qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

۱۳۵ مطلب با موضوع «سیاست» ثبت شده است

یورگن هابرماس چه گفت؟
سیاستگوناگونجهان، جامعه

یورگن هابرماس چه گفت؟

پنجشنبه آذر ۱۳۹۷

توضیح دامنه: فیلسوف آلمانی یورگن هابرماس، شاگرد و دستیار تئودور آدورنو، یکی از اعضای برجسته نسل دوم مکتب فرانکفورت، و استاد فلسفه در دانشگاه گوته فرانکفورت، اخیراً دربارۀ مسائل روز جامعه و جهان گفت و گویی انجام داده است. او گفته: «ترامپ در حال پایین‌ بردن سطح سیاسی- فرهنگی آمریکاست.» دامنه به دلیل اهمیت سخنان این فیلسوف مخالفِ نظام سرمایه داری، ترجمۀ این گفت و گو را به خوانندگان دامنه ارائه می شود:

متن این گفت‌وگو

 

*بحث‌های فراوانی درباره «زوال روشنفکری متعهد» وجود دارد. اما قبول دارید که این موضوعات به ندرت از سپهر روشنفکری فراتر می‌رود؟

 

بر اساس الگوی فرانسوی، از زولا تا سارتر و بوردیو، «حوزه عمومی» برای روشنفکری بسیار مهم است؛ هرچند ساختار شکننده آن متحمل فرایند شتابنده زوال خواهد بود. امروزه پرسش نوستالژیک «روشنفکران کجا رفته‌اند؟» اهمیت خود را از دست داده است. اگر شما خواننده‌ای ندارید که افکارتان برای او نوشته شود، نمی‌توانید «روشنفکر متعهد» هم داشته باشید.

 

 

*آیا اینترنت «سپهر عمومی» را (که رسانه‌های سنتی را پشتیبانی می‌کند) تقلیل داده است؟ و این امر، به نوبه خود، بر نقش اندیشمندان و فیلسوفان در جامعه تاثیر منفی گذاشته است؟

 

بله. بنابر نظر هاینریش هاینه، «پیکره روشنفکر» با پیکربندی کلاسیک سپهر عمومی آزاد بدست می‌آید؛ هرچند این امر، به مفروضات غیرمحتمل فرهنگی و اجتماعی وابسته است همچون وجود «ژورنالیسم هوشیار» که در آن روزنامه‌های مرجع و رسانه‌های گروهی قادر به هدایت توجه اکثریت به موضوعاتی هستند که با شکل‌گیری عقاید سیاسی ارتباط دارند؛ و نیز وجود «اجتماع مطالعه‌گری» که به سیاست علاقه‌مند است، تحصیلکرده است، به فرایند مناقشه‌آمیز تشکیل عقاید خو گرفته، و برای مطالعه مطبوعات باکیفیت و مستقل، زمان صرف می‌کند.

 

امروزه این زیرساخت‌ها دیگر دست‌نخورده نیست؛ البته تا جایی که می‌دانم این وضعیت، هنوز در کشورهایی مانند اسپانیا، فرانسه و آلمان وجود دارد. اما حتی در چنین کشورهایی هم، اثر متلاشی‌کننده اینترنت نقش رسانه‌های سنتی را بویژه برای نسل‌های جوان‌تر تغییر داده است. حتی پیش از آنکه گرایش‌های مرکزگریز و خُرد در رسانه‌های جدید پدیدار شوند، «تجاری‌سازی توجه عمومی» باعث به جریان انداختن فروپاشی سپهر عمومی شده بود. مثال آن، ایالات متحده و استفاده منحصر به فرد آن از شبکه‌های تلویزیونی خصوصی است.

 

اکنون ابزار تازه ارتباطات، الگوی بسیار موذیانه‌تری از تجاری‌سازی دارد که هدف آن به روشنی «هدایت توجه مصرف‌کننده» نیست، بلکه بهره‌برداری اقتصادی از مشخصات خصوصی کاربر است. آنان اطلاعات شخصی مشتریان را بدون اطلاع‌شان می‌دزدند تا آنان را، حتی با مقاصد سیاسی، مانند رسوایی اخیر فیسبوک، موثرتر مدیریت کنند

 

 

*آیا در نگاه شما، اینترنت به رغم مزایای آشکار آن، شکلی تازه از بی‌سوادی را اشاعه می‌دهد؟

 

منظور شما مشاجره‌های پرخاشگرانه، حرف‌های پوچ و دروغ‌های دونالد ترامپ در توییت‌هایش است؟ حتی نمی‌توان گفت این فرد زیر سطح فرهنگی-سیاسی کشورش قرار دارد. ترامپ همواره در حال پایین‌ بردن سطح سیاسی- فرهنگی کشورش است.

