جنبش اعتراضی هُنگکُنگ

به قلم دامنه. به نام خدا. همه چیز بر سرِ «لایحهی استرداد به چین» بپا خاست اما در ادامه، هُنگکُنگیها «دموکراسی بیشتر» را خواستار شدند. آنها با شعار «۵ درخواست، نه یکی کم، نه زیاد» مطالبات خود را در خیابانها بیان کردند مثل: پسگرفتنِ لایحهی استرداد که دست دولت چین را برای بُردن شهروندان هُنگکُنگ به چین باز میگذارد؛ چون هنگکنگ قسمتی از چین است با میزانی از خودمختاری. لایحهای که به قول هنگکنگیها: «تهدیدی بود بر آزادیهایشان چراکه متهمان هنگکنگی باید برای محاکمه به چین تحویل داده میشدند.» (کد خبر: ۴۲۲۳۷۲)
علاوه بر درخواست ابطال لایحهی استرداد، چهار خواستهی دیگر آنها اینهاست: تحقیقات در مورد خشونت عریان پلیس؛ لغو شورشنامیدنِ اعتراضات؛ عفو معترضان دستگیرشده؛ و نیز حق رأی کامل و تمامعیار.
سه چیز این جنبش را در معرض خطر قرار داد: یکم: دولت، تظاهرات را غیرقانونی دانست. دوم: از لفظ حقوقی «شورش» برای معترضان استفاده شد. سوم: نقضِ قانون ممنوعیتِ نقاب به صورتزدن در مجامع عمومی توسط معترضان. که هر سه مورد، دستِ دولتشهرِ هُنگکُنگ را برای برخورد با آن باز میگذارد.
هُنگکُنگ، بیش از یکیونیم قرن مستعمرهی انگلیس بود که در سال ۱۹۹۷ به چین پیوست. در تحلیلها و بررسیها، این مسأله را نیز نباید از نظر دور داشت؛ عادتکردن با نظام تکحزبی چین گرچه برای هُنگکُنگیها زمان می برَد حتی ممکن است مُیسَّر نگردد، اما از آن سو انتظار اِعطای دموکراسی بیشتر از جانب چین به هُنگکُنگ امری محال است. بنابراین، این بحران بآسانی قابل حل نیست بلکه یک پیچیدگی دیگر به منطقهی شرق دور افزوده شد.