qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

۱۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گوناگون» ثبت شده است

مذاکره‌ی ابرهه و عبدالمطلّب
گوناگون

مذاکره‌ی ابرهه و عبدالمطلّب

دوشنبه آبان ۱۳۹۷

به قلم دامنه: به نام خدا. ابرهه لشکر عظیمى تشکیل داد با چند فیل. با تاکتیک ایجاد رُعب و وحشت. تا نزدیکى مکّه رسیدند. گلّه‌ی شترى مشاهده کردند؛ بالغ بر ۲۰۰ نفر. براى تغذیه‌ی لشگریان خود شترها را مصادره کردند. ابرهه شخصى را به مکّه اعزام کرد تا بزرگ و رئیس مکّه را با خود بیاورَد؛ یعنی عبدالمطلّب. عبدالمطلّب فردی تنومند، زیبا، شجاع و سخنور بود. جذبه و ابهت وى ابرهه را به حیرت افکند. او به عبدالمطلّب گفت: «آیا تو بزرگ مکّه‌اى؟ فرمود: چنین مى‌گویند. گفت: قصد ما ویران‌کردن کعبه است امّا کارى با مردم مکّه نداریم و نمى‌خواهیم خون آنها را بریزیم. به مردم بگو از شهر خارج شوند تا آسیبى نبینند. آیا حاجت و درخواستى ندارى؟ فرمود: لشکریانت شتران مرا مصادره کرده‌اند، دستور بده آنها را به من بازگردانند.

 

ابرهه از این درخواست عبدالمطلّب متعجّب شد و گفت: «در ابتداى ملاقات، تو را انسان بزرگوار و باشخصیّتى یافتم، امّا با این درخواست در نظر من کوچک شدى. زیرا تصوّر کردم از من خواهى‌خواست که از تخریب کعبه خوددارى کنم! عبدالمطلّب در پاسخ ابرهه گفت: «أَنَا رَبُّ الاِبِلِ وَلِهَذَا البَیْتِ رَبٌّ یَمْنَعُهُ» من صاحب شترانم، و کعبه صاحبى دارد که آن را حفظ مى‌کند».

 

عبدالمطلّب شترانش را تحویل گرفت و به مکّه بازگشت و به مردم گفت: ما توان مقابله با لشکریان انبوه ابرهه را نداریم؛ آنها انسان‌هایى خشن و درصدد انتقام هستند. همه به کوه‌هاى اطراف پناه ببرید. سپس خود به کنار کعبه رفت و دست به دعا برداشت.»

 

ابابیل

 

پرندگان ابابیل، به امر خداوند قادر و متعال، لشکر ابرهه را نابود ساختند. وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبابِیلَ * تَرْمِیهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ * فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ (سوره‌ی فیل آیات ۳ تا ۵) یعنی خداوند بر سر آنان پرندگانى را فوج‌فوج فرستاد. که بر آنان سنگریزه‌هایى از گل سفت پرتاب کردند. پس آنان را مثل کاه خوردشده قرار داد.

 

به نحوه‌ی پاسخ عبدالمطلّب دقت کنید که در مذاکراه با ابرهه چه هوشمندانه عمل نمود. از او یاد بگیریم با دشمن چگونه رفتار کنیم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
گوناگون

توهین به مقدّسات

پنجشنبه آبان ۱۳۹۷

به قلم دامنه. به نام خدا. ششم آبان امسال در خبرها (اینجا) خواندم حدود ۶۵ درصد مردم ایرلند به حذف جُرم‌بودن توهین به مقدّسات از قانون اساسی مصوّب سال ۱۹۳۷ کشورشان، رأی دادند. به گفته‌ی وزیر دادگستری این کشور نتیجه‌ی این همه‌پرسی «بازتاب‌دهنده حمایت عموم مردم از یک قانون اساسی مدرن و لیبرال است.» ایرلندی‌ها در دو رفراندوم قبل هم به سقط جنین و ازدواج همجنس‌گرایان رأی داده بودند.