 

از زمانی که صفحات چاپی اختراع شد و همه را به یک خواننده بالقوه تبدیل کرد، سده‌ها طول کشید تا همه مردم توانستند بخوانند. اینترنت همه ما را به مولفان بالقوه بدل کرده و از این اتفاق تنها دو دهه گذشته است. شاید با گذشت زمان ما یاد بگیریم که شبکه‌های مجازی را با روشی متمدنانه مدیریت کنیم. اینترنت هم‌اکنون میلیون‌ها وضعیت مفید از خرده‌فرهنگ‌ها را بازگشوده که در آن اطلاعات قابل اعتماد و نظرات صحیح مبادله می‌شوند. نه فقط در تارنوشت‌های علمی که آثار دانشگاهی توسط آنها توسعه می‌یابند، بلکه برای مثال تالارهای گفت‌وگوی بیماران مبتلا به یک بیماری نادر که می‌توانند با دیگرانی در موقعیت مشابه ولی در قاره‌ای دیگر نظرات و تجربیاتشان را به اشتراک بگذارند. بیشتر بخوانید ↓

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب
سیاست

حقیقت سرایی است آراسته

شنبه آذر ۱۳۹۷

به قلم دامنه: وِن کَلّه خراب هسّه. به نام خدا. سلام. امروز دوست دیرینم جناب حسین جوادی‌نسب، صبح زود در "مدرسه‌ی فکرت" از پول‌پوتِ خمرهای سرخ کامبوج گفت. همان رهبر خودکامه‌ی کمونیست‌هایی که میلیون‌میلیون جُمجمه‌ی مخالفانِ حکومت‌وحشتِ خود را بی‌جِمه (=بی‌پیراهن) کرد و بی‌جان‌وتن، در گودال‌ها انداخت و از آن‌ها برای کامروایی خود موزه‌ی لذت! ساخت و بر پایه‌ی آن، حُکمروایی سرکوبگر بی‌رحم برآراست! یادِ این افتاده‌ام که قدیما توی همین روستای‌مان دارابکلا مادربزرگ‌ها (="گنّا" ها) و پدربزرگ‌ها (= "گتی‌" ها) ی ماها، گاه‌به‌گاه به برخی‌ها می‌گفتند: "وِل هاکون وِه رِه، وِن کَلّه خراب هسّه".


راستی، پول‌پوت که با آن‌همه کُشت‌وکُشتار و کلّه‌ی خراب، و عقل مخدوشش، به بادِ فنا رفته، امروزه‌روز در جهانِ به‌غارت‌رفته‌ی ستمدیده‌ی درحالِ احتضارِ قارّه‌های قدَرقُدرتِ قاتل، کِنه کَلّه خراب هسّه؟! من می‌گم ترامپ و اَعوان‌وانصارش. جهان‌خواران خود گردوخاک بپا می‌کنند، که مردم حقیقت را نبینند. مردم ستمدیده‌ی یمن را شب‌وروز با اسلحه‌های کارخانه‌های اروپا و آمریکا قتل‌عام می‌کنند، دَم بر نمی‌آورند، ولی برای قتل جمال قاشقچی _که اقدامی زشت بود_ دُم می‌جُنبانند. دنیا عجب، عجیب شده‌است!

 


از سعدی بگویم و ختم کلام:

حقیقت سرایی است آراسته

هوی و هوَس گرد برخاسته

نبینی که جایی که برخاست گرد

نبیند نظر گرچه بیناست مرد

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دینسیاستانقلاب

حکومت مُسانخ

پنجشنبه شهریور ۱۳۹۷

به قلم دامنه. به نام خدا. حکومت مطلوب علامه محمدرضا حکیمی، چه نوع حکومتی‌ست؟ حکومت مُسانخ؛ یعنی حکومتی که با حکومت معصوم، سنخیّت و شباهت داشته و عناصر حکومت معصوم در آن باشد. من خلاصه‌ای از آن را درین پست می‌نویسم. وی در  تفسیر حکومت مُسانخ در ص ۲۶۲ کتاب «راه خورشیدی» نوشته‌ی محمد اسفندیاری چنین می‌گوید:


"حکومت معصوم حکومت خداست زیرا معصوم، احکام واقعی را می‌داند و... قاطعانه اجرا می‌کند و جامعه‌ی انسانی را به سعادت مطلوب می‌رساند. تداوم این فلسفه الهی-سیاسی در عصر غیبت به تحقق یافتن حاکمیت مذهبی است، نه جز آن. و حاکمیت مذهبی همان حاکمیت مُسانخ است... مصداق صحیح حکومت مذهبی در عصر غیبت، همان حکومت مُسانخ است، نه جز آن. یعنی نزدیکترین و شبیه‌ترین انواع حکومت‌ها به حکومت معصوم. و به عبارت دیگر، حکومتی که بتواند مصداق عهدنامه‌ی مالک اشتر باشد. چون مالک اشتر معصوم نبود و امام علی بن ابی طالب (ع) معیار حکومت‌کردن به نام اسلام را برای او در عهدنامه نوشته است. پس تنزُّل‌کردن‌ از معیارهای عهدنامه‌ی مزبور،  تنزُّل از اسلام است در اجرای غیرمعصوم."

