شهیدِ شناسایی و شناساییِ شهید
به قلم دامنه : به نام خدا. بر این ملت به علت فضیلت سرشاری که در اثر انقلاب اسلامی نصیب بردند، جنگی تحمیلی بار کردند. دلهای سالم از همان نخستینروزِ هجوم به ملت و میهن دانستند که کینهی غرب به سرکردگی آمریکا نسبت به ایران و اسلام، دستِ صدامحسین را به تصرفات سرزمینی باز گذاشت تا تهران را سه روزه فتح کند و ایران باز نیز چون عصر سلطنت پهلوی پایگاهی برای امپریالیسم باشد و رصدخانهای علیهی شوروی.
این دنائت تا هشت سال دنبال شد اما دریغ از گرفتن یک وجب خاک. برای اولین بار امام خمینی -رهبر کبیر انقلاب اسلامی- از لفظ «دفاع مقدس» استفاده کردند تا نشان دهند آنچه ملت ایران در برابر جنگ و هجوم، انجام میدهد درس از فرهنگ عاشوراست؛ که نمیگذارد ذلت عرصهی عزت را تنگ کند.
کیست که نداند صلح اصالت دارد. اما وقتی ملتی مورد طمع و طعمهی مهاجمین قرار گرفت کیست که نداند دفاع نه فقط ارجحیت دارد که با سرشت و طینت بشری آمیخته است. در دشواری و کارزاری، تنها کسانی به باخت نَرد میزنند که ترسو باشند و تسلیم دشمن. ملت ایران نهراسید و با خون و بازو و ایمان به مَصاف جنگطلبان رفت و نگذاشت در تاریخ ذلتی به اسم جمهوری اسلامی ایران به ثبت برسد. تنومند و آبرومند از جنگ بیرون آمد.
مگر میشود هشت سال مجبور به دفاع در جنگی تحمیلی باشی، اما آسیب نبینی؟ شهید نشوی؟ مجروح نگذاری؟ اسیر ندهی؟ خرابی به بار نیاوری؟ خُب؛ در جنگ نُقل و نبات که پخش نمیکنند! بمب است و بمبافکن. تیر است، تیرانداز. حمله است و حملهورشدن. خط است و خطشکن. عملیات است و شناسایی. مین است و کمین. تک است و پاتک. گلوله است و گلگونکفن. بگذرم، که لیست را اگر ادامه دهم یک کلاسور باید نام، نام ببرم.
اینک در آستانهی «هفتهی دفاع مقدس» فقط خواستم از دو ترکیب -که گویی تکلیفیست بر عَهد و عُهدهی انسان سالم در جامعهی سالم- سخن گفته باشم و آن همان است که صدرِ متن مُزیّن شد: شهیدِ شناسایی و شناساییِ شهید.
«شهیدِ شناسایی» از شجاعترین، ایثارگرترین و خطشکنترین افراد این مرز و بوم بودند که دل شب و در تاریکی محض به آن سوی خاکریز میشتافتند تا اطلاعات عملیات صورت دهند که بیشترشان در طی ۸ سال جهاد مقدس به شرف شهادت نائل آمدند. آنان بودند که دفاع را بر رزمندگان میسّرتر و هموارتر میکردند.
و اما «شناساییِ شهید» همان شهیدشناسی است که ما را مدد میدهد که از صف بیرون نزنیم. از حدّ خارج نشویم. از دین آزُرده نگردیم. از عشق دلزده نباشیم. از راه به بیراهه نیفتیم. از انقلاب جیب ندوزیم. از روحانیت معیشت نکنیم. از خدمت به خیانت نرسیم. از پایه نپوسیم. از منبر و محراب ابزار نسازیم. از ریشه بهدر نیاییم. از شاخه بُن نبُرّیم. از تیشه به ریشه نزنیم. از نردبان اخلاق سقوط نکنیم. از معنویت به مادّیت نغَلتیم.
و نیز، و نیز، و نیز در دسیسهها همدستِ دسیسهگر نباشیم. در قدرت نقب و نقاب نزنیم. در سیاست شایستگان را خانهنشین نکنیم. در جهان، فروز و فخر مردم را به معامله نگذاریم. در وطن وطنفروش نباشیم. در خانه و آشیانه از لایقی و لیاقت نیفتیم. در شهر و کوی و بٕرزن بر سرِ همدیگر کلاه نگذاریم. این لیست را هم، اگر دنباله دهم از ۷۰ کلاسور میگذَرد. بگذرم. رزمندگان دیروز که امروز زندهاند، گرچه شهید نشدند اما «شهیددیده» هستند.