شد. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

نبودن پلیس: اگر پلیس نبود یقین می شود کرد لااقل سه حالت حتمی پیش بیاید: ناامنی اجتماعی، سرعت و سبقت وحشتناک در جاده ها، اعتراض مدنی آرام و بدون تخریب در خیابان های شهر بدون سرکوب. پس، پلیس باید باشد، اما قانون گرا و احترام گذار به مردم. با توجه به یکی از عنوان های روزنامه "بازار کسب و کار" چاپ ۱۷ - ۷ - ۱۴۰۳ این متنم نوشته شد. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

سه طبقه: در هر سه طبقه فرادست، وسط، فرودست، خوب و بد هست. حکم مطلق نمی شود کرد. اینجا بحث چیز دیگر است. از یک نظر فرادست قشر دارا اما کم انگیزه هستند، فرودست قشر نادار اما پرانگیزه هستند ولی ابزار ابراز وجود و حضور ندارند.، می ماند طبقه وسط که نه دارای دارا و نه نادار نادار هستند؛ متوسط اند میان دو طبقه. نقل هاست تاریخ که می گویند تمدن ها، سیاست ها، حکومت ها، ارزش ها، اقتصادها، خدمت ها، دانش ها و دین ها دور این طبقه می چرخید. بنا براین نباید شاهد فروپاشی متوسطین جامعه بود. با توجه به یکی از عنوان های روزنامه اقتصاد پویا" چاپ ۱۸ - ۷ - ۱۴۰۳ این متنم نوشته شد. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

تشخیص: خیابان شیخ هادی به  خیابان رودکی شمالی و رودکی جنوبی می خورد. در همین فاصله، مجمع تشخیص مصلحت نظام واقع است. مسافت پاستور و رودکی کم است، قدم بزنند به همدیگر می رسند، اما فاصله ی فکری این دو نهاد انتخابی و انتصابی بیشتر زمان ها تا فلک الافلاک خرم آباد است! اهل تشخیص بیشتر اسیر تقلید هستند، تا تشخیص مصلحت کشور و ملت. با توجه به یکی از عنوان های روزنامه "مواجهه اقتصادی" چاپ ۲۱ - ۷ - ۱۴۰۳ "از پاستور تا رودکی" برای  مسئله ی مورد چالش اف ای تی اف  (FATF)  این متنم نوشته شد. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

قرض به دلار: چون پول ایران هر بار افت دارد و پیش بینی های انتظاری مردم (دامن زدن بازار به تورم انتظاری) نیز هر ساعت از سقوط هر چه بیشتر ریال حکایت می کند، در جامعه ایران مدت هاست مردم (آنان که با پول بازی می کنند) قرض به ریال می دهند، اما برای بازپس گرفتن به دلار یا سکه محاسبه می کنند که زیان نکنند. گویا این روحانی تازه از خواب بیدار شد و فکر کرد دارد گره شرعی باز می کند یا کلاه شرعی یاد می دهد! امان از فرار از شرع و بدتر امان از آن دست آخوند که خود را اقتصاددان و همه چیز فهم و راه بلد جا بزنند. با توجه به یکی از عنوان های روزنامه "ابرار اقتصادی" چاپ ۲۲ - ۷ - ۱۴۰۳ که حجت الاسلام غلام رضا مصباحی مقدم رئیس شورای فقهی بانک مرکزی گفت "مردم به جای ریال، دلار و سکه قرض بدهند" این متنم نوشته شد. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

مطبوعات مکتوب: هیچ چیز جایگزین مطبوعات مکتوب و نوشتاری نمی شود. بوی کاغذش، سندیت تاریخی اش، و وقتی چاپ شد به دست مردم رسید دیگر این طور نیست بشود آن را سانسور و یا انکار کرد. اما منابع خبری غیرکاغذی وقتی تحت فشار قرار می گیرند و یا هر گاه دلشان خواست، اصل خبر را از سایت خود بر می دارند و مردم را فریب می دهند. روزنامه کاغذی از این فریب و ضعف در امان است. اخیرا" دستور منع آگهی در روزنامه مورد اعتراض این روزنامه "اصفهان امروز" چاپ ۲۳ - ۷ - ۱۴۰۳ قرار گرفت زیرا درآمد روزنامه نصفش از راه آگهی به دست می آید. هر چند حفظ جنگل خیلی مهم است، ولی کاغذ روزنامه را می شود از راه مواد بازیافتی به دست آورد و نگذاشت این فرهنگ روزنامه چاپی از بین برود. همین عنوان های نیم صفحه اش، موجب شد این متنم را بنویسم. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

فرش: در خود ایران، مهد فرش دستباف و زندگی بر پایه سنت های زیبا، گرایش به فرش فروکاسته شد چه رسد به جهان مدرن. وسع مردم در خرید فرش دستباف کفاف نمی کند و اگر نخ ابریشم بکار رفته باشد نرخ میلیاردی آن مردم را در خریدن فرش ابریشم آرزو به دل کرد. در سوی دوم ماجرا باید تحریم فلج کننده را عامل دانست. کشورهای فقیر و عقب نگه داشته شده دلار ندارند که خرج فرش کنند، دولت های سرمایه دار خریدار فرش هستند که در صف تحریم ایران، محکم پشت سر آمریکا ایستاده اند. زندگی کشورها با درآمدزایی می چرخد، تا فکری برای تحریم نشود این مشکل به سایر جاها سرریز می کند. دولت ها در ایران هم دولت های هزارمسئله شدند که وقت سر خاراندن خود  ندارند، چه رسد به رفع مشکل مردم و تجّار. در نیم صفحه از سازمان ملی فرش پرسیده شده چاره کار چیست، همین عنوان روزنامه "امتیاز" چاپ ۲۴ - ۷ - ۱۴۰۳ موجب شد این متنم را بنویسم. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

