qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

۱۷۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

عترتایران

«سیّد» بر سرِ اسم سادات

شنبه اسفند ۱۴۰۰
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. شایسته‌کاری ۱۸ (سلسله نوشتارم در مدرسه فکرت) در نام بردنِ سلسله‌ی سادات -که ریشه در نسل پیامبر ص دارند و متصل به خاندان عترت‌اند- هرگز عنوانِ محبت‌آمیز و حرمت‌گذارِ «سیّد» را، از سرِ اسمشان حذف نکنیم؛ این را از آن‌رو می‌گویم دوستداران اهل‌بیت -علیهم‌السلام- هوشیار باشیم کسانی هستند که این عنوان را به‌عمد حذف می‌کنند تا مثلاً به دیگران بگویند ما از عناوین! ارزشی پرهیز می‌کنیم. اما پاره‌ای از هم‌اینان بارها پیش‌آمده که برای نخاله‌ترین افراد در تاریخ، عناوین می‌آورند و ابایی از وصف و تکریم و حتی تقدیس و گرامی‌داشت‌شان ندارند. اگر کسی در شناسنامه سیّد است، طبق قانون ثبت احوال ایران هم، ذکر و درج سید یا سادات را لازم می‌دارد. افتخار می‌کنیم سادات را گرامی می‌داریم؛ این فرهنگ محبت و حرمت در میان ایرانیان بوده و هست و خواهد بود. آن بنگاه‌های سخن‌پراکن بیگانه‌اند که «سیّد» را حذف می‌کنند تا مردم متدین مسیر را گم کنند.
 

 

پیام حجت‌الاسلام حاج سیدحسین شفیعی دارابی: 

 

سپاس از مقابله با یک هجمه فرهنگی نامرئی!!!

بسمه تعالی. آقا ابراهیم سلام علیک شکر الله سعیک. متاسفانه در کارهای پژوهشی حوزوی و دانشگاهی، شاهد این اقدام ناپسند (؛ یعنی حذف واژه مقدس «سید» از نام مؤلفان قدیم و جدید و... (امام حمینی، علامه طباطبایی، بحرانی، سید محمد کاظم یزدی و....) در فهرست منابع مقالات، کتابها، پایان نامه ها و رساله‌ها) هستیم؛ بنده در تمام جلسات دفاعیه رساله ها، و پایان نامه و ارزیابی مقالات و... بر این اقدام خورده گرفته ام؛ و از جمله تذکر و در خواستم از محققان اینست که این نقیصه را رفع نمایند؛ متاسفانه حتی دیدم برخی از اساتید راهنما و محققان و... می گویند: «طبق آئین نامه، اشکال ندارد»؛ اطلاعیه صادر شده برای جلسه کرسی ترویجی فردا (یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ش) دیدم کلمه دل انگیز «سید» را از روی نام بنده حذف کردند؛ بلافاصله به مسئول مربوطه تذکر داده ام که اصلاح کنند و اصلاح نمودند؛ در پایان کنگره بین الملل «بیانیه گام دوم و...» نیز دیدم: نام «حسین شفیعی» به عنوان عضو کمیسیون «تمدن» و ناقد دو مقاله درج گردید؛ اعتراض نمودم که بنده «سید حسین شفیعی دارابی» هستم؛ آقا ابراهیم، این پرده برداری جنابعالی از این هجمه نامرئی فرهنگی؛ موجب گردید تا بنده از این پس، در  اقدامات مشابه پیش روی، مصمم تر عمل نمایم. البته بر اساس آموزه های اهل بیت (علیهم السلام)، بار سنگینی بر دوش ما سادات و منتسبین نسبی آن بزرگوار فرض است که حرمت این تعبیر و توصیف را نگه داریم؛ و مراقب باشیم تا در عرصه عمل، کاری ناخوشایند مرتکب نشویم؛ و...؛ زیرا منتسب به آن اولیاء پاک الهی هستیم. (عصر روز شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ ش = ۸ شعبان ۱۴۴۳ ق: حوزه علمیه قم: سید حسین شفیعی دارابی) 

۴ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
ایرانمرجعیت

دیدگاه آیت‌الله‌العظمی صافی

شنبه بهمن ۱۴۰۰

از مرحوم آیت‌الله العظمی لطف‌الله صافی گلپایگانی: این‌ها به عنوان متجدد می‌آمدند و هدف اصلی‌شان، از بین بردن اصل اسلام و جوهره دین و هویت دینی بود... در نوشته‌های تاریخی‌شان، در بدگویی به اسلام و مسلمین کم نگذاشته و همه علل عقب‌ماندگی را به اسلام برگردانده‌اند!... شما همین لغت‌نامه دهخدا را نگاه کنید، چقدر حق‌کشی کرده است! ببینید چند صفحه به آن زن بابی- قره‌العین- اختصاص داده است، نزدیک به بیست و هفت، هشت صفحه درباره او مطلب نوشته است، اما در مورد حضرت زهرا (س)، به یکی دو صفحه هم نمی‌رسد!

