دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

تاریخ سیاسی داراب‌کلا قسمت ۹۹

تاریخ سیاسی داراب‌کلا قسمت ۹۹

خاطره‌های سیاسی من

زمان خاطره: اوایل دهه‌ی ۶۰

تاریخ نوشتتن: ۱۷ ، ۱۱ ، ۱۴۰۳

تا وقتی که از درون روحانیت داراب‌کلا -یکی از آنان بالای منبر- برخی از اعضای «انجمن اسلامی داراب‌کلا» را به عنوان افرادی «منحرف و مسئله‌دار و ضد روحانی» اسم نبرده بود، انقلابیون محل با تمام اختلاف فکری که داشتند، اما کنار هم به سر می‌بردند. پس از آن منبر در بالامسجد بود که جو محل به هم ریخت و نیروها به دو دسته‌ی چپ و راست تقسیم شدند، حتی محل دفتر هر کدام هم، از هم جدا افتاد. آخوندها اغلب اغلب، دو به‌هم‌زن می‌شوند؛ خواسته یا ناخواسته. علتش این است همواره خود را حقانی و سایرین را انحرافی تصور می‌کنند و این رَب‌گونگی آنان را جای خدا می‌نشانَد! زهی خیال باطل!

 

و چند سال بعد، تا وقتی جناب حاج مهدی رمضانی -که به «گال‌ممدلی‌علی، مهدی» شهرت دارد- فرمانده بسیج مقاومت داراب‌کلا بود، تفکر دافعه و تنش وجود نداشت چون ایشان انسانی دارای روحیه‌ی گشاده و اخلاق پسندیده بود و همواره شایستگی از خود بُروز می‌داد و نمی‌کوشید سیاست دفع و رفتار انگ‌زدن را پیاده کند. اما از روزی که آقای سید عباس هاشمی مرحوم حاج سید ولی، فرماندهی پایگاه مقاومت داراب‌کلا را بر عهده گرفت، رفتار بسیار دافعه‌آمیز علیه‌ی نیروهای جناح چپ اتخاذ گردید. خود وی آدم نابلد و تازه‌وارد بود و بنایش را بر نزدیکی هرچه‌بیشتر با روحانیت راستگرای محل گذاشت که مثلاً چند صباحی بیشتر در صدر روستا بماند.

 

شبی در اتاق سمت غربی خانه‌ی جناب حاج گال محمد رمضانی در پیچ گلچین داراب‌کلا، نشستی ادغامی از راست و چپ برگزار شد. آن شب من بودم که توسط همین آق سید عباس به افراد جناح چپ داراب‌کلا با خشم و غیظ، انگِ «منافق جنگی» زده شد. که در آن زمان چنین تهمت وحشتناک، می‌توانست بنیاد نیروهای چپ را نابود کند و حتی خانواده را از هم بگسلانَد. اما آن انگ، بُردش تا همان شب بود. زیرا در همان نشست آقای موسی بابویه به‌شدت برآشفت و سخت در برابر انگ آن فرد ایستاد و جو جلسه را به‌هم ریخت. حتی افرادی از درون جناح راست هم، این افترای سنگین را برنتافتند، از جمله خود حاج گال محمد.

 

آن شب، شب تاری بود. خواستم گفته باشم، هر گاه هر مسئله‌ی بد و بیراهه‌ای در کشور پیش می‌آمد برخی از راستی‌های محل -که از آخوندهای تندروِ محل و کشور، حرف‌شِنَوی تقلیدوار داشتند- آن را به عنوان اتهام بر چهره‌ی جناح چپ محل می‌زدند تا دایره‌ی نظام را به زعم خود تنگ‌تر نگه دارند. تا خاطره‌ی بعد خدا حافظ.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2574
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
تاریخ سیاسی داراب‌کلا قسمت ۹۹
/post/2574
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۰
۳ عدد کامنت برای این مطلب ثبت شده است
نظر (۳)
. . . this page doesn't have any comments yet
  • ناشناس
    ناشناس
    سلام جناب طالبی . در ذهن من جناب سید عباس هاشمی اولین رییس پایگاه مقاومت دارابکلا بود . علت انتصابش هم در اوایل جنگ سربازان منقضی خدمت را چون آموزش نظامی دیده بودند فراخوان کردند و ایشان چون شوهر عمه ی بنده بودند در جریان هستم که به جبهه ی جنگ اعزام شده و بعد از شش ماه برگشتند . از آنجایکه آموزش نظامی دیده بودند و جنگ را هم دیده بودند مصادف شد با تشکیل بسیج و ایجاد پایگاه مقاومت و به این دلیل ایشان رییس پایگاه مقاومت شدند. فقط عرض کنم آق سید عباس هاشمی عمه شی ما از اول تا امروز همچنان از نیروهای چپ و اصلاح طلب دو آتشه هستند و از این نظر چون با من زاویه فکری دارند با از روی تجربه ی شخصی عرض میکنم . هنوزم که هنوزه با من هم چپ هستند 😂😂🙏🙏 جناب سردار حاج مهدی رمضانی دارابی دومین رییس پایگاه مقاومت داراب کلا هستند . اگر دوستان اطلاعات بیشتری دارند اصلاح کنند 🙏🙏