ایدئولوژیک سازی دانشگاه: فکر می کردند اگر در درس های دانشگاه ها استادان روحانی حوره معارف تدریس کنند و نمایندگی در دانشگاه را بر عهده بگیرند دانشجویان  ایدئولوژیک بار می آیند. اما پس از سال ها خودشان بیشترین نقد را بر دانشگاه و دانشجو وارد کرده و می کنند. عنوان  روزنامه "اقتصاد پویا" چاپ ۲۵ - ۷ - ۱۴۰۳ موجب شد این متنم را بنویسم. با احترام: نویسنده. والسلام. پیوست: مقاله "آسیب زایی دانشگاه ایدئولوژیک" در این روزنامه را خانم "فائزه طحان زاده" نوشت که یک روز قبلش در سایت "اندیشه ما" منتشر شد. آقای "استیون. ام. چان" استاد-فلیسوف دانشگاه نیویورک  در کتاب خود "استادان و نا استادان، اخلاق در دانشگاه" متعقد است "رابطه میان استاد و دانشجو باید نه از سنخ خدا و بنده، بلکه از نوع راهنما و رهجو باید باشد". خانم "فائزه طحان زاده"  در مقاله اش همین تز "چان" را دنبال کرده و گفته "در ایران با ایدئولوژیک سازی دانشگاه، نفوذ استادان ایدئولوژیک به جای استادان دارای مهارت و علم، صد چندان شده است. نکته آن که در دوره هایی که رؤسای جمهور ایدئولوژیک به قدرت رسیده اند، وضعیت دانشگاه ها از این منظر بسیار وخیم تر شده  است، از این منظر استادانی که با تواضع علمی، وجدان و عطوفت کامل نسبت به دانشجویان مسئولانه عمل می کنند، در دوره های رؤسای جمهور غیرایدئولوژیک فضای دانشگاه را از علم و رابطه علمی عطرآگین کرده اند."

 

 

 

شکر کشت گندم: گندم دوروم دارای ۲۸ کروموزوم و به گندم های دو دانه ای معروف است. در مقابل خشکسالی و بیماری ها مقاوم تر و برای تهیه آرد ماکارونی کشت می شود. این گندم دارای دانه های شفاف به رنگ سفید، زرد تا قرمز روشن و نوک تیز، کشیده، طویل، درشت و خیلی سخت و حاوی مقدار زیادی گلوتن و نشاسته اندک می باشد. چون این گلوتن بسیار ضعیف است، آرد آن برای نانوایی مناسب نیست. "متقی" استادیار مرکز تحقیقات کشاورزی همدان (خانم است یا آقا در سایتش اسم کوچک ذکر نشده است) در تاریخ هجدهم اردیبهشت ۱۳۸۹ این گندم را در وبلاگش "اصلاح نبایات" دقیق معرفی کرده است. تیتر روزنامه "همدان پیام" چاپ ۲۶ - ۷ - ۱۴۰۳ در مورد کشت رقم گندم دوروم در اسدآباد موجب شد این متنم را بنویسم. داشتن گندم و نان، شکر به درگاه خدا دارد. خدایا شکرت می کنیم گندم داریم. دست گندم کاران درد نکند نان و ماکارونی ایران را مهیا می کنند. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

سه جزیره: مسئله فقط دو تا تُنب و بوموسی نیست، داشتن حتی دو متر برآمدگی خشکی در دریا برای آن کشور صاحب جزیره، چندین حق ایجاد می کند. مثل حق آب های سرزمینی تا شعاع چند کیلومتر در اطراف دایره وار جزیره، حق اکتشاف منابع معدنی در جزیره با بستر دریا، صید آبزیان، ایجاد لنگرگاه، استقرار اداوت نظامی و ارتش و مردم در آن و سایر موارد. تیتر روزنامه "ابرار" چاپ ۲۸ - ۷ - ۱۴۰۳ موجب شد این متنم را بنویسم. به نظر می رسد فشار مجدد روی ایران در این زمان برای این سه جزیره به بحث اسرائیل پیوند دارد، چون فکر می کنم آنان می خواهند جا بیندازند ایران در مورد این سه جزیره قاعده ی سازمان ملل را (بخشیدن بحرین و در عوض گرفتن سه جزیره) قبول دارد، ولی در مورد تأسیس اسرائیل توسط سازمان ملل، دوگانه رفتار می کند. آنان می دانند سند تاریخی بسیار دور ثابت کرد که این خاک های داخل خلیج فارس، در ملک و خاک ایران بود. فشار این روزها، بیشتر برای تضعیف موقعیت ایران در سطح بین الملل است. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

وام و ربا: اسم حکومت ایران به خاطر انقلابی که کرد، "اسلامی" است. شورای نگهبان در آن نظارت و تفسیر دارد. روحانیت در ایران بر مردم سرپرستی دینی می کند. حکومت، سازمان بازرسی عریض دارد. می گویند کشور فقیهانه پیش می رود حتی احکام شرع را می خواهند مو به مو پیاده کنند اما در مقابل چشمان خود حکومت به نقل این روزنامه "ثروت" زیرمجموعه ی یک بانک وام می دهد با سود هفتاد و هشت درصد. چاپیدن مستأصلان گرفتار گرفتن وام، در شرع چه حکمی! دارد که حکومت راحت می گذارد جریان داشته باشد. عنوان روزنامه "ثروت" چاپ ۲۹ - ۷ - ۱۴۰۳ موجب شد این متنم را بنویسم. می گویند یهودهای اروپا در سه قرن پیش فقه یهود را دور زدند و ربا و بانک (بُنک داری روی چارپایه) را در ایتالیا یا اسپانیا رواج دادند، اما چرا همین رفتار یهود در ایران تقلید! می شود، حرفی نمی زنند. در گوشه ی بالایی سمت چپ "ثروت" یک خبر خوب نیز چاپ شد، صادرکردن نفت. هرچند خام فروشی قرار بود به فراورده فروشی تبدیل شود اما چون ایران را به خاطر پیشرفت و احتمال ورودش به یک بازیگر جهانی، تحت بدترین فشار و خصم قرار دادند تا اقتصادش فرو بپاشد، مشکل فراورده پیش آمده است. با احترام: نویسنده. والسلام.
 
