دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

مشخصات سایت دامنه
دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود ، داراب‌کلا

پیام مدیر
نظرات
موضوع
بایگانی
پسندیده

نگهبان مردم نیستی!

دوشنبه, ۸ آذر ۱۴۰۰، ۰۸:۴۸ ق.ظ
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. گاه افرادی را سراغ داریم که خود را نگهبان مردم فرض می‌کنند، در واقع اینان -از پرهیزگار و ناپرهیزگار- آن آیه‌ی مشهور قرآن را به نسیان سپرده‌اند که رسول خدا ص مورد خطاب و دلداری خدا قرار گرفت: تو نگهبان مردم نیستی. می‌گویید نه، بنگرید دیدگاه علامه طباطبایی درباره‌ی آیه‌ی شریفه‌ی ۴۸ شوریٰ در صفحه‌ی ۴۸۸ قرآن را:
 
در این آیه‌ی شریفه از خطاب به کفار عدول کرده و خطاب را متوجه‌ی رسول خدا (ص) نمود، تا به آن جناب اعلام فرماید مأموریتى که به دوش وى نهاده تنها تبلیغ رسالت است، نه بیشتر از آن، او را فرستاده تا دین خدا را به مردم ابلاغ کند، نه این‌که نگهبان مردم و مسئول ایمان و اطاعت آنان باشد، تا خود را موظف بداند ایشان را از اِعراض باز بدارد، و در این راه خود را به تعَب اندازد تا شاید مردم به وى روى آورند. فرح به رحمت کنایه است از اشتغال به نعمت و فراموش‌کردن مُنعم و مراد از سیئه مصیبتى است که انسان را بدحال سازد و جمله‌ی فَإِنَّ اَلْإِنْسٰانَ کَفُورٌ اگر دوباره کلمه‌ی انسان را تکرار کرد، براى این است که مذمت و ملامت انسان را مسجل کند. المیزان.
 
متن آیه و ترجمه: فإن أعرضوا فما أرسلنٰک علیهم حفیظا إن علیک إلا البلٰغ وإنا إذا أذقنا الإنسٰن منا رحمة فرح بها وإن تصبهم سیئةۢ بما قدمت أیدیهم فإن الإنسٰن کفور.
 
ترجمه‌ی احمد کاویانپور : (یا پیامبر، این آیات را براى مردم بخوان) اگر مردم قبول نکردند و از آن روى برگرداندند، تو را محافظ براى آنان نفرستادیم و براى تو جز ابلاغ رسالت آشکار تکلیفى نیست و چون به انسان بهره‌اى از رحمت خویش بچشانیم، بدان شاد و مسرور گردد و اگر به کیفر دستاوردهاى پیشین او، بلا و مصیبتى به او برسد آن گاه انسان به کفر روى مى‌آورد.
 
 
یک استناد شعری: باباطاهر هم عجب زیبا سروده که واقعاً حرفش را عریان می‌زد. فرشته‌وش خواستنِ انسان، امری محال یا دست‌کم سختِ‌سخت است، زیرا ما از آدم و حوا ریشه داریم، نه از فرشته‌ها و پَری‌ها:
 
مُو آن رِندم که عُصیان پیشه دیرُم
به دستی جام و دستی شیشه دیرُم
اگر تو بیگناهی رو مَلَک شو
مُو از حوا و آدم ریشه دیرُم
غزلستان
 
 
| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2001
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴۰۰/۰۹/۰۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

قرآن در صحنه

نظرات (۲)