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
طَفرۀ سوسیالیسم تخیّلی
سیاستگوناگونجهان، جامعه

طَفرۀ سوسیالیسم تخیّلی

شنبه شهریور ۱۳۹۷

به قلم دامنه. به نام خدا. ضمن سلام، این سخن جالب توجه و آموزشی را از یادداشت های سال های گذشته ام از ص ۳۱ کتاب «قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفۀ تاریخ» اثر استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری به صورت بردداشت آزاد می نویسم. ایشان طفره روی در میان سوسیالیست ها را این گونه شرح داده اند:

 

فلاسفه «طَفره» را مطرح کردند. یعنی عبور از نقطه ای به نقطه ایی دیگر بدونِ عبور از یکی از راه هایی که آن ها را به یکدیگر متّصل می کند. پس طفره مانند این است که نُطفۀ انسان قبل از عبور از مرحلۀ جنینی به مرحلۀ تولد برسد...

 

شهید مطهری برای طفره یک مثال سیاسی می زند و شرح می دهد: یا به عبارتی عبور از فئودالیسم به سوسیالیسم بدون عبور از کاپیتالیسم. که امر محال است. این معنی طفره رفتن! مثلاً برخی از سوسیالیست ها بدون توجه به جبر تاریخ و تسلسُل منطقی حَلقات تاریخ می خواستند سوسیالیسم را پایه گذاری کنند که به آنها سوسیالیست های ایده آلیست و سوسیالیسم آنها را سوسیالیسم تخیّلی نامیدند. یعنی بر خلاف سوسیالیسم  مارکسیسم که بر شناخت تسلسل منطقی حلقه های تاریخ [فئودالیسم، کاپیتالیسم، سوسیالیسم، کمونیسم] مبتنی است.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سیاستگوناگون

حقیقت و مصلحت

جمعه مرداد ۱۳۹۷

به قلم دامنه: به نام خدا. جنتی و سپنتا این حق آقای آیت الله شیخ احمد جنتی ست که هم در مقام منصوبی عضو شورای نگهبان و هم در پست منصوبی مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به مسائل کاری و حتی غیرکاری موضع گیری کند. تا اینجا بحثی نیست. اما ایشان ۹ ماه تمام، با پافشاری بر موضع سرسختانه و به دور از هر نوع مشورت پذیری و تفکرات منحصر به او و آیت الله شیخ محمد یزدی، تلاش نمود یک زرتشتی جوان منتخب مردم مسلمان و مؤمن یزد _به اسم سپنتا نیکنام_ به شورای شهر یزد نرود! همۀ اینها را جناب جنتی به اسم حفظ فتوا و فقه امام خمینی و استناد به یک سخن امام خمینی _که شأن نزولش مشخص است_ و نیز نگرانی از نفی سبیل! و جلوگیری از سُلطه اغیار و ممانعت از نفوذ اقلیت های مذهبی به سیستم مدیریتی نظام نمود. که مثلاً نظام آسیب نبیند.

 

حالا چند روز پیش در ۳۰ تیر ۱۳۹۷ تمام رشته هایش در مجمع مصلحت پنبه شد و این نهاد _که با خردمندی و دوراندیشی امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی برای خارج کردن نظام از بن بست ها و راه حل یابی معضلات حکومتی بنا شده_ مثل آن نهادی که زیر چتر و نفوذ و سلطۀ اوست، نیست که نگاه کند جنتی چه رأیی می دهد! واقعاً تشخیص حقیقت و مصلحت باید تا این حد دور از هم باشد!؟ ای خدای قادر و ناظر و شاهد! می دانیم عاقبت این انقلاب اسلامی را ختم به خیر می کنی، عاقبت این قبیل افراد را آنچه خود صلاح می دانی ختم کن، تا این انقلاب مقدّس ایرانیان، از هر نوع تفسیر خودخواهانه، کدخدامنشانه، قشری گونه، زرمندانه، زورصفتانه، تزویرگونه و نیز بلیّه های متنوع و متضادّ و مستَزاد! _mostazād_ مَصون بماند و امامِ ما در امان. و خون شهیدان مان، همواره پیامدار و جاویدان. و پرچم منقّش به الله ی ایرانِ مقتدر و بزرگ و عدالت جوی مان در اهتزار و دُرّ افشان. پایان.

۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
رهبری به شیوه آقاسیستانی
سیاستمرجعیت

رهبری به شیوه آقاسیستانی

شنبه اسفند ۱۳۹۶

توضیح دامنه: به نام خدا. با خواندن این پست، بیشتر از همیشه به شخصیت والای آیت‌الله العظمی سیدعلی سیستانی آشنا می شویم. مرجعی بسیارمحبوب، مقتدر، بانفوذ، آشنا با کیدهای دشمن، هوشمند، ساده زیست و دلسوز ملت و جهان اسلام. نماینده آیت‌الله العظمی سیستانی در ایران در مصاحبه با عصر اندیشه گفت: آیت‌الله سیستانی در امور عراق دخالت نمی‌کند بلکه نظارت می‌کند. حجت الاسلام والمسلمین سید جواد شهرستانی در این مصاحبه گفت: ما مکتب نجف داریم و مکتب قم و مکتب مشهد که اخیراً بعد از مرحوم میرزای اصفهانی تشکیل شد؛ من معتقدم آیت‌الله سیستانی شخصیتی است که این سه مکتب را از نزدیک دیده و درباره آنها حرف دارد. انتقادها و عبارتهایی که به عنوان تعریض به ایشان نسبت داده میشود، جزو امتیازات ایشان است. آنها میگویند «مرجعیت ساکت»! بله ساکت است اما با سکوتش توانست آمریکاییها را اخراج کند و این فتوای جهاد را بدهد. مگر ائمه ما چگونه صحبت میکردند؟ مراجع ما ادامه دهنده آن خط هستند. آنها به عنوان تعریض میگویند «ساکت» و می‌خواهند بگویند آقای سیستانی فقط چند مسئله شرعی میگوید اما این جهاد کفایی را چه کسی اعلام کرد؟ همین مرجعیت ساکت بود و همه آمدند زیر این پرچم. ما باید ببینیم آیت‌الله سیستانی در جامعه چه کرده و اثرش چیست؟ ایشان در چند محور، نقش اساسی ایفا کردند. یکی مسئله قانون اساسی عراق بود که اگر ایشان نبود، آمریکایی‌ها قانون اساسی عراق را نوشته و به خورد مردم داده بودند. اما اولین کاری که ایشان کرد،

 

این بود که گفت: «عراقیها خودشان باید قانون اساسی خودشان را تدوین کنند و هر عراقی یک رای دارد.» فقط همین مقدار صحبت کردند و البته تبعاتی هم داشت که اخضر ابراهیمی نماینده وقت سازمان ملل در امور عراق آمد که جریانش مفصل است که نتیجه همان دو جمله آیت‌الله سیستانی این شد که آمریکاییها در پروژه خود یعنی تحمیل قانون اساسی به مردم عراق شکست خوردند. در خصوص فتوای جهاد کفایی هم می‌فرمودند: یکبار نشسته بودم، احساس کردم همه چیز که ساختیم، از بین رفت. همه کارهایمان از بین رفت. زیرا داعشی‌ها از موصل حرکت کردند و تا نزدیکیهای بغداد رسیدند. ایشان میفرمودند من متوسل به حضرت ولیعصر (عج) شدم و گفتم از دست من چیزی برنمی آید. آنها در یک هفته رسیده بودند.

 

در عین حال روش آقای سیستانی همان مرجعیت ساکت و صامت است و حتی با آمریکایی‌ها مبارزه منفی را در پیش گرفتند اما در این قضیه، وارد شدند و آن فتوا را دادند. یا جریان کردها را ملاحظه کنید. ایشان قصه کردها را با یک حرکت حل کردند. همه هم نگران بودند که چه میشود. ایشان دو کلمه فرمودند؛ گفتند هرچه انجام میشود، در چارچوب قانون اساسی باشد. خلاف قانون اساسی مشروعیتی نخواهد داشت. از نظر سلوک شخصی و جنبه‌های رفتاری آیت‌الله سیستانی هم باید عرض کنم که بعید میدانم ایشان از نظر مطالعه در بین مراجع نظیر داشته باشد؛ اگر هم بوده من اطلاع ندارم. از نظر سلوک رفتاری، ایشان همیشه بزرگان را الگوی خود قرار داده است و یکی از مهمترین مسائلی که معتقدم در زندگی مرجعیت در عراق موثر بود، همین روش برخورد ایشان با مردم است. یادم می‌آید یک سال ایشان برای علمای تهران پیام فرستادند. آن پیام خیلی مهم بود. ایشان خطاب به علمای تهران فرموده بودند: «مردم دینشان را از علما گرفته‌اند. روحانیت بوده که دین و معنویت را در جامعه تحکیم کرده است؛ اما با چه روشی؟ با برخورد و عملکرد شما بوده است. آن عملکردها بوده که تاثیر خود را در جامعه گذاشته و مردم به روحانیت و دین و مذهب علاقه پیدا کرده است.