 
همان طور که می‌بینید کشور‌های بسیار کوچک اروپایی هم استقلال دارند، اما اگر یک کشور اسلامی بخواهد استقلال داشته باشد، اگر بتوانند، فوراً صدای استقلال‌خواهی آن را خفه می‌کنند!... بسیاری از برنامه‌های تحمیلی مثل یکسان‌سازی شکل لباس و کشف حجاب، همه برای تغییر هویت اسلامی بود. توجه به مدنیت قبل از اسلام و ایران باستان و احیای مدنیت‌های مرده در نقاط دیگر، همه برای همین مقصد بود.... پیدایش بابی‌ها، بهایی‌ها و پهلوی‌ها، برای همین مسئله بوده است.
 
خود مرحوم آخوند خراسانی را که به‌حق از رهبران بزرگ مشروطه بود، قبول نداشتند! آن‌ها امثال ستارخان و باقرخان را که در مقابل مرحوم آخوند، اصلاً به حساب نمی‌آمدند، بزرگ جلوه می‌دهند!
 
گاهی در زمان شاه می‌گفتم این کار‌هایی که شاه انجام می‌دهد، برنامه‌های خودش نیست، چون او این قدر عقلش نمی‌رسید، بلکه این نقشه‌های بیگانگان، منحرفان و متخصصان استعمار، در ضدیت با اسلام بود و او فقط اجرا می‌کرد.
 
مراجع و علما را طوری معرفی می‌کنند که نه با جامعه کار دارند و نه به فکر مردم هستند و نه آشنا به مسائل جهان‌اند!
 
از طرفی ترقی صنعتی اروپا هم، خیلی جلوه می‌کرد و مردم را تحت تأثیر قرار داده و تبلیغات ضددینی هم، به‌طور کلی گسترده شده بود...» منبع
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
گوناگونایران

تاراج ایران توسط شاه و خاندان

جمعه بهمن ۱۴۰۰

متن نقلی به تنظیم دامنه: در آیین واگذاری صدوسیزده‌هزارمین سند املاک غصب‌شده از سوی خاندان پهلوی به مردم، مطرح شد: ۴۴ هزار فقره املاک و سند از سوی خاندان پهلوی غصب شده است و اموال مردم را بدون پرداخت ریالی تصاحب کردند. درآمد رضاخان از اجاره‌ی املاک در ۸۰ سال قبل، ۷۰ میلیارد تومان بود و از مجموع ۴۴ هزار فقره، فقط ۲ هزار و ۱۰۰ فقره آبادی بوده است. ... برخی از خودروها در دنیا بی‌نظیر هستند و سه کارخانه جمع شده بودند تا برای پسر چندساله‌ی شاه ملعون، خودرو تولید کنند. آقای سید پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی پرده برداشته که برخی از قطعات خودرو رضاشاه از طلا بوده است. هیچ‌کدام از موزه‌ها در کشور مصادره نشد و همه‌ی آن در دست میراث فرهنگی قرار دارد و خاندان پهلوی تمام تابلوها و فرش‌های نفیس را تصاحب کرده بودند.. در حال حاضر همه اموال و خودروها حفظ و بازسازی شده است... شناسنامهی شاه، فرح و ... در اختیار بنیاد مستضعفان قرار دارد... آن‌ها تصور می‌کردند که دوباره برمی گردند، ولی پول‌های زیادی را از کشور خارج کردند و برآورد ما این است که آن‌ها ۱۰۰ میلیارد دلار پول از کشور خارج کردند.. ۳۵ هزار هکتار از اموال غصب شده به دست خاندان پهلوی به مردم واگذار شده است. هنر جمهوری اسلامی این است که اموال غصب شده را به مردم برگردانده است. منبع.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
ایراننویسندگانجهان، جامعه

بحثی درباره‌ی بانک و ربا و بهره و عملکرد

شنبه دی ۱۴۰۰
به قلم جلیل‌ قربانی: آقای طالبی، سلام، روز به‌خیر
 
۱- در دوره قبلی فعالیت «مدرسه فکرت» درباره ربا و تفاوت آن با بهره در نظام بانکی، مطالب خدمت دوستان ارائه کردم. به بیان ساده؛ ربا مربوط به دوره قبل از پیدایش پول و برای معامله پایاپای(کالا با کالا) بود که نباید بازپرداخت یک کالا بیشتر از دریافت آن باشد، آن هم به شرط برابری کیفیت آن دو جنس.
 
۲- اما یک نکته را باید اینجا متذّکر شوم، مهمترین کارکرد بانک در اقتصاد «جمع‌آوری سپرده» و «دادن وام» است؛ بانک برای جمع‌کردن سپرده باید سود بپردازد و برای دادن وام باید کارمزد بگیرد. 
 
۳- این پول دریافتی و پرداختی در سامانه بانکی« نرخ بهره» و تفاوت آن هم درآمد بانک از این فعالیت است.  اگر تفاوت این دو عدد به نفع کارمزد مثبت نباشد، بانک ورشکسته می‌شود و کار تعطیل.
 

 
۴- بانک واسطه یا دلالی است که دو طرف یک معامله پولی را به هم می‌رساند که یکی مازاد و دیگری کمبود پول دارد. مطابق ماده ۲۳۵ قانون تجارت، می‌تواند حق دلالی دریافت کند.
 
۵- کسانی که نرخ بهره را به عنوان ربا در نظر می‌گیرند، شناختی از کارکرد نظام بانکی و مهم‌تر از آن از کارکرد پول در اقتصاد ندارند.
 