    امیر رمضانی
  • پاسخ دامنه را در اینجا باز کنید :
  • ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
    ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

    ،،

    امیرجناب سلام

    ممنونم از بیاناتت. در هر صورت، وقتی حاج‌مهدی رمضانی فرمانده بسیج مقاومت داراب‌کلا بود، هرگز نکوشید شقاق ایجاد کند چون مرد خداترس بود و به همه به مروت و مدارا رفتار می‌کرد. حتی در یک موقعیت برای جناح چپ داراب‌کلا هم دعوتنامه‌ی حضور در نشست فرستاد. از تازگی‌های بعدی‌ آق سید عباس هاشمی هیچ خبری ندارم امیرجناب. آن سال‌ها آن بود که گفتم. بعد چه جوری شدند واقعاً نمی‌دانم.

  • ناشناس
    ناشناس
    سلام علیکم اطلاعات من دقیق تر هست جناب سید عباس از بدو تاسیس بسیج به عنوان فرمانده پایگاه معرفی تا سال ۱۳۶۴ از این تاریخ حاج مهدی رمضانی به مدت ۱۲ سال فرماندهی پایگاه را برعهده داشتن و از سال ۷۶ حاج علی آفا چلویی این ماموریت فرمانده بسیج محل به دوش ایشون بود.

    علی غلامی
  • مرآت  ..
    مرآت ..

    سلام جناب دارابی عزیز،

    عجب خط‌کشی‌هایی داشتند اون موقع‌ها!

    من البته تا همین الآن نه مغضوب راستی‌ها بودم و نه محبوب چپ‌های اصلاحاتی. حتی در برخی از تنش‌ها و انگ زدن‌هایی که رایج این گروههاست، میانجیگری هم می‌کنم و گاهی به عنوان مرضی‌الطرفین سعی میکنم بین اونها الفت برقرار کنم. ولی متأسفانه بعضی افراد ناپخته یا مغرض یا خودحق‌پندار (به قول شما رب‌گونگی) در هر دو جناح هستند که انگار غیر از تندروی و تک‌روی و اختلاف افکنی و حرکت‌های دافعه‌آمیز هنر دیگری ندارند...

    به نظر من این جور افراد چه راهنمای راست بزنند یا چپ، در بین مردم محبوبیت و مقبولیت نخواهند داشت. یقین دارم خدا هم عنایتی به آنها نخواهد داشت. مگر این که رفتار خود را تعدیل کنند و تعصب‌های بی‌جا را کنار بگذارند..

    خدا بر توفیقات شما بیفزاید و به همۀ ما عاقبت بخیری بدهد.

  • پاسخ دامنه را در اینجا باز کنید :
  • ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
    ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
    ،،
    جناب استاد پارسا آقای مرأت سلام
    آنقدر جملاتت میزان و موزون است که من در خود عزمی نمی‌بینم، چیزی بیفزایم. از آن دوست باسواد و باتقوا الهام می‌گیرم. فقط بگویم وقتی آن تهمت و انگ زده می‌شد، خود من تا آن زمان چهار بار بسیجی به جبهه مشرف شده بودم. بگذرم. گویا نقل است از یک عالم دینی که کار برای خدا دلسردی ندارد! به دعای خوبت آمین می‌گویم. شب بر شما خیر و خوبی.
نظرات خود را در زیر بنویسید:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">