 

الان من شنیده ام که ماشینهای آخرین سیستم سوار میشوید. در خانه‌های آنچنانی زندگی می‌کنید. من نمیگویم از راه حلال نبوده است. شما لابد از راه شرعی آورده اید. نمی‌خواهم در اینها تشکیک کنم اما روحانی نباید اینطور زندگی کند. روحانی باید وضع عمومی مردم را مراعات کند.» میخواهم بگویم برخوردها و سبک زندگی خیلی موثر است. یعنی اگر اکنون شما به خانه ایشان بروید، می‌ببینید فرش و زندگی ایشان چگونه است و چقدر ساده زندگی می‌کنند. امروز آقای سیستانی در امور دخالت نمی‌کند و درعین حال نظارت دارد. در قانون اساسی عراق هیچ نامی از مرجعیت نیست. در عین حال دولتمردان اگر بخواهند کاری انجام دهند، میآیند خدمت آیت‌الله سیستانی با ایشان مشورت میکنند و این بر اثر آن معنویتی است که ایشان در دل مردم دارد. مردم به ایشان عشق می‌ورزند و دولتمردان مجبورند که بیایند و با ایشان هماهنگ باشند. این است که من معتقدم ایشان با این روش توانسته بسیاری از مشکلات و از همه مهمتر قداست روحانیت را حفظ کند و تا این لحظه اسم ایشان و مرجعیت و روحانیت جایگاه خودش را دارد و این برای ما مهم است که کسی بتواند به اسم دین صحبت کند، فردا برگ برندهای داشته باشد و بتواند در وقت حساس حرف خود را بزند و مردم همگی بسیج شوند. در خصوص اهتمام آیت‌الله سیستانی به مسائل ایران هم باید بگویم ایشان همیشه داعیه وحدت دارند. همیشه صحبتشان این بوده است که اختلاف ایجاد نشود. (منبع)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سیاستروحانیتعکس

پرّش رفسنجانی از رودخانه

شنبه اسفند ۱۳۹۶

پرّش! آقای هاشمی رفسنجانی

در عبور از رودخانه آن‌هم درین ایام

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سیاستگوناگونعکسجهان، جامعه

بشّار سوریه

جمعه اسفند ۱۳۹۶

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سیاستگوناگوننویسندگانانقلاب

فوکویاما از ایران چه گفت؟

سه شنبه اسفند ۱۳۹۶

هرساله در ماه فوریه «نشست جهانی حکومت» به میزبانی دولت امارات متحده عربی در دبی (Dubai) برگزار می‌شود. امسال فرانسیس فوکویاما نظریه‌پرداز 65ساله‌ی ژاپنی-آمریکایی و استاد علوم سیاسی دانشگاه استنفورد _که به خاطر نظریه‌ی خود درباره‌ی «پایان تاریخ» مشهور است_ از جمله سخنرانان این نشست ۳ روزه بود. بخش هایی سخنرانی وی می آید:

 

پاسخ دامنه: به نام خدا. از سخنان چاپلوسانۀ فوکویاما در تعریف و تمجید از کشورهای عرب منحط، مستبد، فاسد و عیّاش منطقه که بی شرمانه و مستانه با ترامپ رقص شمشیر می کنند و در عوض کوبیدنِ جمهوری اسلامی ایران و بزرگنمایی رخدادهای دی ماه 96 ایران، نشان می دهد پول بگیر رشوه بِستان و سخن بران، خوب برای دانشمندان هژمونی طلب غرب ازجمله در رأس شان فوکویاما، نافع است و عایداتی دارد.

 

 

متن فوکویاما: فوکویاما به «بازنویسی تاریخ: آینده‌ی حکمرانی جهانی و حکومت‌های شبکه‌ای» پرداخت. او اظهار نگرانی کرد که تغییر به سمت جهان چندقطبی، و حضور چین در رأس آن، بی‌ثبات‌کننده خواهد بود... مشکل بزرگ در حکمرانی جهانی این است که واقعیت اجتماعی بنیادین با سرعتی بسیار سریع در حال پیش‌روی و دگرگونی است و نهادها در حال تلاشند تا خود را با آن منطبق کنند. او ظهور پوپولیسم، مهاجرت، و فناوری را از جمله مصادیق این واقعیت دگرگون‌شونده دانست. فوکویاما ظهور پوپولیسم را «پاشنه آشیل بسیاری از دموکراسی‌ها» در غرب دانست، چرا که مردم احساس می‌کنند ارزشی برای نظام سیاسی ندارند.  او بزرگترین خطر برای نظم لیبرال جهانی را از درون کشورهای غربی دانست که احساسات پوپولیستی، ضد جهانی شدن، و مهاجرستیزی منجر به ایجاد طبقه‌ای از رهبران «قُلدر» در این کشورها شده است و آنها نهادهای کشورهایشان را تضعیف می‌کنند.

