qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

۳۰۹ مطلب با موضوع «تریبون» ثبت شده است

تریبون

مدرسه فکرت ۸۰

دوشنبه اسفند ۱۴۰۱

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت هفتاد و نهم

 

مدرسه‌ی فکرت بر روی «ایتا»
میدانی برای دیدار فکری با همدیگر : فهمیدن دانش، دمیدن ارزش، دانستن رویش، خواستن روش، گرفتن جهش.

تآسیس مدرسه فکرت روی ایتا

مَطلَع و مطلب

برای شروع دگرباره‌ی "مدرسه فکرت"

به نام خدا. سلام. "مدرسه‌ی فکرت" یک گردهمایی گره‌گشایانه است تا اعضای شریف، دانشور و اهل فکرت و خرَد، گره‌های فکری را به روی همدیگر باز بگشایند. در بیان یکی از دانشمندان خداپرست خوانده‌ام که معتقد بود:

 

"خواستار آن باش که به دست کسی که از تو بهتر است، هدایت شوی."

 

درین صحن، قصد بر هدایت و ارشاد کسی نیست. تمام تلاش این است اعضا به همدیگر دانایی بیفزایند. دانایی خود آثارش را بر انسان کم‌کم یا یکباره می‌گذارد. من همه‌ی اعضای شریف و محترم این تالار فکری را از خودم بهتر می‌دانم؛ پس می‌کوشم بیاموزم و اگر حرفی دارای پشتوانه‌ی منطقی و عقلی و شرعی برای بیان و بحث داشتم، از در میان گذاشتن با چنین اعضایی متفکر و خردمند و مبادی به آدابِ مذهبی و انسانی، دریغ نورزم. مهمترین اصل درین تالار، تقویت اندیشه و آشنایی با نگرش و نگاه همدیگر است. پس در یک جمله می‌توان مقررات را خلاصه کرد: فقط نوشته‌ی اعضا و پرهیز اکید از ارسال هر نوع کپی‌ها و بازفرست‌ها. می‌دانیم که دانایی، توانایی است. با دانش خود، توان یکدیگر را بالا ببریم که اخلاق و ایمان و اراده و روحیه و رفتار و پندار و کردار و گفتار در همین نسخه، نهفته است. آیه‌ی ۱۹۱ آل عمران خطاب و ختمی زیباست برای این مَطلَع و مطلب:

 

الَّذینَ یَذکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی‏ جُنُوبِهِم وَ یَتَفَکَّرونَ فی‏ خَلقِ السَّماواتِ وَ الارضِ رَبَّنا ما خَلَقتَ هذا باطِلاً سُبحانَکَ... .

 

پیام آیه بر خردورزی و تفکر و اندیشه است: "همان ها که در همه حال، چه ایستاده و نشسته و چه بر پهلو آرمیده، خدا را یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند و با خدا زمزمه می‌کنند که پروردگارا ! این جهان را بی‌هدف نیافریده‌ای که تو از انجام کارهای باطل و بیهوده‌ منزّهی.

 

مدرسه فکرت: با ارادت: | ۷ اسفند ۱۴۰۱ | ابراهیم طالبی دارابی

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب
نگاهی به راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ قم
تریبونعکسانقلاب

نگاهی به راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ قم

شنبه بهمن ۱۴۰۱

پس؛ راه را بلد است این ملت. به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. خواستم راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ را کهک باشم؛ شهر حکیم تبعیدی! مرحوم ملا صدرا در ۳۷ کیلومتری جنوب شرقی قم. اما نشد و در خودِ قم حضور یافتیم با خانواده. قم که باشی، بیرون که می‌روی خصوصاً سمت و سوی حرم، آدم دلش نمی‌آید وضو نداشته باشد؛ وضو ساختم و راهی حرم شدیم. زیارت و نماز تحیّتِ مسجد و عرض ادب به ساحت بانوی کریمه حضرت معصومه س انجام گرفت و رجوع به قرآن و تدبر دو آیه‌ی ۴ و ۵ فاطر هم برایم جالب بود. از نظر مرحوم علامه طباطبایی آیه‌ی ۴ «در حکم دلگرمی رسول خدا ص است» و آیه‌ی ۵ هم از نظر ایشان «خطابی عمومی به همه‌ی مردم است» که وعده‌ی خدا باری‌تعالی درباره‌ی «برانگیخته‌شدن مُردگان و وقوع قیامت» به حق است که مبادا غرق دنیا شد. دو آیه را دقیق دیدم و در شکوهِ درون، شکوفه‌باران کلام الله مجید شدم و از خیابان ارم (=آیت‌الله مرعشی) پیوستیم به سیل انبوه مردم در قم؛ شهر آغازگاه قیام و دعوت عدالت و انذار قیامت.

