تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : چند بحث در چند زمینه -
سید مهدی صباغ دارابی : سلام و عرض ادب، با عرض پوزش در نوشتار بالا مهندس سرایلو مدیر عامل شرکت نکاچوب نبود ایشون مدیر راهسازی شرکت بودبسیار توانمند بود که همکاران بهش میگفتن سرایلو بزرگ، مدیر عامل فک کنم یا آقای نجاتی بود یا آقای اهنگری. یاعلی مدد -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، روز بهخیر فقط یک نکته؛ بر اساس کتاب " بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی" نوشته حمید روحانی، یکی از دلایل اعتراض آیتالله خمینی به محمدرضاشاه پهلوی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دادن حق رأی به زنان بود. جلیل قربانی -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، روزتون بهخیر ۱- چند سال پیش تصمیم گرفتند تا بنای یادبودی با عنوان شهدای گمنام در پارک تفریحی وزرامحله در شهر سرخرود بسازند. ۲- این کار در آن زمان با مخالفت گسترده اهالی وزرامحله از جمله خانوادههای شهدای محل روبرو شد. ۳- مادر دو شهید یدالهی (مادرخانم بنده) گفته بود این دو شهید گمنام را در ... -
ناشناس : سلام متنی از آقای عمادالدین باقی: تاکر کارلسون یکی از چهرههای مشهور رسانهای در امریکا و چهره محوری در جنبش ماگا است. صفحهاش در یوتیوب بیش از ۵ میلیون دنبال کننده دارد. برخی مطالبش درباره ایران شگفت انگیز است. اگر از زبان یک ایرانی گفته میشد به توهم توطئه و غرب ستیزی متهم میشد اما از زبان شخصیتی مانند ... -
ناشناس : به ص ۳۳۸ تا ص ۳۴۳ کتاب جامعهشناسی سیاسی دکتر حسین بشیریه رجوع شود. -
از مدرسه فکرت : درود خواندنی و پر اهمیت -
ناشناس : درود بر شما آقای نور مفیدی در جنگل خواری استان گلستان معروفه و در حال حاضر مالک شرکت ممتاز! محمدحسین آهنگر دارابی -
ناشناس : پیام یک عضو مدرسه فکرت: سلام جناب آقای طالبی. مطلب شما عینا مشابه قطعنامه هائیست که اپوزیسیون خارج نشین درمیتینگهای تبلیغاتی که راه میاندازد پرسروصدا اما جمعیتی ازآن استقبال نمیکنند صادرشده. چندایراد کارشمارا باصراحت گوشزد کنم اولا.همچون گذشته بادیدگاه توام باتحقیر وشکست برای جبهه داخلی وغلبه وظفروپیروزی ... -
ناشناس : جمعی از فعالان سیاسی اجتماعی استان یزد جمعهشب با سید محمد خاتمی دیدار کردند. در این دیدار که در محل بیت تاریخی شهید صدوقی برگزار شد، سید محمد خاتمی طی سخنانی با تأکید بر شناخت دقیق مشکلات برای رسیدن به صورت راه حل واقعی، اظهار کرد: اگر معتقدیم اسلام جاودانه است باید به تمام پرسش ها و نیازهای روز به روز نو ...
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- دامنه کتاب
- انقلاب اسلامی
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- مسائل روز
- مباحث دینی
- گوناگون
- ایران
- جهان
- فرهنگ لغت دارابکلا
- قرآن در صحنه
- روحانیت ایران
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- جامعه
- لیف روح
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- جبهه
- روحانیت دارابکلا
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- خاورمیانه
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- آمریکا
- سیاست
- اوسا
- روزبه روزگرد
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- زندگی
- حومه
- شهرها
- کبل آخوند ملاعلی
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
آذر ۱۴۰۴
۹
-
آبان ۱۴۰۴
۲۰
-
مهر ۱۴۰۴
۱۸
-
شهریور ۱۴۰۴
۲۸
-
مرداد ۱۴۰۴
۳۳
-
تیر ۱۴۰۴
۱۶
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۰
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۷
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۱
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۲۰
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۷
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۷
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۰
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۱
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۵
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۷
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
دامنه در نگاه ابراهیم رمضانی محمد
متنی از ابراهیم رمضانی محمد دربارهی دورهی مُبصری دبستان دامنه و مدیری مدرسه فکرت دامنه : سلام وارادت محضر مدرسه. قبل از هر حرفی ازاقا مدیر، بزرگان، علما، اساتید که شرف حضور در مدرسه دارن والبته از خیلی جدی های مدرسه واقعا معذرت میخام. گفتم بعد از بحثهای علمی وسیاسی و... جدی در مدرسه برای یغییر حال وهوا یه خاطره واقعی قاطی با کمی شوخی بفرستم. بمناسبت بازگشائی مدرسه بخصوص کلاس یکی هاکه کوله از قدواندازه اونها گَت تِرِه. درسالهای قدیم حول وحوش سالهای ۵۸ یا ۵۹ یا ۶۰ بعدِ انقلاب، مدرسه کلاس ۱ یا ۲ یا ۳ بودم در اون روزگار در مدرسه رسم بران بود که (شاید فقط مدرسه ما) کلاس ۱ و ۲ و۳ که بچه ها چون کوچک وچیز نفهم (بدوخوب) بودن و قدرت اداره خود رادرکلاس نداشتن، مدیران مدرسه برای نظم کلاس تا رسیدن اموزگار، یک نفر بزرگتر از کلاس بالاتر که یِتّا جِمِه وِیشتِر پارِه پُورِه هاکاردِه راانتخاب می کردن به عنوان مُوبصِر که کلاس را ساکت ها کانه ووَچوُن همدیگه پیرَن رِه پاره نکنن. (کنایه از جنگ ودعوا) اَمِ کلاس هم یکی ازون کلاسا بِیِه.نَدومبِه کلاس 1بودم یا2 ولی اینو مطمئنم که خیلی ارام بودم بر عَکسِ بقیه وَچُون. مُوبصِرِ ماهم یک کلاس بالایی بود.باکلاس،خوش تیپ،ومدیر.وِنِ جِ ترس داشتِمِی البته با احترام قاطی بود. (اخِرِسَر ، وِنِ اِسم رِه خواهم گفت). این موبصر واقعا مدیر با یک مدیریتی خاص بنام(سَرتَپِیزم) یعنی کشیده ویا چَک ، کلاس۳ خواهم نفره که همه زلزله بودن ( غِیر ازمِن ) به راحتی اب خوردن وادار به سکوت کاردِه میگفت باید صدای راه رفتن مورچه را بشنویم، چجوری؟ گُومبِه. اینجوری بودکه نفر پشت سری نصف کَت(نیمکت) تام الاختیار بوددر صورت کوچکترین حرکت ،پچ پچ هاکاردن وگَتّهِ نفس بَکشِیِنِ نفر جلویی ،سَرتَپِی(کشیده)به پِتَکِ(پشت سر) نثار کند. نفر جلوئی جُرعت نفس بلندتر کشیدن نداشت تا چه رسد به شُلُغ هاکاردن. بعضی هم از این قانون مدیریت سَرتَپ سوء استفاده می کردن (مثل بعضی از مدیران کشورهای دیگه تا رفتن پشت میز قلع وقَم میکن) اگه غرض مرضی داشتند حسابی جلوئی رو سَرتَپ باران می کردن . بعضی موقع پِشتِ سَرِی با اشاره همین موبصر ناغافلی صدای شِرَقِ سَرتَپ گوش رِه غُول کاردِه. (مثل بعضی از گروههای خاور میانهِ اروپا. )بیچاره سَرتَپ خوار وِنِ چِشِ اُوُ با فِنِی با گِلِس قاطِی میشد. چاره ای جز قورت هاداهِن نداشته.شایِدهم شِ کُتِ سَردَسجِ پاپ کارده.در این قانون مترقی خوش میگذشت برای صف اخری کلاس وعذاب و استرس وترس برای صف جلویی بود.(مثل بعضی از کشورها غیر از اَمِ کشور همیشه قانون به نفع یک عده فرصت طلب هستِه) روش دوم: اَگِه موبصر ،شِ درس رِه نَخُوندِس بُوُشِ ویا مشق رِه نَنوِشتِه بُشِ ویا به هردلیل وِرِه قَر می داشت، دونفر رو که ازشون خوشش نمی اومد می اورد جلو تخته سیاه.این بخت برگشته ها با اشاره همون موبصرِ بی رحم (شوخی) به نوبت همدیگه پِتَک رِه اونقدر زُنِه تا یِک نفرِچِش اُوُ در بِیِه. اونِیه که بِرمِه نِیَمُوهِه برنده می شد وِصلا. در همین موقع بود ما دست به دعا واَمّ یُجِیب می خوندیم تا ناظم دَرِکلاس را بزند "کچل ها بیان برای خوردن آکسار" (قرص) تا لحظه ای خیالمان راحت باشداز این بزن بزن ها.این خوش تیپ ما (موبصر) خوش سلیقه هم بود.برنده کلاس ما با برنده کلاس بعدی... همین داستان بود. (مثل اغای استکبار امروزی هم راحت جهان رو اداره میکنه وهم بهش خوش میگذره. اینو هم بدونید اگر موبصر دوس داشتنی می دونست بعد از چن سال استکبار از این مدیریت سوء استفاده میکنه اصلا اجرایی نمی کرد). خوشبختانه مِن اَصلِن جلو نَشِیمِه چون تَهِ قلبی دوستش داشتم احتمالا دل به دل راه داشتِه. با این روش مدیریتی اگه اموزگار کل روز هم کلاس نمی اومد اب از اب تکان نمی خورد. (شاید این روش مدیریتی برای بعصی از مدیران ادارات ما که تنبل هستند کارامد باشه). سَرِه دَرد نِیارِم. بعد از گذشته ۵ یا ۴۶ سال از ان دوران همون مدیر خوش تیپ وخوش اخلاق والبته عالِم با چرخشی۱۸۰ درجه یک مدیریت جدید را ارائه میکند بنام (دَروَن نَوُشیزم (محصور قید وبند نبودن) واز همه ۲۰۰ و خُردِه همکلاسی می خواهد هر نوع انتقاد ی را بدون ملاحظات وترس ونگرانی باخیال راحت بفرمایند تا با حوصله وتحمل جوابگو باشد. مِن اون مدیریت رو زور به زوری فِک کامبِه قبول داشتِمِه ودوس داشتِمِه همه مثل خودم اروم باشن ومدیریت امروز رِه هم قبول دارم مثل اکثر هم مَدِّ سِه ای ها. البته نظر من برنگشته همون احترا م قاطی با دوس داشتنِ. از افتخارات اَمِ محلی.موبصر "شخ عل اکبر ارویم" و مدیر "اقا ابراهیم طالبی (دامنه)" دوباره و چند باره از تک تک بزرگان عذرخواهم.
نشان دادن نظر ها [ ۷ ] پنهان کردن نظر ها
-
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی سلام جناب آقا ابراهیم رمضانی. چرا متن بسیارقشنگ و دلچسب خودتو برداشتی؟!!! خیلی ماهرانه و شیرین و جذاب نوشتی با واژههای مخلوط محلی که به نوشتهات زر و زیور و زور داد. قدر قلمت بالاست. بذارش دوباره. متن تو را پیش از نماز صبح حتی کپی کردم و در بایگانیام دارم و کامل دو بار خواندم. خواستم جواب بنویسم پس از نوشتن ستون روزم. اینک دیدم نیست. لابد داری ویرایش مجدد میکنی. میآم واس جواب جنابِ اوریم رمضانی... دوست دیرین و رفیق و فامیلم ابراهیم رمضانی مرحوم محمد بالمله سلام. من متن شما را خواندم. اول از شریفان درین صحن میطلبم این پست آقای ابراهیم را بخوانید. تا من عصر یا شب نظرم را بذارم. این تآخیر در نظرگذاشتتم حکمت و لِم دارد. فعلا... .
-
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی این کامنت من به ابراهیم رمضانی محمداست در صحن مدرسه فکرت. خواهم آمد برای کاملکردن. -
ناشناس امیر رمضانی, [در پاسخ به ابراهیم رمضانی محمد] درود و صبح تان روشن عمو ابراهیم. کم قلم خوش نویس . خوب و عالی پَته ی مدیر را ریختی روی صحن !! البته بنده افتخار شاگردی این مُبصر مکتب دیده را نداشتم. ولی فضا را با قرص های آکسار خیلی خنده دار کردی. بدجوری این کچلی آن دوران دانش آموزان را رنج میداد. و ایضن آزار مُبصران و مُخبران فضول شبهای محرم و محرومیت ها و فقر خانوادگی و سردی هوای زمستان و تهیه ه سوخت بخاری هیزمی توسط دانش آموزان و تیل و تَپِیل کوچه ها و دسترسی های همه و همه بقول محلی ها (بوره برنگرده) ترجمه برود و بر نگردد . علی لعنت الله علی القوم الظالمین.
امیر علیرضا رمضانی دارابی
-
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی سلام جناب امیر. میآیم برای تکمیل پاسخ... -
ناشناس سلام آق شیخ اورین رمضانیم. ممنونم از بازگوئی خاطره مدسه (مدرسه )ابتدایی . باعث تجدید خاطره شد. اون سر تپی هاکردن معروف بیه به چک به چک. هر که کله تاس بیه صدای چک هم بیشتر بیه. اسا راست بای . مدیر : شیخ علی اکبر اورین با ته هم اسم بیه ، تره چیزی نایته یا ته خواشه خوراکی (جیره ) مدسه ره دایی وره.
سید موسی صباغ
-
ناشناس جواب ابراهیم رمضانی به سید موسی صباا: سلام سید بزرگوار.وقت شما بخیر.هیچکدوم. فکر کنم ارادت که به اقا مبصر داشتم دوطرفه بود. اونا جزء بچهای بالا بودن نیاز به جیره گنجشکی ما نداشت.
-
ناشناس سلام مجدد. آخه من جیره خودمو میدادم که اسمم رو روی تخته ننویسن. البته بعضی سالها امه مبصرها کیجا بینه ..کیجاها بیشتر فضولی کاردنه .
سید موسی صباغ
-
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی همنومم اوریم رمضانی سلام. ۱. ذوق سرشارت چه فراوان در درون متن موج زد. ۲. سوادت چه وفور لغات محلی را وارد صحنه کرد. ۳. ذهن پرحافظهات چه رج خاطرات را منقّش کرد. ۴. سوژهگیری مناسبات چه عالی سراغ مُبصر و مدیر کرد. ۵. مُبصر یعنی بینا و بیاننده، پس تا معلم کلاس نمیآمد مبصر قدرت فائقه داشت. ۶. اگر سیستم چکبهچک را راه نمیانداختم همه مرا سوار میشدین. ۷. اساساً مبصر یعنی آقبالاسر که بصیرت دارد و هر جُنبندهای که سرِ کلاس جُنب میخورد باید به زیر سرتب میبُرد. ۸. خودت که از بالمله برام آلبالو شلپت میآوردی! ۹. واقعاً مظلوم بودی اورین. ۱۰. همین خوبیات باعث شد اَم مَله سر زن بَوِری. ۱۱. بخش مبصر در دههی ۵۰ را چنان قشنگ در بخش مدیر مدرسه فکرت دوگ زدی که نشان داد خلّاقی. ۱۲. خُلق تو هم هنو هم قشنگ است. ۱۳. اهل بانک و وام و پول و سود و مود نیستم وگرنه بانک سپهی سبزهمیدان ساری رئیس بانک سپه شدی حالا یا معاون، سبز میشد مبصر که باز یا جیره بده یا سرتپ! کنار کانده. ۱۴. ممنونم که به منِ همنوم خود عُلق داری جُل! ۱۵. واقعاً ادبیات تلفیقی فارسی و محلی قوییی داری که اگر تحلیل محتوایم را ادامه دهم از ۲۹ تا هم عبور میکند. بگذرم ممنونم. قدردونم.
-
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی همنومم اوریم رمضانی سلام. ۱. ذوق سرشارت چه فراوان در درون متن موج زد. ۲. سوادت چه وفور لغات محلی را وارد صحنه کرد. ۳. ذهن پرحافظهات چه رج خاطرات را منقّش کرد. ۴. سوژهگیری مناسبات چه عالی سراغ مُبصر و مدیر کرد. ۵. مُبصر یعنی بینا و بیاننده، پس تا معلم کلاس نمیآمد مبصر قدرت فائقه داشت. ۶. اگر سیستم چکبهچک را راه نمیانداختم همه مرا سوار میشدین. ۷. اساساً مبصر یعنی آقبالاسر که بصیرت دارد و هر جُنبندهای که سرِ کلاس جُنب میخورد باید به زیر سرتب میبُرد. ۸. خودت که از بالمله برام آلبالو شلپت میآوردی! ۹. واقعاً مظلوم بودی اورین. ۱۰. همین خوبیات باعث شد اَم مَله سر زن بَوِری. ۱۱. بخش مبصر در دههی ۵۰ را چنان قشنگ در بخش مدیر مدرسه فکرت دوگ زدی که نشان داد خلّاقی. ۱۲. خُلق تو هم هنو هم قشنگ است. ۱۳. اهل بانک و وام و پول و سود و مود نیستم وگرنه بانک سپهی سبزهمیدان ساری رئیس بانک سپه شدی حالا یا معاون، سبز میشد مبصر که باز یا جیره بده یا سرتپ! کنار کانده. ۱۴. ممنونم که به منِ همنوم خود عُلق داری جُل! ۱۵. واقعاً ادبیات تلفیقی فارسی و محلی قوییی داری که اگر تحلیل محتوایم را ادامه دهم از ۲۹ تا هم عبور میکند. بگذرم ممنونم. قدردونم. ویرایش نکردم... وقت شود دست به ویراست میزنم