 

 

یک نکته بگویم و خلاص؛ مردمی که خود را مدرن و لیبرال می‌پندارند! و سِقط جنین و ازدواج همجنس‌گرایان را روا و مُجاز می‌شمارند، آیا می‌خواستی، توهین به مقدّسات را جُرم بدانند؟! و به حذف آن رأی ندهند!؟ زنهار! که لیبرالیسم مطلق همین است؛ رسیدن به آخر تباهی‌ها و تاریکی‌ها.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
گوناگون

غرب، بیمار است

يكشنبه آبان ۱۳۹۷

به قلم دامنه. به نام خدا. غرب، قتل یک ثروتمند و دلّال اسحله جمال خاشقچی، توسط عربستان سعودی را مثلاً می بیند و این همه به آن می پردازد! تا بازهم بیشتر، این ثروت های کشور مُنحط منطقه را بچاپد و بدوشد. اما قتل عام و به گرسنگی کشاندن آن همه کودکان یمنی به دست فاسدان آل سعود را مهم نمی‌داند! و از کنار آن بآسانی میوگذرد؛ چرا؟ چون یمن، کشور فقیری‌ست و ارزش چپاول‌کردن ندارد!

 

 

گرسنگی و قتل عام کودکان یمن

 

 

گرچه قتل این شخص روزنامه نگار و تاجر اسلحه نیز، امری جنایتکارانه و محکوم است؛ ولی این کجا و آن همه بلا و بیداد بر سر ملت شیعه ی ستمدیده ی یمن کجا. غرب، حقیقتاً بیمار است. بیماری لاعلاج.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
شعر، داستان

از خانمی پرسیدند که ...

شنبه آبان ۱۳۹۷

داستان کوتاه: از خانمی پرسیدند: شنیده‌ایم به سلامتی، پسر و دخترت هر دو ازدواج کرده‌اند، آیا از زندگی خود راضی هستند؟ خانم جواب داد: دخترم زندگی خوشی پیدا کرده که من همیشه برایش آرزو می‌کردم. ابداً دست به سیاه و سفید نمی‌زند. صبحانه را در رختخواب می‌خورد. بعد از ظهرها هم دو سه ساعتی می‌خوابد. عصر با دوستانش به گردش می‌رود و شب هم با تفریحاتی مثل سینما و تلویزیون سر خود را گرم می‌کند. یقین دارم که دامادم هم با داشتن چنین همسری سعادتمند است!


 

اما پسرم بدبخت شده است. خدا نصیب نکند! یک زن تنبل و وارفته‌ای دارد که انگار خانه شوهر را با تنبل‌خانه اشتباه گرفته است. دست به سیاه سفید نمی‌زند. اصرار دارد که صبحانه را در رختخواب بخورد. تا ظهر دهن درّه می‌کند. بعد از ظهرها باز تا غروب خبر مرگش کپیده! عصر هم از خانه بیرون می‌رود و تا نصفه شب مشغول گردش است. (منبع)

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
گوناگوننویسندگانعکس

تست آلزایمر

شنبه آبان ۱۳۹۷

جعفر رجبی دارابی

 

این تصویر و متن را جناب جعفر رجبی فرستاده

 


در این تصویر اگر ۴ نفر می‌بینید یعنی آلزایمر دارید، اگر ۶ نفر می‌بینید در حال گرفتن آلزایمر هستید، اگر ۸ نفر می‌بینید عادی هستید، اگر ۱۰ نفر دیدید یعنی مغزتون مثل ساعت فعاله.

 

دامنه: سلام آقا جعفر. من هر ۱۰ نفر را دیدم.