 

  

 

حرم حضرت معصومه س

نماد پاسداشت عمامه

عکس از : دامنه

راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ قم

 

 

نمایی از سقف گنبد

حرم حضرت معصومه س

 

    

 

راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ قم

 

   

 

راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ قم

 

 

"حضور کم‌نظیر بلکه بی‌نظیر مردم"

راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ به روایت سایت جماران

 

    

تصویر شهید حاج قاسم

در کنار امام ره و رهبر معظم

حیاط مدرسه‌ی فیضیه. عکس از : دامنه

 

 

وسط کارِ تظاهرات، خودبه‌خود یاد طاقِ نصرت با شاخه‌های شمشاد افتادم که چند سال اولیه‌ی انقلاب در تکیه‌پیش و آقامدرسه‌پیش همه‌باهم و دوشادوش یکدیگر، بسیارجذاب و باشکوه برای ۲۲ بهمن برپا می‌کردیم و با پخش نوار آهنگ‌های انقلابی آن زمان از تریبون مسجد جامع داراب‌کلا، فضایی سراسر شاد و جشنی قشنگ و شورمند، برای مردم آن مرز و بوم می‌آفریدیم؛ خواستم با این رجعت ذهنی، به یادها آورده باشم که این جشن ملی، دیرینه است برای مردم این سرزمین.

 

من توی عمرم -که به شصت رسیدم- هنوز نیامده که درین تظاهرات (=در فارسی : پشتیبانی‌کردن) شرکت نکنم؛ همه‌ساله، هر جای ایران که بودم به آن پیوستم. شرکتم در تظاهرات امسال هم، به همان انگیزه‌ی برانگیزاننده‌ی همه‌ساله‌، مربوط بوده است، اما یک چیز امسال بر انگیزه‌های پیشین من اضافه گشت و آن هرزگانی بودند که اساساً به علت

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب
تریبونعکس

درگذشت مادر زنده‌یاد یوسف رزاقی

چهارشنبه بهمن ۱۴۰۱

 

مرحومه

حاجیه رقیه واحدی

نشر عکس : دامنه

 

 

قبر یوسف رزاقی

 

به قلم دامنه. با یاد و نام آفریدگارِ آفریدگان. سلام. بار دگر باید در غمِ غیاب یک مادر (درگذشته‌ی ۱۸ بهمن ۱۴۰۱) باشیم که در زندگی‌اش طعم تلخ درگذشت دو فرزندش را چشید؛ موسی که در نوجوانی بر اثر سوختگی دردناک درگذشت و زنده‌یاد یوسف رزاقی که در راه تهران برای خرید البسه و مایحتاچ نیازمندان برای توزیع در شب نوروز، در هجدهم اسفند ۱۳۸۳ در نزدکی فیروزکوه بر اثر یک تصادف دلخراش، مظلومانه و تنها جان باخت. این مادر برای ماها سال‌ها مادری کرده، مهربانی نموده، بین ماها با یوسفش فرق نمی‌نهاده و دایی‌زن صداش می‌کردیم. از نان تنوری بی‌نظیرش تا سفره‌های شام و ناهارهایش زیاد به ما خورانده؛ آن هم با اخلاقی راغب و چهره‌ی باز. دلم برای درد دوری دائمی این بانوی خوب، رنجدیده و بسیار زنده‌دل محله‌ی ما سوخت. اما چه باید گفت که قانونِ مرگ بر قباله‌ی سرنوشت همه دیده شده است. کما این که امام صادق ع می‌فرماید:

 

"میان دنیا و آخرت هزار گردنه است که کوچک‌ترین و آسان‌ترین آن‌ها مرگ است."

 

حالا ای یوسف بی‌جبران ما، این هم مادرِ هجران‌دیده‌ی تو؛ آمده نزد تو بفرما. تسلیت دارم بر تمام تبار و تالی و باقییان و نوادگان و منتسبان ایشان. یاد «آقا» پدرِ یوسف -که ذاکر مطرح اهل بیت ع بود و دایی حسینعلی صداش می‌کردیم- را هم گرامی می‌دارم.