 

فوکویاما اظهار داشت «اسلام سیاسی» در خاورمیانه «مشکلاتی را حربه‌ی خود می‌کند که بر اثر مدرنیزاسیون برای هویت‌ها به وجود آمده است». فرانسیس فوکویاما به رخدادهای اخیر ایران نیز پرداخت: «در ایران، یک انقلاب اجتماعی زیر پوست جامعه در حال گسترش است. یک جمعیت جوان و تحصیل‌کرده وجود دارد، خصوصا در بین زنان، که با ساختار قدرت محافظه‌کار و روستایی که بر کشور حاکم است، سر سازگاری ندارد. ایران به سمت نوعی انفجار در حرکت است و من مطمئن نیستم نتیجه‌اش چه می‌شود، ولی وضعیت ایران وضعیت باثباتی نیست». فوکویاما آشفتگی‌های اخیر در ایران را تا حدی ناشی از عوامل آب و هوایی همچون خشک‌سالی و کمبود آب دانست، که اغلب خشونت به بار آورده است و با دیگر عوامل بحران‌زا تداخل پیدا کرده است. او اظهار داشت: «بسیاری از ناآرامی‌های اخیر ایران ریشه‌های محیط زیستی داشت. منابع آب زیرزمینی بیش از حد استفاده شده است که خشکسالی ایجاد کرده است. بسیاری از خشونت‌ها در جهان به خاطر تغییرات آب و هوایی است».

 

او در کنار تحلیل‌ خود از مسائل ناخوشایند جهانی، در گفتگو با «انور قرقاش» وزیر خارجه امارات گفت کشورهای حاشیه خلیج [فارس] نشان داده‌اند «امکان تاسیس مدل‌های اقتصادی و سیاسی معتبر بدون تاثیر نهادهای لیبرال دموکراسی غربی وجود دارد.» فوکویاما افزود: «خلیج [فارس] بخش «لیبرال» را خوب اخذ کرده است. هم امنیت دارد و هم سلطه‌ی قانون و حقوق مالکیت. و شاید نشان داده‌اند که جنبه‌ی دموکراسی آن قدر هم ضرورت ندارد. خلیج [فارس] هم‌اکنون به دنیا نشان می‌دهد که چطور چنین کاری ممکن است. مشکل جهان عرب این بوده است که قادر به تاسیس دولت‌های باثبات نبوده است.» او تونس را تنها دموکراسی دانست که از دل خیزش‌های بهار عربی ۲۰۱۱ بیرون آمده است، «ولی این کشور رونق اقتصادی به ارمغان نیاورده است. این دموکراسی فرو نخواهد پاشید ولی هم‌اکنون به تار مویی بند است». (منبع)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سیاستگوناگوننویسندگانمرجعیت

ارتش صامت است نه ناطق

يكشنبه اسفند ۱۳۹۶

به نام خدا. سلسله پست های دامنۀ دارکوب. این بار جناب «دارتوکِن دارکوب» پرسیده چه روزنامه هایی بخوانیم؟ منظورش اینه آیا همۀ روزنامه ها را باید خواند یا نه دستچین کنیم کافیه؟

 

 

 

پاسخ دامنه:

 

نمی دانم برای جناب «دارتوکِن دارکوب» چرا باید پاسخ های من مهم یا قابل عرضه باشد، ولی به رسم ادب می گویم. من خودم این گونه ام که همه روزه در یک فُرجۀ روزانۀ خاص، به سایت پیشخوان می روم همۀ روزنامه ها را باسرعت تیترخوانی می کنم. و البته دو سه روزنامه را بادقت می نگرم و برخی از تحلیل یا خبرها را اگر ارزش خواندن بیابم، باز می کنم و مطالعه. فقط کیهان نمی خوانم؛ چون این تیم چندنفره را فاقد تقوای حداقلی می دانم، چه رسد به تقوای حداکثری. اساسِ روزنامۀ کیهانِ فرمان پذیرِ بی فرمان! را بر کِتمان حق می دانم و نیز اوج پنهان کاری و دروغ بافی و تهمت زنی. و معتقدم این روزنامۀ دستوری، بیت المال مسلمین را ملعبۀ چاپلوسی و مَجیزگویی کرده است!

 

گقتم باید همۀ روزنامه ها را تیترخوانی کرد. زیرا سایت ها منبع خبر و تحلیل اند ولی روزنامه های یک کشور علاوه بر آن، محلِ صفحه آرایی و نمایانگرِ صف آرایی اند. گاهی هم خبرهای ناب را برجسته می کنند که نشان ترجیحات آنهاست. دو مثال می آورم برای امروز:

 

یک: مثلاً چطور می توانیم از خبر بسیارمهم مرجع بزرگ جهان تشیّع آیت الله العظمی سیدعلی سیستانی در روزنامۀ اطلاعات 13 اسفند 1396 (عکس بالا) بی اطلاع بگذریم و بی خیالی طی کنیم؟ که نوشت: «حیدر العبادی نخست وزیر عراق در سخنانی ضمن ارزشمند توصیف کردن فتوای جهاد کفایی آیت الله العظمی سیستانی، تأکید کرد: این فتوا عامل اصلی پیروزی بر تروریست‌های داعش بود... این فتوا، خیزش بزرگ و تحقق پیروزی‌ها را به دنبال داشت... باید با تمامی توان، دستاورد بزرگِ پیروزی بر داعش را حفظ کرد.» (منبع)

 

 

دو: نیز چگونه می توانیم از نقص و ایراد فاحش تیترگذاری روزنامۀ افکار سیزده اسفند نود و شش (عکس پایین) به مدیریت سید حکمت الله موسوی عبور کنیم؟ دامنه اساساً معتقد است ارتش صامت است نه ناطق. یعنی کم حرف می زند و بیش عمل می کند. کم فاش می سازد و بیش حفظ اسرار می نماید. هیچ جیغ و داد نمی کشد و  بیش حافظ کشور می ماند.