۶- من اگر جای وزیر اقتصاد بودم، همین امروز این آقای صدیقی را به عنوان مدیرعامل بانک ملی کشور منصوب می‌کردم تا ببینم ایشان برای اداره یک سامانه بانکی چه روش جایگزینی دارند.
 
 
پاسخ ابراهیم طالبی دارابی دامنه:
 
جناب آقای قربانی سلام. نیمروزتان به خیر. جناب‌عالی چون اقتصادخوانده هستید، بهره و ربا و فلسفه‌ی تأسیس بانک را کاملاً علمی بیان فرمودید که بر اطلاعات ما افزوده شد. متن خیلی هم منسجم در آمد. این به لحاظ نظری، اما وقتی به عملکرد و اخلاق اداری بانک‌ها توجه کنیم می‌بینیم طی همین دو دوره‌ی دولت ۱۱ و ۱۲ (دولت ۹ + ۱۰ که پیشکش) بانک‌ها آنچنان سود سرشار و معاملات پرسود و خرید املاک نجومی انجام داده‌اند که صدها سال اینها را سرمایه‌دارتر کرد اما ازین‌همه درآمد و افزایش سرمایه و حتی املاک و مستغلات، حتی درصدی ناچیز هم به حساب مشتریان خود نریختند. مگر می‌شود بانک واسط باشد ولی حق ذی‌حقان را ندهد یا دست‌کم هوای مشتریانش را نداشته باشد؟ بند ۲ شما که فلسفه‌ی تأسیس را به‌درستی رساند، این را ایجاب می‌کند که سپرده‌گذار متضرر نگردد. از سوی دیگر با تنظیم قراردادهای خشک و ده‌هاماده‌ای، مشتریان خود را خام و مبهوت می‌کند و شاید بتوان گفت کلاه بر سر آنان می‌گذارد! با این‌همه متن شما یک کلاس درس بود و ارزش نظری‌اش محفوظ و مضبوط. تشکر. بیشتر بخوانید ↓
 
نظر آقای احمد فضلی:
سلام، یکی از دلایل ربوی بودن بانک نرخ سود ثابت است که اول معامله به اصطلاح مضاربه تعیین می گردد با این همه تغییر شرایط اقتصادی هیچ تغییری در این نرخ نمی شود و اساسا این نوع مضاربه فقط روی کاغذ غیر ربوی است، موضوع دوم سود از تاخیر دیر کرد وام ها هست که از نظر تقریبا همه مراجع هم ربا و حرام است و یکی از دلایل ورشکستی بنگاه های اقتصادی کشور همین سیاست تساعد اقساط است. تا زمانیکه سیستم بانکداری ما بر مبنای سیستم غربی که ریشه در سیستم مالی یهود داری تغییری در واقعیت صورت نمیگیرد، مگر اینکه واقعا بانکی با مفهوم و قرار های اجرایی اسلامی باشد
 
 
جواب جناب جلیل‌ قربانی به آقای احمد فضلی :
 
سلام شب به خیر
 
۱- بانکداری یک کسب‌وکار و آن‌چه که در این کسب‌وکار معامله می‌شود، پول است.
 
۲- نرخ بهره به منزله قیمتِ موضوعِ معامله شناخته می‌شود؛ قیمت خرید پول برای سپرده و قیمت فروش پول هم برای وام وضع می‌شود.
 
۳- مثل تمام معاملات در بازار، قیمت فروش باید بالاتر از قیمت خرید باشد تا دوام کسب‌وکار تضمین شود. بالا و پایین بودن آن فقط با نرخ تورم سنجیده می‌شود. استاندارد هم این است که نرخ بهره کمی بالاتر از نرخ تورم باشد.
 
۴- این که یهودیان، بنیانگذار بانکداری به شمار می‌روند، اولاً به دلیل تقدم زمانی یهودیان نسبت به بقیه ادیان است و ثانیاً به دلیل آن‌که رهبران دینی مسیحی و بعدها مسلمان آن را مصداق ربا و حرام می‌شمردند‌. بعدها برای ورود به دنیای مدرن، آن را پذیرفتند تا از قافله تمدن عقب نمانند.
 
۵- در پست قبلی هم گفتم که کسانی که بانکداری بدون ربا را از سال ۱۳۶۲ در ایران، جایگزین بانکداری متعارف در کشور کردند، در عمل جز تغییر نام قراردادها، کاری نکردند. به جز ایران در هیچ کشور اسلامی و غیراسلامی، بانکداری متعارف کنار گذاشته نشد.
 
۶- خاستگاه آن‌چه به عنوان بانکداری اسلامی در ایران رایج شده، دستاورد نظریه‌پردازان اقتصاد اسلامی غیرشیعه در جهان به ویژه پاکستان است و معمولاً اولین شعبه هر بانک اسلامی در انگلستان تأسیس می‌شود.
 
۷- این که کسانی که بانکداری را با یک نگاه دفعی، دستاورد یهودیت می‌دانند، چرا در این ۴۰ سال حاکمیت جمهوری اسلامی، جایگزینی برای آن نساختند؟ مگر برای یک دستاورد مدرن می‌توان جایگزین پیشامدرن پیدا کرد.
 
