به قلم دامنه: نمیشود قم بیایی... : شیخان را که بلدید؟ بله درست حدس زدید؛ دورِ حرم، سمت میدان آستانه. خُب! نمیشود قم بیایی ولی دو قبر از این قبرستانِ شیخان را زیارت نکنی. حیف است. من معمولاً سرِ این دو قبر عرض ادب دارم. یکی قبر عارف کامل میرزا جوادآقا ملکی تبریزی و دیگری عابد زاهد میرزا علیآقا شیرازی. اولی که تقریباً جمیع مراجع و مجتهدین و مؤمنین اهل سِرّ و دل بدان معرفت و محبت دارند؛ همان صاحب کتاب شریف «مراقبات» که کتابی برای یک بار خواندن و کنارگذاشتن نیست؛ دائم باید رجوع کنید. چون آداب عبادی خصوصاً عرفانی و دینانی دوازده ماه قمری را تفصیل و تفسیر داده و ظرافتهای باریکی در آن موج میزند.
حرم حضرت معصومه س
بهمن ۱۴۰۲ عکاس: دامنه
ایوان صحن امام هادی ع
حرم حضرت معصومه س
مسجد اعظم قم
قبرهای
میرزا علی آقا شیرازی
میرزا جواد ملکی تبریزی
شیخان قم
قم . میدان آستانه . عکس از دامنه
دومی شاید گمنام مانده باشد؛ میرزا علیآقا شیرازی؛ همان عالمی که استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری میگوید او مرا با نهجالبلاغه آشنا و اَنیس ساخته بود. بگذرم. فقط بگویم شیخان دو در دارد: از سمت آستانه و از سمت چهارمردان. از هر در که وارد شوید ضلعِ سمت حرم، قبر این دو عالم ربانی است که کرامات آنان زبانزد است. ملکی تبریزی تقریباً وسط این ضلع واقع است و میرزا علیآقا شیرازی در گوشهی سمت چهارمردان. همین اخیراً که رفتم حرم، شیخان هم مشرف شدم. عکسی انداختم که موقعیت شیخان و خودِ دو قبر در آن مشخص است. من فکر کنم رفتن سرِ قبر این دو آیتاللهی پارسا برکت دارد؛ خود آدم پس از دیدار قبرشان، لمس میکند معنویتی را که کسب کرده است. آری؛ نمیشود قم بیایی ولی شیخان نروی. دامنه.
هوالعزیز ." نهجالبلاغه مسلم " عزیز والامقام و صدیق ارجمندم آقا ابراهیم سلام علیکم. صباح الخیر، چقدر بزرگی تو و دارای روح مجرب و حاذقید. شما مصداق واقعی انسانهائی هستید که، آسمانی فکر میکنند و در زمین زندگی ، در این صبح زمستانی نشان دادن قبور مطهّر عالمان عامل، گویای معرفت و ذوق سلیم آن بزرگ است که قلب عاشقان را جلا دادید و به صحن مبارک فکرت زید اعتبار. همانگونه که مرقوم نمودید ، الحمد لله ارادت به قبر مطهّر عارف کامل میرزا آقا جواد ملکی ره در میان اهل دل موج میزند ولی نسبت به قبر شریف عارف کامل آقا میرزا علی آقای شیرازی که شهید مطهری رحمةالله علیه در وصف مقامش میفرماید:
او یک نهجالبلاغه مسلم بود... برای من محسوس بود که روح این مرد با روح امیرالمومنین ع پیوند خورده... نهجالبلاغه به او حال میداد و روی بال پر خود مینشاند و در عوالمی که ما نمیتوانستیم درک کنیم سیر میکرد... و غالبا کلمات نهجالبلاغه بر زبانش با اشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود... در عین اینکه فقیه، حکیم ، عارف ، طبیب و ادیب بود ولی به سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السلام عشق میورزید بالای منبر تشریف میبرد موعظه میکرد ذکر مصیبت میخواند و منبر آن بزرگ بیش از اینکه "قال" باشد "حال" بود. و از علما و اهل دل انتظار است... . رحمةالله علیهما رحمة" واسعه.
همیشه مستدام با مرام. بی نشان. (علیرضا ربانی)