 

 

اما در تیترگزینی امروز روزنامۀ افکار در عکس بالا، اگر کسی مثلاً از خواب کهف بیدار شود و آن را بر بالای دکّۀ فروش بخواند، خیال می کند کشور در وسط یک جنگ تمام عیار وحشتناکی گیر کرده است. چهار خبر به صورت تیتر بزرگ و کوچک به سپاه تعلّق دارد، از سعیدی و جعفری و فدوی تا تیتر اولش. آیا کشور دردها و حرف ها و خبرهای دیگری ندارد که این روزنامه این گونه خبرسازی می کند؟ بهتر است بگویم این گونه تولیدخبر می نماید؟ بگذرم. خواستم جوابی مستند داده باشم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
سیاستنویسندگانجهان، جامعهانقلاب

نقداخلاقی از دولت دینی

سه شنبه بهمن ۱۳۹۶

به قلم شیخ باقر طالبی دارابی: نقد اخلاقی ملت از دولت دینی در ایران: به استناد تجریه، مطالعه و مشاهده میتوان گفت که رابطه دولت دینی و ملت در ایران سه مرحله را تجربه کرده  و میکند.

 

مرحله حمایت ملت از دولت دینی

مرحله نقد سیاسی ملت از دولت دینی

مرحله نقد اخلاقی ملت از دولت دینی

 

 

وقتی ملت (چه در قالب حرکتهای پراکنده خیابانی  یا در گعده های فامیلی و دوستانه و در گفتگوی های رایج کوچه و بازار و مهمتر از همه در شبکه های گسترده اجتماعی فضای مجازی) با کلام و کلیپ های دیداری و شنیداری موضع اخلاقی می گیرد و خود را سالم و سیستم را دچار بی عدالتی، بی انصافی، دروغ، اختلاس، دزدی، فساد اداری، فساد اخلاقی، دست بردن به بیت المال، تضییع حق الناس و حتی تضییع حق الله معرفی می کند؛ معنایش این است که بخش دوم ترکیب مفهوم «دولت-ملت» در ایران، از حمایت بی چون و چرا و حمایت همراه با نقد سیاسی، به سمت نقد اخلاقی کوچ کرده است و در این نقد اخلاقی هر نوع حمایت خود از سیستم سیاسی (دولت) را شریک شدن در «امر غیر اخلاقی» میداند. چنان که می توان این جمله را در همه جا شنید «به ما چه، خودشان کردند...» را شاهدی برای فرار از شریک شدن در این امر که «غیر اخلاقی» تلقی میشود ، دانست. به نظر من این مرحله سوم رابطه دولت ملت در ایران که بر نقد و «اعتراض اخلاقی» دولت و نظام استوار است:

 

اولاً، اصالت دارد و داخلی است و واقعیتی اجتماعی - دینی - سیاسی در میان همین « ملت » است.

 

ثانیاً، عوامل بیرونی البته بی تاثیر نیستند اما چون نقد اخلاقی است و حرکتهای بیرون از مرز با «اخلاق» که باور مردم مسلمان و شیعه ایران است، نسبتی ندارند، سعی می کنند ضمن دم زدن به آن، بعد اخلاقی آنرا نادیده بگیرند.

 

ثالثاً، مواجه با این بعد سوم واکنش «ملت» اگر قرار باشد با همان چهارچوب های مفهومی تغدیه شود و نسبت «توطئه»، «غرب زدگی»، «بی بصیرتی» و «فتنه» به آن داده شود، نه تنها راه حل نیست که بسیار خطرناک است. به نظر میرسد «آگاهی سیاسی» مسوولین موجب مواجهه متقاوت و مسولانه تر سیاسی امنیتی نسبت به این نقد ملت از دولت و نظام شده است اما شواهد نشان می دهد این مواجهه بر اساس یک «آگاهی اخلاقی» صورت نگرفته است و کسی از این مرحله  به عنوان «نقد اخلاقی» ملت از دولت و ترسیم یک رابطه «انتقادی اخلاق بنیاد» از سوی ملت، تلقی نکرده است.

