کاتِه
شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۹، ۰۹:۴۳ ق.ظ
به قلم دامنه. به نام خدا. کاتِه را میشکافم. ۱. این واژه به نظر من، مخفّف (=کوتاهشدهی) لغتِ کوتاه است و کنایه از کوچیکبودن است. یعنی کوتاه، کودک، کوچک، بچه، وَچه، افزایش، زیادشدن، وفور. زادوولَد. ۲. به همین خاطر به تولّهی حیوانات، «کاتِه» میگویند. مثلاً میگویند: این خرگوش، این بامشی، این ارمِنجی، این بَعو، این بَندِلوم (=عنکبوت) کاتِه بَکشیهه. ۳. گاه به جای متَلک هم به کار میرود. مثلاً اگر سهچهار نفر در مسافرت و تفریح، پسته و بادام و آغوز و شلغوز بخرند و تقسیم کنند، اما یکیشون رِندی کند مالِ شریکی (=انبازی و همبازی) را بیشتر از شریکها به جیب بزند و دیرتر از سایرین به خوردنش ادامه دهد و مَچّهمَچّه کند، بقیه که زودتر تموم کردند و جیبشون پیسمَما شد، به او با حال استفهامی میگویند! تِه آغوزُ پستهُ شلغوز کاتِه بَکشیه تموم نَوونه؟
نکته: ایران از این رِندها گویا زیاد دارد که مال شریکی را پِسو میکنند و بالا میکشند و مختلِس میشوند و حسابی هم چندشغله! و پُرمشغله!
| لینک کوتاه این پست →
qaqom.blog.ir/post/1496
۱۳۹۹/۱۰/۲۷
با سپاس