۸- نکته آخر دانشمندان و نوآوران، خادمان بشریت هستند و با نگاهی خدامحورانه، هدف‌شان، نگاه دینی ندارد، بلکه نگاهی انسانی و جهان‌شمول دارد. بانکداری، بانکداری همانند بسیاری از فعالیت‌های مدرن، دستاورد بشری است که انسان‌ها در کنار دیگر اختراعات و اکتشافات، بدون توجه به خاستگاه دینی، در طول تاریخ به ارمغان آورده‌اند.
 
 
ابراهیم طالبی دارابی دامنه:
 
جناب آقای قربانی! سلام. شب به خیر. خوب نگاشتید. بند ۶ را نمی‌دانستم. جالب بود. اما بند ۵ عرضم این است خودِ مراجع عظام هیچ‌وقت نپذیرفتند بانک‌های جمهوری اسلامی غیرربوی‌اند. حضرات جوادی آملی و مکارم شیرازی که بارها و بارها تذکر دادند و بخش‌هایی از رفتار بانکی را حرام اعلان کردند ازجمله جریمه‌ی وحشتناک دیرکرد. قسط. در واقع به فرموده‌ی شما فقط اسم عوض کردند. در پایان اشکال ربوی‌بودن امری دینی است. این‌که به آن توجه نمی‌شود باید گذاشت روی اختیار عمل مردم که دین هم نمی‌خواهد مردم را به‌زور عامل شریعت نگه دارد.
 
من اساساً از هیچ بانکی زیان ندیدم چون زیاد سروکار ندارم، گرچه بانک‌ها جزوِ سامانه‌های مدرن‌اند اما نیک بلدید که در گذشته‌ی دور چارپایه‌ای به اسم «بنک» در اروپای ایتالیا و یا اسپانیا می‌گذاشتند و پول‌فروشی می‌کردند. امروزه مردم مجبورند پول را به بانک بسپرند، دست‌کم به این علل:
 
۱. بلد نیستند پول را کار بزنند. ۲. می‌گذارند که وام بگیرند. ۳. سود کنند. ۴. پس‌انداز کرده باشند. ۵. مردم از پول دمِ دستی واهمه دارند (به عبارت محلی: لَمِه‌لای پول زود لو شونه) چون خرج می‌شود یا کِش می‌رود، لذا هجوم می‌برند به بانک. ۶. یارانه‌بگیرند، پس باید بانک حساب باز کنند. ۷. حقوق‌بگیرند که لازمه‌اش حساب بانکی‌ست. ۸. تبادل فقط با بانک میسر است. و ... . بحث خوبی بود. تشکر. تازه خواستم بپرسم بانک رسالت هم جزوِ همین قماش‌هاست؟ که گویا جواب شما شامل این بانک هم هست. اگر نیست، روشن بفرمایید جناب قربانی.
 
جواب پایانی جناب جلیل قربانی:
 
سلام شب به‌خیر جناب طالبی. ممنونم از التفات جناب‌عالی به نوشته‌ام. در مورد فعالیت بانک‌ها، طبق قانون در تمام کشورها، بانک‌های تجاری حق ندارند در فعالیت‌های غیربانکی مانند بنگاه‌داری شرکت کنند.
 
کارزدن پول به تعبیر عام، کار بانک نیست و انجام فعالیت‌های اقتصادی از جمله خرید و فروش املاک و مستغلات و مانند آن از ایرادات بانکداری در ایران است.
 
همه بانک‌ها از جمله مهر ایران و رسالت در دادن وام، شرط سپرده‌گذاری دارند و نسبتی از سپرده را وام می‌دهند. 
 
آنها این سپرده‌ها را فعالیت‌های اقتصادی به کار می‌گیرند و سود قابل توجهی از آن فعالیت‌ها به دست می‌آورند.
 
حساب قرض‌الحسنه مشتری نزد بانک به معنای بهره‌مندی بانک از پول رایگان است، اما هیچ بانکی وام قرض‌الحسنه به معنای بهره صفر درصد نمی‌دهد.
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
ایرانجهان، جامعه

بردسکن و مدارس درهم

سه شنبه دی ۱۴۰۰
 
به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. خواستم درین پست به یک موضوع جامعه‌شناختی ورود کنم. کمبود مدرسه در بردسکن خراسان رضوی موجب کلاس‌های مختلط (= پیشنهاد من: درهم و باهم) شده است. بافت فکری و مذهبی این منطقه موجب گردیده تا خانواده‌ها ترکِ تحصیل دختران را بر حضور در کلاس مختلط با پسران ترجیح دهند، عصمت دختران را بر دانش آنان رجحان داده‌اند. به نظر بنده این واکنش اخلاق‌مدارانه، پاسبانی از حریم «زن» است که در مذهب اسلام حرمت و طهارتش تقدیس و تکریم شده است. ما (=دهه‌ی چهلی و پنجاهی‌ها) که دو دوره‌ی ابتدایی و راهنمایی را در مدارسی مختلط درس خوانده‌ایم، ازین تجربه برخورداریم که فضای مختلط فضایی مناسب نبود؛ گرچه هم‌نسلی‌های ما نگاهی پرهیزگرانه و نجابت‌وار به دختران محل خود به عنوان ناموسان خویش داشتند، اما مشکل از جایی سر برمی‌آورد که دو سوی ماجرا از همدیگر شرم می‌کردند و همین خجالت و آزرَم باعث می‌شد در درس و دانش و فهم مطالب کم بیاورند. وقتی دختر در سر کلاس درس، از آن‌همه جوانِ در حال بلوغ خجالت بکشد و یا مورد طمعِ نگاه جستجوگرانه‌ی جنس متفاوت خود قرار گیرد فکرش از سرش می‌پرَد و حواسش (اگر عاقل باشد) به حفظ حرمت و منزلت خود کشانده می‌شود و (اگر فرضاً هوایی باشد) به تعبیر طنز محلی به سمت قاطرخرینی.
 