 

رابعاً، به عنوان یک محقق در زمینه جامعه شناسی دین و فرهنگ که اهمیت «نقد اخلاقی» و قدرت آن برای بر هم زدن یک ساختار را میداند، در این باره هشدار می دهم مواجهه سیاسی- امنیتی با «نقد اخلاقی» شورش های رها شده از هر نوع «هنجار اجتماعی» حتی هنجارهای ملی و عرفی را بدنبال خواهد است. جرّاحی سریع و عمیق و دقیق و علمی غده «غیر اخلاقیات» در نظام بسیار ضروری است. یکی می گفت: من خوف از غیر اخلاقی شدن جامعه دارم . گفتمش فعلا مردم موضع اخلاقی گرفته اند و نگرانی نیست... باید البته بسیار هوشمندانه به «رأی درست» مردم در امور اخلاقی توجه کرد.

(برگرفته از وبلاگ ایشان: بوی خوش بهار نارنج)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
نقدی بر دکتر ظریف
سیاستگوناگوننویسندگان

نقدی بر دکتر ظریف

سه شنبه بهمن ۱۳۹۶

به قلم دامنه. به نام خدا. جناب «دارتوکِن دارکوب» از من پرسیده یعنی خواسته که چرا دربارۀ سیاست خارجی ایران نظر نمی دهی؟ و مثال آورده به قضیۀ بازی زمستانی سئول و خواهر رهبر کره شمالی و گوشی سامسونگ. با توجه به این خواستۀ خوب جناب «جناب دارتوکِن دارکوب» و با تقدیم سلام به ایشان و و خوانندگان شریف، می خواهم یک مقایسۀ کوتاه کنم میان دکتر ظریف و کیم یو جونگ خواهرِ «Kim Jong un» رهبر کره شمالی. این نقدی ست از سرِ دردمندی، نه خدای ناکرده برای تحقیر و نادیده انگاری.

 

 

وقتی این دو نفر بالا (مرد کره ای و زن سوئدی) در یک اقدام کینه توزانه و بسیارزشت علیۀ ایران، گوشی‌های سامسونگ را به ورزشکاران ایرانی [در سئول] نداده بودند، (که در این پست «عکسها و حرفها» اینجا به آن پرداخته بودم) دکتر ظریف گفته بود در صورت عدم عذرخواهی و بازپس گیری تصمیم سامسونگ به دلیل تحریم بازیکنان ایرانی، دیگر از گوشی سامسونگ استفاده نخواهم کرد. (منبع) یعنی دیپلماسی ظریف همین قدر، قد می داد!؟ این چه موضع گیری ست؟ خیلی موضع خنده داری بود. من اساساً معتقدم آقای ظریف در سیاست خارجی، دیپلماسی فعّالی ندارد. حتی معتقدم و قبلاً هم گفته بودم که او اول باید از منطقۀ خاورمیانه شروع می کرد و بعد به برجام می رسید. نه اول برجام بعد کینه های شعله ور شدۀ منطقه. نمی گویم او بلد نیست. می گویم فعّال نیست. برنامه ندارد. تحرک ندارد. منفعل عمل می کند. کمتر به امور مهم ورود دارد. گویی خسته و دلگیر است. سیاست خارجی انفعالی به نفع ایران نیست. آیا وزیر خارجه یک کشور انقلابی، بالاترین موضع هایش باید توئیت کردن باشد!؟ و یا چند کلمه انگلیسی نوشتن در گوشی اش؟ تفکر انقلابی تعاملی در وزارت خارجه باید موج بزند نه روحیۀ انفعالی و نظاره گری.

 

کیم یو جونگ

 

اما کیم یو جونگ خواهر رهبر کره شمالی (عکس بالا) با حضور سه روزه‌اش در کره جنوبی، چهرۀ آرام و «لبخند ژکوند»ی (برگرفته از منبع خراسان) که همواره بر چهره داشت، آرامشی نسبی را به دیپلماسی پرآشوب دو کره بازگرداند. این بانوی جوان سی ساله با این مهارت رفتاری خیره کننده، توانست میزبانان خود را بشدت تحت تآثیر قرار دهد، تا لحظاتی، تمامی آن آشفتگی های میان دو کره را _که امپریالسیم آمریکا در آن نقش مخرّب و موذی گرانه دارد_ فراموش کنند. رفتارها و حرکات و نگاه هایی که بینندگان جهان را به خود جلب کرده بود. خصوصاً هنگامی که او و «مون جائه این» رئیس جمهور کره جنوبی، به مرکز تئاتر ملی رفتند و به تماشای کنسرت موسیقی -که هنرمندانی از هر دو کره در آن نقش داشتند-  پرداختند. و این گونه شد که ورزش، به مددِ صلح و آرامش _ولو به گونۀ سمبلیک_ آمد؛ بازی‌های المپیک زمستانی سئول، که با حضور این زن جوان و رفتارهای حساب شده و جذّابش، موجب تنش زُادیی میان سئول –پیونگ یانگ و کاستن آلام شان شد. نکتۀ ظریفی که ظریف نه فقط باید بیاموزد، بلکه برای سربلندی و سیاست تعامل جهانی ایران، باید انقلابی و عقلانی و غیرمنفعلانه عمل نماید.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی