مرحوم دانیال دستیار
به قلم سید علی اصغر و دامنه:
سید علیاصغر: سلام شرحه شرحه در دلم غم دارم امروز. جوان ، جان ملت است . پدیده ناگوار جان جوانی را گرفت که برای آتیه خویش در حال کارکردن بود و امیدوار به زندگی ... شرح غم دانیال ، دریای از واژگان قدخمیده ایست که آه دارند و اشک می ریزند . شرح غم مرگ دانیال ، نغمه ناله های است که مردم فهیم دارابکلا برای درد جانکاه پدر و مادر جوانی زمزمه می کنند ... انوار الهی بر روحش ببارد تا همواره بیاد خنده های زیبا و مهربانی اش باشم . به خاندانش تسلیت عرض می نمایم . بویژه دوست و برادرم سید علی اکبر هاشمی که پدر خانم دانیال بودند و دوست و استادم ابراهیم طالبی که دایی همسرش محسوب می شوند.
دامنه: سلام سید. با این متن آکنده از احساس پاک و حزن و اندوه تو سید علیاصغر بشدت گریستم. دانیال ما دستکم دو برجستگی داشت پیش من: افتادگی و اخلاق و نیز کار و تلاش و عفّت. حال چهرهایی ازو در برابر چشمانم چشمک میزند که سال قبل در منزلم قم، در پیشروی من، بر ما چه خندههای خوش و مهربانیهای راستین نشان میداد. نغمهی غمین تو سید علیاصغر چه عالی و محزون در الفبای دردمان بازتاب داشت. نوشتی از آنچه که در دل الهام یافتی. واژگان تو همه از سرِ فلسفهی زیستن است و درک والای حیات. بر من با این نگاه مهربان و سرشار انسانیت تسلا بخشیدی. دانیال را جلوی چشمانم گذاشتم و اشک میریزم. ای وای حسرتا! به آن همه خوبیهای دانیال و معصومیت خواهرزادهام سیدهفاطمه هاشمی که تنها شد و یک عمر اندوه و تراژدی. بگذار بگریم رفیق. تسلیت می گویم به تمامی بستگان نسبی و سببی اش به ویژه به خواهرم و خواهرزادهام و جناب سیدعلی اکبر هاشمی دامادمان، و نیز به پدر روانشاد دانیال آقای علی دستیار و پدربزرگ او عموی مان جناب حسین دستیار. خدا رحمت کناد.
کوهی از غم و اندوه
و تلی از مصیب است
آوار می شود
در سرازیری زندگی
جان آدمیان را می فسرد و کمر آدمی را می شکند.
داغ آلاله سرخی است که بر دل اهل عزا حک می شود.
این مصیبت بزرگ
غم جانکاه مرحوم آقا دانیال دستیار
به همه بستگان نسبی و سببی اش
تسلیت عرض می کنم
و از خداوند متعال غفران و رحمت واسعه و برای بازماندگان کوهی از صبر