متنهای حاج سیدتقی شفیعی
متنهای حاج سید تقی شفیعی
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی. سلام دوستان عزیز و ارزشمندم جنابان سید علی اصغر شفیعی و کربلایی ابراهیم طالبی مدیر ارزشی دامنه. ضمن تقدیر و تشکر از بذل محبت و بزرگواری و عنایت ویژه به امور و مسائل و مصائب و مناسبت ها، از اینکه به مناسبت گرامی داشتِ روز معلم و سالروز شهادت بزرگ معلم انقلاب اسلامی شهید مطهری به دست گروهک متعصّب فرقان، یادی از برادر بسیجی و جانباز و معلم فرهیخته ام، مرحوم کربلایی سیدمهدی (حجّت) شفیعی دارابی کرده اید؛
دامنه. حاج سیدتقی
1 اردیبهشت 1397. دارابکلا
و همچنین با تماس تلفنی و دلنوشته اختصاصی (اینجا)، باعث کاستنِ آلام خانواده و دلِ برادر رزمنده و جانباز 8سال دفاع مقدس، دلاور دیروز جبهه های جنگ و دفاع از ارزشها و نوامیس این کشور و اشتراک گذاری شفا برای همه بیماران و اخوی گرامی ام سید حسن شفیعی از همه ی دامنه خوانان گرامی و پاک سرشت درخواست دعا نموده اید؛ قدر دانم.
این اعمال دینی و انسانی پیش خداوند بی پاسخ نخواهد ماند و آرزومندم اجر و مزد آن را از سوی پروردگار عالم و اجداد طاهرینش، خصوصاً از آقا امام زمان که در شب میلاد بابرکت آن امام همام هستیم، شامل گردد.
فرصت را مغتنم می شمارم به کسانی که در حق شما و ما ظلم و به قول معروف زیرابزنی کرده اند [اشاره به زندگینامۀ دامنه: اینجا]، نفرتم را اعلام و توصیه می کنم به مشیت الهی توجه داشته باشند که همه چیز از آن خداست (عزت و ذلّت) به هرکه بخواهد بر اساس نیت و لیاقت عطا میکند.
در پایان میلاد باسعادت یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود و قائم آل محمد (ص) را گرامی و به پیشگاهش سلام و صلوات میفرستم.
از اینکه نتوانستم حق مطلب را ادا کنم از شما و دامنه خوانان محترم به خاطر شرایط روحی ناشی از مریضی سخت برادرم آقا سید حسن پوزش میطلبم. ارادتمند شما سیدتقی شفیعی دارابی.
جواب دامنه
به نام خدا
سلام به شما رفیق بزرگواربامحبّت
1- از این که من و سیدعلی اصغر و نیز چارچوب ارزشی دامنه را مورد لطف و تشویق قاطع قرار داده اید، هم ازت ممنونم و هم خوشحال و سرافراز که دوست دیرین من، این گونه آزادمنشانه حامی ست و پشتیبان.
2- از این که من و سیدعلی اصغر برای آقا سید ابوالحسن شفیعی، دوست و همرزم شجاع و باایمان مان، دو پست به اشتراک گذاشته ایم، از وظایف دینی و اخلاقی و انسانی و رفاقتی مان بوده است. ممنونم که بر من نوشته ای: آلام تان را کاسته ایم. شفایش آرزوی قلبی ماست.
3- از این که در انضمام آن پست، در آستانۀ روز فرخندۀ معلم، یادی از برادر گرامی ات مرحوم سیدحجت کرده ام و بر سرِ قبرش حضور یافته ام، نشان آن است، ایشان تا بوده، به من بی شمار محبت و لطف و احترام خالصانه می نموده و در محیط روستا فردی کوشنده بوده. خدا رحمتش کناد.
4- و از همه عالی تر این که با خواندن ریز ریز زندگینامۀ من، هم با من تلفنی همدردی کرده بودی و هم در این پست مجدداً مرا مورد حمایت قرار داده ای و بالاتر آن که نَفرت عمیق خود را نسبت به «زیرآب زنان» _که علیۀ من و حتی علیۀ شخص شما و سایر هم محلی های ارجمند، جَست و خیز برمی داشتند_ صریحاً و خالصانه اعلام نموده ای و آنان را بخوبی نصیحت فرموده ای. ممنونم از این منَش اخلاقی و انقلابی شما.
خدا حافظ جناب رفیق و همسنگر که همیشه از دامنه خوانانِ ثابت و اهل ارسال دیدگاه و ارائۀ نظر و پیشنهاد و انتقادهای سازنده و شجاعانه بوده ای و نیز یک دامنه نویس دلسوز.
این پنج بیت مثنوی معنوی مولوی هدیه به شما و همۀ دامنه خوانان شریف به مناسبت روز فرخندۀ نیمۀ شعبان میلاد امام عصر و زمان:
ما طبیبانیم شاگردان حق
بحر قلزم دید ما را فانفلق
آن طبیبانِ طبیعت دیگرند
که به دل از راهِ نَبضی بنگرند
ما به دل بی واسطه خوش بنگریم
کز فِراست ما به عالی مَنظریم
آن طبیبان غذااند و ثمار
جانِ حیوانی بدیشان استوار
ما طبیبان فِعالیم و مقال
مُلهِم ما پرتوِ نور جلال
(مثنوی دفتر سوم. اَبیات 2700 تا 2704)
متن های دیگر حاج سیدتقی
دامنه نویسان
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی
ماه برکت زِ آسمان میآید
صوت خوش قرآن و اذان میآید
بار دیگر ماه میهمانی خدا فرا رسید و مسلمانان مشتاق بر سفره فضایل الهی گردهم آمده اند. اگر ما ماه رمضانی را گذراندیم، شبهای احیایی را گذراندیم، روزههای متوالی را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس کردیم که بر خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلّط هستیم، بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلط هستیم، بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلط هستیم و بالاخره بر نفس خودمان بیشتر مسلط هستیم و میتوانیم جلو نفس اماره را بگیریم، این علامت قبولی روزۀ ماست.
پیامبر عظیم الشان اسلام _صلّى الله علیه و آله و سلّم_ در باب ماه مبارک رمضان می فرماید: ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است که خداوند در آن حسَنات را می افزاید و گناهان را پاک میکند و آن ماه برکت است.
مولای متقیان حضرت علی (ع) نیز درباره فضائل ماه خدا فرموده اند: روزه اِمساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه خوددارى از تمامى چیزهایى است که خداوند سبحان آنها را بد مى داند.
و در حدیثی دیگر از ایشان نقل شده که فرموده اند: روزۀ قلب، بهتر از روزۀ زبان است و روزه زبان، بهتر از روزه شکم است. و خداوند سبحان فرموده اند: روزه برای من است و من پاداش روزه داران را می دهم. پس خوشا بحال روزه داران. ان شالله که همه ما جزو روزه داران و برپاکنندگان حقیقی ماه رمضان باشیم.
ماه مبارک رمضان نامهای فراوانی دارد؛ شهرالله، ماه مهمانی خدا، ماه صیام، ماه مبارک، ماه عبادت و بندگی، ماه تقوا و ورع، ماه استقامت و ایستادگی، ماه اجتناب از گناهان و حتی اجتناب از حلال های خداوند، ماه صیقل روح و...
بنابراین در شهرالله می توان با پرهیز از گناهان و تقوا پیشگی و اجرای دستورات دین و توجه به هم نوعان به ویژه محرومین و مستضعفان با طاعت و بندگی به قرب و نزدیکی خداوند که همان لقا الله است نائل آمد. خوشا به حال کسانی که این ماه را درک و به عبادت و عبودیت و بندگی می رسند و از نعمات و کرامات بی کران این ماه سرشار از فضیلت، بهره مند می گردند چرا که حتی خواب و نفس مومن نیز در این ماه، تسبیح و عبادت لحاظ می گردد.
فرصت را مغتنم شمرده و از همه بزرگواران و سروران گرانقدری که به هر طریق ممکن (پیگیری بیماری و روند درمان اخوی مرحومم _سید حسن شفیعی_ حضور در منزل و عیادت در بیمارستان، تماس تلفنی و پیامهای محبت آمیز چه در زمان بیماری و چه پس از وفات آن جانباز سرافراز اسلام) موجبات دلگرمی و کاهش آلام خانواده را فراهم آوردند تقدیر و تشکر نمایم.
همسنگرم مرحوم سید ابوالحسن شفیعی دارابی. ارسالی:رنگین کمان
خصوصاً بر خود فرض می دانم در برابر مردم شریف دارابکلا، زنان و مردان و جوانان غیور هم ولایتی ام، که با حضور گرم و سراسر مهر و محبت خود، در مراسم باشکوه تشییع پیکر برادرم، بار دیگر ثابت کردند که این مودّت و همدلی از خصوصیات بارز و منحصر بفرد دارالمومنین ماست، سر تعظیم فرود آورم.
هم چنین از همه دامنه خوانان و دامنه نویسان عزیز و دوست داشتنی به ویژه برادران ارجمندم آقایان سید علی اصغر شفیعی (پسرعموی مهربان)، حجت الاسلام شیخ مالک رجبی، حجت الاسلام محمدجواد غلامی دارابی، مهندس محمد عبدی و سایر دوستان قدردانی می نمایم. [اشاره به این پست: اینجا]
جا دارد در این وجیزه از تلاش و مساعی دوست عزیز و گرامی ام جناب آقای طالبی مدیر ارزشی و ولایی دامنۀ پرافتخار که از بدو بیماری اخوی گرامی بنده که دوست و همسنگر ایشان نیز بود، سپاسگزاری نمایم، که آثار ارزشمندی را درباره اخوی گرامی ام به اشتراک گذاشته اید، (اینجا) دلنوشته های ماندگار، گزارش خدمات و رشادت های آن مرحوم در دوران دفاع مقدس و جبهه های نبرد حق علیه باطل و تصویر زیبا و ماندگار لطف و مکرمت نمودید. خداوند جزای خیر عنایت فرمایند و ثوابش نثار روح پاک پدر و مادر و سایر امواتش گردد.
هم چنین باید از همه مخاطبان گرامی دامنه بابت بیش از یکسال کم کاری و کم نویسی خودم طلب پوزش نمایم، چرا که همه می دانید در این مدت درگیر بیماری و وفات دو اخوی عزیزم _سید حجت و سید حسن_ بودم، دو فرزند برومند دارابکلا، دو جانباز سرافراز اسلام که روحشان با اولیای الهی و شهدا و صلحا محشور گردد. غم سنگین بر خانواده ما تحمیل شد شاید مصلحت و مشیت الهی همین بوده باشد.
در پایان بار دیگر این همه احساسات پاک شما سروران را اجر می نهم و امید آن دارم که خداوند توفیق جبران محبتهایتان را در مراسم شادی به بنده عنایت نماید.
ارادتمند. سید تقی شفیعی
پاسخ ویژه دامنه
به نام خدا. سخت است، خیلی سخت. حتی کمرشکن، که به فاصلۀ کمتر از یک سال، دو برادر را بر تخت بیمارستان گذاشت و شبانه روز، همچون پروانه، گردِ شمع وجودشان چرخید و سرانجام با نهایت غم و اندوه و خاطره های روح خراش، آن ها را از دست داد و بر کفن و دفن شان زارزار گریست و در بی رحمانه ترین خداحافظی ابدی، تن رنجورشان را بر کف خاک نهاد و قبرش را با سنگ و خاک بست و دیگر هرگز نشوَد آن ها را حتی لحظه ای دید.
بقیه ادامه
خدایا در این گونه روزهای جانکاه و خراشنده _که آلام بر قلب غمدیدگان تا حلقوم پُر می شود و گویی می خواهد نفس ها را به بند آورَد_ بر عِباد خود و بر مؤمنان خویش آسان گیر و بر آنان صبر و شکیبایی و زیستن مجدد باعزّت ببخشای. من و مردم متدین و مهربان دارابکلا را بر آلام تان شریک بدانید رفیق.
من سلام گرم و خالصانه دارم به رفیقم جناب حاج سیدتقی شفیعی دارابی _که از دبستان تا الآن_ هیچ ازهم نگُسسته ایم. او و من، هرگز به هم بدی نکرده ایم؛ زیرا در رکاب انقلاب، قَد کشیده ایم و در کوران ها، معنای حقیقی مقاومت و وحدت و محبت و وفق و اتّحادِ روحی را چشیده ایم.
من، بینی و بین الله [که در فرهنگ دینی سوگند گونه ای ست برای تأکید ادعای خود یا پرسیدن حقیقت از کسی] حتی ثانیه ای از این دوست بامحبت و همسنگر و مُعین، زمُختی بر خود ندیده ام و می دانم نمی بینم. در اوج گزارش های زیرآب زنی های عده ای انگشت شمار علیۀ من، این جناب ایشان بود که این زشتی را با حُرّیت پس می زد و از چنین خصال نکوهیده ای برائت قاطع می جُست.
من به دفاع های این مرد برای حیثیت من، همیشه ممنونم. امیدمندم و رجاء واثق دارم که این رفاقت مان تا دمِ مرگ _که نوید حتمی همۀ جُنبندگان است برای خلاصی از دار تنگ دنیا_ با ما می ماند و سایه اش را بر ما می گستراند. امابعد؛ چند جواب:
1- ماه رمضان را با قلمی رسا، به دامنه خوانان رساندی. خودم از خواندش ارتفاع یافتم و انتفاع بردم.
2- امیدوار هستیم که علامت قبولی روزه که در بالا بخوبی برشمرده ای، بر روح تک تک مؤمنان و متدیّنان همچون داغی نشان دار گردد و در روز باقی، جزا و پاداش و اجر روزهای دنیایی و فانی مان گردد.
3- شما آنچه در توان داشتید، برای اخوان تان در دورۀ نقاهت و سپس در زمان رحلت کرده اید. از این نظر به حتم مأجورید. این گونه حسنات و مبرّات، می تواند هم فرهنگ ساز محل باشد و هم برای خاندان شما عطایا بیافریند که مزّین هست به سلسلۀ روحانیت.
4- از این که در این متن از مردم شریف محل و دامنه نویسانی که به شما تسلیت نوشتند، با نهایت ادب و احترام و روحیۀ دینی و اخلاقی تشکر کرده اید، نشان درک و درد شماست. ممنونم. خدا اموات تان را بیامرزد که یادی از والدین بسیارمحبوب من کرده ای که یادکرد پدر و مادرم مرا خیلی خوشحال و دلشاد می کند و روحم را اهتزاز می دهد.
من برای همرزمم، خالصانه حقیقت را نوشتم، زیرا مرحوم سیدحسن را در جبهه خیلی شناختم و بر صدق و مروّتش شهادت داده ام و گفته ام. با چشمم می دیدم که در طول جبهه، الحق، مقیّد به آداب و نیز انجام بخشِ دستورات دینی و اخلاقی و فرماندهی بودند. نیکی های او را بر خودم هرگز از یاد نمی برم؛ چون اساساً فردی ناسپاس نبوده و نیستم.
5- و آخر این که یه صراحت بگویم آنچه در تعریف دامنه آورده ای در واقع ارزش گذاری به فرهنگ و باورهای ست که منِ کم ترین به همراه همۀ شما خوبان شریف در دامنه می نگاریم تا:
تا درجا نزینم. تا فریفتۀ روزگار نگردیم. تا ایمان مان به خَس معامله نکینم. تا عاقبت به خیری برای خودمان بیافرینیم. تا در امواج بی رحم غرب، خودباخته نشویم. تا در کمندِ دنیا اسیر نمانیم. تا انقلاب اسلامی را _که ثمرۀ خون و پیام رسای شهیدان و مرارت های روحانیت آگاه و علمای وراسته و مبارز و ملت دیندار ایران است_ با آرمان هایش مواظبت کنیم. تا خود را در سایه سار اهل بیت _علیهم السّلام_ تربیت نماییم. و در یک کلام؛ تا هرگز ساعاتی از عمرمان را هدر ندهیم. تا بایستیم، آن هم مقاوم و مداوم تا بر مزرعۀ جان مان علف های هرز نروید و شیطان و شیطانچه های جایگزین، ما را نرُبایند و نرُوبند و نفرییند. همین.
ان شاء الله از این پس، شاهد دریافت نوشته های شما باشیم، چرا که؛ همۀ ما در برابر آنچه در جامعه و جهان و ایران و میان آدمیان می گذرد و در یک کلام به تمامی رویدادهای روزگار _به قول دکتر شریعتی_ مسئولیم مسئول. مرحوم علامه طباطبایی فقط روز عاشورا، دست از کار می کشید، بقیۀ ایام را می نوشت و می نوشت و می نوشت. ممنونم. ممنونم.
دامنه نویسان
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: سلام دامنه عزیز. همانگونه در نشست حضوری خدمت حضرتعالی عرض کردم، از زمان انتصاب تولیت آستان قدس رضوی توسط مقام عظمای ولایت و مرجعیت با منشور هفتگانه، سفرۀ امام رضا علیه السلام در سراسر ایران اسلامی پهن شد و ارادتمندان شیفگان آن حضرت در حال استفاده بوده و هستند. لذا دلسپردگان با دو هدف مهم در سایت امام رضا ثبت نام کنند تا عشق و عاشقی را تکمیل فرمایند:
1- شناسایی مستمندان خصوصاً کسانیکه تا چهل سالگی موفق به زیارت آن مهرتابان نشدند با هزینه صددرصدی آستان ملکوتی امام رئوف، به زائر سراها اعزام می شوند. ضمناً در این دوره حدود شصت 60 هزار واحد آماده پذیرایی و سهم استان مازندران بالغ بر 250 واحد می باشد .
2- ثبت نام بعنوان خادمیار افتخاری با ارائه مدارک لازم (عکس، کپی شناسنامه و کارت ملی و اخرین گواهی تحصیلات و عدم سوء پیشینه) تحویل دفاتر آستان قدس هر شهرستان یا استان نمایند. سپس در دو جلسه توجیهی و حرم شناسی، شرکت و طی مدت سه الی شش ماه شیفت خادمی حرم مطهر آماده می شود. در خدمت دامنه و دامنه خوانان گرامی هستیم.
پاسخ دامنه: به نام خدا. سلام رفیق بزرگوار جناب آقای شفیعی. از خبررسانی خوب و مسرّت بخش و معنوی شما بسیارممنونم. بله، در دیداری که با هم داشتیم به زوایا و برکات این طرح جدید حرم رضوی، اشاره کرده بودید. از این که در راستای پست «تدبیر و تقدیر» (اینجا) این متن را بموقع نوشته و به اطلاع دامنه خوانان شریف رسانده ای، کمال تشکر را از شما دارم. کار پسندیده ای را برای خود برگزیده ای که هم شرافت دارد و هم معنویت. به یقین مأجورید. والسّلام.
Ali Shariati
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: سلام جنا ب طالبی مدیر ارزشی دامنه. از مباحث علمی وفکری شما و جناب دهقان استفاده کردم. به همین خاطر بخشی از مصاحبه دوست دیرین رهبری انقلاب ودکتر مظلوم شریعتی در صورت امکان جهت اشتراک ارسال می گردد.
آقای خامنهای زندگی در قصر را ننگ میدانست؛ ایشان میگفت مگر فقرا آجیل میخورند که من هم بخورم.
او درباره برخی نقل قولها درباره میزان رفاقت و صمیمتش با رهبر انقلاب، میگوید که برخی شلوغش کردهاند، ایشان رفیق زیاد دارد و من هم یکی از آن رفیقان هستم؛ البته رفیقی که میگود: من هر زمانی دلم برای ایشان تنگ میشد به دیدار ایشان میرفتم. الان هم هر وقت دلم بخواهد میتوانم ایشان را ببینیم. من تاریخش را به یاد ندارم، هر زمانی بخواهم به دیدار ایشان رفتهام. متاسفانه یکیدوسال است که من به دلیل وضعیت جسمی نمیتوانم تهران بروم منتهی ایشان در این مدت خانه ما آمدند و ایشان را دیدم.
حاج حیدر رحیمپور ازغدی، پدر حسن رحیمپور ازغدی
آقای خامنهای یک عالم و روحانی متدین و متشرع است که اگر همه دنیا علیهاش باشد، دست از حق و حقیقت نمیکشد
وی در پاسخ به ادعای کسانی که میگویند آیتالله خامنهای به دلیل کارهای فراوان اجرایی، زمان لازم برای مطالعه و تحقیق علمی نداشته است، گفت: آیت الله خامنه ای در 22 سالگی "کفایه" میگفت؛ یعنی سخت ترین کتابهای سطح. وقتی نزد آقا( امام خمینی) رفت 5-4 سالی که خارج میخواند بیشترین اشخاص من جمله آیتالله رفسنجانی رحمهالله میگفتند والله ایشان مجتهد است. بعد از این که ولی فقیه شدند یک روز خانه ایشان رفتم و دیدم آقای مومن و آقای خزعلی، آقای هاشمی (هاشمی شاهرودی) آمدند. یعنی، 4 شاگرد آقای صدر(ره)، آقای خویی(ره) و امام خمینی(ره) آمده بودند تا جلسه شورای فقهی تشکیل بشود و مباحث فقهی در آن مطرح گردد؛ یعنی باهم مباحثه علمی کنند.
بقیه ادامه
رحیمپور ازغدی با بیان اینکه،"بعد از آن جلسات فقهی بود که همه اذعان کردند که آقای خامنهای، اعلم است" توضیح میدهد: در ایامی که ایشان تازه رهبر شده بودند، با فقهای برجسته چندین سال مباحثه میکردند. بنابراین آقای خامنهای، بحث علمی و فقهی را به صورت ریشهای دنبال کردهاند و به علوم فقهی احاطه کامل دارند؛ من خدا را شاهد میگیرم که آقای خامنهای اعلم فقهای زمانه است. بعد از این که 23 سالگی مجتهد بودند، 15 سال کار علمی کردند. آقای خامنهای اعلم به فقه عبادی است؛ در فقه سیاسی و اجتماعی و مدیریت هم که رقیب ندارد.
آقای هاشمی گفتند که خامنهای اعلم است؛ آقای مصباح هم که فقیه و حکیم است گفت والله آقای خامنهای اعلم زمان است.
رحیمپور ازغدی، آیتالله خامنهای را یک روشنفکر واقعی و ذاتی میداند و میگوید که متحجرین و مرتجعین همیشه با آقای خامنهای مشکل داشته و دارند چون ایشان در فقه اجتماعی قوی و مسلط بود؛ وی درباره چرایی مخالفت متحجرین با رهبر انقلاب نیز میگوید: "شیعه انگلیسی از فقیهی میترسد که در امور اجتماعی قوی باشد. آقای خامنهای در امور اجتماعی مدیریتی بی نظیر دارد. ایشان از آنهایی نبود که بنشیند و دستور بدهد، خودش وسط میدان بود. با همین فرماندهان بوده و با اینها زندگی کرده است. از کسانی نبود که خانه بنشیند و از دور جنگ را مدیریت کند. یادم هست یکبار گفتند آقای خامنهای از جبهه آمده، من نزد ایشان رفتم. گفتند ایشان به دبیرستان علوی رفته است. به آنجا رفتم. نگهبان جلوی در گفت، آقای خامنهای گفته اگر از دفترم هم تماس گرفتند، من را تا 4 بیدار نکنید چون 48 ساعت است که نخوابیدهام. گفتم به ایشان سلام برسانید. یکباره دیدم آقای خامنهای از پشت شیشه گفتند بگویید حیدرآقا بیاید داخل. آقای خامنهای به من گفت درست است که خیلی خسته هستم ولی دوست دارم با شما قدری حرف بزنیم. از بیکفایتیهای بنیصدر در جبهه صحبت کردند".
متحجرین همیشه با آقای خامنهای مشکل داشته و دارند چون ایشان در فقه اجتماعی قوی و مسلط بودند؛ شعیه انگلیسی از فقیهی میترسد که مثل آقای خامنهای به فقه اجتماعی مسلط باشد
"من اهل غلو کردن درباره هیچ کسی نیستم و بر اساس مشاهداتم میگویم که آقای خامنهای نه یک روشنفکر، بلکه فراتر از روشنفکران مطرح بوده و هستند. البته روشنفکر مذهبی یا غیرمذهبی نداریم. کافر و مسلمان داریم. کافرها برخی روشنفکر هستند و برخی خرفت و در مسلمانان هم این چنین است. کسی که بیشتر ببیند و از لحاظ فکری قویتر باشد، روشنفکر است. آقای خامنهای ذاتاً روشنفکر است و با مطالعات و نگاه خاصی که داشتهاند، واقعاً یک روشنفکر نابغه است"
بخشی از دیگر اظهارات رحیمپور ازغدی در این مصاحبه است و همچنین درباره ادله خود در این باره میگوید: باز هم میگویم نمیتوانم مشاهدات خود را انکار کنم و بگویم آقای خامنهای روشنفکر نیست. نگاه روشن و فکر روشن ایشان برای همه ثابت شده است. آقای خامنهای آنقدر روشنفکر است که روشنفکران ایران باید نزد ایشان درس روشنفکری بخوانند. خیلی قویتر از این هستند که شما تصور میکنید. هر کسی بود نمیتوانست این مدت با این همه مشکل و دشمن، این انقلاب را نگه دارد. روزی به ایشان درباره مدیریت کشور نقدی کردم؛ ایشان در پاسخ گفتند این به شما مربوط است که رای به یک رئیسجمهور دهید یا وکیلی انتخاب کنید که صرفاً نظارت کند. ببینید 2 کار به ولی فقیه واگذار شده است که یکی حفاظت از مرزهای کشور که با چندین سال جنگ با دشمن جهانی، توانستیم طوری مرزها را حفظ کنیم که یک وجب هم به دشمن نرسد. یکی هم مرزهای دین است که ذرهای در انقلاب اسلامی التقاط حاصل نشده است. به آقای خامنهای گفتم، پس برخی ناکارآمدیها برای چیست؟ گفتند این مربوط به انقلاب نیست بلکه برخی اشتباهات و انتخابهاست.
آقای خامنهای ذاتاً یک روشنفکر است؛ نه یک روشنفکر، بلکه فراتر از روشنفکران مطرح که روشنفکران داخلی باید نزد او شاگردی کنند
"هر سه نفر رفیق و خیلی با هم بودیم. بحث رفاقت بود نه ارتباط!" این جمله پاسخ حیدر رحیمپور به سوالی درباره دوستی مقام معظم رهبری با او و دکتر شریعتی است؛ میگوید، رفیق بودیم تا اینکه صرفاً با یکدیگر در ارتباط باشیم. رفاقتی که به گفته رحیمپور، 20 سال در مشهد طول کشیده است. وی در توصیف رابطه دکتر شریعتی با مقام معظم رهبری گفت:
آقای خامنهای و آقای شریعتی بیشتر باهم رفیق بودند تا اینکه بگویم باهم فقط ارتباط داشتند. آقای خامنهای از شریعتی نقد میکردند، چون فقیه بودند و حق هم داشتند که نقد کنند چون اطلاعات فقهی و دینی شریعتی کافی نبود و لازم بود که آقای خامنهای ایشان را نقد کند. من هم به آقای شریعتی نقد میکردم. اینکه بگویند آیا آقای خامنهای، شریعتی را قبول داشتند یا نه، سوال درستی نیست چون انسانها معصوم نیستند و ممکن است کارهای نامطلوب هم داشته باشند آقای شریعتی چون اطلاعات فقهی لازمی نداشتند، خطاهای مرتکب میشدند و حق با آقای خامنهای بود که او را نقد کنند.
آقای خامنهای و شریعتی بیشتر باهم رفیق بودند؛ آقای خامنهای شریعتی را نقد میکردند، چون فقیه بودند و حق هم داشتند؛ چون اطلاعات فقهی و دینی شریعتی کافی نبود
رحیمپورازغدی با "سخت" خواندن توصیف دوستی مقام معظم رهبری و دکتر شریعتی میگوید که رفاقت مقام معظم رهبری و دکتر شریعتی مانعی برای نقدهای فقهی، علمی و منطقی آیتالله خامنهای به دکتر شریعتی نبود و چون آیتالله خامنهای فقیه بود و در عین حال آقای شریعتی نیز سواد فقهی لازم را نداشت، ایشان(مقام معظم رهبری) حق داشتند که به شریعتی انتقاد کنند.
وی با رد برخی ادعاها درباره شریعتی مبنی بر عدم نقد پذیری میگوید که دکتر شریعتی نه تنها از آیتاللهخامنهای بلکه اشکال را از هرکسی قبول میکردند؛ او در نقل خاطرهای در همینباره میگوید: یک روز دکتر شریعتی در همین اتاق روبهرو نشسته بود و درباره ولی فقیه صحبت میکرد. میگفت نظام اسلام این چنین است که فقها بین خود کسی را به اعلمیت قبول دارند و وقتی این اعلم مطلبی را بیان کرد، همه باید اطاعت کنند. من مخالفت کردم و گفتم همه مجتهد هستند و حق انتقاد دارند. آقای شریعتی میگفت، اگر مجتهدین میخواهند اسلام جان تازه بگیرد باید همه از بین خود یک نفر را برگزینند و همه هر چه او میگوید انجام دهند. این حرف شریعتی است که اشکال گرفتیم و ایشان قبول کرد.
"به نظر من شریعتی برخلاف آنچه که همگان تصور میکنند یک چهره همچنان مظلوم است و این به دلیل طرفداران و مخالفان اوست. یعنی از شگفتی های زمان و شاید از شگفتی های شریعتی این است که هم طرفداران و هم مخالفانش نوعی همدستی با هم کردهاند تا این انسان دردمند و پرشور را ناشناخته نگهدارند و این ظلمی به اوست"
این جمله مشهور مقام معظم رهبری درباره دکتر شریعتی است؛ جملهای که حیدر رحیم پور ازغدی از آن به عنوان محبت و علاقه آیتالله خامنهای به دکتر شریعتی یاد میکند و توضیح میدهد: ما 20 سال باهم رفیق بودیم و دائم با هم حرف میزدیم، بحث میکردیم. شریعتی میگفت که اگر در ایران چند روحانی همانند آقای خامنهای داشته باشیم، ایران اسلامی میشود.
شریعتی میگفت اگر در ایران چند روحانی همانند آقای خامنهای داشته باشیم، ایران اسلامی میشود. [مصاحبۀ تسنیم با حاج حیدر رحیمپور ازغدی، پدر حسن رحیمپور ازغدی] (منبع)
جواب دامنه
به نام خدا. سلام جناب آقای شفیعی. از شما ممنونم در ارسال این متن. نکاتی در این متن وجود دارد که هر آدم منصفی بخواند آن را به دیدۀ اندیشمندانه می نگرد. از این که این گونه از شریعتی یاد نمودی از شما رفیق ارزشمندم بسیار ممنونم. این نشان انصاف در نگاه شماست.
از خدا برای شما برادر گرامی ام و خاندان مصیبت دیدۀ تان سلامتی روزافزون و توفیقات الهی می طلبم. لذت بردیم از بحث و نکات مندرج در لا به لای آن.
بحث آزاد
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: با سلام. استفاده کردم از بحث خوب و جذّاب جناب سیدعلی اصغر شفیعیِ افتخارآفرین، و دامنه ی شورانگیز و نشاط آور. [این پست: اینجا]
عمو اصغر باب مباحثه را عنوان کردند و اعتقادشان همان است که شما در بند های الف الی دال بخوبی عنوان نموده اید. متشکرم. بر خودم فرض می دانم از همۀ دامنه نویسان گرانقدر آقایان: سیدعلی اصغر، مهندس عبدی جناب دکتر دهقان که بحث های خواندنی در دامنه می نویسند و خصوصاً از روحانیان بزرگوار حجج اسلام شیخ مالک و شیخ غلامی، و سایرین تشکر و تقدیر کنم که فضای دامنه را علمی و پربحث و نظر نگه می دارند. با آن که هجمه دشمن به روحانیت زیادتر شد، ولی مردم از روحانیت مطالب دینی شان را اخذ می کنند.
بقیه در ادامه
تکمله : جناب دامنه، ولایت فقیه معنی و مفهومش در این بحث علمی، جایگاه بیشتری را به رخ علاقه مندان متبادر (=وارد در ذهن) ساخت که امام عظیم الشان آن را کتایت و قانون اساسی به همت و درایت فقیه زمان شناس آیت الله شهید مظلوم دکتر بهشتی با تلاش و کوشش فراوان تبیین و در مجلس چند صدایی خصوصاً لیبرالها به تصویب رساند و ولایت فقیه همان اعلمیت است که دامنه عنوان نمود.
نظریه اختیارات ولی فقیه
و در تفکر شیعه تمام فقها ملزم به اطاعت و رعایت حدود و ثغورش بوده و میباشند. ضمن اینکه روشنفکران مسلمان حال و گذشته مقید به التزام آن داشته و دارند. لذا مرحوم دکتر شریعتی با اینکه جامعه شناس بود، ذوب در شیعه علوی و عاشق روحانیت اصیل و غیر وابسته به زر و زور و تزویر دین و مذهب را به زبان روز و با شیوه بسیار جامع وجوان پسند ارایه نمود.
ایشان در بحث اعلمیت به این مضمون اشاره فرموده فقها از بین خود یک نفر را به اعلمیت انتخاب می کردند و در بینشان اعلمیت وجود داشت و جهان شیعه پیرو اعلم در طول تاریخ بوده و است و این عامل پویایی وبروز وپاسخگو بودن عالمان وسخنگویان دین وشیعه بوده وهست. به زبان امروز به کارشناس ارشد و فوق تخصص دین اعلم و مرجع تلقی می شود.
امروز با اینکه ایت الله العظمی سیستانی مرجع عالم اسلام اند وسایرین در بحث امامت مسلمین تکیه به ولایت فقیه ولی امر مسلمین دارند و با اینکه خود مرجع اند احترام و تصمیمات و اختیارات ولی امر را رعایت می نمایند. چنانکه در یک بیان از ایشان نقل است من در نماز شب اولین کسی را که دعا می کنم حضرت اقای خامنه ای می باشد. چون علَم اسلام امروز در دست ایشان است.
و نیز رییس جمهور روسیه _ولادیمیر پوتین_ که به ایران امده بود، بدون در نظر گرفتن عرف دیپلماتیک، مستقیم به دیدار مقام معظم رهبری میشتابند و به عقیده خودش او را مسیح می بینند (مصلح) همان اعلم نماینده مصلح جهان.
رجب طیِب اردوغان _رئیس جمهور ترکیه_ نیز با حضور خانوادگی به دیدار رهبری معظم انقلاب می روند میگویند من شما را در سیمای پیامبر اعظم میبینم. یعنی اعلمیت فقیه. این افکار بلند و اعتقاد شیعه نه تنها مسلمانان بلکه اکثر سیاستمداران سرشناس دنیا معترفند.
یکی از القاب امام زمان (عج) ولیِ عصر بودن است. وقتی نماینده خویش را معرفی می نمایند:
«...و اما الحوداث الواقعه، فارجعوا الی رواة حدیثنا، فانهم حجت الله علیکم و انا حجت الله علیهم» یعنی: و اما در حوداث اتفاقیه، پس رجوع کنید به راویان حدیث ما (فُقها و مجتهدین)، که آنان از ناحیهی من حجتاند بر شما و من حجت خدا هستم بر آنان. (بحار الانوار، ج 53، ص 181) [منبع: اینجا]
در مسایل روز و نیازمندی های دین ودنیای خود به عالم اعلَم که بدور از هوای نفس و عالم به زمان و مطیع امر مولاست یعنی دیندار دین شناس و عالم ربّانی که از همه عالم تر ، عادل تر ، عاقلتر داناتر و زمان شناس تر و سیاستمدار و دینمدارتر ... است مراجعه و پیروی کنید .
امروز این اوصاف را در بین علمای دین می شود در سیمای ولایت فقیه دید. این اعلمیت همان ولایت فقیه در قانون اساسی است که در فقه اهل تسنن جایش خالی و از منظر سیاسی و اجتماعی وحاکمیتی به وابستگی و افراط گرایی و اسیب های ناشی از چند صدایی منتهی گردیده اند.
پاسخ دامنه
به نام خدا. سلام صمیمانه و احترام آمیز دارم به دوست دانای من جناب حاج سیدتقی، که هم بحث را شکل تازه ای دادند و هم با ادبیات شان مَودّت و حس برادری پدید می آورند. حقیقتاً شیوۀ پسندیده ای ست این تشویقات و ورود به بحث های دینی و سیاسی.
اما بعد جواب دامنه:
1- من از دیدگاه انقلابی شما آگاهم. و مشییء و شیوۀ دفاع جناب عالی از انقلاب و اصول آن را بتمامه مطّلع ام. از این رو، حدس می زدم احساس تکلیف بنمایی و بحث من و سیدعلی اصغر را کامل تر کنی؛ که نمودی. و یا با مطالبی مستند و مثال های خوب تاریخی و معاصر _خصوصاً نکتۀ اَعلا و مترقیانه ی مرحوم دکتر علی شریعتی_ بر غنای آن بیفزایی؛ که افزودی.
2- من، مرجعیت و ولایت فقیه را دو امر جدا از هم، اما در امتداد و مقوّم هم می دانم. یعنی، این از برجستگی ها و مترقی بودن و عقلانیت مکتب شیعه در دورۀ خاتمیت است که هم مرجع دارد و هم ولی فقیه. هم مقلّد دارد و هم رأی دهنده مردمی. هم بیعت دارد و هم عزل. هم پیروی دارد و هم نظارت عمومی. هم شرط دارد و هم قید. که شما خسران عظیم غیابِ این تفکر در اهل تسنُّن را به هوشمندی و تیزبینی و با دردناکی در پاراگراف آخر مقاله ی تان گوشزد کرده ای.
3- مرجعیت، راهکار اصلی شیعه است؛ چه آن وقتی که حکومت اسلامی هنوز تأسیس نشده است و چه هنگامی که حکومت توسط مردم برقرار شده است. اما ولی فقیه، رهبر جامعه است که مدیریت و هدایت را بر گردن دارد و با رأی مردم انتخاب می شود نه نصب و حق پیشینی.
4- و این سازوکار سیاسی عقیدتی شیعه _که بر امام و اُمت ابتناء دارد به مردم، تکیه_ هرگز قدرت و قدرت طلبی و کیشِ شخصیت و هوای نفس نیست، مسئولیت است. زمامداری است. عهده داری است. نفس امّاره هرگز نیست، بلکه کاملا بعکس، بارگیری از نفس تزکیه شده و متّصف به عدل است که دائم فقیه حاکم باید خود را از هر نوع خُطواتی بَری نگه دارد.
5- این است که امام خمینی _رهبرکبیر انقلاب اسلامی_ دو شرط بنیادین برای ولایت فقیه قائل اند: علم به قانون و عدالت. و در این صورت است، که نه فقط مردم آن سرزمین، بلکه همۀ مراجع عظام تقلید _که ممکن است میان شان اعلم از سایرین وجود داشته باشد_ و مجتهدین بلاد، به مدیریت ولی فقیه گردن می نهند و امر حکومتی و هدایتی و ولایتی اش را به دلیل انتخاب و رأی اکثریت مردم مُطاع می دانند و خلاف آن را مستوجب جواب به خدا. پوزش از شرح دامنه.
عدد 8
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: سلام علیکم ورحمت ا... . ضمن تبریک وتهنیت شب فرخنده میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام به همه دامنه نویسان و دامنه خوانان محترم.
چند پرسش از دامنه:
یک چرا امام هشتم {علیه السلام} از بین امامان معصوم بعنوان عالم ال محمد معروفند؟
دوم چرا امام مهربانیها را ثامن الحُجج نامیدند؟
در صورت امکان با استناد و مصادیق باشد.
سوم هنگام ورود اجباری آن امام همام به ایران، بیست وسه اتفاق پند آموز افتاد. اولی را به صورت مختصر میگویم و ان اینکه: در اهواز ان روز آرایشگری با ابزار خود به استقبال اقا امد و از اقا اجازه خواست سروصورتش را اصلاح کند.
امام فرمود از مدینه حرکت کردم اداب سفر را که یکی از ان همین تقاضای شماست یعنی نیازی نیست. اسرار کرد. امام فهمید نیازمند مقروض است، قبول کرد. در مقابل همگان نشست. ارایشگر یکی دو بار قیچی زد واسباب خود را جمع و تقاضای مزد کرد.
حضرت گفت اگر مایلی شانه یا قیچی شما را طلا کنم مشکلت حل شود؟ ارایشگر گفت: نه اقا، من با تلاش کوشش مشگلم راحل می کنم ولی از شما حجّت خدا قول بگیرم در زمان مُردن صدات کردم مرا دریابی وشفاعتم کنی. اقا امام رضا پذیرفت واجابت نمود....ادامه با دامنه و دامنه نویسان.
مشهد حرم امام رضا. رواق حضرت معصومه (س). خرداد 1397. عکاس: دامنه
پاسخ دامنه
به نام خدا. علیکم السّلام. ممنونم برادر گرامی ام جناب حاج سیدتقی. پیش از آن که به دو پرسش خوب شما پاسخ دهم سه نکته بگویم:
1- این شیوه نوشتن را دوست دارم. هم خوراک فکری می آفریند و هم همه را به اندیشیدن و یا رفتن به سمت تحقیق بیشتر سوق می دهد. 2- داستان پندآموزی بود. روی همین حساب عنوان پست شما را «مُشکلم را خودم حل می کنم» گذاشتم. 3- خیلی خوشحالم شب های تولد امامان مان این گونه همه شادمان اند. این عزّت و زینت شیعه است که در هیچ مکتبی وجود ندارد. ممنونم جناب. امابعد؛ جواب:
پاسخ پرسش اول: حداقل سه علت داشت؛ یکم: امام کاظم (ع) پدر امام هشتم این لقب را به ایشان دادند و فرمودند: «این برادر شما علی بن موسی (ع) عالم آل محمد (ص) است، (الصراط المستقیم، جلد 2، صفحه 164) دوم: حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) در زمانی امامت می کردند که علوم و احاطۀ علمی و دینی اش بسیار گسترش یافته بود حتی دشمنان کینه توز نیز نمی توانستند برتری علمی ایشان را انکار کنند. سوم: و سوم این که مأمون عباسی با ایجاد حلقۀ مناظره سعی کرد امام رضا را در برابر غول های فکری و کلامی آن روزگار، منکوب و مخذول کند و در مشقّت بگذارد که برعکس، همه به علم و توان فکری امام رضا (ع) در ان مناظرات پی بردند و خیره شدند و متعجب ماندند. همین باعث شد رضای آل محمد، مُلقّب به عالم آل محمد هم باشد.
پاسخ پرسش دوم: ثامن الحُجج یعنی حُجت هشتم یا هشتمین حجت. ائمه _علیهم السّلام_ همگی حجت خدا بر روی زمین اند. در دورۀ امام موسی کاظم (ع) عده ای بر امام هفتم وقف کردند و واقفیه شدند. یعنی گفتند کاظم (ع) به آسمان عروج کرد و مهدی زمان است و بازمی گردد. در مقابل عده ای هم اسماعیله شدند.
لذا شیعۀ امامیه چون 12 امامی ست روی عدد هشت تأکید نمود تا کسی استمرار امامت و انحصار هشتمین امام در وجود امام رضا را منکر نگردد. لذا اعتقاد به ثامن الحُجج بودن امام رضا یک فلسفۀ کلامی و عقیدتی پشتش خوابیده و مرکز ثقل شیعه است. یعنی کسی هشت را پذیرفت دیگر او نه واقفیه است (یعنی هفت امامی) و نه اسماعیلیه یعنی شش امامی. بلکه آن شیعه یک پیرو اثنی عشری (=دوازده امامی)ست. این مقدار علمم قد می داد جناب رفیق. اگر کم گفتم پوزش.
عطر عترت
6661
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: به مناسبت اول ذیالحجه؛ازدواج علی(ع) و فاطمه زهراء(س) به روایت امام رضا(ع). خداوند فرمود: اى راحیل! از جمله برکت من بر آن دو این است که آنان را بر محبت خودم، با هم همراه مىکنم و حجت خود بر مردم قرارشان مىدهم و قسم به عزت و جلالم که از آن دو، نسل و فرزندانى به وجود خواهم آورد که در زمین گنجینهداران و معادن حکمت خود قرارشان خواهم داد، بعد از پیامبران، آنان را حجت بر مردم قرار مىدهم.
پیوند امام علی و فاطمه _سلام الله علیهما_ مبارک
دوشنبه 22 مرداد ماه. برابر با نخستین روز از ماه ذیالحجه سالروز پیوند دو نگین هستی حضرت صدیقه طاهره(س) و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) است. برکت این ازدواج، عمری به گستردگی آفتاب دارد؛ همچنان که یاد و نام آن در تاریخ برای همیشه ماندگار شد. ماجرای این پیوند آسمانی و ملکوتی را ثامن الحجج حضرت علی بن موسی رضا(ع) چنین شرح داده است:
بقیه در ادامه
پدرم از پدرش جعفر بن محمد و آن حضرت از پدر خود از جد بزرگوار خویش(ع) نقل فرمود که: حضرت على (ع) فرمود: تصمیم به ازدواج گرفتم، ولى جرأت نمىکردم، این مطلب را به حضرت رسول (ص) عرض کنم و مدتى این موضوع شب و روز در فکرم بود تا اینکه روزى بر حضرت رسول (ص) وارد شدم و آن حضرت فرمودند: اى علی! عرض کردم: بفرمایید اى رسول خدا! فرمود: آیا میل و رغبتى به ازدواج دارى؟
عرض کردم: رسول خدا خود داناتر است -و گمان بردم حضرت یکى از زنان قریش را به عقد من درآورند- و من از اینکه فرصت ازدواج با فاطمه (س) را از دست دهم، نگران بودم و متوجه نشدم که چه شد که حضرت مرا صدا زدند و در خانه امسلمه به خدمتشان رسیدم. وقتى به من نگاه کردند، چهرهشان درخشید، تبسمى فرموده به گونهاى که سفیدى دندانهایشان را که مىدرخشید دیدم، حضرت به من فرمودند: اى على! مژده! چرا که خداوند مسأله ازدواج تو را که فکر مرا مشغول کرده بود، خود به عهده گرفت.
گفتم: قضیه چیست یا رسول اللّٰه!؟ حضرت فرمودند: جبرئیل با سنبل و قرنفل بهشتى نزد من آمد و آنها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوییدم و گفتم: اى جبرئیل! این سنبل و قرنفل را به چه مناسبت آوردهاى؟ او گفت: خداوند تبارک و تعالى ملائکه ساکن بهشت و نیز سایر ساکنین آن را امر فرموده که تمام بهشتها را با تمام درختها و رودخانهها و میوهها و قصرهایش آذین بندند و به بادهاى بهشتى دستور داده تا با بوى انواع عطر بوزند و حورالعین را به خواندن سورههاى «طه»، «نمل»، «شورى» و سورههایى که با «طسم» شروع مىشود امر فرمود و به یک منادى دستور داد که چنین جار بزند: اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! شاهد باشید که فاطمه دختر محمد را به عقد على بن ابىطالب در آوردم و به این کار راضى و خشنودم، این دو از یکدیگرند.
سپس خداوند تبارک و تعالى به ملکى از ملائکه بهشت به نام راحیل - که در بلاغت هیچ یک از ملائکه به پاى او نمىرسند- امر فرمود که خطبه بخواند، او نیز خطبهاى خواند که اهل آسمان و زمین چنین خطبهاى نیاورده بودند، سپس به یک منادى دستور داد تا چنین جار بزند: اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! به على بن ابىطالب حبیب محمد و فاطمه دختر محمد تبریک بگویید، چه اینکه من براى آنان خیر و برکت قرار دادم. راحیل گفت: برکت تو بر آن دو بیشتر از آنچه ما در بهشت و منزلت براى آنان مشاهده کردیم نیست؟ خداوند فرمود: اى راحیل! از جمله برکت من بر آن دو این است که آنان را بر محبت خودم، با هم همراه مىکنم و حجت خود بر مردم قرارشان مىدهم و قسم به عزت و جلالم که از آن دو، نسل و فرزندانى به وجود خواهم آورد که در زمین گنجینهداران و معادن حکمت خود قرارشان خواهم داد، بعد از پیامبران، آنان را حجت بر مردم قرار مىدهم.
پس مژده بده اى على! که من نیز، همچون خداى رحمان، دخترم فاطمه را به ازدواج تو درآوردم و آنچه را که خداوند براى او پسندید، من نیز پسندیدم. حال دست همسر خود را بگیر که تو از من نسبت به او سزاوارترى، جبرئیل به من خبر داد که بهشت و اهل آن، مشتاق شما دو نفرند و اگر خداوند تبارک و تعالى نمىخواست از نسل شما حجّتى بر خلق برگزیند، خواسته بهشت و اهل بهشت را در مورد شما دو نفر اجابت مىفرمود، پس تو چه خوب برادر و چه خوب داماد و چه خوب همدمى هستى و رضایت خدا براى تو کافى است و از رضایت هر کس دیگر بهتر است.
حضرت على(ع) گفت: «رَبِّ أَوْزِعْنِیأَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ اَلَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَ»؛ پروردگارا! مرا بر آن دار که شکر نعمتى که به من دادى، به جاى آرم، حضرت رسول (ص) نیز آمین گفتند. (از رجانیوز) منبع: عیون اخبار الرضا (ع).
دامنه نویسان
6671
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: شهادت جانسوز پنجمین امام همام، باقرالعلوم شکافنده علوم و کوچکترین راوی معصوم در قیام سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله حسین (ع) به شما دامنه ارزشی و دامنه نویسان و دامنه خوانان گرامی تسلیت عرض میکنم.
دلم پر میزند امشب برای حضرت باقر
که گویم شرحی ازوصف و ثنای حضرت باقر
ندیده دیده ی گیتی به علم و دانش و تقوا
کسی را برتر و اعلم به جای حضرت باقر
استکبار، استکبار است دیروز و امروز ندارد: انسانهای بی ریشه وبی دین در دنیا طوری عمل میکندکه منافع شان تامین شود (فردی و ملی) این داستان فقط به امروزو این عصرمر بوط نیست. تاریخ درباره عهدشکنی وزیر قول زدنی یا دبه در اوردن نمونه ها دارد برای مثال روز روزگاری سرور قریش و بزرگ مکه و رهبر مبارزه با نهضت حیات بخش و انسان ساز اخرین فرستاده خداوند {پیامبر عظیم الشان که او را خاتم النبین و و محمد امین ملقب است} یعنی ابوسفیان بن حرب به محض اینکه احساس کرد سپاه اسلام در
بقیه در ادامه
جنگ با رم آن روزشکست خورد (در موته) و ضعیف و بی روحیه شد وزمان مناسب برای کوبیدن و اقدام به از پای در آوردن اسلام کرد و با ذوق زدگی سپاه آراست و بدون در نظر گرفتن صلح در دو سال گذشته خود با رسول الله در حدیبیه انعقاد کرده و زیر قول و قرار زد و عهد نامه را نادیده گرغت و اقدام به مرحله جدید جنگ با سپاه اسلام نمود البته تو دهنی محکمی از سپاه اسلام و رهبری هوشمند ان در یافت نمود و نتیجه طمع ورزی و عهد شکنی خود را چشید.
پانزده قرن بعد در قرن بیست و یکم همپیالگی او ترامپ دیوانه بی تعادل مست پول پرست و غمار باز کاواره نشین ایالات متحده امریکا جلوی چشم جهانیان و حتی متحدان اروپایی وچین و روسیه قدرتمند خود سینه سپر کرد و باد در قبقبه انداخت و زیر عهد نامه بین المللی برجام زد وگفت می خواهد جمهوری اسلامی را از بین ببرد این شعار منسوخ شده چهل ساله تکرار نمود استکبار استکبار است دیروز و امروز ندارد منطق و عملکردش در طول تاریخ یکی است شکل و قیافه و زمان و مکان آن عوض شده. دیروز ابوسفیان با معامله صلح حدیبیه اشتباه گرفته [حُدیبیه ....]
آمریکای همیشه در جنگ؛ برای چپاول و غارت و سلطه گری
امروز ترامپ شراب خوار مردم زمان شناس ایران را در برجام و شناخت خوی و خصلت استکبار و زیاده خاهان حتی برای دیر باوران و خوش یباوران که خود را به خواب زده و می زنند و بسیار مفید و عبرت آموز است همه میدانیم هدف امریکا چیست انها یک روز در این کشور حکمران بودند نه تنها اکتفا و راضی به آن نبودند بلکه برای چپاول منابع ایرانبان حق توحش میگرفتند و ما راانسان هم حساب نمی آوردند لذا دست چپاول و غارت انان از ایران و منطقه با همت مردم حماسه آفرین و آگاه قطع شد آنان در تلاشند دوباره به درآمد و ثروت از دست داده یا زناحق دست یازند با رنگ و لعاب آزادی و حقوق بشر وتحریم و...
ما آمریکا را زیر پا می گذاریم. امام خمینی
زهی خیال باطل ملت ایران با آگاهی و هوشمندی دست چپاول گران را نه تنها از ایران بلکه از منطقه پیرامونی خود دور کرد آمریکا برای خوش باوران میگوید با بنیاد گرایی مبارزه میکند مگر دولت غربگرای مصدق بنیادگرا بود؟ او می گفت کشور مستقل باشد و نفت در دست چپاول گران نباشد و از استعماری به استعمار دیگر پناه برد و با هدایت غرب با روحانیت در افتاد ،مجلس عصاره ملت را تعطیل کرد ودنبال اسلام هم نبود تاریخ شاهد سرنگونی دولت قانونی او ( دکتر مصدق) توسط آمریکا ست و از آن تاریخ تا به امروز ما از آمریکا آسیب دیده و می بینیم تحریم ها، جنگ تحمیلی، تحریک جنگ احزاب در کشور ، دخالتهای مستقیم و غیر مستقیم در ایران و سرنگونی هواپیما مسافربری وادعا های حقوق بشری و کودتای 28 مرداد که باعث بازگشت دوباره دیکتاتور بی ریشه پهلوی ظالم و جنایتکار دوم شد همه اینها بخشی از فریب و اربده و جنایات استکبار در راس ان امریکا ست. همه توطعه ها با هوشمندی رهبری و ملت آگاه خنثی شده و میشود . نوکران اجنبی هرچه تلاش کنند نمیتوانند ننگ مزدوری دوران ستم شاهی (شاه پرستان) و مواجب گیری منافقین در جنگ تحمیلی (از صدام) وحمایتهای این گروه تروریستی توسط ایالات متحده و رژیم پادشاعی عربستان را از اذهان مردم قهرمان ایران بزدایند .
ملت شریف و حق پرست سزاوار ستایش ایران بیدار است و در مقابل استکبار جهانی ایستاده هرچند امروز کاپیتالیسم به بن بست رسیده، پایگاه اصلی حق را نشانه گرفته و با تحریم ظالمانه به جنگ اقتصادی تمام عیار و تمامیت ارضی و هویت ایرانی و اسلامی ما برخاسته و با جمع و جور نمودن مزدوران بیگانه پرست نمی توانند دلاور مردان و شجاعان این عرصه را از میدان به در کند.
آنان باید بدانند صلابت ایرانیان در طول تاریخ ویا حداقل صد سال اخیر را مطالعه و تجربه کرده باشند و بدانند که آزموده را آزمودن خطاست. چه زیبا فرمود حاج قاسم سلیمانی سرباز وطن و فرزند رهبری و سردار سلحشور ایمان در سخرانی خود خطاب به ترامپ دیکتاتور هوسران آمریکا که از پر خوری شراب مست و مستانه حزیان گویی علیه ایران کهن ، ملت با فرهنگ وبا قدمت هفت هزار ساله جواب جانانه داد آمریکا اگر جرات دارد با من و سپاه قدس کار دارند نه با ملت ایران .
عید ملت مستضعف روزی است که مستکبرین دفن شوند. امام خمینی
مسئولین ارشد آمریکا اگر قدرت داشتند عراق را دو دستی تحویل ایران نمیدادند و در سوریه تحقیر نمی شدند . و در مقابل یک ملت فقیر یمن اسیر و در باتلاق گیر نمیکردند و جنگ یک هفته ای را به چهار سال نمی کشانند . و در افغانستان و لبنان و فلسطین شکست های مفتضحانه و شروط آنها را نمی پدیرفتند. ایران لقمه ای پر چربی ایست ولی گلو میدرد خار چشم ظالمان و بغض تمام مظلومان عالم است و می تواند در عرصه گیتی منافع آمریکا را به مخاطره بیندازد . و موشک ها و پهباد هایش در حال شکار منافع آن و مرتجعان منطقه است و همه بدانند و به خود آیند ایران بزرگ را تهدید نکنند.
مراسم عید غدیر
پست 6686. به نام خدا. جناب حاج سید تقی شفیعی دارابی دوست گرانقدر و دامنه نویس بزرگوارمان، صبح امروز طی تماس تلفنی با من، درخواست کرده اند اطلاع رسانی کنم و به همۀ دامنه نویسان گرانقدر بگویم که در مراسم عید غدیر در غروب چهارشنه 7 شهریور 1397 تا انتهای شب، در منزل ایشان در دارابکلا دعوت می باشند.
من پیشاپیش این عید بزرگ غدیر خُم، امامت و انتصاب امیر مؤمنان علی _علیه السّلام_ توسط حضرت رسول الله _صلّى الله علیه و آله و سلّم_ به امر خداوند تبارک و تعالی را تبریک می گویم و به ایشان بابت گرامی داشتن این رویداد تاریخی و اسلامی در بیت شان تقبّل الله عرض می کنم.
عشق اهل بیت
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: سلام جناب طالبی مدیر عاشورایی دامنه. بهره واستفاده وافر از مطالب خوب و دارای پیام ومعانی ومضامین فرهنگ محرم وعاشورا واهل البیت (ع) به اشتراک گذاشتی. (این پست: اینجا) انشا الله همیشه در کنف هدایت وحمایت آل الله باشید وخدا رحمت کند پدر ومادرهایی را که با شیره ی جانشان، فرزندان را حسینی بار آوردند. سلام بر حسین وسلام بر رهروان پاک وظلم ستیزش.
پاسخ دامنه
سلام رفیق بزرگوار جناب حاج سید تقی. بر روح والدین و اخوان شما هم در این ماه حُزن و انسان سازی درود و سلام باد. آنان از پیروان عاشورا بودند؛ هم دو اخوی تازه درگذشته شما، هم والدین عزیزتان و هم والدین من. ما، از دامان آنان با زیبایی های دین و مذهب و نماز و عاشورا آشنا شده ایم و حق آن است همیشه به یادشان باشیم. از متن کوتاه و مشوّقانه ی تان ممنونم. حسّ معنوی منتقل نمودید. نیز فرمودی: «مدیر عاشورایی دامنه» امیدوارم بتوانم یک شیعۀ عاشورایی باشم و ارزش های بی نهایت آن را محفوظ و منتشر نگه دارم.
جناب شفیعی من این سلسله متن محرم را برای گروه های تلگرامی دارابکلا می نویسم و اینجا هم بارمی گذارم. امروز هم قسمت ۱۲ را در همان پست مورد اشاره، الحاق کردم
دین لقلقۀ زبان!
6715
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: بیشتر منابع در گزارشهای خود از روز پنج شنبه دوم محرّم سال 61 هجرى، به عنوان روز ورود امام حسین(ع) و یارانش به کربلا یاد کرده اند. پس از توقفی کوتاه در منزلگاه «البِیضة»، امام(ع) و همراهانش سوار بر مرکب شدند و با شتاب حرکت کردند تا اینکه نزدیک ظهر به سرزمین «نینوا» رسیدند، در این زمان سواری مسلح از دور پدیدار شد که کمانی بر شانه داشت و از کوفه می آمد؛ همه آمدن آن مرد را به نظاره نشستند تا اینکه نزدیک شد. سوار بی آنکه به امام حسین(ع) و اصحابش سلام کند، به حر و همراهانش سلام کرد و بعد نامه ای را به دست حر داد. در این نامه ابن زیاد خطاب به حر نوشته بود که:
«چون نامه من به تو رسید و فرستاده من نزد تو آمد، بر حسین(ع) سخت گیر، و او را فرود نیاور مگر در بیابان بی حصار و بدون آب! به فرستاده ام دستور داده ام از تو جدا نگردد تا خبر انجام دادن فرمان مرا بیاورد، والسلام.»
حر خدمت امام حسین(ع) آمد و نامه ابن زیاد را
بقیه در ادامه
برای آن حضرت(ع) قرائت کرد، امام(ع) به او فرمود: "بگذار در «نینوا» و یا «غاضریه» و یا در شُفَیّه فرود آییم." حر گفت: "ممکن نیست، زیرا عبیدالله، این آورنده نامه را بر من جاسوس گمارده است!"
زهیر گفت: "به خدا سوگند چنان می بینم که پس از این، کار بر ما سخت تر گردد، یابن رسول الله(ص)! اکنون جنگ با این گروه[حر و یارانش] برای ما آسان تر است از جنگ با آنهایی که از پی این گروه می آیند، به جان خودم سوگند که در پی اینان کسانی می آیند که ما را طاقت مبارزه با آنها نیست." امام(ع) فرمود: «درست می گویی ای زهیر؛ ولی من آغاز کننده جنگ نخواهم بود.» زهیر گفت: "در این نزدیکی و در کنار فرات آبادی است که دارای استحکامات طبیعی است به گونه ای که فرات از همه طرف به آن احاطه دارد مگر از یک طرف." امام حسین(ع) فرمود: "نام این آبادی چیست؟" عرض کرد: «عقر». امام(ع) فرمود: "پناه می برم به خدا از "عقر!"
آنگاه، حضرت(ع) متوجه حر شدند و فرمودند: «با ما اندکی بیا. سپس، فرود می آییم.» پس با هم حرکت کردند تا به کربلا رسیدند. حُر و یارانش، جلوی [کاروان] امام حسین(ع) ایستادند و آنان را از ادامه مسیر، باز داشتند. حُر گفت: "همین جا فرود آی که فرات، نزدیک است." امام(ع) فرمود: «نام اینجا چیست؟» گفتند: کربلا فرمود: این جا، جایگاه کَرْب (رنج) و بَلاست. پدرم هنگام حرکتش به سوی صِفّین، از این جا گذشت و من با او بودم. ایستاد و از نام آن پرسید. نامش را به او گفتند. پس فرمود: «اینجا، جایگاه فرود آمدن مَرکب هایشان، و اینجا، جایگاه ریخته شدن خون هایشان است.» موضوع را پرسیدند. فرمود: «کاروانی از خاندان محمّد(ص)، این جا فرود می آیند.» سپس امام حسین(ع) فرمود: «اینجا، جایگاه مَرکبها و بار و بُنه ماست و [ اینجا]قتلگاه مردانمان و جاى ریخته شدن خونمان است.». آنگاه فرمان داد که بارهایش را در آن جا، فرود آوردند. آن روز مصادف بود با پنج شنبه، دوم محرّم و به نقلی دیگر مصادف با روز چهارشنبه، اوّل محرّم سال 61 بود.
پس از منزل گرفتن در کربلا، امام حسین(ع) فرزندان و برادران و اهل بیتش را جمع کرد و به آنان نگاهی کرد و گریست سپس فرمود: «اللهم انا عترة نبیک محمد(ص) قد اخرجنا و طردنا و ازعجنا عن حرم جدنا و تعدت بنی امیه علینا اللهم فخذ لنا بحقنا و انصرنا علی القوم الظالمین؛ خداوندا بدرستی که ما عترت و خاندان پیامبرت محمد(ص) هستیم که [از شهر و دیارمان] اخراجمان کردند و پریشان و سرگردان از حرم جدمان[رسول خدا(ص)] بیرون شدیم و بنی امیه به ما تعرض کردند؛ خدایا پس حقمان را از آنان بگیر و ما را برابر ظالمان یاری ده.» بعد رو به اصحاب کرده فرمودند:
«الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه ما درت معائشهم فاذا محصول بالبلاء قل الدیانون؛ مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقۀ زبانشان؛ حمایت و پشتیبانی از دین تا آنجاست که زندگی شان در رفاه است پس هرگاه بلاء و سختی حادث شود دینداران کم می شوند.»
امام حسین (ع) قبل از شهادتش، همه زمین کربلا را از ساکنین غاضریه و نینوی به مبلغ شصت هزار درهم خریداری کرد و به خود آنان صدقه داد و با آنها شرط کرد که مردم را به محل قبر آن حضرت راهنمایی کنند و از آن زائران به مدت سه روز پذیرایی نمایند؛ لذا حرم و مزار امام حسین (ع) و یارانش در این شهر می باشد.
عاشورا عطیۀ خدا
پست 6722. به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: سلام بر زمزمی که از کربلا می جوشد. سلام بر موسم عاشورا، سلام بر غزلهای عاشقانه حسینی. سلام بر سجاده های مرطوب گریه.سلام بر ترک های قلب حزن و اندوه.
ای حسین! آن کدام خیال نازک بینی است که حرکت عاشقانه و سترگ تو را از سر درک و درد به کمال فهم کند؟ حسین جان! راه تو، راه دل است و هر گاه عاشقی به دل توجه کند، تو را می یابد و مرقد تو در دل دوستداران عاشق توست.
حسین! ای خون خدا! سلام بر تو که در قامت شمشیر و هیبت نور به خیمه های آه و گداز پیوستی و مهیای کارزار شدی. کدام چشم است که مرثیه ات را بشنود و خونابه غم مظلومیت و غربت انسان را از دیدگان فرو نریزد؟
حرم حضرت ابوالفضل (س) و حرم امام حسین (ع) در کربلای معلّی
ای حسین! ما بزم نشینان کوفی نیستیم. جانمان فدایت! پیشه ما عهدشکنی نیست و رسممان بی وفایی. ما از این روزگار ظلمانی خسته ایم. سید و سالار شهیدان! عشقت را چون باران بر سرزمین کویری روحمان بباران.
ای حسین! در شگفتیم که پس از مصیبت خون بار عاشورا و شهادت تو، چرا کوه ها هنوز ایستاده اند و ابرها هنوز برفرازند؟ چرا خورشید هنوز می درخشد و افلاک در فضای لایتناهی رها نمی شوند؟! چرا چشمه ها هنوز می جوشند؟ چرا خون در میان رگهای آدمیان جاری است؟ چرا دیده ها هنوز روشن است و چرا سرنوشت ها هنوز رقم می خورند؟...
و این چیزی نیست جز عنایت تو، ای مظلوم همیشه تاریخ! خوب می دانیم تو، عاشورا و قیام پرشورت، عطیه ای الهی هستید که هر سال از آسمان خدا چون رحمتی بی بدیل بر سفره وجود تشنه و گرسنه زمینیان فرود می آیید، تا شاید راه هدایت در جهان هستی جریان یابد. به امید زیارت و شفاعتت.
رویش و ریزش
من صریحاً اعلام میکنم، کسانی که در داخل، این فکرِ مطلوب و محبوب دشمن را ترویج میکنند،
در حال انجام دادن بزرگترین خیانت در حق کشور و ملت هستند.
پست 6742. ارسالی حاج سیدتقی شفیعی دارابی: حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم و پرشکوه بسیجیان در ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی با تأکید بر اینکه جوانان، راه حل مشکلات کشور هستند، به ارائه تحلیلی از شرایط حساس کنونی پرداختند و افزودند: آمریکایی ها با عربده کشی، بیان سخنان سخیف و تصوراتی واهی درصدد تصویرسازی کاملاً وارونه از قدرت خود و از اوضاع ایران هستند اما مجموعه عظیم جوانان میهن و ملت بزرگ ایران می دانند که باید با ناکام گذاشتن آخرین حربه باقیمانده دشمن یعنی تحریم، سیلی دیگری به آمریکا بزنند که انشاءالله خواهند زد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حماسه نورانی و پرشکوه حضرت زینب کبری(س) و حضرت امام سجاد(ع) در جاودانه کردن واقعه عاشورا به در پیش بودن ایام اربعین حسینی اشاره و خاطرنشان کردند: حماسه بزرگ اربعین که با حضور ملت ایران، ملت عراق و مسلمانان دیگر کشورها هر سال تکرار می شود پدیده فوق العاده مهمی است که به فضل الهی و در هنگام نیاز شدید دنیای اسلام شکل گرفته است.
ایشان، عربده کشی های سران آمریکای جهانخوار و استکبار، قدرتنمایی جوانان مؤمن و پیروزی های پی در پی آنان در میدانهای مختلف، و در عین حال مشکلات اقتصادی و تنگی معیشت بخش بزرگی از مردم و نیز حساس شدن و تلاش و تکاپوی نخبگان برای ارائه راهحلهای مشکلات را جهات مختلف شرایط حساس کشور خواندند.
بقیه در ادامه
حضرت آیتالله خامنهای «عظمت ایران، اقتدار جمهوری اسلامی و شکست ناپذیری ملت ایران» را سه واقعیت انکارناپذیر برشمردند و افزودند: اینها رجزخوانی نیست، واقعیاتی است که دشمنان آرزو می کنند ملت ایران آنها را نداند یا مورد غفلت قرار دهد تا درباره اوضاع کشور و توانایی های خود، دچار گمان غلط شود.
اجتماع بسیجیان در ورزشگاه آزادی 12 مهر 1397.
حضرت آیتالله خامنهای در تشریح بیشتر این واقعیات سه گانه، عظمت ایران را امری تاریخی دانستند و افزودند: به استثنای ۲۰۰ سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی (یعنی از اواسط دوران قاجار تا پایان پهلوی) ایران عزیز ما در عرصه های مختلف سرآمد ملتهای مسلمان و در برهههایی حتی سرآمد همه ملتها بوده است.
رهبر انقلاب اسلامی، نجات ایران از سلطه ظالمانه انگلیس و آمریکا را برای اثبات اقتدار جمهوری اسلامی کافی دانستند و افزودند: نجات کشور از شر حکومت استبدادی و سلطنتی موروثی، ایستادگی در مقابل همه توطئه های ۴۰ سال اخیر و افزایش اعتبار و احترام ایران در منطقه و جهان از دیگر نمودهای اقتدار جمهوری اسلامی است.
ایشان همچنین یادآور شدند: نظام اسلامی در ۸ سال جنگ تحمیلی در مقابل جبهه وسیع دشمنان پیروز شد و با حفظ تمامیت ارضی کشور، اولین بار در قرنهای اخیر اجازه نداد مهاجمان بخشی از میهن عزیزمان را تجزیه کنند یا با تداوم حضور نظامی در ایران، ملت را تحقیر کنند.
حضرت آیتالله خامنهای، شکست ناپذیری ملت ایران را ناشی از برکت اسلام عزیز دانستند و افزودند: این شکست ناپذیری را می توان در پیروزی این ملت بزرگ در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و نیز ایستادگی در مقابل همه توطئه های ۴۰ سال اخیر مشاهده کرد چرا که ملت در مواجهه با توطئه ها و اقدامات مختلف دشمن، هیچگاه احساس ضعف و خستگی نداشته و عقب نشینی نکرده است.
حضرت آیتالله خامنهای با تشبیه عرصه نبرد سیاسی و اقتصادی با جنگ نظامی، «غرور» را آفت پیروزی در همه این عرصه ها خواندند و خاطرنشان کردند: مغرور شدن، ما را به بی عملی، بی ابتکاری و نداشتن طرح و نقشه می کشاند و موجب پیروزی دشمن می شود.
رهبر انقلاب افزودند: هنوز در اوایل راه هستیم و باید با تلاش و مجاهدت و راه بلدی، شجاعت و تدبیر و استفاده صحیح از امکانات، مسیر پیشرفت را ادامه دهیم و به قله مورد نظر ملت و انقلاب برسیم.
ایشان بخش مهمی از سخنانشان را به تبیین نقش جوانان در تحولات چهل سال اخیر اختصاص دادند و تأکید کردند: جوانان عزیز بدانید که شما نوک پیکان حرکت عظیم ملی هستید، شما باید راه را باز کنید. پیران مجرب هم اگر خسته و بی حال و از کار افتاده نباشند، می توانند شما را راهنمایی کنند اما موتور پیشبرنده این قطار شما جوانان هستید.
رهبر انقلاب با اشاره به پیشتازی و نقش تعیین کننده جوانان در جهاد با طاغوت پیش از پیروزی انقلاب، مقطع پیروزی، جهاد با تجزیه طلبان در سالهای اول انقلاب، ارائه خدمات فراوان به ملت در جهاد سازندگی، جهاد با تروریسم منافق و خائن در اوایل دهه ۶۰، هشت سال جنگ تحمیلی، تلاش برای ترمیم خرابی ها بعد از جنگ، جهاد فرهنگی در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن در دهه ۷۰، و جهاد علمی و جهش وار در آغاز دهه ۸۰ افزودند: در سالهای اخیر نیز جوانان در جهاد با تروریسم تکفیری پیشتاز بوده اند و امروز هم با احساس انگیزه و تکلیف و در جهادی فکری و عملی و با هدف گشودن گره های اقتصادی، پیشنهادهای پخته و کارگشا می دهند.
رهبر انقلاب اسلامی وجود دهها هزار گروه جهادی جوان در سراسر کشور و خدمات بی پایان آنها به ویژه به طبقات ضعیف را سرمایهای عظیم دانستند که آینده ای بهتر را مژده میدهد.
حضرت آیتالله خامنهای جوانان را صاحب کشور خواندند و در نکته ای خاص افزودند: عدهای تصور می کنند که من از انحرافات برخی جوانان مطلع نیستم اما اینگونه جوانان جزو ریزشها هستند که رویش ها بر آنان غلبه دارد و تمجید و تحسین من از جوانان، با اطلاع کافی از اینگونه مسائل صورت میگیرد.
حضرت آیتالله خامنهای با انتقاد از کسانی که نقش کاملاً تعیین کننده جوانان را در حال و آینده کشور مورد توجه قرار نمی دهند، افزودند: اینگونه افراد می خواهند جوانان را مشکل کشور وانمود کنند و یا آنها را به مشکل کشور تبدیل کنند اما اینجانب با اعتقاد تأکید می کنم که جوانان راه حل کشورند نه مشکل کشور.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه راه پیشرفت کشور باز است اما این راه همراه با موانع و فراز و نشیب هایی است که باید آنها را پشت سر گذاشت، گفتند: پیمودن مسیر پیشرفت و برداشتن موانع این مسیر شرایطی دارد که گام اول آن، «درک و احساس وجود و حضور دشمن» است زیرا تا انسان حضور دشمن را حس نکند، سنگر و حفاظ و سلاح لازم تهیه نمیکند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: البته آن روشنفکر نمای راحت طلب و منافق و ریاکار که اساساً دشمنیِ آمریکا را انکار می کند و برای دولت و ملت ایران، نسخه تسلیم در مقابل آمریکا می نویسد، اگر عامل آمریکا نباشد، مرد میدانِ پیشرفت کشور نیست.
ایشان شرط دوم برای پیمودن مسیر پرفراز و نشیب پیشرفت را، «اعتماد به نفس و عزم بر ایستادگی» دانستند و خاطرنشان کردند: انسانهای بی روحیه، ترسو، مأیوس، تنبل، فرصت طلب و خود کمبین، در این میدان اگر خود مانعی برای دیگران نشوند، نمی توانند هیچ هنری از خود نشان دهند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته جوانان کشور چه در دوران نهضت اسلامی و چه در مقاطع مختلف چهل سال گذشته، به این بلیّه مبتلا نبوده، و همواره بدون تردید و ترس و بُزدلی، اعتماد به نفس و شجاعت داشته اند.
حضرت آیتالله خامنهای شرط سوم برای حرکت در مسیر پیشرفت و فائق آمدن بر موانع را، «فهم درست از تهدید دشمن و شناخت صحیح از عرصه نبرد» برشمردند و تأکید کردند: اولین عرصه نبرد، «اسلام و ایمان اسلامی» است زیرا آمریکا از اسلام و انقلاب اسلامی سیلی خورده است و انقلاب دست آنها را که همهکاره کشور بودند، از ایران کوتاه کرد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: برخی افراد نِقزن می گویند، از آمریکا بدگویی نشود تا با ایران دشمنی نکند در حالیکه کینه آنها فقط از شعار مرگ بر آمریکای ملت ایران نیست، بلکه آنها با اصل اسلام و انقلاب اسلامی مخالفند زیرا از سربلند کردنِ یک قدرت اسلامی بزرگ و انقلابی در منطقه بشدت هراس دارند و بر همین اساس تلاش می کنند تا عناصر قدرت کشور را از بین ببرند.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه هدف استکبار، ضربه زدن به عناصر اقتدار ایران اسلامی است، گفتند: استقرار و ثبات اجتماعی، امنیت و وحدت ملی، پایبندی به اصول و مبانی انقلاب ادامه حرکت پیشرفت رو به توسعه علمی، گسترش و تعمیق فرهنگ انقلابی و اسلامی، پیشرفت دفاعی و موشکی و حضور در منطقه، عناصر اقتدار جمهوری اسلامی است و دشمنان به دنبال ضربه زدن به این عناصر قدرت هستند.
ایشان «فهم صحیح واقعیت های ایران و جهان و گرفتار نشدن در تصویر سازی های غلط» را یکی دیگر از شروط غلبه بر موانع پیشرفت برشمردند و افزودند: بدخواهان و کینه توزان ملت ایران، تلاش دارند با استفاده از ابزارهای رسانه ای بویژه رسانه های نوپدید، تصویر سازی غلطی از ایران، منطقه و همچنین از خودشان، انجام دهند و افکار عمومی ایران را از واقعیات منحرف کنند.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از این تصویرسازی های غلط را، «القای در موضع قدرت بودن آمریکا» دانستند و خاطرنشان کردند: با وجود قدرت سخت افزاری آمریکاییها، واقعیت آن است که آنها در موضع قدرت نیستند زیرا عامل اصلی و تعیین کننده قدرت در تقابل های جهانی، «قدرت نرم افزاری» به معنای منطق، استدلال و حرف نو است که آمریکا در این موارد بشدت ضعیف است و بدلیل فقدان منطق و استدلال، بر مبنای زورگویی سخن می گوید.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به مفتضح شدن «لیبرال دموکراسی» آمریکا و رواج انتقاد از آن در دنیا، افزودند: به همین دلیل است که آمریکا با وجود قدرت اتمی و تکنولوژی پیشرفته و توانایی های مالی فراوان، در بسیاری از مناطق، همچون عراق، سوریه، لبنان، پاکستان و افغانستان شکست خورد و شکست های دیگری هم در انتظار آمریکا است.
رهبر انقلاب اسلامی به تصویرسازی خدعه آمیز و غیرواقعی دشمنان از ایران اشاره کردند و گفتند: آنها تلاش دارند با ارائه تصویرهای غلط از ایران اسلامی، نظرات باطل شان را به افکار عمومی دنیا و ملت ایران، بباورانند.
ایشان با اشاره به وجود مشکلات اقتصادی در کشور افزودند: آمریکاییها با تکیه بر این مشکلات، خیالاتی را در سرِ کم مغز و بی تدبیرشان می پرورانند. بر همین اساس اخیراً رئیس جمهور آمریکا به برخی سران اروپا گفته است اگر تا دو سه ماه صبر کنید کار جمهوری اسلامی ایران تمام است.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: این خیالات، انسان را به یاد سخنان چهل سال قبل آمریکاییها و نوکران آنها در داخل می اندازد که به یکدیگر مژده سرنگونی شش ماهه جمهوری اسلامی را می دادند اما اکنون چهار دهه از عمر نظام اسلامی گذشته است.
رهبر انقلاب اسلامی، دل خوشی های رئیس جمهور بیچاره آمریکا را نتیجه نشناختن انقلاب اسلامی و ملت ایران و روحیه ایمانی و انقلابی این ملت دانستند و تأکید کردند: این تحلیل غلط، موجب گمراهی آمریکاییها در چهل سال گذشته، شده است که باید خداوند را به دلیل اینکه دشمنان ملت ایران را از نادانان و ابله ها قرار داده است، شکرگزار بود.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: البته ما مشکلات اقتصادی و عیوبی همچون «اقتصاد نفتی»، «ضعیف بودن فرهنگ صرفهجویی» و «اسراف» در جامعه داریم اما این موارد عیب واقعی نیستند، عیب واقعی «بن بست» است که البته در کشور بن بست وجود ندارد.
ایشان با تأکید بر اینکه عده ای در تلاش برای القای این تفکر به جوانان هستند که هیچ راه حلی جز پناه بردن به دشمن وجود ندارد، گفتند: دشمن می خواهد ملت ایران را به این جمع بندی برساند که در کشور بن بست است و هیچ راهی جز زانو زدن و تسلیم شدن در مقابل آمریکا وجود ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: من صریحاً اعلام میکنم، کسانی که در داخل، این فکرِ مطلوب و محبوب دشمن را ترویج میکنند، در حال انجام دادن بزرگترین خیانت در حق کشور و ملت هستند.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: البته این اتفاق نخواهد افتاد و به حولِ قوه الهی و با همراهی مردم و جوانان، تا جان و توان دارم نخواهم گذاشت چنین اتفاقی در کشور بیفتد. ایشان با تأکید بر لزوم شناخت و ارائه تصویر و جایگاه واقعی کشور و ملت ایران گفتند: سیاستمداران بزرگ و مغزهای سیاسی سنجیده دنیا، ملت ایران را به دلیل چهل سال ایستادگی در مقابل فشارها و در عین حال پیشرفت و تبدیل شدن به یک قدرت تأثیرگذار، تحسین میکنند.
رهبر انقلاب اسلامی، ظرفیتهای فراوان جغرافیایی، اقلیمی، نیروی انسانی و منابع زیرزمینی و روزمینی در کشور را یکی دیگر از واقعیت های ایران برشمردند و افزودند: ما از این ظرفیت ها به درستی استفاده نکرده ایم و توصیه همیشگی من به مسئولان این است که ظرفیت ها را شناسایی و استفاده کنید. حضرت آیتالله خامنهای، جوانان مؤمن را ظرفیت بالفعل کشور خواندند و گفتند: تصویر واقعی کشور همین جوانان مؤمنی هستند که در صحنه های مختلف، توانایی های دفاعی، علمی، فرهنگی و اجتماعی خود را بروز داده اند.
ایشان در ادامه به موضوع تحریم های آمریکا اشاره کردند و افزودند: وضع تحریم ها به این معنا است که دشمن هیچ راه دیگری برای مقابله با نظام اسلامی به غیر از تحریم اقتصادی ندارد اما همین تحریم های اقتصادی نیز شکننده تر از اقتصاد ملی ما است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اقتصاد ملی کشور می تواند تحریم را شکست دهد و به حول و قوه الهی، تحریم ها را شکست خواهیم داد و شکست تحریم به معنای شکست آمریکا است و آمریکا باید با این شکست، یک سیلی دیگر از ملت ایران بخورد.
حضرت آیتالله خامنهای مجموعه عظیم و مردمی بسیج در سراسر کشور را که به الگویی برای برخی ملتهای دیگر تبدیل شده، یکی دیگر از واقعیات ایران اسلامی برشمردند و گفتند: بسیج مردمی یکی از نقاط برجسته تصویر واقعی کشور است که در مقابل تهدید دشمن نه تنها عقب نشینی نمی کند بلکه بر ایمانش افزوده می شود و به همین دلیل، دشمن و عوامل او، مخالفت زیادی با بسیج دارند.
ایشان نقاط درخشان و برجسته ای همچون گروههای جهادی، بسیج سازندگی، اردوهای راهیان نور، راهپیمایی ها، مراسم اعتکاف و عزاداری های حسینی را از دیگر واقعیات ایران برشمردند و تأکید کردند: برای شناخت صحیح ملت ایران باید به این موارد توجه شود.
رهبر انقلاب اسلامی در این بخش از سخنان خود دستگاههای مسئول را موظف به مساعدت و همکاری با فعالیتهای بسیج، اردوهای جهادی و کاروانهای راهیان نور دانستند. حضرت آیتالله خامنهای بخش پایانی سخنانشان را در اجتماع عظیم بسیجیان در ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی به بیان چند نکته اختصاص دادند. ایشان با اشاره به تلاش دشمن برای اثرگذاری بر افکار عمومی با استفاده از ابزار رسانه گفتند: ابزار رسانه مهم است و اگر دست دشمن باشد، ابزار خطرناکی است که می توان آن را به سلاح شیمیایی در جنگ های نظامی تشبیه کرد.
رهبر انقلاب اسلامی استفاده دشمنان از رادیو، تلویزیون، اینترنت، شبکه های اجتماعی و فضای مجازی را علیه افکار عمومی ملت خاطرنشان کردند و خطاب به کسانی که مسئولیت بخش ارتباطات را بر عهده دارند، تأکید کردند: همچنانکه در جلسات حضوری هم تذکر داده شده است به این مسائل درست توجه کنید و با ایفای جدی وظایف خود، ابزاری نشوید که دشمن راحت بتواند سلاح شیمیایی خود را علیه مردم بکار گیرد. «ضرورت وحدت، عزم راسخ و احساس قدرت» دومین نکته بخش پایانی سخنان رهبر انقلاب بود.
ایشان تأکید کردند: باید با حضور قدرتمندانه ملت و بویژه جوانان مؤمن در وسط میدان، هم جهتی و هم سخنی مسئولان، و همدلی مردم و مسئولان، به دشمن پیام قدرت داد چرا که اگر دشمن در حرف و رفتار و منش زندگی مردم، خود را با مجموعه ای مقتدر روبرو نبیند، گستاخ و جری می شود.
حضرت آیتالله خامنهای قاطعانه تأکید کردند: واقعیات کشور نشان می دهد ملت و نسل جوانش تصمیم گرفته دیگر تحقیر نشود، دنباله رو قدرتهای بیگانه و دشمن نگردد و ایران عزیز را به اوج عزت و افتخار برساند که به فضل الهی، عزم و توانایی این کار را دارد.
رهبر انقلاب اجتماع امروز در ورزشگاه یکصد هزار نفری را یادآور اجتماع عظیم بسیجیان در اواسط دهه ۶۰ دانستند و افزودند: آن اجتماع عظیم به حرکت و پیروزی های بزرگ برای کشور تبدیل شد و ان شاءالله شما جوانان عزیز هم در میدانهای علمی، فعالیت و تحرک اقتصادی، کارآفرینی، تلاش فردی و اجتماعی، شبکه سازی اجتماعی و فرهنگی و نیز حرکتهای لازم آتش به اختیار، موفق و پیروز خواهید شد.
بازتاب های جهانی
بیانات رهبر انقلاب اسلامی بازتاب های مختلفی در رسانه های جهانی داشت :
العالم:
آیت الله علی خامنه ای با تاکید بر این که جمهوری اسلامی توانست در مقابل جبهه گسترده استکبار بایستد و با آن مقابله کند، تصریح کردند آمریکا از اسلام سیلی خورده است و از انقلاب اسلامی کینه به دل دارد. مقام معظم رهبری افزودند: دشمنان از وجود یک قدرت بزرگ اسلامی که در برابر طمع ورزی های آنها در منطقه می ایستد، هراس دارند. آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: دشمن از طریق رسانه ها و ابزارهای جدید خود، تلاش می کند با تاثیرگذاری بر افکار عمومی، تصویر اشتباهی از ایران ارائه دهد. رهبر معظم ایران افزودند: دشمنان چیز جدیدی برای ارائه ندارند و آمریکا در ابزارهای جنگ نرم ضعیف است.
المیادین:
آیت الله خامنه ای رهبر ایران در سخنرانی خود در تجمع بزرگ بسیجیان در ورزشگاه آزادی گفت: سران استکبار جهانی و دولت ظالم آمریکا چالش هایی را بر ما تحمیل می کنند که باید با آنها مقابله کرد. ملت ما هرگز حاضر به تسلیم شدن نیست. این تجمع امروز در مرحله حساسی که کشور و منطقه شاهد آن است برگزار می شود. عظمت ایران مسئله تاریخی است و ایران توانسته است در زمینه های مختلف، پیشرو باشد. توانستیم کشورمان را از سلطه استعماری آمریکا و انگلیس بیرون بیاوریم. ایران توانست در برابر توطئه های دشمنان بایستد و مانع تلاش هایشان برای تجزیه آن شود. با وجود موانع، راه پیشرفت در برابر ما باز است. دشمن برای جلوگیری از پیشرفت ما کارشکنی می کند و باید از موانع عبور کنیم. هر کسی دشمنی آمریکا در برابر ما را درک کند، مرد این مرحله نیست. ایستادگی و اعتماد به خود ضروری است و انسانی مردد نمی توانند در برابر دشمنان چیزی ارائه کنند.
رهبر ایران افزود: باید از همه چیز درباره دشمنان و هر جبهه ای که برای حمله به ایران در آن نفوذ کنند، آگاهی داشته باشیم. آمریکا نسبت به انقلاب اسلامی در ایران کینه توزی می کند زیرا سیلی بزرگی به آن زده است. دشمنان تلاش می کنند مانع از آن شوند که ما عناصر قدرت خود را حفظ کنیم. دشمنان ما از سلاح رسانه برای تبلیغات علیه ایران و تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهان استفاده می کنند. آمریکا در لبنان، سوریه، عراق و دیگر مناطق شکست خورد و شکست های دیگری در انتظار آن است. دروغ بودن ادعای آمریکا درباره حمایت از دموکراسی و دروغ بودن اتهامات آن علیه ایران آشکار شد. مقامات آمریکایی توهم هایی نسبت به ایران دارند و شنیدیم که ترامپ پیش بینی کرد ایران سه ماه هم نتواند دوام بیاورد. بعضی از مقامات آمریکایی از سبک مغزی رنج می برند و شکست و ناکامی آنها آشکار خواهد شد. تردیدی نیست که دشمنان روحیه انقلابی و ایمان ملت ایران را نمی شناسند. تردیدی نیست که ما مشکلاتی در اقتصاد متکی به نفت داریم، اما باید سعی و تلاش کرد. آمریکا خواهان به زانو درآوردن ملت ایران و تسلیم شدن در برابر آن است، اما چنین چیزی رخ نخواهد داد. کسانی که در داخل ایران برای دشمنان تبلیغ می کنند، خائن هستند. مقاومت ملت ایران به گونه ای است که حتی دشمنان هم به آن اذعان دارند. امکانات گسترده ای داریم که بهترین صورت از آنها استفاده نشده است و مسئولان باید این مسئله را پیگیری کنند. آمریکا سیلی دیگری از ملت ایران خواهد خورد، زیرا خواهیم توانست محاصره جدید آن را هم در هم بشکنیم. با ایمان شما خواهیم توانست تهدیدات، عربده کشی و توطئه های دشمنان را ناکام بگذاریم.
المسیره:
آیت الله سید علی خامنه ای رهبر معظم ایران گفت آمریکا در لبنان، سوریه، عراق و دیگر کشورها شکست خورده است و شکست های دیگری در انتظار آن است.
المنار:
آیت الله خامنه ای فرمود: آمریکا برای مخفی کردن عناصر قدرت ما تلاش می کند و با قدرت با آنها مقابله می کند.
امام خامنه ای افزودند: آمریکا و منطق آن ضعیف است و لیبرالیسم دمکراتیک اکنون رسوا شده است.
رهبر انقلاب با تاکید بر این که آمریکا در سوریه، عراق، لبنان، پاکستان و افغانستان و جهان شکست خورده است، افزود آمریکا جهان را در این توهم می اندازد که جمهوری اسلامی به مدت سه ماه پایدار نخواهد بود؛ اما دشمن، ملت ایران و روحیه انقلابی و ایمانی را نشناخته است و این همان علت گمراهی دشمن است.
رویترز:
آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد مردم ایران به دلیل تهدیدات آمریکا و مشکلات اقتصادی با برهه حساسی روبرو هستند.
آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم ایران روز پنجشنبه در بیاناتی که به صورت مستقیم از تلویزیون این کشور پخش شد گفت مردم ایران به سبب تهدید آمریکا و نیز مشکلات اقتصادی با شرایط حساسی روبرو هستند.
تنش ها میان ایران و آمریکا بعد از اینکه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در ماه مه از توافق هسته ای چندجانبه ایران خارج شد و تحریم ها علیه این کشور را بار دیگر اعمال کرد افزایش یافته است.
آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد با درهم شکستن تحریم ها، آمریکا از ایران سیلی و شکست خواهد خورد.
دامنۀ عترت
7002
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: نوشتاری پیرامون صلح امام حسن علیهالسلام
امام مجتبی علیهالسلام، مقتدر مظلوم. مسأله پذیرش صلح امری بود که پیشوای دوم معصوم، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام هیچ گریزی از آن نداشت.(3) در مقابل این رفتارِ امام علیه السلام، موضع گیری های متفاوتی به وجود آمد. در این میان عده ای از یارانِ ایشان، او را متهم به کوتاهی در امر خلافت و واگذاری آن به معاویه می کنند. اما شواهد تاریخی گواهی بر بطلان این نظر می دهد. چرا که رفتار امام علیه السلام در برهه های گوناگون زندگی خود، گواه بر شجاعت آن امام همام است.
بقیه در ادامه
از سستی مردم تا غربت امیر
شرایط حاکم بر زمان امامت حضرت حسن بی علی علیهما السلام، نشان می دهد که راهی جز پذیرش صلح نبود. حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام در رمضان سال 40 به پایان رسید.(4) این حکومت چهار سال و ده ماهه، به سبب اصرار امام علیه السلام در اجرای دستورهای خداوند و احیای سنت های نبوی با مخالفت های زیادی همراه گشت. تا جایی که بخش عمده ای از این دوران به جنگ گذشت. این جنگ های پی در پی و بعضا طولانی، سپاه امام علیه السلام را خسته و فرسوده کرده بود. از طرف دیگر انشقاق در جبهه یاران امام علیه -السلام در ماجرای حکمیت، خود علت دیگری در سستی و تعلل مردم کوفه شد. این کوتاهی مردم کوفه تا آنجا ادامه یافت که امام علی علیه السلام در آخرین روزهای زندگی خود، از خدا می خواهد مردمی بهتر از اینان به او بدهد و حاکمی بدتر از او نصیب این مردم کند. (5)
امام و جام زهری که از دست بیبصیرتان نوشید
بعد از شهادت امیرالمومنین علیه السلام، ضربه دیگری بر پیکره این سپاه فرسوده وارد می شود. با این حال بعد از بیعت مردم کوفه با فرزندش امام حسن علیه السلام، امام دوم شیعیان پیگیر تلاش پدر برای تشکیل سپاهی جهت دفع تهاجم معاویه می شود. در نهایت، او موفق می شود تا سپاه را تشکیل داده و از کوفه خارج کند.(6) اما اتفاقاتی که در مدائن برای امام علیه السلام و پیش قراولان لشکر او پیش میآید،(7)
عکس بقیع
حسن بن علی علیه السلام را به این نتیجه می رساند که این لشکر توانایی جنگ با معاویه را ندارد. همچنین این اتفاقات نشان داد که یاران حضرت، بصیرت و فهم درستی ندارند و معاویه و مشاور حیله گر او عمرو بن عاص با استفاده از این بی بصیرتی خواهند توانست حقایق را واژگون جلوه داده و مسئولیت کشته شدن مسلمانان را به امام حسن علیه السلام متوجه کنند تا جایی که یاران خود حضرت علیه او بشورند. از این روست که امام علیه السلام در مقابل خود راهی جز صلح نمی بیند و سرانجام به علت سستی و بی بصیرتی یاران خود، جام زهر را نوشیده و حکومت را به معاویه ملعون تسلیم می کند.
آنچه سبب نوشیدن جام زهر توسط امام دوم شیعیان گردید، سستی مردم کوفه و بی بصیرتی یاران او بود. اما حسن بن علی علیهما السلام، همواره در کمال شجاعت و درایت، سعی در حفظ حکومت کرد و تنها هنگامی تن به پذیرش صلح داد که راهی جز آن در مقابل خود نمی یافت
بعد از این واقعه، گروهی از یاران حضرت، او را متهم به ضعف و سستی نموده و عباراتی تند علیه ایشان به کار می برند. عباراتی همچون «یا عار المومنین»(8) و «یا مسوّد وجوه المومنین»(9) از این قبیل است. در یکی از صحنه های تلخی که تاریخ برای ما به یادگار آورده است، یکی از بزرگان کوفه به نام سفیان بن اللیل، ایشان را «یا مذّل المومنین» خطاب می کند. حضرت در جواب او می فرماید: ای سفیان! من مایه ننگ مومنین نیستم، بلکه نخواستم برای به دست آوردن حکومتی، خون مومنان را بریزم.(10) در حالی که از گفتگوی او و امام علیه -السلام، معلوم است که به خوبی معاویه را شناخته و می داند که خلافت حق حسن بن علی علیهما السلام است. با این حال توان درک مقام عصمت امام را نداشته و آن حضرت را با چنین عنوانی خطاب می نماید.
شجاعتی تمام قد در برابر باطل
این در حالی است که شواهد تاریخی علیه این باور است. این شواهد را در دو دسته قبل و بعد از صلح می توان جای داد. حضور در نبرد با لشکریان سایر کشورها در زمان خلیفه دوم،(9) از جمله شواهد قبل از صلح است که شجاعت این امام را بیان می کند. همچنین دفاع آن حضرت در سن جوانی از خلیفه سوم در مقابل مردمی خشمگین که قصد کشتن او را دارند، کاری خطرناک است که فرزند علی علیه السلام و معدودی دیگر آن را عهده دار شده اند.(12) در دوران خلافت پدر نیز، صحنه های جنگ جمل از جمله شواهد تاریخی است که به خوبی گواهی بر شجاعت آن حضرت می دهد.(13)
اما بعد از صلح صحنه هایی روشن تر و واضح تر از شجاعت پسر پیامبر صلی الله علیه و آله به تصویر کشیده می شود. لحظاتی پس از صلح، معاویه به پیشنهاد عمرو بن عاص و به غرض نشان دادن ضعف فرزند رسول اکرم صلی الله علیه و آله، به ایشان می گوید در فضیلت ما سخن بگو. اما پاسخ امام چنان کوبنده و سرسختانه است که معاویه ناچار میشود صحبت او را قطع نماید. و سپس به سرزنش عمرو بن عاص به خاطر این پیشنهاد میپردازد.(14)
عدهای از یارانِ ایشان، او را متهم به کوتاهی در امر خلافت و واگذاری آن به معاویه می کنند. اما شواهد تاریخی گواهی بر بطلان این نظر می دهد. چرا که رفتار امام علیهالسلام در برهههای گوناگون زندگی خود، گواه بر شجاعت آن امام همام است.
در مورد دیگری که آن مورد نیز با فاصله اندکی از صلح، رخ می دهد، خوارج به جنگ با سپاه معاویه می پردازند. شکست بخشی از سپاه معاویه از خوارج سبب می شود تا فرزند ابوسفیان ملعون، در نامه ای پسر پیامبر صلی الله علیه و آله را به جنگ با خوارج امر کند. پاسخ حضرت حسن بن علی علیهما السلام به این نامه اینگونه است:
«اگر قرار بود با کسی از اهل قبله بجنگم، باید اول از همه با خود تو می جنگیدم. من تو را رها کردم تا جان امت را حفظ نمایم». (15)
در این نامه نیز شجاعت امام حسن علیه السلام به وضوح نمایان است.
زندگیِ سراسر افتخار سبط اکبر
از مجموع آنچه تاریخ از صحنههای زندگی سبط اکبر پیامبر صلی الله علیه و آله ترسیم می کند –چه وقایع قبل از صلح و چه وقایع بعد از آن-، معلوم می شود که آن بزرگوار حتی لحظه ای در مقابله با معاویه -که دشمن اساس دین است-، نه کوتاهی کرده است و نه دچار ترس شده است. بلکه آنچه سبب نوشیدن جام زهر توسط امام دوم شیعیان گردید، سستی مردم کوفه و بی بصیرتی یاران او بود. اما حسن بن علی علیهما السلام، همواره در کمال شجاعت و درایت، سعی در حفظ حکومت کرد و تنها هنگامی تن به پذیرش صلح داد که راهی جز آن در مقابل خود نمی یافت.(16)
***
پرتوی از زندگانی امام حسن مجتبی علیهالسلام
از کودکی تا شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
نخستین مظهر و نشانهی کوثر که بر دامان پاک فاطمهی اطهر (سلاماللهعلیها) پا به عرصهی گیتی نهاد امام حسن علیه السلام بود. نشانهای از تجلی مقدسترین پدیدهای که از خجستهترین پیوند برین انسانی، نصیب حضرت محمد صلی الله علیه و آله، علی مرتضی علیهالسلام و فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) گردید. همان لؤلؤی که از برزخ دو اقیانوس نبوت و امامتبه ظهور پیوست ومعجزهی بزرگ «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لا یبغیان، یخرج منهما اللؤلوء والمرجان». (17) را تجسم بخشید و کلام خدا در کلمهی وجود چنین ظاهر شد. از نیایی الهام گیر و پدری پیشوا، وارثی برخاکیان و جلوهای برافلاکیان پدید آمد با وراثتی ابراهیمی، مقصدی محمدی، منهجی علوی، زهرهای زهرایی که عصای فرعون کوب موسی را در دست صلح آفرین عیسوی داشت و تندیس زندهی اخلاق قرآن بود و رایت جاودانگی اسلامی را در زندگی توام با مجاهده و شکیبایی تضمین کرد و بقاع امن و ایمان را به ابدیت در بقیع شهادت بر افراشت و مکتبش از خاک گرم مدینه به همه سوی جهان جهتیافت و با همهی مظلومیتش در برابر سیاهی و تباهی جبهه گرفت و به حقیقت اصالتبخشید و مشعلدار گمراهان و زعیم ره یافتگان گردید. حضرتش در بقیع بی بقعه; در جوار جدهی پدریش فاطمه بنت اسد، برادر زاده نازنینش امام سجاد علیه السلام و مضجع امام باقر و امام صادق علیهما السلام آرمیده است. (18)
تولد و کودکی
فرزند گرامی رسول الله و نخستین نوهی او در مقدسترین ماههای سال قمری یعنی پانزدهم (19) رمضان سال سوم هجرت چشم به جهان گشود.
امام مجتبی علیه السلام در دامان حضرت زهرا (سلام الله علیها) بزرگ شد. او از همان دوران کودکی از نبوغ سرشاری برخوردار بود وی با حافظهی نیرومندش، آیاتی را که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل میشد، میشنید و همه را حفظ میکرد و وقتی به خانه میرفتبرای مادرش میخواند و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) آن آیات و سخنان رسول الله صلی الله علیه و آله را برای حضرت علی علیه السلام نقل میکرد و علی علیه السلام به شگفتی میپرسید: این آیات را چگونه شنیده است؟ و زهرای مرضیه میفرمود: از حسن علیه السلام شنیدهام. (20)
به داستانی در این مورد توجه کنید:
«روزی علی علیه السلام پنهان از دیدگان فرزندش به انتظار نشست، تا ببیند فرزندش چگونه آیات را بر مادرش تلاوت میکند.
امام حسن علیه السلام به خانه آمد و خواست آیات قرآن را برای مادرش بخواند; ولی زبانش به لکنت افتاد و از گفتار باز ماند و چون مادرش علت را پرسید، گفت: مادر جان! گویا شخصیتبزرگی در این خانه است که شکوه وجودش، مرا از سخن گفتن باز میدارد». (21)
درس اخلاق
از امام مجتبی علیهالسلام خواستند که سخنی و مطلبی دربارهی اخلاق نیکوی پیامبر صلی الله علیه و آله بگوید. او فرمود:
هر کس نیازی به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله میبرد حاجتش رد نمیشد و هرچه در توان داشتبرای رفع نیاز مردم به کار میبرد و شنیدم پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس نماز صبح را بگذارد، آن نماز بین او و آتش دوزخ دیواری ایجاد میکند. (22)
امام حسن علیه السلام از منظر رسول الله صلی الله علیه و آله
حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله فضایل و امتیازات فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام را بین مسلمانان تبلیغ میکرد و از ارتباط او با مقام نبوت و علاقهی حقیقی که به وی داشت همهجا سخن میگفت.
آنچه از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد حضرت مجتبی علیه السلام بیان شده است چنین است:
«هر کس میخواهد آقای جوانان بهشت را ببیند به حسن علیه السلام نگاه کند». (23)
«حسن گل خوشبویی است که من از دنیا برگرفتهام». (24)
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به منبر رفت و امام حسن علیه السلام را در کنارش نشانید و نگاهی به مردم کرد و نظری به امام حسن علیه السلام انداخت و فرمود: «این فرزند من است و خداوند اراده کرده که به برکت و جود او بین مسلمانان صلح را برقرار سازد». (25) یکی از یاران رسول الله صلی الله علیه و آله میگوید: پیغمبر صلی الله علیه و آله را دیدم که امام حسن علیه السلام را بر دوش میکشید و میفرمود: «خدایا من حسن را دوست دارم، تو هم دوستش بدار». (26)
روزی پیامبر معظم اسلام صلی الله علیه و آله امام حسین علیه السلام را بر دوش گرفته بود، مردی گفت: ای پسر بر مرکب خوبی سوار شدهای. پیامبر فرمود: «او هم سوار خوبی است». (27)
شبی پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله نماز عشاء میخواند و سجدهای طولانی به جا آورد. پس از پایان نماز، دلیل را از حضرتش پرسیدند، فرمود: پسرم حسن، بر پشتم نشسته بود و ناراحتبودم که پیادهاش کنم. (28)
انس بن مالک نقل میکند که: رسول الله صلی الله علیه و آله دربارهی امام حسن علیه السلام به من فرمود:
ای انس! حسن فرزند و میوهی دل من است، اگر کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده و هر کس مرا بیازارد، خدا را اذیت کرده است. (29)
زینب دختر ابو رافع میگوید: حضرت زهرا (سلام الله علیها) در هنگام بیماری رسول الله صلی الله علیه و آله هر دو فرزندش را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آورد و فرمود: اینان فرزندان شما هستند. اکنون ارثی به آنان بدهید. حضرت فرمود:
«شرف و مجد و سیادتم را به حسن علیه السلام دادم و شجاعت وجود خویش را به حسین علیه السلام بخشیدم». (30)
اسوه بزرگواری
امام حسن علیه السلام در طول زندگی پر برکتش همواره در راه هدایت و ارشاد مردم گام بر میداشت و شیوهی برخوردش با عموم مردم - حتی دشمنان - چنان جالب و زیبا بود که همه را به خود جذب میکرد.
مورخین نوشتهاند «روزی امام مجتبی علیه السلام سواره از راهی میگذشت. مردی شامی بر سر راه آن حضرت آمد و ناسزا گفت. وقتی که فحشهایش تمام شد، امام علیه السلام رو به او کرده و سلامش کرد! آنگاه خندید و گفت: ای مرد! فکر میکنم در این جا غریب هستی... اگر از ما چیزی بخواهی، به تو عطا خواهیم کرد. اگر گرسنهای سیرت میکنیم، اگر برهنهای میپوشانیمت، اگر نیازی داری، بینیازت میکنیم، اگر از جایی رانده شدهای پناهت میدهیم، اگر حاجتی خواسته باشی برآورده میکنیم، هماینک بیا و مهمان ما باش. تا وقتی که اینجا هستی مهمان مایی...
مرد شامی که این همه دلجویی و محبت را از امام مشاهده کرد به گریه افتاد و گفت:
«شهادت میدهم که تو خلیفهی خدا روی زمین هستی و خداوند بهتر میداند که مقام خلافت و رسالت را در کجا قرار دهد. من پیش از این، دشمنی تو و پدرت را به سختی در دل داشتم. اما اکنون تو را محبوب ترین خلق خدا میدانم.»
آن مرد، از آن پس، از دوستان و پیروان امام علیه السلام به شمار آمد و تا هنگامی که در مدینه بود، همچنان مهمان آن بزرگوار بود. (31)
اسوهی ایثارگری
یکی دیگر از صفات برجسته امام مجتبی علیه السلام انفاق و بخشش بیسابقهی اوست.
تاریخ نگاران نوشتهاند: امام حسن علیه السلام دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار داراییاش را به دو نصف کرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق کرد. (32)
امام حسن علیه السلام ملجاء درماندگان، آرام بخش دلهای دردمندان و امید تهیدستان بود، هیچ گاه نشد که فقیری به حضور آن بزرگوار برسد و دستخالی برگردد. در همین مورد نقل کردهاند: مردی به حضور امام حسن علیه السلام آمد و اظهار فقر و حاجت کرد. امام حسن علیه السلام دستور داد تا پنجاه هزار درهم، به اضافهی پانصد دینار به او بدهند. مرد سائل حمالی را صدا زد که پولهایش را برایش ببرد. امام مجتبی علیه السلام پوستین خود را هم به آن مرد داد و فرمود: این را هم به جای کرایه به آن مرد بده. (33)
امام حسن مجتبی علیه السلام بعد از پدر
پس از آن که حضرت علی علیه السلام در محراب عبادت خون خویش را به پای درخت توحید نثار کرد امام مجتبی غمگین در سوگ اسوهی صبر و بردباری، برفراز منبر رفت و بعد از حمد و سپاس خداوند در فرازی از سخنانش فرمود:
... لقد قبض فی هذه اللیلة رجل لم یسبقه الاولون بعمل ولا یدرکه الاخرون بعمل... (34)
«شب گذشته مردی از این جهان در گذشت که هیچ یک از پیشینیان - در انجام وظیفه و اعمال شایسته بر او سبقت نگرفتند و از آیندگان نیز کسی را یارای پا به پایی او نیست...
و سپس فرمود: علی علیه السلام در شبی رخت از جهان بست که در آن شب عیسای مسیح به آسمان عروج کرد، یوشع بن نون جانشین موسای پیامبر نیز در آن شب درگذشت.
پدرم در حالتی دنیا را ترک کرد که هیچ سیم و زر و اندوختهای نداشت. مگر تنها هفتصد درهم که از هدایای مردم به جا مانده بود که قصد داشتبا آن خدمتکاری بگیرد.
در اینجا، امام گریست و مردم نیز همصدا با حضرت مجتبی علیه السلام گریستند.
سپس ادامه داد: من پسر بشیرم، من پسر نذیرم، من از خانوادهای هستم که خداوند دوستی آنان را در کتاب خویش (قرآن) واجب کرده است آن جا که میفرماید:
«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی ومن یقترف حسنة نزد له فیها حسنا..». (35) بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم در خواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم [اهل بیتم]; و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکیاش میافزاییم».
بر این اساس دوستی ما - خاندان - همان حسنه و خوبی است که خداوند بدان اشاره کرده است.
سپس بر جای خود نشست.
در این هنگام «عبدالله بن عباس» برخاست و به مردم گفت: این فرزند پیامبر شما و جانشین امام علی علیه السلام است، اکنون او رهبر و امام شماست. بیایید و با او بیعت نمایید!
مردم گروه گروه به سوی حضرت مجتبی علیه السلام روی آوردند و بیعت کردند. سپس امام علیه السلام خطبهای بیان فرمود که در آن بر لزوم اطاعت از خدا و پیامبر و اولی الامر تاکید شده بود و مردم را از پیروی شیطان برحذر داشت و اهمیت ایمان و عمل خیر را یادآور گردید (36).
امام مجتبی علیهالسلام در سال چهلم هجرت و در سن 37 سالگی با مردم بیعت کرد و با آنها شرط کرد که: با هر که من صلح کنم شما هم صلح کنید، با هر که من جنگ کنم شما هم جنگ کنید و آنها قبول کردند (37).
در ضمن امام علیه السلام نامهای به معاویه نوشت و او را دعوت به بیعت کرد و متذکر شد که اگر در امر ادارهی جامعه اخلال کند و جاسوس بگمارد با قاطعیتبرخورد خواهد کرد و در مورد دستگیری و اعدام دو جاسوس وی به او هشدار داد (38).
معاویه در پاسخ امام نوشت:
... من از تو سابقه بیشتری دارم، پس بهتر آن که تو پیرو من باشی. من نیز قول میدهم که خلافت مسلمانان، پس از من با تو باشد و هر چه بیتالمال عراق است در اختیار تو خواهم گذارد... (39) و چنین بود که معاویه از پذیرش حق امتناع ورزید و نه تنها از بیعتبا امام حسن علیه السلام خودداری کرد، بلکه عملا به طرح توطئه علیه حضرت پرداخت و با خدعه و فریب و تطمیع، افرادی را برانگیخت تا نسبتبه قتل امام علیه السلام اقدام نمایند و سرانجام این امام مظلوم در بیتخودش به دست همسرش «جعده» زهر خورانده شد و به جای این که نوشی برای مولی باشد نیشی شد که جگر امام مجتبی علیه السلام را پاره کرد.
امام علیه السلام با دسیسه معاویه مسموم گردید... (40) و پس از چهل روز در روز بیست و هشتم ماه صفر سال پنجاهم هجری به شهادت رسید و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. چونان خورشیدی در دل زمین (41).
میلاد نبی و امام
7020
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: چهار صفت پیامبر نور و رحمت مطابق آیه شریفه 128 سوره توبه ( لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رئوف رحیم)
1- بشر بودن پیامبر ختمی مرتبت (یعنی مردمی بودن و از خود مردم بودن و از جنس مردم و در میان آنان و مثل انسانها خورد و خوراک و پوشاک و رفت و آمد .....)
2- همدرد مردم و درک دشواری های آنان (یعنی سختی مردم را سختی خود و غم مردم را غم خود میدانست و غم خوار واقعی و درد مند مردم) نه مثل دولت مردان بی درد وغم، کاخ نشین و اشرافی و متمایل به غرب و ...
3- حریص به هدایت و آگاهی وکرامت مردم زحمات و تلاش وافر مینمود تا حتی شده یک نفر هدایت شود. رنج و عذاب و درد و دوری و تبعید سزنش تهمت ...را با جان و دل میخرید تا آزادی واقایی برادری مردم را در سرزمین خود محقق سازد و سعادت دنیا و آخرت جزو وظیفه اصلیش....
4- رافت و مهربانی
توضیح و شرح بند 4 مربوط به مدیر ارزشی و ولایی دامنه
5- صلوات بر محمد و آل محمد
چهار مناسبت مهم شب و روز و هفته
1- میلاد اشرف مخلوقات عالم و لولاک لماخلقت الفلاک خداوند زمین وزمان را فقط برای پیامبر مهر و رحمت حضرت محمد ابن عبدالله و آمنه بنت وهب در اول عام الفیل دیده به جهان گشود و در سن63 سالگی رحلت فرمود افرید...
2- میلاد با سعادت ششمین اختر تابناک آسمان امامت ولایت صادق آل محمد فرزند امام باقر(ع)کوچکترین امام ویادگارحماسه عاشورای حسینی و ام فروه 17 ربیع در مدینه به دنیا و در سن 65 سالگی به شهادت و در بقیع کنار قبر پدرش مدفون ...
3- هفته وحدت و اتحاد و انسجام مذاهب و فرق اسلامی که توسط بزرگ معمار انقلاب اسلامی حضرت امام روح الله به منظور یک پارچه گی امت اسلامی در 6 آذر سال 1360 به منظور خنثی سازی توطئه دشمنان اعلام و...
4- هفته بسیج مستضعفین ، در فرمان تاریخی حضرت امام در 5 آذر سال 1358 که روز و هفته بسیج نامگذاری و از خدای بزرگ خواسته بود که او را با بسیجیانش محشور نماید ان شا الله چنین است . بسیج توده مردم متدین و شجره طیبه درخت تنومند و ستون فقرات انقلاب اسلامی لشکر مخلص خدا در مقابل طوفان ها و حوادث دیروز و امروز.
پاسخ دامنه
به نام خدا. سلام جناب آقای شفیعی. این میلاد فرخنده بر همه و بر شما رفیق گرانقدر مبارک. گفتی شرح «رأفت و مهربانی» بر عهدۀ دامنه. به روی چشم. فقط در یک جمله؛ آن هم از خدای حکیم دربارۀ پیامبر عظیم الشأن و مظهر شفقت به خلق می گویم. که شما در صدر نوشته ات از آن آیه، بدرستی یاد کرده ای: خدا در قرآن چنین می گوید:
یقیناً پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدی به [هدایتِ] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است.
اعتقادات دینی
7037
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: مولفه های امنیت بسیارند چند تای ان را جناب دکتر دهقان (پست 7034: اینجا) بر شمردند . بنطر می رسد یکی از مهمترین ها نیروی جوانی و اعتقادات دینی انان است با تجاربی که از دفاع مقدس اموخته وتجربه و برای ملت بزرگ ایران قابل هضم وثبت در تاریخ این کشور وباعث غرور ملی و بازدارندگی است.
علی زنگنه؛ جوانترین فرمانده پایگاه مقاومت کشور. شیراز
سرمایه نیروی انسانی با انگیزه هدفمند با ایمان بوده وهست، نه سازمان نظامی هوشمند نه اقتصاد قوی ونه سلاح وامکانات نظامی بازدارنده نه حکومت باثبات داشتیم انسجام ملی حلقه مفقوده ای در انقلاب وجنگ اعتقاد و اعتماد به جوانی جوانان را شکوفاو باور وبارور کرد.
دشمنان ملت ایران همه چیز داشتند اما اراده و ایمان نداشتند بهمین منظور بشکست ونابودی کشیده شدند. امروز قدرت بازدارنده ایران مورد تهاجم دشمنان و کم لطفی وبی توجهی دولتمردان برامده از رای نظر ملت قرار گرفته .انشاالله بخود آیند.
دامنه نویسان
7059
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: حضرت عیسی (ع ) درخت کامل نمی شود مگر با میوه ای گوارا همچنین دین داری کامل نمی شود مگر با دوری از حرام ها. در اولین روز عید کریسمس که باید به هموطنان مسیحی تبریک تهنییت گفت دو اتفاق مهم بزرگ در کشور همه را متوجه و تحت تاثیر قرار داد.
عکس: بازنشر دامنه
1- ارتحال عالم عامل حضرت ایت الله هاشمی شاهرودی که در طول هفت دهه خدمات و فعالیت های علمی و سیاسی متعدد ومختلفی داشتند از جمله عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، شورای عالی سیاسیگزاری حوزه مجمع تقریب مذاهب اسلامی ریاست موسسه دایر المعارف فقه اسلامی وریاست قوه قضاییه به مدت ده سال با حکم رهبر انقلاب. الحق در این سنگر مهم خوب در خشید وبعضی از کاستیها ونقصانها رابر طرف نمود عضو شورا محترم نگهبان قانون اساسی وعضو شورا حل اختلاف قوا ریاست شورا تشخیص مصلحت نظام ...
درکشور عراق فعالیت ومبارزات مجاهدات بسیاری علیه حکومت فاسد وظالم و کودتایی صدام داشت واز همانجا به انقلاب اسلامی امام و گروه های مبارز اسلامی عراق لبنان به امام موس صدر وشهید والامقام چمران وحزب الله پیوستند ودر این را ه سه برادرشهیدش را در راه اهداف الهی و اسلامی تقدیم نمود (یعنی برادر سه شهید) رحمةالله علیه ودر عراق بعنوان یکی از مراجع عظام تقلید وپیشتاز در مقاومت اسلامی شناخته می شد به همین منظور سه روز عزای عمومی در ان کشور اعلام و این مرد بزرگ دعوت حق را دیشب لبیک و انشا الله فردا در جوار مرقد فاطمه معصومه (ع) آرام خواهدگرفت روحش شاد.
واژگونی اتوبوس در دانشگاه علوم تحقیقات 4دی 1397.
2- خبر سانحه اتو بوس دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران که در آن تعدادی از دانشجویان به لقا ءالله ودل همه جویندگان علم خصوصا جامعه علمی کشور را به عللی داغدار کردند قطعا این جوانان پاکباخته پیش خداوند ماجورند ونقل از رسول مکرم اسلام جویندگان و طالبان علم و معرفت الهی جزو شهدا هستند به خانوادهای مصیبت دیده خصوصا حوزه های علمیه و (قم) دانشگاهای کشور و دامنه ودامنه خوانان گرامی تسلیت عرض می کنم.
همسنگران محل
7073
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: سلام به روح پاک و منوّر مجاهدان و شهیدان اسلام وایران در هشت سال دفاع مقدس، که در مقابل پنجاه و چند کشور اما با سلاح ابتدایی و عشق و ایمانِ مثال زدنی، چنان حماسه ای ماندگار وتجربه ای فراموش نشدی برای اقتدار وامنیت ومصونیت کشور خلق کردند که در تاریخ ایران وجهان بی نظیر بوده هست. وامروز همه ما سرافراز ومدیون فداکاریهای آن مردان بی ادعا هستیم.
دست مریزاد جناب دامنه همسنگر انقلابیم که در (پست 7072: اینجا) یادی از جبهه رزم وجنگ ورزمندگان وهمحلیها بخصوص اخوی گرامم جانباز سید ابوالحسن شفیعی کردی. ضمناً به پاسداشت زحمات خالصانه برادر شایسته ام جانباز اقا سید اسحاق شفیعی اگر نبود، شهیدزنده حسین اقای جوادی نسب امروز جزو شهدا بود.
پاسخ دامنه
سلام جناب حاج سید تقی شفیعی رفیق دوران انقلاب، همسنگر عصر جنگ و دوست همیشگی و ارزشمند. از حُسن نظر شما ممنونم. بر آن پست 7072، حاشیه نویسی ارزشمندی کرده ای و یاد هم محلی ها و یاران درگذشته و جانبازی های ازخودگذشتگان را یاد کرده ای.
بلی؛ همین طور است که فرموده ای. حقیقتاً اگر نبود آن اخلاص، ایثار، اتحاد، انسجام، اقبال، اقتدای رزمندگان بر اصول انقلاب و پیروی از امام مستضعفان خمینی کبیر، امروز این ایران پُرگُهر ما، با آن هجوم وحشیانه و ظالمانۀ تمامی غرب و سران عرب مرتجع و عیّاش منطقه، معلوم نبود چه سرنوشتی داشت.
من نیز مانند شما بر این نظرم که ما با خون شهیدان آبیاری شده ایم. با ایثارگری جانبازان ملتی مقاومت گرا گردیده ایم. و با غیرت رزمندگان، پایدار مانده ایم. و با همّت زنان پاک دامن و مردان پاک ایمان و ارادت همۀ مؤمنان به اهل بیت _علیهم السّلام_ این راه را با عزت و حکمت استمرار می بخشیم.
یاد همۀ رزمندگان در آن پست خاطره، و نیز نام ناموران و رزمندگان محل، برادر جانبازت مرحوم سید ابوالحسن شفیعی، مرحوم سید ابراهیم حسینی، مرحوم حاج مرتضی آهنگر و رفیق مان روانشاد یوسف رزاقی و نیز برادرت مرحوم سید حجت (مهدی) شفیعی و نوزده شهید غیور داراب کلا به خیر و جاودان.
زینب؛ زینتِ عترت
7083
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: سلام وصلوات به میلاد کوثر علی و زهرا علیه السلام بزرگ بانوی عشق زینت پدر و عقیله بنی هاشم وروز پرستار بر سفیدپوشان نجات بخش واحیا و مداواگر دردمندان تبریک. با میلاد نورانی سومین فرزند زهرا سلام الله قنداق مه پاره در بغل به طرف امیر مومنان برای نام گزاری تا در نبود پیامبر اقدام کند مولا فرموده باشد من از پیامر پیشی نمیگیرم. صبر پیشه نمودند تا رسول خوبیها از سفر برگشت این دو زوج الهی با شادی شعف خدمت اشرف مخلوقات عالم پس از سفر رسیدند نامی مبارک برای نو رسیده بنهد.
پیامبر مهر ورحمت فرمود من از برادرم جبرییل پیشی نمیگیرم جبرییل هم گفت از خدا پیشی نخواهم گرفت و مامور شد از خدا ی حکیم کسب تکلیف کند در جواب خداوند فرمود نام این طفل زینت پدر زینب است. ان حضرت در مدینه منوره بدنیا امد. تا پنج سالگی با مهر مادر گرامی فاطمه زهرا عجین بود. تا سی پج سالگی همراه پدر در مدینه وکوفه سپس ده سال پیروی از برادرش امام حسن ودر نهایت ده سال همراه وهمدم رزم وبزم سالار شهیدان امام حسین علیه السلام در نهضت عاشورا و پرچمدار خون وانقلابش شد.
وشاعر چه خوب سرود:
سر نی در کربلا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
ان حضرت در سن پنجاه پنج سالگی با رحلت شهادت گونه بشام (سوریه) دعوت حق را لبیک گفت. ودر باغ شوهرش عبدالله بن جعفر مدفون شد که امروز مامن وپناگاه هزاران عاشق حریم حرم اهل بیت علیه السلام است. در جبهه حق وباطل حضرت زینب در مدینه وکوفه دارای کرسی درس و بحث بود. او در زمان خود عالمه ای بی یدیل بود. چنانکه حضرت امام سجاد (ع) پس از خطبه اتشین وکوبنده وافشا کننده اش در کوفه فرمود الحمدلله تو دانشمند وعالمه ای بدون معلم خردمندی بدون استاد می باشید.
ان حضرت در واقعه عاشورا حضور مسولانه داشت وباشهامت حسینی و باایستادگی در اعتلای حق برای پیروزی روحیه بخش و یار غمخوار وتهییج کننده و مداواگر یاران با وفا برادرش بود. حضرت زینب سلام الله علیه در بلاغت سخاوت بردباری استقامت فداکاری شجاعت فضیلت وزهد عبادت شبیه ترین فرد به پدرش مولا امیر مومنان (ع) بود.
انشاالله با نابودی تروریستهای تکفیری و اربابانشان جشن بزرگ پیروزی را با حضور همه عاشقان ومحبان و دامنه خوانان در زینبیه دمشق برگزار کنیم.
دامنۀ نویسندگان
7109
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: سلام و درود بر شهیدان همیشه در یاد. در وصف شهید الحق نکات قرآنی و زندگی حیات بخش الهی را (در پست 7108) برشمردی بسیار عالی. شهید مظلوم دکتر شریعتی نیز فریادگر ازادی و آگاهیهای دینی واسلام فقاهتی بود. ودر این راه پرخطر با جان خود به همراه امام (ره ) خوبیا و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و متفکر شهید مطهری و شهید مظلوم دکتربهشتی و مردم فهیم ایران با حاکم فاسد ظالم وابسته بی ریشه و نوکر بی اختیار (شاه) مبارزه کردند. و با جنایت ساواک غریبانه جان داد و در کنار احیاء گر نهضت عاشورا حضرت زینب سلام الله علیه برای همیشه جاودانه گشت و ما مدیون شهیدانیم. انشالله با دعای انان اهداف بلندشان محقق گردد.
پاسخ دامنه
به نام خدا. سلام بر شما جناب حاج سید تقی شفیعی. ممنونم از حُسن توجه و نکات افزودۀ شما. به ویژه تجلیل شما از معلم انقلاب مرحوم دکتر علی شریعتی. سپاس.
دامنۀ عترت
7119
ارسالی حاج سیدتقی شفیعی دارابی: «تحلیل جالب آیت الله بهجت از وصیت حضرت زهرا _علیهاالسّلام_ به این که شبانه دفن شود. این که حضرت زهرا ـ علیهاالسّلام ـ بعد از آن همه مظلومیت، در حال احتضار وصیت نمود که شبانه دفن گردد، (۱) کار عجیبى بود که نظیر کار پیغمبران ـ علیهم السّلام ـ است؛ زیرا کار کسى که نزاع کند و مغلوب شود و کشته و شهیده گردد و علیه او قضاوت بشود و آن همه بلاها را ببیند، و با این حال راهى را پیدا کند که خود را مثل غالب جلوه دهد و غالب بودن خود را به دیگران نشان دهد، به کار پیغمبران و اعجاز شباهت دارد، راهى که فکر بشر از فهم آن عاجز بود و آن این که وصیت نمود بدون تشییع شبانه دفن گردد.
اگر دستگاه حکومت و خلافت به فکرشان مى رسید که حضرت زهرا ـ علیهاالسّلام ـ چنین کارى را مى خواهد بکند، به منزل آن حضرت وارد مى شدند و از انجام آن جلوگیرى مى کردند. بعد از دفن نیز راهى جز نبش قبر آن حضرت نبود که حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ از آن جلوگیرى نمود و نتوانستند کارى بکنند.»
پی نوشت:
۱.بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۱۹۲؛ اقبال الاعمال، ص ۶۲۳؛ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۸۷؛ نهج الحق، ص۲۷۰؛ رسالة حول حدیث « سخن معاشر الانبیاء لانورّث »، ص ۲۸.
ماهیت اپوزیسیون
7122
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: ضمن شکر گزاری به درگاه خداوند بزرگ که بما توفیق درک ودیدن چهلمین سال پیروزی مردم شریف با بصیرت و زمان شناس ایران علی رغم بمب باران افکار عمومی توسط دشمنان خارجی ومزد بگیران داخلی و مشکلات پیشاروی وبی تدبیریهای بعضیها وتدارک تمام عیار استکبار و مرتجعین منطقه به وطن انقلاب اسلامی پابرهنگان ستم ستیزان وسلطه ناپذیران وثمره خون هزاران شهید مجروح واسیر دربدری ... در نبرد حق وباطل این معجزه قرن بیستم (چهل ساله) شد. سلام صلوات بروح امام وشهدا. خواندن مصاحبه یکی از دشمنان وحاکمان وابسته وبی اختیار حکومت فاسد گذشته خالی از لطف نیست.
اردشیر زاهدی: اپوزیسیون جمهوری اسلامی خائن و فاسد هستند. آخرین سفیر رژیم شاه در آمریکا گفت اپوزیسیون جمهوری اسلامی، خائن و فاسد است. اردشیر زاهدی داماد محمدرضا پهلوی که زمانی هم وزارت خارجه رژیم شاه را برعهده داشت، در گفتوگو با راشاتودی و در مورد وضعیت کنونی ایران و پیشرفتهای به دست آمده در چهار دهه گذشته، گفت:
بقیه در ادامه
«ایران امروز با آنچه 40 سال پیش بود، متفاوت است. ایران امروز حدود 83 میلیون نفر جمعیت دارد. امروز 60 درصد مردم ایران تحصیلکرده هستند و میتوانند بخوانند و بنویسند و دوره نخست یا دوم مدرسه را گذراندهاند. 40 میلیون نفر از جمعیت، در داخل ایران، در موضوعات مختلف تحصیل کردهاند.
وی افزود: «30 میلیون نفر از این 83 میلیون نفری که دارم در موردشان با شما صحبت میکنم، کسانیاند که دارند کار میکنند، دکتر هستند، فارغالتحصیل هستند، رئیس بیمارستان، وزیر، رئیس دانشگاه یا هر چیز دیگری هستند. دو سوم از این 30 میلیون نفر، زن هستند، زنان تحصیلکرده. من به این مسئله افتخار میکنم، چون این کشور من است و این چیزی است که در این 40 سال گذشته رخ داده است.»
وزیر خارجه رژیم پهلوی بین سالهای 1345 تا 1350 که رابطه بسیار نزدیکی هم با محمدرضا پهلوی داشته، گفت: «آنها در اداره چنین کشور بزرگی با دشواریهایی در زمینه اقتصادی و موارد دیگر مواجه هستند. بله، من به آنها احترام میگذارم... چرا که آنها طبق یک منطق عمل میکنند و خوب، وقتی این را میشنوم آنها را تمجید میکنم.»
زاهدی در ادامه مصاحبه، تلاشهای آمریکا و گروههای برانداز علیه جمهوری اسلامی ایران را بیفایده توصیف کرد و گفت: بسیاری از گروههای برانداز از کشورهای خارجی پول میگیرند و علیه مردم خودشان کار میکنند.
وی گفت: «ایالات متحده به دنبال تغییر رژیم است و او (رضا پهلوی) یکی از گزینههاست. این خوشخیالی است... او البته مانند پسر من است. اما بخواهم کلی در مورد اپوزیسیون بگویم، آنها پولشان را از چه کسی میگیرند؟ چه کسی قرار است از آنها پشتیبانی کند؟ چقدر نیروی نظامی با خود دارند؟ به همین راحتی که نمیشود به ایران رفت. ایران امروز ارتش دارد، پلیس دارد. چطور میخواهند بروند؟ قرار است جت ویژهای آنها را ببرد؟!»
زاهدی در پایان گفت: «اینها خوشخیالی است. من به آنها توجهی نمیکنم، چون میتوانم بگویم خیلی از آنها فاسد هستند و از خارجیها پول میگیرند، علیه مردم خود. من او (رضا پهلوی) را خائن میخوانم.»
درگذشت
7130
به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: رحلت عالم عامل و فقیه عادل و پرهیزگار ساده زیست وخدمتگزار بی منت حضرت آیت الله مومن عضو جامعه مدرسین وشورای نگهبان قانون اساسی را به دامنه وخوانندگان گرامی اش تسلیت عرض می کنم انشا لله خداوند همه رفتگانی راکه با رفتنشان خلع ای خدمتی وعلمی وانسانی...بوجود میاورند قرین رحمت واسعه خود قرار نماید.
مروری بر بیش از نیم قرن مبارزه و خدمت آیتالله مومن؛
از شاگردی امام(ره) تا مباحثه علمی با رهبر انقلاب/ آیتالله مومن: بهتر از آقای خامنهای برای رهبری نداشتیم؛ برخی خواص در فتنه خیلی بیانصافی کردند
رهبر معظم انقلاب در جلسه با نمایندگان ستاد کاندیداهای انتخابات سال ۸۸ در پاسخ به عدم پذیرش داوری و نظارت شورای نگهبان بر شکایات از سوی ستاد موسوی و کروبی، با قاطعیت پاسخ دادند:
بقیه در ادامه
«اگر در این نظام نتوان به کسانی مانند آیات مومن و آقای جنتی اعتماد کرد، به هیچ فرد دیگری هم نمیتوان؛ چرا که آنها برای بردن و آوردن کسی، دینشان را از دست نمیدهند. فقهای شورای نگهبان آدمهای قرص و محکمی هستند که مو را از ماست میکشند»
گروه معارف - رجانیوز: آیتالله محمد مؤمن، تحصیلات مقدماتی را در قم و ابتدا در مکتب خانه و سپس در «مدرسه جامع تعلیمات دینی» گذراند و همزمان به تحصیل در حوزه علاقهمند شد.
وی با بهرهگیری از اساتیدی چون امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی، علی مشکینی، شیخ مرتضی حائری و سید محمدرضا گلپایگانی به درجه اجتهاد دست یافت. ایشان میگفت: «لطف خداوند بود که برای خواندن درس خارج فقه شاگرد امام خمینی(ره) شدم. مرحوم حاج آقا مصطفی مدرس فلسفه ما بود. او شاگرد امام بود و فرد ممتازی در فلسفه بود. ما برای اینکه فلسفه منظومه ملاصدرا را بخوانیم از او تقاضا کردیم که به ما تدریس کنند.»
آیت الله مومن در مورد عملکرد خواص در فتنه ۸۸ میگفت: آن کاری که باید انجام میدادند انجام ندادند. من از برخی توقع داشتم که درست عمل کنند ولی اینگونه نکردند. خیلی بی انصافی کردند.
ایشان همچنین درباره جلسه انتخاب رهبری گفته بودند: «بهتر از آقای خامنهای نداشتیم و این لطف خدا بود که به ذهن ما خطور کرد. پشیمانی که هیچی حتی احتمال اینکه اشتباه کرده باشیم هم نمیدهیم.»
آیتالله مؤمن در پاسخ به استناد ادعایی خناسان به ایشان به برای زیر سؤال بردن مرجعیت رهبری با ناراحتی فراوان عنوان نمودند: « عجب! خدا عاقبت انسان را به خیر کند. حیف است آدم وقتش را بگذارد و این جور لاطائلات را جواب بدهد. شنیدم که حرفهای دیگری را هم به من نسبت دادهاند. بعضی از برادران خواستند جواب بدهم، ولی بنده فکر میکنم اصلاً ارزش پاسخ دادن ندارد. بدیهی است بنده این حرفها را تکذیب میکنم، اما بیش از این سخنی نمیگویم، چون همان طور که گفتم حیف وقت انسان است که صرف پاسخ دادن به این گونه حرفهای بیمبنا شود. حقیقتاً انسان ممکن است تا کجا سقوط کند که کلاً در اختیار اغیار قرار بگیرد؟ به نظرم مواضع و استنباطهای دقیق خود حضرت آیتالله خامنهای بهترین پاسخ به این حرفهای بیمبناست. به نظرم بیاعتنایی کنید بهتر باشد. از قول بنده هم فقط یک جمله بنویسید: «تکذیب میکنم». خداوند همه ما را از آفت بدفهمی و لجاجت حفظ کند.»
آیت الله مومن همچنین استاد حسن روحانی در حوزه علمیه نیز بوده است. ایشان در این باره گفته است: « هنوز هم سلام و علیکی با هم داریم منتها من زیاد اهل رفت و آمد نیستم. آقای روحانی شاگرد خوبی بود ولی حیف که درس را ادامه نداد.»
مشی سادهزیستی ایشان زبانزد همه بود. خانه محقری داشت و در سطح طبقات ضعیف مردم زندگی میکرد.
آیت الله مومن پیوسته در خدمت نظام اسلامی بود. از سوابق وی می توان به عضویت مجلس خبرگان رهبری، عضویت شورای عالی قضایی، نائب رئیس مجلس خبرگان رهبری، عضویت شورای عالی سیاستگذاری و رئیس حوزه علمیه قم، عضویت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضویت مجمع جهانی اهل بیت(س)، عضویت هیئت امنای دانشگاه قم و ریاست دادگاه عالی قم، را برشمرد. ایشان سرانجام در سن هفتاد و هشت سالگی و پس از مدتی تحمل بیماری دعوت حق را لبیک گفت.