 
 

 

نصف شدن ازدواج در ایران : از ده سال اخیر تا حالا آمار ازدواج در ایران نصف شده است. علل به نظرم شامل یکی از جمعی از اینهاست: گرانی ها، سرگرمی ها، منحنی منفی جمعیت، مهاجرت به حاشیه شهر، دورنمایی تاریک در تأمین احتمالی شغل، سختی ساخت خانه، هزینه زیاد عروسی، جهیزه، مهریه، مشکل پسندی دخترها، رشد ازدواج های «سفید»! علاقه به مجرد ماندن پسرها، ترس از آینده، عوض شدن فرهنگ ها، رشد آداب بیگانگی در برخی از خانواده های ایرانی، تجربه رشد جدایی (طلاق) و حتماً یک سری دلایل شخصی دیگر. یکی از تیترهای ستون سمت چپ روزنامه "آذربایجان" چاپ ۳۰ - ۷ - ۱۴۰۳ موجب شد این متنم را بنویسم. ازدواج چند پشتوانه دارد: سنت دینی، طبیعت آدمی، ارضاء حلال شهوت جنسی، آئین خانوادگی و عشیره ای. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

نقشه سواد : سواد با الف، ب پ ت تا ی شروع می شود، اما دنیا طوری بار آمد که دیگر آن سواد کفاف نمی کند، باید سواد روز آموخت. چون هوش مصنوعی آمد، ربات تانک آمد. ربات سگ جنگنده آمد. ربات شغل آمد. ربات پزشک آمد. ربات حتی خود آدم آمد. دنیا روی پلکان علم و فن نو دارد بالا می رود و جامعه اگر به آن علم ها دست پیدا نکند، بی سواد می ماند. یک زمان شاید یک آدم مذهبی فقیه یا دانشمند  علمی، چندان تمایلی به کامپیوتر و موبایل نداشت، اما کم کم متوجه شدند اگر از آن برائت کنند خود را از دنیا، حذف شده خواهند یافت.  تیتر سمت چپ روزنامه "اقتصاد مردم" چاپ ۱ - ۸ - ۱۴۰۳ موجب شد این متنم را بنویسم. پس؛ نقشه راه سوادآموزی، دیگر باید دگرگون شود. هم الفبا و دین آموزی در پایه و هم سایر فن و فنون در حاشیه، هر دو برای این دنیا، ضرور شده. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 

گور : به تیتر عکس مهم وسط روزنامه "امتیاز" چاپ ۲ - ۸ - ۱۴۰۳ توجه شود؛ "زیر و رو کردن گورهای باستانی". نظرم: کشورها از گورها برای اثبات دیرینه خود محافظت می کنند. حتی یک سنگ قبر کهن در اندازه یک عدد آجر، نشان از قدمت و دیرینگی یک کشور می دهد. نباید به این راحتی گورهای کهن نابود شود و روی آن بنا، هر چند مذهبی یا آموزشی یا طبی و یا هر سازه دیگری ساخته شود. همان یک گور، گاه در حساس ترین تنش ها، تاریخ سند یک کشور می شود. حتی می شود در جزایر واقع در خلیج فارس از این جور گورها کشف کرد که نشان بارز می دهد مال ایران و ایرانی بوده است. گور، جدا از احترام در شرع، ورق های کتاب تاریخ کشور است. با احترام: نویسنده. والسلام.

 

 

 
 جمع آوری قلیان : "هزار قلیان از حاشیه زاینده رود حد فاصل پل بزرگمهر تا پل وحید جمع آوری شد." این تیتر روزنامه "عصر اصفهان" چاپ ۱۹ - ۸ - ۱۴۰۳ باعث شد یاد آقای سید حسین مرعشی  بیفتم که  گفته بود  برای دوران بازنشستگی یک «قهوه خانه» راه اندازی می کند. نمی دانم جدای از قهوه و چای، قلیان در  قهوه خانه مرعشی چاق می شود یا مثل پاریس قرن بیست است که در کافه، سیاست رد و بدل می شده است. نویسنده. والسلام.
 
 
 
 
زنگ تفریح : "نگاه قرن بیست و یکمی به زنگ تفریح". این تیتر روزنامه "سایه" چاپ ۲۰ - ۸ - ۱۴۰۳ با توجه با خبر این روزنامه، زمانی بود که در زنگ تفریح نقشه فرار از دیوار را می کشیدند! اگر زنگ تفریح را زنگ خردورزی کردند، یعنی زنگ کلاس را می خواهند زنگ تفریح کنند؟! نویسنده.
 
 
 
 
نیش و نیشتر عروس : "حمله دسته جمعی عروس ها به شناگران". این تیتر روزنامه "دریای اندیشه" چاپ ۲۱ - ۸ - ۱۴۰۳ در وهله اول غلط انداز  است اما منظور عروس های دریایی است  که نیشش زهر دارد و دردناک است. نیش عروس دریایی کجا و نیشتر و نوشداروی عروس ها کجا. نویسنده.
 
 
 
 
برق اتمی : "صرفه جویی یک و نیم میلیون بشکه نفت" به خاطر "برق اتمی". این تیتر روزنامه "پیشرو" چاپ ۲۲ - ۸ - ۱۴۰۳ در نقل قول آقای اسلامی رئیس انرژی اتمی خبر خوشایند بود. نویسنده.
 
 
 
 
مطالعه؛ چند دقیقه؟ : "سرانه مطالعه هر ایرانی دو دقیقه، ژاپن نود دقیقه، انگلیس حدود پنجاه". این خبر روزنامه "ساقی آذربایجان" چاپ ۲۳ - ۸ - ۱۴ و عکس و تیتر وسط آن از آیت ا... سید محمد حسین طباطبایی (نمونه ای از عالم پرکار و پرهیزکار در معرفی دین) جای اندیشیدن و تلنگر دارد. نویسنده.
 
 
 
 
قرص خوری : عین "نقل و نباب" شد خوردن آنتی بیوتیک در ایران. روی این خبر روزنامه "تفاهم" چاپ ۲۴ - ۸ - ۱۴۰۳ باید بنویسم به یه آشنایی گفتم در این سن نزدیک به کهولت غذای چرب کم بخور. گفت: رویش یک لیوان ترشی می خورم همه چیز را می شوید! می برد! نویسنده.
 