از‌آن‌سو هم، ممکن است پسر سربه‌راه مورد طمع دختر مثلاً سربه‌هوا قرار گیرد؛ زیرا این دو جنس -آن‌هم در سنین اوج‌گیری قوه‌ی جنسی- به حکم قانون طبیعی و مشیت آفریدگار متعال همدیگر را جذب می‌کنند و نرد عشق می‌زنند؛ و همین فضای درهم و باهم، هوش از سر هر دو جنس می‌رباید. به لحاظ گرایش طبعی و سرشت فطری هم، شاید کلاسِ باهم، خوش بگذرد و بهتر است مؤدبانه‌تر بگویم: نشاط‌آور باشد، اما در حقیقت به نظام آموزش سالم و رفتار مسالمت‌آمیز صدمه می‌زند و حریم‌های تعیین‌شده و تأکیدگردیده‌ی عرفی و مذهبی را سست و تُرد می‌کند. چنین مدارسی گرچه پیش‌درآمد ازدواج توأم با علایق و عشق و شناخت هم می‌تواند باشد، ولی آسیب بد آن، بر آثار خوب آن غلبه دارد.
 
بنده اظهار کند که درین‌باره فهم شخصی خود را بیان داشته است، و پرواضح است موضوع، موضوعی کاملاً تخصصی‌ست. نکته این‌که واکنش بردسکن نشان می‌دهد میراث ناموسِ میهن و آموزه‌های نامدار اسلام، هنوز هم در میان مردم ایران حیات ثمربخش دارد.
۱ موافقین ۲ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
جهان، جامعهانقلاب

در مذاکره چه اطلاعاتی فعلاً برای ما مهمتره؟

جمعه آذر ۱۴۰۰
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. در حال حاضر مطالباتِ دو سمت مذاکره -یعنی ایران و آمریکا- شکاف را به‌شدت تشدید کرده است. چرا؟ زیرا تیم آمریکا پیشرفت‌های اخیرِ «برنامه‌ی هسته‌ای ایران ازجمله حجم اورانیم غنی‌شده‌ی بالاتر از حد مجاز در برجام» (تصویب‌شده توسط دولت روحانی_ظریف‌) را، زیر سؤال برده، و نیز گیر داده که در پروژه‌ی نظارت آژانس در برنامه هسته‌ای ایران نقص وجود دارد. و مهمتر این‌که می‌گوید «زمان گریز هسته‌ای ایران» از یک سال به «کمتر از یک ماه» شده و حتی ترس دارد طی روزهای آینده، شاید کمتر ازین هم بشود. این موارد به علاوه برداشت آژانس حکام درباره‌ی «نقاط کور نظارت بر مراکز هسته‌ای ایران» موجب شده آمریکایی‌ها برای به نتیجه‌رسیدن مذاکره شتاب داشته باشند.
 
اما نگاه ایران چیست؟ چون مذاکرات محرمانه پیش می‌رود با توجه دریافت‌های کارشناسان از گوشه‌وکنار مذاکرات، ایران این چیزها را می‌گوید «با آژانس همکاری کامل و لازم را دارد». «ادامه‌ی تحریم‌ها فوریتی برای امضای فوری توافق ایجاد نمی‌کند». «اقتصاد کشور از فشار بیرون افتاده»، و حتی می‌گویند «تاب‌آوری و سازگاری با تحریم‌ها بیشتر شده». لذا تیم رئیسی بر خلاف شتابی که تیم بایدن دارد، «عجله‌ای برای هر نوع توافق در گفت‌وگو‌ها» ندارد. از همین نقطه است که طرف آمریکایی به طرف‌های ۱+۴ می‌گوید اگر ایران را به توافق مجبور نکنید، گریزی هسته‌ای ایران ازین مقدار هم کمتر می‌شود. به زبان ساده دانش و اراده‌ی ایران برای ساخت بمب هسته‌ی به کمتر از یک ماه می‌رسد. پس وقتی کشوری توانِ ساختن بمب اتم را در کمتر از یک ماه داشته باشد، در واقع آن کشور قدرت هسته‌ای شده است و درین بلوک قرار دارد.
 
همچنین تجربه‌ی دولت اوباما نشان داده که کنارگذاشتن تحریم‌ها به اندازه‌ی کافی با شفافیت اجرا نشده و این نگرانی از طرف ایران وجود دارد که حتی اگر تحریم‌ها بر روی کاغذ و در توافقی سست لغو شود، باز هم مانع از این نمی‌شود که «ایران بتواند از برجام سود ببرد.» یک تجربه‌ی بد هم جلوِ چشم ایران وجود دارد؛ بدقولی دولت اوباما که رفع تحریم را کامل و دقیق اجرا نکرد و نیز یک تجربه‌ی بدتر که دولت ترامپ زیر قول زد و برجام را ترک کرد و بر خلاف توافقات برجامی بدترین تحریم‌ها را علیه‌ی ایران امضا نمود. لذا نگرانی و تردید ایران از آن‌روست که بر فرض هم درین دوره از مذاکرات، «تحریم‌ها طی یک توافق و بر روی کاغد» هم لغو شود، تضمینی وجود ندارد که باز فردی از نوع ترامپ ظهور نکند که بنیاد توافق جدید را بزند. حتی شنیدم اگر مذاکرات به بن‌بست خورد، ایران گزینه‌ی سومش را رو می‌کند که آن را از ترجیحات خود می‌داند؛ ترک کامل گفت‌وگو و ادامه‌ی کامل برنامه‌ی هسته‌ای و حیات سیاسی بدون وقع نهادن به اقدامات آمریکا و حتی مقابله‌ی سهمگین با این دولت یاغی. چون‌که نه به لغو تحریم شدید، امیدی دارد و نه از بازگشت بایدن به برجام و نه از ضمانت و تعهدات این دولت. لازم به ذکر است یک نکته‌ی مهم در پاسخ به کامنت گفته‌ام.
۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دینعترتایران

تعزیه و برکاتش

چهارشنبه آذر ۱۴۰۰
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. ایران حقیقتاً در خیلی از موضوعات مهد بوده، چون صاحب تمدن بوده است. تعزیه یا شبیه‌خوانی هنر نمایشی ستُرگِ سوگواری ایرانی در ماتم عاشوراست که به باور بسیاری، ازجمله بهرام بیضایی بر «بالندگی تئاتر در ایران» کمک کرد. بیضایی که در نمایش و سینما مشهور شد، خود از شیوه‌های تعزیه‌ی «نیاکانش در آران» کاشان بهره گرفت. پژوهشگرانی هم صحّه گذاشتند که پیشینه‌ی تعزیه در ایران به پیش از اسلام بازمی‌گردد؛ مراسمی در سوگ سیاوش پهلوان قصه‌های ملی، یا به تعبیر زنده‌یاد سیمین دانشور، مراسم سیاوشون. حتی دیرینه‌تر از سیاوشون، آیین مصائب میترا برگزار می‌کردند؛ میترایی که بزرگترین ایزد پیش از پیدایش زرتشت بود.
 
 
تعزیه علاوه بر نقطه‌اوج در دوره‌ی سلطان محمد خدابنده، در عصر قاجار هم بسیار رونق داشت که هم سبک زبان پرتکلّف را در نثر و نظم پارسی تقویت و ساده کرد و هم موجب تحکیم انسجام ملی شد و تمام مناطق ایران ازین هنر بهره گرفت به‌طوری‌که در باغ‌شهری چون نطنز «چهار تکیه‌ی تعزیه» بنا شده بود. تعزیه شعر و شاعری را قوام بخشید و موجب شد از دل جامعه، عادی‌ترین فرد که استعداد شبیه‌شدن داشت وارد این هنر کلامی و نمایشی شود بی‌آن‌که تشکیلات یا سازمانی بخواهد به زبان امروزی رانت و مانعی ایجاد کند، مثل سینمای حال‌حاضر ایران که با پول و پارتی ستاره‌سازی می‌کنند و در واقع استعدادکُشی.
 
با تأسف باید یاد کرد که رضاخان با تصمیم غلطش و بهتر است گفته شود غرض‌ورزی‌اش، تعزیه و روضه‌خوانی و حتی سوگواری روز عاشورا در ایران را قدغن کرد و حتی «تکیه‌ی دولت» به دستورش ویران شد. با آن‌که دولت او در سال‌های آغازین با کمک روشنفکرانی مشهور تئوری‌پردازی می‌شد و قصد داشت به ظاهر ایران را به باستان پیوند دهد، اما نسبت به چیزی که ریشه در آیین ایرانی داشت خشم گرفت. چرا؟ چون رنگ دین و رونق مذهب داشت و باعث آگاهی و دلدادگی مردم به دین می‌شد، اما با آن‌که تعزیه مایه‌گرفته از سوگ سیاوش و آیینی چون مصائب میترا بود، باز هم بیم داشت که این هنر قدرت او را به چالش نبرد. بنابرین با این‌که آیینی که زمینه‌ساز شکل‌گیری‌اش دو آیین دیرین ایرانی بود، آن را تعطیل و ممنوع کرد. بگذرم. تعزیه‌خوانان در حقیقت «رانندگانِ سخن» هستند؛ فرمان شعر و سوگ را هدایت و نه فقط سرِ مخاطب را به سوگ فرا می‌خوانند، بلکه دل او را به همدردی و مسئولیت در برابر ستمگر زنده نگه می‌دارند. این را کسی بهتر درک می‌کند که پای تعزیه نشسته باشد و یا در تعزیه مطالعاتی را گذرانده و دل به حق سپرده.
 
اشاره: ترکیب «رانندگان سخن» را از آقای شایان حسین‌نژاد مدیر سایت «هنرهای تبسمی» وام گرفتم.
۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
ایرانکویریات

چرا توپ در نکردی؟

دوشنبه آذر ۱۴۰۰

حکایت: می‌گویند در دوره‌ی یکی از پاشاهان، شبی از ماه رمضان، توپچی توپ سحر را شلیک نکرد. امیر توپخانه او را احضار و با خشم از او سؤال کرد: «چرا توپ در نکردی؟» توپچی پاسخ داد: «قربان! به هزار و یک دلیل؛ اولی‌اش این‌که گلوله نداشتم!»