 

متن سید علی اصغر شفیعی دارابی: برای مادرِ من شعر کافی نیست. برای او که نگاهش همیشه مظلوم است. دلش گرفته و تنها نشسته در هیسی. برای ابر چه بخوانم؟ که ببارد برای غم‌هایش. صدا، دچارِ سکوت است. نگاه ، دچار سکوت است، برای مادرِ من نذر، چی دارید؟ کشید ماشه‌ی تردید را در خود. فشنگِ حادثه سرد است؟ نه... داغدارِ انسانیست. چه حوصله دارید و می‌گریید. به مادرم بنویسید: «عشق... یعنی او». به یاد یار و رفیقم شادروان یوسفعلی رزاقی، درگذشت غمبار مادر سختکوش و مهربان، نجیب و صمیمی ام شادروانه حاج رقیه واحدی همسر شادروان حسینعلی رزاقی را به خانواده و خاندان واحدی و رزاقی تسلیت عرض نموده؛ از خدای مهرآفرین برای بازماندگان تسلی خاطر را مسئلت می نمایم. سیدعلی اصغر شفیعی دارابی.

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
بُرش‌هایی از زندگی پرماجرا
تریبون

بُرش‌هایی از زندگی پرماجرا

جمعه بهمن ۱۴۰۱

 

وحدت . دامنه

بُرش‌هایی از زندگی پرماجرا ( ۱ )

مصاحبه‌گر، راوی و نویسنده: ابراهیم طالبی دارابی منبع

سال مصاحبه با شیخ وحدت: ۱۳۹۲

 

پاییز سال ۵۶ است. آقای ابوطالب طالبی دارابی مشهور به «شیخ وحدت» -که به خاطر دوره‌ی فرار و زندگی مخفی پس از دستگیری توسط ساواک، لباس روحانیت را کَند و پوشش عادی داشت- در خانه‌ای اجاره‌ای در دورترین نقطه‌ی قم مستقر است و با زن و دو فرزندش و نیز خواهرمان فاطمه. زندگی سختی را طی می‌کنند. دو‌باره آن جمع ۷ نفره ساروی که از ارادتمندان آیت الله نظری بودند و نیز حسین روزبهی، به شیخ وحدت وصل می‌شوند.

 

آقای روزبهی که پیش از این ازدواج نکرده بود، به ساری رفته و متاهّل شده و به قم برگشته و در خیابان ارم قم پشت مدرسه‌ی حجّتیه خونه‌ای اجاره کرده بود. آقای روزبهی آن زمان به اتفاق برخی دیگر در درس مدرّس افغانی (چهره‌ی مشهور میان طلاب) شرکت می‌کرد. وقتی وحدت از مشهد برگشت و در قم استقرار یافت، روزبهی درس مدرس افغانی را ترک گفت و شیخ وحدت برای او و یکی دیگر از روحانی‌ها به نام آقای «نامش محفوظ» درس را شروع نمود.

۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب
تریبون

مدرسه فکرت ۷۹

شنبه بهمن ۱۴۰۱

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت هفتاد و نهم

مسائل روز

چند خبر، چند نظر
به نام خدا. سلام

امروز یکشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۱ از چهار روزنامه‌ چهار خبر نقل می‌کنم و چهار نظرم را در.

 

خبر یکم : روزنامه‌ی "آرمان امروز" وابسته به کارگزاران سازندگی و اعضای بیت مرحوم رفسنجانی نوشته: "اصولگراها به دنبال حذف «جمهوریت»"

 

نظر : لابد شما جناح اون وری‌ها لاشه‌ی دوم نظام یعنی «اسلامیت» را می‌خواهد قیجی کند! حراج انقلاب اسلامی!! یعنی این همه مفت و راحت و مجانی؟!

 

خبر دوم : روزنامه "آفتاب یزد" هم عکسی را تیتر زده و نوشته: محدودیت جدید طالبان برای دختران افغانستان؛ طالبان ثبت نام دختران را در آزمون سال آینده‌ی دانشگاه ممنوع کرده.

 

نظر : در عوض ایران از یک سو سهم زنان را در کنکور و رشته‌ها زیادتر کرده است و از سوی دیگر هنجارشکنی یک عده هم برای نشان دادن مو و آرایش خود غلیظ‌تر شده است!

 

خبر سوم : روزنامه اطلاعات تیتر زده: سدهای تهران فقط چند هفته تا خشکی کامل فاصله دارند.

نظر : قابل توجه‌ی آنانی که کنار استخر و سونای خود، لم می‌دادند و آب و برق نجومی مصرف می‌کردند و مثلا" می‌خواستند این انقلاب را به کمک چند چهره‌ی بوقلمون‌صفت و ملوّن! از بین ببرند.

 

خبر چهارم : روزنامه «مهد تمدن» نوشته : نیاز اورژانسی به ترمیم کابینه.

نظر: حجت الاسلام آق سید ابراهیم رئیسی آن قدر !! مأخوذ به حیا است که چندان رغبت به ترمیم نمی‌کند! او دولتش «دستور» است فقط. کردند، که هیچ. نکردند هم باز هم دستورا" در دستور.

یکشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۱ ابراهیم طالبی دارابی دامنه

 


سلام آقا مصطفی. رانتِ اطلاعات (=درآمد از راه فرصت‌طلبی) یعنی همین. آنان همواره خبر دارند کجای پایتخت و چه سرمایه‌ای مستهلک (=نابود) نمی‌شود؛ لذا آورده‌های مردم را به جای بردن به سمت تولید و سرمایه‌گذاری و اشتغال و دادن بازدهی پولی به مردم، وارد زمین‌خری و سوداگری می‌کنند. بانک‌ها که محل پول‌های امانی مردم است، به مردمی که پول می‌گذارند، ۸ درصد سود می‌دهد و همان پول را وقتی وام می‌دهد بالای ۲۴ درصد. خرسندم اساساً با هیچ بانکی تا به امروز سر و کار نداشتم و تنها کارم به بانک فقط جابجایی آنی است و بس. از دقت شما در برخی از موشکافی‌ها سپاس. با ارادت: ابراهیم.

 

سلام مجدد جناب آقا مصطفی. صحیح می‌دانم استدلال و مثال شما.  ذهن خلاق شما در بحث بسیار اثربخش است. در مطالعه‌ی کتاب "چهل حدیث" یا همان «اربعین» امام خمینی ره  در چند سال پیش، به قاعده‌ی قشنگی بر خورده بودم که در ذهنم همان زمان نقش بست. امام در آخرای کتابش فرموده بود:

"میسور با معسور ساقط نمی‌شود."

یعنی اگر چیزی شدنی شد، با سختی از گردن آدم بیرون نمی‌افتد. باید آن را به سرانجام رساند، ولو معسور (=سخت و با عُسر و حرَج) باشد. وقت نماز قم داخل شد و بیشتر نتوانستم بنویسم. ممنونم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب
گوناگونتریبونعکسقرآن

باب قاسم رمضون

پنجشنبه دی ۱۴۰۱

به قلم دامنه: مرد حروف و نماز. به نام خدا سلام. آمده بود تسلیت پیش آق سید؛ منزل آق سیدمحمد که تسلای مردانه آنجا بود تسلای زنانه در بیت آق سید. نشست. به فکر فرو رفت. باب‌قاسم رمضان را می‌گویم. معمولا" او را سرِ راهی یا جایی یا حین کاری می‌بینم، می‌چِکّلم. او قدیم‌تر شونیشت پیش پدرم هم می‌آمد. مرحوم پدرم در شب‌نشینی کم‌حوصله سریع وِن دِم رِه گِر می‌کرد! (که زود پا شود برود) این بار اما توی عزاخانه دیدمش. رفتم جلوَش زانو زدم و احوالپرسی صمیمی و عکسی انداختم (همین تصویر بالا) آنگاه ازو پرسیدم "دنیا از نظر تِه چیه؟" بی‌درنگ و مکث گفت:

 

تمام دنیا به علم است. تمام علم به نماز است. و تمام علم و نماز به حروف است؛ همه چی با حروف است.

 

 

 

جناب باب‌قاسم رمضان واهابی دارابی

پنجشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۱ . عکاس: دامنه

 

میخکوبم کرد با آن جواب در سرعت. البته از پیش مطلع بودم که با آن که خواندن و نوشتن نمی‌داند، اما اِرتکازی (=تکیه بر پیش‌آگاهی درونی) مسائلی را می‌داند و می‌فهمد. آق سید گفت چی پاسخ گفت؟ گفتم این را گفت. برق شگفتی در چشمش درخشید. ناهار داشتیمش؛ قورمه‌سبزی دلچسب. خورد و با کمال فروتنی فاتِه‌خوانی (خواندن حمد و سوره در هنگام تسلیت آمدن) را ترک کرد و بر ترَک تارَک ما چینِ عجب و زنهار انداخت و بر دل آق سید ما دَم مسیحا. حال که تا اینجا آمدم حیف است از حُنفایی (=راستینی دینی) نگویم؛ آیه‌ی ۳۱ و ۳۲ حج که مرحوم علامه حنیف را تمایل به وسط معنی می‌کند. مراد از حنیف‌بودن مردم این است مردم از جانب بُت‌ها به سوی خدا مایل گردند. خدا شعائر علامات و نشانه‌ها را برای اطاعت نصب نمود. احترام به شعائر از تقوای قلب است و حقیقت تقوی و از مصادیق تقوی یعنی ناخشنودی خدا دوری کند که این عمل معنوی قائم به دل انسان است. ۲۹ دی ۱۴۰۱ ابراهیم طالبی دارابی دامنه

۵ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
گوناگونتریبونعکس

دکتر رضوانه رمضانی دارابی

شنبه دی ۱۴۰۱
...

متن مصاحبه‌ی تصویری فیلم کوتاه

 

در نَعتِ یک نخبه‌ی برتر

 

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. اخیرا" -چهار روز پیش- تلویزیون مازندران با یک نخبه‌ی برجسته از زادگاه داراب‌کلا خانم دکتر رضوانه رمضانی دارابی دخترخانم ربابه دارابکلایی و باجناق محترمم آقاعیسی رمضانی مرحوم حاج مرتضی مصاحبه‌ای کرده و از سیمای تبرستان پخش زنده و سپس بازپخش نموده، خواستم درین صحن هم، این دختر شایسته، محجّبه، باتقوا، پُرپژوهش، شکیبا، نبوغ فوق‌العاده و دارای طهارت نفس بالا و در اخلاق دینی و فردی، انسانی در ردیف صالحان، معرفی کرده باشم و تمام علایقی را که به وی از بدو به دنیاآمدنش تا به الآن دارم، به تمام معنا بروز داده باشم. درین مصاحبه‌ی کوتاه هم، دقیقا" شخصیت، استعداد، ذکاوت، هوش و نیز متانتش را نشان داده است. شاید یک لایه از آیه‌ی ۵۴ اسراء به او هم صدق کند که خدای باری تعالی فرموده: ربُّکم اَعلمُ بِکم اِن یَشا یَرحمکم. خدا صلاح شما را بهتر از شما مى‌داند، اگر بخواهد (و صلاح بداند) بر شما مهربانى [=مشمولِ لطف و رحمتِ خود] کند. ترجمه: برگرفته از بیان السعادة. من شعَف و سُرورم را به کانون خانواده‌ی سراسر عاطفه‌ی وی سرریز می‌کنم و به همه‌ی مَحارم و منتسبان نسَب و سبب او و اساتیدش و خاصّه به روح خداپرست و خداترس و خدادوستِ خود رضوانه تبریک روانه می‌دارم. قاطع گواهم خدا هم به چنین دختری پاک و دانشور و نابغه و دیندار به تمام معنا خشنود است. ۲۴ دی ۱۴۰۱ ابراهیم طالبی دارابی دامنه.

۲۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
درگذشت پسر سید علی اصغر
تریبونعکس

درگذشت پسر سید علی اصغر

سه شنبه دی ۱۴۰۱

به قلم دامنه. حضرت رفیق تسلیت. خدایا با نام تو آغاز می‌کنم. اندوه‌بارترین سلام و به آغوش‌کشیدن تو در پیش‌آغازِ تشییع و انتظار رسیدن آمبولانس حامل پیکر سید جوادت، در زندگی من رخ داد؛ یعنی دردی که حتی درِ دلت را دَق‌الباب نکرده، آمده لانه کرده و جدار روحت را جریحه‌دار ساخته و گمان نکنم التیام یابد. نه ذهن من، حتی فکر جن هم نمی‌رسیده چنین حادثه‌ای هولناک را در کانون بیت آرام تو، حتی تخیّل کند. من دقیق می‌دانم قانون آفریدگار متعال را در پدیده‌ی وفات و گذر از دنیا، از ژرفای عقیده باور دارید، زین‌رو نیاز نمی‌بینم دست به ارشاد بزنم، همین سخن عجیب امام صادق علیه السلام را عمیق می‌بینم که در عظمت رفتار تسلیت‌گویی چنین فرموده که مرحوم شیخِ صدوق نقل نموده:

 

کفاک مِنَ التَّعزیةِ بان یَراکَ صاحِبُ المُصیبة.
براى تسلیت‌گفتن، همین‌اندازه کافى‌ست که صاحبِ مصیبت، تو را ببیند.

 

آری؛ من از ساعت شروع تشییع تا آخرین حالات درون‌دردیِ تو درین هفت و اندی روز کنارت بودم و درک می‌کردم که چه می‌کشیدی. اما در مرکز مصیبت و اندوه، بالاترین سطح رفتار دینی تو، از یاد نبردن خدای آفریننده و حیات‌بخش در تمام ساعات بود، که اولاً: دست از ستایش حضرت احد نمی‌کشیدی و ثانیاً: پرستش آن یگانه و یکتای متعال را در صدر وقت‌هایت جای می‌دادی. به همراه تو، درد دردناکت را فراموش نمی‌کنم و با روح خراشیده‌ات در چشیدن تلخی آن، هم‌سَبو هستم.

 

اندیشمند متدین من، یار غار دیروز و امروز و فردای من سید علی اصغر، جوادت با جودش به آخرت پر زد، اما یَم تو انبانی از آب و آبروست و من هچنان از آن یَم، نَم می‌گیرم که کامم از عطش، جرعه‌ای برگیرد و از حرمتی که در پیشگاه مردم داری و از قدری که نزد خدای باری‌تعالی برخورداری، تعالیم می‌گیرم. بر قلبت، بر قلوب تک تک بیتت، بر ساحت محزون بستگانت و بر سینه‌ی دردآمد‌ی یکایک رفیقانت تسلیت می‌گویم. رفیقت: ابراهیم.

 

 

در کنار سید علی اصغر

در روزهای تسلای مردم با وی

در غم فراقِ فرزند پاک‌نهاد و مذهبی‌اش

آقاسید جواد که حالات عجیب و تماماً حزن و اندوه یار غار را

عمیقا" لمس می‌کردم و صدها ساعت،

رفیقان تنهایش نمی‌گذاشتند.

ممنونم از آقاسید محمد شفیعی دارابی مرحوم آق‌سید اسدالله

و دو پسر خستگی‌ناپذیرش آقا سید رسول شفیعی

و آقا سید رضوان شفیعی که تمام منزل را

در تمام ساعات روز و شب در اختیار صاحب عزا قرار دادند

جا دارد از صبوری و تحمل خوب همسر ایشان تشکر داشته باشم

تصاویر دیگر هم دارم، اما به مرور ایام. والسلام

 

 

سه شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱ روز غمبار درگذشت

مهندس سید جواد شفیعی دارابی بود

و اینجا در عکس بالا، صبح پنج شنبه ۱۵ دی است

حضورم در مزار داراب‌کلا و رفتن سر قبرش که برایم

یک روز بسیار تلخ و دلگیر بود و سرشار دلتنگی

 

 

مراسم درگذشت غمبار

مهندس آق سید جواد در روستای تیرکلا

سید علی اصغر و آقای سید حسینی‌فر

پدر‌همسر سید جواد

آقا موسی راستگو و آقا قاسم بابویه

عکاس: دامنه

 

عکس‌ها در ابعاد بیشتر در اینجا

 

 

↑↑ : نوحه‌ی محزون محمدرضا بذری تقدیم

 

 

↑↑ : آهنگ بر روی تصاویر تشییع‌جنازه، مراسم و هفتم

تمام نظرات و عکس‌ها و

گزارش تصویری توصیفی یک تشییع باشکوه

و پیام پاسخ آق سید علی‌اصغر

و نظرات و تسلیت‌های واصله: در ادامه

۱۱۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب
تریبونعکس

یادواره‌ی شهیدان داراب کلا و قاسم سلیمانی

سه شنبه دی ۱۴۰۱

بیست و پنجمین یادواره ۱۹ شهید داراب کلا

سومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی

 

 

دوشنبه‌شب ۱۴۰۱/۱۰/۱۲ شکل باشکوه گرفت

مسجد جامع روستای دارابکلا با پذیرایی و شام

عکس از هیئت رزمندگان روستای داراب‌کلا میاندورود

۱ موافقین ۲ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
تریبون

نوشته‌ها و نظرات در فضاهای مجازی ۶

شنبه دی ۱۴۰۱

قسمت ششم

نوشته‌های متنوع، مسائل‌روز و نظرات ردوبدل شده:

 

جناب آق شیخ محمد نجفی سلام. توضیحات ذی قیمتی دادید. تازه بود. حاج آقا مهدی ماندگاری از دوستان بنده است آن زمان که واحد اندیشه‌ی دفتر تبلیغات اسلامی قم همکاری پژوهشی داشتم. سال ۷۵ یا ۷۶ با ایشان در ستادی بودیم که وقتی رهبر معظم تشریف آوردند قم، نامه‌های مردم را بررسی می‌کردیم. بگذرم. مریوان هم چه خوب، فکر می‌کردم از چذابه رفتید زیارت اربعین. همان مسیر مریوان علاوه بر سال ۶۱ ، سال ۶۷ هم بودم جبهه. قله‌های آنجا واقعاً برای رزمندگان دردسرساز بود. خاطره هم دارم به وقتش در شمارگان آتی خواهم نوشت. در مورد مرحوم اکبرین جالب بود و تازه. من شنیده بودم که حتی نسبت فامیلی هم دارند با رهبر معظم. بابت این کامنت خوب زیر متن بنده از جناب‌عالی بسیار ممنونم. از همین فرصت سود ببرم و بگویم در آستانه‌ی فاطمیه، غمگسار دست سوی آسمان راست می‌کنم که گره از دردمندی عزیز بگشاید تا باز، با شفای سریع که می‌شنود دست عزیزش را گرم بفشارد. با ارادت: ابراهیم.