 
 
 
روستای اصفهک : "به ثبت جهانی در آمدن روستای اصفهک" در خبر روزنامه "امروز خراسان جنوبی" چاپ ۲۴ - ۸ - ۱۴۰۳ خبر خیلی خوشایندی است. مهمترین خصوصیت مردم اصفهک این است با آنکه در زلزله ای مرگبار و ویرانگر در چهل سال پیش کل روستا نابود شده بود دوباره همان روستا را با همان سنت های پیشین با گل و خاک ساختند که در اصطلاح فنی می گویند  تکنیک های خشتی باستانی. دیهوک طبس، مرکز اداری این روستا است. سلام بر مردم وفادار به سنت در دِه  اصفهَک. نویسنده.
 
 
 
 
سوداگری : خبر آقای جهانگیر الماسی هنرپیشه که "سوداگری به فرهنگ سرایت کرده است" در تیتر روزنامه "نوآوران" چاپ ۲۶ - ۸ - ۱۴۰۳ وادارم کرد بگویم دور جمهوری اسلامی  را خیلی وقت است سوداگری های "آقازاده ها"ی  فاسد حکومت، برخی از روحانیت، و واسط های بی سواد امتیازطلب در قدرت، تار بستند. نویسنده.
 
 
 
 
ضایعات : تیتر "کیمیاگر ضایعات" در بالای ضمیمه "سلام زندگی" از روزنامه "خراسان" چاپ ۲۷ - ۸ - ۱۴۰۳ خبر خیلی خوبی است. جوانی گیلانی به نام آقای "سروش رجبی"  از اشیاء کهنه دورانداختنی (که معمولاً همه توی انبار خانه ها تلنبار می کنند و در طول زمان زنگ می زنند و از چرخه خارج می شوند و محیط زیست را صدها سال آلوده می کنند) زیورآلات و کالاهای کاربردی می سازد. مثل همین عکس که از شیر آب برنجی، انگشتر با نگینی نقره مانند، ساخت. تحسین به این هنرورزی که بازیافت هایش حاصل ذوق و خلاقیتش است. نویسنده.
 
 
 
 
 
دنباله رو باشید! : برای تیتر نشریه ماهانه "قاصد امروز" چاپ مهر - ماه - ۱۴۰۳ هیچ چیز بهتر از این نیست که بنویسم: دنبال ما راه بیفتید! حق ندارید راه جدید بپیمایید! ما هستیم که می گوییم راه کدام است! چاه کدام؟! سرنوشت هیچ قومی به دست نسل نوی آن قابل تغییر نیست!! "لاَ یُغَیِّرُ ... حَتَّى یُغَیِّرُواْ" یازدهمین پیام رعد، مال ماست، ویژه ها و ویژه خوارها! حق مسلّم ماست. شما نسل نو چنین حقی ندارید به این آیه متمسّک شوید!! این را نویسنده نمی گوید، یک فکر مذهبی ناجور در ایران به نسل جدید رهنمود!!! می دهد. نویسنده.
 
 
 
 
 
اشتباهات رانندگان : تیتر عامل تصادفات، نود و دو درصدش از اشتباهات رانندگان سر می زند در روزنامه "سایه" چاپ ۲۹ - ۸ - ۱۴۰۳ خبری آموزنده و هشداری سازنده است. به این عامل، سه علت دیگر می شود اضافه کرد : یک: ناترازی وسعت اندک جاده ها با حجم زیاد خودروها. دو  : فرهنگ ناجور رانندگی در ایران میان عده ای که سرعت پرشتاب و وحشتناک دارند و خشم در نگاه و زبان شان نسبت به ماشین کناری، موج می زند.  سه : نازل بودن ایمنی ماشین ها و نبود سیستم هشدار در داشبورد برای پیش بینی و سخنگوی گویا حادثه ها. نویسنده.
 
 
 
کانتی ؟؟؟! : آن تیتر رویی "دوازه هزار جوان ایرانی در آمریکا"  منظور نیست، تیتر  "هم نشینی کانتی ها" در قسمت زیری روزنامه "هفت صبح" چاپ ۳۰ - ۸ - ۱۴۰۳ خبری است که نمی شود نقض و نقدش نکرد. این دو فرد !! هرگز "کانتی" نبوده و نیستند، برای کسب نمره برای گرفتن مدرک! دکتری از تئوری کانت فقط گذر کردند و ترم را گذراندند. ایمانوئل کانت بزرگترین فیلسوف فعل اخلاقی بود؛ این دو نفر (آقای علی لاریجانی و آقای غلامعلی حداد عادل)، از اخلاق، خالی خالی بوده اند! هنگامی که قدرت در دست داشتند و هر چه اخلاق بود را له  کرده بودند و مردم را یاد بادمجان دور بشقاب! می انداختند. نویسنده.
 
 
 
 
زاینده رود خشک : تیتر  "جاری بودن زاینده رود نیازمند اراده ملی است" در روزنامه "کیمیای وطن" اصفهان چاپ ۱ - ۹ - ۱۴۰۳ برایم مهمترین خبر در این صفحه روزنامه است، زیرا مناطق وسیعی از مرکز ایران وابسته به آب این رود است؛ که نه تنها زاینده است، بلکه زنده کننده می باشد و بیشتر، به آن زنده رود می گویند تا زاینده رود. به قول خبرگزاری حوزه : "دعای داریوش کبیر که بر دیوار جنوبی کاخ آپادانا به فرمان داریوش کنده شده" این است: "خدا این کشور را، از دشمن، از خشک سالی، از دروغ حفظ نماید." بیم داریوش از سه چیز : "دشمن، خشکسالی، دروغ" دعایی درست بود. نویسنده.
 
 

 
نهاد معامله گر : این تیتر که "یک نهاد، اوراق بدهی را با نرخ بالا معامله می کند" در قسمت زردرنگ روزنامه "مواجهه اقتصادی" چاپ ۱ - ۹ - ۱۴۰۳ خبری نیست که بشود از کنارش راحت رد شد، چیزی نگفت. پیش از این نیز آقای حجت ا... صیدی  رییس سازمان بورس و اوراق بهادار گفته بود : "زمانی که اوراق شهرداری ها با نرخ بالایی معامله شد، به طور جدی برخورد کردیم". البته اینکه "به طور جدی" برخورد کردند، مردم فکر نکنم دقیق بدانند منظور از "به طور جدی"، چه نوع برخوردی بود. رصد اقتصادی نیز از حوصله مردم خارج است؛ زیرا حاصلی بجز سرخوردگی و به هم ریختن اعصاب ملت! ندارد. نویسنده.
 
 

 
خشکه، افتاده یا ایستاده :  آن عنوان پانصد آب انبار گمیشان، نقلش نیست، آن به کنار! منظورم تیتر "جنگلداری؛ مقدم بر برداشت" است که روزنامه "پیام ما" چاپ ۳ - ۹ - ۱۴۰۳ به عنوان خبری  مهم، کار کرده است.  هر چه از خود درختان پای جنگل می افتد یا می ریزد، چه برگ خشک باشد، چه تنه خشکیده،  چه علف و چه سرشاخه، همه برای کف جنگل و بقای درختان، مواد مغذی است. غذای جنگل را نباید دستبرد زد. استحصال و بهره برداری جنگل قانون علمی و بشردوستانه دارد که باید به آن پیمان سپرد. پس؛ خشکه، افتاده یا ایستاده کود برای کان جنگل است. نویسنده.
 
 

 
رفع فیلترینگ؟!! عجب!! : منظورم تیتر آقای علی لاریجانی نیست که مشخص نیست او چرا این روزها علَم شد در سایت و سیاست! و نخود هر آتش! حساب آمد.  هدف این نوشته، تیتر "رفع فیلترینگ در دست اقدام" روزنامه "عجب شیر" چاپ ۴ - ۹ - ۱۴۰۳ است که فکر نکنم امر که امر حاکمیتی شد دولت کاری بتواند کند. آیا شده کسی حالی کند نظارت تفسیر موسع آقایان و بانوان شورای نگهبان (ببخشید این شورا که عضو بانو !!! ندارد) راه انحرافی از اصول انقلاب اسلامی است؟! فیلترینگ نیز عین این است. تشخیص، تشخیص  خودشان است و لا غیر. فرمانروایان فیلتر نباشند خودش نشان آزادی است! مردم چه حقی دارند به آزادی! آزادی برا چه کاری! نویسنده.
 
 
 
کتابخانه :  تیتر "صد هزار کتابخانه مدرسه باید ایجاد شود" در روزنامه "پیشرو" چاپ ۵ - ۹ - ۱۴۰۳ از اخبار خوب کشور است و یک پیشنیاز مهم دارد و آن این است دانش آموز را باید به فردی کتاب دوست بار آورد. وزارت آموزش و پرورش از اسمش معلوم است دو بال دارد. یک بالش بار نیاید امکان پرواز و اوج گرفتن از دانش آموز سلب می شود. نویسنده.
 
 
 
هوبره :  می خواستم تیتر "پیشرفت علمی و اطلاعات جهانی" از سخنان مهم دیروز آیت الله سید جواد علوی بروجردی را مورد توجه قرار دهم، دیدم تمام عنوان های  این صفحه  حتی قاچاق هوبره مرغ سان پابلند و گردن دراز ( با قلمرو بیشتر در خراسان جنوبی) در روزنامه "ابرار" چاپ ۶ - ۹ - ۱۴۰۳ خبرهای قابل توجهی است. ایران، کشور سخنرانی، شده است باید ثبت شود! نویسنده.
 
 
 
انتقادپذیری مازوتی! :  تیتر "انتقادپذیرم"  از سوی آقای مسعود پزشکیان در روزنامه "سراج" چاپ ۷ - ۹ - ۱۴۰۳ چشمگیر بود. این روزنامه دست راستی تندرو به احتمال قوی این رئیس جمهور را دست انداخته است.شوخی: مازوت را لغو کرد هوا آلوده نشود، برق را نوبتی جدولی از خانه ها دو ساعت در یک روز در میان خاموشی زد. سپس فشار روی فشار روی خود دید. در  نتیجه از سه روز پیش به این ور، قطع برق خانه ها را قطع و لغو کرد. این است انتقادپذیری مازوتی! شاه صدای مردم را گفته بود "شنیدم". شاه، دیر شنید، رفت. کشوری گوش به حرف مردم ندهد یا واژگون می شود اگر نشود دیگر روی "زور" و "زورمندی" حکومت می ورزد. حرف شنو شوند خیلی خبر خوبی است. نویسنده.
 
 
معیشت مردم :  در این قسمت تیتر "ارز حاصل از صادرات" این روزنامه "جهان اقتصاد" چاپ ۸ - ۹ - ۱۴۰۳ اصلا" مورد توجه ام نیست، بلکه فقط تیتر جمله "به هیچ وجه نمی گذاریم معیشت مردم دچار مشکل شود" پزشکیان منظورم است. آقای  پزشکیان احتمالاً دقت نکرد فعل  "شود"  در وصف معیشت مردم غلط است، چون مردم، متمادی  دچار مشکل معیشت شده اند و به خط ممتد افتاده اند. بیشتر از سر نالایقی مسئولان نظام. بلاخره فامیل بازی در حکومت مذهبی ایران، ادامه دار شد، از تمام دولت ها به این دولت، که با "پیر و پیغمبر" سوگند، قول داده بود با مردم رو راست باشد. پس،  یوسف، پسرت را پزشکیان، آقای محسن حاجی میرزایی قمی پست داد تا پوئن (در زبان فرانسه: point) دهد؟! این را برای مردم پاسخگو باش! فرداها دیر است. شما معاد مردم را وا گذار به آنها که خود را معادی و بهشت رونده فرض گرفته اند و برای ملت شریت و داروی بهشت می نویسند! بچسب به معیشت مردم. و الا، عین قبلی! در میمانی، در مهمانی! نویسنده.
 
 

یک خال ریش شهید سید حسن مدرس! :   پشت تیتر دوم  روزنامه "ابرار اقتصادی" چاپ ۸ - ۹ - ۱۴۰۳ عکس شهید آیت الله سید حسن مدرس توجه ام را جلب کرد. هیچ کدام از رئیس مجلس های جمهوری اسلامی ایران، از نظر مبارزه با استبداد و صراحت در آزادی بیان، به یک خال ریش شهید سید حسن مدرس نمی رسند. این آخری  و آن اسبقی (یعنی آقای قالی باف  و آقای حداد عادل) را نباید در این مقایسه، حتی به حساب آورد. دو چاپلوس سیاسی!! که گفتار های آنان آدم را به یاد "ملیجک" های محفل ها و "دلقلک" های دربار می اندازد!! باید رفت  دید آقای "حسین لعل" در کتابش ملیجک از "عزیز السلطان " ناصرالدین شاه قاجار چه حکایت هایی کرد! و نیز دید که "تلخک" "سلطان و شبان" در ورای روزنوشت تاریخ نگاری خود، چی ها مخفیانه ثبت می کرد!! نویسنده.
 
