نظامِ نظارتیِ جدید هولناک
به قلم دامنه: به نام خدا. دیروز ترجمهی مقالهی مفصّل «یووال نوح هراری» استاد تاریخ در دانشگاه عِبری اورشلیم را خواندم ڪه برای «فایننشنالتایمز» (اینجا) از اوضاع امروز و فردای جهان نوشت. خواستم بهعلت بااهمیتبودنِ این مقاله، خوانندگان را درین متن شریڪ ڪنم. مطالب داخل گیومه «...» از اوست.
یووال نوح هراری
وی برین نظر است ڪه بهزودی همهی ما تحت نظر قرار خواهیم گرفت و مهمتر اینڪه «هیچیڪ از ما دقیقاً نمیدانیم چطور ما را زیرِ نظر گرفتهاند.» زیرا «فناوری نظارتی با سرعت سرسامآوری در حال پیشرفت است.» او با توجه به واقعیتهای این روزهای جهان -ڪه از یڪ بیماری مشڪوڪ در ووهان آغاز و در ڪمترین زمان، بهسرعت باد عالَمگیر گردید- جهانی را فرض ڪرده است ڪه در آن دولتها، همهی شهروندان را موظف به استفاده از «دستبند زیستسنجی» میڪنند و دائم شهروندان را ڪنترل مینمایند تا سلامت، و در حقیقت بقای زیستن را با دستور و نظارت، تأمین و تمهید ڪنند؛ به آن حد از نظارت و ڪنترل، ڪه پیش از آنڪه خودِ شهروند بفهمد، دولتها باخبر میشوند ڪه «چه ڪسی بیمار است، ڪجا بودهاست، و با چه ڪسی دیدار ڪردهاست»؛ تا ازین طریق، زنجیرهی انتقال بیماری را «ڪوتاه و حتی ڪلاً پاره ڪنند.»
او سپس به جنبهی منفی آن میپردازد و به این نتیجه میرسد ڪه «این امر به نظامِ نظارتیِ جدید هولناڪی مشروعیت میبخشد.» آنگاه به نقد دولت ڪنونی آمریڪا وارد میشود و میگوید: «این دولت، بهوضوح به همه فهمانده ڪه به عظمت آمریڪا، بسیار بیشتر از آیندهی بشر اهمیت میدهد.»
نوح هراری در این مقالهاش حتی از یڪ سیاست مخفی رژیم جعلی اسرائیل پرده بر میدارد ڪه در پی آن بنیامین نتانیاهو، به «سازمان امنیت اسرائیل» اجازه داد ڪه از فنآوری نظارتی -ڪه همیشه از آن برای ردیابی و ترور مبارزان جبههی مقاومت استفاده میڪند- برای «ردیابی بیماران مبتلا به ویروس» استفاده ڪند. و وقتی ڪمیسیون پارلمان این رژیم، با این اقدام موافقت نڪرد، او «با صدور حڪم اضطراری حرفش را به ڪرسی نشاند.»
چهار نڪته مینویسم و بس:
۱. جهان -چه مدرن و پیشرفته و لیبرالش و چه به قول آنان جهان سوم و عقبماندهاش و در حقیقت عقبنگهداشته شدهاش- اندڪاندڪ طی دههی گذشته با نصب دوربین در خیابانها، فروشگاهها و جایجای ڪشور و حتی در توالتها و آسانسورها بشر را آنبهآن میپایند؛ حال با ورود فنآوری نوین و پایش و ڪنترل ۲۴ هر شهروند، دیگر غوزبالایغوز میشود و بر چهرهی دروغین جهان لیبرال! خش میافتد ڪه خیلیوقت است افتاد و آگاهان باخبرند.
۲. حتی ڪشورهایی ڪه پُز میدادند آزاد و لیبرالاند، زودتر از همه به این فن ّو عمل، روی آورده و میآورند. آمار چندسال پیش نشان میداد انگلیس بیشترین دوربینهای نظارتی خیابانی را دارا بودهاست.
۳. دوربین البته در جای خود خوب است، زیرا هم از امڪان وقوع جُرم میڪاهد و هم اگر جرمی و یا اتفاقی رخ دادهباشد ثبت میسازد و داوری در بارهی آن را آسانتر. اما پایش دائمی شهروندان، منجر به مخدوششدن آزادیها و ازجمله آزادی سیاسی میشود.
۴. با این چشماندازِ نظامِ نظارتیِ جدید هولناڪ، به نظر من فقط باید قانون اساسی قویی داشت و نیز فرهنگ و آداب شهروندی بالا و والا. تا هم دولتها و هم ملتها با تعامل قدرت و جامعهی مدنی پیش بروند؛ وگرنه هرگونه اختلال درین روند، چه از سوی قدرت و چه از سوی شهروند (=سیتیزن) موجب با ایستایی و ویرانی تمدنی میشود.