دعوای سه نوع نان!
پنجشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۲:۰۵ ب.ظ
عکس از جلیل قربانی
نمونهدستنوشتهی جلیل قربانی
قضیهی نان و طنز عمران صلاحی
یادداشتهای روزانهام در دههی ۷۰ و ۸۰
دعوای سه نوع نانِ سنتی، فانتزی و ماشینی در دههی هشتاد. یک نمونه مباحثه میان جناب قربانی و بنده در مدرسه بر سر سنت و مدرنیته: من هم مثالی ساده در تأیید فرمایش شما بزنم آقای قربانی: «نان رضوی» مشهد و تندیرنون مازندران و سایر بلاد ایران هر دو نون هستند، یکی مکانیزه، دیگر دستی سنتی. پختن هر دو، آزاد و مخیّرانه است و خوردن هر دو هم آزاد و مخیّرانه. بستگی به انتخاب هر فرد دارد. سنتی بخورد یا صنعتی. باگت یا سنگک. آقای قربانی در پاسخ بنده نمونهدستنوشتهی خود را در صحن مدرسه فکرت رسانده که عکسش در بالا درج شد. قضیهی دعوای سه نوع نان و طنز مرحوم عمران صلاحی (۱ اسفند ۱۳۲۵ / ۱۱ مهر ۱۳۸۵). پاسخ دادم: چقدر مناسب و خاطرهانگیز. سبک کار ما با هم چه شباهتهایی دارد. بنده هم دفتریادداشتهای زیادی نوشتم که یک نمونه را از دههی ۷۰ و ... عکسی انداختم و بالا منعکس کردم. همهجای این دو ورقه خواندنیست جناب قربانی. و قربانی جواب نوشت: «من هفت تا تقویم (سررسید) یادداشت دارم!» و من دیگه روم نشد بنویسم: اما من از ۱۹ یادداشت در سررسید هم گذشت.
| لینک کوتاه این پست →
qaqom.blog.ir/post/2090
۱۴۰۱/۰۲/۱۵