 

موسیقی نواحی باز در تعویق :  تیتر "مشتاقی و مهجوری"  در روزنامه "توریسم" چاپ  (۱۰ - ۹ - ۱۴۰۳)  خبری برای تعویق جشنواره موسیقی نواحی است، اما احتمالا" تیترنویس خوش ذوق به کتاب "مشتاقی و مهجوری" آقای مصطفی ملکیان (از مشاهیر شهرضا "قمشه" اصفهان)  انس داشت این عنوان خبری را درشت کرد. به نظرم علت عمده  تعویق های پی در پی جشنواره موسیقی نواحی در ایران این است تقویم ایران پر شد به روزهای مناسبتی عزا. اتفاقات فوت افراد حکومتی در کشور و ترورهای خاورمیانه این  تعداد روزهای عزاها را دائم بیشتر و بیشتر کرد  که تقریبا" می شود گفت کل تقویم ایران را عزا پر کرده است. حتی فاطمیه یک و د و را بالغ بر سه هفته به هم متصل کردند. این موارد، شادی و موسیقی مفرّح و جشنواره ها را زیر اثر خود می برد. عزا یک سنت انسانی و ایمانی است اما هر چیزی حد وسط منطقی دارد، آن حد وسط رعایت نشود حتی لغت "حکمت" معنایی غلط و عکس پیدا می کند. نویسنده.
 
 
 
کدام درست است؟ :  دو تا تیتر بالای راست و چپ در روزنامه "شاخه سبز" چاپ (۲۴ - ۹ - ۱۴۰۳) خبری کامل متناقض همدیگر است. آقای رمضان شریف سپاه پاسدار از اشتباه محاسباتی ارتش سوریه به عنوان عامل سقوط دولت بشار اسد نام می برد. دیگر نمی داند بازتاب این حرفش این می تواند باشد مردم بپرسند پس این مدت چند سال، ایران در سوریه به چه مشغول بوده است؟! تا سقوط کرد شما جرئت حرف زدن پیدا کردید؟! سمت چپ آن، روحانی خطیب جمعه پایتخت، در همین وضعیت، از آمار شش هزار رزمنده ایران یاد می کند که سوریه و سیاست منطقه ای کشور رو دست ایران گذاشت و اینک دست پاکشان از این جهان کوتاه است که ببینند نظام ایران چگونه در سوریه سقوط نظام سوریه را ظرف یک هفته به چشم خود دیده است و مثلا" می خواهد درس عبرت بگیرد که به نظرم نمی گیرد رو به توجیه پشت توجیه می آورد. نویسنده.
 
 

عقب نشست "عقبه"  :  تیتر اصلی روزنامه "ستاره صبح" چاپ ( ۲۵ - ۹ - ۱۴۰۳) در مورد نشست "عقبه" اردن خبر از شکست سیاست جمهوری اسلامی در بعد منطقه ای می دهد. زمان تصمیم سیاست درست جهانی و داخلی آیا فرا می رسد؟! ایران از سوی منطقه در این نشست مربوط به سوریه رانده شد. مجلس "در رأس امور" نیز از ایران به علت شستشوی مغز انتخابات واقعی، کلاغ پر شد. پس، حال که ایران از یک مجلس محاکمه گر سیاستمداران تهی شده است، یکی از اخلاقیات خودمحاکمه گری است، یعنی آدم خودش، خودش را زیر محاسبه نفس ببرد. حکومت ها نیاز بیشتری دارند به این نوید اخلاق اما تن نمی دهند. روزی می دهند که دیر است مانند دمشق نشینان. نویسنده.
 
 

آزادسازی کشور توسط نسل جوان!! :  تیتر بالای سمت راست روزنامه "بشارت نو" چاپ (۲۶ - ۹ - ۱۴۰۳) از سخنرانی های مکرر و مکدر آقای حسین سلامی ف.ک سپاه که "سوریه حتما" به دست جوانان سوری آزاد خواهد شد" مرا به فکر این جواب انداخت که بگویم آقای برادر حسین! اگر سوریه را نسل جوانش حتما" آزاد می کند یعنی می خواهی طبق قاعده تعمیم و استقراء بفرمایی در ایران نیز جوانان چنین حقی دارند که حاکم بر سرنوشت سیاسی خود شوند، حتی اگر حکومت مستقر نخواهد؟!!! نویسنده.
 
 

مهارت  و  نیروی کار ماهر :  تیتر سرمقاله بالای سمت چپ روزنامه "مواجهه اقتصادی" چاپ (۲۷ - ۹ - ۱۴۰۳) به نظرم خیلی با اهمیت است. مهارت  و  نیروی کار ماهر، امروزه از سرمایه های معتبر کشورها در جهان است. آن را صادر می کنند و ارزآوری دارد. نویسنده.
 
 


سواد و اخلاص : تیتر بزرگ از یک بزرگمرد را در این صفحه روزنامه "هم میهن" چاپ امروز (۲۸ - ۹ - ۱۴۰۳) می بینم که به نظرم جای این سخن را برایم باز کرده تا بگویم آن مرجع و فقیه بزرگ، هم سواددار ترین های حوزه بود، هم بااخلاص ترین‌های آن. این دو صفت، وی را به مردی «صریح الهجه» و انسانی شریف و باشهامت در بالاترین امور کشور تبدیل کرده بود و انحرافات در سباست را بی ترس، در میان می گذاشت. او در قبرش سربلند است. تا جایی که می دانم آقا منتظری شبیه ترین ساده زیستی فردی را با زندگی سراسر زهد حضرت امیر المومنین امام علی بن ابی طالب (علیهما السلام) داشت. نویسنده.

