به قلم دامنه: به نام خدا. شخصیت افراد، بهویژه مشاهیر را به گواهی و تصدیق دیگران نیز میتوان درڪ ڪرد. مثلاً به این نمونه در بارهی شخصیت معنوی حاج قاسم اشاره میڪنم و فشرده مینویسم:
شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی به همراه رهبری در سال ۱۳۸۴ به دیدار یڪ خانوادهی شهید در ڪرمان میروند. در آنجا یڪی از منتسبان شهید، از رهبری میخواهند ڪه در قیامت وی را شفاعت ڪنند. شفاعت نوعی عفوطلبی در میان دینداران است.
شهید سلیمانی و سردار قاآنی
اما رهبری ضمن تأڪید بر شفیعبودن شهیدان و پدر و مادر شهدا، و نیز بیان این سخن ڪه «ما چهڪارهایم ڪه شما را شفاعت ڪنیم؟» خم میشوند و با نگاهی به حاج قاسم سلیمانی اینگونه میگویند:
«این آقای حاج قاسم هم از آنهایی است ڪه شفاعت میڪند انشاءالله.» (منبع)
حاج قاسم سلیمانی -آن مرد ستُرگ و فروتن و آسمانی- وقتی با این جملهی سراسر مؤیّدانهی رهبری مواجه میشود «سر پایین میاندازد و با دو دست صورتش را میپوشاند.»
با امید به شفاعتخواستن از شهید حاج قاسم.
در «مدرسهی سلیمانی» (۱۰)
شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی ڪه در میدان مقاومت علیهی امپریالسیم، برترین، شجاعترین، پیشروترین، فڪورترین فرماندهی بازدارنده و جلودارترین نبردڪننده بود، در مسیر اخلاق، سَیر الیالله و خودساختگی نیز انسانی پاڪ، وارسته و اُسوه بود.
یڪ نمونه از نمونههای فراوان از اخلاص، از خاڪیبودن، از فروتنی، از صمیمیت با اجتماع و از افتادگیاش را در این قسمت «مدرسهی سلیمانی» مینویسم، ڪه در یڪ جمعی، از زبان آقای حاج مهدی سلحشور به گوشم شنیدم. عصارهی آن این است:
من آنچه آقای سلحشور تعریف میڪرد را میتوانم اینگونه، خلاصه و تنظیم ڪنم. سلیمانی برای بزرگداشت شهیدان به ڪرمان رفته بود. مراسم تا دیروقت ادامه یافت. وقتی خاتمه یافت، سلیمانی از تڪتڪ افراد زحتمڪش برگزارڪنندهی بزرگداشت، تشڪر ڪرد و از یڪیڪ آنان خواست محل را ترڪ ڪنند. ڪردند. آنگاه خود آستین بالا زد، دمپایی پوشید و لبهی شلوارش را تا زد و شروع ڪرد به شستن و تمیزڪردن و رُفت و روب.
نڪته: این ڪار معمولاً میتواند از هر یڪ از ماها سر بزند، یا ممڪن است سر زده باشد، اما وقتی شهید سلیمانی با آن جایگاه معنوی و نظامی، چنین میڪند میشود یڪ رفتار قابل انتقال، میشود یڪ ڪردار قابل ارائه، میشود یڪ درس برای هم آموزش و هم عبرت. این است ڪه باور دارم پاڪسیرتان از تلاش بازنمیمانند و برای همیشه در امروز و فردای ایران حاج قاسم: شعر میشود، فیلم میشود، رُمان میشود، شخصیت اول داستانهای بلند و ڪوتاه میشود. نمونهای خواندنی در صفحات ڪتاب دانشگاه و مدرسهها میشود، باجذبهترین فیلمهای مستند و سریالها میشود و در یڪ ڪلام سرگذشت و احوالاتش سوژهای جذّاب برای نویسندگان و اهل ادب و قلم.