 

نکته: اینک غرب همین وضع را برای ایران می‌خواهد. خودشان زرادخانه‌زرادخانه سلاح دارند و به جهان می‌فروشند تازه اگر جنگی بین کشورها نباشد، حتی تولیدات‌شان هم زیان می‌بیند! اما نوبت به ایران که می‌رسد آسمان می‌تپد! و می‌گویند ایران نباید فلان علم و فلان توان را داشته باشد. زهی خیال باطل!

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
گوناگونایران

رضاخان و صاحب روزنامه طوفان

يكشنبه آذر ۱۴۰۰
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. بی‌خبر نیستیم که از یک سو شعرهای فرخی را به همدیگر هدیه می‌کنند و از سوی دیگر از رضاخان دفاع، مذاق تندِ این شاه تاب حتی یک حرف را نداشت چه رسد به شنیدنِ یک‌جمله انتقاد. زنده‌یاد محمد فرخی یزدی (۱۲۶۷ - ۱۳۱۸) با روزنامه‌اش «طوفان» به‌ویژه با شعرهایش مشهور شده بود. یک دفعه به خاطر یک انتقاد، فقط یک انتقاد به سلطنت همایونی! شاهنشاهی، ۲۷ ماه به زندان محکوم شد که سرانجام در ۲۴ مهر ماه ۱۳۱۸ با آمپول! پزشک احمدی در حمام بیمارستان زندان شهربانی به قتل رسید. حالا چطور می‌شود هم فرخی را می‌خواهند و هم تطهیرکردن رضاخان را. قاتل و مقتول را باهم دوست دارند! اصلاً این قابل جمع هست؟ خیر؛ اصلاوابدا. جمع نقیضین محال است. نمی‌شود انسان و غیرانسان! را کنار هم گذاشت.
۱ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
ایران

به دین ویار دارند!

جمعه آبان ۱۴۰۰
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. کسانی که برین نظرند اسلام برای ایران «بیگانه» است و مالِ عرب‌هاست، دست‌کم یا دچار تناقض‌اند، یا تغافل و یا حتی دچار بُغض. خُب اگر چنین است -که نیست- آن‌وقت با همین فرض غلط، مسیحیت هم به قول شهید مطهری (ر.ک: صفحه‌ی ۷۰ «خدمات متقابل اسلام و ایران») : «برای اروپایی و آمریکایی بیگانه است.» چون‌که حضرت عیسی بن مریم ع در فلسطین یعنی مشرق‌زمین به دنیا آمد، حال آن‌که «اکنون در مغرب‌زمین بیش از مشرق، مسیحی وجود دارد.»
 
از سوی دیگر همین کسان که دم از ایران باستان و ملیت می‌زنند، همواره دوست داشته و می‌دارند از فرق سر تا ناخن پا غربی باشند (بخوانید غیرایرانی بگردند) در فرهنگ، در لباس، در ادا و اطوار، در برهنگی و پرهیز از پوشش و حتی در زبان و محاورات. خُب اگر خیلی ایرانی هستید و به تمدن ایران علاقه‌مندید، لابد نمی‌دانید که در ایران، زنان در همیشه‌ی تاریخ، پوشش بومی فاخر داشتند و در هیچ سنگ و بنا و کاخی، تصویر زن عریان حک نشده است. بگذرم، اینان اساساً به تعبیر مرحوم دکتر علی شریعتی به دین «ویار» دارند، بهانه‌تراش بیش نیستند.
۱ موافقین ۲ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سرِ مزار شهید حاج قاسم
ایرانعکس

سرِ مزار شهید حاج قاسم

چهارشنبه آبان ۱۴۰۰

در یک اردوی زیارتی چندروزه‌ی بسیج مستضعفین قم بر سر مزار شهید رشید جهان اسلام حاج قاسم سلیمانی در شهر کرمان شکل گرفت، که عکس‌هایی از آن، به یادگار و افتخار و پاسداشت آن قهرمان نامی ایران، گذاشته می‌شود. قبری که مطاف دل و دلیل راه ماست. درودهای بی‌کران بر ابومهدی المهندس و هزاران سلام بی‌پایان بر حاج قاسم؛ بر آن انسان جاویدان که در تمام عمرش قاسمِ درهم‌کوبنده‌ی ستمگران و جبّاران بود و قائمِ مستضعفان جهان و نمادِ قدقامت تا قیامتِ ایرانیان و دینداران و آزادگان جهان.