 

سلام آقا سید موسی. میان درد و درمان آشتی است. خدا دل دردمند رفیق را به شفای فوری فرزند التیام دهاد. سر سوی فراخنا می‌کنم و ام من یجیب المضطر سر می‌دهم که غم دل رفیق بکاهد.

 

 

سلام جناب آقا مصطفی بابویه. پریروز تیتر این پست را که بار گذاشته بودید این صحن، دیده بودم. پیش خود گفتم کاش شرحی هم بر آن می‌نگاشت. اینک نگاشتی، خوب هم پیش بردید. مفید بود و فهم این مسئله‌ی پیچیده را میسّر ساخت. راحت بگویم هنر نویسندگی این است که خواننده را متوجه منظور کند و درک مطلب را بر او آسان سازد. شما درین راه از موفقان هستی. کم‌کم عادت کردم ببینم جناب آقا مصطفی چه می‌آورَد به این صحن محترم رزمندگان. با ارادت: ابراهیم.

 

پاسخ مصطفی بابویه: سلام خدمت شما جناب آقای ابراهیم طالبی عزیز و تک تک عزیزان گروه رزمندگان اسلام دارابکلا. از ابراز محبت شما خرسندم و از اینکه به بنده و سایرین دلگرمی میدهید نظر لطف شماست. همینطور از شما تشکر میکنم نظرات خود را زیر پستها اعلام میفرمائید. و اینکه اعلام نظرات زیر پستها نویسنده را از کم و کیف کار مطلع میکند و چه بسا نیروی محرکه ای باشد برای ادامه فعالیت. در هر صورت خدمت شما و سایر عزیزان ارادت دارم. مصطفی.

 

پاسخ دامنه: سلام دگرباره. همین‌طور است که می‌فرمایی؛ یعنی بیان نظر زیر پست‌ها هم عامل پویندگی علمی می‌شود و هم صاحب آن پست را بازخورد باخبر می‌سازد. بنده همواره تلاش داشتم زیر نوشته‌هایی که از تراوش فکر خود افراد است نظر بگذارم. بله آقا مصطفی، همان ترکیه و آرژانتین، بهترین شاهد مثال برای قضیه بود.

۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب
متنی از مصطفی بابویه دارابی
دیننویسندگانتریبون

متنی از مصطفی بابویه دارابی

جمعه دی ۱۴۰۱
توضیح دامنه: جناب حجت الاسلام شیخ‌ مالک رجبی دارابی متنی در صحن هیئت رزمندگان اسلام داراب کلا ارسال کرد که جناب آقای مصطفی بابویه دارابی برای پرداختن بیشتر به مسئله، پاسخی نوشت که به علت اهمیت مفاد و پیشنهادات مندرج در آن، در وبلاگم دامنه انتشار داده می‌شود. نظر کوتاه بنده هم در آخر این پست برای توضیحات بند ۱۲ متن، خواهد آمد:
 
 
        

شیخ مالک. مصطفی. دامنه

 
متن حجت الاسلام شیخ‌ مالک رجبی دارابی: هشدار. روزی مردی به دربار کریم‌خان زند میرود و ناله و فریاد سر می‌دهد. کریم‌خان علت را جویا می‌شود، مرد با درشتی می‌گوید: دزد همه اموال‌م را برده است! کریم خان می‌پرسد: وقتی اموالت به سرقت رفت کجا بودی؟! مرد می‌گوید: خواب بودم! کریم‌خان می‌گوید: خب چرا خوابیدی که اموالت را ببرند؟ مرد می‌گوید: من خواب بودم، چون فکر می‌کردم تو بیداری! کریم‌خان سکوت می‌کند و سپس دستور می‌دهد خسارت‌ش را از خزانه جبران کنند و در پایان می‌گوید: این مرد راست گفت! ما باید بیدار باشیم... آهای مسئولین محترم فضای مجازی کشور! آیا بیدار هستید؟ حیا و عفت و پاکدامنی جوانان این مرز و بوم را دزدیدند. این اغتشاشات به خاطر خواب عمیق شماست. این اغتشاشات همان لگد دشمن است بیدار شوید. سه روز قبل سردار نقدی جهت ایراد سخن در جمع روحانیت مجاهد و مبارز در جهت جهاد تبین در ایام فاطمی آمد قم صحبتش تمام شد خودش گفت اگر کسی سوال دارد ما در خدمتیم ..یکی از مبلغین بلند شد گفت جناب سردار سخنانی که گفتید ما همه بلدیم شما بفرمائید چگونه ما بی حجابی ها را کنترل کنیم نتوانست جواب قانع کننده بدهد و دها نفر سوالات دیگر داشتند نتوانست جواب بدهد.
 