 

 


خُلد آشیان شیطان در جلد انگشت شماران راستگرایان : تیتر گرد هم شدن دو تا شیخ بیرون رفته! از نظام حکومتی روحانیت ایران! در این روزنامه "هم میهن" چاپ امروز (۲۹ - ۹ - ۱۴۰۳) مرا به این نظرم انداخت تا صاف بگویم نیم درصد شک باقی نمی گذاشت آن خدا بیامرز آقای رئیسی (رئیس جمهور دولت سیزدهم جمهوری اسلامی) که اگر در سقوط هلی کوپترش در شیار کوه آذربایجان شرقی، جان نمی باخت درنمی گذشت، دیری نمی کشید او هم به همین جمع و گرد هم نشینی با این دو تا شیخ (آقای مهدی کروبی و آقای علی اکبر نوری ناطق) می پیوست؛ چون آن درگذشته در آن سقوط اردیبهشت پس از دیدار و دوستی با "الهام علی اسرائیل اِف!!!" روی "سد دوستی" مرزی!!! ، سخت می خواست خود را راست های افراطی و کم عقل!! (شاید بی عقل) جداسازی سازد، اما افراطی های پایداری و حقله یک "سعید" مرموز حکومت ویژه سالاران ایران! هی علاقه داشتند حجت السلام سید ابراهیم رئیسی خدا بیامرز را فرد ویژه و روحانی خاص و خیلی خیلی بالابالا نشان دهند. اما او دانسته بود در جلد جناح افراطی راستگرایان حکومت اسلامی ایران، شیطان رجیم، نه تنها فقط لانه کرده، حتی "خُلد آشیان" شد در جلدشان، تا به اغواگری کاری کند که هر چه می کنند به سود اسرائیل تمام شود!  نویسنده.

 

 

مودّت در سیاست : تیتر "مذاکره و مودّت" روزنامه "سازندگی" چاپ امروز (۶ - ۱۰ - ۱۴۰۳) از یک رو جلب توجه می کند و آن این است شخص آقای دکتر محمد جواد ظریف تصور می کند حال که "جمهوری اسلامی  ایران" به ضعف کشیده شد، بازیگری سیاسی ایران با نقش صوری / واقعی "مودّت"، کشورهای منطقه متحد محور آمریکا  را لااقل از ایران، دورتر نمی کند. آقای ظریف  در دوره ی خود، اول به پیمان برجام تکیه مطلق داشت، سپس می خواست با تثبیت برجام سراغ کشورهای همسایه و منطقه برود. همین ضعف و اشتباهش، برجام را متزلرل ساخته بود. اینک با این پیشنهادش، سعی دارد خود را "واسط" نشان دهد. چون می داند مذاکره ایرانی - آمریکایی بدون پیمودن مودّت  همسایگی، باز به تزلزل می رسد. نویسنده.

 

 

عشایر : تیتر "هر چادر عشایر یک ایستگاه محیط زیست" در روزنامه "مهد تمدن" چاپ امروز (۱۱ - ۱۰ - ۱۴۰۳) مورد نظرم است، نه آن کاسبکاران لفّاظ آخر زمان و نه ستارخان که فقط اسمشان رو خیابان های تهران است، نه آرمان ها و ایده های و کارهای شان. نویسنده.

 

 

ترکیه و منطقه : تیتر "تی. آر. تی فارسی" در گوشه بالای سمت چپ روزنامه "ابتکار" چاپ امروز (۱۷ - ۱۰ - ۱۴۰۳)  از خبرهای مهم  برای جامعه ایران است. به نظرم ترکیه برای تسلط بر حوزه  نفوذ خود ترجیح داده است افکار عمومی ایران را مخاطب خود سازد. به همین خاطر از خیلی مدت پیش رسانه هایی فارسی تأسیس کرد. هدف از این کار به تحلیلم، صاف کردن اذهان مردم منطقه به قبول ناچاری یا عمدی امنیت به دست ترکیه است. بین ایران و ترکیه بر سر نفوذ بر خاورمیانه فعلا" رقابت نرم برقرار است اما در آینده...، بقیه به وقتش. نویسنده.

 

 

معامله با جیمی کارتر : تیتر "۴۴ سال پس از ۴۴۴ روز" گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا در تهران، در هفته نامه "امید جوان" چاپ (۱۵ - ۱۰ - ۱۴۰۳) تحلیلی روی خبر است که آن تحلیلگر اعتقاد دارد اگر ایران در همان سال دست به معامله با جیمی کارتر می زد، رونالد ریگان جمهوری خواه افراطی وارد کاخ سفید نمی شد که بر ایران سیاست سرسختانه تری گرفته بود. این تحلیلگر دارد می گوید  فکر  تنبیه کارتر نتیجه وارونه داد. مدیر این هفته نامه آقای مهرداد خدیو است. نویسنده.

 

 

بخش خصوصی حکومت! : تیتر سخن حجت الاسلام محسنی اژه ای "باید به بخش خصوصی میدان دهیم" در بالای گوشه ی چپ روزنامه "عصر رسانه" چاپ (۱۹ - ۱۰ - ۱۴۰۳) نیاز به یک تکمله دارد. شما حکومتی ها بخش خصوصی را میدان داده بودید، یادتان نیست؛ بخش هایی از حکومت را آخوند کده کردید!  اسمش خصوصی سازی و و به شوخی: همان اطلاعیه اموات در انحصار وارثت! در درون روحانیت است. البته آن بخش از روحانیت متواری از تقوا و حواس جمع برای زخارف دنیا. نویسنده.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2532
۳ عدد کامنت برای این مطلب ثبت شده است
نظر (۳)
. . . this page doesn't have any comments yet
  • ناشناس
    ناشناس

    ساده لوح بودن ایشان گفتمان امام راحل بوده یا امام را باید کم درک فرض کنید ویا مطلب دیگری است باید فاش بگویید ‌تعارض با سخنان امام راحل یعنی عدم اعتقاد به راه ومکتب ایشان. پس درحریم انقلاب واردنشوید. که امام راقبول ندارید. پس با کلمه حق اراده باطل نفرمایید. منتظری دربایگانی تاریخ قرار گرفت. اونه تنها منادی وحدت نبود بلکه بذر نفاق دشمنی وحمایت ازخط نفاق را داشت بارور میکرد.  با گذاشتن تصویر اودرکنار شهید عزیز مفتح باعث توهین به آن شهید عزیز خواهدبود. گرچه این تیتر راازجریده ای برگزیدید. بالاترین مشکل منتظری این بود که سیاسی میاسی نمیدانست ولی درسیاست دخالت میکرد!!