اما این که مغزم مثل ساعت فعّال باشه؛ اللهُ علمٌ.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
شعر، داستان

پل یا دیوار؟

سه شنبه آبان ۱۳۹۷

در زمان‌های دور دو برادر در کنار هم بر سر زمینی که از پدرشان به ارث برده بودند کار می‌کردند و در نزدیک هم خانه‌هایی برای خودشان ساخته بودند و به خوبی روزگار می‌گذراندند. برحسب اتفاق روزی بر سر مسئله‌ای با هم به اختلاف رسیدند. برادر کوچکتر بین زمین‌ها و خانه‌هایشان کانال بزرگی حفر کرد و داخل آن آب انداخت تا هیچ گونه ارتباطی با هم نداشته باشند.

 

برادر بزرگتر هم ناراحت شد و از نجّاری خواست تا با نصب پرچین‌های بلند کاری کند تا برادرش را نبیند و خودش عازم شهر شد. هنگام عصر که برگشت با تعجب دید که نجار بجای ساخت دیوار چوبی بلند یک پل بزرگ ساخته است. برادر کوچکتر که از صبح شاهد این صحنه بود پیش خود اندیشید حتماً برادرش برای آشتی دستور ساخت پل را داده است و بی‌صبرانه منتظر بازگشت او بود. رفت و برادر بزرگ را در آغوش گرفت و از او معذرت‌خواهی کرد. دو برادر از نجار خواستند چند روزی مهمان آنها باشد. اما او گفت: پل‌های زیادی هستند که او باید بسازد و رفت. (منبع)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
گوناگونجهان، جامعهانقلاب

خلخالی، موسی خیابانی و حزب توده

دوشنبه مهر ۱۳۹۷

به قلم دامنه: به نام خدا. در اوایل انقلاب، روزی شهید مطهری به احسان نراقی گفت می‌خواهد به همراه بهشتی و بازرگان به قم برود و از امام بخواهد که حاکم شرع آیت‌الله صادق خلخالی را عزل کند. رفتند و این کار را کردند. ولی روز بعد موسی خیابانی نفر دوم پس از مسعود رجوی، که خودش در زندان قصر چند اتاق داشت و پرونده‌ها را معمولاً برای اعدام به وسیله‌ی خلخالی آماده می‌کرد، گروهی را جمع کرد و به همراه چند اتوبوس به قم رفت و پشت منزل امام تحصّن کرد، تا توانست با کمک سیداحمدآقا، خلخالی دوباره بازگردد.

 

«Ehsan Naraghi»

 

دو ماه بعد، مهندس بازرگان به قم رفت و دوباره فرمان عزل خلخالی را گرفت. در این موقع، حزب توده هم آقای شیخ صادق خلخالی را کاندیدای مجلس کرد. اگر روزنامه‌های حزب توده مرور شود، مشخص است که تنها سازمانی که برای توده‌ای‌ها اعتبار واقعی داشت، دادگاه انقلاب بود.

 

رجوع شود به کتاب آن حکایت‌ها

گفتگوی هرموز کی با احسان نراقی

جلد ۱. ص ۲۹

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
شعر، داستانجهان، جامعه

صدوپنجاه بچه یتیم

پنجشنبه مهر ۱۳۹۷

وقتی که مُرد، حتی یک نفر هم توی محل ما ناراحت نشد. بچه‌های محل اسمش رو گذاشته بودند مّرفّه بی‌درد و بی‌کس. شنیده بودیم که چند تایی برادرزاده و خواهرزاده دارد که آنها هم وقتی دیده بودند آبی از اجاق عموجان و دایی جان برایشان گرم نمی‌شود، تنهایش گذاشته بودند.

 

وقتی که مُرد، من و سه چهار تا از بچه‌های محل که می‌دانستیم ثروت عظیم و بی‌کرانش بی‌صاحب می‌ماند، بدون اینکه بگذاریم کسی از همسایه‌ها بفهمد، شب اول با ترس و لرز زیاد وارد خانه‌‌اش شدیم و هر چه پول نقد داشت، بلند کردیم. بعد هم با خود کنار آمدیم که: این که دزدی نیست. تازه او به این پول‌ها دیگر هیچ احتیاجی هم ندارد. تازه می‌توانیم کمی هم از این پول‌ها را از طرفش صرف کار خیر کنیم تا هم خودش سود برده باشد و هم ما...