۰۸ آذر ۱۴۰۰ ، ۰۸:۵۰ ابراهیم طالبی دارابی

سلام و درود بر آقای طالبی

از مطالب شما و سایر اعزه بهره مند می شویم. دو واژه ابلاغ و ایصال، از واژه های پر اهمیتی هستند که در واقع بیان کننده روش رسالت رسول خدا(ص) می باشند. وقتی می گوییم شما فقط مامور به ابلاغ هستی، یعنی تنها وظیفه ات رساندن پیام الهی به مردم است، این که مردم عمل بکنند یا خیر، در حیطه وظیفه شما نیست. اما وقتی می گوییم وظیفه شما ایصال هست، یعنی هم باید ابلاغ پیام کنی و هم دست مردم را بگیری و به طرف هدایت و سعادت و خدا ببری. اگر تنها وطیفه پیامبر ابلاغ بود، پس تشکیل حکومت دینی، بخصوص حکومت مدینه النبی چه مفهومی می تواند داشته باشد؟ از این لحاظ عرض می کنم که با تشکیل حکومت دینی، بعضی از قوانین هم که از شرع اخذ شده باشند، وضع خواهد شد و وضع قوانین هم یعنی اجبار مردم به رعایت آن. آن وقت پیامبری که فقط مامور به ابلاغ بود، حالا دارد مردم را به انجام کاری مجبور می کند. چرا زمانی که امیرالمومنین حتی در منصب حکومت نبودند هم به شرابخوار شلاق زدند؟

گرچه مرحوم علامه می فرمایند قرآن کتاب هدایت است، اما واضح است که هدایت در جایی باید خود را نشان دهد، یا در قلب یا در جوارج یا در جامعه ... بنده فکر می کنم علاوه بر موضوع ابلاغ، پیامبران آمدند تا مردم را به بهشت ببرند، نه فقط بهشت را ترسیم کنند.

پاسخ مدیر دامنه :
توضیح:
متن بالا پیام جناب حجت‌الاسلام محمدرضا احمدی است که ان‌شاءالله موفق و در سلامت باشند. نکاتی جهت پاسخ  نوشتم بدین شرح: جناب استاد احمدی سلام. دقت شما را می‌ستایم. خیلی هم خوب شد این توضیحات را نوشته‌اید چون مرز میان اعراض‌کنندگان با ایمان‌آورندگان را مشخص می‌کند. با شما موافقم که رسول خدا ص مأمور به تشکیل حکومت و سیاست و تدبیر مدن بود زیرا خدای حکیم با حکمت نبوت را اصل قرار داد. بنابراین این آیه، تا جایی که بنده مطالعه کرده‌ام صف اعراض‌کنندگان را جدا می‌کند و پیامبر ازین رو مورد دلداری خدا قرار گرفت که حقیقتاً دلش به حال آنان می‌سوخت. کارشناسان دین همچون شما و اساتید محترم دیگر بهتر قرآن می‌دانید و دقیق‌تر معارف. سپاس از بیان نظر استاد.

سلام بر جناب طالبی عزیز و درود بر جناب احمدی زید عزه

 من چون تخصص لازم در این زمینه را ندارم. فقط به خواندن پست و ارجاعاتش و یاسخ جناب احمدی بسنده کردم و مستفیض شدم.

اما این نکته هم در نظر جناب احمدی برایم جالب بود که مصادیق آن را هم قبلاً خوانده بودم ولی فراموشم شده بود. توضیحش هم این بود که نبی مکرم در برخی موارد مأمور به ابلاغ بودند اما در بعضی مواقع مأمور به شدت و حدت در برخورد با همان مردمی که روزی مورد خطاب و ابلاغ بودند، اما سماجت و لجاجت می کردند. مثلاً  یا ایهاالنبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم... و برخی نمونه های دیگر.

بیش این چیزی بلد نیستم.

پاسخ مدیر دامنه :
سلام جناب مرآت
بله آقای احمدی دوست دیرین بنده بوده و هست و با ایشان در یک گروه در پیام‌رسان ایتا هم حضور داریم که روحانیون محترمی در آن می‌نویسند. هم‌نظرم با شما. همین‌طور است که انشاء فرمودید. جای‌جای قرآن پر است آیاتی که علاوه بر ابلاغ، عمل به وظائف دیگر رسول خدا ص و مؤمنین  تأکید شده است اما این آیه، از نظر مرحوم علامه، بحث درباره‌ی کسانی بود که از پذیرفتن حق سر باز زده و اعراض نموده بودند و بر پیامبر فقط ابلاغ بود بر آنان در همان زمان. متشکرم از حضورتان، که از دانش خویش به بنده بهره رساندید. مأجور درگه حق باشید برادر نیک.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">