    جواد آفاقی

  • پاسخ دامنه را در اینجا باز کنید :
  • ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
    ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
    ،،
    توضیح: حجت الاسلام شیخ جواد آفاقی به «نویسنده» نوشت

    جواب نویسنده:

    برادر محترم آقای آفاقی سلام
    قضاوت شما برادر محترم در مورد نوشته ام را دیدم. تشکر می کنم عقیده خودتان را مطرح کردید. موفق در ظل خداوند تبارک تعالی باشید. یک دانشمند عصر پس از رنسانس در فرانسه جمله ای دارد به این شکل تقریباً:

    تمام تلاشم این است آزادی بیافرینم که مخالفم بتواند آزاد حرف بزند.

    با احترام به شما سخنان خود را بیان فرمودید.

  • ناشناس
    ناشناس
    سلام جناب نویسنده
    صبح به خیر
     
    ۱- در اولین کنکور سراسری بعد از انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۶۲ وارد دانشگاه شدم. در آن زمان روزی به نام روز دانشجو نداشتیم و روز ۲۷ آذر که سالروز ترور دکتر محمد مفتح بود، مراسمی به عنوان «روز وحدت حوزه و دانشگاه» برگزار می‌شد.
     
    ۲- نمی‌دانم چه اصراری به اعلام وحدت حوزه و دانشگاه بود؟ کاری فرمالیته و نمایشی که از سوی هیچ‌کدام از دو طرف جدی گرفته نشد و سال‌هاست که دیگر این هدف کنار گذاشته شده است.
     
    ۳- اهل فن می‌دانند که منظور از وحدت حوزه و دانشگاه آن بود که مرجعیت علمی از دانشگاه، گرفته شود. برای رسیدن به این هدف یک دفتر همکاری حوزه و دانشگاه شکل گرفت. 
     
    ۴- حوزه در علوم تجربی و پایه که صلاحیت ورود نداشت، اما در علوم انسانی وارد شدند تا کتاب‌های علوم انسانی اسلامی بنویسند. دکتر سروش می‌گفت که برای این کار از استادان دانشگاه می‌خواستند که کتاب بنویسند و برای تایید به این دفتر بیاورند.
     
    ۵- کتاب‌های اقتصادی منتشرشده در این دفتر، همان چیزی است که امروزه به آن «شبه‌علم» می‌گویند؛ معجونی از برخی موضوعات علم اقتصادی و تراوشات اذهان یک عده خود عالم‌پندار.
     
    ۶- این‌ها کسانی هستند که هنوز مفهوم علم را درنیافته‌اند و خیال می‌کنند، جامعه‌شناسی، اقتصاد، روانشناسی و... اسلامی داریم و شاید به دنبال فیزیک، شیمی، ریاضی و ..‌. اسلامی هم بودند.
    جلیل قربانی
  • پاسخ دامنه را در اینجا باز کنید :
  • ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
    ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
    ،،
    جواب نویسنده:
    برادر محترم آقای قربانی سلام
    تصور هم نمی کردم نوشته ام بتواند شما همدرس این مدرسه را به سر ذوق آورد و مقاله ای روشنگر وارد مدرسه فرمایید. از شما و از مقال وزین شما بی نهایت تشکر می کنم. یک کار در حوزه ها این شد سعی می کنند سواد دینی خود را شبیه دانشگاه بسازند و مدارک وزارت علومی به پرونده کارگزینی خود بچسبانند. از حوزه نجف نمی دانم آیا شبیه ایران شد یا نشد. تشکر می کنم.
    نویسنده
  • ناشناس
    ناشناس
    با درود 
    طلوع و غروب افراد به نظر یک یا چند نفر بستگی ندارد بلکه به عملکرد و مواضعی است که از او با نام خودش در تاریخ می ماند فلذا اگر به گفته جنین قال و ماقال باشد نباید در تاریخ اسلام هیچ مشکلی و انحرافی حادث می شد چرا که مگر از پیامبر ص بالاتر و برتر در اسلام داریم که سخنانی آن همه عمیق و والا در مورد حضرت فاطمه س و علی ع بسیار بسیار علنی گفته است پس چرا چنان شد ؟!
     
    از طرف دیگر مگر بی امیه و بنی مروان و بنی عباس تلاش در محو نام علی و آل علی نکردند که نامش را محو کنند ؟ چه شد ؟ ...قس علیهذا 
    فلذا 
    آنچه در تاریخ و در قضاوت تاریخ برجا می ماند نه تبلیغات و تعلیقات حکومتها و دست اندرکاران آنست بلکه خود گفتار و عمل آن فرد است که می ماند و مورد قضاوت تاریخ قرار می گیرد و آدمیان بر آن مبنا یادش می کنند .
     
    آیت ا...منتظری هم ازین آدمهاست که نامش هرگز در تاریخ این سرزمین گم نخواهد شد و همانگونه که در خاطره ای در صحن مدرسه بدان اشاره کردم وجدان بی طرف اگر چه رنجنامه سراسر توهین و وارونه سازی سایتهای باز امروزی تحت نامهای تاریخ معاصر و تاریخ انقلاب اسلامی دارند در پرتالها و ...نشر می دهند بازم نامش گمشدنی نیست و همیشه کم نیستند افرادی که از او به نیکنامی یاد خواهند کرد و ...
    خدایش بیامرزاد

    محمد عبدی سنه کوهی

  • پاسخ دامنه را در اینجا باز کنید :
  • ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
    ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
    ،،
    جواب نویسنده:
    برادر محترم آقای عبد سلام
    قلم شما صراحت و روشنی دارد. شجاعت در کلام شما برایم الگوست. تشکر می کنم. از تاریخ، قرض خوبی گرفتید و موضوع را تسطیح و تقویم کردید.
    نویسنده
نظرات خود را در زیر بنویسید:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">