 

اما دو روز بعد در مراسم خاکسپاری‌اش که با همت ریش سفید‌های محل به بهشت زهرا رفتیم، من و بچه‌ها چقدر خجالت کشیدیم. موقعی که ١۵٠ بچه یتیم از بهزیستی آمدند بالای سرش و فهمیدیم مرفه بی‌درد خرج سرپرستی همه آنها را می‌داده، بچه‌های یتیم را دیدیم که اشک می‌ریختند و انگار پدری مهربان را از دست داده‌اند از خودمان پرسیدیم: او تنها بود یا ما؟ (منبع)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
گوناگون

شبَث

يكشنبه شهریور ۱۳۹۷

به قلم دامنه. به نام خدا. وقتی کتاب «سلمان فارسی؛ استاندار مداین» نوشتۀ حجت الاسلام احمد صادقی اردستانی را می خواندم، به شخصیت «هزار رنگ» شبَث بن رِبعی تَمیمی ریاحی کوفی (در ص ۳۳۰ به نقل از ص ۲۶۰ کتاب نفس الرحمان) که رسیده بودم، سرفصل های زندگی اش را در گوشه ی «دفتریادداشت»ام، نوشته ام؛ که اینک نیاز دانستم آن را در ایّام محرّم که ماه بازشناسی چهره های معامله گر تاریخ اسلام نیز هست، در این پست بنویسم و به اشتراک بگذارم؛ باشد تا بیشتر انسان! شناسی کرده باشیم:

 

نقش

"شبَث بن رِبعی تَمیمی ریاحی کوفی"

در سریال مختار اثر داوود میرباقری

 

- یک روز مؤذّن خانم سَجاح بود و علیۀ رسول خدا (ص) می جنگید...

- بعد توبه کرد و مسلمان شد...

- بعد به گروهی که عثمان را به قتل رساندند کمک کرد...

- بعد به گروه یاران امام علی _علیه السّلام_ پیوست...

- بعد به گروه «خوارج» ملحق شد و علیۀ علی _علیه السّلام_ می جنگید...

- بعد از کار خود پشیمان شد و توبه کرد!...

- بعد به کربلا رفت و در به شهادت رساندن امام حسین شرکت داشت...

- بعد به یاران «مختار ثقفی» پیوست و به خونخواهی حسین ع اقدام نمود...

- بعد رئیس پلیس کوفه شد...

- بعد در کشتن مختار ثقفی شرکت داشت...

- و سرانجام در ۸۰ سالگی مُرد.

 

خدایا! ما را از شرّ چنین چهره هایی که زر و زور و تزویر را در خود جمع می کنند و حاضر می شوند هر جنایت و خیانتی را مرتکب شوند، در امان بدار. همان کسانی که، همۀ داشته های خود را با سکّه و درهم و دینار معاوضه می کنند و به جای آخرت، آخور می خرند!

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
معنویتشعر، داستان

انسان واقعی از نظر شیخ ابوسعید ابوالخیر

شنبه شهریور ۱۳۹۷

شیخ [ابوسعید ابوالخیر] را گفتند: فلان کس بر روی آب می‌رود. گفت: «سهل است وَزغی و صعوه‌ای (پرنده کوچک آوازخوان) نیز بر روی آب می‌رود». گفتند که: فلان کس در هوا می‌پرد! گفت: «زغَنی و مگسی در هوا بپرد». گفتند: فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می‌رود. شیخ گفت: «شیطان نیز در یک‌نفَس از مشرق به مغرب می‌شود، این چنین چیزها را بَس قیمتی نیست. مرد آن بُوَد که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخُسبد و با خلق ستَد و داد کند و با خلق درآمیزَد و یک لحظه از خدای غافل نباشد. (منبع)

