به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. بالاخره آقای سید مصطفی تاج‌زاده کوتاه آمد. دست از یکدندگی و لجاجتش برداشت و به اصطلاح از خر شیطان آمد پایین! البته اگر از آن مَرکب چموش واقعاً پیاده شده باشد. وی در اینجا گفت: «قطعاً اگر دولت برای حل مشکلات کشور نیازمند همکاری و همفکری باشد، محال است که اصلاح‌طلبان دست رد به سینه‌ی آنان بزنند، چراکه این مشکلات به جریان و گروه خاصی تعلق نداشته و این عدم همکاری موجب ورود آسیب و خسارت جدی به کشور می‌شود.» جالب‌تر ازین، این ادعایش است که آدمِ اهل انصاف تعجب می‌کند این فرد با چه رویی! این را می‌گوید و از مردم شرم هم نمی‌کند: «به‌ عنوان نمونه اگر درخواست ارائه‌ی راهکاری ملی برای حل مشکل آب کشور را داشته باشند، حتماً در خدمتشان هستیم و راهکارهایی برای حل این بحران در اختیارشان قرار خواهیم داد.»

 

بسیارخُب! پس آن تئوری‌های «صد من یه غاز»های این چند ساله‌ات چی ؟! که هی مردم را فریب می‌دادی و بدتر از براندازان حرف می‌زدی و دل ملت و جوان را خالی می‌نمودی، چنان هم تیره‌وتار فکر می‌کردی که بن‌بست محض بود و هراس‌افکنی مطلق. بازهم جای نگرانی نیست که تندرُوِی چون جناب تاج‌زاده، بالاخره از خر شیطان پیاده شد!  (البته با معذرت از حیوان زحمتکش و باری و مَرکب راهوار الاغ که متأسفانه دستاویز تمسخرات بشر شده است) لابد فهمید اگر از مَرکب چموش (=شیطان) پایین نیاید، بدجور زمینش می‌زند. طوری هم می‌گوید قضیه‌ی آب را حل می‌کند، که انگار طی این چهل‌واند سالی، اصلاً در قدرت و حکومت نبوده است. مشکل آب، آقا، منِ شهروند عادی حتی یادمه، سال ۱۳۶۲ که در سپاه منطقه ۳ واقع در چالوس خدمت سربازی بودم، تیتر روزنامه‌ی اطلاعات آن روزا، بحران و جنگ آب بود. این مدتِ طویل‌مدت، لابد آقای تاج‌زاده خیال می‌کند بیرون قدرت بود! حرف پایانی این است: آقای تاج‌زاده! همین روش و منش درست است؛ کمک به انقلاب، خدمت به ملت، مدد به رهبریت. هر ساز دیگری، راهی‌ست واهی به تُرکستان و تَرکستان و تِرَگستان. والسلام.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2004