 

  ​​​​​​

 

سر قبر شهید حاج قاسم سلیمانی

۱۹ آبان ۱۴۰۰ ، مزار شهدای کرمان

 

 

نمایی زیبا و چشم‌نواز مزار کرمان

 

 

 

سردرگاه بیت‌الزهرای منزل حاج قاسم سلیمانی در شهر کرمان

 

 

موزه‌ی دفاع مقدس کرمان. نمایی از پُل شناور

بر رودخانه‌های منطقه‌ی جنگی تعبیه می‌کردند

تا رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را در عبور

سهمگین از عرض آن یاری می‌داد؛ قدرت مهندسی رزمی

یادآور تفکر جهادی جهاد سازندگی، سنگرسازان بی‌سنگر

بیشتر ببینید ↓

۱ موافقین ۲ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب
قدمگاه‌ها
دینایرانجهان، جامعه

قدمگاه‌ها

دوشنبه آبان ۱۴۰۰
به قلم دامنه : به نام خدا. سه چهار سال پیش، رُمان «سیّد بغداد» را خوانده و در ۹ مرداد ۱۳۹۷ در پستی در اینجا معرفی کرده بودم که در صفحه‌ی ۷۳ آن آمده بود در جنوب دمشق ایستگاه قدم در راه‌آهن وجود دارد که می‌گویند پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی ص قبل از نزول وحی، وقتی با عمویش برای تجارت به دمشق رفته، آنجا قدم گذاشته بودند. دیشب دیدن مجدد همین مطلب کوتاه به صورت اتفاقی، موجب شد تا نوشتن قدمگاه‌ها در ذهنم شکل بگیرد.
 
قدمگاه‌ها جزوِ جاهایی هستند که مردم یک سرزمین، به آن به دیده‌ی حرمت، برکت و زیارت می‌نگرند، زیرا یقین یا محتمل می‌دانند پیامبری، امامی، و یا حتی انسان بزرگ و قدّیسی بر آن قدم گذاشته و در نتیجه متبرّکش ساخته است. گروِش مردم به قدمگاه‌ها، صرفاً ناشی از همین باور و علاقه‌ی باواسطه برای تقرّب به درگاه باری‌تعالی است. چنین گرایش معناگرایانه حتی در مقیاس کوچکتر هم در میان مردم نهادینه شده که مثلاً محلی از خانه‌های قدیمی و پرخاطره‌ی خود را نشان می‌گذارند که یادگار جدّ و اجداد آنان است. یا نقطه‌ای از اتاق خانه را بیشتر دوست می‌دارند چون مثلاً وقتی والدین‌شان حیات داشتند آن قسمت می‌نشستند و یا پای سماور گرد می‌آمدند، چای می‌ریختند و فرزندان و نوه‌ها و نتیجه‌ها و نبیره‌ها و حتی ندیده‌ها دورشان حلقه می‌زدند و چای می‌نوشیدند و نون و نمک می‌خوردند و خورد و خورشت.
 
 
 
نیشابور. زبرخان، قدمگاه امام رضا علیه السلام
 
حالا حساب کنید چنین حالتی از محبت‌های درونی انسان، به کسانی از شریف‌زادگان عالم شامل انبیا و امامان تعلق گیرد چه گدازه‌ای در دل می‌گذارد؛ فرض کنیم قدم ما به جاهایی مثلِ محل معراج رسول الله ص در قبةالصخره‌ی بیت‌المقدس برسد. یا به محراب مسجد کوفه، یا به گودال قتلگاه، یا به زیر نخل خشکیده‌ی محل زایمان مریم مقدس ع، یا به حجره‌ی حضرت زکریا در معبد اورشلیم، یا به مقام ابراهیم ع در کعبه‌، یا به مزارشریف افغانستان که برای عزیزان افغان قداست خاصی دارد، یا به خانه‌ی گلین فاطمه‌ی زهرا س، یا به بیت‌النور قم و یا به نیشابور خودمان در زبرخان، قدمگاه مشهور امام رضا ع که محل رجوع خیل عظیم زائران است؛ جایی زیبا و سرسبز که بنده افتخار چندبار دیدار از آن مکان را داشته‌ام.
 
نکته‌ی بنیادی این است گرایش مذهبی مردم ریشه در اعماق وجودی آنان دارد و به‌آسانی نمی‌توان آن را سست یا نابود و بر باورهای ژرف مردم صدمه وارد ساخت. مهم این است مردم با همین نگاه‌های ماوراء و پرمعنا، به زندگی خود دَم و دِما می‌دهند؛ باروهای باورهای عقلانی و عرفانی مردم را نباید تخریب و واژگون کرد، آنان به این کردارهای زیبا و پرنشاط‌، بر پندارها و گفتارهای خود رنگ عشق و عبادت می‌زنند و لذت معنوی می‌برند. چه کسی حاضر است (بهتر است بگویم قادر است) زائر معتقدی را که در صحن عتیق رضوی در قوس پنجره فولاد، لبریز از انرژی و سرشار رازونیاز است، به چیزی یا جایی دیگر فراخوانَد و دل وی را از معنا به مادّه برگردانَد؟! هیچ کس. پایان. اما؛
 
اما امروز ۱۳ آبان در روز مبارزه با آمریکا و استکبار، یاد سرود تاریخی را باید زنده نگه داشت که در اصل به سفارش حضرت امام خمینی -رهبر کبیر انقلاب اسلامی- ساخته شد. سروده‌ی سَدیدِ مرحوم حمید سبزواری و صدای طنین‌انداز آقای اسفندیار قره‌باغی. سرود بامحتوا و با معرفی آن سوی چهره‌ی کریه آمریکا، که اینک مدعیانی از هر دو جناح چپ و راست، از آن پشیمان و شرمنده شده‌اند و شرمگینانه پرت‌وپلا می‌بافند؛ چون فکر می‌کنند باید دم کدخدا را دید و سمت آمریکا غلتید! بیشتر بخوانید ↓
۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب