کنارِ کتاب
کنارِ کتاب (۱)
نگارش ۲۸ ، ۱۰ ، ۱۴۰۳
در «سرشت و سرنوشت» اثر دکتر دینانی -ص ۳۸- خواندم که فوقِ طبیعت، «نه یعنی بالای این عالَم»، نه، این «مرزش جغرافیایی نیست، مرتبهای و مرحلهای» است.
کنارِ کتاب (۲)
نگارش ۱ ، ۱۱ ، ۱۴۰۳
"هکتور هیو مونرو" در رُمان «ببرِ نیمهکر» بر هوشِ جِبّلی انسان توجه میدهد. تزش این است: دنیا بر دو محور پولادین گرسنگی و عشق میچرخد. روزی ببرِ نیمهکر توسط خانم پگلتاید، دیانا (=الههی شکار) تیر میشود. گفتند چرا از تیرکردن حیوانات دشمن دست کشیدی؟ جوابی بلوف و دروغ داد؛ گفت: مخارج متفرّقهاش زیاد است، ولی شکارِ حیوانات اهلی راحت است. او روزی شلیک کرد، ولی به جای ببر کر، بُز تیر خورد. اما ببرِ ترسوی گرسنه تا شلیک را شنید، در دَم مُرد. این رمان، گرسنگی ببر و عشق شکار دیانا را دستمایهی تضاد کرد. توجه: مونرو اهل برمه بزرگشدهی انگلستان مستعار ساکی (=ساقی) را از رُباعیات "عمر خیام" بر روی خود گذاشت، به ارتش فرانسه پیوست و در میدان جنگ جهانی اول کشته شد.
کنار کتاب (۳)
نگارش ۲ ، ۱۱ ، ۱۴۰۳
در کتاب «نادر» خاطرات شفاهی حسن فقیه از روستای «نوکار» خورموج مسائل مردمشناسی آمده است. او در ص ۱۴ میگوید پدرش سال ۵۵ ماهها به کویت، بحرین و قطر میرفت، «حمّالی» میکرد. و در ص ۱۶ نقل میکند کودکان آن منطقه «بهخصوص پسرها تا سن پنج شش سالگی برهنه بودند»؛ از فقر لباس. اشاره: در دارابکلا نیز ما در آن سن و سال اغلب یِکّه زیرشلوار بودیم.
کنار کتاب (۴)
نگارش ۱۵ ، ۱۱ ، ۱۴۰۳
آقای محمدتقی فعالی در ص ۱۰۸ کتابش «زندگی معنوی، دفتر بیداری» صحبت از «حقالناس فکری» کرد. یعنی برین نظر است اگر فردی، فکر افراد را خراب کرد، «حقالناس بر گردن» دارد.
کنار کتاب (۵)
نگارش ۱۶ ، ۱۱ ، ۱۴۰۳
آقای دکتر محمد فنایی اشکوری در ص ۴۱۸ کتابش «حکایت یک زندگی» الگوهای خود را معرفی میکند. این گونه:
در زهد ← آیت الله ها : بهجت و بهاءالدینی
در تفکر ← آیت الله ها : مطهری و سیدباقر صدر
در جهاناندیشی ← آیت الله ها : بهشتی و امام سید موسی صدر
ولی سودمندترین معروف را واکاوی نفْس میداند. معرفة النفس اَنفعالمعارف.
کنار کتاب (۶)
نگارش ۱۷ ، ۱۱ ، ۱۴۰۳
در ص ۶۴ کتاب «خاطرات ماندگار دکتر بهشتی» خواندم که آقای بهشتی گفت: «امام از مرحوم آقای مطهری وسیعالنظرتر است».
یادآوری: نقلهایی که از کتابها میکنم، همه یادداشتهای خودم است که آن کتاب را در طول ایام خواندم.
کنار کتاب (۷)
نگارش ۱۸ ، ۱۱ ، ۱۴۰۳
مرحوم علامه محمدرضا حکیمی در ص ۱۱۵ کتابش «عقل سرخ» گفت: آیت الله بروجردی به نوعی «تستُّر» میکردهاند، چنان که در زمان ایشان گفته میشد که آقا گاه که سخنی را قابل توجّه یا به صلاح نمیدانند، دست مبارکشان را پشت گوششان میگذارند، و به نحوی خود را به دیر شنیدن و کَری میزنند.
کنار کتاب (۸)
نگارش ۱۹ ، ۱۱ ، ۱۴۰۳
در ص ۲۲۹ کتاب «گفتمان خرداد: گفت و گویی هایی با اندیشمندان ایران و جهان» از انتشارات آتیه، مرحوم مهندس عزت الله سحابی میگوید: "ما کمتر متفکری را میشناسیم که انقلاب را تبلیغ کند. حتی مارکس یا قبل از آن آنارشیستها طرفدار انقلاب نیستند ولی همگی اذعان دارند که انقلاب آخرین راه حل است. در قرآن هم آمده است خداوند شیوههای خشن فیزیکی را دوست نمیدارد. مگر این که به کسی ظلمی شده باشد. به طور کلی انقلاب امری است که طبقات حاکم یا ستمگران بر جامعه تحمیل می کنند."
کنار کتاب (۹)
نگارش ۲۰ ، ۱۱ ، ۱۴۰۳
کتاب "در سپیدهی اخلاص" اثر آیت الله حسین مظاهری به منازل هفتگانهی حکیم فریدالدین عطار پرداخته است با هفت منزل:
۱. منزل اول: دنیا
۲. منزل دوم: خوف
۳. منزل سوم: رَجاء
۴. منزل چهارم: حیاء
۵. منزل پنجم: شُکر
۶. منزل ششم: محبت
۷. منزل هفتم: الله متعال
شرح هر منزل در دفتر یادداشتم هست، فقط منزل ۴ از نظر شیخ عطار را خیلیخلاصه مینویسم: در منزل ۴ -حیاء : نیت انجام یا ترکِ گناه. حیاء از خداست. همین وادیست که هر کس پیوسته خود را در محضر خدا حس میکند عین آیهی ۴ حدید: وَ هُوَ مَعَکُم... : «و او هر جا که باشید با شماست، و خداوند به آنچه مىکنید بیناست». نقل است از این منزل به بعد است، انسان وارد خواصّ میشود که درجهی خلوص میطلبد. منم بیفزایم، خدا حذف شود، خشیت و پروا کجا میرود؟ گمان کنم انسان در بدکاری جسور میشود.
همه سر نهاده سوی آسمانسوی کردگار مکان و زمان