فایده‌ی نشست و برخاست با خلق از نظر ذوالنون مصری: اینجا

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دینگوناگونمعنویتجهان، جامعه

نماز؛ یک فرصت بزرگ برای انسان

جمعه شهریور ۱۳۹۷

به قلم دامنه. به نام خدا. در کتاب «انسان‌شناسی قرآنی» اثر استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری مطلبی مهم دربارۀ نماز است که حیفم آمد در ایام محرم الحرام، ماه حُزن و پیام و عشق بازی با خدای متعال، به اشتراک نگذارم. من چند صفحه ی این اثر بسیارمهم را خلاصه کرده و در اینجا می نویسم. ایشان می گوید:

 

نماز ظهر عاشورا

به امامت امام حسین (ع) و یاران باوفا

 

انسان نماز می خواند نه برای این که خدا فراموش نکند که چنین بنده ای دارد، بلکه برای آن که  بنده فراموش نکند که خدا دارد و بنده است... یک نکته این است که در نماز این فایده و اثر بار است که به پا دارندۀ سایر مقررات است... [چون] نماز انسان را از کار بد باز می دارد. شهید مطهری همچنین می گوید: در روایات ما آمده که نماز فقط به آن اندازه قبول است که حضور قلب در آن باشد... هر اندازه [حضور قلب] نباشد گرچه تکلیف ساقط شده ولی دیگر اثر را ندارد... نمازِ بدونِ حضور قلب نمازِ دورانداختنی است، عقوبت ندارد ولی هیچ و پوچ است.

 

ایشان همچنین می‌گوید: حدیث داریم که نوافل از آن جهت مستحب شده است که غفلت های نمازهای فریضه را جبران کند. و در ادامۀ همین بحث نماز، سخن بسیارلطیفی از شهید ثانی (فقیه عالی مقام) می آورَد از کتاب اسرار الصلوة وی که فوق العاده دلنشین و اثرگذار است. مطهری از آن فقیه چنین می گوید: تعبیر این مرد فقیه عالی مقام این است که «الصّلاةُ بابُ الذّکر». نماز دروازۀ ذکر است. «والذّکرُ بابُ الکشف» و یاد خدا دروازۀ مکاشفه است. و «والکشفُ بابُ الفَوز الاکبَر» و مکاشفه دروازۀ بزرگترین رستگاری هاست. (رسائل شهید ثانی، چاپ قدیم. ص ۱۰۵)

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دینسیاستانقلاب

حکومت مُسانخ

پنجشنبه شهریور ۱۳۹۷

به قلم دامنه. به نام خدا. حکومت مطلوب علامه محمدرضا حکیمی، چه نوع حکومتی‌ست؟ حکومت مُسانخ؛ یعنی حکومتی که با حکومت معصوم، سنخیّت و شباهت داشته و عناصر حکومت معصوم در آن باشد. من خلاصه‌ای از آن را درین پست می‌نویسم. وی در  تفسیر حکومت مُسانخ در ص ۲۶۲ کتاب «راه خورشیدی» نوشته‌ی محمد اسفندیاری چنین می‌گوید:


"حکومت معصوم حکومت خداست زیرا معصوم، احکام واقعی را می‌داند و... قاطعانه اجرا می‌کند و جامعه‌ی انسانی را به سعادت مطلوب می‌رساند. تداوم این فلسفه الهی-سیاسی در عصر غیبت به تحقق یافتن حاکمیت مذهبی است، نه جز آن. و حاکمیت مذهبی همان حاکمیت مُسانخ است... مصداق صحیح حکومت مذهبی در عصر غیبت، همان حکومت مُسانخ است، نه جز آن. یعنی نزدیکترین و شبیه‌ترین انواع حکومت‌ها به حکومت معصوم. و به عبارت دیگر، حکومتی که بتواند مصداق عهدنامه‌ی مالک اشتر باشد. چون مالک اشتر معصوم نبود و امام علی بن ابی طالب (ع) معیار حکومت‌کردن به نام اسلام را برای او در عهدنامه نوشته است. پس تنزُّل‌کردن‌ از معیارهای عهدنامه‌ی مزبور،  تنزُّل از اسلام است در اجرای غیرمعصوم."

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی