سر و سِرّی با زیبایی
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. زیبا ترکیب ( زیب + ا ) است؛ به معنی زیبنده یعنی نیکو و خوب. ملاصدرا زیبایی را عبارت از "نظم و همآهنگی همراهِ عظمت و پاکی" میداند. و جالب این است او برین باور بود اولین باری که انسان متوجهی خوبی و خُسن و زیبایی شد از راه "مشاهدهی جمالِ همنوعان خود" بود. یعنی اعتدال خلقت و تناسب قرارگرفتنِ اعضای بدن انسان نسبت به هم. خصوصا" همآهنگی رُخ و صورت. و علت عشق هم، زیبایی است؛ یعنی رسیدن به کمالی که خود فاقد آن است. مثال ملاصدرا این است: "واجب [=خدا] از هر زیبایی زیباتر است زیرا خود خدا زیبایی محض و کمال تام است." پس به این تئوری ملاصدرایی، انسان عاشق خداست، برای این که انسان عاشق زیبایی است. عجیب این که ملاصدرا حتی «تصوّر زیبایی» را هم سببِ عشق میداند. به تعبیر بنده زیبایی و جمال، موتور محرّکه و پیشرانهی عشق است. عشقی که شیخ اِشراق حکیم سُهروردی نیز، آن را برادرِ "زیبایی" میدانست. ۲۱ آذر ۱۴۰۱ ابراهیم طالبی دارابی دامنه.
پیشتر ازین در ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ نیز در شمارهی ۴۷ «میدان ارزش دانش» با عنوان زیباییشناسی صدرایی، متنی درینباره نوشته بودم. بدین صورت:
به نام خدا. سلام. گرچه آقای علی بابایی کتاب "زیباییشناسی در مکتب ملاصدرا؛ پریچهرهی حکمت" را سنگین و حجیم نوشت؛ اما سدّی نشد که این اثر را نخوانم. بههرحال، به مطالعهی آن را به پایان بردم. آنچه خواهم نوشت برداشتم است از این کتاب ۳۹۲ صفحهای، که عکسی هم از جلدش انداختم.
باوم گارتِن فیلسوف آلمانی ( ۱۷۶۲ - ۱۷۱۴ ) اولین بار واژهی «زیباییشناسی» را به کار برد. منظور از زیبا این است حسّ از آن لذت ببَرد. اما این لغت سپس دامنهی گستردهتری پذیرفت. یعنی از داوریها و ارزیاییهای چهره و اندام، به موارد دیگر سیر کرد؛ به ویژگیها، به نگرشها، به تجربهها و به ارزشها و ... . سادهتر کنم؟ زیبایی از حسّ التذاذ عبور کرد. مثلاً «خیر» زیباست. که علامه طباطبایی خیر را چیزی میداند که "شیء آن را قصد کرده و دوست داشته و به سوی آن متوجه است." برای نخستین مرتبه، انسان از راه مشاهدهی جمالِ همنوعان، پی به مفهوم زیبایی برد. مرحوم شیخ اشراق حکیم سُهروردی حتی عشق را برادرِ زیبایی معرفی کرد. و یا در قرآن، زییایی همان "حُسن" است که مثالهای فراوانی دارد که به سه نمونه بسنده میکنم:
زیبایی تبلیع: وَ جادِلْهُم بِالَّتی هِیَ أَحْسَن ( ۱۲۵ / نحل ) و با آنان به [شیوهاى] که نیکوتر است مجادله نماى.
زیبایی برخورد: فَاصفَحِ الصَّفحَ الْجَمیل ( ۸۵ / حجر ) پس [از آنان] در گذر و گذشتى نیکو پیشه کن.
زیبایی آدمی: وَ صَوَّرَکُم فَأَحسَنَ صُوَرَکُم ( ۳ / تغابن ) و شما را صورتگرى کرد و صورتهایتان را نیکو آراست.
و یا در نهجالبلاغه که زیبایی عبادت؛ خشوع است. زیبایی ریاست، بخشش است. زیبایی حکومت، عدالت است. و جالب این که امام علی ع زیبایی فرد و علم را شبیه هم توصیف است؛ حِلم. به گفتهی مرحوم دهخدا، زیبا از ( زیب + ا ) است؛ یعنی زیبنده، نیکو. در منظر مرحوم ملاصدرا، حتی تصوُّر زیبایی، سبب عشق است. و علت عشق هم، شوق به کمالی است که فافد آن است یا دوامِ کمالی است که واجد آن است. لذا واجب یعنی آفریدگار متعال، از هر زیبایی، زیباتر است چون کمالِ تام است و زیبایی محض. ملاصدرا زیبایی را ادراککردنی میداند. و معتقد است خیر با خدا مساوق است. یعنی مرادف. و به همین دلیل نزد عُقلا، خیر کرامت دارد. اوج حرف صدرایی آنگونه که من فهمیدم این است که زیبایی باید از گزند تمایلات نفسانی دور مانَد و انسان تجلی و نورباران زیبایی را در معاد خواهد یافت زیرا آن عالَم در نگاه صدرایی، عالَم پاک و بری از هر شرّ و کژیست.