 
 
متن آقای مصطفی بابویه دارابی: با سلام خدمت شما جناب حاج آقا رجبی گرامی و سایر اعضای گروه. مبحث خوبی مطرح فرمودید. مبحث حجاب و عفاف. که این روزها بسیار مطرح میباشد. اما بعد: هشدار بسیار جدی: دشمن در صدد آن است که اسلام شیعی. با نگاه آخرالزمانی را از جامعه اسلامی حذف و یا کمرنگ کند و سنگر اول حذف دین اسلام. حذف و کمرنگ کردن حجاب و عفاف در جامعه هست. اما شاید بپرسید حذف اسلام و یا کمرنگ شدن دین اسلام چه عواقبی دارد؟؟ بنده کاملا بصورت پراگماتیستم (عمل گرایانه)و دنیایی به شما جواب میدهم و جواب بسیار خلاصه عرض میشود.
۱ موافقین ۱ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب
نوشته‌هایم درباره‌ی جبهه و انقلاب ۱۲۱ تا ۱۸۰
تریبون

نوشته‌هایم درباره‌ی جبهه و انقلاب ۱۲۱ تا ۱۸۰

يكشنبه آذر ۱۴۰۱

۱۲۱  تا ۱۸۰

سلسله نوشتارم در پیام رسان

«هیئت رزمندگان اسلام داراب‌کلا»

 

خاطرات جبهه و جنگ ( ۱۲۱ ) به نام خدا. سلام. پلان یک: سال ۱۳۶۷ بود و مرحوم آیت الله محمد فاضل پیش ما. راننده‌ی لِمراسکی بهشهری به اسم اسدی مرخصی رفته بود. من مبجور بودم آقای فاضل را آن شب به نمازخانه‌ی قرارگاه مرکزی مریوان ببرم. قرار بود سخنرانی کند و پیش از آن، اول نماز جماعت شام و خفتن هم بگزارَد. البته پیشنماز راتب حجت الاسلام مدائن بود. نماز را خواند و برگشت که پای میکروفون سخن برانَد دید یک کشت و کال آدم (=کنایه از تعداد بسیاراندک) بیشتر نیست. او -که در مدت حضور در جبهه، عبا و قبا را تا کرده بود و لباس رزمنده بر تن نمود، فقط عمامه بر سر داشت و قد و قواره‌ی باریک داشت- به شوخی گفت: اگر اعلام می‌کردند الآن سریال اوشین اینجا پخش می‌شود جای نشستن پیدا نمی‌شد! باری؛ یک دفعه در چند سال پیش، با حاج شیخ احمد آهنگر به حوزه‌ی علمیه‌ی مرحوم فاضل در بابل رفته بودیم که فیضیه نام دارد. اوشین نیز زنی بود ژاپنی در سریال «سال‌های دور از خانه» که برای غلبه بر فقر و نداری، پشتکار و رواداری به خرج می‌داد. چه جوری را من نمی‌دانم، چون ازین سریال طولانی، شاید سه قسمت را هم ندیده بودم اما آوازه‌اش را شنیده بودم.

 

 

جبهه‌ی مریوان بوریدر

گرفتن وضو. سال ۱۳۶۱ دامنه

 

 

جبهه‌ی مریوان بوریدر

سر سنگر. سال ۱۳۶۱ دامنه

 

 

عکس نقشه‌ی بوریدر سروآباد مریوان

 

 

جبهه‌ی مریوان:

سال ۱۳۶۱ عکس روی راه‌پله

مرحوم نقی فضلی ماکرانی

پاسدار سپاه ساری برادر آقای فضل الله فضلی

 

پلان دو: سال ۱۳۶۱ بود و باز هم مریوان. من کوله‌پشتی بر کول، کلاش بر دوش و کمپوت گیلاس بر دست، رفتم سرِ چشمه که با سنگر ما چهل قدم بیشتر هم فاصله نداشت. بر بلندی روستا قرار داشتم ما و چشمه. جای جاری‌شدنِ غلغل آب، درخت تنومند گلابی هم داشت. کمپوتم را در هوای داغ مرداد در آب چشمه خنک کردم نزدیک به یخ. با سرنیزه سرش را باز کردم و مشغول خورندن شدم. دیدم یک

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
ادامه ی مطلب