چه اثرِ ژرفی دارد این فضای آزادی
به قلم دامنه: ( ۱۶ / ۳ / ۱۴۰۰ ) چه اثرِ ژرفی دارد این فضای آزادی. نیز اشارهای گذرا به اولین مناظرهی ریاستجمهوری دورهی ۱۳ در شب ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ : به نام خدا. سلام. روز، روز عظیم شهادت پیشوای صادق حضرت امام ششم شیعیان و معلم مسلمانان حرّ و خردمند (ع) است. درسها از آن پیشوا، بسیاربسیار فراوان است؛ که من اشارهام فقط یک مورد است و آن اینکه تجربهی زندگانی حضرت صادق، حقیقتاً یک سرمشق و الگوی رفتاریست. چرا؟ چون ثابت کرد همان مقدار فضای باز سیاسی -حالا بنا بر هر علت و دلیلی که در عصر اختناق کوبندهی دو سلسلهی غاصب اموی و عباسی، شکل گرفته بود- تا چه حد برای جهان اسلام و نقش سازندهی امام معصوم (ع) در شکوفایی علمی و اخلاقی و دینی جامعه برکت داشت.
این کاملاً روشن است که چنین اوجی فقط در بستر آزادی و پرهیز از اختناق رخ میدهد که دانشمندان آن عصر امکان ظهور و بروز مییابند و با بیان اندیشه و نشر محصول خرَد، میان مردم مفاهمه و مناظره و مبادله و مرابطهی عقلانی و عاطفی به وجود میآورند. و این، برای امام صادق پدیدار شد. ۳۴ سال ( ۱۱۴ تا ۱۴۸ قمری ) امامت کرد. همعصر ۵ خلیفهی آخر امویان و دو خلیفهی آغازین عباسیان بود و سختیها و محدودیتها و رنجهای زیادی را به ابزار خرد و تدبیر و حکمت خویش، چاره کرد؛ بهطوری که عدد شاگردان و راویان ایشان، بنا بر نقلی به ۴۰۰۰ نفر رسید.
در عصر صادق (ع) شکوفایى شکل گرفت. ترجمهی کتابها و آثار علمى صورت پذیرفت. علمِ «کلام» (=اعتقادات؛ معروف به «فقه اکبر») نمایان شد که بنیان آن را اولین بار امام علی (ع) نهاد. حتی مناظرهها رخ داد. مناظرههایی جدّی و اثرگذار. تا آن حد که امام صادق با زندیقها هم در کمال آزادی و آرامش مناظره میکرد؛ یعنی با افرادی که اعتقادی به خدا نداشتند و جهان را اساساً مادّی تفسیر مینمودند.
«همتی. مهرعلیزاده. رضایی. زاکانی. قاضیزاده. رئیسی. جلیلی»
مناظرهها به این دلیل اثر کرد که آن امام، مخالفان حتی زنادیق را تحمل کرد و با آنان به بحث و مباحثه و روشنگری نشست. البته مناظرههای واقعی و در کمال آزادی، مثل مناظرههای شهید مظلوم بهشتی و مرحوم آقای مصباح یزدی و دکتر عبدالکریم سروش با گروهکهای سیاسی که جالب بود؛ البته مصباحِ فیلسوفِ آرامِ متفکرِ اوایلُ انقلاب، نه مصباحِ سیاسیشدهی اواسط و اواخر انقلاب که اساساً در مواجههها، چندان جالب و بردبار ظاهر نشد و صبرش در برابر منتقدان، لبریز گردیده بود. البته آدم کادرساز و قویی بود.
آری؛ مناظرههای عصر صادق (ع)، نه مثلِ این مناظرههای صداوسیمایی!! که از «مسابقهی هفته»ی مرحوم منوچهر نوذری هم، کمتر و کمتر بود، که اگر «۷» هم را، در فهرست بیچاره! همت نمیکردند و باقی نمیگذاشتند، دیگر «۱ و ۲ و ۳ و ۴ و ۵» چه میخواستند چشم در چشم ملت بگویند؟! لاکردار ! (به کشکولی) حتی قرعهکشی هم، آن ۵ تا را -از قضا- کنار هم نشاند. راستی «۶» هم که رفته بود به بیخ! و امانِ «۲» را برید، آنهم در همان شروع؛ وقتی از «شش کلاس درس» گفت و سپس «سندرم پستهای بیقرار». و «۷» هم که از «رئیس» اماننامه طلبید. بگذرم. من نسبت به ماجراها، اساساً فردی کماطلاعام و قضاوت بلد نیستم و نمیکنم. فقط چون «۵» در آخرِ حرفش، «قطار انقلاب» را «اسکوتر» کرد، عکسش را بالا گذاشتم که سواریاش قشنگ است!
| لینک کوتاه این پست →
qaqom.blog.ir/post/1908